مبانی قرآنی انتظار موعود: تفاوت میان نسخهها
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مهدویت}} | {{مهدویت}} | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = امام مهدی | |||
| عنوان مدخل = امام مهدی | |||
| مداخل مرتبط = [[امام مهدی در قرآن]] - [[امام مهدی در حدیث]] - [[امام مهدی در کلام اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = امام مهدی (پرسش) | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*[[انتظار]] [[موعود]] در [[اسلام]] ریشه در آموزههای دیرپا و تخلف ناپذیر [[قرآن کریم]] دارد. در این [[کتاب مقدس]] بر تشکیل [[حکومت صالحان]]، گسترش [[دین اسلام]] در سراسر [[جهان]] و تحقق آیندهای سرشار از [[عدالت]] و [[معنویت]] و به دور از هر گونه [[ستم]] و [[تباهی]] تأکید شده و به همه جهانیان [[بشارت]] داده شده است که فرجام [[جهان]] جز [[سعادت]] و [[نیکبختی]] نخواهد بود. در این فصل، [[آیات]] مرتبط با موضوع [[انتظار]] [[موعود]] دستهبندی و با بهرهگیری از [[روایات]] به اختصار بررسی و [[تبیین]] شده است. | * [[انتظار]] [[موعود]] در [[اسلام]] ریشه در آموزههای دیرپا و تخلف ناپذیر [[قرآن کریم]] دارد. در این [[کتاب مقدس]] بر تشکیل [[حکومت صالحان]]، گسترش [[دین اسلام]] در سراسر [[جهان]] و تحقق آیندهای سرشار از [[عدالت]] و [[معنویت]] و به دور از هر گونه [[ستم]] و [[تباهی]] تأکید شده و به همه جهانیان [[بشارت]] داده شده است که فرجام [[جهان]] جز [[سعادت]] و [[نیکبختی]] نخواهد بود. در این فصل، [[آیات]] مرتبط با موضوع [[انتظار]] [[موعود]] دستهبندی و با بهرهگیری از [[روایات]] به اختصار بررسی و [[تبیین]] شده است. | ||
==آشنایی با چند اصطلاح== | == آشنایی با چند اصطلاح == | ||
پیش از بررسی [[آیات]]، لازم است که درباره در اصطلاح رایج در [[علوم قرآن]] که با بحث ما مرتبط است، توضیح دهیم<ref>در بررسی این دو اصطلاح از مقاله زیر استفاده شده است: محمد هادی قهاری کرمانی، (امام مهدی در قرآن بررسی تطبیقی)، موعود، سال یازدهم، ش ۱۸، مهر ۱۳۸۵.</ref>. | پیش از بررسی [[آیات]]، لازم است که درباره در اصطلاح رایج در [[علوم قرآن]] که با بحث ما مرتبط است، توضیح دهیم<ref>در بررسی این دو اصطلاح از مقاله زیر استفاده شده است: محمد هادی قهاری کرمانی، (امام مهدی در قرآن بررسی تطبیقی)، موعود، سال یازدهم، ش ۱۸، مهر ۱۳۸۵.</ref>. | ||
*'''[[تفسیر]]''': | * '''[[تفسیر]]''': | ||
#'''معنای لغوی [[تفسیر]]''': کلمه [[تفسیر]] در لغت به معنای "روشن نمودن و [[تبیین]]" است. اهل [[ادب]] برای آن دو ریشه ذکر کردهاند که هر دو به معنای "[[کشف]]" است: یکی "فسر" و دیگری "سفر" که مقلوب "فسر" است؛ مانند "أسفر الصبح؛ صبح روشن شد." یا "أسفرت المرأة من وجهها؛ [[زن]] روی باز کرد و صورتش نمایان شد"<ref>الجوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربیة)، تحقیق: احمد الغفور عطار، تهران، امیری، ۱۳۶۸، ماده سفر.</ref>. تفاوت این دو آن است که: "سفره به معنای [[کشف]] ظاهری و مادی و "افسر" به معنی [[کشف]] [[باطنی]] و [[معنوی]] به کار میرود. چنانکه راغب اصفهانی میگوید: "فسر به معنای اظهار معنای معقول است"<ref>راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن فی غریب القرآن، تحقیق: ندیم مرعشی، بیروت، دارالکلمات العربی، ۱۳۹۲ ه- . ق. ماده فسر.</ref>. | # '''معنای لغوی [[تفسیر]]''': کلمه [[تفسیر]] در لغت به معنای "روشن نمودن و [[تبیین]]" است. اهل [[ادب]] برای آن دو ریشه ذکر کردهاند که هر دو به معنای "[[کشف]]" است: یکی "فسر" و دیگری "سفر" که مقلوب "فسر" است؛ مانند "أسفر الصبح؛ صبح روشن شد." یا "أسفرت المرأة من وجهها؛ [[زن]] روی باز کرد و صورتش نمایان شد"<ref>الجوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربیة)، تحقیق: احمد الغفور عطار، تهران، امیری، ۱۳۶۸، ماده سفر.</ref>. تفاوت این دو آن است که: "سفره به معنای [[کشف]] ظاهری و مادی و "افسر" به معنی [[کشف]] [[باطنی]] و [[معنوی]] به کار میرود. چنانکه راغب اصفهانی میگوید: "فسر به معنای اظهار معنای معقول است"<ref>راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن فی غریب القرآن، تحقیق: ندیم مرعشی، بیروت، دارالکلمات العربی، ۱۳۹۲ ه-. ق. ماده فسر.</ref>. | ||
#'''معنای اصطلاحی [[تفسیر]]''': در مورد معنای اصطلاحی [[تفسیر]]، [[مفسران]] [[علوم قرآنی]]<ref>ر.ک: بدرالدین زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، چاپ اول: بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۸ ه- ق، ج ۳، ص ۱۴۸؛ محمد بن یوسف ابوحیان اندلسی، البحر المحیط، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ ه- ق، ج ۱، ص ۱۴؛ فضل بن حسن بن طبرسی، مجمع البیان لعلوم القرآن، چاپ اول: بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۷ ه- ق، ج ۱، ص ۸؛ محمدحسین ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج ۱، ص ۱۱.</ref> نظرات گوناگونی دارند، ولی با بررسی احوال [[مفسران]] در قرون مختلف و بررسی عملکرد ایشان در کتابهای [[تفسیر]]، تعریفی | # '''معنای اصطلاحی [[تفسیر]]''': در مورد معنای اصطلاحی [[تفسیر]]، [[مفسران]] [[علوم قرآنی]]<ref>ر. ک: بدرالدین زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، چاپ اول: بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۸ ه- ق، ج ۳، ص ۱۴۸؛ محمد بن یوسف ابوحیان اندلسی، البحر المحیط، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ ه- ق، ج ۱، ص ۱۴؛ فضل بن حسن بن طبرسی، مجمع البیان لعلوم القرآن، چاپ اول: بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۷ ه- ق، ج ۱، ص ۸؛ محمدحسین ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج ۱، ص ۱۱.</ref> نظرات گوناگونی دارند، ولی با بررسی احوال [[مفسران]] در قرون مختلف و بررسی عملکرد ایشان در کتابهای [[تفسیر]]، تعریفی واحد از [[علم تفسیر]] حاصل میشود. هر چند که ایشان به الفاظ و شکلهای مختلف از آن تعبیر کرده باشند. این تعریف واحد "بیان مقصود [[الهی]] از الفاظ و [[آیات قرآن کریم]]" است. چنانکه ملاحظه میشود در اینجا نوعی ارتباط و هماهنگی میان معنای اصطلاحی [[تفسیر]] و معنای لغوی و لفظی آن یعنی "[[کشف]] و بیان" وجود دارد. نقش [[تفسیر]]، پرده برداری از مدلول لفظ و بیان معنای آن است. در نتیجه بیان معنای ظاهری لفظ که از ظاهر [[کلام]] به ذهن میرسد، [[تفسیر]] نامیده نمیشود و به تعبیر [[شهید صدر]]، [[کشف]] و بیان در معنای آن است. در نتیجه واژه "بیان" در معنای کلمه [[تفسیر]]، به وجود درجهای از خفا و پیچیدگی در معنا اشاره دارد به گونهای که این پنهان بودگی و پیچیدگی از طریق عمل [[تفسیر]]، [[کشف]] و بر طرف میگردد. البته در برخی موارد ذکر معنای ظاهر نیز [[تفسیر]] و اظهار امر پنهان محسوب میشود؛ زیرا گاهی اوقات نوعی خفا و پیچیدگی در [[کلام]] ظاهر نیز وجود دارد که احتیاج به اظهار و روشنگری دارد. بنابراین، [[تفسیر]]، مفهومی نسبی است؛ چرا که معنای واحد ممکن است نسبت به شخصی احتیاج به بیان و پردهبرداری داشته باشد، در حالی که نسبت به شخص دیگر چنین نیازی نباشد. در مجموع به نظر میرسد. [[بهترین]] معنا برای واژه "[[تفسیر]]"، معنای اخیر باشد که مورد تأیید بسیاری از [[مفسران]] و [[دانشمندان]] [[علوم قرآنی]] قرار گرفته و منظور ما در این فصل نیز همین معناست. | ||
*'''[[تأویل]]''':از آنجا که در بسیاری از [[روایات تفسیری]] افزون بر [[تفسیر]] [[آیه]]، به [[تأویل]] آن نیز اشاره شده یا اینکه فقط [[تأویل]] [[آیه]] بیان شده است و با [[عنایت]] به اینکه واژه [[تأویل]] از واژههایی است که در بین محققان دارای معانی مختلفی است، در اینجا به بررسی واژه [[تأویل]] میپردازیم تا معلوم شود مقصود ما از واژه [[تأویل]] در این فصل کدام یک از معانی آن است. | * '''[[تأویل]]''':از آنجا که در بسیاری از [[روایات تفسیری]] افزون بر [[تفسیر]] [[آیه]]، به [[تأویل]] آن نیز اشاره شده یا اینکه فقط [[تأویل]] [[آیه]] بیان شده است و با [[عنایت]] به اینکه واژه [[تأویل]] از واژههایی است که در بین محققان دارای معانی مختلفی است، در اینجا به بررسی واژه [[تأویل]] میپردازیم تا معلوم شود مقصود ما از واژه [[تأویل]] در این فصل کدام یک از معانی آن است. | ||
#'''معنای لغوی [[تأویل]]''': در [[تهذیب]] اللغة آمده است: "أول" یعنی [[رجوع]]؛ و "آل یؤوله إیالة" یعنی او را [[سیاست]] و [[تأدیب]] کرد. [[ابن فارس]] در مقاییس اللغة آورده است: "اول"، دارای دو اصل است: یکی ابتدای امر که واژه "اول"، به معنای ابتدا از این اصل است و دیگری انتهای امر. [[تأویل]] [[کلام]] به معنای [[عاقبت]] و سرانجام [[کلام]]، از این باب است. [[ابن اثیر]] در النهایة، پس از ذکر معنای [[رجوع]] برای اول، مینویسد: مراد از [[تأویل]]، برگرداندن ظاهر لفظ از معنای اصلی به معنایی است که دلیلی بر آن [[قائم]] است، که اگر آن [[دلیل]] نباشد، نباید از معنای ظاهری لفظ دست کشید<ref>ر.ک: ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، بیروت، دارالفکر، بیتا، ماده اول.</ref>. با توجه به آنچه از کتابهای لغت [[نقل]] شد، میتوان گفت مجموعة چهار معنا برای [[تأویل]] ارائه شده است: | # '''معنای لغوی [[تأویل]]''': در [[تهذیب]] اللغة آمده است: "أول" یعنی [[رجوع]]؛ و "آل یؤوله إیالة" یعنی او را [[سیاست]] و [[تأدیب]] کرد. [[ابن فارس]] در مقاییس اللغة آورده است: "اول"، دارای دو اصل است: یکی ابتدای امر که واژه "اول"، به معنای ابتدا از این اصل است و دیگری انتهای امر. [[تأویل]] [[کلام]] به معنای [[عاقبت]] و سرانجام [[کلام]]، از این باب است. [[ابن اثیر]] در النهایة، پس از ذکر معنای [[رجوع]] برای اول، مینویسد: مراد از [[تأویل]]، برگرداندن ظاهر لفظ از معنای اصلی به معنایی است که دلیلی بر آن [[قائم]] است، که اگر آن [[دلیل]] نباشد، نباید از معنای ظاهری لفظ دست کشید<ref>ر. ک: ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، بیروت، دارالفکر، بیتا، ماده اول.</ref>. با توجه به آنچه از کتابهای لغت [[نقل]] شد، میتوان گفت مجموعة چهار معنا برای [[تأویل]] ارائه شده است: ۱.[[مرجع]] و [[عاقبت]]؛ ۲. [[سیاست]] کردن؛ ۳. [[تفسیر]] و [[تدبیر]]؛ ۴. انتقال از معنای ظاهری لفظ به معنای غیر ظاهر. در میان معانی چهارگانه یادشده، آنچه میتواند در [[تأویل]] [[کلام]] کاربرد داشته باشد، معنای اول، سوم و چهارم است و معنای دوم به [[تأویل]] [[کلام]] ارتباطی ندارد. | ||
#'''معنای اصطلاحی [[تأویل]]''': این واژه هفده مرتبه، در هفت سوره و پانزده [[آیه]] از [[قرآن کریم]] به کار رفته است. این کاربردها را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد: [[تأویل]] قول<ref>ر.ک: سوره آل عمران، آیه ۷؛ سوره اعراف، آیه ۵۳ و سوره یونس، آیه ۳۶.</ref>؛ [[تأویل]] فعل<ref>ر.ک: سوره نساء، آیه ۵۹؛ سوره اسراء، آیه ۳۵ و سوره کهف، آیه ۷۸ و ۸۲.</ref>؛ [[تأویل]] [[رؤیا]]<ref>ر.ک: سوره یوسف، آیات: ۶، ۲۱، ۳۶، ۴۴، ۴۵، ۱۰۰ و ۱۰۱.</ref>. [[مفسران]] و [[دانشمندان]] [[علوم قرآنی]] درباره معنای [[تأویل]] در این [[آیات]] نظرهای گوناگونی دادهاند<ref>ر.ک: | # '''معنای اصطلاحی [[تأویل]]''': این واژه هفده مرتبه، در هفت سوره و پانزده [[آیه]] از [[قرآن کریم]] به کار رفته است. این کاربردها را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد: [[تأویل]] قول<ref>ر. ک: سوره آل عمران، آیه ۷؛ سوره اعراف، آیه ۵۳ و سوره یونس، آیه ۳۶.</ref>؛ [[تأویل]] فعل<ref>ر. ک: سوره نساء، آیه ۵۹؛ سوره اسراء، آیه ۳۵ و سوره کهف، آیه ۷۸ و ۸۲.</ref>؛ [[تأویل]] [[رؤیا]]<ref>ر. ک: سوره یوسف، آیات: ۶، ۲۱، ۳۶، ۴۴، ۴۵، ۱۰۰ و ۱۰۱.</ref>. [[مفسران]] و [[دانشمندان]] [[علوم قرآنی]] درباره معنای [[تأویل]] در این [[آیات]] نظرهای گوناگونی دادهاند<ref>ر. ک: احمد بن عبدالحکیم ابن ثیمیه، الأکلبل فی المتشابه و التأویل، اسکندریه، دارالإیمان، ص ۱۵؛ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲۰ ج، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج ۳، صص ۲۵ و ۴۵؛ محمدهادی معرفت، تلخیص التمهید، چاپ سوم: قم، مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۴۱۸ ه- ق، ج ۱، صص ۴۸۲ و ۴۸۳؛ محمدکاظم شاکر، روشهای تأویل قرآن، چاپ سوم: قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۸ ه- ق، صص ۹۸ - ۱۰۰؛ محمدبن حسن طوسی (شیخ طوسی)، الأمالی، قم، دارالنقافة، ۱۴۱۴ ه- ق، ص ۶۲۱.</ref>. در مجموع اگر بیان مصادیق خارجی [[آیات]] را جزو معانی معانی [[باطنی]] [[آیات]] در نظر بگیریم میتوان گفت واژه [[تأویل]] به [[تبیین]] معنای [[باطنی]] و مصادیق مختلف [[آیات قرآن کریم]] است و این همان معنایی است که در این فصل از این واژه مد نظر است. در بسیاری از [[روایات تفسیری]] در زمینه [[مهدویت]] تأویلهای مختلفی از [[آیات قرآن]] ارائه شده که این تأویلها شامل موارد ذیل است: | ||
#گاهی [[آیه شریفه]] دارای مصادیق فراوانی در خارج است و بر همه آنها منطبق میشود که یکی از این مصادیق مربوط به بحث [[مهدویت]] میشود. با تحقق مفاد [[آیه شریفه]] بر دورانهای مختلفی قابل انطباق است که یکی از این دورانها مربوط به دوره [[امام مهدی]] {{ع}} میباشد. به عنوان مثال در برخی [[روایات تفسیری]] [[شیعه]] در ذیل [[آیه]] ۱۵۹ سوره نساء، تحقق و وقوع مفاد [[آیه]] مذکور در دوران [[رجعت]] دانسته شده است. | # گاهی [[آیه شریفه]] دارای مصادیق فراوانی در خارج است و بر همه آنها منطبق میشود که یکی از این مصادیق مربوط به بحث [[مهدویت]] میشود. با تحقق مفاد [[آیه شریفه]] بر دورانهای مختلفی قابل انطباق است که یکی از این دورانها مربوط به دوره [[امام مهدی]] {{ع}} میباشد. به عنوان مثال در برخی [[روایات تفسیری]] [[شیعه]] در ذیل [[آیه]] ۱۵۹ سوره نساء، تحقق و وقوع مفاد [[آیه]] مذکور در دوران [[رجعت]] دانسته شده است. | ||
#ممکن است [[آیه شریفه]] دارای مصادیق مختلفی باشد یا مفاد [[آیه]] بر دورانهای متفاوتی منطبق باشد، ولی مصداق اتم و اکمل آن، در [[روایات تفسیری]]، بر [[امام مهدی]] {{ع}} و مسائل مرتبط با آن [[حضرت]] انطباق یافته است. برخی [[روایات تفسیری]] [[شیعه]] در ذیل [[آیه]] ۶۹ سوره نساء اینچنین میباشند. | # ممکن است [[آیه شریفه]] دارای مصادیق مختلفی باشد یا مفاد [[آیه]] بر دورانهای متفاوتی منطبق باشد، ولی مصداق اتم و اکمل آن، در [[روایات تفسیری]]، بر [[امام مهدی]] {{ع}} و مسائل مرتبط با آن [[حضرت]] انطباق یافته است. برخی [[روایات تفسیری]] [[شیعه]] در ذیل [[آیه]] ۶۹ سوره نساء اینچنین میباشند. | ||
#گاهی نیز مصداق و تحقق عینی مفاد [[آیه]] منحصر به دوران [[امام زمان]] {{ع}} است که [[روایات تفسیری]] به بیان این مطلب پرداختهاند؛ از جمله این موارد برخی [[روایات تفسیری]] [[شیعه]] در ذیل [[آیه]] ۳۳ سوره [[توبه]] است که تحقق این [[آیه]] را در [[زمان ظهور]] [[مهدی موعود]] {{ع}} دانستهاند. بنابراین، اگر در این فصل مشاهده میشود که بسیاری از [[روایات تفسیری]] به [[تأویل آیات]] پرداختهاند منظور از [[تأویل]]، یکی از موارد سه گانه یاد شده است<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص | # گاهی نیز مصداق و تحقق عینی مفاد [[آیه]] منحصر به دوران [[امام زمان]] {{ع}} است که [[روایات تفسیری]] به بیان این مطلب پرداختهاند؛ از جمله این موارد برخی [[روایات تفسیری]] [[شیعه]] در ذیل [[آیه]] ۳۳ سوره [[توبه]] است که تحقق این [[آیه]] را در [[زمان ظهور]] [[مهدی موعود]] {{ع}} دانستهاند. بنابراین، اگر در این فصل مشاهده میشود که بسیاری از [[روایات تفسیری]] به [[تأویل آیات]] پرداختهاند منظور از [[تأویل]]، یکی از موارد سه گانه یاد شده است<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص ۱۷-۳۷.</ref>. | ||
==[[پیشینه بحث از موعود قرآن]]== | == [[پیشینه بحث از موعود قرآن]] == | ||
== پرسش مستقیم == | |||
==پرسش مستقیم== | |||
{{پرسمان انتظار فرج}} | {{پرسمان انتظار فرج}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:48623.jpg|22px]] [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|'''چشم به راه''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
[[رده:امام مهدی]] | [[رده:امام مهدی]] | ||
[[رده:مدخل موعودنامه]] | [[رده:مدخل موعودنامه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۴
مقدمه
- انتظار موعود در اسلام ریشه در آموزههای دیرپا و تخلف ناپذیر قرآن کریم دارد. در این کتاب مقدس بر تشکیل حکومت صالحان، گسترش دین اسلام در سراسر جهان و تحقق آیندهای سرشار از عدالت و معنویت و به دور از هر گونه ستم و تباهی تأکید شده و به همه جهانیان بشارت داده شده است که فرجام جهان جز سعادت و نیکبختی نخواهد بود. در این فصل، آیات مرتبط با موضوع انتظار موعود دستهبندی و با بهرهگیری از روایات به اختصار بررسی و تبیین شده است.
آشنایی با چند اصطلاح
پیش از بررسی آیات، لازم است که درباره در اصطلاح رایج در علوم قرآن که با بحث ما مرتبط است، توضیح دهیم[۱].
- معنای لغوی تفسیر: کلمه تفسیر در لغت به معنای "روشن نمودن و تبیین" است. اهل ادب برای آن دو ریشه ذکر کردهاند که هر دو به معنای "کشف" است: یکی "فسر" و دیگری "سفر" که مقلوب "فسر" است؛ مانند "أسفر الصبح؛ صبح روشن شد." یا "أسفرت المرأة من وجهها؛ زن روی باز کرد و صورتش نمایان شد"[۲]. تفاوت این دو آن است که: "سفره به معنای کشف ظاهری و مادی و "افسر" به معنی کشف باطنی و معنوی به کار میرود. چنانکه راغب اصفهانی میگوید: "فسر به معنای اظهار معنای معقول است"[۳].
- معنای اصطلاحی تفسیر: در مورد معنای اصطلاحی تفسیر، مفسران علوم قرآنی[۴] نظرات گوناگونی دارند، ولی با بررسی احوال مفسران در قرون مختلف و بررسی عملکرد ایشان در کتابهای تفسیر، تعریفی واحد از علم تفسیر حاصل میشود. هر چند که ایشان به الفاظ و شکلهای مختلف از آن تعبیر کرده باشند. این تعریف واحد "بیان مقصود الهی از الفاظ و آیات قرآن کریم" است. چنانکه ملاحظه میشود در اینجا نوعی ارتباط و هماهنگی میان معنای اصطلاحی تفسیر و معنای لغوی و لفظی آن یعنی "کشف و بیان" وجود دارد. نقش تفسیر، پرده برداری از مدلول لفظ و بیان معنای آن است. در نتیجه بیان معنای ظاهری لفظ که از ظاهر کلام به ذهن میرسد، تفسیر نامیده نمیشود و به تعبیر شهید صدر، کشف و بیان در معنای آن است. در نتیجه واژه "بیان" در معنای کلمه تفسیر، به وجود درجهای از خفا و پیچیدگی در معنا اشاره دارد به گونهای که این پنهان بودگی و پیچیدگی از طریق عمل تفسیر، کشف و بر طرف میگردد. البته در برخی موارد ذکر معنای ظاهر نیز تفسیر و اظهار امر پنهان محسوب میشود؛ زیرا گاهی اوقات نوعی خفا و پیچیدگی در کلام ظاهر نیز وجود دارد که احتیاج به اظهار و روشنگری دارد. بنابراین، تفسیر، مفهومی نسبی است؛ چرا که معنای واحد ممکن است نسبت به شخصی احتیاج به بیان و پردهبرداری داشته باشد، در حالی که نسبت به شخص دیگر چنین نیازی نباشد. در مجموع به نظر میرسد. بهترین معنا برای واژه "تفسیر"، معنای اخیر باشد که مورد تأیید بسیاری از مفسران و دانشمندان علوم قرآنی قرار گرفته و منظور ما در این فصل نیز همین معناست.
- تأویل:از آنجا که در بسیاری از روایات تفسیری افزون بر تفسیر آیه، به تأویل آن نیز اشاره شده یا اینکه فقط تأویل آیه بیان شده است و با عنایت به اینکه واژه تأویل از واژههایی است که در بین محققان دارای معانی مختلفی است، در اینجا به بررسی واژه تأویل میپردازیم تا معلوم شود مقصود ما از واژه تأویل در این فصل کدام یک از معانی آن است.
- معنای لغوی تأویل: در تهذیب اللغة آمده است: "أول" یعنی رجوع؛ و "آل یؤوله إیالة" یعنی او را سیاست و تأدیب کرد. ابن فارس در مقاییس اللغة آورده است: "اول"، دارای دو اصل است: یکی ابتدای امر که واژه "اول"، به معنای ابتدا از این اصل است و دیگری انتهای امر. تأویل کلام به معنای عاقبت و سرانجام کلام، از این باب است. ابن اثیر در النهایة، پس از ذکر معنای رجوع برای اول، مینویسد: مراد از تأویل، برگرداندن ظاهر لفظ از معنای اصلی به معنایی است که دلیلی بر آن قائم است، که اگر آن دلیل نباشد، نباید از معنای ظاهری لفظ دست کشید[۵]. با توجه به آنچه از کتابهای لغت نقل شد، میتوان گفت مجموعة چهار معنا برای تأویل ارائه شده است: ۱.مرجع و عاقبت؛ ۲. سیاست کردن؛ ۳. تفسیر و تدبیر؛ ۴. انتقال از معنای ظاهری لفظ به معنای غیر ظاهر. در میان معانی چهارگانه یادشده، آنچه میتواند در تأویل کلام کاربرد داشته باشد، معنای اول، سوم و چهارم است و معنای دوم به تأویل کلام ارتباطی ندارد.
- معنای اصطلاحی تأویل: این واژه هفده مرتبه، در هفت سوره و پانزده آیه از قرآن کریم به کار رفته است. این کاربردها را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد: تأویل قول[۶]؛ تأویل فعل[۷]؛ تأویل رؤیا[۸]. مفسران و دانشمندان علوم قرآنی درباره معنای تأویل در این آیات نظرهای گوناگونی دادهاند[۹]. در مجموع اگر بیان مصادیق خارجی آیات را جزو معانی معانی باطنی آیات در نظر بگیریم میتوان گفت واژه تأویل به تبیین معنای باطنی و مصادیق مختلف آیات قرآن کریم است و این همان معنایی است که در این فصل از این واژه مد نظر است. در بسیاری از روایات تفسیری در زمینه مهدویت تأویلهای مختلفی از آیات قرآن ارائه شده که این تأویلها شامل موارد ذیل است:
- گاهی آیه شریفه دارای مصادیق فراوانی در خارج است و بر همه آنها منطبق میشود که یکی از این مصادیق مربوط به بحث مهدویت میشود. با تحقق مفاد آیه شریفه بر دورانهای مختلفی قابل انطباق است که یکی از این دورانها مربوط به دوره امام مهدی (ع) میباشد. به عنوان مثال در برخی روایات تفسیری شیعه در ذیل آیه ۱۵۹ سوره نساء، تحقق و وقوع مفاد آیه مذکور در دوران رجعت دانسته شده است.
- ممکن است آیه شریفه دارای مصادیق مختلفی باشد یا مفاد آیه بر دورانهای متفاوتی منطبق باشد، ولی مصداق اتم و اکمل آن، در روایات تفسیری، بر امام مهدی (ع) و مسائل مرتبط با آن حضرت انطباق یافته است. برخی روایات تفسیری شیعه در ذیل آیه ۶۹ سوره نساء اینچنین میباشند.
- گاهی نیز مصداق و تحقق عینی مفاد آیه منحصر به دوران امام زمان (ع) است که روایات تفسیری به بیان این مطلب پرداختهاند؛ از جمله این موارد برخی روایات تفسیری شیعه در ذیل آیه ۳۳ سوره توبه است که تحقق این آیه را در زمان ظهور مهدی موعود (ع) دانستهاند. بنابراین، اگر در این فصل مشاهده میشود که بسیاری از روایات تفسیری به تأویل آیات پرداختهاند منظور از تأویل، یکی از موارد سه گانه یاد شده است[۱۰].
پیشینه بحث از موعود قرآن
پرسش مستقیم
- معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
- ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
- عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
- هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
- نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
- انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
- شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا میکند؟ (پرسش)
- لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- چرا گفته میشود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
- دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
- آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتابزده هستند؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم میشود؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی میشود؟ (پرسش)
- آیا اندیشه انتظار موعود در امتهای پیشین بوده است؟ (پرسش)
- آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقهای دارد؟ (پرسش)
- منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- گونههای احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
- نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
- آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- چرا کسانی که انتظار امام مهدی را میکشیدهاند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمیخیزند؟ (پرسش)
- ویژگیهای اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
- مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
- چگونه میتوان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
- آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
- منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
- منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
- شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
- انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
- آیا انتظار به معنای گوشهگیری و احتراز است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
- مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- کاملترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
- مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- علت برداشتهای انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
- عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
- لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
- نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با شدت گرفتاریها چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
- مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید میکند؟ (پرسش)
- چه رابطهای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
- انتظار منجی در ادوار مختلف دعوتهای الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
- اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
- انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی میدانند؟ (پرسش)
- آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
- مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
- آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب میشود؟ (پرسش)
- آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالتآور است؟ (پرسش)
- علت سختی انتظار چیست و چرا میگویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
- منتظران امام مهدی که در قرنهای گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کردهاند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
- آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمیشود؟ (پرسش)
- فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
- خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجاتدهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
- دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
- دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده میشود؟ (پرسش)
- آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
- انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا میکند؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
- فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
- باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه میشود؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجستهای دارد؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
- دانش آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
- رضایت امام مهدی از چه راهی به دست میآید؟ (پرسش)
- آیا شیعیان و منتظران ظهور افزونبر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
- آیا برای منتظر واقعی بودن اقدامهای سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
- وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
- چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
- جامعه منتظر دارای چه ویژگیهایی است؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- صرفنظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر بهطور کلی چیست؟ (پرسش)
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
- آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
- ویژگیهای انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
- فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش میشود؟ (پرسش)
- عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
- چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج منشأ فرجهای مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
- انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
- ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ در بررسی این دو اصطلاح از مقاله زیر استفاده شده است: محمد هادی قهاری کرمانی، (امام مهدی در قرآن بررسی تطبیقی)، موعود، سال یازدهم، ش ۱۸، مهر ۱۳۸۵.
- ↑ الجوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربیة)، تحقیق: احمد الغفور عطار، تهران، امیری، ۱۳۶۸، ماده سفر.
- ↑ راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن فی غریب القرآن، تحقیق: ندیم مرعشی، بیروت، دارالکلمات العربی، ۱۳۹۲ ه-. ق. ماده فسر.
- ↑ ر. ک: بدرالدین زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، چاپ اول: بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۸ ه- ق، ج ۳، ص ۱۴۸؛ محمد بن یوسف ابوحیان اندلسی، البحر المحیط، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ ه- ق، ج ۱، ص ۱۴؛ فضل بن حسن بن طبرسی، مجمع البیان لعلوم القرآن، چاپ اول: بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۷ ه- ق، ج ۱، ص ۸؛ محمدحسین ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج ۱، ص ۱۱.
- ↑ ر. ک: ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، بیروت، دارالفکر، بیتا، ماده اول.
- ↑ ر. ک: سوره آل عمران، آیه ۷؛ سوره اعراف، آیه ۵۳ و سوره یونس، آیه ۳۶.
- ↑ ر. ک: سوره نساء، آیه ۵۹؛ سوره اسراء، آیه ۳۵ و سوره کهف، آیه ۷۸ و ۸۲.
- ↑ ر. ک: سوره یوسف، آیات: ۶، ۲۱، ۳۶، ۴۴، ۴۵، ۱۰۰ و ۱۰۱.
- ↑ ر. ک: احمد بن عبدالحکیم ابن ثیمیه، الأکلبل فی المتشابه و التأویل، اسکندریه، دارالإیمان، ص ۱۵؛ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲۰ ج، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج ۳، صص ۲۵ و ۴۵؛ محمدهادی معرفت، تلخیص التمهید، چاپ سوم: قم، مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۴۱۸ ه- ق، ج ۱، صص ۴۸۲ و ۴۸۳؛ محمدکاظم شاکر، روشهای تأویل قرآن، چاپ سوم: قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۸ ه- ق، صص ۹۸ - ۱۰۰؛ محمدبن حسن طوسی (شیخ طوسی)، الأمالی، قم، دارالنقافة، ۱۴۱۴ ه- ق، ص ۶۲۱.
- ↑ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۱۷-۳۷.