زید بن علی بن الحسین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== [[شخصیت]] [[زید]] == | == [[شخصیت]] [[زید]] == | ||
[[زید]] [[فرزند]] [[امام سجاد]] {{ع}} و شیعۀ [[امامیه]] و از حیث [[علم]]، [[زهد]]، [[ورع]]، [[شجاعت]] و [[دیانت]] از بزرگان [[اهل بیت]] {{ع}} و از شاگردان و راویان حدیث پدر و برادرش [[امام باقر]] {{ع}} بوده است و در [[کمالات]] [[علمی]] و [[معنوی]]، [[ائمه]] {{ع}} را بر خود [[برتر]] میدانست. [[زید]] [[خلفای اموی]] را بر [[حق]] نمیدانست بنابراین پس از [[شهادت امام حسین]] {{ع}} علیه آنان [[قیام]] کرد و به طرف [[کوفه]] رفته و به [[همراهی]] چهار هزار نفر با [[حاکم]] [[عراق]] ([[یوسف بن عمر]]) به [[جنگ]] برخاست، کار [[زید]] در [[کوفه]] ده ماه طول کشید تا اینکه در سال ۱۲۲ه.ق به [[دستور]] [[هشام بن عبد الملک]] [[اموی]] به دار آویخته شد. سرش را به [[دمشق]] نزد هشام و از آنجا به [[مدینه]] بردند. [[قیام]] [[زید]] هیچگاه در جهت کنار گذاشتن [[امامان معصوم]] {{ع}} و [[غصب خلافت]] ایشان نبوده و پیدایش فرقهای به نام زیدیه از سر [[غلو]] و [[افراط]] دربارۀ وی بوده است؛ همانگونه که چنین گرایشهایی دربارۀ [[امام علی بن ابیطالب]] {{ع}}، [[محمد حنفیه]] و [[اسماعیل بن جعفر]] نیز دیده میشود<ref>ر. ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۱۰۴ـ ۱۰۵؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۰۲.</ref>. | [[زید]] [[فرزند]] [[امام سجاد]] {{ع}} و شیعۀ [[امامیه]] و از حیث [[علم]]، [[زهد]]، [[ورع]]، [[شجاعت]] و [[دیانت]] از بزرگان [[اهل بیت]] {{ع}} و از شاگردان و راویان حدیث پدر و برادرش [[امام باقر]] {{ع}} بوده است و در [[کمالات]] [[علمی]] و [[معنوی]]، [[ائمه]] {{ع}} را بر خود [[برتر]] میدانست. [[زید]] [[خلفای اموی]] را بر [[حق]] نمیدانست بنابراین پس از [[شهادت امام حسین]] {{ع}} علیه آنان [[قیام]] کرد و به طرف [[کوفه]] رفته و به [[همراهی]] چهار هزار نفر با [[حاکم]] [[عراق]] ([[یوسف بن عمر]]) به [[جنگ]] برخاست، کار [[زید]] در [[کوفه]] ده ماه طول کشید تا اینکه در سال ۱۲۲ه.ق به [[دستور]] [[هشام بن عبد الملک]] [[اموی]] به دار آویخته شد. سرش را به [[دمشق]] نزد هشام و از آنجا به [[مدینه]] بردند. [[قیام]] [[زید]] هیچگاه در جهت کنار گذاشتن [[امامان معصوم]] {{ع}} و [[غصب خلافت]] ایشان نبوده و پیدایش فرقهای به نام زیدیه از سر [[غلو]] و [[افراط]] دربارۀ وی بوده است؛ همانگونه که چنین گرایشهایی دربارۀ [[امام علی بن ابیطالب]] {{ع}}، [[محمد حنفیه]] و [[اسماعیل بن جعفر]] نیز دیده میشود<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۱۰۴ـ ۱۰۵؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۰۲.</ref>. | ||
[[دلیل]] [[شبهه]] دربارۀ [[شخصیت]] [[زید]]، روایاتی است که از [[ائمه]] {{ع}} در [[مذمت]] و منقبت [[زید]] و [[نکوهش]] [[قیام]] او [[نقل]] شده است و حال آنکه این [[روایات]] نه از نظر [[سند]] قابل اعتمادند و نه از نظر کمیت و تعداد با [[روایات]] [[مدح]] و ستایشی که از [[زید]] شده است، [[برابری]] میکنند از این جهت محققان، [[روایات]] [[ذم]] را مردود دانستهاند و بیشتر روایاتی که از [[ائمه]] دربارۀ [[زید]] [[نقل]] شده [[تأیید]] و [[تکریم]] اوست از جمله: [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: «خدایا! پشت مرا به [[زید]] محکم فرما»<ref>{{متن حدیث|اللهم اشدُدْ ارزی بزید}}؛ [[عبدالحسین امینی|امینی، عبدالحسین]]، الغدیر، ج۳، ص۷۰.</ref> آن حضرت با مشاهدۀ [[زید]]، آیۀ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! به دادگری بپاخیزید و برای خداوند گواهی دهید» سوره نساء، آیه 135.</ref> را [[تلاوت]] میکردند و میفرمودند: «ای [[زید]]! تو نمونۀ عمل به این [[آیه]] هستی»<ref>[[عبدالحسین امینی|امینی، عبدالحسین]]، الغدیر، ج ۳، ص ۱۷۰.</ref>؛ [[امام رضا]] {{ع}} او را دانشمند آلمحمد معرفی میکند<ref>{{متن حدیث|اِنّه کانَ مِنْ علماءِ آل محمد {{صل}}}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، باب ۲۵، ص۲۴۸.</ref>؛ [[امام باقر]] {{ع}} نیز او را بزرگ [[خاندان]] آلرسول میداند<ref>{{متن حدیث|هَذَا سَیِّدٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص۳۳۵، ح ۱۱.</ref>؛ [[امام صادق]] {{ع}} پس از [[شهادت]] [[زید]] فرمودند: «[[خدا]] او را [[رحمت]] کند او مؤمنی [[دانا]] و [[دانایی]] [[راستگو]] بود اگر [[پیروز]] میشد به [[عهد]] خود [[وفا]] میکرد و اگر [[قدرت]] را به دست میگرفت میدانست آن را چگونه بهکار ببندد<ref>طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفه الرجال (رجال کشی)، ص ۵۰۵.</ref> کسی که بر او [[گریه]] کند با او در [[بهشت]] خواهد بود و کسی که او را [[سرزنش]] نماید، شریک [[خون]] او خواهد بود»<ref>{{متن حدیث|أَمَّا الْبَاکِی فَمَعَهُ فِی الْجَنَّةِ وَ أَمَّا الشَّامِتُ فَشَرِیکٌ فِی دَمِه}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۴۶، ص۱۹۳.</ref>.<ref>ر. ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[درآمدی بر علم کلام (کتاب)|درآمدی بر علم کلام]]، ص۲۰۲؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۰۲؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۵۴ ـ ۲۵۵.</ref> | [[دلیل]] [[شبهه]] دربارۀ [[شخصیت]] [[زید]]، روایاتی است که از [[ائمه]] {{ع}} در [[مذمت]] و منقبت [[زید]] و [[نکوهش]] [[قیام]] او [[نقل]] شده است و حال آنکه این [[روایات]] نه از نظر [[سند]] قابل اعتمادند و نه از نظر کمیت و تعداد با [[روایات]] [[مدح]] و ستایشی که از [[زید]] شده است، [[برابری]] میکنند از این جهت محققان، [[روایات]] [[ذم]] را مردود دانستهاند و بیشتر روایاتی که از [[ائمه]] دربارۀ [[زید]] [[نقل]] شده [[تأیید]] و [[تکریم]] اوست از جمله: [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: «خدایا! پشت مرا به [[زید]] محکم فرما»<ref>{{متن حدیث|اللهم اشدُدْ ارزی بزید}}؛ [[عبدالحسین امینی|امینی، عبدالحسین]]، الغدیر، ج۳، ص۷۰.</ref> آن حضرت با مشاهدۀ [[زید]]، آیۀ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! به دادگری بپاخیزید و برای خداوند گواهی دهید» سوره نساء، آیه 135.</ref> را [[تلاوت]] میکردند و میفرمودند: «ای [[زید]]! تو نمونۀ عمل به این [[آیه]] هستی»<ref>[[عبدالحسین امینی|امینی، عبدالحسین]]، الغدیر، ج ۳، ص ۱۷۰.</ref>؛ [[امام رضا]] {{ع}} او را دانشمند آلمحمد معرفی میکند<ref>{{متن حدیث|اِنّه کانَ مِنْ علماءِ آل محمد {{صل}}}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، باب ۲۵، ص۲۴۸.</ref>؛ [[امام باقر]] {{ع}} نیز او را بزرگ [[خاندان]] آلرسول میداند<ref>{{متن حدیث|هَذَا سَیِّدٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص۳۳۵، ح ۱۱.</ref>؛ [[امام صادق]] {{ع}} پس از [[شهادت]] [[زید]] فرمودند: «[[خدا]] او را [[رحمت]] کند او مؤمنی [[دانا]] و [[دانایی]] [[راستگو]] بود اگر [[پیروز]] میشد به [[عهد]] خود [[وفا]] میکرد و اگر [[قدرت]] را به دست میگرفت میدانست آن را چگونه بهکار ببندد<ref>طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفه الرجال (رجال کشی)، ص ۵۰۵.</ref> کسی که بر او [[گریه]] کند با او در [[بهشت]] خواهد بود و کسی که او را [[سرزنش]] نماید، شریک [[خون]] او خواهد بود»<ref>{{متن حدیث|أَمَّا الْبَاکِی فَمَعَهُ فِی الْجَنَّةِ وَ أَمَّا الشَّامِتُ فَشَرِیکٌ فِی دَمِه}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۴۶، ص۱۹۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[درآمدی بر علم کلام (کتاب)|درآمدی بر علم کلام]]، ص۲۰۲؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۰۲؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۵۴ ـ ۲۵۵.</ref> | ||
== قیام زید == | == قیام زید == | ||
{{اصلی|قیام زید}} | {{اصلی|قیام زید}} | ||
[[قیام]] زید بن علی بن الحسین {{ع}} از جهات مختلف اهمیت دارد. یکی از مهمترین آنها ایجاد فرقهای جدید در جمع [[شیعیان]] است. این قیام باعث شد در میان [[فرزندان]] [[معصومان]] در مورد [[امامت]] [[اختلاف]] شدیدی رخ دهد و نظر جدیدی پدید آید و [[امام]] کسی معرفی شود که با [[شمشیر]] قیام کند و از [[نسل فاطمه]] باشد؛ البته تفاوتی ندارد که از فرزندان [[حسن]] یا [[حسین]] {{ع}} باشد<ref>ابوالفتح محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۲، ص۱۵۴.</ref>. قیام زید بعد از [[نهضت حسینی]] سرآغاز قیامهای متعدد و باعث یک انشعاب جدی و جدیدی در میان شیعیان شد که نهتنها طرفداران آن بیرون از [[خانواده]] معصومان نبودند، بلکه اعضای اصلی آن جمعی از فرزندان و [[نوادگان]] معصومان بودند. | [[قیام]] زید بن علی بن الحسین {{ع}} از جهات مختلف اهمیت دارد. یکی از مهمترین آنها ایجاد فرقهای جدید در جمع [[شیعیان]] است. این قیام باعث شد در میان [[فرزندان]] [[معصومان]] در مورد [[امامت]] [[اختلاف]] شدیدی رخ دهد و نظر جدیدی پدید آید و [[امام]] کسی معرفی شود که با [[شمشیر]] قیام کند و از [[نسل فاطمه]] باشد؛ البته تفاوتی ندارد که از فرزندان [[حسن]] یا [[حسین]] {{ع}} باشد<ref>ابوالفتح محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۲، ص۱۵۴.</ref>. قیام زید بعد از [[نهضت حسینی]] سرآغاز قیامهای متعدد و باعث یک انشعاب جدی و جدیدی در میان شیعیان شد که نهتنها طرفداران آن بیرون از [[خانواده]] معصومان نبودند، بلکه اعضای اصلی آن جمعی از فرزندان و [[نوادگان]] معصومان بودند. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۱: | ||
[[رده:امام سجاد]] | [[رده:امام سجاد]] | ||
[[رده:اعلام]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۵
زید فرزند امام سجاد (ع) و شیعۀ امامیه، دارای علم، زهد، ورع، شجاعت و دیانت، از بزرگان اهل بیت (ع) بوده است. زید خلفای اموی را بر حق نمیدانست، بنابراین پس از شهادت امام حسین (ع) برعلیه آنان قیام کرد، اما به شکست انجامید. این قیام موجب ایجاد فرقههای جدید در جمع شیعیان شد مانند: جارودیه؛ سلیمانیه؛ بُتریه و عجلیه.
شخصیت زید
زید فرزند امام سجاد (ع) و شیعۀ امامیه و از حیث علم، زهد، ورع، شجاعت و دیانت از بزرگان اهل بیت (ع) و از شاگردان و راویان حدیث پدر و برادرش امام باقر (ع) بوده است و در کمالات علمی و معنوی، ائمه (ع) را بر خود برتر میدانست. زید خلفای اموی را بر حق نمیدانست بنابراین پس از شهادت امام حسین (ع) علیه آنان قیام کرد و به طرف کوفه رفته و به همراهی چهار هزار نفر با حاکم عراق (یوسف بن عمر) به جنگ برخاست، کار زید در کوفه ده ماه طول کشید تا اینکه در سال ۱۲۲ه.ق به دستور هشام بن عبد الملک اموی به دار آویخته شد. سرش را به دمشق نزد هشام و از آنجا به مدینه بردند. قیام زید هیچگاه در جهت کنار گذاشتن امامان معصوم (ع) و غصب خلافت ایشان نبوده و پیدایش فرقهای به نام زیدیه از سر غلو و افراط دربارۀ وی بوده است؛ همانگونه که چنین گرایشهایی دربارۀ امام علی بن ابیطالب (ع)، محمد حنفیه و اسماعیل بن جعفر نیز دیده میشود[۱].
دلیل شبهه دربارۀ شخصیت زید، روایاتی است که از ائمه (ع) در مذمت و منقبت زید و نکوهش قیام او نقل شده است و حال آنکه این روایات نه از نظر سند قابل اعتمادند و نه از نظر کمیت و تعداد با روایات مدح و ستایشی که از زید شده است، برابری میکنند از این جهت محققان، روایات ذم را مردود دانستهاند و بیشتر روایاتی که از ائمه دربارۀ زید نقل شده تأیید و تکریم اوست از جمله: امام باقر (ع) فرمودند: «خدایا! پشت مرا به زید محکم فرما»[۲] آن حضرت با مشاهدۀ زید، آیۀ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ﴾[۳] را تلاوت میکردند و میفرمودند: «ای زید! تو نمونۀ عمل به این آیه هستی»[۴]؛ امام رضا (ع) او را دانشمند آلمحمد معرفی میکند[۵]؛ امام باقر (ع) نیز او را بزرگ خاندان آلرسول میداند[۶]؛ امام صادق (ع) پس از شهادت زید فرمودند: «خدا او را رحمت کند او مؤمنی دانا و دانایی راستگو بود اگر پیروز میشد به عهد خود وفا میکرد و اگر قدرت را به دست میگرفت میدانست آن را چگونه بهکار ببندد[۷] کسی که بر او گریه کند با او در بهشت خواهد بود و کسی که او را سرزنش نماید، شریک خون او خواهد بود»[۸].[۹]
قیام زید
قیام زید بن علی بن الحسین (ع) از جهات مختلف اهمیت دارد. یکی از مهمترین آنها ایجاد فرقهای جدید در جمع شیعیان است. این قیام باعث شد در میان فرزندان معصومان در مورد امامت اختلاف شدیدی رخ دهد و نظر جدیدی پدید آید و امام کسی معرفی شود که با شمشیر قیام کند و از نسل فاطمه باشد؛ البته تفاوتی ندارد که از فرزندان حسن یا حسین (ع) باشد[۱۰]. قیام زید بعد از نهضت حسینی سرآغاز قیامهای متعدد و باعث یک انشعاب جدی و جدیدی در میان شیعیان شد که نهتنها طرفداران آن بیرون از خانواده معصومان نبودند، بلکه اعضای اصلی آن جمعی از فرزندان و نوادگان معصومان بودند.
درباره علت قیام زید نکاتی را مطرح کردهاند که مهمترین آنها مبارزه با ستم و احساس وظیفه برای امر به معروف و نهی از منکر بوده است.
زید در سال ۱۲۲ هجری قیام کرد منتها با خیانت بیعت کنندگان به شکست انجامید و زید بن علی به شهادت رسید. از علل شکست این قیام میتوان چند شاخه بودن یاران و نقش بنیعباس را در آن برشمرد.
قیام زید باعث شد تفکر جدیدی رخ نماید. زیدیه امر به معروف و نهی از منکر را جزء اصول دین دانستند؛ و از این گروه، چهار فرقه ایجاد شد:
- جارودیه: ابوالجارود زیاد بن منذر[۱۱] فرمانده سمت راست زید بود که در جنگ شرکت داشت[۱۲]. گروه زیدیه جارودیه به وی منسوب است. ابوالجارود مخالف امام صادق (ع) بود و امامت حضرت را نپذیرفت[۱۳] و امام صادق (ع) در روایتی او و کثیرالنواء و سالم بن ابیحفصه را کذّاب معرفی کرده و آنان را لعن نموده است[۱۴].
- سلیمانیه: دومین گروه از زیدیه سلیمانیه است[۱۵]. آنان پیروان سلیمان بن جریر بودند[۱۶]. آنها شورا را پذیرفتهاند و خلافت شیخین را قبول دارند[۱۷].
- بُتریه: گروه زیدیه بُتریه به کثیرالنواء و جمعی دیگر از جمله حسن بن صالح بن حی[۱۸] منسوب است[۱۹]. این گروه اعتقاد داشتند علی (ع) افضل است، ولی بیعت با ابوبکر و عمر را هم اشتباه نمیدانستند[۲۰].
- عجلیه: عجلیه نیز از گروهای زیدیه هستند[۲۱]. آنان طرفداران هارون بن سعید عجلی هستند. به تعبیر نوبختی این گروه و بتریه جزء ضعفای زیدیه هستند[۲۲]. عجلی جزء طرفداران عبدالله بن حسن و پسرش محمد بن عبدالله بود. او بهشدت مخالف امام صادق (ع) بود. وی در اشعاری مفصل، به تحقیر شیعه و امام صادق (ع) میپردازد[۲۳].
میتوان گفت سرزنش زیدیه در روایات ما به معنای تقبیح خود زید نیست؛ زیرا در اکثر روایات از او و عملکردش به نیکی یاد شده است؛ بلکه منظور طرفداران متعصب او هستند که مخالف معصومان بودند؛ از جمله گروه عجلیه و کثیرالنواء[۲۴].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۱۰۴ـ ۱۰۵؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۲.
- ↑ «اللهم اشدُدْ ارزی بزید»؛ امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۳، ص۷۰.
- ↑ «ای مؤمنان! به دادگری بپاخیزید و برای خداوند گواهی دهید» سوره نساء، آیه 135.
- ↑ امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج ۳، ص ۱۷۰.
- ↑ «اِنّه کانَ مِنْ علماءِ آل محمد (ص)»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، باب ۲۵، ص۲۴۸.
- ↑ «هَذَا سَیِّدٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص۳۳۵، ح ۱۱.
- ↑ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفه الرجال (رجال کشی)، ص ۵۰۵.
- ↑ «أَمَّا الْبَاکِی فَمَعَهُ فِی الْجَنَّةِ وَ أَمَّا الشَّامِتُ فَشَرِیکٌ فِی دَمِه»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۴۶، ص۱۹۳.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، درآمدی بر علم کلام، ص۲۰۲؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۲؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۵۴ ـ ۲۵۵.
- ↑ ابوالفتح محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۲، ص۱۵۴.
- ↑ حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعه، ص۲۱.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۱۳۳.
- ↑ شیخ طوسی، إختیار معرفة الرجال، ص۲۳۰.
- ↑ شیخ طوسی، إختیار معرفة الرجال، ص۲۳۰.
- ↑ علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الإسلامیین و اختلاف المصلین، ص۶۸.
- ↑ او بداء و تقیه را از ساختههای شیعه دانست و باعث شد جمع زیادی از پیروان امام باقر (ع) امامت امام صادق (ع) را نپذیرند (حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعه، ص۶۴).
- ↑ علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الإسلامیین و اختلاف المصلین، ص۶۸.
- ↑ برخی حسن بن صالح را بنیانگذار بتریه دانستهاند. وی داماد عیسی بن زید بن علی بن الحسین بود (نشوان بن سعید حمیری، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، ج۱، ص۴۱۷).
- ↑ شیخ طوسی، إختیار معرفة الرجال، ص۲۳۳؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۵۴۴.
- ↑ علی بن عیسی اشعری، مقالات الإسلامیین، ص۶۷.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۰۹، ح۲۵۳. خبری از مردی عجلی نقل شده است.
- ↑ حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعه، ص۵۷.
- ↑ ابنقتیبه، عیون الأخبار، ج۱، ص۱۹۳؛ همو، تأویل مختلف الحدیث، ص۷۰؛ عبدالقاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۴۰.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص۲۱۴ ـ ۲۶۲.