آیا امام علی علم غیب دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
[[پرونده:6353525282.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر حسینی|حسینی]]]] | [[پرونده:6353525282.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر حسینی|حسینی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جعفر حسینی|حسینی]]''' در کتاب ''«[[آشنایی با نهج البلاغه امام علی (کتاب)|آشنایی با نهج البلاغه امام علی]]»'' در این باره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جعفر حسینی|حسینی]]''' در کتاب ''«[[آشنایی با نهج البلاغه امام علی (کتاب)|آشنایی با نهج البلاغه امام علی]]»'' در این باره گفته است: | ||
:::::*«امیرالمؤمنین{{ع}} در سال ۳۶ هجری پس از پایان یافتن جنگ جمل در شهر بصره به [[احنف بن قیس]]<ref>«[[احنف بن قیس]] یکی از یاران رسول خدا {{صل}} است که پیامبر در حق او دعا کرده، مردی باهوش و عاقل بود، در هنگامه جنگ جمل به امیرالمؤمنین{{ع}} گفت: دوست داری با (۲۰۰) سوار برای یاری شما به لشکریانت ملحق گردم یا با جمعیت «بنی سعید» از جنگ کنارهگیری کنم؟ که آنگاه (۶۰۰۰) شمشیر را از تو باز میدارم، امام{{ع}} فرمود: از جنگ کناره بگیر، احنف پس از جنگ و فتح بصره خود را به امام{{ع}} رساند و به یاران آن حضرت ملحق شد»؛ اسد الغابة، [[ابن اثیر]] ج۱، ص ۵۵.</ref> فرمود: "ای احنف گویا من او را میبینم که با لکشری بدون غبار و بی سر و صدا به شهر بصره حملهور میشود" و نسبت به حوادث و وقایع مهم آینده و کشتار و خونریزیهای فراوانی که بعدها در شهر بصره توسط "صاحب الزنج" و ترکهای مغول اتفاق خواهد افتاد خبر میدهد. در این میان یکی از اصحاب که این پیشگوئیها را شنید گفت: ای امیرمؤمنان از غیب سخن میگوئی؟ و به علم غیب آشنائی؟ امام{{ع}} خندید و به آن مرد که از طایفه "بنی کلب" بود فرمود: ای برادر کلبی این علم غیب نیست این فراگرفته ای است از عالمی یعنی پیامبر اکرم{{صل}} علم غیب تنها علم قیامت است و آنچه خداوند سبحان در این آیه برشمرده است که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ]]}}﴾}}<ref>« بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بیگمان خداوند دانایی آگاه است»؛ سوره لقمان، آیه ۳۴.</ref> | :::::*«امیرالمؤمنین{{ع}} در سال ۳۶ هجری پس از پایان یافتن جنگ جمل در شهر بصره به [[احنف بن قیس]]<ref>«[[احنف بن قیس]] یکی از یاران رسول خدا {{صل}} است که پیامبر در حق او دعا کرده، مردی باهوش و عاقل بود، در هنگامه جنگ جمل به امیرالمؤمنین{{ع}} گفت: دوست داری با (۲۰۰) سوار برای یاری شما به لشکریانت ملحق گردم یا با جمعیت «بنی سعید» از جنگ کنارهگیری کنم؟ که آنگاه (۶۰۰۰) شمشیر را از تو باز میدارم، امام{{ع}} فرمود: از جنگ کناره بگیر، احنف پس از جنگ و فتح بصره خود را به امام{{ع}} رساند و به یاران آن حضرت ملحق شد»؛ اسد الغابة، [[ابن اثیر]] ج۱، ص ۵۵.</ref> فرمود: "ای احنف گویا من او را میبینم که با لکشری بدون غبار و بی سر و صدا به شهر بصره حملهور میشود" و نسبت به حوادث و وقایع مهم آینده و کشتار و خونریزیهای فراوانی که بعدها در شهر بصره توسط "صاحب الزنج" و ترکهای مغول اتفاق خواهد افتاد خبر میدهد. در این میان یکی از اصحاب که این پیشگوئیها را شنید گفت: ای امیرمؤمنان از غیب سخن میگوئی؟ و به علم غیب آشنائی؟ امام{{ع}} خندید و به آن مرد که از طایفه "بنی کلب" بود فرمود: ای برادر کلبی این علم غیب نیست این فراگرفته ای است از عالمی یعنی پیامبر اکرم{{صل}} علم غیب تنها علم قیامت است و آنچه خداوند سبحان در این آیه برشمرده است که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ]]}}﴾}}<ref>« بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بیگمان خداوند دانایی آگاه است»؛ سوره لقمان، آیه ۳۴.</ref>. سپس فرمود: خداوند سبحان از آنچه در رحمها قرار دارد آگاه است، پسر است یا دختر؟ زشت است یا زیبا، سخاوتمند است یا بخیل، سعادتمند (نیک بخت) است یا شقی (بدبخت) و چه کسی آتشگیره جهنم است و چه کسی در بهشت همراه پیامبران؟. این است علم غیبی که جز خدا کسی ذاتا آن را نمیداند و غیر از آن علمی است که خداوند به پیامبرش تعلیم کرده و او به من آموخته است ([[علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)|علم غیب اکتسابی]]) و برایم دعا نمود که سینهام آن را فراگیرد و دلم آن علم را در خود بپذیرد اعضای پیکرم را از آن مالامال سازد. خلاصه: یک رهبری جهانی و همگانی آن هم در تمام زمینههای مادی و معنوی، نیاز به آگاهی بر بسیاری از مسائل دارد که سایر مردم پوشیده است، نه تنها آگاهی از قوانین الهی بلکه آگاهی بر اسرار جهان هستی و ساختمان بشر و آنچه را انجام میدهند و ذخیره میسازند و برخی از حوادث گذشته و آینده، این بخش از علم غیب را خداوند در اختیار رسولان و اوصیاء آنان میگذارد و اگر نگذارد رهبری آنان ناقص خواهد بود. | ||
:::::*«بدون شک [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} از مسائل پنهان گذشته و اتفاقات آینده اطلاع دقیق و صحیح داشته است، آن هم نه از روی نتیجهگیری از مقدمات و علل ظاهری بلکه در اثر آموزشهای ربانی و بهرهگیری از علوم نبوی که علمه شدید القوی و برای مردم بر حسب اقتضای مصلحت گوشهای از آن علوم را بیان میکرد و قضاوتهای محیر العقول آن حضرت نمونهای از آن است. [[علامه امینی]] در [[الغدیر (کتاب)|کتاب الغدیر]] بهترین پاسخ را به این شبهه داده است که ما در اینجا خلاصهای از آن را نقل مینمائیم: علم به غیب و آنچه در پس بوده است و دانستن اتفاقات گذشته و آینده برای تمام انسانها همچون علم به شهود امکانپذیر است. مشروط به اینکه آن را از عالمی که خداوند متعال به او حقائق را آموخته اقتباس نمایند و هیچگونه مانعی در آن نیست. آیا مگر آنچه را که مؤمنین به آن اعتقاد دارند از قبیل: ایمان به خدا و فرشتگان و کتابهای آسمانی و پیامبران الهی و روز قیامت و بهشت و دوزخ و زندگانی پس از مرگ و لقاء پروردگار و محاسبه در روز رستاخیز و ثواب و عقاب و حور و قصور و تمام اینها از مصادیق ایمان و علم به غیب نیست؟ بلکه خداوند در وصف متقین میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ}}﴾}}<ref>سوره بقره آیه ۳.</ref> و نیز فرموده: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا}}﴾}}<ref>سوره مریم آیه ۶۱.</ref> البته از آنجا که مقام نبوت و منصب رسالت الهی اقتضا دارد که شخص نبی بیش از دیگران از ماجراهای گذشته و اتفاقات آینده آگاه باشد خداوند [[انبیا]] و [[اولیا]] خاصش را از اسرار بیشتری آگاه میسازد لذا میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَكُلاًّ نَّقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاء الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ وَجَاءَكَ فِي هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ}}﴾}}<ref>سوره هود آیه ۱۲۰.</ref> و از این رو داستانهای پیامبران گذشته را برای پیامبرش بازگو کرده و پس از بیان داستان مریم در سوره آل عمران آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ]]}}﴾}}<ref>سوره آل عمران آیه ۴۴.</ref> و داستان برادران یوسف در سوره یوسف آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ}}﴾}}<ref>سوره یوسف آیه ۱۰۳.</ref> و همچنین پس از نقل داستان نوح در سوره هود آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ]]}}﴾}}<ref>سوره هود آیه ۴۹.</ref>. بدیهی است که خداوند متعال اینگونه علم غیب را فقط به [[انبیا]] و [[اولیا]] خاصش عنایت میفرماید و دو آیه شریفه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا]]}}﴾}}<ref>سوره جن آیه ۲۶و۲۷.</ref> گواه این مدعا است. و همچنین در سوره بقره، آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۲۵۵ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ]]}}﴾}}<ref>سوره بقره آیه ۲۵۵.</ref>. | |||
: | ::::::'''نتیجه اینکه:''' گرچه آیه شریف و عنده مفاتح الغیب که در بیان اصل شبهه به آن استدلال شده است دلالت دارد که علم غیب مخصوص خدا است و کسی از آن اطلاعی ندارد، ولی در آیات دیگر قرآن برگزیدگان خدا و کسانی که مشیت الهی به آگاهی آنان به علم غیب تعلق گرفته استثنا شدهاند. بنابراین انبیاء اولیاء و مؤمنین به گواهی قرآن کریم دارای علم غیب میباشند ولی بهره انبیاء و اولیاء بیش از سایر مؤمنین است، و در عین حال علم غیب آنان دارای چند ویژگی است: | ||
:::::*«بدون شک [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} از مسائل پنهان گذشته و اتفاقات آینده اطلاع دقیق و صحیح داشته است، آن هم نه از روی نتیجهگیری از مقدمات و علل ظاهری بلکه در اثر آموزشهای ربانی و بهرهگیری از علوم نبوی که علمه شدید القوی و برای مردم بر حسب اقتضای مصلحت گوشهای از آن علوم را بیان میکرد و قضاوتهای محیر العقول آن حضرت نمونهای از آن است. | |||
::::::نتیجه اینکه گرچه آیه شریف و عنده مفاتح الغیب که در بیان اصل شبهه به آن استدلال شده است دلالت دارد که علم غیب مخصوص خدا است و کسی از آن اطلاعی ندارد، ولی در آیات دیگر قرآن برگزیدگان خدا و کسانی که مشیت الهی به آگاهی آنان به علم غیب تعلق گرفته استثنا شدهاند. بنابراین انبیاء اولیاء و مؤمنین به گواهی قرآن کریم دارای علم غیب میباشند ولی بهره انبیاء و اولیاء بیش از سایر مؤمنین است، و در عین حال علم غیب آنان دارای چند ویژگی است: | |||
::::#به هر اندازهای که باشد باز هم به لحاظ (کمی و کیفی) محدود به حدود خاصی است. | ::::#به هر اندازهای که باشد باز هم به لحاظ (کمی و کیفی) محدود به حدود خاصی است. | ||
::::#اکتسابی و عارضی است و ذاتی نیست. | ::::#اکتسابی و عارضی است و ذاتی نیست. | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۱: | ||
::::#نشأت گرفته از فیض خود الهی است و مطابق واقع و حقیقت است. | ::::#نشأت گرفته از فیض خود الهی است و مطابق واقع و حقیقت است. | ||
::::::البته [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} و وارثان علمش در عمل کردن بر طبق آنچه را که میدانند و حتی آگاه ساختن دیگران به بخشی از آن نیاز به دستور خدای متعال دارند و هر یک از این سه مرحله (یک: علم به غیبت، دوم: عمل بر طبق آن، سوم: اعلام به دیگران) جدای از هم میباشد و علم به غیبت هیچگاه مستلزم عمل بر طبق آن نیست و همچنین اعلام تمام یا بخشی از آن به مردم هیچ ضرورتی ندارد و منوط به تشخیص مصلحت است. | ::::::البته [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} و وارثان علمش در عمل کردن بر طبق آنچه را که میدانند و حتی آگاه ساختن دیگران به بخشی از آن نیاز به دستور خدای متعال دارند و هر یک از این سه مرحله (یک: علم به غیبت، دوم: عمل بر طبق آن، سوم: اعلام به دیگران) جدای از هم میباشد و علم به غیبت هیچگاه مستلزم عمل بر طبق آن نیست و همچنین اعلام تمام یا بخشی از آن به مردم هیچ ضرورتی ندارد و منوط به تشخیص مصلحت است. | ||
::::::لازم به ذکر است | ::::::لازم به ذکر است چون که مسأله [[علم غیب]] داشتن [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه]] معصومین {{عم}} یکی از مسائل اعتقادی بسیار مهم است لذا نیاز به توضیح بیشتری دارد پس میگوئیم: کسی از همه چیز با خبر است که در هر زمان و هر مکان حاضر و ناظر باشد و بر تمام اشیاء احاطه کامل داشته باشد و او تنها ذات پاک خداوند متعال است، او است که استقلالا و به صورت نامحدود از آنچه بوده و خواهد بود آگاه است. اما غیر او که وجودش محدود به زمان و مکان معینی است طبعا نمیتواند از همه چیز باخبر باشد خداوند در سوره نمل میفرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ]]}}﴾}}<ref>سوره نمل آیه ۶۵.</ref>. ولی این منافات ندارد که خدا بخشی از علم غیب را که مصلحت میداند و برای تکمیل رهبری رهبران الهی لازم است در اختیار آنان بگذارد، و این علم غیب مستقل و بالذات نیست بلکه علم غیب بالعوض است یعنی یادگیری و تعلم از علام الغیوب آیاتی از قرآن نیز بر این معنی دلالت دارد که قبلا به آنها اشاره شد کسی علم غیب ندارد جز رسولانی که مورد رضایت او هستند. جالب اینکه اصل این شبهه و اشکال بر علم غیب داشتن [[امام علی|علی بن ابی طالب]] {{ع}} و پاسخ آن ذیل در نهج البلاغه آمده است».<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C%20%D8%A8%D8%A7%20%D9%86%D9%87%D8%AC%20%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%20%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85&option=com_mtree&task=readonline&link_id=2626&page=60&chkhashk=C8EA753340&Itemid= آشنایی با نهج البلاغه امام علی، ص۶۰-۶۲.]</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۳. آقای موسوی حُصَینی؛}} | {{جمع شدن|۱۳. آقای موسوی حُصَینی؛}} |
نسخهٔ ۲۹ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۳۶
آیا امام علی علم غیب دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا امام علی علم غیب دارد؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «آیا امامان از اهل بیت پیامبر خاتم علم غیب داشتهاند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
آیتالله نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در اینباره گفته است:
- «روایات متواترهای است که ائمه هدی (ع) فرمودند: «عِندَنا عِلمُ المَنايا وَ البَلايا وَ فَصلِ الخِطابِ وَ أنسابِ العَرَبِ وَ مَولِدِ الإسْلامِ»[۱]. امام صادق (ع) از امیرالمؤمنین نقل نموده که فرمود: «قَالَ اَمیرُالمؤُمِنینَ(ع): اُعْطِیْتُ تِسْعاً لَم یُعطَهَا اَحَدٌ قَبْلی سِوَی النَّبیّ.لَقَد فُتِحَتْ لِیَ السُّبُلُ وَعَلِمْتُ المَنَایَا وَالبَلایَا وَالاَنْسَابَ وَفَصْلَ الخِطَابِ وَلَقَد نَظَرْتُ فِی المَلَکْوتِ بِاِذْنِ رَبّی فَمَا غَابَ عَنّی مَا کَانَ قَبْلی وَلَا مَا یَأتِی بَعْدِی. وَاِنَّ بِوِلَایَتِی اَکمَلَ الله لِهذِهِ الأُمَّهِ دِینَهُمْ»[۲]. علامه مجلسی پس از نقل این حدیث، در بیان آن میفرماید: «همانا به تحقیق راهها برای من باز شده» یعنی راههای علم به معارف و غیوب و یا راههای تقرب به خدا و یا راههای آسمان و زمین؛ چنان که در حدیثی وارد شده است. و «منایا مرگها را میدانم» یعنی اجلهای مردم را. مقصود از «بلایا» اموری است که خدا به واسطه آنها بندگان را امتحان مینماید، مانند امراض و آفات، و یا اعم از آنهاست و شامل خیرات هم میشود. مقصود از علم به «نسبها» این است که: پدر هر شخصی را میدانم و بنابراین اولاد حلال را از حرام زادگان میشناسم» [۳].
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله مطهری؛ |
---|
|
۲. آیتالله فاضل لنکرانی؛ |
---|
از من بپرسید، پیش از آن که مرا نیابید. سوگند بدان کس که جانم به دست اوست، نمیپرسید از چیزی که میان شما تا روز قیامت است، و نه از گروهی که صد تن را به راه راست میخواند و صد تن را موجب ضلالت است، جز آن که شما را از آن آگاه میکنم: از آن که مردم را بدان میخواند، و آن که رهبری شان میکند، و آن که آنان را میراند و آنجا که فرود آیند، و آنجا که بار گشایند; و آن که از آنان کشته شود، و آن که از ایشان بمیرد.
|
۳. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
آیتالله جوادی آملی، در مقاله «علم موروثی، علم لدنی، پیشگوییهای امام علی (ع)» در اینباره گفته است:
|
۴. آیتالله امینی؛ |
---|
|
۵. آیتالله محمدی ریشهری؛ |
---|
|
۶. آیتالله هادوی تهرانی؛ |
---|
وبگاه اسلام کوئست وابسته به آیتالله هادوی تهرانی در اینباره آورده است:
|
۷. آیتالله عطاردی؛ |
---|
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین دکتر خسروپناه؛ |
---|
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی؛ |
---|
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین قدردان قراملکی؛ |
---|
|
۱۱. دکتر ابطحی؛ |
---|
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین حسینی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین حسینی در کتاب «آشنایی با نهج البلاغه امام علی» در این باره گفته است:
|
۱۳. آقای موسوی حُصَینی؛ |
---|
و در روایات آمده است که منظور علی است[۴۶] که از روشنترین مصادیق بندگان برگزیده خداوند است.
|
۱۴. آقای عظیمی؛ |
---|
|
۱۵. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ |
---|
|
۱۶. پژوهشگران پاسخگویان؛ |
---|
امام علی (ع) که کون جامع و دارای همه نشئات وجودی است، در مرتبه نورانیت و ولایت کلیه که حقیقت امامت اوست، به عنایت الهی مسلط بر همه عوالم هستی است و چیزی از احاطه علمی آن حضرت مخفی نمیماند. به عبارت دیگر، تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی، حتی پلک زدن انسانها، قیام و قعودشان، افتادن برگی از درخت و ... در معرض دید اوست و چیزی به نام گذشته، حال و آینده، برای وی مطرح نیست. لیکن وقتی آن حضرت به مرحله ماده و عالم طبیعت یعنی مرحله ناقص میرسد، مانند دیگران است؛ بدین معنا که شاید چیزی را نخواهد بداند و از سیطره علم کنونی او خارج باشد. البته فرق او با دیگران این است که دیگران به آن خزانه بی پایان الهی راهی ندارند. لذا ممکن است دلشان بخواهد چیزی را بدانند؛ ولی نتوانند؛ اما صاحب ولایت کلیه که کلیددار و خازن آن خزانه علم بی پایان است، هر چه را که بخواهد میتواند بداند. بدین ترتیب حضرت علی مظهر علم بی پایان الهی است اما باید توجه داشت که علم آن حضرت استقلالی نبوده، بلکه تبعی و عرضی است و به منبع لایزال علم الهی مرتبط است. البته آنچه گفته شد فقط در مورد علم آن حضرت بود و در مورد قدرت الهی هم علی(ع) مظهر قدرت الهی است؛ قدرت الهی در آن حضرت ظهور پیدا کرد که توانست در خیبر را از جا درآورد؛ چنان چه آن حضرت در این باره فرمود: در خیبر را به قوت جسمانی از جا نکندم بلکه به قوت ربانی بود»[۷۱]. |
۱۷. پژوهشگران ماهنامه موعود. |
---|
|
پرسشهای مصداقی
- آیا امام حسن علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام حسین علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام سجاد علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام باقر علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام صادق علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام کاظم علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام رضا علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام جواد علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام هادی علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام عسکری علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی علم غیب دارد؟ (پرسش)
پرسشهای وابسته
- آیا در میان مخلوقات فقط انسان عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا انسان آگاه از غیب باید عصمت داشته باشد؟ (پرسش)
- چه کسی غیر از خدا عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا امامان از اهل بیت پیامبر خاتم علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا امام معصوم عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی توان پیشگویی را دارد؟ (پرسش)
- تفاوت علم غیب خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا از راه غیر مشروع میتوان به علم غیب دست یافت؟ (پرسش)
- با توجه به عقیده بداء آیا بهرهمندی انسان از علم غیب به معنای برتری مخلوق بر خالق نیست؟ (پرسش)
- آیا شیطان و فرشتگان میتوانند به افکار ما آگاهی داشته باشند؟ (پرسش)
- آیا اطلاع از سرنوشت به نفع انسان ها است یا به ضرر آنها؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ علم بلایا و منایا و فصل الخطاب و علم انساب نزد ماست؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۴۶ (باب نهم از ابواب علومهم(ع) از کتاب الإمامه)
- ↑ نُه چیز به من بخشیده شده که پیش از من به هیچ کس داده نشده مگر به پیغمبر اکرم(ص) همانا به تحقیق راهها برای من باز شده یعنی راههای آسمان و زمین و مرگها و بلایا و نَسَبها و فصل الخطاب را میدانم. نیز، به اذن پروردگار به ملکوت آسمان نظر کردم؛ آن چه پیش از من بوده و آن چه بعد از من خواهد آمد، از من پنهان نشد همه را دیدم؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۴۱، ح۱۴
- ↑ علم غیب، ص۱۱۳.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.
- ↑ (او) دانای غیب است و کسی را بر غیب خود آگاه نمیکند مگر پیامبری را که (برای این امر) بپسندد. (جن، ۲۶ و ۲۷).
- ↑ آشنایی با قرآن ج۹، ص ۲۳۷ و ۲۳۸.
- ↑ پاسداران وحی، ص ۱۹۳.
- ↑ «انه سیأمرکم بسبی والبرائه منی»، نهج البلاغه، خطبه ۹۳.
- ↑ «أما انکم ستلقون بعدی ذلا شاملاً و سیفاً قاطعاً و أثره یتخذها الظالمون فیکم سنه»، نهج البلاغه، خطبه ۹۳
- ↑ علم موروثی، علم لدنی، پیشگوییهای امام علی (ع)
- ↑ سروه لقمان: ۳۴.
- ↑ بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۹۳.
- ↑ به نقل از اصبغ بن نباته: بر امیر المؤمنین (ع)، وارد شدم. او را دیدم که در فکر فرو رفته و آرام بر زمین میکوبد. گفتم: ای امیر المؤمنان! چرا شما را اندیشناک میبینم و بر زمین میکوبی؟ آیا علاقهای به آن داری؟ فرمود: نه، به خدا سوگند، تاکنون یک روز هم به زمین و دنیا رغبتی نورزیدهام؛ اما در اندیشه مولودی از نسل خودم هستم که یازدهمین فرزند من است. او همان مهدی است که زمین را از عدالت پر میکند، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است. او حیرت و غیبتی دارد که گروههایی در آن، گمراه و گروههایی دیگر، رهنمون میشوند. گفتم: ای امیر المؤمنان، آیا این میشود؟. فرمود: آری، همان گونه که به دنیا میآید، و تو کجا و آگاهی از این امر کجا، ای اصبغ بن نباته! آنان برگزیدگان این امت به همراه نیکان این عترتاند؛ کمال الدین: ص ۲۸۸، ح ۱، اعلام الوری: ج ۲ ص ۲۲۸، بحار الأنوار: ج۵۱ ص ۷۱ ح ۱۸.
- ↑ به نقل از اصبغ بن نباته: امیرمؤمنان (ع) قائم (ع) را یاد کرد و فرمود: هان، چنان غیبتی میکند که نادان میگوید: خدا را با خاندان؛ کمال الدین: ص ۳۰۲، ح ۹، اعلام الوری: ج ۲ ص ۲۲۸، بحار الأنوار: ج۵۱ ص ۱۱۹ ح ۱۹.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۳، ص۱۰۳ - ۱۰۵.
- ↑ ر.ک: قیصری، داود، شرح فصوص الحکم، تحقیق: علامه حسنزاده آملی، ج۱، ص ۲۴۷-۲۵۱
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی (کتاب)|کافی]]، ج۱، ص۲۵۸: حضرت امام صادق(ع) فرمودند:«إنّ الامام إذا شاء أن یعلم علم»
- ↑ وبگاه اسلام کوئست
- ↑ وبگاه تبیان
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۷۲، نهج البلاغه خطبههای ۱۳؛ ۱۵؛ ۵۷؛ ۵۸؛ ۸۹؛ ۱۳۸؛ ۱۷۶. همچنین ر.ک: شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص ۳۱۵-۳۳۲.
- ↑ ر.ک: شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۶، ص۱۴۶-۱۴۸.
- ↑ کلام نوین اسلامی ج۲ ص۳۸۱.
- ↑ «از من بپرسید قبل از اینکه مرا نیابید»
- ↑ پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۷۶.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۶، ص۴.
- ↑ نهج البلاغه خطبه ۱۱۵.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۹۲.
- ↑ پاسخ به شبهات کلامی: امامت، ص ۲۰۵.
- ↑ فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان؛ فصلنامه امامتپژوهی؛ شماره ۲، ص۷۲-۷۴.
- ↑ «احنف بن قیس یکی از یاران رسول خدا (ص) است که پیامبر در حق او دعا کرده، مردی باهوش و عاقل بود، در هنگامه جنگ جمل به امیرالمؤمنین(ع) گفت: دوست داری با (۲۰۰) سوار برای یاری شما به لشکریانت ملحق گردم یا با جمعیت «بنی سعید» از جنگ کنارهگیری کنم؟ که آنگاه (۶۰۰۰) شمشیر را از تو باز میدارم، امام(ع) فرمود: از جنگ کناره بگیر، احنف پس از جنگ و فتح بصره خود را به امام(ع) رساند و به یاران آن حضرت ملحق شد»؛ اسد الغابة، ابن اثیر ج۱، ص ۵۵.
- ↑ « بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بیگمان خداوند دانایی آگاه است»؛ سوره لقمان، آیه ۳۴.
- ↑ سوره بقره آیه ۳.
- ↑ سوره مریم آیه ۶۱.
- ↑ سوره هود آیه ۱۲۰.
- ↑ سوره آل عمران آیه ۴۴.
- ↑ سوره یوسف آیه ۱۰۳.
- ↑ سوره هود آیه ۴۹.
- ↑ سوره جن آیه ۲۶و۲۷.
- ↑ سوره بقره آیه ۲۵۵.
- ↑ سوره نمل آیه ۶۵.
- ↑ آشنایی با نهج البلاغه امام علی، ص۶۰-۶۲.
- ↑ « و کسی که دانش کتاب نزد اوست»؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ شواهد التتریل: ج ۱، ص ۳۰۷؛ حاکم حسکانى: توضیح الدلائل، ص ۱۶۳ ، علامه شهابالدین شیرازی؛ النور المشتعل: ص ۱۲۵، حافظ ابى نعیم احمد بن عبدالله شافعی؛ تتریل الایات: ص ۱۵، حافظ حسین حبرى، نسخه خطی؛ ینابیع المودة: ص ۱۰۳، علامه قندوزى حنفى، چاپ استانبول؛ ارجح المطالب: ص ۸۶ و ۱۱۱، چاپ لاهور، علامه شیخ عبیدالله حنفی؛ الجامع لاحکام القرآن: ج ۹، ص ۳۳۶، علامه ابىعبدالله محمد بن احمد انصاری؛ الاتقان: ج ۱، ص ۱۳ ، سیوطى.
- ↑ «سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم»؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.
- ↑ مراجعه شود به شواهد التتریل؛ ج ۱، ص ۱۰۳. و ینابیع المودة؛ ص ۱۰۳، چاپ استانبول.
- ↑ « و گوشهای شنونده آن را به گوش گیرند»؛ سوره حاقه، آیه ۱۲.
- ↑ التفسیر الکبیر: ج ۳۰، ص ۱۰۷؛ تفسیر طبرى: ج ۲۹، ص ۳۱؛ اسباب الترول: ص ۲۴۹؛ تفسیر ابن کثیر: ج ۴، ص ۴۱۳؛ الدر المنثور: ج ۶، ص ۲۶۰؛ روح المعانى: ج ۲۹، ص ۴۳؛ ینابیع المودة: ص ۱۲۰؛ نور الابصار: ص ۱۰۵؛ کنزالعمال: ج ۶، ص ۴۰۸.
- ↑ مجمع البیان: طبرسى، ج ۱۰ ، ص ۳۴۵، که آن را از شیعه و سنى نقل کرده است.
- ↑ نهج البلاغه: خطبه ۱۷۵
- ↑ فرقهاى از شیعیان تندرو (غلاة)
- ↑ شرح نهج البلاغه: ج ۱۰، ص ۱۴.
- ↑ شرح نهج البلاغه: ج ۲، ص ۴۴۸ ، و ج ۱، ص ۲۰۸، که این روایت را از کتاب «الغارات» از ابن هلال ثقفى روایت کرده است. و سنان بن انس نخعى (که همان کودک مذکور در روایت است) از کسانى بود که در قتل امام حسین (ع) شرکت کرد. مراجعه شود به تهذیب التهذیب: ج ۷، ص ۳۳۷؛ کنزالعمال: ج ۱، ص ۲۲۸؛ ینابیع الموده: ص ۷۳.
- ↑ کنزالعمال: ج ۳، ص ۱۷۹.
- ↑ ذخائر العقبى: ص ۸۴؛ الصواعق المحرقة: ص ۷۷.
- ↑ نور الابصار: ص ۷۱؛ مناقب احمد الخوارزمى: ص ۶۰؛ مطالب السؤول: ص ۱۳.
- ↑ کتاب الام: ج ۴، ص ۲۳۳، فى باب الخلاف، فى قتال اهل البغى.
- ↑ مراجعه شود به اسد الغابه: ج ۴، ص ۱۶۹.
- ↑ مروج الذهب: ج ۲، ص ۴۰۵؛ الکامل لابن الاثیر: ج ۳،ص ۱۷۴ و ۱۷۵.
- ↑ لسان المیزان: ج ۳، ص ۴۳۹؛ اسد الغابه: ج ۴، ص ۳۵؛ منتخب کنز العمال: ج ۵، ص ۵۹؛ مسند احمد: ج ۱، ص ۱۵۶.
- ↑ شرح نهج البلاغه: ج ۲، ص ۱۲۵ و ۲۴۱؛ تهذیب التهذیب: ج ۷، ص ۳۵۸.
- ↑ شرح نهج البلاغه: ج ۱، ص ۲۱۰؛ مناقب المرتضوى: ص ۲۷۸.
- ↑ آگاهی امامان از غیب، ص ۶۷-۷۳.
- ↑ «بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد»؛ سوره لقمان، آیه ۳۴.
- ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۰۳.
- ↑ تجرید الاعتقاد، ص۲۸۲؛ کشف المراد، ص۲۵۵.
- ↑ محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۲۳-۱۳۰.
- ↑ «آیا به شما علم غیب داده شده؟»
- ↑ نهج البلاغه خطبه صد و بیست و چهار، شرح نهج البلاغه ابن میثم:۱/۸۳-۸۵ و ج ۳/۱۳۸-۱۴۱.
- ↑ وبگاه پرسمان.
- ↑ وبگاه پاسخگویان.
- ↑ آنکه در نزد او دانش کتاب است، همان امیرالمؤمنین(ع) است.
- ↑ وبگاه ماهنامه موعود.