بسمله: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[بسمله در قرآن]] - [[بسمله در علوم قرآنی]] - [[بسمله در فقه اسلامی]] - [[بسمله در عرفان اسلامی]] - [[بسمله در معارف و سیره رضوی]] - [[بسمله در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[بسمله در قرآن]] - [[بسمله در علوم قرآنی]] - [[بسمله در فقه اسلامی]] - [[بسمله در معارف و سیره رضوی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==آیه بسمله==
به آیه {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} [[آیه تسمیه]] و '''بسمله''' می‌گویند. تسمیه به معنای نام‌گذاری و خواندن نام کسی است. در آغاز همه [[سوره‌های قرآن]] به‌جز [[سوره توبه]]، این آیه آمده است
[[آیه]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>الکافی، ج۳، ص۲۴۸؛ التفسیر، عیاشی، ج۱، ص۲۱.</ref>


==نامگذاری آیه بسمله==
در روایات فضیلت بسیاری برای بسمله نقل شده است و اسمی از [[اسماء الله]] شمرده شده است، همچنین در کتب فقهی [[احکام]] مختلفی درباره [[قرآن]] و بسمله وجود دارد.  
این آیه در آغاز همه [[سوره‌های قرآن]]، به جز [[سوره توبه]] آمده است و در آیه ۳۰ [[سوره نمل]]: {{متن قرآن|إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«آن (نامه) از سوی سلیمان است و (متن آن) این است: «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره نمل، آیه ۳۰.</ref> افزون بر آغاز [[سوره]]، در شروع [[نامه]] [[سلیمان]]{{ع}} تکرار شده است. {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ}} در آیه {{متن قرآن|إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«آن (نامه) از سوی سلیمان است و (متن آن) این است: «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره نمل، آیه ۳۰.</ref> به اتفاق [[شیعه]] و [[سنی]]، جزو سوره به شمار می‌آید<ref>روض الجنان و روح الجنان، ج۱، ص۴۴.</ref>. در روایات، {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ}} سرآغاز هر [[کتاب آسمانی]]<ref>التفسیر، عیاشی، ج۱، ص۱۹.</ref>، با کرامت‌ترین [[آیه قرآن]]<ref>التفسیر، عیاشی، ج۱، ص۱۹.</ref>، با فضیلت‌ترین آیه در [[سوره حمد]]<ref>تهذیب الأحکام، ج۲، ص۲۸۹.</ref> و با عظمت‌ترین آیه قرآن<ref>التفسیر، عیاشی، ج۱، ص۲۱-۲۲.</ref> خوانده شده است. هر کار مهمی که با {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ}} آغاز نگردد، ناتمام و ناقص است<ref>تفسیر العسکری{{ع}}، ص۲۵؛ تفسیر الصافی، ج۱، ص۸۳.</ref>.


"اسم" در این آیه به معنای نامیدن به کار رفته است. از همین‌رو، {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ}} یعنی کارم را با [[نام خداوند]] آغاز می‌کنم<ref>تفسیر العسکری{{ع}}، ص۴۰.</ref>. «باء» برای [[استعانت]] از [[خداوند]]<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۹۲؛ المیزان، ج۱، ص۱۷؛ مواهب الرحمن، ج۱، ص۹.</ref>، و یا ابتدا به اسم اوست<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۹۳؛ المیزان، ج۱، ص۱۷.</ref>. برخی از [[مفسران]] معنای ابتدا را ترجیح داده‌اند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۹۳.</ref>. {{متن قرآن|اللَّهِ}} در اصل از {{عربی|اَلَهَ}} به معنای {{عربی|عَبَدَ}}<ref>المفردات، ص۸۲.</ref>، و یا {{عربی|تَحير}}<ref>المفردات، ص۸۳.</ref> (به جهت آنکه [[تفکر]] در [[ذات خداوند]] موجب [[تحیر]] [[انسان]] می‌شود)<ref>المفردات، ص۸۳.</ref> گرفته شده که در این صورت، به معنای [[معبود]] و یا کسی است که [[عقل‌ها]] درباره او متحیرند. در واژه {{عربی|اله}} نیز در اثر کثرت استعمال «الف» از میان برداشته شده و بعد از اضافه شدن «ال» به صورت {{متن قرآن|اللَّهِ}} در آمده است و در این صورت، فقط در مورد [[خداوند متعال]] به کار می‌رود<ref>المفردات، ص۸۲؛ المیزان، ج۱، ص۱۸.</ref>. {{متن قرآن|الرَّحْمَنِ}} و {{متن قرآن|الرَّحِيمِ}} از ماده [[رحمت]] هستند، {{متن قرآن|الرَّحْمَنِ}} بر کثرت و عمومیت رحمت دلالت دارد که هم بر [[مؤمن]] و هم بر [[کافر]] [[افاضه]] می‌شود، اما {{متن قرآن|الرَّحِيمِ}}، از [[ثبات]] و بقای آن حکایت می‌کند که فقط نسبت به [[مؤمنان]] صورت می‌گیرد<ref>المیزان، ج۱، ص۱۸-۱۹.</ref>.
== مقدمه ==
به آیه {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> [[آیه تسمیه]] و بسمله می‌گویند. تسمیه به معنای نام‌گذاری و خواندن نام کسی است و چون [[تلاوت]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> در آغاز هرکاری، خواندن [[نام خدا]] برای آن کار است، آن را تسمیه می‌گویند<ref>روض الجنان، ج۱، ص۴۱. اسباب النزول، واحدی، ص۱۳. التبیان، ج۱، ص۲۶؛ تاریخ قرآن، رامیار، ص۵۵۳.</ref>.


[[روایات]] متعددی از [[امام رضا]]{{ع}} در بیان اهمیت، [[تفسیر]] و مسائل [[فقهی]] این [[آیه]] رسیده است. در منقولات از آن [[حضرت]] نزدیکی {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} به [[اسم اعظم]] [[خداوند]]، مانند نزدیکی سیاهی چشم به سفیدی آن معرفی شده است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۵.</ref>. طبق [[حدیثی]] که امام رضا{{ع}} از جدش [[رسول خدا]]{{صل}} نقل کرده، هنگامی که بنده‌ای بگوید: {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}، خداوند متعال می‌فرماید: بنده‌ام با نام من آغاز کرد و بر من لازم است که امور او را به سامان رسانم و در کارش [[برکت]] دهم<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۳۰۰.</ref>. قرائت این آیه بعد از [[نماز صبح]]<ref>مهج الدعوات، ص۳۱۶.</ref> و [[نماز]] [[مغرب]]<ref>فلاح السائل، ص۲۳۰- ۲۳۱.</ref> و به هنگام خروج از [[منزل]]<ref>المحاسن، ج۲، ص۳۵۱.</ref> و هر کار مهم دیگری<ref>المجازات النبویة، ص۲۳۰؛ تفسیر العسکری{{ع}}، ص۲۵.</ref> توصیه شده است.
در آغاز همه [[سوره‌های قرآن]] به‌جز [[توبه]]، {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> آمده است و در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«آن (نامه) از سوی سلیمان است و (متن آن) این است: «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره نمل، آیه ۳۰.</ref> افزون بر آغاز [[سوره]]، در شروع [[نامه]] [[سلیمان]] تکرار شده است و همین {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ}} به اتفاق [[شیعه]] و [[سنی]]، جزء سوره به شمار می‌آید<ref> روض الجنان، ج۱، ص۴۴.</ref><ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیات نام‌دار (مقاله)|مقاله «آیات نام‌دار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱؛ [[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[آیه بسمله - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «آیه بسمله»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ص ۲۴۶.</ref>
امام رضا{{ع}} {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ}} را علامتی از علامت‌های خداوند دانسته است که [[بنده]] با گفتن آن خود را به آن آراسته است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۶۱.</ref>. آن حضرت همچنین دو صفت «[[رحمن]]» و «[[رحیم]]» را سبب [[یادآوری]] [[نعمت‌های خداوند]] بر تمام [[مخلوقات]] دانسته است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۰۷.</ref>. بر اساس [[روایت]] دیگری، باء {{متن قرآن|بِسْم}} روشنی و نیکویی خداوند، سین بلندی [[مقام]] خداوند، و میم [[مُلک]] اوست. {{متن قرآن|اللَّهِ}}، خدای هر چیزی است، که رحمن به همه [[خلق]]، و رحیم به [[مؤمنین]] است<ref>تفسیر القمی، ج۱، ص۲۸. </ref>.


امام رضا{{ع}} {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} را آیه‌ای از [[سوره]] دانسته است؛ ایشان در [[اثبات]] این موضوع به [[روایت]]، [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} را بر اساس [[سیره]] و سخن [[رسول خدا]]{{صل}} جزو [[سوره حمد]] دانسته استناد کرده است<ref>تفسیر القمی، ج۱، ص۳۰۱.</ref>. روایت دیگری از ایشان از امیرمؤمنان{{ع}}، حاکی از آن است که {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} یک [[آیه]] از [[سوره فاتحه]] است، چون سوره حمد هفت آیه شمرده شده که فقط با [[احتساب]] این آیه، این عدد صحیح خواهد بود<ref>تفسیر القمی، ج۱، ص۳۰۲؛ الأمالی، صدوق، ص۱۷۵.</ref>. بر پایه روایت دیگری از ایشان، آیه بسمله با عظمت‌ترین [[آیه قرآن]] یاد شده است<ref>التفسیر، عیاشی، ج۱، ص۲۱.</ref>. این روایت بر آیه بودن آن دلالت می‌کند. [[شیخ طوسی]] تصریح کرده که {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} در هر یک از [[سوره‌های قرآن]] یک آیه محسوب می‌شود و [[اجماع]] [[شیعه]] و وجود روایاتی از [[اهل بیت]]{{عم}} از [[دلایل]] این نکته‌اند<ref>کتاب الخلاف، ج۱، ص۳۲۱-۳۳۸.</ref>. در بین علمای [[اهل سنت]] در این موضوع [[اختلاف]] نظر وجود دارد<ref>کتاب الخلاف، ج۱، ص۳۲۸-۳۳۰.</ref>. برخی از اهل سنت به آیه بودن [[بسمله]] در سوره حمد و سوره‌های دیگر [[معتقد]] بوده و از بسیاری از [[صحابه]] مانند [[ابن عباس]]، [[ابن عمر]]، و [[ابن زبیر]] نیز این مطلب را نقل کرده‌اند<ref>المجموع شرح المهذب، ج۳، ص۳۳۴.</ref>. اما اکثر [[فقیهان]] اهل سنت آن را فقط آیه‌ای از سوره حمد می‌دانند و کسانی مانند [[مالک]] آن را جزو هیچ سوره‌ای نمی‌دانند<ref>صحیح مسلم، شرح نووی، ج۴، ص۱۰۴.</ref>. و برخی از [[مفسران]] آنان نیز با استناد به عدم [[تواتر روایات]] در این موضوع، به آیه نبودن آن در ابتدای [[سوره‌ها]] [[حکم]] نموده‌اند<ref>الجامع لأحکام القرآن، ج۱، ص۹۳.</ref>.
== بسمله در [[آیات قرآن]] ==
همه [[سوره‌های قرآن]] جز [[سوره]] [[برائت]] با {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> آغاز می‌شود. این [[آیه شریفه]] در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«آن (نامه) از سوی سلیمان است و (متن آن) این است: «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره نمل، آیه ۳۰.</ref>هم آمده است که در مجموع ذکر بسمله در [[قرآن]] به ۱۱۴ مورد می‌رسد، افزون بر این، آیه {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا}}<ref>«راه افتادن و لنگر گرفتن آن با نام خداوند است» سوره هود، آیه ۴۱.</ref> و دسته‌ای از [[آیات]] که مربوط به ذکر [[نام خدا]] (اسم‌الله) و [[احکام فقهی]] آن است: {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref>«از تو می‌پرسند که چه بر آنها حلال است؟ بگو (همه) چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و (نیز) آنچه با جانوران شکاری دست‌آموز به دست می‌آورید -که از آنچه خداوند به شما آموخته است به آنها می‌آموزید- پس، از آنچه (این جانوران شکاری) برای شما (گرفته و) نگه داشته‌اند بخورید و (هنگام فرستادن حیوان شکاری یا هنگام ذبح) نام خداوند را بر آنها یاد کنید و از خداوند پروا کنید که خداوند حسابرسی سریع است» سوره مائده، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«پس، از آنچه (به هنگام ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است بخورید، اگر به آیات وی ایمان دارید» سوره انعام، آیه ۱۱۸.</ref>،{{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ}}<ref>«شما را چه می‌شود که از آنچه (در ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است نمی‌خورید در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام کرده- جز آنچه از (خوردن) آن، ناگزیر شده باشید- برایتان روشن ساخته است؛ و بی‌گمان بسیاری با هوا و هوس‌هایشان به نادانی (مردم را) گمراه م» سوره انعام، آیه ۱۱۹.</ref> و ... که [[نام پروردگار]] را بیان کرده با بسمله مرتبط است<ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[بسمله (مقاله)|مقاله «بسمله»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.


[[روایات]] رسیده دلالت دارند که آن [[حضرت]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} را در نمازهایش بلند می‌خوانده و بر آن تأکید داشته است. [[رجاء بن ابی ضحاک]] که [[مأمور]] انتقال [[امام رضا]]{{ع}} از [[مدینه]] به [[مرو]] بوده، گزارش دقیق و نسبتاً طولانی از کارهای [[امام]] در این [[سفر]] ارائه کرده است. یکی از نکته‌های مهم این گزارش، بلند خواندن این [[آیه]] توسط آن [[حضرت]] در همه نمازهای شب و [[روز]] است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۸۲- ۱۸۳.</ref>. همچنین [[احمد بن خالد]] می‌گوید: در نمازهای [[جماعت]] [[امام رضا]]{{ع}} در [[شهر]] [[نیشابور]] حاضر بودم، ایشان علاوه بر اینکه {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} را بلند می‌خواند، به [[صراحت]] [[تذکر]] می‌داد که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} نیز آن را بلند می‌خواند<ref>کتاب الوافی بالوفیات، ج۲۲، ص۱۵۶.</ref>. علاوه بر این، امام رضا{{ع}} در نوشته‌ای که درباره [[اسلام]] [[خالص]] و [[احکام]] آن برای [[مأمون]] نوشته، آشکار نمودن صدا در گفتن {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} در همه [[نمازها]] را جزو سنت‌های [[اسلامی]] دانسته است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۲۳.</ref>. برخی [[روایات اهل بیت]]{{عم}} نیز بر بلند خواندن این آیه در [[نماز]] تأکید کرده‌اند<ref>الخصال، ص۶۰۴؛ الکافی، ج۴، ص۱۵۶؛ الاستبصار، ج۱، ص۳۱۱.</ref>. در ضمن، بسیاری از [[فقها]] به [[وجوب]] آن [[فتوا]] داده‌اند<ref>تحریر الأحکام، ج۱، ص۲۴۷؛ تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۵۲؛ جواهر الکلام، ج۹، ص۳۸۹.</ref>. البته در مواقعی مانند رکعت اول و دوم [[نماز ظهر]] و عصر که قرائت [[حمد]] و [[سوره]] آهسته است، [[مستحب]] دانسته‌اند<ref>تحریر الأحکام، ج۱، ص۲۴۷؛ کتاب السرائر، ج۱، ص۲۱۹؛ الحدائق الناضرة، ج۸، ص۱۶۷؛ جواهر الکلام، ج۹، ص۳۸۵.</ref>. این [[روایات]] که بر بلند خواندن [[بسمله]] تأکید دارند، ناظر به دیدگاه برخی از علمای [[اهل سنت]] است که [[معتقد]] به عدم وجوب جهر به بسمله بوده‌اند<ref>سنن الدارمی، ج۱، ص۲۸۳؛ السنن الکبری، نسائی، ج۱، ص۳۱۵؛ السنن الکبری، بیهقی، ج۱، ص۳۱۵.</ref>، و امام رضا{{ع}} که [[وارث]] [[سنت نبوی]] بوده‌اند، این موضوع را در [[جامعه]] آن روز که بیشتر افراد آن را اهل سنت تشکیل می‌دادند، بارها تذکر داده‌اند.
== [[فضیلت]] بسمله ==
در فضیلت بسمله [[روایات]] بسیاری وارد شده است. در برخی ازاین‌روایات بسمله با کرامت‌ترین و بزرگ‌ترین [[آیه قرآن]]<ref>تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۱ ـ ۲۲؛نورالثقلین، ج ۱، ص ۸.</ref> و اسمی از [[اسماء]] [[اللّه]] شمرده شده است<ref>المستدرک، ج ۱، ص ۵۵۲؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۱، ص ۱۸؛ بحارالانوار، ج ۹، ص ۲۲۲، ۲۲۵.</ref> که نزدیکی آن به [[اسم اعظم]] مانند نزدیکی سفیدی چشم به سیاهی آن<ref>تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۱؛ تهذیب، ج ۲، ص ۳۱۲.</ref> و [[کتابت]] زیبای آن برای [[تعظیم]] [[خداوند]]، موجب غفران و [[بخشش]] است<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱، ص ۶۵؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۲۶ ـ ۲۷.</ref>.


امام رضا{{ع}} بر وجوب گفتن بسمله به هنگام [[ذبح]] حیوان تأکید کرده و تصریح کرده‌اند حیوانی که بدون بسمله و [[یاد خدا]] ذبح شود و یا نام غیر [[خداوند]] به هنگام ذبح برده شود خوردن گوشت آن [[حرام]] است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۹۳؛ علل الشرایع، ج۲، ص۴۸۱- ۴۸۲.</ref>. طبق [[آیات]] متعدد [[قرآن]] نیز، خوردن گوشت حیوانی که در هنگام کشتن ([[ذبح]] یا نحر) آن نام غیر [[خداوند]] مانند نام [[بت‌ها]] برده شده، حرام است<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}} «جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳؛ {{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ...}} «مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد... بر شما حرام است» سوره مائده، آیه ۳؛ {{متن قرآن|قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}} «بگو: در آنچه به من وحی شده است چیزی نمی‌یابم که برای خورنده‌ای که آن را می‌خورد حرام باشد؛ مگر مردار و یا خون ریخته یا گوشت خوک که پلید است و یا (آنچه) از سر نافرمانی جز به نام خداوند ذبح شده باشد اما کسی که (از خوردن آنها) ناگزیر شده است در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بی‌گمان پروردگارت آمرزنده بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۱۴۵؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}} «جز این نیست که (خداوند) مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را به نام جز خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس هر کس ناگزیر (از خوردن آنها) شود در حالی که افزون‌خواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نحل، آیه ۱۱۵.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} در بیان علت این [[حرمت]]، دو دلیل ذکر کرده است:
بر پایه برخی [[روایات]] زمانی که [[معلم]] به [[کودکی]] بگوید: بگو: {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> و او آن را بگوید، برای معلم و [[کودک]] و [[پدر]] و [[مادر]] وی [[برائت]] و [[آزادی]] از [[آتش دوزخ]] نوشته می‌شود<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۹۰؛ الدر المنثور، ج ۱، ص ۲۵.</ref>. گفتن {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> در ابتدای هر امر کوچک و بزرگ<ref>تفسیر منسوب به امام عسکری علیه ‌السلام، ص ۲۸.</ref> و [[نوشتن]] آن در ابتدای هر نوشته [[ممدوح]] و [[پسندیده]] است، زیرا در [[فرهنگ اسلامی]] هر کار با اهمیتی اگر با {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} آغاز نشود نافرجام و ناقص می‌ماند<ref>الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۱؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۰.</ref>.
#[[وجوب]] [[اقرار به خداوند]] و نام بردن از او در هنگام [[ذبح]] و یا نحر حیوانات [[حلال]] گوشت.
#یکسان نشدن آنچه موجب [[تقرب به خداوند]] است و آنچه سبب [[عبادت]] [[شیاطین]] و بت‌هاست، چون گفتن [[نام خداوند]] موجب [[اقرار]] به [[ربوبیت]] و [[وحدانیت]] اوست و نام بردن از غیر [[خداوند]] موجب [[شرک]] و [[تقرب]] به آنها. به همین علت، نام بردن از خداوند و مثلاً گفتن {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} بر حیوانی که ذبح می‌شود، موجب این فرق‌گذاری شده و لازم است. بر پایه [[روایت]] دیگری از ایشان، حرمت خوردن گوشت حیوان مرده دو دلیل دارد. چون از یک‌سو موجب [[فساد]] [[بدن]] و [[بیماری]] می‌شود و از سوی دیگر، [[خداوند متعال]] [[اراده]] کرده است تا نام بردن از او سبب حلال شدن گوشت حیوان شود و موجب تفاوت میان [[حلال و حرام]] گردد<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۸۵.</ref>.<ref>منابع: الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۴ق، الأمالی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، بیروت، مؤسسة الأعلمی، پنجم، ۱۴۰۰ق؛ تحریر الأحکام الشرعیة علی المذهب الإمامیة، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: ابراهیم بهادری، قم، مؤسسة الإمام الصادق، اول، ۱۴۲۰ق؛ تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت الا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۴ق؛ التفسیر، منسوب به امام حسن عسکری علی (۲۶۰ق)، تحقیق و نشر: مدرسة الإمام المهدی ان، قم، اول، ۱۴۰۹ق، التفسیر، محمد بن مسعود معروف به عیاشی (۳۲۰ق)، تحقیق و تصحیح: سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الإسلامیة، اول، ۱۳۸۰ق؛ تفسیر الصافی، محمد محسن بن مرتضی معروف به فیض کاشانی (۱۰۹۱ق)، تحقیق: حسین اعلمی، تهران، انتشارات صدر، دوم، ۱۴۱۵ق؛ تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی (۳۲۹ق)، تحقیق و تصحیح: سیدطیب موسوی جزائری، قم، دار الکتاب الإسلامی، سوم، ۱۴۰۴ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق، الجامع لأحکام القرآن، محمد بن احمد معروف به قرطبی (۶۷۱ق)، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش؛ جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محمدحسن بن باقر نجفی معروف به صاحب جواهر (۱۲۶۶ق)، تحقیق: جمعی از محققان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، هفتم، ۱۴۰۴ق؛ الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، یوسف بن احمد بحرانی (۱۱۸۶ق)، تحقیق: محمد تقی ایروانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۰۵ق، الخصال، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، اول، ۱۴۰۳ق؛ روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، حسین بن علی معروف به ابوالفتوح رازی (قرن ۶)، تصحیح: محمدجعفر یاحقی - محمد مهدی ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، اول، ۱۴۰۸ق، سنن الدارمی، عبدالله بن عبدالرحمن دارمی (۲۵۵ق)، دمشق، مطبعة الاعتدال، ۱۳۴۹ق، السنن الکبری، احمد بن حسین بیهقی (۴۵۸ق)، بیروت، دار الفکر، بی تاب السنن الکبری، احمد بن شعیب معروف به نسائی (۳۰۳ق)، تحقیق: عبدالغفار سلیمان بناداری - سید حسن کسروی، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۱ق، صحیح مسلم، مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری (۲۶۱ق)، شرح: یحیی نووی، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق، علل الشرایع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید محمدصادق بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریة، دوم، ۱۳۸۵ق؛ عیون أخبار الرضا علی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدمهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق، فلاح المسائل، علی بن موسی معروف به سید بن طاووس (۶۶۴ق)، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، بی تا، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۹ق، کتاب الخلاف، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: علی خراسانی - سیدجواد شهرستانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۰۷ق، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، محمد بن منصور معروف به ابن ادریس حلی (۵۹۸ق)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، دوم، ۱۴۱۰ق؛ کتاب الوافی بالوفیات، خلیل بن ایبک صفدی (۷۶۴ق)، تحقیق: احمد ارناؤوط - ترکی مصطفی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق، المحاسن، أحمد بن محمد برقی (۲۷۴ق)، تصحیح: سید جلال الدین حسینی ارموی، دار الکتب الإسلامیة، اول، ۱۳۷۰ق؛ المجازات النبویة، محمد بن حسین موسوی معروف به سیدرضی (۴۰۶ق)، تصحیح: مهدی هوشمند، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۲ق، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، تهران، انتشارات ناصر خسرو، سوم، ۱۳۷۲ش؛ المجموع شرح المهذب، یحیی بن شرف نووی (۶۷۶ق)، بیروت، دار الفکر، بی تا، مفردات ألفاظ القرآن، حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی (۵۰۲ق)، تحقیق: صفوان عدنان داوودی، دمشق - بیروت، دار القلم - الدار الشامیة اول، ۱۴۱۲ق؛ مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، سید عبد الاعلی بن علیرضا موسوی سبزواری (۱۴۱۴ق)، بیروت، مؤسسة اهل البیت عله، دوم، ۱۴۰۹ق؛ مهج الدعوات و منهج العبادات، علی بن موسی معروف به سید بن طاووس (۶۶۴ق)، تحقیق: ابو طالب کرمانی - محمدحسن محرر، قم، دار الذخائر، اول، ۱۴۱۱ق، المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین بن محمد طباطبایی (۱۴۰۲ق)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، پنجم، ۱۴۱۷ق.</ref>.<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[آیه بسمله - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «آیه بسمله»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ص ۲۴۶.</ref>


==منابع==
این ویژگی‌های [[قرآنی]] و تأکیدهای [[روایی]] در مجموع جایگاهی ممتاز و در خور برای بسمله در [[فرهنگ]] و [[آداب]] [[مردم]] رقم زده است، به گونه‌ای که {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> از حیث دلالت بر [[اسلام]]، جایگاهی بعد از [[شهادتین]] دارد و از شعارهای مخصوص [[مسلمانان]] است که کارهای خود را با آن آغاز می‌کنند<ref>الکاشف، ج ۱، ص ۲۴.</ref><ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[بسمله (مقاله)|مقاله «بسمله»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
 
== [[تفسیر]] بسمله ==
آغاز امور با نام افراد برای انتساب [[کارها]] به آنان است، ازاین‌رو [[انسان‌ها]] بعضی از کارهایشان را با نام افرادی آغاز می‌کنند که آنان را به بزرگی می‌شناسند و بدین وسیله [[امید]] [[رضایت]] آن بزرگ و جلب نظر او را دارند<ref>المیزان، ج ۱، ص ۱۵.</ref>. شروع [[قرآن]] با بسمله و تکرار آن در ابتدای هر [[سوره]] بدین معناست که همه [[احکام]]، [[دستورات]]، [[اخلاق]]، [[آداب]] و [[مواعظ]] بیان شده در این کتاب [[شریف]] برای [[خدا]] و از جانب او<ref> تفسیر المنار، ج ۱، ص ۴۴؛ تفسیر مراغی، ج ۱، ص ۳۰.</ref> و همچنین [[آموزشی]] است برای انسان‌ها تا گفتار و [[کردار]] خود را با [[نام خدا]] آغار کنند، زیرا شروع کارها با نام خدا موجب [[استعانت]] از او و انتساب کارها به آن [[ذات مقدس]] است و بدین وسیله گفتار و کردار [[آدمی]] جنبه قدسی و [[الهی]] پیدا می‌کند و در آن [[برکت]] پدید می‌آید و ماندگار می‌شود، زیرا هر آنچه با نام خدا انجام پذیرد [[باطل]] و هالک نمی‌گردد و بهره هر چیزی از بقا و ماندگاری به [[میزان]] انتساب و [[ارتباط]] آن با وجه باقی و [[کریم]] [[ربوبی]] است. در [[روایت]] مشهور [[نبوی]] آمده است: {{متن حدیث|كُلُّ أَمْرٍ ذِي بَالٍ لَمْ يُذْكَرْ فِيهِ اِسْمُ اَللَّهِ، فَهُوَ أَبْتَرُ}}<ref>تفسیر مراغی، ج ۱، ص ۲۸؛ المیزان، ج ۱، ص ۱۵ ـ ۱۶.</ref> بنابراین آغاز کردن به بسمله متضمن [[برائت]] کار از هرگونه نفسانیت و انتساب به غیر خداست<ref>تفسیر مراغی، ج ۱، ص ۲۸.</ref> و مانند نشانی برای [[بندگی]] و [[عبودیت]] [[خدا]] در کارهاست، چنان که [[حضرت رضا]] {{ع}} فرمود: گفتن {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> یعنی نشان می‌نهم بر خودم به نشانی از نشانه‌های خدا و این نشان همان [[عبادت]] و بندگی است<ref>نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۱.</ref><ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[بسمله (مقاله)|مقاله «بسمله»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
 
== جزئیت بسمله در [[سوره]] ==
از گذشته بر سر جزء سوره بودن بسمله، میان [[مسلمانان]] [[اختلاف]] است؛ [[شیعه امامیه]] به اتفاق، بسمله را در هر سوره جزء سوره و نخستین آیه آن می‌داند<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۸۹؛ البیان، ص ۴۳۹.</ref> و بر همین باورند کسانی مانند [[ابن‌عباس]] و [[اهل مکه]]؛ مانند [[ابن‌کثیر]] و [[اهل کوفه]]؛ مانند [[عاصم]]، کسائی و دیگر [[کوفیان]] جز [[حمزه]]، و همچنین این قول از [[ابوهریره]] و صغار [[صحابه]] چون ابن‌عمر، ابن‌زید و [[تابعین]] مانند [[عطاء]]، طاووس، [[سعید بن جبیر]]، مکحول، [[زهری]] و نیز از [[اسحاق بن راهویه]] و ثوری و [[ابوعبید قاسم بن سلام]] نقل شده است. [[فخر رازی]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۷۳؛ الاتقان، ج ۱، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۳.</ref> نیز با [[اختیار]] این نظر آن را به قرّای [[مکه]] و [[کوفه]] و بیشتر فقهای [[حجاز]] و ابن‌مبارک و ثوری نسبت داده است و [[جلال‌الدین سیوطی]] مدعی [[تواتر معنوی]] [[روایات]] دال بر این قول است<ref>البیان، ص ۴۳۹.</ref>. [[ابوحنیفه]]<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۱.</ref> و [[مالک]] و جمعی از قراء مانند ابوعمرو، [[یعقوب]] و [[حمزه]] بسمله را جزء هیچ سوره‌ای نمی‌دانند<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۷۲.</ref> و آن را آیه‌ای مستقل از [[سوره‌ها]] می‌دانند که برای تیمن و [[تبرک]] و برای بیان ابتدای سوره‌ها و جدا کردن دو [[سوره]] نازل شده است<ref>البیان، ص ۴۳۹.</ref>.
 
قائلان به جزئیت بسمله بر مدعای خود دلایلی اقامه کرده‌اند:
# [[احادیث]] متعددی از [[اهل‌بیت]] و از طریق [[اهل سنت]] بر جزئیت بسمله دلالت دارد<ref>البیان، ص ۴۴۰.</ref>. روایات [[امامیه]] در این زمینه بسیار است که از جمله آنها پاسخ [[امام باقر]] {{ع}} به [[نامه]] [[یحیی بن ابی عمران]] است که [[امام]] {{ع}} تأکید می‌کند: بسمله باید افزون بر [[سوره حمد]] همراه سوره‌ای که بعد از آن در [[نماز]] خوانده می‌شود قرائت گردد<ref>جامع احادیث الشیعه، ج ۵، ص ۳۳۳.</ref>.
# دلیل دیگری که بر جزئیت بسمله دلالت دارد [[سیره مسلمانان]] است، زیرا سیره مسلمانان از ابتدا بر این پایه [[استوار]] شده که در آغاز همه [[سوره‌های قرآن]] جز [[برائت]] بسمله را قرائت کنند و به [[تواتر]] [[ثابت]] شده است که [[پیامبر]] نیز قرائت می‌فرموده‌اند و اگر بسمله جزو [[قرآن]] نبود بر پیامبر {{صل}} لازم بود که بر این امر تصریح فرمایند تا سبب [[گمراهی]] [[مسلمانان]] نگردد<ref> البیان، ص ۴۴۵.</ref>.
# دلیل دیگر اینکه مصاحف [[صحابه]] و [[تابعین]] مشتمل بر بسمله بوده است و اگر بسمله جزء قرآن نبود آنها آن را در ابتدای [[سوره‌ها]] ثبت نمی‌کردند، زیرا اهتمام تام صحابه بر پاسداشت قرآن مانع از آن بود که چیزی غیر از قرآن در مصاحف ثبت گردد، چنان که از [[کتابت]] بسمله در ابتدای [[سوره]] برائت [[پرهیز]] می‌کردند<ref>البیان، ص ۴۴۵.</ref>.
 
نظریه جزئیت بسمله برای [[سوره‌ها]] افزون بر آثاری که در [[قرائت قرآن]] دارد [[احکام]] و آثار [[فقهی]] مهمی بر آن مترتب است که [[فقهای امامیه]] در تألیفات خود بدان متذکر شده‌اند<ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[بسمله (مقاله)|مقاله «بسمله»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
 
== احکام بسمله ==
{{اصلی|بسمله در فقه اسلامی}}
در [[کتب فقهی]] [[احکام]] مختلفی درباره [[قرآن]] و بسمله بیان شده است که از جمله می‌توان به [[حرمت]] مسّ بدون [[وضو]]<ref>مستمسک العروه، ج ۲، ص ۲۷۲.</ref>، [[حرمت]] مسّ آن برای جنب<ref>مستمسک العروه، ج ۳، ص ۴۲.</ref> و حرمت [[نوشتن]] قرآن با مرکب [[نجس]]<ref>مستمسک العروه، ج ۱، ص ۵۱۷.</ref> و... اشاره کرد.
 
علاوه بر احکام عام، [[آیه شریفه]] بسمله به [[تنهایی]] موضوع احکام اختصاصی و متنوع در [[فقه]] است که با مراجعه به [[منابع فقهی]] و [[تفسیری]] احکام ذیل را می‌توان برشمرد:
# [[آیات شریفه]] {{متن قرآن|فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا}}<ref>«نام خداوند را بر آنها ببرید» سوره حج، آیه ۳۶.</ref>، {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ}}<ref>«پس، از آنچه (به هنگام ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است بخورید» سوره انعام، آیه ۱۱۸.</ref> و ... بر [[وجوب]] تسمیه هنگام [[ذبح]] و حرمت خوردن از ذبیحه‌ای که هنگام ذبح آن عمداً {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ}} گفته نشده باشد دلالت دارد<ref> الکشاف، ج ۲، ص ۶۱؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۱۴۸ ـ ۱۴۹؛ التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۸۷۳.</ref>؛
# همچنین از این [[آیات]] وجوب تسمیه در هنگام [[تیراندازی]] برای شکار و فرستادن سگ شکاری برای صید استفاده می‌شود.
 
قرائت بسمله در [[نماز]] نیز دارای احکامی متفاوت در بین [[مذاهب اسلامی]] است؛ امامیه ترک بسمله را در [[نماز]] جایز نمی‌دانند و جهر (بلند خواندن) به آن را در نمازهای جهری [[واجب]] و در نمازهای اخفاتی [[مستحب]] می‌دانند<ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[بسمله (مقاله)|مقاله «بسمله»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده: 000052.jpg|22px]] [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیات نام‌دار (مقاله)|مقاله «آیات نام‌دار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱''']]
# [[پرونده: 000052.jpg|22px]] [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیات نام‌دار (مقاله)|مقاله «آیات نام‌دار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱''']]
# [[پرونده: 000056.jpg|22px]] [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[بسمله (مقاله)|مقاله «بسمله»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۵''']]
# [[پرونده: 000056.jpg|22px]] [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[بسمله (مقاله)|مقاله «بسمله»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۵''']]
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[آیه بسمله - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «آیه بسمله»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا''']]
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[آیه بسمله (مقاله)|مقاله «آیه بسمله»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:آیه بسمله]]
[[رده:بسمله]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۴

به آیه ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ آیه تسمیه و بسمله می‌گویند. تسمیه به معنای نام‌گذاری و خواندن نام کسی است. در آغاز همه سوره‌های قرآن به‌جز سوره توبه، این آیه آمده است

در روایات فضیلت بسیاری برای بسمله نقل شده است و اسمی از اسماء الله شمرده شده است، همچنین در کتب فقهی احکام مختلفی درباره قرآن و بسمله وجود دارد.

مقدمه

به آیه ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ[۱] آیه تسمیه و بسمله می‌گویند. تسمیه به معنای نام‌گذاری و خواندن نام کسی است و چون تلاوت ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ[۲] در آغاز هرکاری، خواندن نام خدا برای آن کار است، آن را تسمیه می‌گویند[۳].

در آغاز همه سوره‌های قرآن به‌جز توبه، ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ[۴] آمده است و در آیه ﴿إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ[۵] افزون بر آغاز سوره، در شروع نامه سلیمان تکرار شده است و همین ﴿بِسْمِ اللَّهِ به اتفاق شیعه و سنی، جزء سوره به شمار می‌آید[۶][۷]

بسمله در آیات قرآن

همه سوره‌های قرآن جز سوره برائت با ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ[۸] آغاز می‌شود. این آیه شریفه در آیه ﴿إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ[۹]هم آمده است که در مجموع ذکر بسمله در قرآن به ۱۱۴ مورد می‌رسد، افزون بر این، آیه ﴿بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا[۱۰] و دسته‌ای از آیات که مربوط به ذکر نام خدا (اسم‌الله) و احکام فقهی آن است: ﴿يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ[۱۱]، ﴿فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ[۱۲]،﴿وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ[۱۳] و ... که نام پروردگار را بیان کرده با بسمله مرتبط است[۱۴].

فضیلت بسمله

در فضیلت بسمله روایات بسیاری وارد شده است. در برخی ازاین‌روایات بسمله با کرامت‌ترین و بزرگ‌ترین آیه قرآن[۱۵] و اسمی از اسماء اللّه شمرده شده است[۱۶] که نزدیکی آن به اسم اعظم مانند نزدیکی سفیدی چشم به سیاهی آن[۱۷] و کتابت زیبای آن برای تعظیم خداوند، موجب غفران و بخشش است[۱۸].

بر پایه برخی روایات زمانی که معلم به کودکی بگوید: بگو: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ[۱۹] و او آن را بگوید، برای معلم و کودک و پدر و مادر وی برائت و آزادی از آتش دوزخ نوشته می‌شود[۲۰]. گفتن ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ[۲۱] در ابتدای هر امر کوچک و بزرگ[۲۲] و نوشتن آن در ابتدای هر نوشته ممدوح و پسندیده است، زیرا در فرهنگ اسلامی هر کار با اهمیتی اگر با ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ آغاز نشود نافرجام و ناقص می‌ماند[۲۳].

این ویژگی‌های قرآنی و تأکیدهای روایی در مجموع جایگاهی ممتاز و در خور برای بسمله در فرهنگ و آداب مردم رقم زده است، به گونه‌ای که ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ[۲۴] از حیث دلالت بر اسلام، جایگاهی بعد از شهادتین دارد و از شعارهای مخصوص مسلمانان است که کارهای خود را با آن آغاز می‌کنند[۲۵][۲۶]

تفسیر بسمله

آغاز امور با نام افراد برای انتساب کارها به آنان است، ازاین‌رو انسان‌ها بعضی از کارهایشان را با نام افرادی آغاز می‌کنند که آنان را به بزرگی می‌شناسند و بدین وسیله امید رضایت آن بزرگ و جلب نظر او را دارند[۲۷]. شروع قرآن با بسمله و تکرار آن در ابتدای هر سوره بدین معناست که همه احکام، دستورات، اخلاق، آداب و مواعظ بیان شده در این کتاب شریف برای خدا و از جانب او[۲۸] و همچنین آموزشی است برای انسان‌ها تا گفتار و کردار خود را با نام خدا آغار کنند، زیرا شروع کارها با نام خدا موجب استعانت از او و انتساب کارها به آن ذات مقدس است و بدین وسیله گفتار و کردار آدمی جنبه قدسی و الهی پیدا می‌کند و در آن برکت پدید می‌آید و ماندگار می‌شود، زیرا هر آنچه با نام خدا انجام پذیرد باطل و هالک نمی‌گردد و بهره هر چیزی از بقا و ماندگاری به میزان انتساب و ارتباط آن با وجه باقی و کریم ربوبی است. در روایت مشهور نبوی آمده است: «كُلُّ أَمْرٍ ذِي بَالٍ لَمْ يُذْكَرْ فِيهِ اِسْمُ اَللَّهِ، فَهُوَ أَبْتَرُ»[۲۹] بنابراین آغاز کردن به بسمله متضمن برائت کار از هرگونه نفسانیت و انتساب به غیر خداست[۳۰] و مانند نشانی برای بندگی و عبودیت خدا در کارهاست، چنان که حضرت رضا (ع) فرمود: گفتن ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ[۳۱] یعنی نشان می‌نهم بر خودم به نشانی از نشانه‌های خدا و این نشان همان عبادت و بندگی است[۳۲][۳۳]

جزئیت بسمله در سوره

از گذشته بر سر جزء سوره بودن بسمله، میان مسلمانان اختلاف است؛ شیعه امامیه به اتفاق، بسمله را در هر سوره جزء سوره و نخستین آیه آن می‌داند[۳۴] و بر همین باورند کسانی مانند ابن‌عباس و اهل مکه؛ مانند ابن‌کثیر و اهل کوفه؛ مانند عاصم، کسائی و دیگر کوفیان جز حمزه، و همچنین این قول از ابوهریره و صغار صحابه چون ابن‌عمر، ابن‌زید و تابعین مانند عطاء، طاووس، سعید بن جبیر، مکحول، زهری و نیز از اسحاق بن راهویه و ثوری و ابوعبید قاسم بن سلام نقل شده است. فخر رازی[۳۵] نیز با اختیار این نظر آن را به قرّای مکه و کوفه و بیشتر فقهای حجاز و ابن‌مبارک و ثوری نسبت داده است و جلال‌الدین سیوطی مدعی تواتر معنوی روایات دال بر این قول است[۳۶]. ابوحنیفه[۳۷] و مالک و جمعی از قراء مانند ابوعمرو، یعقوب و حمزه بسمله را جزء هیچ سوره‌ای نمی‌دانند[۳۸] و آن را آیه‌ای مستقل از سوره‌ها می‌دانند که برای تیمن و تبرک و برای بیان ابتدای سوره‌ها و جدا کردن دو سوره نازل شده است[۳۹].

قائلان به جزئیت بسمله بر مدعای خود دلایلی اقامه کرده‌اند:

  1. احادیث متعددی از اهل‌بیت و از طریق اهل سنت بر جزئیت بسمله دلالت دارد[۴۰]. روایات امامیه در این زمینه بسیار است که از جمله آنها پاسخ امام باقر (ع) به نامه یحیی بن ابی عمران است که امام (ع) تأکید می‌کند: بسمله باید افزون بر سوره حمد همراه سوره‌ای که بعد از آن در نماز خوانده می‌شود قرائت گردد[۴۱].
  2. دلیل دیگری که بر جزئیت بسمله دلالت دارد سیره مسلمانان است، زیرا سیره مسلمانان از ابتدا بر این پایه استوار شده که در آغاز همه سوره‌های قرآن جز برائت بسمله را قرائت کنند و به تواتر ثابت شده است که پیامبر نیز قرائت می‌فرموده‌اند و اگر بسمله جزو قرآن نبود بر پیامبر (ص) لازم بود که بر این امر تصریح فرمایند تا سبب گمراهی مسلمانان نگردد[۴۲].
  3. دلیل دیگر اینکه مصاحف صحابه و تابعین مشتمل بر بسمله بوده است و اگر بسمله جزء قرآن نبود آنها آن را در ابتدای سوره‌ها ثبت نمی‌کردند، زیرا اهتمام تام صحابه بر پاسداشت قرآن مانع از آن بود که چیزی غیر از قرآن در مصاحف ثبت گردد، چنان که از کتابت بسمله در ابتدای سوره برائت پرهیز می‌کردند[۴۳].

نظریه جزئیت بسمله برای سوره‌ها افزون بر آثاری که در قرائت قرآن دارد احکام و آثار فقهی مهمی بر آن مترتب است که فقهای امامیه در تألیفات خود بدان متذکر شده‌اند[۴۴].

احکام بسمله

در کتب فقهی احکام مختلفی درباره قرآن و بسمله بیان شده است که از جمله می‌توان به حرمت مسّ بدون وضو[۴۵]، حرمت مسّ آن برای جنب[۴۶] و حرمت نوشتن قرآن با مرکب نجس[۴۷] و... اشاره کرد.

علاوه بر احکام عام، آیه شریفه بسمله به تنهایی موضوع احکام اختصاصی و متنوع در فقه است که با مراجعه به منابع فقهی و تفسیری احکام ذیل را می‌توان برشمرد:

  1. آیات شریفه ﴿فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا[۴۸]، ﴿فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ[۴۹] و ... بر وجوب تسمیه هنگام ذبح و حرمت خوردن از ذبیحه‌ای که هنگام ذبح آن عمداً ﴿بِسْمِ اللَّهِ گفته نشده باشد دلالت دارد[۵۰]؛
  2. همچنین از این آیات وجوب تسمیه در هنگام تیراندازی برای شکار و فرستادن سگ شکاری برای صید استفاده می‌شود.

قرائت بسمله در نماز نیز دارای احکامی متفاوت در بین مذاهب اسلامی است؛ امامیه ترک بسمله را در نماز جایز نمی‌دانند و جهر (بلند خواندن) به آن را در نمازهای جهری واجب و در نمازهای اخفاتی مستحب می‌دانند[۵۱].

منابع

پانویس

  1. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  2. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  3. روض الجنان، ج۱، ص۴۱. اسباب النزول، واحدی، ص۱۳. التبیان، ج۱، ص۲۶؛ تاریخ قرآن، رامیار، ص۵۵۳.
  4. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  5. «آن (نامه) از سوی سلیمان است و (متن آن) این است: «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره نمل، آیه ۳۰.
  6. روض الجنان، ج۱، ص۴۴.
  7. خراسانی، علی، مقاله «آیات نام‌دار»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱؛ کاظمی بنچناری، محمد، مقاله «آیه بسمله»، دانشنامه امام رضا، ص ۲۴۶.
  8. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  9. «آن (نامه) از سوی سلیمان است و (متن آن) این است: «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره نمل، آیه ۳۰.
  10. «راه افتادن و لنگر گرفتن آن با نام خداوند است» سوره هود، آیه ۴۱.
  11. «از تو می‌پرسند که چه بر آنها حلال است؟ بگو (همه) چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و (نیز) آنچه با جانوران شکاری دست‌آموز به دست می‌آورید -که از آنچه خداوند به شما آموخته است به آنها می‌آموزید- پس، از آنچه (این جانوران شکاری) برای شما (گرفته و) نگه داشته‌اند بخورید و (هنگام فرستادن حیوان شکاری یا هنگام ذبح) نام خداوند را بر آنها یاد کنید و از خداوند پروا کنید که خداوند حسابرسی سریع است» سوره مائده، آیه ۴.
  12. «پس، از آنچه (به هنگام ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است بخورید، اگر به آیات وی ایمان دارید» سوره انعام، آیه ۱۱۸.
  13. «شما را چه می‌شود که از آنچه (در ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است نمی‌خورید در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام کرده- جز آنچه از (خوردن) آن، ناگزیر شده باشید- برایتان روشن ساخته است؛ و بی‌گمان بسیاری با هوا و هوس‌هایشان به نادانی (مردم را) گمراه م» سوره انعام، آیه ۱۱۹.
  14. قدمی، غلام رضا، مقاله «بسمله»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
  15. تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۱ ـ ۲۲؛نورالثقلین، ج ۱، ص ۸.
  16. المستدرک، ج ۱، ص ۵۵۲؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۱، ص ۱۸؛ بحارالانوار، ج ۹، ص ۲۲۲، ۲۲۵.
  17. تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۱؛ تهذیب، ج ۲، ص ۳۱۲.
  18. تفسیر قرطبی، ج ۱، ص ۶۵؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۲۶ ـ ۲۷.
  19. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  20. مجمع البیان، ج ۱، ص ۹۰؛ الدر المنثور، ج ۱، ص ۲۵.
  21. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  22. تفسیر منسوب به امام عسکری علیه ‌السلام، ص ۲۸.
  23. الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۱؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۰.
  24. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  25. الکاشف، ج ۱، ص ۲۴.
  26. قدمی، غلام رضا، مقاله «بسمله»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
  27. المیزان، ج ۱، ص ۱۵.
  28. تفسیر المنار، ج ۱، ص ۴۴؛ تفسیر مراغی، ج ۱، ص ۳۰.
  29. تفسیر مراغی، ج ۱، ص ۲۸؛ المیزان، ج ۱، ص ۱۵ ـ ۱۶.
  30. تفسیر مراغی، ج ۱، ص ۲۸.
  31. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  32. نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۱.
  33. قدمی، غلام رضا، مقاله «بسمله»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
  34. مجمع البیان، ج ۱، ص ۸۹؛ البیان، ص ۴۳۹.
  35. التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۷۳؛ الاتقان، ج ۱، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۳.
  36. البیان، ص ۴۳۹.
  37. الکشاف، ج ۱، ص ۱.
  38. التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۷۲.
  39. البیان، ص ۴۳۹.
  40. البیان، ص ۴۴۰.
  41. جامع احادیث الشیعه، ج ۵، ص ۳۳۳.
  42. البیان، ص ۴۴۵.
  43. البیان، ص ۴۴۵.
  44. قدمی، غلام رضا، مقاله «بسمله»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
  45. مستمسک العروه، ج ۲، ص ۲۷۲.
  46. مستمسک العروه، ج ۳، ص ۴۲.
  47. مستمسک العروه، ج ۱، ص ۵۱۷.
  48. «نام خداوند را بر آنها ببرید» سوره حج، آیه ۳۶.
  49. «پس، از آنچه (به هنگام ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است بخورید» سوره انعام، آیه ۱۱۸.
  50. الکشاف، ج ۲، ص ۶۱؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۱۴۸ ـ ۱۴۹؛ التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۸۷۳.
  51. قدمی، غلام رضا، مقاله «بسمله»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.