|
|
(۷۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۱ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{خرد}} | | {{مدخل مرتبط |
| {{نبوت}}
| | | موضوع مرتبط = قرآن |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| | | عنوان مدخل = |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[قرآن]]''' است. "'''[[محکم و متشابه]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| | | مداخل مرتبط = [[محکم و متشابه در حدیث]] - [[محکم و متشابه در کلام اسلامی]] - [[محکم و متشابه در علوم قرآنی]] - [[محکم و متشابه در فقه سیاسی]] - [[محکم و متشابه در معارف دعا و زیارات]] - [[محکم و متشابه در معارف و سیره سجادی]] |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| | | پرسش مرتبط = |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[محکم و متشابه در قرآن]] | [[محکم و متشابه در حدیث]] | [[محکم و متشابه در کلام اسلامی]] | [[محکم و متشابه در عرفان اسلامی]] | [[محکم و متشابه در علوم قرآن]]</div>
| | }} |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[محکم و متشابه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| |
|
| |
|
| '''محكم و متشابه''' یكی از مهمترین و بحثانگیزترین مباحث علوم قرآنی است. خداوند متعال در آیه هفتم سوره آل عمران<ref>{{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}﴾}} اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد؛ سوره آل عمران، آیه:۷.</ref> به صراحت اعلام كرده است كه [[قرآن كریم]] در كنار آیات محكم، كه اساس این كتاب الهی را تشكیل میدهد، بر آیاتی دیگر مشتمل است که متشابهات نامیده میشود. از این آیه استفاده میشود كه آیات متشابه به گونهای هستند كه فتنهانگیزان میتوانند با بهرهگیری نادرست از تأویل آنها، عدهای را گمراه سازند. به عقیده برخی مفسران، همه فرقههای گمراه در میان مسلمانان، با تمسک به این آیات بر عقاید باطل خود لباس حق پوشاندهاند. دانشمندان مسلمان، به ویژه تفسیرپژوهان، از دیرباز پرسشهایی را در باره محكم و متشابه مطرح كرده و پاسخ آنها را از راههای مختلف پی گرفتهاند. مسائلی همچون ویژگیهای آیات متشابه، حکمت ورود آیات متشابه در قرآن و چگونگی دستیابی به معنای حقیقی آیات متشابه از مهمترین مسائلی است که دانشمندان علوم قرآنی به آن توجه کردهاند.
| | == مقدمه == |
| | موضوع آیات محکم و متشابه یکی از مهمترین و بحثانگیزترین مباحث [[علوم قرآنی]] است. [[خداوند متعال]] در [[آیه]] هفتم [[سوره آل عمران]]: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}<ref>اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه)اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه)اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد.</ref> به صراحت اعلام کرده است که [[قرآن کریم]] در کنار [[آیات محکم]] که اساس [[کتاب الهی]] را تشکیل میدهد، بر آیاتی دیگر مشتمل است که [[متشابهات]] نامیده میشود. از [[آیه]] استفاده میشود [[آیات]] [[متشابه]] به گونهای هستند که [[فتنهانگیزان]] میتوانند با بهرهگیری نادرست از [[تأویل]] آنها، عدهای را [[گمراه]] سازند. به [[عقیده]] برخی [[مفسران]]، همه فرقههای [[گمراه]] در میان [[مسلمانان]]، با [[تمسک]] به این [[آیات]]، بر [[عقاید]] [[باطل]] خود [[لباس]] [[حق]] پوشاندهاند<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۵۶.</ref>. |
|
| |
|
| ==واژه شناسی لغوی== | | == معناشناسی == |
| *محكم اسم مفعول از باب إفعال و از ریشه "حَكَمَ" است. ابن فارس در معجم مقاییس اللغه مینویسد: "حكم یک اصل دارد و آن منع است. حاكم را نیز از آن جهت حاكم گویند كه از ظلم منع میكند. به آهنی هم كه در لگام اسب است، "حَكَمَة" گفته میشود؛ چون حیوان را از سرپیچی باز میدارد. حِِكمت را نیز از آن جهت حكمت نامیدهاند كه مانع جهل است" <ref>معجم مقاییس اللغه، احمد بن فارس، بیروت، دار الاسلامیه، ۱۴۱۰ ﻫ، ج ۲، ص ۹۱.</ref> و نیز انسان را از بدیها باز میدارد. كلام را نیز وقتى محكم گویند كه خودش، بدون نیاز به غیر، گویا باشد <ref>ر. ک: لسان العرب، ابن منظور، قم، نشر ادب الحوزه، ۱۴۰۵ ﻫ، ج ۱۲، ص ۱۴۱.</ref>
| | در معنای لغوی محکم گفته شده است: "[[حُکم]]، یک اصل دارد و آن منع است<ref>معجم مقاییس اللغه، احمد بن فارس، بیروت، دار الاسلامیه، ۱۴۱۰ ﻫ، ج ۲، ص ۹۱.</ref> و [[کلام]] را زمانی محکم میگویند که بدون [[نیاز]] به غیر، گویا باشد<ref>ر. ک: لسان العرب، ابن منظور، قم، نشر ادب الحوزه، ۱۴۰۵ ﻫ، ج ۱۲، ص ۱۴۱.</ref>. [[متشابه]] هم به معنای مثل و مانند است<ref>ر. ک: لسان العرب، ابن منظور، قم، نشر ادب الحوزه، ۱۴۰۵ ﻫ، ج ۱۳، ص ۵۰۳.</ref>.<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۵۷.</ref>. |
| *متشابه از ریشه شبه، به معنای مثل و مانند است<ref>ر. ک: لسان العرب، ابن منظور، قم، نشر ادب الحوزه، ۱۴۰۵ ﻫ، ج ۱۳، ص ۵۰۳.</ref> وقتی دو چیز به هم شبیه باشند، میگویند: "تشابه الشیئان". به اموری متشابه میگویند كه متماثل و نظیر یكدیگرند. همچنین به امور مشكل هم متشابه گفته میشود<ref>ر. ک: لسان العرب، ابن منظور، قم، نشر ادب الحوزه، ۱۴۰۵ ﻫ، ج ۱۳، ص ۵۰۳.</ref> البته این معنا خود به معنای اول باز میگردد؛ زیرا به جهت تماثل و مشابهتی كه بین دو چیز وجود دارد در آنها التباس و اشتباه به وجود میآید و تمیز حق از باطل مشكل میشود. از این رو فیروزآبادی در قاموس میگوید: {{عربی|اندازه=150%|" تَشَابَهَا: اَشْبَهَ كُلٌّ مِنْهُمَا الْآخَرَ حَتَّی الْتَبَسا"}}<ref>القاموس المحیط، مجد الدین فیروزآبادی، بیروت، دار الكتب العلمیه، ۱۴۱۵ ﻫ، ج ۴، ص ۲۸۵.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۵۷.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==محكم و متشابه در اصطلاح علوم قرآنی==
| | در اصطلاح علوم قرآنی، منظور از محکم و متشابه همان است که در آیۀ هفتم [[آل عمران]] به کار رفته است. آیات محکمات، آیاتی است که از نظر لفظ و عبارت تک معنی است، یعنی یک معنی و مفهوم بیشتر از عبارات آن نمیتوان استفاده کرد<ref>حماسه حسینی، جلد اول، ص۱۸۵. </ref> و [[آیات متشابه]] آیاتی است که [در آنها] حقیقتی به یک صورت کلّی بیان شده و این [[حقیقت]] را به شکلهای مختلف میشود توضیح و [[تفسیر]] کرد<ref>امامت و رهبری، ص۱۳۴؛ حماسه حسینی، جلد اول، ص۱۸۶؛ آشنایی با قرآن، جلد سوم، ص۱۳۴.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۸.</ref> |
| * منظور از محكم و متشابه در اینجا آن اصطلاحی است كه در آیۀ هفتم آل عمران به كار رفته است. یاد كرد این نكته نیز خالی از لطف نیست كه اصطلاح متشابه در علوم قرآنی، همیشه در مقابل محكم به كار نمیرود، بلكه گاه مراد از آن متشابه لفظی در قرآن است كه عبارت از تكرار واژه یا مطلبی در آیات همگون است؛ برخی از پژوهشگران کتابهای مستقلی در این زمینه نگاشتهاند؛ نظیر البرهان فی متشابه القرآن از كرمانی؛ رک: الاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، بیروت، دار الكتب العلمیه، ۲۰۰۰ م، ص ۲۲۴.</ref>==
| |
| *محكم و متشابه دو اصطلاح قرآنی است كه خداوند آیات قرآن را بدان متصف كرده است. دانشمندان اسلامی در باره معنی محکم و متشابه در قرآن اقوال متفاوتی ارائه کردهاند كه بعضی از این اقوال گاه متضاد و متناقض مینُماید<ref>مانند قولی كه حروف مقطعۀ قرآن را آیات محكم و بقیۀ آیات را متشابه میداند و قول دیگر در مقابل آن حروف مقطعه را آیات متشابه و بقیۀ قرآن را از محكمات میداند. رک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۳۳ ـ ۳۲.</ref>. [[زركشی]] در البرهان و [[سیوطی]] در الإتقان، نزدیک به بیست قول در تعریف محكم و متشابه آوردهاند. در اینجا، نخست مهمترین این اقوال را ذکر و آنگاه قول منتخب را بررسی خواهیم کرد<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۵۸.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==مهمترین اقوال در تعریف محكم و متشابه==
| | به طور کلی آنچه که [[مفسران]]، با استفاده از سیاق [[آیه]] در تعریف محکم و متشابه بیان کردهاند میتوان در دو دیدگاه عمده خلاصه کرد: |
| *اگرچه در باره محكم و متشابه نزدیک به بیست قول گزارش شده است، اما با توجه به کماهمیت بودن برخی نظریات و نیز قابليّت ادغام برخی اقوال در یكدیگر، میتوان مهمترین این نظریات را به شرح زیر گزارش كرد:
| | # '''اِحکام و تشابه، وصفی برای الفاظ:''' [[فخر رازی]] این دیدگاه را به خوبی [[تبیین]] کرده و میگوید: "لفظی که برای معنایی وضع شده است یا در آن، احتمال معنای دیگری هم میرود و یا خیر. اگر در آن معنای دیگری محتمل نباشد، به آن [[نص]] میگویند. اما در صورتی که در آن احتمال معنای دیگری هم وجود داشته باشد، دو حالت پیش میآید، یا یکی از آن دو معنای محتمل بر دیگری رجحان دارد که در این صورت، لفظ را نسبت به معنای راجح، ظاهر و نسبت به معنای مرجوح، مؤوّل مینامند، یا اینکه هیچ کدام از آن دو معنای محتمل بر دیگری رجحان ندارد که در این صورت، لفظ را نسبت به هر یک از آن معانی، مجمل میگویند. لذا لفظ نسبت به معنا یا [[نص]] یا ظاهر یا مجمل و یا مؤوّل است. بنابراین، [[نص]] و ظاهر محکم و مجمل و مؤوّل [[متشابه]] هستند"<ref>ر. ک: التفسیر الکبیر و مفاتیح الغیب، فخر رازی، بیروت، دار الفکر، ۱۹۹۵ م، ج ۴، ص ۱۸۲.</ref>. |
| ===آیات متشابه===
| | # '''اِحکام و تشابه، وصفی برای معانی:''' این دیدگاه بیش از آنکه به الفاظ، قابلیت و فقدان قابلیت آنها برای [[پذیرش]] معانی مختلف بنگرد به معانی، قابلیت و فقدان قابلیت آنها برای ایجاد [[شبهه]] و [[فتنهانگیزی]] در بین [[مردم]] میاندیشد. بنابراین، مطابق این دیدگاه، هر آیهای که الفاظش در دلالت بر معنا دچار مشکل باشد و در دلالت آن نوعی ابهام یا [[اجمال]] باشد، [[آیه]] [[متشابه]] نخواهد بود. همچنین محکم و متشابه به الفاظ اختصاص نخواهد داشت، بلکه شامل ترکیبها و نسبتهای موجود در جملهها نیز خواهد شد؛ به عنوان مثال در عبارت {{متن قرآن|جاءَ رَبُّك}} هیچ [[اجمال]] و ابهامی در معنای {{متن قرآن|جاءَ}} و {{متن قرآن|رَبُّك}} وجود ندارد، بلکه نسبت دادنِ "آمدن" به [[پروردگار]] است که دارای تشابه است. از میان [[مفسران]] هیچ کس مانند [[علامه طباطبایی|علامه سید محمد حسین طباطبایی]] به صراحت و وضوح به [[تبیین]] این نظریه و آثار و نتایج آن نپرداختهاند<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۲۱ ـ ۲۲.</ref>.<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۵۹ - ۱۶۴.</ref> |
| #آیات متشابه آیاتى هستند كه امر آن بر یهود مشتبه شده است و آن عبارت از رمزهایى است كه در آغاز برخی از سورههاى قرآن قرار گرفته است؛ مانند: الف ـ لام ـ میم، الف ـ لام ـ را، حا ـ میم، و امثال آن، كه یهود آنها را با حساب جمل محاسبه میكردند تا از این راه مدت عمر و بقاى امت اسلام را محاسبه كنند.
| |
| #متشابه آیات منسوخ است كه تنها باید به آنها ایمان داشت، ولی عمل نكرد و محكمات همان آیات ناسخ هستند که هم باید به آنها ایمان داشت و هم عمل كرد.
| |
| #متشابه آیاتی هستند كه نسبت به معناى خود ابهام دارند، كه در اصطلاح آن را مُجمَل مىخوانند و محكم را كه در مقابل آن است، مُبیَّن گویند.
| |
| ===آیات محکم===
| |
| #محكم آن است كه مراد آن با تفسیر یا تأویل معلوم میشود و متشابه آن است كه خداوند علم آن را به خودش اختصاص داده است؛ مانند: زمان رستاخیز، خروج یأجوج و مأجوج و دجّال و حروف مقطعه. از نظر قرطبی این بهترین وجه در تعریف محكم و متشابه است <ref>الجامع الأحكام القرآن، محمد بن احمد الانصاری، بیروت، دار الكتب العلمیه، ۲۰۰۰ م، ج ۴، ص ۸.</ref>.
| |
| #مراد از محكمات، آیات فقهی و مراد از متشابهات آیات دیگر قرآن است.
| |
| #آیات محكم آیاتى است كه تنها یک معنا داشته باشد و آیات متشابه آیاتى است كه بر چندین معنای گوناگون حمل شود.
| |
| #محكم آیاتى است كه با عقل قابل درک است و متشابه آیاتی است كه با عقل قابل درک نباشد؛ مانند: شمار نمازها و اختصاص روزه به ماه رمضان.
| |
| #محكمات آیاتی است كه ظاهرش منظور باشد و متشابهات آیاتی است كه ظاهر آنها منظور نباشد و به تأویل نیاز داشته باشد <ref>ر. ک: تفسیر الطبری، طبری، دار هجر، قاهره، ۲۰۰۱ م، ج ۵، ص ۲۰۱ ـ ۱۹۲؛ البرهان فی علوم القرآن، بدر الدین زركشی، ج ۲، ص ۸۱ ـ ۷۹؛ الاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج ۲، ص ۴ ـ ۳؛ الجامع الأَحكام القرآن، قرطبی، بیروت، دار الكتب العلمیه، ۲۰۰۰ م، ج ۴ و ۳، ص ۸؛ محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۴۰ ـ ۳۲.</ref>.
| |
| #آیات محكم آیاتی است كه از نظر لفظ و معنا شبههای بر آنها عارض نگردد<ref>المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، تهران، دفتر نشر كتاب، ۱۴۰۴ ﻫ، ص ۱۲۸.</ref> و متشابهات آیاتی است كه تفسیر آنها به دلیل وجود تشابهات لفظی یا معنوی مشكل باشد<ref>المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، تهران، دفتر نشر كتاب، ۱۴۰۴ ﻫ، ص ۲۵۴.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۵۹.</ref>.
| |
| ==تحلیل معنای اصطلاحی محكم و متشابه==
| |
| *برخی از اقوال یادشده تنها دلیلشان اخبار آحادی است كه به طور عمده از طریق برخی از صحابه و تابعان رسیده است<ref>جهت اطلاع از روایات فریقین و اسناد آنها ر. ک: طبری، پیشین، ج ۵، ص ۲۲۶ ـ ۱۹۲؛ تفسیر نور الثقلین، عبد علی بن جمعة الحویزی، قم، مؤسسۀ مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۴۱۵ ﻫ، ج ۱، ص ۳۱۹ ـ ۳۱۲.</ref>؛ مانند: قولهای اول تا چهارم (۴، ۳، ۲ و ۱)؛ این اقوال با توجه به آنچه كه سیاق آیه هفتم سوره آل عمران اقتضا دارد، جامع نیستند و احتمالاً در اخبار و آثار هم به عنوان مصادیقی از آیات محكم یا متشابه مطرح شدهاند؛ چنانكه در حدیثی از [[امام باقر]]{{ع}} آمده است كه آیات منسوخ از متشابهات و آیات ناسخ از محكمات است <ref>الكافی، كلینی، تهران، دار الكتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ ﻫ. ش، ج ۲، ص ۲۸؛ وسائل الشیعه، حر عاملی، قم، مؤسسۀ آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۱۴ ﻫ، ج ۲۷، ص ۱۸۲.</ref>.
| |
| *به طور کلی آنچه را كه مفسران، با استفاده از سیاق آیه هفتم سوره آل عمران، در تعریف محکم و متشابه بیان کردهاند میتوان در دو دیدگاه عمده به شرح زير خلاصه كرد:
| |
| # '''اِحكام و تشابه، وصفی برای الفاظ:''' میتوان گفت كه بیشتر مفسرانی كه به تفسیر اجتهادی قرآن گرایش دارند و تفسیر را در تفسیر روایی منحصر نمیدانند، به این دیدگاه گرایش دارند. اصوليان نیز در مباحث الفاظ اصول فقه چنین دیدگاهی دارند. [[فخر رازی]] در تفسیر كبیر این دیدگاه را به خوبی تبیین کرده و آن را دیدگاه بیشتر محققان دانسته است. او چنین میگوید: لفظی كه برای معنایی وضع شده است یا در آن، احتمال معنای دیگری هم میرود و یا خیر. اگر در آن معنای دیگری محتمل نباشد، به آن نص میگویند. اما در صورتی که در آن احتمال معنای دیگری هم وجود داشته باشد، دو حالت پیش میآید، یا یكی از آن دو معنای محتمل بر دیگری رجحان دارد که در این صورت، لفظ را نسبت به معنای راجح، ظاهر؛ و نسبت به معنای مرجوح، مؤوّل مینامند. یا اینکه هیچ کدام از آن دو معنای محتمل بر دیگری رجحان ندارد، که در این صورت، لفظ را نسبت به هر یک از آن معانی، مجمل میگویند. بنا بر این، لفظ نسبت به معنا یا نص یا ظاهر یا مجمل و یا مؤوّل است. بنا بر این، نص و ظاهر محكم؛ و مجمل و مؤوّل متشابه هستند<ref>ر. ک: التفسیر الكبیر و مفاتیح الغیب، فخر رازی، بیروت، دار الفكر، ۱۹۹۵ م، ج ۴، ص ۱۸۲.</ref>.[[میرزای قمی]]، از اصوليان برجسته شیعه، نیز اِحكام و تشابه را در كیفیت دلالت لفظ بر معنا میداند و محكمات را اعم از نصوص و ظواهر قرآن دانسته و آنچه را كه دلالتش بر معنا قطعی یا ظاهر نباشد، متشابه دانسته است <ref>ر. ک: قوانین الأصول، میرزای قمی، چاپ سنگی، ص ۱۶۷ ـ ۱۶۳ (بحث در بارۀ کتاب).</ref>. برخی از قرآنپژوهان معاصر، مانند [[صبحی صالح]]، نیز بر همین عقیدهاند. [[صبحی صالح]] میگوید:گرچه آرای گوناگونی در تعریف محكم و متشابه بیان شده است، اما در نهایت همه این آرا به این امر بر میگردد كه محكم آن چیزی است كه به وضوح بر معنایش دلالت میكند و در آن هیچ خفایی وجود ندارد و متشابه آن است كه دلالت راجحی بر معنایش ندارد. بنا بر این، محكم شامل نص و ظاهر و متشابه شامل الفاظ مجمل، مؤوّل و مشكل است <ref>مباحثٌ فی علوم القرآن، صبحی صالح، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۷۴ م، ص ۲۸۲.</ref>. | |
| #'''اِحكام و تشابه، وصفی برای معانی:'''این دیدگاه بیش از آنكه به الفاظ، قابلیت و فقدان قابلیت آنها برای پذیرش معانی مختلف بنگرد به معانی، قابلیت و فقدان قابلیت آنها برای ايجاد شبهه و فتنهانگیزی در بین مردم میاندیشد. بنا بر این، مطابق این دیدگاه، هر آیهای كه الفاظش در دلالت بر معنا دچار مشكل باشد و در دلالت آن نوعی ابهام یا اجمال باشد، آیه متشابه نخواهد بود. همچنین محكم و متشابه به الفاظ اختصاص نخواهد داشت، بلكه شامل تركیبها و نسبتهای موجود در جملهها نیز خواهد شد؛ به عنوان مثال در عبارت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|جاءَ رَبُّك}}﴾}} هیچ اجمال و ابهامی در معنای {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|جاءَ}}﴾}} و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|رَبُّك}}﴾}} وجود ندارد، بلكه نسبت دادنِ "آمدن" به پروردگار است كه دارای تشابه است. *از میان مفسران گرچه میتوان افرادی را یافت كه به این دیدگاه نزدیکاند، اما باید گفت كه هیچ كدام مانند [[علامه طباطبایی|علامه سید محمد حسین طباطبایی]] به صراحت و وضوح به تبیین این نظریه و آثار و نتایج آن نپرداختهاند. ایشان در این باره چنین مینویسند:آیات محكم بیانگر یک مدلول و معنا است و در آن معنا به قدری صراحت و إتقان دارد كه هیچ عارف به كلامی در آن شک نمىكند و به اشتباه نمیافتد. این آیات در بر دارنده اصول مسلم قرآن است؛ اصول مسلّمی از قبیل وجود صانع و یگانگى او، بعثت انبیا و تشریع احكام و معاد. آیات متشابه آیاتی است كه بین چند معنا مشتبه است و باصراحت مىدانیم كه تنها یكی از آن معانى مراد است، اما خواننده در این كه كدام یک از آن معانى، مقصود است، شک و تردید مىكند. اما مىدانیم كه آن معناى واحدى كه مقصود خداى تعالى است، با اصول مسلّم قرآن بیگانه نیست. بنا بر این، معنای آیات متشابه به وسیله آیات دسته قبل روشن میگردد و نیز روشن میشود كه قرآن، خود مفسر خویش است و بعضى از آیاتش اصل و مرجع بعضى دیگر است<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۲۱ ـ ۲۲.</ref>. | |
| *ایشان در ردِّ این نظریه كه اِحكام و تشابه وصف الفاظ و دلالت لفظی است، چنین میگویند:"آیه شریف<ref>{{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}﴾}} اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد؛ سوره آل عمران، آیه:۷.</ref>، آیات محكم را مرجعى براى بیانگرى آیات متشابه دانسته است و معلوم است كه غرابت لفظ و امثال آن با مراجعه به آیات محكم از بین نمىرود و روشنى دلالت محكمات با غرابت الفاظ متشابه ارتباطی ندارد، بلكه براى گرهگشایى این گونه الفاظ، مرجع دیگرى هست، كه باید به آنجا مراجعه شود و آن همان علم لغت است و نیز آیه مورد بحث یكى از نشانههاى متشابهات را این دانسته كه اگر كسی آن را پیروى كند، فقط به منظور فتنهانگیزی پیروى كرده است و جز این هیچ انگیره دیگرى نمىتواند داشته باشد و نيز مىدانیم كه پیروى عام بدون مراجعه به خاص و پیروى مطلق بدون مراجعه به مقیّد و همچنین پیروى لفظ غریب بدون مراجعه به كتابهاى لغت، عملى است که با طریقه اهل هر زبان مخالف است و قریحه هیچ اهل زبانى اجازه چنین كارى را نمىدهد و اگر كسى چنین كند، همه اهل زبان او را تخطئه مىكنند. پس او نمىتواند منشأ فتنه در بین آنان بشود؛ زیرا اهل لسان با او همكارى نخواهند كرد. پس از همین جا مىفهمیم كه منظور از متشابه، الفاظ غریب و امثال آن، مانند مجمل و مشكل و مؤوّل، نیست<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۴۰ ـ ۴۱.</ref>.
| |
| *[[علامه طباطبایی]] پس از گزارش شانزده قول در تعریف محكم و متشابه و بیان اشكالات تکتک آنها، با استناد به سیاق آیه هفتم سوره آل عمران چنین نتیجه میگیرد: آنچه از آیه شریف به روشنى ظاهر مىشود، خلاف همه اقوالی است كه در تعریف محكم و متشابه گفتهاند؛ چون آیه در معناى متشابه این ظهور را دارد كه متشابه، آن آیهاى است كه اولاً دلالت بر معنا داشته باشد و ثانیاً معنایى كه مىرساند محل شک و تردید باشد، نه لفظ آیه، تا از راه قواعد و طرق معمول نزد اهل زبان تردیدى كه از ناحیه لفظ ایجاد شده است، برطرف شود؛ مثلاً اگر لفظ عام است به مخصص آن ارجاع دهد، یا اگر مطلق است به مقیدش برگرداند و یا به نحوى دیگر لفظ را روشن و بدون تردید سازد، بلكه همان طور كه گفتیم آیه مورد بحث آن آیهای را متشابه مىداند كه معنایش مردّد و با آیات دیگر ناسازگار باشد. آیاتى كه محكم و بدون تردید است، معنای آیات متشابه را بیان مىكند و معلوم است كه هیچ آیهاى چنین وضعى ندارد، مگر وقتى كه براى فهم مردم عامى و ساده معنایى مألوف و مأنوس داشته باشد، معنایى كه اینگونه ذهنهاى ساده فوراً تصدیقش كند و یا تأویلى كه برایش ارائه میدهند، در نظر مردمِ كماطلاع و ضعیف الإدراک به ذهن نزدیکتر باشد.
| |
| *پیروى آیات متشابه منشأ بدعتها و انحرافهاى بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} و مبدأ فتنهها و محنتها بوده است. یک فرقه به خاطر تمسک به آیات متشابه بر این باور بودند كه خداى تعالی جسم دارد، دسته دیگر به جبر و گروهی به تفویض گراییدند. جمعى نیز معتقد بودند كه انبیاء معصوم نیستند و از آنان نیز گناه سر مىزند. طایفهاى به منظور منزه داشتن خدا او را فاقد صفت دانستند و دستهای دیگر معتقد بودند صفات خداوند در قرآن همانند صفات انسان است و گروههایى دیگر به انحرافهایى دیگر مبتلا گشتند، كه همه اینها بدان دلیل بود كه هیچ کدام از این گروهها آیات متشابه را به آیات محكم برنگرداندند، تا این محكمات بر آیات متشابه حاكم باشد.
| |
| *همچنین در باره احكام دین، طایفهاى بر این باور بودند که هدف از تشریع احکام، ایجاد راهی برای وصال بندگان به خدا است، پس اگر براى رسیدن به خدا راهى نزدیکتر پیدا شود، هر راهی كه باشد، باید آن راه را پیمود؛ چرا كه مقصود، تنها و تنها، وصول به حق است. دستهاى دیگر معتقدند که به طور کلی تكلیف به واجبات و ترک محرمات، براى رسیدن به كمال است و معنا ندارد که این تکالیف با رسیدن انسان به حق و كمال، باز هم بر ذمّه او باقى بماند. با اینكه ما مىدانیم در عهد [[رسول خدا]]{{صل}} احكام، فرائض، حدود و سایر سیاستهاى اسلامی به اعتبار خود باقى بود و هیچ یک از مسلمانان، به این بهانه كه به حق واصل شده یا به كمال رسیده است، از آن مستثنا نبوده است<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۴۱ ـ ۴۲.</ref>.
| |
| *از نویسندگان معاصر كه بر دیدگاه [[علامه طباطبایی]] است و به تبیین آن پرداخته، [[محمد هادی معرفت]] است. او در بیان محكم و متشابه چنین میگوید:اِحكام به معنای استوار بودن گفتار یا كردارى است كه راه خلل و شبهه در آن بسته باشد، در مقابلِ آن، متشابه قرار دارد؛ چنانچه گفتار یا كردارى، بر اثر احتمالاتى چند، شبهه برانگیز باشد و مقصود پنهان گردد، آن را متشابه گویند. برخى آیات، بر اثر وجوه محتمل، ظاهرى شبههانگیز به خود یافته، دستخوش كج اندیشان قرارگرفتهاند تا با تأویل آنها مایه فتنه گردند و مردم سادهلوح را از راه به در برند. بنا بر این، وجه تسمیه این آیات به متشابه آن است كه مایه شبهه و گاه دستآویزى براى فتنه جویان گردیده است<ref>ر. ک: علوم قرآنی، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسۀ فرهنگی التمهید، چاپ چهارم، ۱۳۸۱ ش، ص ۲۷۳ـ ۲۷۱.</ref>. نویسنده مذكور، بر خلاف دیدگاه اول، هر گونه ابهام و اجمال را مساوی با تشابه نمیداند، بلكه رابطه بین تشابه و ابهام را از نوع عموم و خصوص من وجه میداند <ref>ر. ک: التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مركز مدیریت حوزۀ علمیۀ قم، ۱۴۰۹ ﻫ، ج ۳، ص ۱۲ ـ ۹.</ref>.
| |
| *ناگفته نماند كه برخی از اصوليان [[اهل سنت]] نیز در تعریف محكم، از دیدگاه مشهور در اصول، كه محكم را اعم از نص و ظاهر میداند، فاصله گرفته و آن را اخص از نص دانستهاند. آنان در تعریف محكم گفتهاند:محكم، در اصطلاح، به لفظ یا عبارتى از قرآن گفته مىشود كه بر مقصود اصلى خداوند دلالت داشته و دلالت آن به قدرى واضح باشد كه احتمال تأویل و نسخ در آن راه نداشته باشد؛ مانند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref> خداوند برای هر کس از بندگانش که (خود) بخواهد روزی را فراخ یا تنگ میدارد. بیگمان خداوند به هر چیزی داناست ؛ سوره عنکبوت، آیه:۶۲.</ref><ref> اصول السرخسی، محمد بن احمد سرخسی، بیروت، دار المعرفه، ۱۹۵۱ م، ج ۱، ص ۱۶۶ ـ ۱۶۵.</ref>. تفاوت محكم با نصّ آن است كه در نصّ، احتمال آن كه آن متن در عهد [[رسول خدا]]{{صل}} نسخ شده باشد، وجود دارد، اما این احتمال در باره محكم منتفى است<ref>المناهج الأصولیه فی الإجتهاد بالرأی فی التشریع الإسلامی، فتحی درینی، دمشق، الشركة المتحدة للتوزیع، ۱۴۰۵ م، ص ۶۱.</ref>.
| |
| *مواردی كه این گروه از اصوليان آنها را ذیل عنوان آیات محكم معرفی كردهاند، تقریباً همان چیزی است كه در نظریه [[علامه طباطبایی]] از آن با نام اصول مسلم قرآن یاد شده است. بنا بر این، مهمترین آیات محكم از دیدگاه این اصوليان به شرح زیر است:
| |
| #آیاتى كه بر اصول و قواعد اساسی دین دلالت داشته باشد، به نحوى كه در گذر زمان، دستخوش دگرگونى نگردد؛ مانند: ایمان به خدا، فرشتگان، كتب آسمانى، روز قیامت و..... <ref>در این مورد آیات فراوانى وجود دارد که براى نمونه مىتوان به آیات ۷ سورۀ حدید و ۱۷۷ سورۀ بقره اشاره كرد.</ref>
| |
| #آیاتى كه دال بر اصول و قواعد كلی اخلاق و فضایل انسانى و با فطرت مطابق باشد و عقل به حُسن آنها حكم كند؛ مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ }}﴾}}<ref> به پیمان وفا کنید؛ سوره اسراء، آیه:۳۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى }}﴾}}<ref> به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد؛ سوره نحل، آیه:۹۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا }}﴾}}<ref> خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید؛ سوره نساء، آیه:۵۸.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا }}﴾}}<ref> و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ سوره احقاف، آیه:۱۵.</ref>.
| |
| #آیاتى كه بر قبح و زشتى رذایل اخلاقى، چون ظلم، خیانت و غیره دلالت دارد؛ مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا}}﴾}}<ref> و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی!؛ سوره اسراء، آیه:۲۳.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانتهای خود دانسته خیانت نورزید؛ سوره انفال، آیه:۲۷.</ref>
| |
| #آیاتى كه از گذشته یا آینده خبر مىدهد؛ مانند: اخبار اُمتها و پیامبران گذشته، اخبار مربوط به امور آینده، اخبار اهل بهشت و جهنم و...<ref>برای نمونه میتوان به آیات ۲۳ سوره آل عمران و ۷۶، ۷۷، ۷۸، ۸۵، ۸۶ و ۸۷ سورۀ انعام اشاره كرد.</ref>
| |
| #آیاتى كه سبک تعبیر آنها از دوام و پایدارى حكم آنها حکایت کند؛ مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا }}﴾}}<ref> وهرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید؛ سوره احزاب، آیه:۵۳.</ref> كه لفظ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَبَدًا}}﴾}} در این آیه، راه را بر هر گونه تأویل یا نسخ مىبندد<ref>المناهج الأصولیه فی الإجتهاد بالرأی فی التشریع الإسلامی، فتحی درینی، دمشق، الشركة المتحدة للتوزیع، ۱۴۰۵ م، ص ۶۱.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۵۹ - ۱۶۴.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==جایگاه بحث محكم و متشابه در قرآن== | | == جایگاه بحث محکم و متشابه در [[قرآن]] == |
| *در دو آیه از قرآن، وصف اِحكام و در دو آیه وصف تشابه برای قرآن آمده است؛ در آیه نخست از سوره هود تمام قرآن به عنوان كتاب آسمانی متصف به صفت محكم شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ}}﴾}}<ref> الف، لام، را؛ (این) کتابی است که آیاتش استواری یافته سپس از سوی فرزانهای آگاه آشکار شده است؛ سوره هود، آیه:۱.</ref> و در سوره زمر تمام كتاب متصف به صفت متشابه شده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاء وَمَن يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ }}﴾}}<ref> خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است؛ پوستهای آنان که از پروردگار خویش میهراسند از آن به لرزه میافتد سپس با یاد خداوند پوستها و دلهاشان نرم میشود؛ این رهنمود خداوند است که با آن هر که را بخواهد راهنمایی میکند و هر که را گمراه گذارد رهنمونی نخواهد داشت؛ سوره زمر، آیه:۲۳.</ref>
| | در دو [[آیه]] از [[قرآن]]، وصف اِحکام و در دو [[آیه]] وصف تشابه برای [[قرآن]] آمده است؛ در [[آیه]] نخست از [[سوره هود]] تمام [[قرآن]] به عنوان [[کتاب آسمانی]] متصف به صفت محکم شده است: {{متن قرآن|الر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ}}<ref> الف، لام، را؛ (این) کتابی است که آیاتش استواری یافته سپس از سوی فرزانهای آگاه آشکار شده است؛ سوره هود، آیه:۱.</ref> و در [[سوره زمر]] تمام کتاب متصف به صفت [[متشابه]] شده است: {{متن قرآن|اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاء وَمَن يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ}}<ref>«خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است؛ پوستهای آنان که از پروردگار خویش میهراسند از آن به لرزه میافتد سپس با یاد خداوند پوستها و دلهاشان نرم میشود؛ این رهنمود خداوند است که با آن هر که را بخواهد راهنمایی میکند و هر که را گمراه گذارد رهنمونی نخواهد داشت»؛ سوره زمر، آیه:۲۳.</ref>. این در حالی است که در [[سوره]] آل [[عمران]] به صراحت آمده است برخی از [[آیات قرآن]] محکم و برخی دیگر [[متشابه]] است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}<ref>«اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه)اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه)اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد»؛ سوره آل عمران، آیه:۷.</ref>. |
| *این در حالی است كه در سوره آل عمران به صراحت آمده است كه برخی از آیات قرآن محكم و برخی دیگر متشابه است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}﴾}}<ref> اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد؛ سوره آل عمران، آیه:۷.</ref>
| |
| *تمامی مفسران و دانشمندان علوم قرآن بر این امر اتفاق نظر دارند كه اِحكام و تشابهی كه در سورههای هود و زمر در وصف کل قرآن آمده است، با اِحكام و تشابهی كه در سوره آل عمران در وصف آیات قرآن آمده است، متفاوتاند<ref>مناهل العرفان فی علوم القرآن، زرقانی، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، ۱۹۹۱ م، ج ۲، ص ۱۶۷.</ref>. در آیه هفتم آل عمران كلمه محكمات در مقابل متشابهات قرار گرفته است، بنا بر این مطابق این آیه آن دسته از آیات كه محكم است، متشابه نیست و آن دسته كه متشابه است، محكم نیست.
| |
| *مراد از اِحكام در سوره هود، إتقان و استحكام نظم قرآن است و مراد از تشابه در سوره زمر، همانندی اجزای قرآن در حُسن سیاق و نظم است<ref>فتح الباری، ابن حجر، بیروت، دار المعرفه، بیتا، ج ۸، ص ۱۵۹ ـ ۱۵۸.</ref>. [[سیوطی]] نیز میگوید: "منظور از اِحكام، إتقان و عدم راهیابی نقص و اختلاف در قرآن است و مراد از تشابه، همانندی همه آیات قرآن در حق و صدق و إعجاز است"<ref>الاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج۲، ص:۳.</ref>.
| |
| *برخی از مفسران گفتهاند که مراد از اِحكام در سوره هود "ارتباط و به هم پیوستگى آیات قرآن" است<ref>تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۷ ﻫ. ش، چاپ سیام، ج ۲، ص ۴۳۴.</ref> و مراد از تشابه، تصدیق بعضی از آیات نسبت به بعضی دیگر است<ref>الجامع الأحكام القرآن، محمد بن احمد الانصاری، بیروت، دار الكتب العلمیه، ۲۰۰۰ م، ج ۴، ص ۸.</ref>. [[علامه طباطبایی]] در باره معنای اِحكام در سوره هود نظر دیگری دارد؛ او در این باره میگوید: "از آنجایی كه به دنبال جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ }}﴾}} فرموده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ فُصِّلَتْ }}﴾}}، لذا مىفهمیم كه مراد از اِحكام، حالى از حالات تمامى آیات كتاب است؛ یعنی اینکه [[قرآن كریم]] قبل از نزول، امرى واحد بوده و هنوز دستخوش تجزّى و تبعّض نشده بود و در آن هنگام آیاتش متعدد نبود"<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۲۰.</ref>. اما وی در باره معنای تشابه در سوره زمر، همان دیدگاهی را دارد كه سایر مفسران دارند؛ او چنین میگوید: "منظور از تشابه، به عنوان وصف مجموع قرآن، آن است كه آیات این كتاب، اعم از محكم و متشابه، از این نظر كه اسلوبی بى نظیر دارند و همه آنها در بیان حقایق، حكمتها و هدایت به سوى حق صریح بوده و اسلوبى متقن دارند، متشابه و نظیر هم هستند"<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۲۱.</ref>. [[علامه طباطبایی]] در باره معنای تشابه در سوره آل عمران چنین مینویسد: "منظور از تشابه در آیه هفتم سوره آل عمران این است كه آیات متشابه طوری است كه مقصود آن براى شنونده روشن نیست و چنان نیست كه شنونده به مجرد شنیدن آن، مراد آن را درک كند؛ بلكه در این كه منظور، فلان معنا است یا آن معنای دیگر، تردید مىكند و تردیدش تا زمان رجوع به آیات محکم برطرف نمیشود و معنای آیات متشابه تنها با کمک آیات محکم مشخص میشود"<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۲۱.</ref>.
| |
| *خلاصه آنكه تشابه در قرآن در دو معنا به كار رفته است: گاه تنها به معنای تماثل و همانندی است که تشابه در آیههای {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاء وَمَن يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ }}﴾}}<ref> خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است؛ پوستهای آنان که از پروردگار خویش میهراسند از آن به لرزه میافتد سپس با یاد خداوند پوستها و دلهاشان نرم میشود؛ این رهنمود خداوند است که با آن هر که را بخواهد راهنمایی میکند و هر که را گمراه گذارد رهنمونی نخواهد داشت؛ سوره زمر، آیه:۲۳.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ }}﴾}}<ref> و اوست که از آسمان، آبی فرو فرستاد و با آن هرگونه روییدنی را برون آوردیم آنگاه از آن جوانه سبزی بیرون کشیدیم که از آن دانههایی بر هم نشسته بیرون میآوریم و از شکوفه خرما، خوشههایی دسترس و باغستانهایی از انگور (بیرون میآوریم) و زیتون را و انار را همگون و غیر همگون (پدید میآوریم)؛ به میوه آن چون ثمر آورد و به رسیدن آن بنگرید! بیگمان در اینها برای گروه مؤمنان نشانههایی است؛ سوره انعام، آیه:۹۹.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا قَالُواْ هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}﴾}}<ref> و به کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید ده که بوستانهایی خواهند داشت که جویبارهایی از بن آنها روان است. هرگاه میوهای از آن بوستانها روزی آنان گردد، میگویند این همان است که از پیش روزی ما شده بود و همانند آن برای آنان آورده میشود و آنها در آن همسرانی پاکیزه دارند و در آن جاودانند؛ سوره بقره، آیه:۲۵.</ref>. به این معنا است. گاه نیز به معنای امری غامض است كه باعث اشتباه و التباس میشود. تشابه در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاء اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ}}﴾}}<ref> گفتند: به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما چگونگی آن را روشن گرداند، که این گاو بر ما بازشناخته نیست و ما اگر خداوند بخواهد رهیاب خواهیم بود؛ سوره بقره، آیه: ۷۰.</ref> و آیه هفتم آل عمران نیز به این معنا است. اِحكام در همه جا به معنای إتقان است. اما در سوره هود، در مقابل تفصیل و در سوره آل عمران، در مقابل تشابه به كار رفته است كه با توجه به اختلاف موجود در باره واژه متشابه، با توجه به قاعده {{عربی|اندازه=150%|" تُعرَفُ الأشیاءَ بأضدادِها "}} در معنای آنها نیز تفاوت ایجاد میشود. از این رو اِحكام در سوره آل عمران به معنای صراحت در مدلول است، به طوری كه میتواند مرجع رفع التباس و اشتباهی شود كه ممكن است در مورد متشابهات پیش آید.
| |
| *دو اختلاف عمده در میان مفسران، از نظر دستور زبان عربی در آیه هفتم آل عمران وجود دارد:
| |
| #اختلاف اول به مرجع ضمیر غایب در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ}}﴾}} مربوط است؛ اگر مرجع این ضمیر واژه "كتاب" باشد، در این صورت معنای آن، چنین خواهد شد که تأویل تمامی قرآن را کسی غیر از خدا [و راسخان در علم] نمیداند. اما اگر مرجع این ضمیر "ما تشابه منه" باشد، در این صورت معنا چنین خواهد شد که تأویل آیات متشابه را كسی جز خدا [و راسخان در علم] نمیداند.
| |
| #اختلاف دوم به عاطفه یا استینافیه بودن واو در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}﴾}} مربوط است؛ در صورت استيناف بودن، [[تأویل قرآن]] یا آیات متشابه را تنها خداوند میداند و در صورت عاطفه بودن، راسخان در علم نیز از [[تأویل قرآن]] آگاه هستند.
| |
| *در باب اینكه آیا آیه هفتم آل عمران بر حصر آیات قرآن در محكم و متشابه دلالت دارد یا خیر، اختلاف نظر وجود دارد. بعضی گفتهاند که هیچ یک از نشانههای حصر در این آیه وجود ندارد<ref>البرهان فی علوم القرآن، بدرالدین زرکشی، ص:۷۹.</ref> [[علامه طباطبایی]]، با آنكه حروف مقطعه را به دلیل رمزی بودن، از حوزه تقسیم آیات به محكم و متشابه خارج میداند، با این حال ظاهر آیه را دال بر حصر بقیه آیات "غیر از حروف مقطعه" در دو قسم محكم و متشابه میداند <ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳۲.</ref>.
| |
| *بحث دیگری كه در مورد این آیه مطرح شده است محكم يا متشابه بودن خود آيه هفتم سوره آل عمران است. برخی گفتهاند كه خود این آیه نیز جزء متشابهات است؛ چون در باره واجب بودن يا واجب نبودن وقف بر "الله" در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ}}﴾}} و نیز عاطفه یا استیناف بودن "واو" در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}﴾}} اختلاف نظر وجود دارد<ref>البرهان فی علوم القرآن، بدرالدین زرکشی، ص:۸۳.</ref>. متشابه دانستن این آیه با توجه به این تصور صورت گرفته است که هر آیهای که محتمل چند معنا باشد، متشابه است، که البته ما این وجه را در تعریف متشابه مردود میدانیم؛ زيرا در اين صورت هیچ آیهای از قرآن محكم نخواهد بود. این در حالی است که این آیه به صراحت بيان میکند كه برخی از آیات قرآن محكم و برخی دیگر متشابه است.
| |
| *و محكمات مرجعی برای رفع تشابه از آیات متشابه هستند. تا کنون هیچ کس در مدلول اين آیه تردید نکرده است. از این رو [[علامه طباطبایی]] میگوید:"حتی اگر فرض كنیم كه تمامی آیات قرآن متشابه است، آیه مورد بحث، به طور قطع آیهای محكم است كه حتی سادهترین فهمها هم آن را میفهمد و اگر فرض كنیم كه این آیه از آیات متشابه است، آن وقت تمامی آیات قرآن متشابه میشود و دیگر تقسیم آیات به دو قسم، محكم و متشابه معنا نخواهد داشت؛ بنا بر این، لزومی نداشت که خداوند بفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ}}﴾}} چرا که جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}} دردى را دوا نخواهد كرد، براى این كه مطابق فرض ما این آیه خود متشابه است<ref>محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۲۱.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۶۴ - ۱۶۶.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==جایگاه بحث محكم و متشابه در روایات==
| | تمامی [[مفسران]] و [[دانشمندان]] [[علوم قرآن]] بر این امر [[اتفاق نظر]] دارند که اِحکام و تشابهی که در سورههای [[هود]] و زمر در وصف کل [[قرآن]] آمده است، با اِحکام و تشابهی که در [[سوره]] آل [[عمران]] در وصف [[آیات قرآن]] آمده متفاوتاند<ref>مناهل العرفان فی علوم القرآن، زرقانی، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، ۱۹۹۱ م، ج ۲، ص ۱۶۷.</ref>. در [[آیه]] هفتم [[آل عمران]] کلمه [[محکمات]] در مقابل [[متشابهات]] قرار گرفته است، بنا بر این مطابق این [[آیه]] آن دسته از [[آیات]] که محکم است، [[متشابه]] نیست و آن دسته که [[متشابه]] است، محکم نیست. مراد از اِحکام در [[سوره هود]]، إتقان و [[استحکام]] [[نظم]] [[قرآن]] است و مراد از تشابه در [[سوره زمر]]، همانندی اجزای [[قرآن]] در حُسن سیاق و [[نظم]] است<ref>فتح الباری، ابن حجر، بیروت، دار المعرفه، بیتا، ج ۸، ص ۱۵۹ ـ ۱۵۸.</ref>. |
| *در كتب روایی، احادیث متعددی در باره محكم و متشابه و تفسیر بخشهای مختلف آیه هفتم سوره آل عمران به دست ما رسیده است كه تعداد قریب به اتفاق این روایات را در مجموعههای تفسیر مأثور شیعه و اهل سنت، مانند تفسیر نور الثقلین، البرهان فی تفسیر القرآن، تفسیر الطبری و الدر المنثور، میتوان یافت. آنچه را که در این زمینه در اخبار و آثار آمده است، میتوان در نکات زیر خلاصه كرد:
| |
|
| |
|
| ۱. در شأن نزول آیه هفت آل عمران دو داستان آمده است كه یكی در باره یهودیان و نحوه تأویل آنها از حروف مقطعه و دیگری در باره مسیحیان و نحوه تأویل آنها از برخی از آیات مربوط به حضرت مسیح، به نفع عقاید مسیحیت است که خلاصه هر دو مورد به شرح زیر است:
| | تشابه در [[قرآن]] در دو معنا به کار رفته است: |
| :#در معانی الأخبار از [[امام باقر]]{{ع}} آمده است که چند نفر از یهود به اتفاق [[حى بن اخطب]] و برادر او خدمت [[پیامبر اسلام]]{{صل}} آمدند و حروف مقطعه "الم" را دستآویز خود قرار دادند و گفتند: مطابق حساب جمل "الف" مساوى یک و لام مساوى "سی" و میم مساوى "چهل" است و به این ترتیب خبر دادهاى كه دوران بقاى امت تو بیش از هفتاد و یک سال نیست!. [[پیامبر]]{{صل}} براى جلوگیرى از سوء استفاده آنها فرمود: شما چرا تنها "الم" را محاسبه كردهاید، مگر در قرآن "المص" و "الر" و سایر حروف مقطعه نیست، اگر این حروف اشاره به مدت بقای امت من باشد، چرا همه را محاسبه نمىكنید؟!. در حالی كه منظور از این حروف چیز دیگرى است. سپس آیه فوق نازل شد<ref>ر. ک: معانی الأخبار، شیخ صدوق، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به حوزۀ علمیۀ قم، ۱۳۷۹ ﻫ. ش، ص ۲۳.</ref>. | | # به معنای تماثل و همانندی، مانند: {{متن قرآن|اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاء وَمَن يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ}}<ref> خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است؛ پوستهای آنان که از پروردگار خویش میهراسند از آن به لرزه میافتد سپس با یاد خداوند پوستها و دلهاشان نرم میشود؛ این رهنمود خداوند است که با آن هر که را بخواهد راهنمایی میکند و هر که را گمراه گذارد رهنمونی نخواهد داشت؛ سوره زمر، آیه:۲۳.</ref> و {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}}<ref> و اوست که از آسمان، آبی فرو فرستاد و با آن هرگونه روییدنی را برون آوردیم آنگاه از آن جوانه سبزی بیرون کشیدیم که از آن دانههایی بر هم نشسته بیرون میآوریم و از شکوفه خرما، خوشههایی دسترس و باغستانهایی از انگور (بیرون میآوریم) و زیتون را و انار را همگون و غیر همگون (پدید میآوریم)؛ به میوه آن چون ثمر آورد و به رسیدن آن بنگرید! بیگمان در اینها برای گروه مؤمنان نشانههایی است؛ سوره انعام، آیه:۹۹.</ref>. |
| :#جمعى از نصاراى نجران خدمت [[پیامبر اسلام]]{{صل}} آمدند و تعبیر قرآن در باره "مسیح" يعنی {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً }}﴾}}<ref> ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید و سخن از (خدای) سهگانه سر مکنید، باز ایستید که برایتان بهتر است، بیگمان خداوند خدایی یگانه است، پاکاکه اوست از اینکه او را فرزندی باشد، آنچه در آسمانها و زمین است او راست و خداوند (شما را) کارساز، بس؛ سوره نساء، آیه:۱۷۱.</ref> را دستآویز خویش قرار دادند. آنها مىخواستند براى مسئله تثلیث و الوهیت مسیح از آن سوء استفاده كنند و آیات دیگر را كه با صراحت تمام هر گونه شریک و شبیه را از خداوند نفى مىكند و یا به صراحت میگوید كه "عیسی كسی جز بنده خداوند نیست"، نادیده انگارند. بنا بر این، آیه فوق نازل شد و به آنها پاسخ قاطع داد<ref>ر. ک: معانی الأخبار، شیخ صدوق، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به حوزۀ علمیۀ قم، ۱۳۷۹ ﻫ. ش، ص ۲۳.</ref>.
| | # امر غامضی که باعث [[اشتباه]] و التباس میشود، مانند: {{متن قرآن|قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاء اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ}}<ref> گفتند: به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما چگونگی آن را روشن گرداند، که این گاو بر ما بازشناخته نیست و ما اگر خداوند بخواهد رهیاب خواهیم بود؛ سوره بقره، آیه: ۷۰.</ref> و [[آیه]] هفتم [[آل عمران]] نیز به این معناست. |
|
| |
|
| ۲. در روایات [[اهل بیت]]{{عم}} بر شناخت محكم و متشابه به عنوان یكی از لوازم فهم قرآن تأكید شده است. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است كه فرمودند: "هر كس كه كتاب خدا، ناسخ و منسوخ، خاص و عام و محكم و متشابه و عزائم و رخص<ref>مراد از عزائم واجباتی هستند كه خدای سبحان آنها را واجب كرده است و مراد از رخص واجباتی هستند كه به دلایلی از برخی مكلفین ساقط میشود.</ref> و... را از هم باز نشناسد، از عالمان به قرآن نيست"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" مَنْ لَمْ یَعْرِفْ كِتابَ اللهِ عزَّ وجلَّ الناسخَ مِن المَنسوخِ والخاصَّ مِنَ العامِّ والمُحكمَ مِنَ المُتشابهِ والرُخَصَ مِنَ العَزائمِ... فَلَیسَ بِعالِمٍ بالقرآنِ وَلا هو مِنْ أهْلِهِ "}}؛ بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، ج ۹۰، ص ۴.</ref>.
| | اما اِحکام در همه جا به معنای إتقان است. در [[سوره هود]] در مقابل تفصیل و در [[سوره آل عمران]] در مقابل تشابه به کار رفته است که با توجه به [[اختلاف]] موجود درباره واژه [[متشابه]]، با توجه به قاعده {{عربی| تُعرَفُ الأشیاءَ بأضدادِها}} در معنای آنها نیز تفاوت ایجاد میشود. از این رو اِحکام در [[سوره آل عمران]] به معنای صراحت در مدلول است، به طوری که میتواند [[مرجع]] رفع التباس و اشتباهی شود که ممکن است در مورد [[متشابهات]] پیش آید<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۶۴ - ۱۶۶.</ref>. |
|
| |
|
| ۳. در باره اینكه آیا راسخان در علم تأویل آیات متشابه را میدانند یا خیر، روایات مختلفی در نفی و اثبات از فریقین رسیده است<ref>ر. ک: طبری، تفسیر الطبری، ج ۵، ص ۲۲۲ ـ ۲۱۷؛ تفسیر نور الثقلین، عبد علی بن جمعة الحویزی، ج ۱، ص ۳۱۷ ـ ۳۱۳.</ref>. اما بیشتر روایات شیعه حكایت از این دارد كه [[پیامبر]]{{صل}} و اهل بیتش هم از راسخان در علم هستند و هم تأویل تمامی قرآن را، اعم از محكم و متشابه، میدانند.
| | == [[حکمت]] وجود [[متشابهات]] در [[قرآن]] == |
| | تصریح [[قرآن]] به وجود [[آیات]] [[متشابه]] از سویی و قابلیت داشتن این دسته از [[آیات]] برای سوء استفادۀ افراد [[منحرف]] و بیماردل برای ایجاد [[فتنه]] در بین [[مردم]] از سوی دیگر، اشکالاتی را پیش روی [[مفسران]] [[قرآن]] قرار داده است بدین صورت، با اینکه ادعا میشود [[قرآن]] قول فصل است؛ یعنی [[کلامی]] است که [[حق و باطل]] را از یکدیگر جدا میسازد، وجود [[متشابهات]] در آن خود عاملی برای آمیختگی [[حق و باطل]] است. از این رو، مذاهبِ [[حق و باطل]] همگی برای [[اثبات]] [[حقانیت]] خود به [[آیات قرآن]] [[تمسک]] میجویند. اگر همه [[آیات قرآن]] روشن و واضح بود، [[منحرفان]] و [[پیروان]] [[مذاهب]] [[باطل]] نمیتوانستند در زیر نقاب [[قرآن]] از موجودیت خود [[دفاع]] کنند<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۷۴ - ۱۷۵.</ref>. |
|
| |
|
| ۴. در برخی روایات، محكم و متشابه به ناسخ و منسوخ تفسیر شده است. همچنین در برخی دیگر از روایات، احكام حلال و حرام به عنوان محكمات قرآن معرفی شده است، دستهای دیگر از روایات هم موارد فوق را از باب ذكر مصادیق دانسته است؛ برای مثال در روایتی از [[ابن عباس]] آمده است:{{عربی|اندازه=150%|" المُحكَماتُ ناسِخُه وحَلالُهُ وَحَرامُهُ وَحُدُودُهُ وَفَرائِضُهُ وَمایُؤمِنُ بِهِ وَالمُتَشابِهاتُ مَنسُوخُهُ وَمُقَدَّمُهُ وَمُؤَخَّرُهُ وَأمثالُهُ وَأقسامُهُ وَمایُؤمِنُ بِهِ وَلایُعْمَلُ بِهِ"}}<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ابن ابی حاتم، صیدا، المكتبة العصریه، ج ۲، ص ۵۹۱.</ref>.
| | در پاسخ به این شبهه پاسخهای متعددی داده شده است مانند: |
| | # وجود [[متشابهات]] در [[قرآن]]، باعث میشود [[مسلمانان]] در به دست آوردن [[حق]] و جستجوی آن [[رنج]] بیشتری برده و در نتیجه [[اجر]] بیشتری به دست آورند. |
| | # اگر همه [[قرآن]] صریح و روشن بود، تنها بر [[مذهب]] [[حق]] قابل انطباق بود و این صراحت موجب میشد تا صاحبان سایر [[مذاهب]]، به [[دلیل]] تعصبی که نسبت به [[مذهب]] خود دارند، از [[قرآن]] متنفر شده و به آن توجه نکنند. اما وقتی [[قرآن]] مشتمل بر محکم و متشابه باشد، باعث میشود همه ارباب [[مذاهب]]، به [[طمع]] اینکه آن [[آیات]] را دلیلی بر [[تأیید]] [[مذهب]] خود بگیرند، در [[قرآن]] نظر افکنند و در آن غور و بررسی کنند. اما در این میان با [[تفسیر متشابهات]] به وسیله [[محکمات]] به بطلان [[مذهب]] خود پی برده و به [[مذهب]] [[حق]] روی آورند. |
| | # وقتی [[قرآن]] مشتمل بر [[آیات]] محکم و متشابه باشد، همگان به بهرهگیری از نیروی [[عقل]] خود برای [[فهم]] آن مجبور میشوند و بدین وسیله به تدریج از [[ظلمت]] [[تقلید]] در میآیند و به [[نور]] [[تفکر]] و [[استدلال]] میرسند. اما اگر همه [[قرآن]] محکم بود، کسی به استفاده از [[قوه]] [[عقل]] نیازی نداشت و در نتیجه افراد در [[جهل]] و [[تقلید]] باقی میماندند. |
| | # وجود [[متشابهات]] در [[قرآن]]، [[نیاز]] شدید [[مردم]] به [[پیشوایان الهی]] و [[پیامبر]] {{صل}} و اوصیای او را روشن میکند و سبب میشود [[مردم]] به [[حکم]] [[نیاز]] [[علمی]] به سراغ آنها بروند و [[رهبری]] آنها را در عمل به رسمیت بشناسند و بدین ترتیب از [[علوم]] دیگر و راهنماییهای مختلف آنان نیز استفاده کنند. |
| | # [[قرآن کریم]] مانند هر [[کلام]] دیگر باید مشتمل بر [[آیات]] [[متشابه]] باشد. همچنین باید تشابهی را که به [[حکم]] [[ضرورت]] در یک [[آیه]] هست، در دیگر [[آیات محکم]] برطرف شود<ref>ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۶۳.</ref> |
|
| |
|
| ۵. در روایاتی از فریقین، محكم به {{عربی|اندازه=150%|"ما یُعمَلُ بِهِ"}}؛ آنچه باید بدان عمل کرد و متشابه به {{عربی|اندازه=150%|"مایُؤمَنُ بِهِ"}}؛ آنچه باید بدان ایمان داشت، تعریف شده است كه از روایات دیگر استفاده میشود كه مراد از این دو، همان ناسخ و منسوخ است<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ابن ابی حاتم، صیدا، المكتبة العصریه، ج ۲، ص ۱۹۴.</ref>.
| | نتیجه آنکه فرض بسیاری از وجوهِ بیانشده و بلکه اصل طرح موضوع [[حکمت]] وجود [[متشابهات]] در [[قرآن]]، از آن روست که گویی محکم و متشابه تنها به [[قرآن]] اختصاص داشته و [[خداوند]] از روی عمد و برای اَغراضی خاص [[آیات]] [[متشابه]] را در میان [[آیات محکم]] تعبیه کرده است، در حالی که محکم و متشابه امری فراگیر در همه زبانها و بلکه از ویژگیهای زبان است و امری نیست که تنها به [[قرآن]] اختصاص داشته باشد. از این رو، [[ائمه اطهار]] {{عم}} تأکید کردهاند که [[کلام]] آنها نیز حاوی محکم و متشابه است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۷۶ - ۱۷۷.</ref>. |
|
| |
|
| ۶. از روایات استفاده میشود كه آیات متشابه قابلیت پذیرش بیش از یک معنا را دارند كه این معانی، برخی مخالف محكمات قرآن و برخی مؤیِّد و مصدِّق آنها است و كسی كه از نظر علمی توان عرضه متشابهات بر محكمات را داشته باشد، به طور قطع به مقصود آنها نيز پی خواهد برد<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۴ ﻫ، ص ۲۶۱.</ref>. اما كسی كه نتواند به درستی، آنها را بر محكمات عرضه كند و معنای درست آنها را دریابد، امر بر او مشتبه میشود. از این رو توصیه شده است كه در هر آیهای كه امر بر شما مشتبه میشود و معنای درست آن را نمیدانید، امر آن را به خداوند وانهید<ref>الدر المنثور، سیوطی، بیروت، دار المعرفه، ج ۲، ص ۶.</ref>.
| | == جستارهای وابسته == |
| | {{مدخل وابسته}} |
| | * [[آیه تأویل]] |
| | * [[راسخان در علم]] |
| | {{پایان مدخل وابسته}} |
|
| |
|
| ۷. به تصریح برخی روایات، محكم و متشابه چیزی نیست كه به آیات اختصاص داشته باشد، بلكه سخنان [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} نیز حاوی محكم و متشابه است كه برای فهم متشابهاتشان باید آنها را بر محكماتشان عرضه كرد<ref>ر. ک: عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۲۶۱؛ الخصال، شیخ صدوق، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به حوزۀ علمیۀ قم، ۱۴۰۳ ﻫ، ص ۲۵۶.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۶۶ - ۱۶۸.</ref>.
| | == منابع == |
| | {{منابع}} |
| | # [[پرونده:IM010488.jpg|22px]] [[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|'''آشنایی با علوم قرآنی''']] |
| | # [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']] |
| | {{پایان منابع}} |
|
| |
|
| ==تلاشهای متقدّمان در زمینه محكم و متشابه== | | == پانویس == |
| *تلاشهای پیشینیان در باره محكم و متشابه را میتوان در سه گروه از تحقیقات خلاصه كرد:
| | {{پانویس}} |
| #ثبت روایات تفسیری به دست آمده از [[پیامبر]]{{صل}}، [[اهل بیت]]{{عم}}، صحابه و تابعین؛
| |
| #قرار دادن بحث محکم و متشابه به عنوان فصل یا فصولی در ضمن كتب علوم قرآن؛
| |
| #تألیف كتب مستقل.
| |
| *حاصل تلاش پیشینیان در گروه نخست از تحقیقات را میتوان در كتب تفسیر مأثور [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، مانند: تفسیر عیاشی، تفسیر قمی، تفسیر فرات كوفی، تفسیر ابن ابیحاتم، تفسیر طبری، تفسیر ابنكثیر و تفسیر الدُّر المنثور یافت.
| |
| *در گروه دوم كتابهایی همچون البرهان في علوم القرآن از [[بدر الدین زركشی]] و الإتقان فی علوم القرآن از [[جلال الدین سیوطی]] قرار دارد.
| |
| *در گروه سوم، از قرن دوم هجری به بعد تألیفاتی مستقل در باره محكم و متشابه به رشته تحریر درآمده است، كه در اینجا به گزارش مهمترین آنها میپردازیم: در قرن دوم [[مقاتل بن سلیمان]] كتاب الآیات المتشابهات؛ و [[حمزة بن حبیب زیات كوفی]] كتاب متشابه القرآن را نوشتهاند. در قرون سوم و چهارم، [[محمد بن مستنیرِ نحوی]]، معروف به قطرب، كتاب الرد علی الملحدین فی متشابه القرآن؛ و [[جعفر بن حرب]]، از رهبران معتزله، كتاب متشابه القرآن؛ و [[احمد بن حنبل]] كتاب بیان ما ضلت به الزنادقه فی متشابه القرآن؛ و [[سعد بن عبدالله اشعری قمی]] كتابٌ فی محكم القرآن و متشابهه؛ و [[حسن بن موسی نوبختی]] كتاب التنزیه و ذكر متشابهات القرآن را نوشتهاند. در قرون پنجم و ششم تحقیقات زیر مشاهده میشود: متشابه القرآن از [[قاضی عبد الجبار]]، از رهبران معتزله، حقایق التأویل فی متشابه التنزیل<ref>این کتاب از سوی محمود فاضل یزدی مطلق، به فارسی ترجمه و در سال ۱۳۶۶ ﻫ. ش به همت مؤسسۀ چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی منتشر شده است.</ref> از [[شریف رضی]]، تفسیر الآیات المتشابه از [[سید مرتضی]]، تأویل المتشابهات فی الأخبار و الآیات از [[عبد القاهر بن طاهر بن محمد بغدادی]]، درّة التنزیل و غُرّة التأویل فی بیان الآیات المتشابهات از [[ابو عبدالله محمد بن عبدالله]]، معروف به [[خطیب اسكافی]]، حل متشابهات القرآن منسوب به [[راغب اصفهانی]]، متشابه القرآن و مختلفه از [[محمد بن علی بن شهر آشوب]]، مجالس فی المتشابه من الآیات القرآنیه از [[عبد الرحمن بن علی بن محمد جوزی]].
| |
| *در قرون هفتم و هشتم نیز مهمترين تحقیقات دانشمندان بدين شرح است:
| |
| #متشابهات القرآن از [[ابو البقاء العكبری]]؛
| |
| #هدایة المرتاب و غایة الحفاظ فی متشابه الكتاب از [[علی بن محمد سخاوی]]؛
| |
| #تتمة البیان لما اشكل من متشابه القرآن از [[ابو شامه]]؛
| |
| #رسالة الآیات البینات فی تفسیر بعض آیات المتشابهات القرآن الكریم از [[ابن النقیب]]؛
| |
| #ردّ معانی الآیات المتشابهات إلی معانی الآیات المحكمات از [[محیی الدین بن عربی]]؛
| |
| #ملاک التأویل القاطع لذوی الالحاد والتعطیل فی توجیه المتشابه من آی التنزیل از [[احمد بن ابراهیم غرناطی]]؛
| |
| #الاكلیل فی المتشابه والتأویل از [[تقی الدین أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیه حرّانی]]؛
| |
| #كشف المعنی فی متشابه المثانی از [[محمد بن ابراهیم بن سعدالله حمی شافعی]]، معروف به [[ابن جماعه]]؛
| |
| # تبیین المتشابه من كتاب الله المكرم و حدیث نبیه المعظم از [[محمد بن احمد]]، مشهور به [[ابن لبّان]] یا ازالة الشبهات عن الآیات والأحادیث المتشابهات (مخطوط) <ref>علوم قرآن و فهرست منابع، سید عبد الوهاب طالقانی، قم، دار القرآن الكریم، ۱۳۶۱ ﻫ. ش، ص ۳۹۱.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۶۸ - ۱۷۰.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==تلاشهای متأخران و معاصران در زمینه محكم و متشابه==
| | {{اسلام}} |
| *در میان متأخران، تحقیقات جدیدِ قابل توجهی به چشم نمیخورد. با این حال كتابهایی نظیر متشابهات القرآن از [[ملاصدرای شیرازی]]، الآیات المتشابهات از [[مرعی بن یوسف بن احمد مقدسی حنبلی]]، الآیات المحكمات فی دفع الشبهات از [[محمد حسین بن علی شهرستانی]]، اضواء علی المتشابهات القرآن از [[خلیل یاسین عاملی]] به دست ما رسیده است. اما در میان معاصران دیدگاههای [[علامه طباطبایی]] در باره محكم و متشابه، نقطه عطفی در این زمینه محسوب میشود. ایشان ضمن بیان و ردّ نظریات مختلف در باره محكم و متشابه، نظریه جدیدی را مطرح کرده است. *همچنین دیدگاه علامه در باره [[تأویل قرآن]]، دیدگاهی منحصر به فرد است. علاوه بر این، ایشان حكمتهایی را كه مفسران پیشین برای وجود متشابهات در قرآن آوردهاند، نقد کرده و تحلیلی زبانشناختی متناسب با نظریه خودشان در محكم و متشابه آوردهاند. آیت الله [[محمد هادی معرفت]] از دانشمندان معاصر [[شیعه]] نیز بر عمق تحقیقات در زمینه محكم و متشابه افزودهاند. او، كه میتوان گفت در این زمینه از دیدگاه [[علامه طباطبایی]] متأثر است، یک مجلد از مجموعه التمهید فی علوم القرآن "جلد سوم" را به محكم و متشابه و مباحث پیرامونی آن اختصاص داده است.
| | {{قرآن کریم}} |
| | |
| ==مسائل بحثبرانگیز==
| |
| *با همه پژوهشهایی كه متقدمان، متأخران و معاصران در باره محكم و متشابه انجام دادهاند، هنوز در باره برخی زوایای این موضوع پرسشهای جدی و اساسی وجود دارد که مهمترین این مسائل عبارتاند از:
| |
| #حكمت وجود متشابهات در قرآن؛ كه دیدگاههای پیشینیان با معاصران در باره این بحث به طور كامل متفاوت است.
| |
| #نسبی بودن محكم و متشابه؛ كه در صورت نسبی بودن، این سؤال مطرح میشود که آیا ممكن است برای کسی آیات قرآن متشابه باشد و برای دیگری نباشد؟
| |
| #مراد از [[تأویل قرآن]] چیست و مصداق عالمان به تأویل چه کسانی هستند؟
| |
| #آیا آیات متشابه قابل تفسیر هستند یا خیر؟ در صورت مثبت بودن جواب، تفسیر آنها با ارجاع به محکمات یا به بیان [[پیامبر]] و [[اهل بیت]]{{عم}} چگونه صورت میگیرد؟<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۷۰.</ref>.
| |
| | |
| ==حکمت وجود متشابهات در قرآن==
| |
| *تصریح قرآن به وجود آیات متشابه از سویی و قابلیت داشتن این دسته از آیات برای استفاده سوء افراد منحرف و بیماردل برای ایجاد فتنه در بین مردم از سوی دیگر، اشکالاتی را پیش روی مفسران قرآن قرار داده است که برخی از این اشکالات به شرح زیر است:
| |
| *با اینکه ادعا میشود قرآن قول فصل است؛ یعنی، کلامی است که حق و باطل را از یکدیگر جدا میسازد، وجود متشابهات در آن، خود عاملی برای آمیختگی حق و باطل است. از این رو، مذاهبِ حق و باطل همگی برای اثبات حقانیت خود به آیات قرآن تمسک میجویند. اگر همه آیات قرآن روشن و واضح بود و این متشابهات را نداشت، منحرفان و پیروان مذاهب باطل نمیتوانستند در زیر نقاب قرآن از موجودیت خود دفاع کنند. این مسئله به صورتهای دیگری نیز مطرح شده است؛ برای نمونه گفته شده است: با اینکه قرآن نور و روشنایی و سخن حق و آشکار است و برای هدایت عموم مردم آمده است، چرا برخی از آیات آن به گونهای متشابه و پیچیده است که موجب استفاده نادرست فتنهانگیزها میشود؟ همچنین گفته شده است: قرآن به مقتضای حکمت نازل شده است و مقتضای حکمت این است که کلام به گونهای القا شود که مراد واقعی از ظاهر آن به دست آید؛ بنا بر این، تشابه بر خلاف حکمت است؛ چرا که تشابه موجب التباس و اشتباه و در نتیجه گمراهی مخاطبان است و این امر از نظر عقلی قبیح است. حال چگونه میتوان وجود متشابهات را که زمینهساز این گمراهی هستند، مطابق حکمت دانست؟ از سوی دیگر مطابق سخن قرآن، آیات متشابه دستاویزی برای اهل باطل در گمراه کردن مردم است، پس آیا جایز است متکلم حکیم به گونهای سخن گوید که اهل باطل به آن تمسک کنند؟
| |
| *در گذشته، بیشتر مفسِّران و دانشمندان علوم قرآنی، با این پیشفرض که محکم بودن تمام قرآن امکانپذیر بوده است و گویی خداوند از روی عمد خواسته تا همه قرآن محکم نباشد، پرسشهایی مانند پرسشهای بالا را مطرح کرده و در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که حکمت یا حکمتهایی تشابه، شماری از آیات را به وجود آورده است. موارد زیر برخی از وجوهی است که در کتب تفسیر و علوم قرآنی در توجیه وجود متشابهات در قرآن ذکر شده است. لازم به ذکر است که اگرچه برخی از این وجوه، به تعبیر [[علامه طباطبایی]]، بسیار سخیف به نظر میآید، اما بیان آن برای آشنایی با سیر اندیشه اندیشمندان این حوزه، خالی از لطف نخواهد بود<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۷۴ - ۱۷۵.</ref>.
| |
| | |
| ==دیدگاههای مختلف پیرامون حکمت وجود متشابهات در قرآن==
| |
| #وجود متشابهات در قرآن، باعث میشود که مسلمانان در به دست آوردن حق و جست و جوی آن رنج بیشتری برده و در نتیجه اجر بیشتری به دست آورند.
| |
| #اگر همه قرآن صریح و روشن بود، تنها بر مذهب حق قابل انطباق بود و این صراحت موجب میشد تا صاحبان سایر مذاهب، به دلیل تعصبی که نسبت به مذهب خود دارند، از قرآن متنفر شده و به آن توجه نکنند. اما وقتی قرآن مشتمل بر محکم و متشابه باشد، باعث میشود که همه ارباب مذاهب، به طمع اینکه آن آیات را دلیلی بر تأیید مذهب خود بگیرند، در قرآن نظر افکنند و در آن غور و بررسی کنند. اما در این میان با [[تفسیر متشابهات]] به وسیله محکمات به بطلان مذهب خود پی برده و به مذهب حق روی آورند.
| |
| #وقتی قرآن مشتمل بر آیات محکم و متشابه باشد، همگان به بهرهگیری از نیروی عقل خود برای فهم آن مجبور میشوند و بدین وسیله به تدریج از ظلمت تقلید در میآیند و به نور تفکر و استدلال میرسند. اما اگر همه قرآن محکم بود، کسی به استفاده از قوه عقل نیازی نداشت و در نتیجه افراد در جهل و تقلید باقی میماندند.
| |
| #قرآن با داشتن آیات متشابه، باعث شده است که مسلمانان از راههای مختلفی به [[تأویل قرآن]] دست یابند و به همین منظور در فنون مختلف علمی از قبیل علم لغت، صرف، نحو و اصول فقه متخصص شوند<ref>التفسیر الکبیر، فخر رازی، لبنان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۴۲ ﻫ، چاپ چهارم، ج ۳، ص ۱۴۲.</ref>.
| |
| #وجود متشابهات در قرآن، نیاز شدید مردم به پیشوایان الهی و [[پیامبر]]{{صل}} و اوصیای او را روشن میکند و سبب میشود که مردم به حکم نیاز علمی به سراغ آنها بروند و رهبری آنها را در عمل به رسمیت بشناسند و بدین ترتیب از علوم دیگر و راهنماییهای مختلف آنان نیز استفاده کنند.
| |
| #مسئله آزمایش افراد و شناخته شدن فتنهانگیزان از مؤمنان راستین نیز فلسفه دیگری برای وجود متشابهات در قرآن است<ref>تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تهران، دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۷ ﻫ.ش، چاپ سیام، ج ۲، ص ۴۳۷.</ref>
| |
| #قرآن، مشتمل بر دعوت همه طوایف، از خواص و عوام است. از آنجا که طبایع عوام اغلب از درک حقیقت عاجز است، به طوری که اگر فردی از عوام، در ابتدای امر توصیفی از موجودی را که فاقد جسمانیت، مکان و جهت است، بشنود، آن موجود را انکار میکند و گرفتار تعطیل میشود؛ از این رو، بهتر آن است که عوام مردم با الفاظی مورد خطاب قرار گیرند که با برخی از مفاهیم وهمی و خیالیشان سازگار باشد، اما در کنار این آیات، آیات محکم، آشکارا بر آنچه حقیقت است، دلالت داشته باشد<ref>التفسیر الکبیر، فخر رازی، لبنان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۴۲ ﻫ، چاپ چهارم، ج ۳، ص ۱۴۲.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۷۶ - ۱۷۷.</ref>.
| |
| | |
| ==دیدگاه [[علامه طباطبایی]] در باره حکمت وجود متشابهات در قرآن==
| |
| *[[علامه طباطبایی]]، با وجود اینکه برخی از وجوه بالا را سست توصیف کرده است، اما اشتمال قرآن بر متشابهات را امری اجتنابناپذیر میداند. بیان علامه طباطبایی در ضرورت اشتمال قرآن بر محکم و متشابه را میتوان در چند گزاره به ترتیب زیر خلاصه کرد:
| |
| #فهم عامه بشر بیشتر با محسوسات سر و کار دارد، لذا نمیتواند مافوق محسوسات را به آسانی درک کند و مرغ فکر خود را تا بام طبیعت پرواز دهد.
| |
| #هر معنایی که به انسان القا شود، تنها و تنها از راه معلومات ذهنی او صورت میگیرد. حال اگر معلومات ذهنی او همه از جنس محسوسات باشد و ذهن او تنها با محسوسات مأنوس باشد، ما نیز باید مسائل معنوی خود را تنها از راه محسوسات به او القا کنیم. البته این القا نیز تنها به مقدار کشش فکری فرد در محسوسات امکانپذیر است. برای نمونه لذّت نکاح را برای کودکی که کشش فکریاش به این امر محسوس نرسیده است، به شیرینی عسل یا حلوا مثال میزنیم.
| |
| #هدایت دینی به یک یا دو طایفه اختصاص ندارد و باید تمامی مردم و همه طبقات از آن برخوردار شوند.
| |
| #وجود متشابهات، باعث میشود که بیانات [[قرآن کریم]] جنبه مَثل به خود بگیرد؛ به این معنا که، قرآن کریم معانی معروف و شناختهشده ذهن مردم را گرفته و معارفی را که برای آنان شناختهشده نیست، در قالب آن معانی در آورده است تا آن معارف را بفهمند؛ همانگونه که مردم اجناس خود را با سنگ، کیلو و مثقال میسنجند با اینکه همه میدانند که هیچ مناسبتی بین انگور و آهن نیست، چرا که انگور نه شکل آهن و نه حجم آن را دارد، ولی همینکه از نظر سنگینی مناسبتی بین آن دو هست، آن را با آهن میسنجند. پس میتوان گفت که بیانات قرآن، مثلهایی برای معارف حق الهی است و خدای تعالی برای اینکه آن معارف را بیان کند، آنها را تا سطح افکار عامه مردم تنزُّل داده است و چارهای هم جز این نیست، چون عامه مردم جز حسّیّات را درک نمیکنند. پس، باید این معانی را در قالب حسّیات و جسمانیات به آنها فهماند<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۶۰.</ref>.
| |
| #این جریان در تمامی معارف و ابحاث غیرمادی و غایب از حس هست و تنها به معارف قرآن اختصاص ندارد. معارف سایر کتب آسمانی، البته آن معارف عالی که دستخوش تحریف نشده است و همچنین مباحث الهی که در فلسفه عنوان میشود، نیز همین طور است<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۱، ص ۲۳.</ref>.
| |
| #چیزی که باقی میماند آن است که در اینگونه موارد، گوینده علاوه بر این، باید مطالبی را که در گفتارش مبهم و دقیق است با ایراد داستانهای متعدد و مثلهای بسیار و متنوع روشن سازد<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۶۳.</ref>
| |
| *بنا بر این، تا اینجا روشن شد که قرآن کریم هم مانند هر کلام دیگر باید مشتمل بر آیات متشابه باشد. همچنین باید تشابهی را که به حکم ضرورت در یک آیه هست، در دیگر آیات محکم برطرف کند<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۶۳.</ref>
| |
| *نتیجه آنکه فرض بسیاری از وجوهِ بیانشده و بلکه اصل طرح موضوع حکمت وجود متشابهات در قرآن، از آن روست که گویی محکم و متشابه تنها به قرآن اختصاص داشته و خداوند از روی عمد و برای اَغراضی خاص آیات متشابه را در میان آیات محکم تعبیه کرده است، در حالی که محکم و متشابه امری فراگیر در همه زبانها و بلکه از ویژگیهای زبان است و امری نیست که تنها به قرآن اختصاص داشته باشد. از این رو، [[ائمه اطهار]]{{عم}} تأکید کردهاند که کلام آنها نیز حاوی محکم و متشابه است.
| |
| *کاربرد واژهها و ترکیبها در همه زبانها، به ویژه در زبان متونی که در صدد بیان حقایق متعالی است، به گونهای است که در بسیاری از موارد، وقتی واژه یا ترکیبی جدا از کل متن و مقاصد اصلی گوینده در نظر گرفته میشود، تاب تحمل بیش از یک معنا را دارد، ولی با توجه به کل متن و گزارههای روشن و اصول مسلم حاکم بر متن نمیتوان برخی از آن معانی را به پدیدآورنده متن نسبت داد. بنا بر این، قرآن هم از این موضوع فراگیر در زبان مستثنی نیست. شاهد این سخن که محکم و متشابه در هر کلامی امری عادی است و تنها به قرآن اختصاص ندارد، آن است که قرآن، در سوره آل عمران، که یک سوره مدنی است، به تذکر این نکته پرداخته است، در حالی که هنگام نزول این سوره بیش از پانزده سال از آغاز نزول قرآن میگذشت. این امر نشان میدهد که این تذکر نیز یک امر ارشادی است و اگر هم تذکری داده نمیشد، توجیهی برای تمسک به متشابهات، بدون توجه به محکمات، وجود نداشت<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۷۶ - ۱۷۷ێ.</ref>.
| |
| | |
| ==نسبی بودن محکم و متشابه==
| |
| *یکی از پرسشهای مهم در بحث محکم و متشابه این است که آیا اِحکام و تشابه در قرآن امری نسبی است یا مطلق؟ این سؤال را میتوان با توجه به معنای نسبیّت، به صورت چند سؤال فرعی نیز مطرح ساخت. اگر نسبیّت را با توجه به افراد بسنجیم، این سؤال پیش میآید که آیا ممکن است آیهای برای فردی متشابه و برای فردی دیگر محکم باشد؟ همچنین آیا ممکن است همه آیات قرآن برای کسی متشابه باشد؟ اما اگر نسبیّت را با توجه به جهات موضوعی بسنجیم، سؤال این خواهد بود که آیا ممکن است آیهای نسبت به جهتی محکم و نسبت به جهتی دیگر متشابه باشد؟ در این صورت آیا ممکن است آیاتی از قرآن از هر جهت متشابه باشند؟
| |
| *ظاهر آیه هفتم سوره آل عمران<ref>{{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}﴾}}؛ اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد؛ سوره آل عمران، آیه:۷.</ref> این است که برخی از آیات قرآن محکماند و از آنها به [[ام الکتاب]] تعبیر شده است. در برابر آنها آیاتی نیز متشابه هستند. مطابق ظاهر این آیه، اِحکام و تشابه صفت آیات است و افراد در پدید آوردن آن دخالتی ندارند؛ بنا بر این، امکان ندارد که همه چیز وابسته به افراد باشد به طوری که آنچه در نظر برخی محکم است در نظر برخی دیگر متشابه باشد و بالعکس؛ چرا که در این صورت در [[ام الکتاب]] قرآن تغییر پیش میآید، در حالی که ظاهر آیه آن است که در قرآن آیاتی ثابت با عنوان [[ام الکتاب]] وجود دارد که میتواند روشنگر راه هر کسی باشد که به دو راهی تردید در متشابهات رسیده است. بنا بر این، اگر نسبیّتی هم وجود دارد، تنها در طرف متشابهات است؛ به این معنا که محکم و متشابه باید ملاک یا ملاکهای کاملاً مشخصی داشته باشند که بر اساس آن، آیات ذاتاً در دسته محکمات یا متشابهات قرار گیرند، آن گاه متشابهات با ارجاع به محکمات به آیاتِ محکم تبدیل شوند و تا زمانی که کسی نتوانسته معنای درست آنها را در یابد، جزء متشابهات باقی بمانند. از این رو، بهتر است به جای نسبیّت محکم و متشابه، تعبیر ذاتی و عَرَضی را به کار ببریم؛ یعنی آیات قرآن، به طور ذاتی، یا محکم هستند و یا متشابه، و این اِحکام و تشابه به افراد وابسته نیست. اما این امکان وجود دارد که آیات متشابه در پرتو محکمات به آیاتی محکم تبدیل شوند که در این صورت آیهای که به طور ذاتی متشابه بوده است، از نظر عَرَضی محکم خواهد شد. [[علامه طباطبایی]] در این باره میگوید: معنای مراد از آیات متشابه پس از ارجاع به آیات محکم معین شده و به آیات محکم تبدیل میشوند. بنا بر این، آیات محکم به خودی خود محکماند و آیات متشابه به واسطه آیات محکم، محکم میشوند<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۲۱.</ref>.
| |
| *از این سخن استفاده میشود که آیاتی از [[قرآن]] فینفسه محکماند و آیاتی دیگر فینفسه متشابهاند و در اصلِ اِحکام و تشابه نسبیّتی در کار نیست. اما این نکته که در برخی از اخبار [[اهل بیت]]{{عم}} آمده است که متشابه آن است که بر جاهلش متشابه است<ref>ر.ک: تفسیر العیاشی، محمد بن مسعود عیاشی، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبة العلمیة الإسلامیه، بیتا، ج ۱، ص ۱۶۲؛ بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۶۶، ص ۱۹۳؛ همان، ج ۸۹، ص ۳۸۲؛ میزان الحکمه، محمد محمدی ریشهری، قم، دار الحدیث، ۱۴۱۶ ﻫ، ج ۳، ح ۲۵۳۴.</ref>، بدان معنا نیست که جاهل صفت تشابه را برای برخی آیات به وجود میآورد، بلکه تشابه از خصوصیات معانی برخی آیات است، اما این خصوصیت تا زمانی که علم به محکمی که رفع تشابه کند پیدا نشده است، همچنان برای افراد باقی میماند. ناگفته نماند برخی معتقدند که آیات متشابه با ارجاع به محکمات نه تنها محکم نمیشود، بلکه ظهور هم پیدا نمیکند <ref>ر.ک: نگاهی به علوم قرآنی، محمد باقر ملکی میانجی، ترجمۀ علینقی خدایاری، قم، نشر خرم، ۱۳۷۷ ﻫ.ش، ص ۸۴.</ref>
| |
| *اما نسبیّت اِحکام و تشابه در رابطه با جهات، امری پذیرفتنی است؛ چرا که یک آیه میتواند مدلولهای متفاوتی داشته باشد که برخی از آنها صفت اِحکام و برخی صفت تشابه داشته باشند. راغب اصفهانی در مفردات گفته است که آیات محکم و متشابه به طور کلی به سه دسته تقسیم میشود:
| |
| #آیاتی که به طور مطلق محکماند؛
| |
| #آیاتی که به طور مطلق متشابهاند؛
| |
| #آیاتی که از جهتی محکم و از جهت دیگر متشابهاند<ref>المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۴ ﻫ، ص ۲۵۴.</ref>.
| |
| *[[علامه طباطبایی]] نیز میگوید: اِحکام و تشابه اوصافی هستند که نسبت به جهات، مختلف هستند؛ به این معنا که ممکن است آیهای از جهتی محکم و از جهتی دیگر متشابه باشد. پس، از آن جهت که محکم است، میتواند به رفع تشابه آیهای دیگر بپردازد؛ و از آن جهت که متشابه است، برای رفع تشابه و تعیین معنای مرادش به آیه محکم دیگری نیازمند است<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۶۴.</ref>.
| |
| *اما [[راغب اصفهانی]] بر خلاف [[علامه طباطبایی]] میگوید: در [[قرآن]] نمونهای نداریم که از هر جهت متشابه باشد، ولی مانعی ندارد که آیهای از هر جهت محکم باشد<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۶۴.</ref>.
| |
| *شاید دلیل سخن [[علامه طباطبایی]] این باشد که کلامی که از هر جهت متشابه باشد و هیچ گونه معنای قطعی نداشته باشد، از متکلِّم حکیم صادر نمیشود<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۷۷ - ۱۷۹.</ref>.
| |
| | |
| ==[[تفسیر متشابهات]]==
| |
| | |
| | |
| ==[[تأویل قرآن]]==
| |
| | |
| ==منابع==
| |
| *[[پرونده:13790.jpg|22px]] [[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|'''آشنایی با علوم قرآنی''']]؛
| |
| ==پانویس==
| |
| {{یادآوری پانویس}}
| |
| {{پانویس2}}
| |
|
| |
|
| [[رده:مدخلهای درجه دو دانشنامه]] | | [[رده:مدخلهای درجه دو دانشنامه]] |
| [[رده:نبوت]]
| |
| [[رده:رسالت]]
| |
| [[رده:علوم قرآنی]] | | [[رده:علوم قرآنی]] |
| [[رده:محکم و متشابه]]
| |