علت تأخیر ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'باقی' به 'باقی')
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
خط ۷۶: خط ۷۶:
:::::#[[ظلم]] و ستمی که امروزه در گستره عظیمی از [[زمین]] بر [[مستضعفان]] و بینوایان می‌رود و تهاجم وسیعی که علیه [[ارزش‌های الهی]] می‌شود، شاید در [[تاریخ]] کم‌نظیر باشد!! آنچه در منطقه بالکان توسط صرب‌ها برضد [[مسلمانان]] بوسنی و هرزگوین گذشت، در [[تاریخ]] [[ظلم]] و [[کشتار]] کمتر نظیر داشته است. صرب‌ها بارها شکم [[زنان]] آبستن را پاره کردند و جنین‌ها را بیرون کشیدند!! [[کودکان]] را به [[قتل]] رساندند و سر بریدند و با سرهای بریده، پیش چشم [[پدران]] و مادرانشان توپ‌بازی کردند!! در "چچن" [[کودکان]] را سر بریدند و گوشت تنشان را طعمه خوکان ساختند! ستمی که کمونیست‌ها در دوره [[حکومت]] [[کمونیستی]]، بر [[مسلمانان]] آسیای میانه روا داشته‌اند، چنان است که لرزه براندام [[انسان]] می‌اندازد! شکنجه‌های وحشیانه‌ای که بر [[مسلمانان]] در زندان‌های [[اسرائیل]] [[اعمال]] می‌شود، از محدوده بیان بیرون است! [[برتر]] و بالاتر از همه اینها، شکنجه‌ها، زندانی کردن‌ها و ستم‌هایی است که در [[عراق]] بر [[مؤمنان]] به دست پلیس بعثی صدامی در جریان بوده و هیچ تعبیری از عهده توصیف آن برنمی‌آید و ...! آنچه در گوشه‌گوشه دنیای [[اسلام]] بر [[مسلمانان]] می‌رود، بسیار وحشتناک و فراتر از ظلم‌وستم و "پرشدن [[زمین]] از ظلم‌وجور" است؛ ولی کمتر دیده شده که‌ افکار عمومی [[جهان]] نسبت به این ستم‌های وحشتناک اعتراضی داشته باشند! این [[بی‌تفاوتی]] از همه بدتر و زشت‌تر و نشانه [[انحطاط]] [[وجدان]] [[اخلاقی]] در [[جامعه جهانی]] و [[فرهنگ مادی]] [[بشر]] معاصر است. [[انحطاط]] [[وجدان]] [[اخلاقی]]، نمود خطری است که پیوسته سقوط [[فرهنگی]] را در پی دارد و [[قرآن]] از آن به "نابودی [[امت‌ها]]" تعبیر می‌کند. "[[وجدان]]" [[نیاز]] اصلی و اساسی [[انسان]] است؛ همان‌گونه که [[انسان]] بدون "[[امنیت]]"، "بهداشت و درمان"، "[[غذا]]"، "[[نظام سیاسی]]" و "[[علم]] [و فن‌آوری‌]" [[قادر]] به ادامه [[زندگی]] نیست، به همان‌سان بدون [[وجدان]]، [[قادر]] به ادامه حیات نیست و هرگاه سرچشمه‌های [[وجدان]] بخشکد، سقوط [[فرهنگی]] نتیجه طبیعی این حالت خواهد بود. به تعبیر [[قرآن]] پس از سقوط نیز [[قانون]] "استبدال"، "تبدیل" و "[[ارث]]" بر [[زندگی]] [[بشر]] [[حاکم]] خواهد بود و این، همان حالت [[قیام جهانی امام عصر]] {{ع}} و برپایی [[دولت جهانی]] و فراگیر او است.
:::::#[[ظلم]] و ستمی که امروزه در گستره عظیمی از [[زمین]] بر [[مستضعفان]] و بینوایان می‌رود و تهاجم وسیعی که علیه [[ارزش‌های الهی]] می‌شود، شاید در [[تاریخ]] کم‌نظیر باشد!! آنچه در منطقه بالکان توسط صرب‌ها برضد [[مسلمانان]] بوسنی و هرزگوین گذشت، در [[تاریخ]] [[ظلم]] و [[کشتار]] کمتر نظیر داشته است. صرب‌ها بارها شکم [[زنان]] آبستن را پاره کردند و جنین‌ها را بیرون کشیدند!! [[کودکان]] را به [[قتل]] رساندند و سر بریدند و با سرهای بریده، پیش چشم [[پدران]] و مادرانشان توپ‌بازی کردند!! در "چچن" [[کودکان]] را سر بریدند و گوشت تنشان را طعمه خوکان ساختند! ستمی که کمونیست‌ها در دوره [[حکومت]] [[کمونیستی]]، بر [[مسلمانان]] آسیای میانه روا داشته‌اند، چنان است که لرزه براندام [[انسان]] می‌اندازد! شکنجه‌های وحشیانه‌ای که بر [[مسلمانان]] در زندان‌های [[اسرائیل]] [[اعمال]] می‌شود، از محدوده بیان بیرون است! [[برتر]] و بالاتر از همه اینها، شکنجه‌ها، زندانی کردن‌ها و ستم‌هایی است که در [[عراق]] بر [[مؤمنان]] به دست پلیس بعثی صدامی در جریان بوده و هیچ تعبیری از عهده توصیف آن برنمی‌آید و ...! آنچه در گوشه‌گوشه دنیای [[اسلام]] بر [[مسلمانان]] می‌رود، بسیار وحشتناک و فراتر از ظلم‌وستم و "پرشدن [[زمین]] از ظلم‌وجور" است؛ ولی کمتر دیده شده که‌ افکار عمومی [[جهان]] نسبت به این ستم‌های وحشتناک اعتراضی داشته باشند! این [[بی‌تفاوتی]] از همه بدتر و زشت‌تر و نشانه [[انحطاط]] [[وجدان]] [[اخلاقی]] در [[جامعه جهانی]] و [[فرهنگ مادی]] [[بشر]] معاصر است. [[انحطاط]] [[وجدان]] [[اخلاقی]]، نمود خطری است که پیوسته سقوط [[فرهنگی]] را در پی دارد و [[قرآن]] از آن به "نابودی [[امت‌ها]]" تعبیر می‌کند. "[[وجدان]]" [[نیاز]] اصلی و اساسی [[انسان]] است؛ همان‌گونه که [[انسان]] بدون "[[امنیت]]"، "بهداشت و درمان"، "[[غذا]]"، "[[نظام سیاسی]]" و "[[علم]] [و فن‌آوری‌]" [[قادر]] به ادامه [[زندگی]] نیست، به همان‌سان بدون [[وجدان]]، [[قادر]] به ادامه حیات نیست و هرگاه سرچشمه‌های [[وجدان]] بخشکد، سقوط [[فرهنگی]] نتیجه طبیعی این حالت خواهد بود. به تعبیر [[قرآن]] پس از سقوط نیز [[قانون]] "استبدال"، "تبدیل" و "[[ارث]]" بر [[زندگی]] [[بشر]] [[حاکم]] خواهد بود و این، همان حالت [[قیام جهانی امام عصر]] {{ع}} و برپایی [[دولت جهانی]] و فراگیر او است.
:::::#بر خلاف [[انتظار]] برخی، گرایش دنیای امروز به سمت سقوط نظام‌های [[سیاسی]]، [[نظامی]] و [[اقتصادی]] [[ستمگر]] است. همه ما چگونگی سقوط [[اتحاد]] شوروی را در ظرف چند ماه [[شاهد]] بوده‌ایم. مثل چنین کشورهایی، مانند ساختمانی است که از درون پوسیده شده و کسی [[قادر]] به نگه‌داری آن از ویرانی نیست. [[طوفان]] تغییر، هم‌اکنون در امریکا -یعنی ابر [[قدرت]] [[دنیا]]- وزیدن گرفته و این [[کشور]] را در [[بعد اقتصادی]]، [[امنیتی]]، [[اخلاقی]] و [[مقبولیت]]، دچار زلزله‌های سخت و درهم کوبنده‌ای کرده است<ref>انفجارهای ۱۱ سپتامبر سال (۲۰۰۱ م) در برج‌های ۱۱۰ طبقه سازمان تجارت جهانی و وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) در نیویورک، نمونه آشکار این زلزله‌های سخت است. (مترجم)</ref>. [[نظام جاهلی]] امروز، شمارش معکوس سقوط و [[فروپاشی]] خود را شروع کرده است؛ بنابراین از چنین [[نظامی]]، چگونه [[انتظار]] [[جنگ]] و وحشی‌گری بیشتری نداشته باشیم؟!
:::::#بر خلاف [[انتظار]] برخی، گرایش دنیای امروز به سمت سقوط نظام‌های [[سیاسی]]، [[نظامی]] و [[اقتصادی]] [[ستمگر]] است. همه ما چگونگی سقوط [[اتحاد]] شوروی را در ظرف چند ماه [[شاهد]] بوده‌ایم. مثل چنین کشورهایی، مانند ساختمانی است که از درون پوسیده شده و کسی [[قادر]] به نگه‌داری آن از ویرانی نیست. [[طوفان]] تغییر، هم‌اکنون در امریکا -یعنی ابر [[قدرت]] [[دنیا]]- وزیدن گرفته و این [[کشور]] را در [[بعد اقتصادی]]، [[امنیتی]]، [[اخلاقی]] و [[مقبولیت]]، دچار زلزله‌های سخت و درهم کوبنده‌ای کرده است<ref>انفجارهای ۱۱ سپتامبر سال (۲۰۰۱ م) در برج‌های ۱۱۰ طبقه سازمان تجارت جهانی و وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) در نیویورک، نمونه آشکار این زلزله‌های سخت است. (مترجم)</ref>. [[نظام جاهلی]] امروز، شمارش معکوس سقوط و [[فروپاشی]] خود را شروع کرده است؛ بنابراین از چنین [[نظامی]]، چگونه [[انتظار]] [[جنگ]] و وحشی‌گری بیشتری نداشته باشیم؟!
:::::#آنچه در [[قرآن]] و [[روایات]] دیده می‌شود، این است که: " [[[امام عصر]] {{ع}}] [[زمین]] را از عدل‌وداد پر می‌کند، همان‌گونه که از ظلم‌وجور پر شده است"<ref>{{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}.</ref>؛ نه بعد از آنکه از [[ظلم و جور]] پر شده باشد! معنای آن، این نیست که [[امام]] {{ع}} [[منتظر]] بماند تا [[ظلم]] و [[فساد]] بیشتر بشود! بلکه معنای [[روایت]] این است که آن [[حضرت]] هنگامی‌که [[ظهور]] می‌کند، [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده می‌سازد و با [[ظلم]] و [[فساد]] در [[جامعه]] [[مبارزه]] می‌کند، تا جایی که [[جامعه بشری]]، از [[ظلم]] و [[فساد]] [[پاک]] شود؛ همان‌گونه که در گذشته از [[ظلم]] و [[فساد]] پر بوده است. اعمش از ابی وائل [[روایت]] کرده که [[امیر مؤمنان]] {{ع}} درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|يَخْرُجُ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِنَ النَّاسِ وَ إِمَاتَةٍ مِنَ الْحَقِّ وَ إِظْهَارٍ مِنَ الْجَوْرِ وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ يَخْرُجْ لَضُرِبَ عُنُقُهُ يَفْرَحُ لِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ سُكَّانُهَا يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰.</ref>؛ "در هنگامه [[غفلت]] [[مردم]]، نابودی [[حق]] و آشکاری [[ظلم]]، [مهدی‌] [[خروج]] می‌کند. به سبب این [[خروج]]، اهل [[آسمان]] و ساکنان آن شادمان می‌شوند و [[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده باشد". به نظر می‌رسد معنای جمله "پر شدن [[زمین]] از ظلم‌وجور"، این است که [[ظلم]] وجور چنان زیاد شود که [[مردم]] از آن، فریاد و فغان بردارند. [[ظلم]]، نقاب تبلیغاتی‌ خود را- که نزد [[مردم]] خوب جلوه می‌کرد- فروافکند و چهره حقیقی‌اش را [[آشکار]] سازد! این تشکیلات و نظام‌ها در تحقق آنچه [[مردم]] را بدان [[وعده]] می‌دادند- [[رفاه]]، [[آسایش]] و [[امنیت]]- [[شکست]] می‌خورند و پس از این شکست‌های گسترده، [[مردم]] در جست‌وجوی [[نظامی]] [[الهی]] که آنان را از این ناکامی‌ها برهاند، به حرکت درمی‌آیند و [[رهبری]] را می‌جویند که دستشان را بگیرد و به سوی [[خدای تعالی]] رهنمونشان سازد. این شکست‌های پی‌درپی، هم اکنون در [[زندگی]] [[مردم]] یکی پس از دیگری رخ نموده است. بزرگ‌ترین آن با سقوط [[اتحاد]] جماهیر شوروی بوده و در سال‌های اخیر آشوب‌های [[تندی]] امریکا را به لرزه درآورده است. هرکدام از این ناکامی‌ها، [[مردم]] را به سوی [[نظام الهی]] و [[رهبر]] ربانی [[نجات‌بخش]] سوق می‌دهد.
:::::#آنچه در [[قرآن]] و [[روایات]] دیده می‌شود، این است که: " [[[امام عصر]] {{ع}}] [[زمین]] را از عدل‌وداد پر می‌کند، همان‌گونه که از ظلم‌وجور پر شده است"<ref>{{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}.</ref>؛ نه بعد از آنکه از [[ظلم و جور]] پر شده باشد! معنای آن، این نیست که [[امام]] {{ع}} [[منتظر]] بماند تا [[ظلم]] و [[فساد]] بیشتر بشود! بلکه معنای [[روایت]] این است که آن [[حضرت]] هنگامی‌که [[ظهور]] می‌کند، [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده می‌سازد و با [[ظلم]] و [[فساد]] در [[جامعه]] [[مبارزه]] می‌کند، تا جایی که [[جامعه بشری]]، از [[ظلم]] و [[فساد]] [[پاک]] شود؛ همان‌گونه که در گذشته از [[ظلم]] و [[فساد]] پر بوده است. اعمش از ابی وائل [[روایت]] کرده که [[امیر مؤمنان]] {{ع}} درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|يَخْرُجُ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِنَ النَّاسِ وَ إِمَاتَةٍ مِنَ الْحَقِّ وَ إِظْهَارٍ مِنَ الْجَوْرِ وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ يَخْرُجْ لَضُرِبَ عُنُقُهُ يَفْرَحُ لِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ سُكَّانُهَا يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰.</ref>؛ "در هنگامه [[غفلت]] [[مردم]]، نابودی [[حق]] و آشکاری [[ظلم]]، [مهدی‌] [[خروج]] می‌کند. به سبب این [[خروج]]، اهل [[آسمان]] و ساکنان آن شادمان می‌شوند و [[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده باشد". به نظر می‌رسد معنای جمله "پر شدن [[زمین]] از ظلم‌وجور"، این است که [[ظلم]] وجور چنان زیاد شود که [[مردم]] از آن، فریاد و فغان بردارند. [[ظلم]]، نقاب تبلیغاتی‌ خود را- که نزد [[مردم]] خوب جلوه می‌کرد- فروافکند و چهره حقیقی‌اش را آشکار سازد! این تشکیلات و نظام‌ها در تحقق آنچه [[مردم]] را بدان [[وعده]] می‌دادند- [[رفاه]]، [[آسایش]] و [[امنیت]]- [[شکست]] می‌خورند و پس از این شکست‌های گسترده، [[مردم]] در جست‌وجوی [[نظامی]] [[الهی]] که آنان را از این ناکامی‌ها برهاند، به حرکت درمی‌آیند و [[رهبری]] را می‌جویند که دستشان را بگیرد و به سوی [[خدای تعالی]] رهنمونشان سازد. این شکست‌های پی‌درپی، هم اکنون در [[زندگی]] [[مردم]] یکی پس از دیگری رخ نموده است. بزرگ‌ترین آن با سقوط [[اتحاد]] جماهیر شوروی بوده و در سال‌های اخیر آشوب‌های [[تندی]] امریکا را به لرزه درآورده است. هرکدام از این ناکامی‌ها، [[مردم]] را به سوی [[نظام الهی]] و [[رهبر]] ربانی [[نجات‌بخش]] سوق می‌دهد.
::::::'''بررسی نظریه دوم‌''': این نظریه در [[فهم]] [[علل]] [[تأخیر فرج]] و [[ظهور امام]] {{ع}}، به [[علل]] واقعی تکیه کرده است که نخستین آنها، عدم وجود [[یاوران]] کافی از جهت کمیت و کیفیت، در میان [[شیعیان]] و [[انصار]] آن [[حضرت]] است. بی‌گمان انقلابی که [[امام]] {{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده خواهد داشت، انقلابی جهانی و همگانی است که [[مستضعفان]] و محرومان در آن، [[امامت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه بشری]] را عهده‌دار خواهند بود: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. و [[مؤمنان]] [[مستضعف]] در این مرحله، تمام آنچه را که [[طاغوت‌ها]] از [[قدرت]] و [[ثروت]] در دست دارند، به [[ارث]] می‌برند: {{متن قرآن|وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}؛ "و آنان را [[میراث]] بران قرار دهیم" و {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و [[سلطه]] برگستره [[زمین]]، نصیب آنان خواهد بود: {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۶.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} در این مرحله، تمام [[زمین]] را از لوث شرک‌وظلم [[پاک]] خواهد کرد: {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ "[[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده است". در برخی [[روایات]]، تصریح شده، در [[شرق]] و [[غرب]] عالم جایی که در آن ندای "[[لا اله الا الله]]" طنین‌انداز نشود، یافت نخواهد شد. محور این [[انقلاب]] فراگیر، جز "[[توحید]]" و "[[عدل]]" نخواهد بود. چنین انقلابی، به ناچار زمینه‌سازی‌های زیادی را در سطح [[عالی]]- هم از جهت کمیت و هم از جهت کیفیت (نیروها و امکانات)- می‌طلبد. اگر این آمادگی‌ها ایجاد نشود، چنین [[انقلاب]] [[فراگیری]] در [[سنت‌های الهی]]، در [[تاریخ]] بشری به تحقق نخواهد پیوست»<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۶-۳۰.</ref>.
::::::'''بررسی نظریه دوم‌''': این نظریه در [[فهم]] [[علل]] [[تأخیر فرج]] و [[ظهور امام]] {{ع}}، به [[علل]] واقعی تکیه کرده است که نخستین آنها، عدم وجود [[یاوران]] کافی از جهت کمیت و کیفیت، در میان [[شیعیان]] و [[انصار]] آن [[حضرت]] است. بی‌گمان انقلابی که [[امام]] {{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده خواهد داشت، انقلابی جهانی و همگانی است که [[مستضعفان]] و محرومان در آن، [[امامت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه بشری]] را عهده‌دار خواهند بود: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. و [[مؤمنان]] [[مستضعف]] در این مرحله، تمام آنچه را که [[طاغوت‌ها]] از [[قدرت]] و [[ثروت]] در دست دارند، به [[ارث]] می‌برند: {{متن قرآن|وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}؛ "و آنان را [[میراث]] بران قرار دهیم" و {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و [[سلطه]] برگستره [[زمین]]، نصیب آنان خواهد بود: {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۶.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} در این مرحله، تمام [[زمین]] را از لوث شرک‌وظلم [[پاک]] خواهد کرد: {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ "[[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده است". در برخی [[روایات]]، تصریح شده، در [[شرق]] و [[غرب]] عالم جایی که در آن ندای "[[لا اله الا الله]]" طنین‌انداز نشود، یافت نخواهد شد. محور این [[انقلاب]] فراگیر، جز "[[توحید]]" و "[[عدل]]" نخواهد بود. چنین انقلابی، به ناچار زمینه‌سازی‌های زیادی را در سطح [[عالی]]- هم از جهت کمیت و هم از جهت کیفیت (نیروها و امکانات)- می‌طلبد. اگر این آمادگی‌ها ایجاد نشود، چنین [[انقلاب]] [[فراگیری]] در [[سنت‌های الهی]]، در [[تاریخ]] بشری به تحقق نخواهد پیوست»<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۶-۳۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
خط ۸۵: خط ۸۵:
:::::: «[[پیروزی]] هر [[انقلاب]] و هر فعالیت [[اجتماعی]] به یک سلسله شرایط و موقعیت‌های عینی و خارجی بستگی دارد که بدون فراهم شدن آن شرایط نمی‏‌‏تواند به هدفش برسد. اگرچه قسمتی از شرایط و موقعیت‌‏های [[انقلاب مهدی]]{{ع}} آسمانی و خدایی است و جنبه آسمانی دارد، امّا اجرای کلّی [[مأموریت]] وی، به گرد آمدن شرایط عینی و خارجی وابسته است. همان‏گونه که [[آسمان]] چشم به راه ماند تا پنج قرن از جاهلّیت بگذرد، و آنگاه ندای آخرین [[رسالت]] آسمانی را از سوی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} بشنود؛ این [[انتظار]]، یعنی اجرای [[برنامه الهی]] هم مستلزم تحقّق موقعیت‏‌های عینی و خارجی است، یا عواملی است مانند محیط مساعد و فضای عمومی مناسب و یا بعضی ویژگی‌های جزیی که جنبش دگرگونی بخش از لابه‏‌لای پیچ و خم‌های جزیی، در جستجوی آن است. [[سنت]] تغییرناپذیر [[خداوند سبحان]]، بر این است که اجرای [[انقلاب اسلامی]] [[امام مهدی|حضرت‏ مهدی]]{{ع}} نیز به موقعیت‌‏های خارجی و پذیرنده‌‏ای که محیط مساعد و فضای عمومی را برای [[درک]] و پذیرش [[انقلاب]] آماده می‏‌سازد، وابسته باشد، و به همین [[دلیل]] هم بود که [[اسلام]] پس از گذشت چندین سده از پایان یافتن کار [[انبیای پیشین]] و ایجاد خلأ تلخ چند صدساله، ظاهر شد. [[خداوند]] با همه توانایی‏‌اش، در هموار ساختن تمامی مشکلات راه [[رسالت]] [[پیامبر]]، و ایجاد محیط مساعد برای [[ابلاغ]] این [[رسالت]]، نخواست چنین شیوه‌‏ای را به کار گیرد، بلکه با [[ابتلا]] و [[آزمایش]]، که تکامل‌‏بخش انسانند کار کلّی [[انقلاب]] [[الهی]] را به ‏گونه‏‌ای طبیعی و بر بنیادها و عوامل [[اجتماعی]] صورت داد. البته این ویژگی، [[مانع]] نیست که گه‌گاه، در پاره‏‌ای از جزئیات دخالت خداوندی، از راه‌های غیر عادی انجام پذیرد، زیرا جزئیات در ساختن محیط مساعد نقش اساسی ندارد و فقط گاهی برای حرکت در محیط مناسب، لازمند. یاری‏‌ها و توجّهات عینی‏ای که [[خداوند متعال]] در لحظات دشوار به [[رهبران الهی]] می‏‌‏فرماید، از این‏گونه است، برای پاسداری [[رسالت]] [[ابراهیم]] [[آتش]] [[نمرود]] را بر او سرد و [[سلامت]] می‏‌کند، و دست آن مرد [[یهودی]] که با [[شمشیر]] بر بالای سر [[پیامبر]] [[ایستاده]]، از [[حس]] می‏‌افتد و [[توانایی]] حرکت و تکان را گم می‏‌کند، یا باد شدیدی می‏‌‏وزد و پرده‏‌های [[دشمنان]] [[حق]] را که در روز [[خندق]]، [[مدینه]] را محاصره کرده‌‏اند، از بیخ و بن برمی‏‌اندازد؛ و [[هراس]] در [[دل]] آنها می‏‌‏افکند. امّا همه اینها از یک سلسله امور جزئی و [[کمک]] در لحظاتی [[قاطع]]، فراتر نمی‏‌رود، و باید پیش از این کمک‌ها، زمینه و فضایی مساعد برای دگرگونی عمومی موجود باشد.
:::::: «[[پیروزی]] هر [[انقلاب]] و هر فعالیت [[اجتماعی]] به یک سلسله شرایط و موقعیت‌های عینی و خارجی بستگی دارد که بدون فراهم شدن آن شرایط نمی‏‌‏تواند به هدفش برسد. اگرچه قسمتی از شرایط و موقعیت‌‏های [[انقلاب مهدی]]{{ع}} آسمانی و خدایی است و جنبه آسمانی دارد، امّا اجرای کلّی [[مأموریت]] وی، به گرد آمدن شرایط عینی و خارجی وابسته است. همان‏گونه که [[آسمان]] چشم به راه ماند تا پنج قرن از جاهلّیت بگذرد، و آنگاه ندای آخرین [[رسالت]] آسمانی را از سوی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} بشنود؛ این [[انتظار]]، یعنی اجرای [[برنامه الهی]] هم مستلزم تحقّق موقعیت‏‌های عینی و خارجی است، یا عواملی است مانند محیط مساعد و فضای عمومی مناسب و یا بعضی ویژگی‌های جزیی که جنبش دگرگونی بخش از لابه‏‌لای پیچ و خم‌های جزیی، در جستجوی آن است. [[سنت]] تغییرناپذیر [[خداوند سبحان]]، بر این است که اجرای [[انقلاب اسلامی]] [[امام مهدی|حضرت‏ مهدی]]{{ع}} نیز به موقعیت‌‏های خارجی و پذیرنده‌‏ای که محیط مساعد و فضای عمومی را برای [[درک]] و پذیرش [[انقلاب]] آماده می‏‌سازد، وابسته باشد، و به همین [[دلیل]] هم بود که [[اسلام]] پس از گذشت چندین سده از پایان یافتن کار [[انبیای پیشین]] و ایجاد خلأ تلخ چند صدساله، ظاهر شد. [[خداوند]] با همه توانایی‏‌اش، در هموار ساختن تمامی مشکلات راه [[رسالت]] [[پیامبر]]، و ایجاد محیط مساعد برای [[ابلاغ]] این [[رسالت]]، نخواست چنین شیوه‌‏ای را به کار گیرد، بلکه با [[ابتلا]] و [[آزمایش]]، که تکامل‌‏بخش انسانند کار کلّی [[انقلاب]] [[الهی]] را به ‏گونه‏‌ای طبیعی و بر بنیادها و عوامل [[اجتماعی]] صورت داد. البته این ویژگی، [[مانع]] نیست که گه‌گاه، در پاره‏‌ای از جزئیات دخالت خداوندی، از راه‌های غیر عادی انجام پذیرد، زیرا جزئیات در ساختن محیط مساعد نقش اساسی ندارد و فقط گاهی برای حرکت در محیط مناسب، لازمند. یاری‏‌ها و توجّهات عینی‏ای که [[خداوند متعال]] در لحظات دشوار به [[رهبران الهی]] می‏‌‏فرماید، از این‏گونه است، برای پاسداری [[رسالت]] [[ابراهیم]] [[آتش]] [[نمرود]] را بر او سرد و [[سلامت]] می‏‌کند، و دست آن مرد [[یهودی]] که با [[شمشیر]] بر بالای سر [[پیامبر]] [[ایستاده]]، از [[حس]] می‏‌افتد و [[توانایی]] حرکت و تکان را گم می‏‌کند، یا باد شدیدی می‏‌‏وزد و پرده‏‌های [[دشمنان]] [[حق]] را که در روز [[خندق]]، [[مدینه]] را محاصره کرده‌‏اند، از بیخ و بن برمی‏‌اندازد؛ و [[هراس]] در [[دل]] آنها می‏‌‏افکند. امّا همه اینها از یک سلسله امور جزئی و [[کمک]] در لحظاتی [[قاطع]]، فراتر نمی‏‌رود، و باید پیش از این کمک‌ها، زمینه و فضایی مساعد برای دگرگونی عمومی موجود باشد.
::::::اکنون در پرتو همین مبانی، و همساز با موقعیت‌های عینی و خارجی، موضع‌‏گیری [[امام مهدی]]{{ع}} را، بررسی می‏‌‏کنیم. مسلّما [[انقلاب]] [[امام]] نیز، مانند هر دگرگونی [[اجتماعی]] دیگر، از جهت [[اجرا]] به موقعیت‌‏های [[اجتماعی]] بستگی دارد؛ که باید همساز با آن موقعیت‌های معین، پیش آید. زیرا [[حضرت مهدی|امام مهدی]]{{ع}} خود را برای اقدامی [[اجتماعی]] و در سطحی محدود، آماده نکرده، بلکه رسالتی که از سوی [[خداوند]] برای او تعیین شده، دگرگون ساختن همه‌‏جانبه [[گیتی]] می‏‌‏باشد، به صورتی که همه افراد [[بشر]] از تاریکی‌های [[ستم]] و [[بیداد]]، به فروغ [[دادگری]] راه یابند.
::::::اکنون در پرتو همین مبانی، و همساز با موقعیت‌های عینی و خارجی، موضع‌‏گیری [[امام مهدی]]{{ع}} را، بررسی می‏‌‏کنیم. مسلّما [[انقلاب]] [[امام]] نیز، مانند هر دگرگونی [[اجتماعی]] دیگر، از جهت [[اجرا]] به موقعیت‌‏های [[اجتماعی]] بستگی دارد؛ که باید همساز با آن موقعیت‌های معین، پیش آید. زیرا [[حضرت مهدی|امام مهدی]]{{ع}} خود را برای اقدامی [[اجتماعی]] و در سطحی محدود، آماده نکرده، بلکه رسالتی که از سوی [[خداوند]] برای او تعیین شده، دگرگون ساختن همه‌‏جانبه [[گیتی]] می‏‌‏باشد، به صورتی که همه افراد [[بشر]] از تاریکی‌های [[ستم]] و [[بیداد]]، به فروغ [[دادگری]] راه یابند.
::::::برای چنین دگرگونی بزرگی، تنها یک [[رهبر شایسته]]، کافی نیست، زیرا ویژگی‌های یک [[رهبر شایسته]] را [[پیامبر]]{{صل}} در همان‏ روزگار سیاه در خویش داشت، بلکه علاوه بر [[رهبر شایسته]]، [[نیازمند]] یک محیط جهانی مساعد و یک فضای عمومی مناسب نیز هست تا موقعیت‏‌های خارجی مطلوب را برای انجام [[انقلاب جهانی]] آماده سازد. از دیدگاه انسانی که بنگریم، باید احساس نابودی مداوم در [[انسان]] متمدّن ایجاد شود و یک انگیزه اساسی در درونش پدیدار گردد و [[رسالت]] دادگرانه [[مهدی]]{{ع}} را بپذیرد و تنها با تجربه‌‏های [[اجتماعی]]، مدنی و [[سیاسی]] گوناگون امکان دارد چنین احساسی در درون [[انسان‌ها]] جای گیرد، زیرا با تجربه مکتب‌ها و... می‏‌‏تواند بار گرانی از نقاط منفی به دوش خود بیابد و نیازمندی‌های او را به [[یاری]] جویی از [[سرشت]] [[پاک]] و [[جهان]] [[نهان]] [[آشکار]] سازد.
::::::برای چنین دگرگونی بزرگی، تنها یک [[رهبر شایسته]]، کافی نیست، زیرا ویژگی‌های یک [[رهبر شایسته]] را [[پیامبر]]{{صل}} در همان‏ روزگار سیاه در خویش داشت، بلکه علاوه بر [[رهبر شایسته]]، [[نیازمند]] یک محیط جهانی مساعد و یک فضای عمومی مناسب نیز هست تا موقعیت‏‌های خارجی مطلوب را برای انجام [[انقلاب جهانی]] آماده سازد. از دیدگاه انسانی که بنگریم، باید احساس نابودی مداوم در [[انسان]] متمدّن ایجاد شود و یک انگیزه اساسی در درونش پدیدار گردد و [[رسالت]] دادگرانه [[مهدی]]{{ع}} را بپذیرد و تنها با تجربه‌‏های [[اجتماعی]]، مدنی و [[سیاسی]] گوناگون امکان دارد چنین احساسی در درون [[انسان‌ها]] جای گیرد، زیرا با تجربه مکتب‌ها و... می‏‌‏تواند بار گرانی از نقاط منفی به دوش خود بیابد و نیازمندی‌های او را به [[یاری]] جویی از [[سرشت]] [[پاک]] و [[جهان]] [[نهان]] آشکار سازد.
::::::از دیدگاه مادی نیز، شرایط موجود، در [[زمان ظهور]]، برای انجام [[رسالت]] [[امام مهدی]]{{ع}}، بر تمامی [[جهان]]، باید [[آمادگی]] و [[توانایی]] را بیشتری داشته باشند، تا در روزگاری همچون زمان [[غیبت صغری]]؛ زیرا که بخش‏‌های [[جهان]] به یکدیگر نزدیک شده، ارتباط و پیوند میان [[انسان‌ها]] بهتر انجام می‏‌‏گیرد. ارتباط و پیوندی که دستگاه [[رهبری]] مرکزی، برای پرورش [[مردم]]، بر بنیاد [[رسالت]]؛ به آن [[نیاز]] دارد.<ref> بحث حول المهدی، شهید آیة اللّه صدر، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۳ تا ۱۶۵.</ref>.
::::::از دیدگاه مادی نیز، شرایط موجود، در [[زمان ظهور]]، برای انجام [[رسالت]] [[امام مهدی]]{{ع}}، بر تمامی [[جهان]]، باید [[آمادگی]] و [[توانایی]] را بیشتری داشته باشند، تا در روزگاری همچون زمان [[غیبت صغری]]؛ زیرا که بخش‏‌های [[جهان]] به یکدیگر نزدیک شده، ارتباط و پیوند میان [[انسان‌ها]] بهتر انجام می‏‌‏گیرد. ارتباط و پیوندی که دستگاه [[رهبری]] مرکزی، برای پرورش [[مردم]]، بر بنیاد [[رسالت]]؛ به آن [[نیاز]] دارد.<ref> بحث حول المهدی، شهید آیة اللّه صدر، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۳ تا ۱۶۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}

نسخهٔ ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۹

الگو:پرسش مهدویت بالا

علت تأخیر ظهور امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / شرایط ظهور امام مهدی
مدخل اصلیعلت تأخیر ظهور امام مهدی

قیام و انقلاب جهانی حضرت مهدی(ع) چون در مقیاس جهانی است باید شرائط آن هم در این مقیاس باشد. بنابراین: اولاً: وجود یاران وفادار و توانا و قابل توجه که قادر به ایفای مسئولیت در این سطح باشند. ثانیاً: زمینه‌سازی و آمادگی محیط جهانی بر پذیرش این امر است که هرچه دیرتر اتفاق بیفتد، باعث تأخیر ظهور می‌شود. آنچه که این امور را محقق می‌کند آشنایی این محیط با شخصیت حضرت و انقلاب او و ایجاد روحیه عدالت‌طلبی و ظلم‌ستیزی در آنان است.

در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به اين پرسش و دیدگاه‌های متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصل‌تری قابل بررسی است.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ جامع اجمالی

* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:
صدر آصفی رجالی تهرانی رضوانی باقری‌زاده آینده روشن آفتاب مهر

ایجاد شرایط برای تحقق انقلاب

عوامل تاخیر در ظهور امام زمان(ع)

  • برخی از عوامل خارجی که موجب تاخیر در ظهور امام زمان(ع) شده است عبارت‌اند از:
  1. عدم وجود یاوران کافی برای قیام: از جمله عوامل خارجی که محقق نشدنش سبب تاخیر ظهور حضرت می‌‌شود عدم وجود یاوران کافی برای حمایت از امام عصر(ع) و قیام با شکوهش است. این نظریه برخلاف فرضیه فوق به هیچ عنوان به معنی عدم مقابله با ظلم و ستم در زمان غیبت نیست، بلکه به این معناست که امر ظهور زمانی محقق می‌‌شود که منتظران تمام تلاششان را انجام دهند تا در زمرۀ یاران امام قرار بگیرند[۳].
  2. نبود تجهیزات پیشرفته: عده ای معتقدند علت تاخیر قیام امام عصر(ع) به این خاطر است که با گذشت زمان، ابزار آلات جنگی، بسیار پیشرفته خواهد شد و این امر سبب می‌‌شود امام با سرعت بیشتری به هدفش که همان حکومت عدل جهانی است برسد زیرا مبارزه با سلاح پیشرفته کمک بسیاری برای نابودی دشمنان عدل و عدالت خواهد کرد. عده ای این نظریه را درست ندانسته و قائلند سلاح‌های پیشرفتۀ مادی بدون وجود روحیۀ جهادی در مقابل دشمنان به هیچ وجه نمی‌تواند کمکی برای قیام امام عصر(ع) محسوب شود، چراکه در طول تاریخ کاخ‌های بزرگ مادی وجود داشتند که با اولین تلنگر فرور ریختند و این امر به این خاطر بود که محافظان این کاخ‌ها هیچ پشتوانۀ روحی برای حفظ این کاخ‌ها در وجودشان نمی‌دیدند[۴].
  3. تاخیر ظهور به سبب آزمایش بندگان: عامل خارجی دیگری که سبب تاخیر امر ظهور می‌‌شود، ابتلاء و آزمایش منتظرین به وسیلۀ ابزار طبیعی است؛ چراکه ابتلاء و آزمایش، هرچند موجب تاخیر در امر ظهور می‌‌شود، ولی نقش بسیار مهمی در تکامل آدمی دارد. البته این ویژگی، بدین معنا نیست که در همۀ موارد نقش غیر طبیعی الهی وجود نداشته باشد، بلکه در مواردی براساس ایجاب شرایط، از راه‌های غیر عادی هم استفاده می‌‌شود؛ چنانکه در مبارزات انقلابی پیامبر، حصر مدینه به وسیلۀ کفار و دشمنان اسلام به واسطۀ گرد بادی شدید از هم پاشید[۵].
  4. نشاختن مفهوم عدل: از جمله عواملی که سبب تاخیر امر ظهور می‌‌شود نشناختن مفهوم عدل توسط مردم است، چراکه این نشاختن سبب می‌‌شود مردم، از جان و دل، منتظر عدالت گر واقعی نباشند[۶]؛ در واقع در یک بیان کلی می‌‌توان گفت، عموم مردم و جامعۀ بشری باید به درجه‌ای از معرفت برسند که متوجه شوند تمام حکومت‌های ساختگی بشر غیر عادلانه است و نمی‌تواند، سعادت و عدالت واقعی را به بشر هدیه دهند[۷].
  5. فراهم نشدن زمینۀ فرهنگی: یکی دیگر از عواملی که سبب تاخیر فرج امام عصر می‌‌شود، فراهم نشدن زمینۀ فرهنگی در سطح جهانی است به عبارتی می‌‌توان گفت یکی از مهمترین عوامل مؤثر انسانی در رخداد این قیام، آمادگی فکری همۀ اقوام و ملل انسانی دربارۀ مدیریت جهان به وسیلۀ انسان کامل است چراکه قیام مهدوی یک قیام جهانی است و تا زمانی که این امر (ایجاد زمینۀ فرهنگی) محقق نشود، قیام امام عصر(ع) تا حصول این آمادگی به تأخیر می‌‌افتد[۸].
  6. عدم انجام تکالیف فردی و اجتماعی: عامل دیگر تاخیر ظهور، انجام ندادن تکالیف فردی و اجتماعی منتظرین در زمان غیبت است، درواقع انجام ندادن تکالیف فردی و اجتماعی منتظرین در زمان غیبت به معنای آماده نبودن آنان در امر ظهور امام عصر(ع) است. ایجاد چنین آمادگی نه تنها سبب امر ظهور می‌‌شود بلکه فضیلتی دارد که امام سجاد(ع) در وصف آن می‌‌فرماید: «مردمی که در زمان غیبت مهدی به سر می‌برند و معتقد به امامت وی هستند و خود را آماده ظهور او کرده‌اند، بهتر و شایسته‌تر از مردم هر زمان دیگرند»[۹].[۱۰]
  7. تجربه اجتماعی، مدنی، سیاسی، انسان ها: یکی از مهترین عواملی که سبب تاخیر امر ظهور می‌‌شود تجربۀ اجتماعی، مدنی و سیاسی انسان هاست، چراکه قیام امام زمان، یک قیام جهانی است و حصول چنین قیامی لازمه‌اش فقط داشتن یک رهبر شایسته نیست، بلکه این امر عظیم نیازمند محیط جهانی مساعد است و این مساعد‌سازی جهانی زمانی شکل می‌‌گیرد که احساس نابودی مداوم در انسان متمدّن ایجاد شود و این امر موجب انگیزۀ اساسی، برای پذیرش رسالت عدالت خواه مهدوی است و این انگیزه و احساس تنها با تجربه‌‏های اجتماعی، مدنی و سیاسی انسان‌ها شکل می‌‌گیرد[۱۱].

برداشتی اشتباه از روایات

  1. پرشدن زمین از ظلم‌ و جور، به معنای نابودی توحید و عدل در زمین یا باقی نماندن مکانی برای پرستش خداوند است و این امر خلاف سنت‌های الهی است[۱۲].
  2. ظلم و ستمی که امروزه در گسترۀ عظیمی از زمین بر مستضعفان و بینوایان می‌رود و تهاجم وسیعی که علیه ارزش‌های الهی می‌شود، شاید در تاریخ کم‌نظیر باشد چنانکه شکنجه‌های وحشیانه‌ای که بر مسلمانان در زندان‌های اسرائیل اعمال می‌شود، از محدودۀ بیان بیرون است، در حالی که چنین ظلم و شکنجه‌هایی بسیار وحشتناکتر و فراتر از پرشدن زمین از ظلم ‌و جور است[۱۳].
  3. در روایات آمده است امام عصر(ع) زمین را از عدل و داد پر می‌‌کند، همانگونه که زمین، از ظلم و ستم پر شده بود، تعبیر به معنای این نیست که باید در زمین ظلم و ستم فراوان شود تا فرج اما عصر محقق شود، بلکه این تعبیر به این معناست که امام به وسیلۀ مبارزه با ظلم و ستم، همانگونه که زمین از ظلم و جور پرشده بود آن را از عدل و داد لبریز می‌‌کند، چنانکه روایت: «یَخْرُجُ عَلَی حِینِ غَفْلَةٍ مِنَ النَّاسِ وَ إِمَاتَةٍ مِنَ الْحَقِّ وَ إِظْهَارٍ مِنَ الْجَوْرِ وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ یَخْرُجْ لَضُرِبَ عُنُقُهُ یَفْرَحُ لِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ سُکَّانُهَا یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»[۱۴]، ثابت کنندۀ همین مطلب است[۱۵].

نتیجه گیری

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: رجالی تهرانی، علیرضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۶۳ تا ۱۶۵.
  2. ر.ک: صدر سید محمد باقر، بحوث حول المهدی.
  3. ر.ک: آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۲۶-۳۰؛ آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۰۰-۲۰۱.
  4. ر.ک: صدر سید محمد باقر، بحوث حول المهدی.
  5. ر.ک: صدر سید محمد باقر، بحوث حول المهدی؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۶۳ تا ۱۶۵.
  6. ر.ک: رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۱۶.
  7. ر.ک: آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۰۰-۲۰۱.
  8. ر.ک: باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۱۲۹، ۱۳۰؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۱۶.
  9. «إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ»؛ بحار الانوار، ج ۵۲ باب فضل انتظار الفرج و فضل الشیعه فی زمان الغیبه، ص۱۲۲.
  10. ر.ک: پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۷۶؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۱۶.
  11. ر.ک: صدر سید محمد باقر، بحوث حول المهدی؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۶۳ تا ۱۶۵
  12. ر.ک: آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۲۶-۳۰.
  13. ر.ک: آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۲۶-۳۰.
  14. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰.
  15. ر.ک: آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۲۶-۳۰
  16. ر.ک: پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۷۶؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۱۶؛ ر.ک: آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۲۶-۳۰؛ آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۰۰-۲۰۱.
  17. على‏‌رغم اینکه شهید صدر، در اینجا به عوامل خارجى و نقش آن در پیروزى انقلاب‌ها، اهمیت می‌دهد- که درکى عمیق از عوامل اجتماعى و روانى است- ولى ایشان نظریه جدیدى درباره فهم تغییرات اجتماعى که از ناحیه رسالت‌هاى آسمانى پدیدار می‌گردد، عرضه داشته است که از جهت رسالت و پیام، قانون خاص خود را دارد و از جهت موفقیت در اجرا وابسته به عوامل خارجى است. مقصود از عوامل خارجى، حالت سیاسى و اجتماعى مردم، واقعیت‌هاى بین‏‌المللى و توانایى‏‌هاى مردم در بهره‏‌ورى از امکانات ذاتى و استعدادهاى روحى است.
  18. اشاره به کلام خداست که می‌‌فرماید: ﴿ قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَکُمْ إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلامًا عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الأَخْسَرِینَ ؛ اگر می‌‌خواهید کارى بکنید، بسوزانیدش و خدایان خود را نصرت دهید گفتیم: اى آتش، بر ابراهیم خنک و سلامت باش.( سوره انبیا( ۲۱)، آیه ۶۸- ۷۰).
  19. ر. ک: ابن کثیر الدمشقى، تفسیر القرآن العظیم، ج ۲، ص ۳۳؛ المجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۱۸، باب معجزات پیامبر(ص)، ص ۴۷، ۵۲، ۶۰ و ۷۵.
  20. ر. ک: الطبرى، ابو جعفر، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج ۲، ص ۲۴۴، حوادث سال پنجم هجرى.
  21. چنانکه حدیث شریف نبوى تصریح می‌کند: «لَوْ لَمْ‏ يَبْقَ‏ مِنَ‏ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً»»؛ اگر از دنیا یک روز بیشتر باقى نمانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانى می‌سازد تا مردى از من- را یا از اهل بیت من- مبعوث کند که زمین را پر از عدل و داد کند پس از آنکه پر از ظلم و ستم شده باشد.( ناصف، منصور على، همان، ج ۵، ص ۳۶۰.)
  22. ما در ابتداى دهه نود مصداق این گفته شهید صدر را به‌خوبى دیدیم و گفته ایشان مستند به درک عمیق ایشان از جامعه بشرى بود؛ دیدیم که اتحاد جماهیر شوروى که یکى از دو قطب حاکم بر جهان بود چگونه به‌سرعت از هم پاشید به‌‏گونه‌‏اى که چیزى از آن باقى نماند.
  23. رهبری بر فراز قرون، ص۱۰۵-۱۰۹.
  24. نک: صدر سید محمدباقر، بحوث حول المهدی، المبحث السابع.
  25. انفجارهای ۱۱ سپتامبر سال (۲۰۰۱ م) در برج‌های ۱۱۰ طبقه سازمان تجارت جهانی و وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) در نیویورک، نمونه آشکار این زلزله‌های سخت است. (مترجم)
  26. «يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً».
  27. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰.
  28. «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
  29. «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  30. «و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۶.
  31. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۲۶-۳۰.
  32. بحث حول المهدی، شهید آیة اللّه صدر، ص ۷۵.
  33. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۶۳ تا ۱۶۵.
  34. « لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا یحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ»؛ احتجاج، ج ۲، ص ۳۱۵
  35. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۱۶.
  36. ﴿إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ؛ در حقیقت، خدا حال قومی را تغییر نمی‌دهد تا این که آنان حال خود را تغییر دهند. (رعد، آیه ۱۱).
  37. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۹، ص ۹۳–۹۵.
  38. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۱۲۹، ۱۳۰.
  39. بحار الانوار، ج ۵۲ باب فضل انتظار الفرج و فضل الشیعه فی زمان الغیبه، ص ۱۲۲
  40. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۷۶.
  41. کافی، ج ۲، ص۲۴۲، ح ۴.
  42. از همین رو، شیخ صدوق در مقدمه کتاب کمال الدین می‌گوید: "ظهور حجت‌های الهی در مقام پیشوایی خود، بر سبیل امکان و تدبیر، نسبت به مردم زمان خودشان است. اگر حال مردم طوری باشد که امام بتواند تدبیر و رهبری اولیایش را بر عهده بگیرد _ یعنی مردم حاضر باشند حرف او را بپذیرند، و او بتواند اراده خدا را پیاده کند _ ظهور آن حجت، لازم خواهد بود و اگر وضع به گونه‌ای باشد که امام نتواند تدبیر در رهبری اولیایش را بر عهده بگیرد و حکمت الهی، موجب پنهانی او گردد و تدبیر نیز آن را اقتضا کند، خداوند او را در پشت پرده غیبت، نهان می‌سازد، تا زمانی که وقت مناسب فرا رسد.
  43. آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۰۰-۲۰۱.