امام مهدی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
خط ۹: | خط ۹: | ||
==زندگینامه [[امام مهدی]]{{ع}}== | ==زندگینامه [[امام مهدی]]{{ع}}== | ||
*[[امام مهدی]]{{ع}} [[آخرین امام]] از [[چهارده معصوم]] است. [[نام حضرت مهدی]]{{ع}} همنام جدش [[رسول الله]]{{صل}} است. این نام گذاری از قبل، توسط خود [[پیامبر اکرم]]{{صل}} اعلام شده بود؛ چنانکه فرمودند: «[[مهدی]] [[فرزند من]] است، نام او نام من و کنیۀ او کنیۀ من است»<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ص۴۹۱؛ العمده، ص۴۳۳.</ref> و در برخی [[روایات]] از تصریح به نام [[حضرت]] منع شده است<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۹۹.</ref>، به همین جهت [[علمای شیعه]] غالباً از تصریح به نام [[مبارک]] ایشان [[خودداری]] میورزند. [[پدر]] ارجمندش [[امام عسکری]]{{ع}} و [[مادر حضرت]]، کنیزی است از تبار [[حواریون عیسی]]{{ع}}، موسوم به [[نرجس خاتون]] و در برخی نقلها از وی با نامهایی چون: [[ریحانه]]، [[سوسن]] و [[صیقل]] نیز یاد شده است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۳؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۲۴۱.</ref> اما در [[روایت]] معروف جناب [[حکیمه]]، [[امام عسکری]]{{ع}} ایشان را با نام [[نرجس]] یاد نموده است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۲۴.</ref>.<ref>ر.ک: صمدی، قنبر | *[[امام مهدی]]{{ع}} [[آخرین امام]] از [[چهارده معصوم]] است. [[نام حضرت مهدی]]{{ع}} همنام جدش [[رسول الله]]{{صل}} است. این نام گذاری از قبل، توسط خود [[پیامبر اکرم]]{{صل}} اعلام شده بود؛ چنانکه فرمودند: «[[مهدی]] [[فرزند من]] است، نام او نام من و کنیۀ او کنیۀ من است»<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ص۴۹۱؛ العمده، ص۴۳۳.</ref> و در برخی [[روایات]] از تصریح به نام [[حضرت]] منع شده است<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۹۹.</ref>، به همین جهت [[علمای شیعه]] غالباً از تصریح به نام [[مبارک]] ایشان [[خودداری]] میورزند. [[پدر]] ارجمندش [[امام عسکری]]{{ع}} و [[مادر حضرت]]، کنیزی است از تبار [[حواریون عیسی]]{{ع}}، موسوم به [[نرجس خاتون]] و در برخی نقلها از وی با نامهایی چون: [[ریحانه]]، [[سوسن]] و [[صیقل]] نیز یاد شده است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۳؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۲۴۱.</ref> اما در [[روایت]] معروف جناب [[حکیمه]]، [[امام عسکری]]{{ع}} ایشان را با نام [[نرجس]] یاد نموده است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۲۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[امامت امام مهدی (مقاله)|امامت امام مهدی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص۴۶۶.</ref> از [[القاب]] مشهور آن [[حضرت]]: [[حجت]]، [[مهدی]]، [[خلف صالح]]، [[قائم]]، [[منتظَر]]، [[صاحب الزمان]] و [[بقیة الله]] و کنیۀ مبارکش [[ابوالقاسم]] است<ref>اعیان الشیعه، ج۲، ص۴۴.</ref> و در صبح گاه [[جمعه]]، پانزدهم [[شعبان]] [[سال]] ۲۵۵ یا ۲۵۶ قمری در [[سامرا]] دیده به [[جهان]] گشود و تا هنگام [[امامت]] همواره در خفا بود و پنج سالگی [[امامت]] [[مسلمانان]] را بر عهده گرفت و جز چند نفر کسی از ولادت ایشان خبر نداشت؛ زیرا به [[دلیل]] [[احادیث]] رسیده از [[پیامبر]]{{صل}} دربارۀ اینکه از صلب [[امام حسن عسکری]]{{ع}} فرزندی به [[دنیا]] خواهد آمد که برپا دارندۀ [[عدل و قسط]] و نابود کنندۀ بساط [[ظلم و جور]] [[ستمکاران]] خواهند بود، دستگاه [[خلافت عباسی]] بر آن شدند تا با [[هدف]] جلوگیری از چنین رخدادی، [[امام عسکری]]{{ع}} و بیت ایشان را مدتها تحت [[مراقبت]] شدید قرار دهند تا در صورت [[آگاهی]] از [[تولد]] چنین فرزندی او را بکشند، بنابراین در چنین شرایطی [[امام عسکری]]{{ع}} [[با تدبیر]] خاصی ضمن [[حفظ جان]] فرزندش، وی را به تعدادی از [[خواص]] [[شیعیان]] و [[یاران]] خود نشان داد و معرفی کرد تا [[شیعیان]] در مورد [[امام دوازدهم]]، دچار تردید و [[انحراف]] نشوند. [[احمد بن اسحاق قمی]]، [[ابوهاشم]] بن [[جعفر]]، [[معاویه]] بن [[حکم]]، [[محمد بن ایوب بن نوح]]، [[محمد بن عثمان عمری]] و... از جمله کسانیاند که در زمان [[حیات]] [[امام عسکری]]{{ع}}، موفق به [[دیدار]] و گفت و گو با فرزندش [[مهدی]] شدهاند. آنان گزارش کردهاند که: ما [[چهل]] تن از [[شیعیان]]، حضور [[امام حسن عسکری]]{{ع}} رسیدیم تا در مورد [[امام]] بعد از وی از [[حضرت]] سؤال کنیم. [[حضرت]] فرزندش [[مهدی]]{{ع}} را به ما نشان داد و فرمودند: «این، [[امام]] شما بعد از من و من بر شماست از او [[اطاعت]] کنید و از گرد او پراکنده نشوید که هلاک میگردید و [[دین]] تان را تباه میکنید، [[آگاه]] باشید از این به بعد او را نخواهید دید»<ref>{{متن حدیث|هَذَا إِمَامُکُمْ مِنْ بَعْدِی وَ خَلِیفَتِی عَلَیْکُمْ أَطِیعُوا وَ لَا تَتَفَرَّقُوا مِنْ بَعْدِی فَتَهْلِکُوا فِی أَدْیَانِکُمْ أَمَا إِنَّکُمْ لَا تَرَوْنَهُ بَعْدَ یَوْمِکُمْ هَذَا}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۲۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۶.</ref>. همچنین، [[حکیمه]] عمۀ [[امام عسکری]]{{ع}}[[ شاهد]] [[ولادت حضرت مهدی]]{{ع}} بوده و جریان ولادت [[حضرت]] را بازگو نموده است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۲۷.</ref>. موضوع [[ولادت حضرت مهدی]]{{ع}} نه تنها در میان [[شیعیان]] یک امر [[مسلم]] و قطعی است بلکه بیش از یکصد و سی نفر از علمای [[تاریخ]]، [[فقه]]، [[ حدیث]]، انساب و برخی از علمای [[اهل سنت]] در کتابهای خود نیز به [[ولادت حضرت مهدی]]{{ع}} در سال ۲۵۵ [[اذعان]] و یا تصریح کردهاند و بیش از ۶۵ نفر از آنان در خصوص [[زندگی حضرت مهدی]]{{ع}}، کتابهای مستقلی نگاشتهاند<ref>ر.ک: العمیدی، سید ثامر هاشم، در انتظار ققنوس، ص۱۸۹ ـ ۱۹۹؛ [[محمد رضا حکیمی|حکیمی، محمد رضا]]، [[خورشید مغرب (کتاب)|خورشید مغرب]]، ص۷۵ـ۱۳۶.</ref>. ارادۀ حکیمانه [[الهی]] چنین بوده است که [[امام مهدی]]{{ع}} همانند [[حضرت موسی]]{{ع}} به طور [[معجزه]] آسا، دوران حملش نامحسوس و قضیۀ ولادتش از [[آگاهی]] و دید [[دشمنان]]، [[پنهان]] بماند<ref>ر.ک: [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[امامت امام مهدی (مقاله)|امامت امام مهدی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص۴۶۶.</ref> تا [[مسلمانان]] از [[فیض]] وجود او [[محروم]] نگردند و [[حجت خدا]] همچنان برقرار مانَد. از این موضوع تعبیر به "[[غیبت]]" میشود<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۶۶.</ref>. | ||
*[[غیبت امام مهدی]]{{ع}} در دو دورۀ [[غیبت صغری]] و [[غیبت کبری]] صورت گرفت: | *[[غیبت امام مهدی]]{{ع}} در دو دورۀ [[غیبت صغری]] و [[غیبت کبری]] صورت گرفت: | ||
#[[غیبت صغری]] از سال ۲۶۰ آغاز شد و تا ۳۲۹ ه.ق ادامه داشت و [[امام]] در طول این مدت به واسطۀ [[نواب اربعه]] با [[مردم]] در ارتباط بود و گاه به واسطۀ آنان با برخی از [[مردم]] یا گروههایی از آنان [[دیدار]] میکرد. [[نواب خاص]] عبارتاند: [[عثمان بن سعید]]، [[محمد بن عثمان]]، [[حسین بن روح نوبختی]]، [[علی بن محمد]] سَمَری. | #[[غیبت صغری]] از سال ۲۶۰ آغاز شد و تا ۳۲۹ ه.ق ادامه داشت و [[امام]] در طول این مدت به واسطۀ [[نواب اربعه]] با [[مردم]] در ارتباط بود و گاه به واسطۀ آنان با برخی از [[مردم]] یا گروههایی از آنان [[دیدار]] میکرد. [[نواب خاص]] عبارتاند: [[عثمان بن سعید]]، [[محمد بن عثمان]]، [[حسین بن روح نوبختی]]، [[علی بن محمد]] سَمَری. |
نسخهٔ ۱۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۲۹
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- این مدخل از زیرشاخههای بحث اهل بیت پیامبر خاتم است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
زندگینامه امام مهدی(ع)
- امام مهدی(ع) آخرین امام از چهارده معصوم است. نام حضرت مهدی(ع) همنام جدش رسول الله(ص) است. این نام گذاری از قبل، توسط خود پیامبر اکرم(ص) اعلام شده بود؛ چنانکه فرمودند: «مهدی فرزند من است، نام او نام من و کنیۀ او کنیۀ من است»[۱] و در برخی روایات از تصریح به نام حضرت منع شده است[۲]، به همین جهت علمای شیعه غالباً از تصریح به نام مبارک ایشان خودداری میورزند. پدر ارجمندش امام عسکری(ع) و مادر حضرت، کنیزی است از تبار حواریون عیسی(ع)، موسوم به نرجس خاتون و در برخی نقلها از وی با نامهایی چون: ریحانه، سوسن و صیقل نیز یاد شده است[۳] اما در روایت معروف جناب حکیمه، امام عسکری(ع) ایشان را با نام نرجس یاد نموده است[۴].[۵] از القاب مشهور آن حضرت: حجت، مهدی، خلف صالح، قائم، منتظَر، صاحب الزمان و بقیة الله و کنیۀ مبارکش ابوالقاسم است[۶] و در صبح گاه جمعه، پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ یا ۲۵۶ قمری در سامرا دیده به جهان گشود و تا هنگام امامت همواره در خفا بود و پنج سالگی امامت مسلمانان را بر عهده گرفت و جز چند نفر کسی از ولادت ایشان خبر نداشت؛ زیرا به دلیل احادیث رسیده از پیامبر(ص) دربارۀ اینکه از صلب امام حسن عسکری(ع) فرزندی به دنیا خواهد آمد که برپا دارندۀ عدل و قسط و نابود کنندۀ بساط ظلم و جور ستمکاران خواهند بود، دستگاه خلافت عباسی بر آن شدند تا با هدف جلوگیری از چنین رخدادی، امام عسکری(ع) و بیت ایشان را مدتها تحت مراقبت شدید قرار دهند تا در صورت آگاهی از تولد چنین فرزندی او را بکشند، بنابراین در چنین شرایطی امام عسکری(ع) با تدبیر خاصی ضمن حفظ جان فرزندش، وی را به تعدادی از خواص شیعیان و یاران خود نشان داد و معرفی کرد تا شیعیان در مورد امام دوازدهم، دچار تردید و انحراف نشوند. احمد بن اسحاق قمی، ابوهاشم بن جعفر، معاویه بن حکم، محمد بن ایوب بن نوح، محمد بن عثمان عمری و... از جمله کسانیاند که در زمان حیات امام عسکری(ع)، موفق به دیدار و گفت و گو با فرزندش مهدی شدهاند. آنان گزارش کردهاند که: ما چهل تن از شیعیان، حضور امام حسن عسکری(ع) رسیدیم تا در مورد امام بعد از وی از حضرت سؤال کنیم. حضرت فرزندش مهدی(ع) را به ما نشان داد و فرمودند: «این، امام شما بعد از من و من بر شماست از او اطاعت کنید و از گرد او پراکنده نشوید که هلاک میگردید و دین تان را تباه میکنید، آگاه باشید از این به بعد او را نخواهید دید»[۷]. همچنین، حکیمه عمۀ امام عسکری(ع)شاهد ولادت حضرت مهدی(ع) بوده و جریان ولادت حضرت را بازگو نموده است[۸]. موضوع ولادت حضرت مهدی(ع) نه تنها در میان شیعیان یک امر مسلم و قطعی است بلکه بیش از یکصد و سی نفر از علمای تاریخ، فقه، حدیث، انساب و برخی از علمای اهل سنت در کتابهای خود نیز به ولادت حضرت مهدی(ع) در سال ۲۵۵ اذعان و یا تصریح کردهاند و بیش از ۶۵ نفر از آنان در خصوص زندگی حضرت مهدی(ع)، کتابهای مستقلی نگاشتهاند[۹]. ارادۀ حکیمانه الهی چنین بوده است که امام مهدی(ع) همانند حضرت موسی(ع) به طور معجزه آسا، دوران حملش نامحسوس و قضیۀ ولادتش از آگاهی و دید دشمنان، پنهان بماند[۱۰] تا مسلمانان از فیض وجود او محروم نگردند و حجت خدا همچنان برقرار مانَد. از این موضوع تعبیر به "غیبت" میشود[۱۱].
- غیبت امام مهدی(ع) در دو دورۀ غیبت صغری و غیبت کبری صورت گرفت:
- غیبت صغری از سال ۲۶۰ آغاز شد و تا ۳۲۹ ه.ق ادامه داشت و امام در طول این مدت به واسطۀ نواب اربعه با مردم در ارتباط بود و گاه به واسطۀ آنان با برخی از مردم یا گروههایی از آنان دیدار میکرد. نواب خاص عبارتاند: عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختی، علی بن محمد سَمَری.
- غیبت کبری: از سال ۳۲۹ ه.ق آغاز گشت و هنوز پایان نیافته است و دوران سختی است و مردمان در معرض امتحان و آزمایش قرار دارند. او در این زمان نایب خاص ندارد و مردم میتوانند مشکلات و مسائل دینی خود را از طریق فقیهان جامع الشرائط و در رأس آنان ولی فقیه، رفع نمایند[۱۲]، چنانکه خود حضرت راه را به مردم نشان داده و فرمودند: «در حوادث واقعه به علمای دین و راویان احادیث ما مراجعه کنید»[۱۳].[۱۴]
فضیلتها و ویژگیهای امام مهدی(ع)
- از جمله فضیلتها و ویژگیهای امام مهدی(ع) عبارتاند از:
- ویژگیهای هفت پیامبر(ع): از آدم و نوح (ع) طول عمر را به ارث برده است و از ابراهیم (ع) ولادت پنهانی و کنارهگیری از مردمان را و از موسی (ع) خوف و غیبت را و از عیسی (ع) اختلاف مردم دربارۀ شخصیت و تولدش را و از ایوب (ع) فَرَج بعد از شدت را و از محمد(ص) قیام به شمشیر را[۱۵].
- زنده کردن سنت پیامبر(ص): هنگامی که ظهور میکند بیشتر احکام دین خدا بر زمین مانده است ولی از گذر مجاهدت و برکت او، کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) زنده میشود[۱۶].
- اعلم زمان خود: حضرت علی(ع) در وصف او فرمودند: «زره دانش بر تن دارد و... همواره در پی حکمت است»[۱۷].[۱۸]
- راهنمای مردم در مسیر هدایت الهی: زمان آن بزرگوار زمان پیروزی هدایت بر هواپرستی است. مسیر هواپرستی را به سوی هدایت و خداپرستی گردانَد؛ آنگاه که در جامعهها هدایت قربانی هوسها شود آن بزرگوار مسیر دنیا را تغییر دهد و هواپرستی را به خداپرستی بازگردانَد و آنگاه که دیگران رأی خود را بر قرآن تحمیل کنند، عصر حاکمیت قرآن بر افکار بشر فرارسد[۱۹].
- در هم کوبندۀ حاکمان ستمگر و مجری عدالت: آگاه باشید که فردا آن امام دادگر، کارگزاران طاغوتی را بر زشت کاریهاشان محاکمه کند در چنین روزگاری زمین دُردانهها و گنجینههایش را چون پارههای جگر خود به پایش ریزد و تقدیمش کند و کلیدهای گنجهای خویش را از صمیم دل تسلیمش کند؛ آنگاه عدالت در زندگی و زنده شدن قرآن و سنت را به تماشا خواهی نشست[۲۰].
- منجی راستین بشریت: ای مردم! زمان فراز آمدن چیزهایی است که شما را وعده دادهاند. نزدیک است فتنهای را که نمیدانید چیست، دیدار کنید. بدانید که از ما هر که آن را دریابد با چراغ روشنی که در دست دارد آن تاریکیها را پشتسر گذارد و پا جای پای صالحان نهد تا بندهایی را که بر گردنهاست بگشاید و اسیران را آزاد کند و جمعیت باطل را پریشان سازد و پراکندگان اهل صلاح را گرد آورد و این کارها پوشیده از مردم به انجام رساند آنکه در پی یافتن نشان اوست هر چه به جستوجویش کوشد از او نشانی نیابد[۲۱].[۲۲]
امام مهدی(ع) در قرآن
- در قرآن کریم به صورت صریح نام "مهدی"، محمد بن الحسن(ع) بلکه نام هیچ کدام از امامان(ع) بیان نشده است؛ زیرا:
- اولاً: قرآن درصدد نام بردن از صحابیان و بستگان پیامبر(ص) نبوده است مگر در موارد استثنائی مثل داستان زید[۲۳] و ابولهب[۲۴] که نام آنها ضرورت داشته است؛
- ثانیاً: نام بردن افراد، موجب انگیزش حب و بغضهای متعدد و زمینهساز تحریف قرآن میشود؛
- ثالثاً در برخی احادیث از امام صادق(ع) در مورد نام علی و اهل بیت(ع) که در قرآن نیامده پرسش شد و ایشان به نماز اشاره کردند که حکم آن در قرآن نازل شده ولی از سه یا چهار رکعتی بودن آن نامی به میان نیامده است تا خود رسول خدا(ص) این قسمت را برای آنان تفسیر کند ولی در احادیث و تفاسیر سیصد و بیست و چهار آیه مرتبط با وجود مقدس امام عصر(ع) شمرده شده است که دلالتهای آنها یکسان نیست بلکه گاهی تفسیر، تأویل، تطبیق (جری) و... است و اعتبار احادیث تفسیری آنها نیز یکسان نیست[۲۵].
- برخی از آیات مربوط به حضرت مهدی(ع) و انقلاب جهانی آن حضرت عبارتاند از[۲۶]:
- ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۲۷]: در تفسیر آیۀ شریفه از امام باقر(ع) نقل شده است: «این بندگان صالح همانا آل محمد هستند که خداوند، مهدی آنان را پس از کوشش ایشان مبعوث میکند؛ پس ایشان را عزت داده، دشمنانشان را ذلیل خواهد کرد»[۲۸]. این تفسیرها هرگز عمومیت مفهوم آیه را محدود نمیکند بنابراین در هر زمان و در هرجا بندگان صالح خدا قیام کنند، پیروز و موفق خواهند بود و سرانجام وارث زمین و حکومت آن خواهند شد[۲۹].[۳۰]
- ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۳۱]: امامان(ع) مراد این آیه را برپایی حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) دانستهاند[۳۲].[۳۳]
- ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾[۳۴]: روایت شده امام زین العابدین این آیه را خواند و فرمود: «به خدا سوگند، اینان شیعۀ مایند. خداوند وعدۀ خویش را برای آنان به دست مردی از ما تحقق میبخشد و او، مهدی این امت است». این مضمون از امام باقر و امام جعفر صادق(ع) نیز نقل شده است[۳۵].[۳۶]
- ﴿بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ﴾[۳۷] از برخی روایات استفاده میشود مراد از "بقیة الله" حضرت مهدی(ع) است همانند روایت کسی که از امام صادق(ع) میپرسد: چون میخواهیم به حضرت قائم سلام گوییم آیا میتوانیم او را امیرالمؤمنین خطاب کنیم؟ فرمود: «نه این لقب را خداوند تنها به علی بن ابیطالب داده است پرسید: او را چه خطاب کنیم؟ فرمود: بگویید: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ» آن گاه امام(ع) این آیه را بر زبان آورد: ﴿بقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ﴾.[۳۸].[۳۹]
- در تمام آیاتی که به حضرت مهدی(ع) و رخدادهای آخرالزمان و حوادث مقارن ظهور و پس از آن، تفسیر شدهاند بر احادیث نبوی(ص) و علوی(ع) و دیگر امامان معصوم(ع) استناد گشته است و در همۀ منابع تفسیری شیعه ذیل این آیات از حضرت مهدی یاد شده است. تفسیرهای معتبر اهل سنت نیز برخی آیات را درباره حضرت مهدی(ع) و ظهور او دانستهاند از جمله: غرائب القرآن، نوشتۀ نظام نیشابوری؛ کشاف نوشته جارالله زمخشری و از شیعه: تفسیر مجمع البیان، تفسیر صافی فیض کاشانی و تفسیر المیزان علامه محمد حسین طباطبایی و...[۴۰]. افزون بر این، کتبی نیز ویژۀ آیات حضرت مهدی(ع) تألیف شدهاند از جمله: المحجة فیما نزل فی القائم الحجة نوشته سید هاشم بحرانی و معجم احادیث الامام المهدی(ع)، مؤسسة المعارف الاسلامیه، الجزء السابع، الآیات المفسر تحت اشراف شیخ علی کورانی، جامعترین کتاب در این زمینه است که بیش از ۳۰۰ آیه را جمع کرده ولی آیۀ ۱۸ سوره محمد (ص) را ذکر نکرده است[۴۱].
امام مهدی(ع) در روایات
- بنابر روایات معتبر و قطعی، احکام و تعالیم اسلام و نیز عدالت که بشر در سایۀ آن به سعادت میرسد تنها به دست مبارک امام دوازدهم(ع) به صورت کامل اجرا میشود و تحقق میپذیرد و این وعدۀ آسمانی تا برآورده نشود بنابر مصلحت و حکمت الهی از دنیا نخواهد رفت. آمادگی مردم جهان برای پذیرفتن حکومت الهی از شرطهای بنیادی ظهور حضرت مهدی(ع) است[۴۲] و در روایات شیعه و سنی و حتی در برخی روایات نام و مشخصات امام مهدی(ع) آمده است. روایاتِ امامت آن امام همام(ع) در حد تواتر است و از دیگر امامان بیشتر است این بدان سبب است که در این باره هم از پیامبر(ص) و حضرت فاطمه(س) روایاتی در دست است و هم از یازده امام معصوم(ع)[۴۳].[۴۴] از جملۀ این روایات:
- پیامبر (ص) فرمودند: «مهدی از اولاد من است نامش نام من و کنیهاش کنیه من میباشد. صورت و سیرتش از همه کس به من شبیهتر است. غیبتی کند که مردم دچار حیرت گردند و بسیاری از فرقهها گمراه شوند، آنگاه مانند ستاره تابانی از پردۀ غیبت ظاهر شده، بدر آید و زمین را پر از عدل و داد کند آن چنانکه پر از ظلم و ستم شده باشد»[۴۵].
- همچنین حضرت فرمودند: «امامان بعد از من، دوازده نفرند که نه نفر آنان از نسل حسین هستند و نهمین آنان، قائم آنان است. آگاه باشید آنان در میان شما همانند کشتی نوح هستند پس هرکس بر آن کشتی متمسک شود، نجات مییابد و هرکه از آن فاصله گیرد، هلاک میشود»[۴۶].[۴۷]
- امام صادق(ع) فرمودند: «چون پرچم قیام او افراشته شود میان مشرق و مغرب را روشن میکند و آنگاه که دستِ مهر بر سر بندگان خدا نهد، قلبشان همچون پارۀ آهن محکم میشود و هر کس نیروی چهل تن پیدا میکند»[۴۸].[۴۹]
- امام حسین(ع) فرمودند: «پسر نهمین من سنتی از یوسف و سنتی از موسی بن عمران دارد و او قائم ما اهل بیت است که خداوند در یک شب کار او را اصلاح میکند»[۵۰].
- امام حسن عسکری(ع) فرمودند: «این است امام شما پس از من و خلیفهام در میان شما از او فرمان برید و به تفرقه نیفتید که دین خود را از کف میدهید و هلاک میشوید»[۵۱].[۵۲]
- امام سجاد(ع) فرمودند: «قائم از خاندان ماست ولادتش بر مردم مخفی میماند تا جایی که گویند متولد نشده است تا خروج کند هنگامی که خروج کند بیعت کسی در گردن او نباشد»[۵۳].[۵۴]
دیدگاه اهل سنت درباره امام مهدی(ع)
- اعتقاد به مهدی منتظر(ع) ویژۀ شیعیان نیست بلکه اصل این عقیده از نظر اهل سنت با شیعه همسان بوده و بین این دو فرقه از حیث بشارتهای پیامبر(ص) راجع به ظهور آن حضرت و مأموریت جهانی وی و دربارۀ شخصیت برجسته و نفوس آن بزرگوار و حتی نشانههای ظهور و ویژگیهای انقلاب او، تفاوتی وجود ندارد. تنها تفاوت این است که اغلب دانشمندان اهل سنت میگویند: حضرت هنوز متولد نشده و غایب نیست بلکه به زودی متولد خواهد شد و به آنچه پیامبر (ص) بشارت داده جامۀ عمل میپوشاند و عدّه کمی از آنان در مورد ولادت و غیبت او با شیعه همعقیدهاند آنچه از مجموع منابع تاریخی و حدیثی اهل سنت استفاده میشود این است که مسألۀ ظهور حضرت مهدی(ع) مورد اتفاق و اجماع مسلمین است. مؤلف کتاب "الإمام المهدی" استاد علی محمد علی دخیل، اسامی ٢٠۵ نفر از بزرگان اهل سنت را در کتاب خود آورده به این ترتیب که تعداد سی نفر از آنها مستقلا درباره حضرت مهدی(ع) کتاب نوشتهاند و سی و یک نفر دیگر فصلی را در کتابهای خود به روایات حضرت مهدی(ع) اختصاص دادهاند و ١۴۴ نفرشان به تناسبهای مختلف، روایات حضرت مهدی(ع) را در کتابهای خود آوردهاند[۵۵]. حتی این اعتقاد در معروفترین و معتبرترین کتب روایی اهل سنت، یعنی "صحاح ستّه"[۵۶] آمده است. این محدثان نامی اهل سنت روایات مربوط به حضرت مهدی(ع) را از: عمر بن خطاب، عبدالله بن مسعود، عبدالله بن عباس، ثوبان، جابر بن عبدالله انصاری، جابر بن سمره، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عمرو بن عاص، انس بن مالک، ابو سعید خدری، ام سلمه و غیر اینها نقل کردهاند[۵۷].[۵۸]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ص۴۹۱؛ العمده، ص۴۳۳.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۹۹.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۳؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۲۴۱.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۲۴.
- ↑ ر.ک: صمدی، قنبر علی، امامت امام مهدی، دانشنامه کلام اسلامی، ص۴۶۶.
- ↑ اعیان الشیعه، ج۲، ص۴۴.
- ↑ «هَذَا إِمَامُکُمْ مِنْ بَعْدِی وَ خَلِیفَتِی عَلَیْکُمْ أَطِیعُوا وَ لَا تَتَفَرَّقُوا مِنْ بَعْدِی فَتَهْلِکُوا فِی أَدْیَانِکُمْ أَمَا إِنَّکُمْ لَا تَرَوْنَهُ بَعْدَ یَوْمِکُمْ هَذَا»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۲۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۶.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۲۷.
- ↑ ر.ک: العمیدی، سید ثامر هاشم، در انتظار ققنوس، ص۱۸۹ ـ ۱۹۹؛ حکیمی، محمد رضا، خورشید مغرب، ص۷۵ـ۱۳۶.
- ↑ ر.ک: صمدی، قنبر علی، امامت امام مهدی، دانشنامه کلام اسلامی، ص۴۶۶.
- ↑ ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۶۶.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۲۹.
- ↑ «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا»؛ کمال الدین، ج۲، ص۴۸۴.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۶۶۶.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ۵۷۷.
- ↑ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۸.
- ↑ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۸۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۲۷.
- ↑ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۸
- ↑ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۸.
- ↑ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۵۰
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۶۸.
- ↑ ﴿قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا﴾«پس چون زيد از او حاجت خويش بگزارد» سوره احزاب، آیه ۳۷.
- ↑ ﴿تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ﴾«توش و توان ابو لهب تباه و او نابود باد» سوره مسد، آیه ۱.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۳۱ـ۳۳.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۳۱ـ۳۳.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ «هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ یَبْعَثُ اَللَّهُ مَهْدِیَّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَیُعِزُّهُمْ وَ یُذِلُّ عَدُوَّهُمْ»؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص ۱۸۴.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۳۳ ـ ۳۶.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۳۳، ۳۶؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۳۷.
- ↑ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ نور الثقلین، ج۵، ص۳۱۰ ـ ۳۱۱.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۳۷.
- ↑ «خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده اند و كارهاى شايسته كرده اند وعده داد كه در روى زمين جانشين ديگرانشان كند، هم چنان كه مردمى را كه پيش از آنها بودند جانشين ديگران كرد. و دينشان را- كه خود برايشان پسنديده است- استوار سازد. و وحشتشان را به ايمنى بدل كند. مرا مى پرستند و هيچ چيزى را با من شريك نمى كنند. و آنها كه از اين پس ناسپاسى كنند، نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص ۷ ـ۱۵۲.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۳۷ـ۴۲.
- ↑ «برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶.
- ↑ «سأله رجل عن القائم یسلم علیه بامرة المؤمنین؟ قال: لا ذاک اسم سمی الله به أمیر المؤمنین(ع)، لم یسم به أحد قبله و لا یتسمی به بعده الا کافر، قلت: جعلت فداک کیف یسلم؟ قال: یقولون السلام علیک یا بقیة الله، ثم قرأ: بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»؛ نور الثقلین، ج ۲، ص۳۹۰.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۳۷.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۳۷.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۳۷ـ ۴۳۸.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۲۹.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۶۲ـ ۶۵؛ کمال الدین، ص ۶۰۶ ـ ۴۸۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۲۸.
- ↑ «الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی أَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقاً تَکُونُ لَهُ غَیْبَةٌ وَ حَیْرَةٌ تَضِلُّ فِیهِ الْأُمَمُ ثُمَّ یُقْبِلُ کَالشِّهَابِ الثَّاقِبِ وَ یَمْلَأُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۲.
- ↑ «الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَلَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِیکُمْ مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ»؛ غایة المرام، ج۳، ص۲۲.
- ↑ ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۲۶ ـ ۳۱.
- ↑ «فَإِذَا هَزَّهَا لَمْ یَبْقَ مُؤْمِنٌ إِلَّا صَارَ قَلْبُهُ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ وَ یُعْطَی الْمُؤْمِنُ قُوَّةَ أَرْبَعِینَ رَجُلا»؛ کامل الزیارات، ص۱۲۰.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۲۷.
- ↑ «فِی التَّاسِعِ مِنْ وُلْدِی سُنَّةٌ مِنْ یُوسُفَ وَ سُنَّةٌ مِنْ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ وَ هُوَ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ یُصْلِحُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَمْرَهُ فِی لَیْلَةٍ وَاحِدَةٍ»؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.
- ↑ «هَذَا إِمَامُکُمْ مِنْ بَعْدِی وَ خَلِیفَتِی عَلَیْکُمْ أَطِیعُوهُ وَ لَا تَتَفَرَّقُوا مِنْ بَعْدِی فَتَهْلِکُوا فِی أَدْیَانِکُم»؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۳۵۷.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۲۸.
- ↑ «الْقَائِمُ مِنَّا تَخْفَی وِلَادَتُهُ عَلَی النَّاسِ حَتَّی یَقُولُوا لَمْ یُولَدْ بَعْدُ لِیَخْرُجَ حِینَ یَخْرُجُ وَ لَیْسَ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۳۵ ـ ۳۶.
- ↑ ر.ک: الهامی، داود، آخرین امید، ص ۲۲۳.
- ↑ صحاح سته عبارتند از: صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابن داود، سنن ترمذی، سنن نسایی و سنن ابن ماجه.
- ↑ ر.ک: هاشمی شهیدی، سید اسدالله، ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، ص ۷۱.
- ↑ ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۴۴.