سیاست در معارف و سیره سجادی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
(←پانویس) |
||
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = سیاست | |||
| عنوان مدخل = [[سیاست]] | |||
| مداخل مرتبط = [[سیاست در لغت]] - [[سیاست در حدیث]] - [[سیاست در نهج البلاغه]] - [[سیاست در فقه سیاسی]] - [[سیاست در معارف دعا و زیارات]] - [[سیاست در معارف و سیره نبوی]] - [[سیاست در معارف و سیره علوی]] - [[سیاست در معارف و سیره سجادی]] - [[سیاست در سیره معصوم]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
“سیاست” واژهای [[عربی]] است که از ریشه “ساس، یسوس” گرفته شده و به معانی مختلفی به کار رفته است از جمله: برپای داشتن هرچیز بر مدار [[مصالح]] آن<ref>تاجالعروس؛ مجمعالبحرین؛ لسانالعرب؛ النهایه فی غریب الحدیث و الاثر.</ref> [[ارشاد]] [[مردم]] به [[راه راست]] که [[هدایت کننده]] باشد و فن [[حکومت]] و [[اداره امور]] داخلی و خارجی [[کشور]]<ref>فرهنگ ابجدی.</ref> در [[حقیقت]] این واژه بیان یکی از [[ویژگیهای امام]]، [[والی]] و [[حاکم]] [[جامعه]] است<ref>قاموس قرآن؛ مجمعالبحرین؛ مفردات.</ref>. | “سیاست” واژهای [[عربی]] است که از ریشه “ساس، یسوس” گرفته شده و به معانی مختلفی به کار رفته است از جمله: برپای داشتن هرچیز بر مدار [[مصالح]] آن<ref>تاجالعروس؛ مجمعالبحرین؛ لسانالعرب؛ النهایه فی غریب الحدیث و الاثر.</ref> [[ارشاد]] [[مردم]] به [[راه راست]] که [[هدایت کننده]] باشد و فن [[حکومت]] و [[اداره امور]] داخلی و خارجی [[کشور]]<ref>فرهنگ ابجدی.</ref> در [[حقیقت]] این واژه بیان یکی از [[ویژگیهای امام]]، [[والی]] و [[حاکم]] [[جامعه]] است<ref>قاموس قرآن؛ مجمعالبحرین؛ مفردات.</ref>. | ||
[[امام خمینی]] نیز [[سیاست]] را اینگونه تعریف میکند: سیاست این است که جامعه را [[هدایت]] کند و [[راه]] ببرد، تمام [[مصالح جامعه]]... و تمام ابعاد [[انسان]] و جامعه را در نظر بگیرد و اینها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان است،...، دیگران این سیاست را نمیتوانند اداره کنند. این مختص به [[انبیا]] و [[اولیا]] است<ref>صحیفه نور، ج۱۳، ص۲۱۸.</ref>.<ref>[[فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۷۷.</ref> | [[امام خمینی]] نیز [[سیاست]] را اینگونه تعریف میکند: سیاست این است که جامعه را [[هدایت]] کند و [[راه]] ببرد، تمام [[مصالح جامعه]]... و تمام ابعاد [[انسان]] و جامعه را در نظر بگیرد و اینها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان است،... ، دیگران این سیاست را نمیتوانند اداره کنند. این مختص به [[انبیا]] و [[اولیا]] است<ref>صحیفه نور، ج۱۳، ص۲۱۸.</ref>.<ref>[[فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۷۷.</ref> | ||
==مبانی [[نظام سیاسی اسلام]]== | == مبانی [[نظام سیاسی اسلام]] == | ||
==[[تشکیل حکومت]] مقدمه [[اعمال]] سیاست== | == [[تشکیل حکومت]] مقدمه [[اعمال]] سیاست == | ||
برای اعمال سیاست لازم است ابتدا حکومت تشکیل شود و [[امام]] و حاکم جامعه مشخص گردد. [[قرآن کریم]] حکومت را مخصوص [[خداوند]] میداند<ref>{{متن قرآن|وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}} «و فرمانفرمایی آسمانها و زمین از آن خداوند است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره آل عمران، آیه ۱۸۹.</ref> در منظر [[قرآن]] حکومت و [[سرپرستی]] ([[ولایت]]) [[پیامبر]] و [[امامان]] در امتداد [[ولایت الهی]] و امری مقرر است<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. در [[منطق]] قرآن؛ [[رسول گرامی اسلام]] و [[اولوالامر]] بر مردم ولایت داشته و [[اطاعت]] آنان بر [[امت]] [[واجب]] است<ref>{{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ...}} «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است.».. سوره احزاب، آیه ۶؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}} «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. | برای اعمال سیاست لازم است ابتدا حکومت تشکیل شود و [[امام]] و حاکم جامعه مشخص گردد. [[قرآن کریم]] حکومت را مخصوص [[خداوند]] میداند<ref>{{متن قرآن|وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}} «و فرمانفرمایی آسمانها و زمین از آن خداوند است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره آل عمران، آیه ۱۸۹.</ref> در منظر [[قرآن]] حکومت و [[سرپرستی]] ([[ولایت]]) [[پیامبر]] و [[امامان]] در امتداد [[ولایت الهی]] و امری مقرر است<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. در [[منطق]] قرآن؛ [[رسول گرامی اسلام]] و [[اولوالامر]] بر مردم ولایت داشته و [[اطاعت]] آنان بر [[امت]] [[واجب]] است<ref>{{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ...}} «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است.».. سوره احزاب، آیه ۶؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}} «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. | ||
[[امام سجاد]]{{ع}} در نیایشهای [[صحیفه سجادیه]] به این مبانی اشاره فرموده است. او [[حکومت]] و [[سلطنت]] را مخصوص [[خداوند]] میداند: «به صبح درآمدیم در پنجه ([[قدرت]]) تو که [[پادشاهی]] و تواناییات ما را فرا میگیرد، و [[اراده]] و خواست تو ما را گرد میآورد، و از روی امر و [[فرمان]] تو است که در [[کارها]] [[دست]] میبریم، و در [[تدبیر]] تو (آنچه بر وفق [[مصلحت]] قرار دادهای) رفتوآمد مینماییم»<ref>نیایش ششم.</ref>. | [[امام سجاد]] {{ع}} در نیایشهای [[صحیفه سجادیه]] به این مبانی اشاره فرموده است. او [[حکومت]] و [[سلطنت]] را مخصوص [[خداوند]] میداند: «به صبح درآمدیم در پنجه ([[قدرت]]) تو که [[پادشاهی]] و تواناییات ما را فرا میگیرد، و [[اراده]] و خواست تو ما را گرد میآورد، و از روی امر و [[فرمان]] تو است که در [[کارها]] [[دست]] میبریم، و در [[تدبیر]] تو (آنچه بر وفق [[مصلحت]] قرار دادهای) رفتوآمد مینماییم»<ref>نیایش ششم.</ref>. | ||
سپس با اشاره به [[مقام رسالت]] و [[ولایت پیامبر]] اعظم{{صل}} و [[معصومین]]{{عم}}، [[اطاعت]] از ایشان را بر [[مردم]] [[واجب]] میداند و درخواست میکند: «[[شهادت]] میدهم... که [[محمد]] [[بنده]] توست و پیامآور توست و برگزیدهترین [[آفریدگان]] توست، او را به [[ابلاغ رسالت]] خویش برانگیختی، آن را [[ابلاغ]] کرد؛ فرمانش دادی که [[امت]] خود [[اندرز]] دهد، اندرز داد»<ref>نیایش ششم.</ref>. «بار خدایا، در هر [[زمان]] [[دین]] خویش به امامی [[یاری]] بخشیدهای و او را بر پای داشتهای تا [[علم]] راهنمای بندگانت شود و در بلاد تو چراغ فروزان [[هدایت]] گردد و رشته [[پیمان]] او به رشته پیمان خود پیوستهای... و اطاعت او [[فریضه]] گردانیدهای و مردم را از [[سرکشی]] در برابر او برحذر داشتهای و فرمان دادهای که به هر چه امر میکند اطاعت کنند و از هرچه [[نهی]] میکند باز ایستند و کس بر او پیشی نگیرد و کس از او واپس نماند»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>.<ref>[[فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۷۷.</ref> | سپس با اشاره به [[مقام رسالت]] و [[ولایت پیامبر]] اعظم {{صل}} و [[معصومین]] {{عم}}، [[اطاعت]] از ایشان را بر [[مردم]] [[واجب]] میداند و درخواست میکند: «[[شهادت]] میدهم... که [[محمد]] [[بنده]] توست و پیامآور توست و برگزیدهترین [[آفریدگان]] توست، او را به [[ابلاغ رسالت]] خویش برانگیختی، آن را [[ابلاغ]] کرد؛ فرمانش دادی که [[امت]] خود [[اندرز]] دهد، اندرز داد»<ref>نیایش ششم.</ref>. «بار خدایا، در هر [[زمان]] [[دین]] خویش به امامی [[یاری]] بخشیدهای و او را بر پای داشتهای تا [[علم]] راهنمای بندگانت شود و در بلاد تو چراغ فروزان [[هدایت]] گردد و رشته [[پیمان]] او به رشته پیمان خود پیوستهای... و اطاعت او [[فریضه]] گردانیدهای و مردم را از [[سرکشی]] در برابر او برحذر داشتهای و فرمان دادهای که به هر چه امر میکند اطاعت کنند و از هرچه [[نهی]] میکند باز ایستند و کس بر او پیشی نگیرد و کس از او واپس نماند»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>.<ref>[[فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۷۷.</ref> | ||
==[[ولایت]] و [[قدرت الهی]]، سلطهناپذیری نسبت به [[ستمگران]]== | == [[ولایت]] و [[قدرت الهی]]، سلطهناپذیری نسبت به [[ستمگران]] == | ||
زمانی که [[حاکمیت]] و [[قدرت]] مخصوص [[خداوند]] باشد، قدرتهای ظاهری [[پادشاهان]]، [[خلفا]] و قدرتهای بینالمللی زودگذر، زوالپذیر و حقیر هستند، لذا [[انسان]] فقط در برابر [[ذات خداوند]] [[تسلیم]] میشود و [[اطاعت]] هیچکس را، مگر [[اطاعت خداوند]]، نمیپذیرد. از سوی دیگر توجه به این قدرت، [[حاکمان]] [[جامعه]] را از [[فساد]] و [[ظلم]] برحذر میدارد. | زمانی که [[حاکمیت]] و [[قدرت]] مخصوص [[خداوند]] باشد، قدرتهای ظاهری [[پادشاهان]]، [[خلفا]] و قدرتهای بینالمللی زودگذر، زوالپذیر و حقیر هستند، لذا [[انسان]] فقط در برابر [[ذات خداوند]] [[تسلیم]] میشود و [[اطاعت]] هیچکس را، مگر [[اطاعت خداوند]]، نمیپذیرد. از سوی دیگر توجه به این قدرت، [[حاکمان]] [[جامعه]] را از [[فساد]] و [[ظلم]] برحذر میدارد. | ||
[[امام سجاد]]{{ع}} با اشاره به [[قدرت نامحدود خداوند]] عرض میکند: «ای خداوند، (...)، چه قهّار است قدرت تو، چه سخت است نیروی تو، چه نافذ است [[فرمان]] تو»<ref>نیایش پنجاهودوم.</ref>. سپس با اشاره به [[سلطنت]] | [[امام سجاد]] {{ع}} با اشاره به [[قدرت نامحدود خداوند]] عرض میکند: «ای خداوند، (...)، چه قهّار است قدرت تو، چه سخت است نیروی تو، چه نافذ است [[فرمان]] تو»<ref>نیایش پنجاهودوم.</ref>. سپس با اشاره به [[سلطنت]] ثابت و جاودان خداوند<ref>نیایش چهلوششم.</ref> به قدرتهای پادشاهان [[ستمگر]] و [[غاصب]]، حقیرانه مینگرد و عرض میکند: «ای خداوندی که پادشاهان در برابر تو، یوغ [[مذلّت]] بر گردن نهادهاند و از سطوت تو بیمناکاند. ای خداوندی که سزاوار آنی که از تو بترسند»<ref>نیایش پنجاهویکم.</ref>. | ||
درباره مهلت دادن به [[ستمکاران]] و قدرتهای ظاهری و زوال [[حکومت]] آنان عرض میکند و حال آنکه در [[کیفر]] آنان درنگ کردهای تا مگر به فرمان تو سر نهند، و آن را که مهلت [[عنایت]] کردهای از آن روست که به دوام [[ملک]] خود [[اعتماد]] داری.... همه بر مقتضای [[حکم]] تو شوند هرچه شوند و بازگشت امورشان به توست... هر چند [[زمان]] سرکشیشان به درازا کشد از [[سلطه]] تو فرو نخواهد کاست<ref>نیایش چهلوششم.</ref>.<ref>[[فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۷۸.</ref> | درباره مهلت دادن به [[ستمکاران]] و قدرتهای ظاهری و زوال [[حکومت]] آنان عرض میکند و حال آنکه در [[کیفر]] آنان درنگ کردهای تا مگر به فرمان تو سر نهند، و آن را که مهلت [[عنایت]] کردهای از آن روست که به دوام [[ملک]] خود [[اعتماد]] داری.... همه بر مقتضای [[حکم]] تو شوند هرچه شوند و بازگشت امورشان به توست... هر چند [[زمان]] سرکشیشان به درازا کشد از [[سلطه]] تو فرو نخواهد کاست<ref>نیایش چهلوششم.</ref>.<ref>[[فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۷۸.</ref> | ||
==[[تولی و تبری]]== | == [[تولی و تبری]] == | ||
تولی و تبری دو رکن [[اعتقادی]] و عملی است که در [[قرآن کریم]] نیز به آنها اشاره شده است<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}} «ای مؤمنان! پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند و کسانی از شما که آنها را دوست بگیرند ستمگرند» سوره توبه، آیه ۲۳؛ {{متن قرآن|لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}} «گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>. این دو رکن علاوه بر زمینه فردی، در حیطه [[سیاست]] و [[حکومت]] نیز جلوهگر است. [[امام سجاد]]{{ع}} با اشاره به این دو، این [[راه]] را به [[سیاستمداران]] نشان میدهد که با [[دوستان]] [[خداوند]] [[تولّی]] و با [[دشمنان خدا]] [[تبرّی]] داشته باشند. [[حضرت]] درخواست میکند: «ای خداوند، [[فرزندان]] مرا همه [[نیکان]] و [[پرهیزگاران]] و بینایان قرار ده. و چنان کن که فرمانهای تو را بنیوشند و [[اطاعت]] کنند، [[یاران]] تو را [[محبان]] و نیکخواهان و با [[دشمنان]] تو [[دشمن]] و [[کینهتوزان]] باشند»<ref>نیایش بیستوپنجم.</ref>. «چنان کن که پیوسته در جستوجوی [[خشنودی]] تو باشم و در تلاش برای انتقامجویی از دشمنان تو»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. | تولی و تبری دو رکن [[اعتقادی]] و عملی است که در [[قرآن کریم]] نیز به آنها اشاره شده است<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}} «ای مؤمنان! پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند و کسانی از شما که آنها را دوست بگیرند ستمگرند» سوره توبه، آیه ۲۳؛ {{متن قرآن|لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}} «گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>. این دو رکن علاوه بر زمینه فردی، در حیطه [[سیاست]] و [[حکومت]] نیز جلوهگر است. [[امام سجاد]] {{ع}} با اشاره به این دو، این [[راه]] را به [[سیاستمداران]] نشان میدهد که با [[دوستان]] [[خداوند]] [[تولّی]] و با [[دشمنان خدا]] [[تبرّی]] داشته باشند. [[حضرت]] درخواست میکند: «ای خداوند، [[فرزندان]] مرا همه [[نیکان]] و [[پرهیزگاران]] و بینایان قرار ده. و چنان کن که فرمانهای تو را بنیوشند و [[اطاعت]] کنند، [[یاران]] تو را [[محبان]] و نیکخواهان و با [[دشمنان]] تو [[دشمن]] و [[کینهتوزان]] باشند»<ref>نیایش بیستوپنجم.</ref>. «چنان کن که پیوسته در جستوجوی [[خشنودی]] تو باشم و در تلاش برای انتقامجویی از دشمنان تو»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. | ||
بنابراین یکی از امور مهم در حکومت و سیاست، [[شناخت]] دوستان و دشمنان [[تولی و تبری]] نسبت به آنان است.<ref>[[فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۷۸.</ref> | بنابراین یکی از امور مهم در حکومت و سیاست، [[شناخت]] دوستان و دشمنان [[تولی و تبری]] نسبت به آنان است.<ref>[[فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۷۸.</ref> | ||
== عمل به [[احکام الهی]] == | |||
بر اساس تعریف سیاست که [[هدایت]] [[جامعه]] به سوی خیر و [[صلاح]] است، سیاست در [[نظام اسلامی]] منوط به [[اجرای احکام الهی]] است که افراد را به سوی خیر و [[صلاح]] [[هدایت]] میکند. [[امام سجاد]] {{ع}} با [[دعا]] از [[خداوند متعال]] میخواهد که او را در عمل به [[سیره]] [[اولیاء الله]] [[توفیق]] دهد و از سیره [[دشمنان خدا]] دور نگه دارد<ref>نیایش پنجاهویکم.</ref>. و همچنین توفیق نسبت به [[اعمال]] روزانهای را از [[خداوند]] میخواهد که [[روح]] [[مسئولیت اجتماعی]] در آن متبلور است. [[امام]] {{ع}} عرض میکند: «بار خدایا،... ما را در این [[روز]] و این [[شب]] و هر روز به انجام دادن [[کارهای نیک]] و دوری از [[کارهای ناپسند]] توفیق ده و به [[شکر]] [[نعمتها]] و [[پیروی]] از [[سنتها]] و دوری از [[بدعتها]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] و پاسداشت [[اسلام]] و [[نکوهش]] [[باطل]] و [[خوار]] داشت آن، و [[نصرت]] [[حق]] و [[عزیز]] داشتن آن و [[راهنمایی]] گمگشتگان و [[یاری]] [[ناتوانان]] و [[فریادرس]] [[ستمدیدگان]]، توفیق ده»<ref>نیایش ششم.</ref>.<ref>[[فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۷۹.</ref> | |||
== | == اصول [[سیاست]] داخلی و خارجی == | ||
=== [[حفظ وحدت]] و [[پرهیز]] از قبیلهگرایی === | |||
یکی از اصول اساسی در سیاست داخلی [[حفظ وحدت جامعه]] و پرهیز از قبیلهگرایی است. امام سجاد {{ع}} به [[خدا]] عرض میکند: «ای خداوند، مرا سیمای [[صالحان]] ده و [[جامه]] [[پرهیزگاران]]: در خاموش کردن [[آتش]] [[دشمنی]] و به هم پیوستن تفرقهجویان و [[آشتی]] دادن خصمان و فاش کردن [[نیکی]]... ای خداوند، این صفات را در من به کمال رسان، به دوام [[طاعت]] خود... و همسویی با [[جماعت]] مقبول»<ref>نیایش بیستم.</ref> و در [[مذمت]] قبیلهگرایی میگوید: «بار خدایا، به تو [[پناه]] میبرم از [[شر]]... [[چیرگی]] عصبیتم<ref>نیایش هشتم.</ref>.<ref>فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۷۹.</ref> | |||
== | === افزایش [[قدرت]] در [[دفاع]] از [[جامعه اسلامی]] === | ||
افزایش توان نظامی و قدرت [[مبارزه]] در برابر تهدیدات یکی از امور اساسی در هر جامعهای است. خداوند در [[قرآن کریم]] به این امر اشاره فرموده است<ref>{{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ...}} «و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس میافکنید.».. سوره انفال، آیه ۶۰.</ref>. [[امام سجاد]] {{ع}} درباره افزایش [[قدرت]] [[جامعه اسلامی]] عرض میکند: «بار خدایا، بدین [[نیایش]]، بلاد [[مسلمانان]] نیرومند گردان و شهرهاشان [[استوار]]. اموالشان را فزونی ده و چنان کن که از [[نبرد]] با [[دشمن]] [[فراغت]] جویند و روی به [[پرستش]] تو نهند و به جای [[پیکار]] با دشمن با تو [[خلوت]] کنند»<ref>نیایش بیستوهفتم.</ref> {{متن حدیث|وَ اجْعَلْ لِي يَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِي}}<ref>نیایش بیستم.</ref>؛ ید، استعاره از قدرت است، و در اینجا خواستار افزایش قدرت در برابر [[ستمکاران]] است.<ref>[[فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۷۹.</ref> | |||
یکی از | |||
=== | === [[دشمنشناسی]] و [[مقابله با دشمن]] === | ||
امام سجاد {{ع}} در نیایشهای [[صحیفه]] با عبارتهای مختلف به [[شناخت]] دشمن و نقشههای شوم آنان در مقابله با مسلمانان، و کمک از [[خداوند]] در راستای مقابله با این نقشهها اشاره فرموده است. [[حضرت]] در نیایش بیستوهفتم از راههای مختلف، از [[خدا]]، تقاضای [[قوی]] کردن [[جبهه]] مقابل را دارد. با این حال او از خداوند میخواهد به وی [[توفیق]] دهد که در صورت [[غلبه]] بر [[دشمنان]]، به آنها [[ظلم]] ننماید. ای خداوند، آنسان که در [[دل]] من ستمدیدگی را نکوهیده داشتهای مرا نیز توفیق ده که به کس [[ستم]] نکنم<ref>نیایش چهاردهم.</ref>.<ref>فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۸۰.</ref> | |||
== دشمنان و [[سیاست خارجی]] == | |||
[[دعای امام]] [[سجاد]] {{ع}} درباره [[مرزداران]] یکی از جلوههای توجه ایشان به سیاست خارجی است. این [[دعا]] نشان میدهد در [[زمان]] رویارویی با [[دشمن خارجی]] همه باید [[متحد]] شوند. [[امام]] درباره [[دشمنان خارجی]] عرضه میدارد: «ای خداوند، دشمنانشان را [[راه]] مدد بربند و از شمارشان بکاه و قلوبشان لبریز از [[وحشت]] نمای و دستشان از تطاول کوتاه کن و زبانشان از گفتن به بند آر و چنان کن که [[شکست]] ایشان سبب پراکندگی و [[عبرت]] آن کسان گردد که از پیشان میآیند و چون ایشان را به [[خواری]] درافکنی از آن پس هیچ [[لشکر]] [[طمع]] در [[ستیز]] با ما نکند»<ref>نیایش بیستوهفتم.</ref>. | |||
==دشمنان و [[سیاست خارجی]]== | |||
[[دعای امام]] [[سجاد]]{{ع}} درباره [[مرزداران]] یکی از جلوههای توجه ایشان به سیاست خارجی است. این [[دعا]] نشان میدهد در [[زمان]] رویارویی با [[دشمن خارجی]] همه باید [[متحد]] شوند. [[امام]] درباره [[دشمنان خارجی]] عرضه میدارد: «ای خداوند، دشمنانشان را [[راه]] مدد بربند و از شمارشان بکاه و قلوبشان لبریز از [[وحشت]] نمای و دستشان از تطاول کوتاه کن و زبانشان از گفتن به بند آر و چنان کن که [[شکست]] ایشان سبب پراکندگی و [[عبرت]] آن کسان گردد که از پیشان میآیند و چون ایشان را به [[خواری]] درافکنی از آن پس هیچ [[لشکر]] [[طمع]] در [[ستیز]] با ما نکند»<ref>نیایش بیستوهفتم.</ref>. | |||
[[امام]] از [[خداوند]] میخواهد [[دشمنان]] و [[مشرکان]] را به یکدیگر مشغول دارد تا توجه آنها از [[مسلمانان]] منصرف گردد: «ای خداوند، مشرکان را به مشرکان مشغول دار تا از تطاول بر بلاد اسلامیان باز مانند و از شمار ایشان بکاه تا از شمار مسلمانان نکاهند»<ref>نیایش بیستوهفتم.</ref>. در [[حقیقت]] امام با این بیان اشاره به یک تاکتیک نظامی مینماید که به موجب آن مسلمانان باید تلاش نمایند [[وحدت]] دشمنان را از بین ببرند زیرا وقتی دشمنان به یکدیگر مشغول شوند، [[اتحاد]] آنها از بین میرود و [[فکر]] [[حمله]] به [[بلاد مسلمین]] را فراموش میکنند.<ref>[[فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۸۰.</ref> | [[امام]] از [[خداوند]] میخواهد [[دشمنان]] و [[مشرکان]] را به یکدیگر مشغول دارد تا توجه آنها از [[مسلمانان]] منصرف گردد: «ای خداوند، مشرکان را به مشرکان مشغول دار تا از تطاول بر بلاد اسلامیان باز مانند و از شمار ایشان بکاه تا از شمار مسلمانان نکاهند»<ref>نیایش بیستوهفتم.</ref>. در [[حقیقت]] امام با این بیان اشاره به یک تاکتیک نظامی مینماید که به موجب آن مسلمانان باید تلاش نمایند [[وحدت]] دشمنان را از بین ببرند زیرا وقتی دشمنان به یکدیگر مشغول شوند، [[اتحاد]] آنها از بین میرود و [[فکر]] [[حمله]] به [[بلاد مسلمین]] را فراموش میکنند.<ref>[[فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۸۰.</ref> | ||
==توصیه [[اخلاقی]] [[امام سجاد]]{{ع}} به [[سیاستمداران]] و [[صاحبان قدرت]]== | == توصیه [[اخلاقی]] [[امام سجاد]] {{ع}} به [[سیاستمداران]] و [[صاحبان قدرت]] == | ||
امام سجاد{{ع}} در دعای مکارمالاخلاق از [[خداوند متعال]] درخواست مینماید: «هر گاه مرا در نظر [[مردم]] به درجتی فرا میبری به همان [[قدر]] در نفس خود خوارم گردان و هر گاه مرا به عزّتی آشکار مینوازی به همان قدر در نفس خود [[ذلیل]] گردان»<ref>نیایش بیستم.</ref>. | امام سجاد {{ع}} در دعای مکارمالاخلاق از [[خداوند متعال]] درخواست مینماید: «هر گاه مرا در نظر [[مردم]] به درجتی فرا میبری به همان [[قدر]] در نفس خود خوارم گردان و هر گاه مرا به عزّتی آشکار مینوازی به همان قدر در نفس خود [[ذلیل]] گردان»<ref>نیایش بیستم.</ref>. | ||
امام در این فراز به یک اصل مهم اشاره مینماید که ممکن است [[فرد]] زمانی که صاحب [[مقام]] و قدرتی شود، دچار [[غرور]] و خودشیفتگی گردد و [[رفتار]] او با سایر مردم مناسب نباشد؛ لذا از خداوند میخواهد هر [[زمان]] که در بین مردم صاحب مقام و درجهای میشود در نفس خود به همان مقدار کوچک شود که دچار غرور نگردد؛ زیرا این غرور علت [[فساد]] [[رفتاری]] در فرد میگردد. امام با این [[مناجات]] به رهروان نشان میدهد که هر قدر [[درجه]] و مقامشان در بین مردم بالا میرود باید [[تواضع]] آنها نسبت به مردم بیشتر گردد و نسبت به آنها [[فروتنی]] نمایند تا از خطر بلندپروازی و [[خودبزرگبینی]] مصون و محفوظ باشند<ref>شرح دعای مکارمالاخلاق، www.emamsajjad.com.</ref>.<ref>تاجالعروس من جواهر القاموس، محمد مرتضی حسینی زبیدی، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق؛ شرح دعای مکارم الاخلاق، محمدتقی فلسفی، www.emamsajjad.com؛ الصحیفة السجادیة، ترجمه علی نقی فیض الاسلام اصفهانی، فقیه، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش؛ صحیفه کامله سجادیه همراه با فهرست موضوعی، ترجمه عباس عزیزی، صلاة، قم، چاپ اول، ۱۳۸۲ش؛ صحیفه نور، روحالله موسوی خمینی، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۲ ش؛ فرهنگ ابجدی، فواد افرام بستانی، اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ ش؛ قاموس قرآن، علیاکبر بنایی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق؛ قرآن کریم؛ لسان العرب، محمدبن مکرم ابن منظور افریقی المصری، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع – دار صاد، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق؛ مجمع البحرین، فخرالدین طریحی، مرتضوی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش؛ مفردات الفاظ القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دارالقلم – الدارالشامیة، بیروت – دمشق، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق؛ النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، مبارک بن محمد ابن اثیر جوزی، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ ش.</ref>.<ref>[[فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۸۰.</ref> | امام در این فراز به یک اصل مهم اشاره مینماید که ممکن است [[فرد]] زمانی که صاحب [[مقام]] و قدرتی شود، دچار [[غرور]] و خودشیفتگی گردد و [[رفتار]] او با سایر مردم مناسب نباشد؛ لذا از خداوند میخواهد هر [[زمان]] که در بین مردم صاحب مقام و درجهای میشود در نفس خود به همان مقدار کوچک شود که دچار غرور نگردد؛ زیرا این غرور علت [[فساد]] [[رفتاری]] در فرد میگردد. امام با این [[مناجات]] به رهروان نشان میدهد که هر قدر [[درجه]] و مقامشان در بین مردم بالا میرود باید [[تواضع]] آنها نسبت به مردم بیشتر گردد و نسبت به آنها [[فروتنی]] نمایند تا از خطر بلندپروازی و [[خودبزرگبینی]] مصون و محفوظ باشند<ref>شرح دعای مکارمالاخلاق، www.emamsajjad.com.</ref>.<ref>تاجالعروس من جواهر القاموس، محمد مرتضی حسینی زبیدی، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق؛ شرح دعای مکارم الاخلاق، محمدتقی فلسفی، www.emamsajjad.com؛ الصحیفة السجادیة، ترجمه علی نقی فیض الاسلام اصفهانی، فقیه، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش؛ صحیفه کامله سجادیه همراه با فهرست موضوعی، ترجمه عباس عزیزی، صلاة، قم، چاپ اول، ۱۳۸۲ش؛ صحیفه نور، روحالله موسوی خمینی، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۲ ش؛ فرهنگ ابجدی، فواد افرام بستانی، اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ ش؛ قاموس قرآن، علیاکبر بنایی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق؛ قرآن کریم؛ لسان العرب، محمدبن مکرم ابن منظور افریقی المصری، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع – دار صاد، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق؛ مجمع البحرین، فخرالدین طریحی، مرتضوی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش؛ مفردات الفاظ القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دارالقلم – الدارالشامیة، بیروت – دمشق، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق؛ النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، مبارک بن محمد ابن اثیر جوزی، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ ش.</ref>.<ref>[[فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۸۰.</ref> | ||
== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']] | |||
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[ | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
[[رده:سیاست | [[رده:سیاست]] | ||
[[رده: | [[رده:سیره سیاسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۵
مقدمه
“سیاست” واژهای عربی است که از ریشه “ساس، یسوس” گرفته شده و به معانی مختلفی به کار رفته است از جمله: برپای داشتن هرچیز بر مدار مصالح آن[۱] ارشاد مردم به راه راست که هدایت کننده باشد و فن حکومت و اداره امور داخلی و خارجی کشور[۲] در حقیقت این واژه بیان یکی از ویژگیهای امام، والی و حاکم جامعه است[۳].
امام خمینی نیز سیاست را اینگونه تعریف میکند: سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه... و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد و اینها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان است،... ، دیگران این سیاست را نمیتوانند اداره کنند. این مختص به انبیا و اولیا است[۴].[۵]
مبانی نظام سیاسی اسلام
تشکیل حکومت مقدمه اعمال سیاست
برای اعمال سیاست لازم است ابتدا حکومت تشکیل شود و امام و حاکم جامعه مشخص گردد. قرآن کریم حکومت را مخصوص خداوند میداند[۶] در منظر قرآن حکومت و سرپرستی (ولایت) پیامبر و امامان در امتداد ولایت الهی و امری مقرر است[۷]. در منطق قرآن؛ رسول گرامی اسلام و اولوالامر بر مردم ولایت داشته و اطاعت آنان بر امت واجب است[۸].
امام سجاد (ع) در نیایشهای صحیفه سجادیه به این مبانی اشاره فرموده است. او حکومت و سلطنت را مخصوص خداوند میداند: «به صبح درآمدیم در پنجه (قدرت) تو که پادشاهی و تواناییات ما را فرا میگیرد، و اراده و خواست تو ما را گرد میآورد، و از روی امر و فرمان تو است که در کارها دست میبریم، و در تدبیر تو (آنچه بر وفق مصلحت قرار دادهای) رفتوآمد مینماییم»[۹].
سپس با اشاره به مقام رسالت و ولایت پیامبر اعظم (ص) و معصومین (ع)، اطاعت از ایشان را بر مردم واجب میداند و درخواست میکند: «شهادت میدهم... که محمد بنده توست و پیامآور توست و برگزیدهترین آفریدگان توست، او را به ابلاغ رسالت خویش برانگیختی، آن را ابلاغ کرد؛ فرمانش دادی که امت خود اندرز دهد، اندرز داد»[۱۰]. «بار خدایا، در هر زمان دین خویش به امامی یاری بخشیدهای و او را بر پای داشتهای تا علم راهنمای بندگانت شود و در بلاد تو چراغ فروزان هدایت گردد و رشته پیمان او به رشته پیمان خود پیوستهای... و اطاعت او فریضه گردانیدهای و مردم را از سرکشی در برابر او برحذر داشتهای و فرمان دادهای که به هر چه امر میکند اطاعت کنند و از هرچه نهی میکند باز ایستند و کس بر او پیشی نگیرد و کس از او واپس نماند»[۱۱].[۱۲]
ولایت و قدرت الهی، سلطهناپذیری نسبت به ستمگران
زمانی که حاکمیت و قدرت مخصوص خداوند باشد، قدرتهای ظاهری پادشاهان، خلفا و قدرتهای بینالمللی زودگذر، زوالپذیر و حقیر هستند، لذا انسان فقط در برابر ذات خداوند تسلیم میشود و اطاعت هیچکس را، مگر اطاعت خداوند، نمیپذیرد. از سوی دیگر توجه به این قدرت، حاکمان جامعه را از فساد و ظلم برحذر میدارد. امام سجاد (ع) با اشاره به قدرت نامحدود خداوند عرض میکند: «ای خداوند، (...)، چه قهّار است قدرت تو، چه سخت است نیروی تو، چه نافذ است فرمان تو»[۱۳]. سپس با اشاره به سلطنت ثابت و جاودان خداوند[۱۴] به قدرتهای پادشاهان ستمگر و غاصب، حقیرانه مینگرد و عرض میکند: «ای خداوندی که پادشاهان در برابر تو، یوغ مذلّت بر گردن نهادهاند و از سطوت تو بیمناکاند. ای خداوندی که سزاوار آنی که از تو بترسند»[۱۵].
درباره مهلت دادن به ستمکاران و قدرتهای ظاهری و زوال حکومت آنان عرض میکند و حال آنکه در کیفر آنان درنگ کردهای تا مگر به فرمان تو سر نهند، و آن را که مهلت عنایت کردهای از آن روست که به دوام ملک خود اعتماد داری.... همه بر مقتضای حکم تو شوند هرچه شوند و بازگشت امورشان به توست... هر چند زمان سرکشیشان به درازا کشد از سلطه تو فرو نخواهد کاست[۱۶].[۱۷]
تولی و تبری
تولی و تبری دو رکن اعتقادی و عملی است که در قرآن کریم نیز به آنها اشاره شده است[۱۸]. این دو رکن علاوه بر زمینه فردی، در حیطه سیاست و حکومت نیز جلوهگر است. امام سجاد (ع) با اشاره به این دو، این راه را به سیاستمداران نشان میدهد که با دوستان خداوند تولّی و با دشمنان خدا تبرّی داشته باشند. حضرت درخواست میکند: «ای خداوند، فرزندان مرا همه نیکان و پرهیزگاران و بینایان قرار ده. و چنان کن که فرمانهای تو را بنیوشند و اطاعت کنند، یاران تو را محبان و نیکخواهان و با دشمنان تو دشمن و کینهتوزان باشند»[۱۹]. «چنان کن که پیوسته در جستوجوی خشنودی تو باشم و در تلاش برای انتقامجویی از دشمنان تو»[۲۰]. بنابراین یکی از امور مهم در حکومت و سیاست، شناخت دوستان و دشمنان تولی و تبری نسبت به آنان است.[۲۱]
عمل به احکام الهی
بر اساس تعریف سیاست که هدایت جامعه به سوی خیر و صلاح است، سیاست در نظام اسلامی منوط به اجرای احکام الهی است که افراد را به سوی خیر و صلاح هدایت میکند. امام سجاد (ع) با دعا از خداوند متعال میخواهد که او را در عمل به سیره اولیاء الله توفیق دهد و از سیره دشمنان خدا دور نگه دارد[۲۲]. و همچنین توفیق نسبت به اعمال روزانهای را از خداوند میخواهد که روح مسئولیت اجتماعی در آن متبلور است. امام (ع) عرض میکند: «بار خدایا،... ما را در این روز و این شب و هر روز به انجام دادن کارهای نیک و دوری از کارهای ناپسند توفیق ده و به شکر نعمتها و پیروی از سنتها و دوری از بدعتها و امر به معروف و نهی از منکر و پاسداشت اسلام و نکوهش باطل و خوار داشت آن، و نصرت حق و عزیز داشتن آن و راهنمایی گمگشتگان و یاری ناتوانان و فریادرس ستمدیدگان، توفیق ده»[۲۳].[۲۴]
اصول سیاست داخلی و خارجی
حفظ وحدت و پرهیز از قبیلهگرایی
یکی از اصول اساسی در سیاست داخلی حفظ وحدت جامعه و پرهیز از قبیلهگرایی است. امام سجاد (ع) به خدا عرض میکند: «ای خداوند، مرا سیمای صالحان ده و جامه پرهیزگاران: در خاموش کردن آتش دشمنی و به هم پیوستن تفرقهجویان و آشتی دادن خصمان و فاش کردن نیکی... ای خداوند، این صفات را در من به کمال رسان، به دوام طاعت خود... و همسویی با جماعت مقبول»[۲۵] و در مذمت قبیلهگرایی میگوید: «بار خدایا، به تو پناه میبرم از شر... چیرگی عصبیتم[۲۶].[۲۷]
افزایش قدرت در دفاع از جامعه اسلامی
افزایش توان نظامی و قدرت مبارزه در برابر تهدیدات یکی از امور اساسی در هر جامعهای است. خداوند در قرآن کریم به این امر اشاره فرموده است[۲۸]. امام سجاد (ع) درباره افزایش قدرت جامعه اسلامی عرض میکند: «بار خدایا، بدین نیایش، بلاد مسلمانان نیرومند گردان و شهرهاشان استوار. اموالشان را فزونی ده و چنان کن که از نبرد با دشمن فراغت جویند و روی به پرستش تو نهند و به جای پیکار با دشمن با تو خلوت کنند»[۲۹] «وَ اجْعَلْ لِي يَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِي»[۳۰]؛ ید، استعاره از قدرت است، و در اینجا خواستار افزایش قدرت در برابر ستمکاران است.[۳۱]
دشمنشناسی و مقابله با دشمن
امام سجاد (ع) در نیایشهای صحیفه با عبارتهای مختلف به شناخت دشمن و نقشههای شوم آنان در مقابله با مسلمانان، و کمک از خداوند در راستای مقابله با این نقشهها اشاره فرموده است. حضرت در نیایش بیستوهفتم از راههای مختلف، از خدا، تقاضای قوی کردن جبهه مقابل را دارد. با این حال او از خداوند میخواهد به وی توفیق دهد که در صورت غلبه بر دشمنان، به آنها ظلم ننماید. ای خداوند، آنسان که در دل من ستمدیدگی را نکوهیده داشتهای مرا نیز توفیق ده که به کس ستم نکنم[۳۲].[۳۳]
دشمنان و سیاست خارجی
دعای امام سجاد (ع) درباره مرزداران یکی از جلوههای توجه ایشان به سیاست خارجی است. این دعا نشان میدهد در زمان رویارویی با دشمن خارجی همه باید متحد شوند. امام درباره دشمنان خارجی عرضه میدارد: «ای خداوند، دشمنانشان را راه مدد بربند و از شمارشان بکاه و قلوبشان لبریز از وحشت نمای و دستشان از تطاول کوتاه کن و زبانشان از گفتن به بند آر و چنان کن که شکست ایشان سبب پراکندگی و عبرت آن کسان گردد که از پیشان میآیند و چون ایشان را به خواری درافکنی از آن پس هیچ لشکر طمع در ستیز با ما نکند»[۳۴].
امام از خداوند میخواهد دشمنان و مشرکان را به یکدیگر مشغول دارد تا توجه آنها از مسلمانان منصرف گردد: «ای خداوند، مشرکان را به مشرکان مشغول دار تا از تطاول بر بلاد اسلامیان باز مانند و از شمار ایشان بکاه تا از شمار مسلمانان نکاهند»[۳۵]. در حقیقت امام با این بیان اشاره به یک تاکتیک نظامی مینماید که به موجب آن مسلمانان باید تلاش نمایند وحدت دشمنان را از بین ببرند زیرا وقتی دشمنان به یکدیگر مشغول شوند، اتحاد آنها از بین میرود و فکر حمله به بلاد مسلمین را فراموش میکنند.[۳۶]
توصیه اخلاقی امام سجاد (ع) به سیاستمداران و صاحبان قدرت
امام سجاد (ع) در دعای مکارمالاخلاق از خداوند متعال درخواست مینماید: «هر گاه مرا در نظر مردم به درجتی فرا میبری به همان قدر در نفس خود خوارم گردان و هر گاه مرا به عزّتی آشکار مینوازی به همان قدر در نفس خود ذلیل گردان»[۳۷]. امام در این فراز به یک اصل مهم اشاره مینماید که ممکن است فرد زمانی که صاحب مقام و قدرتی شود، دچار غرور و خودشیفتگی گردد و رفتار او با سایر مردم مناسب نباشد؛ لذا از خداوند میخواهد هر زمان که در بین مردم صاحب مقام و درجهای میشود در نفس خود به همان مقدار کوچک شود که دچار غرور نگردد؛ زیرا این غرور علت فساد رفتاری در فرد میگردد. امام با این مناجات به رهروان نشان میدهد که هر قدر درجه و مقامشان در بین مردم بالا میرود باید تواضع آنها نسبت به مردم بیشتر گردد و نسبت به آنها فروتنی نمایند تا از خطر بلندپروازی و خودبزرگبینی مصون و محفوظ باشند[۳۸].[۳۹].[۴۰]
منابع
پانویس
- ↑ تاجالعروس؛ مجمعالبحرین؛ لسانالعرب؛ النهایه فی غریب الحدیث و الاثر.
- ↑ فرهنگ ابجدی.
- ↑ قاموس قرآن؛ مجمعالبحرین؛ مفردات.
- ↑ صحیفه نور، ج۱۳، ص۲۱۸.
- ↑ فرحزادی، فاطمه، مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۷۷.
- ↑ ﴿وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾ «و فرمانفرمایی آسمانها و زمین از آن خداوند است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره آل عمران، آیه ۱۸۹.
- ↑ ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ...﴾ «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است.».. سوره احزاب، آیه ۶؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا﴾ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ نیایش ششم.
- ↑ نیایش ششم.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ فرحزادی، فاطمه، مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۷۷.
- ↑ نیایش پنجاهودوم.
- ↑ نیایش چهلوششم.
- ↑ نیایش پنجاهویکم.
- ↑ نیایش چهلوششم.
- ↑ فرحزادی، فاطمه، مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۷۸.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾ «ای مؤمنان! پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند و کسانی از شما که آنها را دوست بگیرند ستمگرند» سوره توبه، آیه ۲۳؛ ﴿لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ «گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.
- ↑ نیایش بیستوپنجم.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ فرحزادی، فاطمه، مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۷۸.
- ↑ نیایش پنجاهویکم.
- ↑ نیایش ششم.
- ↑ فرحزادی، فاطمه، مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۷۹.
- ↑ نیایش بیستم.
- ↑ نیایش هشتم.
- ↑ فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۷۹.
- ↑ ﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ...﴾ «و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس میافکنید.».. سوره انفال، آیه ۶۰.
- ↑ نیایش بیستوهفتم.
- ↑ نیایش بیستم.
- ↑ فرحزادی، فاطمه، مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۷۹.
- ↑ نیایش چهاردهم.
- ↑ فاطمه فرحزادی|فرحزادی، فاطمه، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۸۰.
- ↑ نیایش بیستوهفتم.
- ↑ نیایش بیستوهفتم.
- ↑ فرحزادی، فاطمه، مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۸۰.
- ↑ نیایش بیستم.
- ↑ شرح دعای مکارمالاخلاق، www.emamsajjad.com.
- ↑ تاجالعروس من جواهر القاموس، محمد مرتضی حسینی زبیدی، دارالفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق؛ شرح دعای مکارم الاخلاق، محمدتقی فلسفی، www.emamsajjad.com؛ الصحیفة السجادیة، ترجمه علی نقی فیض الاسلام اصفهانی، فقیه، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش؛ صحیفه کامله سجادیه همراه با فهرست موضوعی، ترجمه عباس عزیزی، صلاة، قم، چاپ اول، ۱۳۸۲ش؛ صحیفه نور، روحالله موسوی خمینی، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۲ ش؛ فرهنگ ابجدی، فواد افرام بستانی، اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ ش؛ قاموس قرآن، علیاکبر بنایی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق؛ قرآن کریم؛ لسان العرب، محمدبن مکرم ابن منظور افریقی المصری، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع – دار صاد، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق؛ مجمع البحرین، فخرالدین طریحی، مرتضوی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش؛ مفردات الفاظ القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دارالقلم – الدارالشامیة، بیروت – دمشق، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق؛ النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، مبارک بن محمد ابن اثیر جوزی، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ ش.
- ↑ فرحزادی، فاطمه، مقاله «سیاست»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۸۰.