گریه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'کف' به 'کف')
 
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = عزاداری | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[گریه در کلام اسلامی]] - [[گریه در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{امامت}}
{{سوگواری امام حسین}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[بنی در حدیث]] | [[بنی در تاریخ اسلامی]] | [[بنی در معارف و سیره حسینی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام حسین (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
"چشم گریان، چشمۀ [[فیض]] خداست". [[گریستن]] بر [[ابا عبدالله]] الحسین{{ع}} [[ثواب]] بسیار دارد<ref>احادیث ثواب و آثار گریه بر امام حسین{{ع}} را از جمله در بحار الأنوار، ج۴۴، ص۲۷۹ تا ۲۹۶ مطالعه کنید.</ref>. [[فرشتگان]]، [[پیامبران]]، [[زمین]] و [[آسمان]]، حیوانات صحرا و دریا هم بر [[عزای حسین]]{{ع}} گریسته‌اند<ref>سفینة البحار، ج۱، ص۹۷؛ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۲۲۰ به بعد.</ref>. [[اشک]] ریختن، نشانۀ [[پیوند قلبی]] با [[اهل بیت]] و [[سید]] الشهداست. [[اشک]]، [[دل]] را [[سیراب]] می‌کند، [[عطش]] [[روح]] را بر طرف می‌سازد و حاصل محبّتی است که نسبت به [[اهل بیت]] حاصل می‌شود. [[همدلی]] و هماهنگی [[روحی]] با [[ائمّه]]، ایجاب می‌کند که در [[شادی]] آنان شاد و در غمشان محزون باشیم. این نشان [[شیعه]] است که {{متن حدیث|يَفْرَحُونَ بِفَرَحِنَا وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا...}}<ref>میزان الحکمه، ج۵، ص۲۳۳.</ref>. [[قلبی]] که مهر [[حسین]]{{ع}} را داشته باشد، بی‌شک به یاد [[مظلومیّت]] و [[شهادت]] او می‌گرید. [[اشک]]، [[زبان]] [[دل]] و [[شاهد]] [[عشق]] است.
«گریه» واکنش [[عاطفی]] در مواجهه با [[مصیبت]] و از شاخصه‌های فرهنگ شیعی است. [[اشک]] و گریه یا «بکا» یا «دمع»، نشانه رقت [[قلبی]] و [[رفتاری]] طبیعی است که [[انسان]]، به طور ارادی یا غیرارادی، در موقعیت‌های خاص هیجانی و عاطفی (تأثر، [[ترس]]، فقدان، [[محبت]] و...) بروز می‌دهد. یکی از مهم‌ترین موقعیت‌هایی که معمولاً فرد را به [[گریستن]] وامی‌دارد، فقدان [[نزدیکان]] یا اشخاص محبوب است. در فرهنگ شیعی، اشک و گریه جایگاه ویژه‌ای دارد و نشانه‌ای از [[ایمان]] فرد، [[خشوع]] در برابر [[خدا]]، بازگشت ([[توبه]]) و [[اقرار]] به [[گناهان]] و ارتباط عاطفی با [[اولیا]] و بزرگان مذهبی به ویژه [[معصومین]] به شمار می‌رود. موقعیت اقلیتی در [[جهان اسلام]] و محدودیت‌ها و فشارهای [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] که به خصوص در قرون اولیه و در حکومت‌های [[بنی‌امیه]] و [[بنی‌عباس]] علیه [[جامعه]] [[شیعیان]] [[اعمال]] می‌شد و رخدادهای مصیبت‌باری که شیعیان و بزرگانشان متحمل شدند، بستری طبیعی برای بروز رفتارهای عاطفی و آمیخته شدن فرهنگ شیعی با مفاهیمی چون «[[رنج]]» و «مصیبت» را فراهم کرد<ref>[[محسن حسام مظاهری|مظاهری، محسن حسام]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|مقاله «گریه»، فرهنگ سوگ شیعی]]، ص ۵۱.</ref>.


== گریه بر مصیبت [[امام حسین]] {{ع}} ==
مهم‌ترین رخداد مصیبت بار در [[تاریخ]] و فرهنگ شیعه، [[واقعه عاشورا]] بوده است. چنانکه از جمله در [[زیارت عاشورا]] بر این نکته تأکید شده است: «به [[راستی]] [[عاشورا]] چه مصیبت بزرگی و چه داغ گرانی بود در [[اسلام]] و در تمام [[آسمان‌ها]] و [[زمین]]». در منابع [[شیعی]]، [[روایات]] متعددی با مضمون [[تشویق]] و [[تحریض]] شیعیان به ذکر مصیبت عاشورا و گریه بر آن نقل شده است. در این روایات، گریه بر [[امام حسین]] {{ع}} عملی ارزشمند و مستوجب [[ثواب]] و فواید [[دنیوی]] و [[اخروی]] فراوانی دانسته شده است. از جمله در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است که هرکس در مصیبت [[اهل بیت]] بگرید و دیگران - «حتی یک نفر دیگر» - را به گریه وادارد، [[اهل بهشت]] است؛ حتی کسی که «تباکی» کند یعنی حالت گریه و [[سوگواری]] به خود بگیرد. در روایتی از [[امام رضا]] {{ع}} نیز خطاب به یکی از یارانشان آمده است: «ای فرزند شیب! اگر بر چیزی گریان شدی پس بر [[حسین]] گریه کن!... اگر بر حسین بگریی به طوری که اشک‌هایت بر صورتت جاری شود، [[خداوند]] همه [[گناهان]] تو را از کوچک و بزرگ و کم و زیاد می‌بخشد». همچنین در [[روایت]] دیگری از همان [[امام]] آمده است: «هرکس [[مصائب]] ما را یادآور شود و بر آنچه نسبت به ما مرتکب شدند بگرید، در درجات‌مان در [[روز قیامت]] همراه ما خواهد بود و کسی که یادآور شود مصائب ما را پس بگرید و بگریاند چشمش گریان نخواهد بود، روزی که [[چشم‌ها]] گریان‌اند. و هرکس بنشیند در [[مجلسی]] که در آن امر ما را زنده نگه می‌دارند دلش نمی‌میرد روزی که [[دل‌ها]] می‌میرند».


[[گریستن]] در سوگ [[شهدای کربلا]]، [[تجدید بیعت]] با [[عاشورا]] و [[فرهنگ]] [[شهادت]] و تغذیۀ [[فکری]] و [[روحی]] با این [[مکتب]] است و [[اشک]] ریختن، نوعی [[امضا]] کردن [[پیمان]] و قرار داد [[مودّت]] با [[سید]] الشهداست. [[ائمّه]] [[شیعه]]، [[گریستن]] بر [[مظلومیت اهل بیت]] و [[عزای حسینی]] را تأکید کرده و [[شهادت]] [[اشک]] را بر [[صداقت]] [[عشق]]، پذیرفته‌اند. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است: "نزد هر کس که ما یاد شویم و چشمانش [[اشک]] آلود شود، حتی اگر به اندازۀ بال مگسی باشد، [[خداوند]] گناهانش را می‌بخشاید، هر چند چون کف دریا فراوان باشد"<ref>وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۳۹۱.</ref>. به گفتۀ صائب:
[[امامان شیعه]] خود نیز به یاد [[واقعه عاشورا]] می‌گریستند. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است که [[امام سجاد]] {{ع}} تا ۲۰ سال بر [[عاشورا]] می‌گریست؛ تا جایی که [[غلام]] آن حضرت نگران سلامتی‌اش می‌شد. از [[امام رضا]] {{ع}} هم نقل شده است که: «[[روز]] [عزای] حسین چشمان‌مان را زخمی کرده و اشک‌هامان را جاری کرده است... پس بر مثل حسین باید بگریند گریه کنندگان که همانا گریه بر او [[گناهان بزرگ]] را از بین می‌برد».


[[دستور]] [[امامان]] به [[گریستن]] بر [[امام حسین]]{{ع}} بسیار اکید است. [[امام رضا]]{{ع}} به [[ریان بن شبیب]] در [[حدیث]] مفصّلی فرمود: {{متن حدیث|يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ...}}<ref>وسائل الشیعه، ج۴۴، ص۲۸۶.</ref>. اگر بر چیزی گریه می‌کنی، بر [[حسین بن علی]] گریه کن، که او را همچون گوسفند، سر بریدند. در [[حدیث]] دیگری فرموده است: "[[محرّم]]، ماهی است که [[مردم]] دورۀ [[جاهلیت]] [[جنگ]] در آن را ناروا می‌دانستند، ولی در این ماه، [[دشمنان]]، [[خون]] ما را بناحق ریختند و [[هتک حرمت]] ما نمودند و [[فرزندان]] و [[بانوان]] ما را به [[اسارت]] گرفتند و به خیمه‌های ما [[آتش]] زدند و [[غارت]] کردند و در کار ما، برای [[رسول خدا]] هیچ حرمتی را رعایت نکردند. روز [[حسین]] ([[عاشورا]]) پلک‌های ما را مجروح و اشک‌هایمان را جاری کرد و ما از [[سرزمین]] [[کربلا]]، [[گرفتاری]] و [[رنج]] به [[میراث]] بردیم. پس باید بر کسی همچون [[حسین]]، گریه‌کنندگان بگریند، که گریه بر او، [[گناهان بزرگ]] را هم فرو می‌ریزد"<ref>وسائل الشیعه، ج۴۴، ص۲۸۳.</ref>.
در منابع [[شیعی]] از جمله [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل الزیارات]] و [[بحارالانوار]] [[روایات]] متعددی نقل شده که قدمت گریه بر [[امام حسین]] {{ع}} را به قبل از عاشورا و حتی قرن‌ها پیش از [[اسلام]] و به [[زمان]] خلقت حضرت آدم {{ع}} برمی‌گرداند. مطابق این روایات، واقعه عاشورا در [[تاریخ]] [[حیات]] بشری دارای چنان اهمیتی است که [[پیامبران]] از جمله [[نوح]] {{ع}}، [[ابراهیم]] {{ع}}، [[اسماعیل]] {{ع}}، [[موسی]] {{ع}}، [[سلیمان]] {{ع}}، [[زکریا]] {{ع}} و [[عیسی]] {{ع}} و [[اولیای الهی]] از آن باخبر شده و به یاد آن گریسته‌اند. همچنین در این منابع روایاتی با مضمون [[گریستن]] [[زمین]] و [[آسمان]]، ملایک و همه [[مخلوقات]] در واقعه عاشورا آمده است. از جمله از [[امام علی]] {{ع}} نقل شده است: «همه بر او [امام حسین {{ع}}] می‌گریند، حتی حیوانات وحشی در بیابان‌ها و ماهیان در دریا و پرنده‌ها در [[آسمان]] و می‌گریند بر او [[خورشید و ماه]] و [[ستارگان]] و آسمان و [[زمین]] و [[مؤمنین]] از [[انس]] وجن و همه ملائک [[آسمان‌ها]] و زمین و [[رضوان]] و [[مالک]] و [[اهل]] [[عرش]]». همچنین روایاتی با مضمون گریه [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[امام علی]] {{ع}} و [[حضرت زهرا]] {{س}} بر [[عاشورا]] ذکر شده است. در [[بحارالانوار]] در روایتی از قول پیامبر اکرم {{صل}} بر گریه کنندگان [[امام حسین]] {{ع}} درود خدا فرستاده شده است: {{متن حدیث|صَلَّى اللَّهُ عَلَى الْبَاكِينَ عَلَى الْحُسَيْنِ}}. در روایتی مشهور و منسوب به امام حسین {{ع}} نیز ایشان خود را «[[کشته اشک]]» خوانده است: {{متن حدیث|‌أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ}} (من کشته اشکم. مؤمنی مرا یاد نمی‌کند، مگر اینکه اشکش جاری می‌شود).
خود [[امام حسین]]{{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|أَنَا قَتِيلُ اَلْعَبْرَةِ لاَ يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلاَّ بَكَى}}<ref>وسائل الشیعه، ج۴۴، ص۲۷۹.</ref>. من کشتۀ اشکم، هیچ مؤمنی مرا یاد نمی‌کند مگر آنکه (بخاطر مصیبت‌هایم) می‌گرید. [[امام سجاد]]{{ع}} بیست سال بر [[امام حسین]]{{ع}} گریست و هرگز طعامی پیش او نمی‌گذاشتند مگر آنکه گریه می‌کرد<ref>وسائل الشیعه، ج۴۶، ص۱۰۸.</ref>. به فرمودۀ [[امام صادق]]{{ع}}: هر ناله و گریه‌ای [[ناپسند]] و [[مکروه]] است، مگر نالیدن و [[گریستن]] بر [[حسین]]{{ع}}: {{متن حدیث|كُلُّ اَلْجَزَعِ وَ اَلْبُكَاءِ مَكْرُوهٌ سِوَى اَلْجَزَعِ وَ اَلْبُكَاءِ عَلَى اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ}}<ref>بحار الأنوار، ج۴۵، ص۳۱۳.</ref>.


هم [[گریستن]]، هم گریاندن، هم خود را شبیه گریه‌کنندگان در آوردن (تباکی) [[پسندیده]] است و [[اجر]] دارد. این همه [[فضیلت]] که برای گریه بر [[حسین]]{{ع}} بیان شده و اینکه [[اشک]] چشم، [[آتش دوزخ]] را فرو می‌نشاند و [[غمگین]] شدن در سوگ [[شهیدان کربلا]] ایمنی از [[عذاب]] است، در صورتی است که [[گناه]] و [[فسق]] و [[آلودگی]] [[انسان]] در حدّی نباشد که [[مانع]] رسیدن این [[فیض الهی]] گردد. اشکی که [[مبیّن]] [[پیوند عاطفی]] و رابطۀ مکتبی و [[اتصال روحی]] با [[راه]] و [[فکر]] و خط [[ائمّه]] و [[سید]] الشهداست، حتما [[زمینه‌ساز]] [[پرهیز از گناه]] می‌گردد. به تعبیر [[شهید]] مطهّری: "گریه بر [[شهید]]، [[شرکت]] در حماسۀ او و هماهنگی با [[روح]] او و موافقت با [[نشاط]] او و حرکت اوست... [[امام حسین]]{{ع}} بواسطۀ [[شخصیّت]] عالی‌قدرش، بواسطۀ [[شهادت]] قهرمانانه‌اش، مالک قلب‌ها و [[احساسات]] صدها میلیون [[انسان]] است. اگر کسانی که بر این مخزن [[عظیم]] و گرانقدر احساسی و [[روحی]] گمارده شدند، یعنی سخنرانان مذهبی، بتوانند از این مخزن [[عظیم]] در جهت هم شکل کردن و همرنگ کردن و هم [[احساس]] کردن روح‌ها با [[روح]] [[عظیم]] [[حسینی]] بهره برداری صحیح کنند، [[جهانی]] [[اصلاح]] خواهد شد"<ref>شهید (ضمیمۀ قیام و انقلاب مهدی)، ص۱۲۴ و ۱۲۵.</ref>. پس مهمّ، [[شناخت]] فلسفۀ گریه در راستای احیای [[عاشورا]] و زنده نگه‌داشتن [[مراسم]] [[حسینی]] و [[فرهنگ]] کربلاست، نه [[گناه]] کردن و [[آلودگی]]، به [[امید]] [[پاک]] شدن با چند قطره [[اشک]]! معلوم نیست که [[دل]] و [[جان]] [[آلوده]]، آن همسویی را با [[امام]] داشته باشد که با یاد مصائبش گریه کند.
مجموعه این [[روایات]] و [[سیره]] بزرگان و علمای شیعه که تا امروز استمرار دارد، گریه و [[اشک]] بر مصائب اهل بیت را به یکی از ارکان فرهنگ شیعی تبدیل کرده است. همچنان‌که تحریک [[عاطفی]] و گریاندن افراد در سوگ [[اهل بیت]]، از گذشته تا امروز، عامل محوری در نگارش و تدوین [[مقاتل]] و نیز سرایش [[مراثی]] و نوحه‌ها بوده است. این محوریت اشک و گریه را از جمله در کاربرد واژه‌هایی نظیر «بکا» و «دمع» در نامگذاری برخی از مقاتل می‌توان دید (به عنوان مثال الدمعة الساکبة، [[فیض]] الدموع، دمع السجوم، امواج البکا، طوفان البکا و...).
گریه در [[فرهنگ عاشورا]]، [[سلاح]] همیشه برّانی است که فریاد [[اعتراض]] به [[ستمگران]] را دارد. "[[اشک]]"، [[زبان]] [[دل]] است و گریه، فریاد عصر [[مظلومیّت]]. [[رسالت]] [[اشک]] نیز [[پاسداری]] از "[[خون]] [[شهید]]" است. [[امام خمینی]] فرمود: "هر مکتبی، تا پایش سینه‌زن نباشد، تا پایش گریه‌کن نباشد، تا پایش توی سر و سینه‌زن نباشد [[حفظ]] نمی‌شود..."<ref>صحیفه نور، ج۸، ص۷۰.</ref>، "گریه کردن بر [[شهید]]، نگه‌داشتن، زنده نگه‌داشتن [[نهضت]] است"<ref>صحیفه نور، ج۱۰، ص۳۱.</ref>، "گریه کردن بر [[عزای امام حسین]]، زنده نگه‌داشتن [[نهضت]] و زنده نگه‌داشتن همین معنی است که یک جمعیت کمی در مقابل یک امپراطور بزرگ ایستاد...، آنها از همین گریه‌ها می‌ترسند، برای اینکه گریه‌ای است که گریه بر [[مظلوم]] است، فریاد مقابل [[ظالم]] است"<ref>صحیفه نور، ج۱۰، ص۳۱.</ref>.


[[اشک]]، سر فصل [[محبّت]] و [[مودّت]] است و برخاسته از عشقی است که [[خداوند]] در دلها قرار داده که نسبت به [[حسین بن علی]]{{ع}} مجذوب می‌شود. به فرمودۀ [[رسول خدا]]{{صل}}:
به نظر می‌رسد تأکید بسیار [[امامان شیعه]] بر [[فضیلت]] گریه بر امام حسین {{ع}} عکس‌العملی بوده است به تلاش‌های [[بنی‌امیه]] برای از یاد بردن عاشورا و ابزاری برای [[هویت‌بخشی]] و [[حفظ]] انسجام [[جامعه]] [[شیعیان]] در دورانی که تحت [[ظلم]] و فشار بودند. برخی محققان ازجمله [[محمد باقر بهبودی]] و [[مرتضی مطهری]] نیز این تأکید خاص بر گریه در روایات را ناظر به شرایط دوران [[زندگی]] امامان شیعه و وجه [[مبارزاتی]] گریه بر امام حسین {{ع}} در آن دوره دانسته و در تعمیم مدلول این روایات به گریه در همه زمان‌ها و شرایط تردید کرده‌اند. [[حضرت امام خمینی]] هم تأکید بر گریه و به خصوص تباکی را نشانه اهداف [[سیاسی]] [[شیعه]] دانسته و از تعبیر «گریه سیاسی» برای آن استفاده کرده است.
{{متن حدیث|إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لاَ تَبْرُدُ أَبَداً}}<ref>جامع احادیث الشیعه، ج۱۲، ص۵۵۶.</ref>. برای [[شهادت]] [[حسین]]{{ع}} حرارت و گرمایی در دل‌های [[مؤمنان]] است که هرگز سرد و خاموش نمی‌شود.


امروز هم، [[اشک]] و گریه، رابط ما با [[حسین]] است و ما با [[شوری]] اشک‌هایمان، سر سفرۀ [[محبّت]] [[سید الشهدا]] نشسته‌ایم و نمک پروردۀ [[ابا عبدالله]] هستیم، از این رو، این مهر با شیر [[مادر]] در [[جان]] ما وارد شده و با [[جان]] هم به در می‌شود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۱۲.</ref>.
گریه بر [[اهل بیت]] از موارد [[اختلاف]] بین [[شیعیان]] و [[اهل سنت]] بوده است. در منابع حدیثی اهل سنت، روایاتی با مضمون مذمت گریه بر میت و [[عزاداری]] آمده است و بسیاری از علمای [[سنی]] با استناد به این [[روایات]]، گریه بر [[مردگان]] را «[[بدعت]]» و [[حرام]] [[شرعی]] می‌دانند<ref>[[محسن حسام مظاهری|مظاهری، محسن حسام]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|مقاله «گریه»، فرهنگ سوگ شیعی]]، ص ۵۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۱۲.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100827.jpg|22px]] [[محسن حسام مظاهری|مظاهری، محسن حسام]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|'''مقاله «گریه»، فرهنگ سوگ شیعی''']]
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
{{پایان منابع}}


==منابع==
== پانویس ==
* [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
{{پانویس}}


==پانویس==
{{عزاداری محرم}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:گریه]]
[[رده:عزاداری]]
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۰

مقدمه

«گریه» واکنش عاطفی در مواجهه با مصیبت و از شاخصه‌های فرهنگ شیعی است. اشک و گریه یا «بکا» یا «دمع»، نشانه رقت قلبی و رفتاری طبیعی است که انسان، به طور ارادی یا غیرارادی، در موقعیت‌های خاص هیجانی و عاطفی (تأثر، ترس، فقدان، محبت و...) بروز می‌دهد. یکی از مهم‌ترین موقعیت‌هایی که معمولاً فرد را به گریستن وامی‌دارد، فقدان نزدیکان یا اشخاص محبوب است. در فرهنگ شیعی، اشک و گریه جایگاه ویژه‌ای دارد و نشانه‌ای از ایمان فرد، خشوع در برابر خدا، بازگشت (توبه) و اقرار به گناهان و ارتباط عاطفی با اولیا و بزرگان مذهبی به ویژه معصومین به شمار می‌رود. موقعیت اقلیتی در جهان اسلام و محدودیت‌ها و فشارهای سیاسی و اجتماعی که به خصوص در قرون اولیه و در حکومت‌های بنی‌امیه و بنی‌عباس علیه جامعه شیعیان اعمال می‌شد و رخدادهای مصیبت‌باری که شیعیان و بزرگانشان متحمل شدند، بستری طبیعی برای بروز رفتارهای عاطفی و آمیخته شدن فرهنگ شیعی با مفاهیمی چون «رنج» و «مصیبت» را فراهم کرد[۱].

گریه بر مصیبت امام حسین (ع)

مهم‌ترین رخداد مصیبت بار در تاریخ و فرهنگ شیعه، واقعه عاشورا بوده است. چنانکه از جمله در زیارت عاشورا بر این نکته تأکید شده است: «به راستی عاشورا چه مصیبت بزرگی و چه داغ گرانی بود در اسلام و در تمام آسمان‌ها و زمین». در منابع شیعی، روایات متعددی با مضمون تشویق و تحریض شیعیان به ذکر مصیبت عاشورا و گریه بر آن نقل شده است. در این روایات، گریه بر امام حسین (ع) عملی ارزشمند و مستوجب ثواب و فواید دنیوی و اخروی فراوانی دانسته شده است. از جمله در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که هرکس در مصیبت اهل بیت بگرید و دیگران - «حتی یک نفر دیگر» - را به گریه وادارد، اهل بهشت است؛ حتی کسی که «تباکی» کند یعنی حالت گریه و سوگواری به خود بگیرد. در روایتی از امام رضا (ع) نیز خطاب به یکی از یارانشان آمده است: «ای فرزند شیب! اگر بر چیزی گریان شدی پس بر حسین گریه کن!... اگر بر حسین بگریی به طوری که اشک‌هایت بر صورتت جاری شود، خداوند همه گناهان تو را از کوچک و بزرگ و کم و زیاد می‌بخشد». همچنین در روایت دیگری از همان امام آمده است: «هرکس مصائب ما را یادآور شود و بر آنچه نسبت به ما مرتکب شدند بگرید، در درجات‌مان در روز قیامت همراه ما خواهد بود و کسی که یادآور شود مصائب ما را پس بگرید و بگریاند چشمش گریان نخواهد بود، روزی که چشم‌ها گریان‌اند. و هرکس بنشیند در مجلسی که در آن امر ما را زنده نگه می‌دارند دلش نمی‌میرد روزی که دل‌ها می‌میرند».

امامان شیعه خود نیز به یاد واقعه عاشورا می‌گریستند. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که امام سجاد (ع) تا ۲۰ سال بر عاشورا می‌گریست؛ تا جایی که غلام آن حضرت نگران سلامتی‌اش می‌شد. از امام رضا (ع) هم نقل شده است که: «روز [عزای] حسین چشمان‌مان را زخمی کرده و اشک‌هامان را جاری کرده است... پس بر مثل حسین باید بگریند گریه کنندگان که همانا گریه بر او گناهان بزرگ را از بین می‌برد».

در منابع شیعی از جمله کامل الزیارات و بحارالانوار روایات متعددی نقل شده که قدمت گریه بر امام حسین (ع) را به قبل از عاشورا و حتی قرن‌ها پیش از اسلام و به زمان خلقت حضرت آدم (ع) برمی‌گرداند. مطابق این روایات، واقعه عاشورا در تاریخ حیات بشری دارای چنان اهمیتی است که پیامبران از جمله نوح (ع)، ابراهیم (ع)، اسماعیل (ع)، موسی (ع)، سلیمان (ع)، زکریا (ع) و عیسی (ع) و اولیای الهی از آن باخبر شده و به یاد آن گریسته‌اند. همچنین در این منابع روایاتی با مضمون گریستن زمین و آسمان، ملایک و همه مخلوقات در واقعه عاشورا آمده است. از جمله از امام علی (ع) نقل شده است: «همه بر او [امام حسین (ع)] می‌گریند، حتی حیوانات وحشی در بیابان‌ها و ماهیان در دریا و پرنده‌ها در آسمان و می‌گریند بر او خورشید و ماه و ستارگان و آسمان و زمین و مؤمنین از انس وجن و همه ملائک آسمان‌ها و زمین و رضوان و مالک و اهل عرش». همچنین روایاتی با مضمون گریه پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) بر عاشورا ذکر شده است. در بحارالانوار در روایتی از قول پیامبر اکرم (ص) بر گریه کنندگان امام حسین (ع) درود خدا فرستاده شده است: «صَلَّى اللَّهُ عَلَى الْبَاكِينَ عَلَى الْحُسَيْنِ». در روایتی مشهور و منسوب به امام حسین (ع) نیز ایشان خود را «کشته اشک» خوانده است: «‌أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ» (من کشته اشکم. مؤمنی مرا یاد نمی‌کند، مگر اینکه اشکش جاری می‌شود).

مجموعه این روایات و سیره بزرگان و علمای شیعه که تا امروز استمرار دارد، گریه و اشک بر مصائب اهل بیت را به یکی از ارکان فرهنگ شیعی تبدیل کرده است. همچنان‌که تحریک عاطفی و گریاندن افراد در سوگ اهل بیت، از گذشته تا امروز، عامل محوری در نگارش و تدوین مقاتل و نیز سرایش مراثی و نوحه‌ها بوده است. این محوریت اشک و گریه را از جمله در کاربرد واژه‌هایی نظیر «بکا» و «دمع» در نامگذاری برخی از مقاتل می‌توان دید (به عنوان مثال الدمعة الساکبة، فیض الدموع، دمع السجوم، امواج البکا، طوفان البکا و...).

به نظر می‌رسد تأکید بسیار امامان شیعه بر فضیلت گریه بر امام حسین (ع) عکس‌العملی بوده است به تلاش‌های بنی‌امیه برای از یاد بردن عاشورا و ابزاری برای هویت‌بخشی و حفظ انسجام جامعه شیعیان در دورانی که تحت ظلم و فشار بودند. برخی محققان ازجمله محمد باقر بهبودی و مرتضی مطهری نیز این تأکید خاص بر گریه در روایات را ناظر به شرایط دوران زندگی امامان شیعه و وجه مبارزاتی گریه بر امام حسین (ع) در آن دوره دانسته و در تعمیم مدلول این روایات به گریه در همه زمان‌ها و شرایط تردید کرده‌اند. حضرت امام خمینی هم تأکید بر گریه و به خصوص تباکی را نشانه اهداف سیاسی شیعه دانسته و از تعبیر «گریه سیاسی» برای آن استفاده کرده است.

گریه بر اهل بیت از موارد اختلاف بین شیعیان و اهل سنت بوده است. در منابع حدیثی اهل سنت، روایاتی با مضمون مذمت گریه بر میت و عزاداری آمده است و بسیاری از علمای سنی با استناد به این روایات، گریه بر مردگان را «بدعت» و حرام شرعی می‌دانند[۲].

منابع

پانویس