رابطه عرش با علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|') |
جز (جایگزینی متن - ' الاهی ' به ' الهی ') |
||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
آقایان '''[[حسین خاکپور]]'''، '''[[علی اکبر نصیری]]''' و خانم '''[[نعیمه معینالدینی]]''' در مقاله ''«[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1090856/%D8%AA%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%C2%AB%D8%B9%D8%B1%D8%B4%C2%BB-%D9%88-%C2%AB%DA%A9%D8%B1%D8%B3%DB%8C%C2%BB-%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%A8%D9%86%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A8%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85 تبیین مفهوم عرش و کرسی بر مبنای علم بلا معلوم]»'' در اینباره گفتهاند: | آقایان '''[[حسین خاکپور]]'''، '''[[علی اکبر نصیری]]''' و خانم '''[[نعیمه معینالدینی]]''' در مقاله ''«[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1090856/%D8%AA%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%C2%AB%D8%B9%D8%B1%D8%B4%C2%BB-%D9%88-%C2%AB%DA%A9%D8%B1%D8%B3%DB%8C%C2%BB-%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%A8%D9%86%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A8%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85 تبیین مفهوم عرش و کرسی بر مبنای علم بلا معلوم]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«واژه "عرش" در بسیاری از آیات قرآن به کار رفته است. از جمله: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ}}﴾}}<ref>(و فرشتگان بر کنارههای آن (آسمان) اند و در آن روز اورنگ (فرمانفرمایی) پروردگارت را هشت تن (از ایشان) بر فراز سر میبرند)، سوره مبارکه حاقه، آیه ۱۷.</ref> و {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ}}﴾}}<ref>(و اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و اورنگ (فرمانفرمایی) وی بر آب قرار داشت تا شما را بیازماید که کدام نکوکردار ترید و اگر بگویی که شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد بیگمان کافران میگویند این جز جادویی آشکار نیست)، سوره مبارکه هود، آیه ۷.</ref> واضح است که منظور از "عرش" در این آیات شریفه، تخت نیست. خداوند سبحان خود را تمجید و تعظیم میکند به اینکه او پروردگار عرش است؛ و آیات شریفه دلالت میکنند که عرش، مخلوق، مدبر، مملوک خدای تعالی و مربوب تحت ربوبیت اوست. [[امام صادق]]{{ع}} در تفسیر آیه: {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۲۵۵ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ]]}}﴾}}<ref>(اریکه او گستره آسمانها و زمین است)، سوره مبارکه بقره، آیه ۲۵۵.</ref> و عرش، علمی است که اندازه آن را هیچکس نمیتواند تقدیر کند.<ref>[[ابن بابویه]] ۱۳۹۸ ؛۳۲۷؛ مجلسی ۱۴۰۴ الف ۸۹/۴.</ref> روایت شریف، دلالت بر نامتناهی بودن معلومات این علم (عرش) به حسب واقع و خارج نمیکند، بلکه ظاهراً منظور از آن بیان گستردگی و فراوانی آن علم و امتناع تقدیر آن به وسیله عقول و علوم بشری است. از [[امام رضا]]{{ع}} روایت شده که ایشان فرمود: "عرش اسم علم و قدرت است. عرشی است که در آن همه چیز موجود است. آنگاه حمل را به دیگری، آفریدهای از آفریدههایش، نسبت میدهد. زیرا او خلق خود را با حمل عرش خویش بنده خود ساخته است. و آنان حاملین علم اویند".<ref>کلینی رازی، ۱۴۱۱ :۱/۳۷۵؛ مجلسی، ۱۴۰۴ ب: ۲/۷۶.</ref> [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرمودند: عرش را صفات گوناگون و زیادی است. عرش را در مورد هر سببی وضع و صفتی خاص در قرآن است. آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن|رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}﴾}}<ref>(اریکه او گستره آسمانها و زمین است)، سوره مبارکه توبه، آیه ۱۲۹.</ref> و {{عربی|﴿{{متن قرآن|الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى}}﴾}}<ref>((خداوند) بخشنده بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا دارد)، سوره مبارکه طه، آیه ۵.</ref> یعنی بر ملک دست یافت. و این ملک کیفیت و حالات اشیاست. و عرش هنگام وصل از کرسی جداست. زیرا این دو، دو باب بزرگ از ابواب [[غیب]]ها هستند و هر دوی آنها [[غیب]]اند و در [[غیب]] بودن به هم مقرون و نزدیکاند. کرسی باب ظاهر غیبی است که مطلع بدع و شروع از آن ست و اشیا همه از آن هستند. و عرش باب باطنی است که علم کیف، کون، قدر، ّحد، مکان مشیت، و صفت اراده، و علم الفاظ، حرکات، ترک، علم عود و بدء، همه در آن است. پس عرش و کرسی دو باب علماند نزدیک به هم. زیرا ملک عرش غیر از ملک کرسی است و علم عرش نهانتر از علم کرسی است. به همین جهت خدا فرموده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}﴾}}<ref>(اریکه او گستره آسمانها و زمین است)، سوره مبارکه توبه، آیه ۱۲۹.</ref> یعنی صفت عرش بزرگتر از صفت کرسی است و آن دو در صفت نزدیکاند. راوی میگوید: عرض کردم فدایت شوم. پس چرا عرش در فضیلت با کرسی قرین و مجاور است؟ فرمود: زیرا علم کیفیت و حالات در کرسی است و باب ظاهر از ابواب بداء و مکان آنها و حد رتق و فتق آنها در آن است پس این دو قرین و مجاورند و یکی از آن دو دیگری را در فضل حمل میکند و علما با مثل ادعای خود را بیان کرده و بر آن ستدلال میکنند. زیرا خداوند متعال هر کس را بخواهد مورد رحمت خود قرار میدهد. و او قوی و عزیز است. به جهت اختلاف صفات عرش خدای تبارک میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}﴾}}<ref>(اریکه او گستره آسمانها و زمین است)، سوره مبارکه توبه، آیه ۱۲۹.</ref> و این صفت عرش وحدانیت است.(...) عرش وجود عقلی و اجمالی اشیا نیست. نباید تصور شود که عرش وجود تجردی اشیاست که از حدود، تقدیرات، زمان و مکان مجرد است. زیرا این روایت و حدیث نخست - که در باب عرش نقل شد- با این تصور و ّ توهم منافات دارند و آن را منع میکنند زیرا معلومهایی که در این روایت برای عرش بیان شده (کیف و حد و..) همگی در مرتبه تفصیل و تقدیرند. و در روایت آمد، که مراد این است که هیچ یک از مردمان نمیتوانند با عقول و افهام خودشان عرش را تحدید و تقدیر کنند، و این به آن معنا نیست که عرش تقدیری ندارد و مجرد از تقدیر است.(...) خداوند میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۲۵۵ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ]]}}﴾}}<ref>(اریکه او گستره آسمانها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است)، سوره مبارکه بقره، آیه ۲۵۵.</ref> روشن است که کرسی خدا که آسمانها و زمین را در بر گرفته است چیزی نیست که از چوب و آهن و ... ساخته شود و گستردگی آن هم از باب احاطه توانایی و سلطه، یا احاطه علمی و شهودی است؛ و بدیهی است که احاطه توانایی داشتن بر چیزی، به وسیله احاطه علمی به آن حاصل میشود.(...) با توجه به روایات، وجه اقتران و افتراق عرش و کرسی در این است که هر دو در [[غیب]] بودن مقرون هستند؛ یعنی هر دوی آنها علم حقیقیاند و [[غیب]] به وسیله آنها معلوم و شناخته میشود؛ و چون معلومهای آنها اموری حادث و دارای تقسیمات هستند، پس علم و احاطه به آنها هم پیش از مرتبه وقوعشان بر معلوم خارجی و در مرتبه [[غیب]] بودن، منقسم به اقسامی خواهد شد. پس عرش و کرسی دو باب برای این غیبها خواهند بود، همانند دو کلید برای آنها. اما وجه افتراق؛ آنچه به وسیله کرسی معلوم میشود غیبی است که مطلع شروع، بدء، ایجاد و عالم شهادت همه از آن است. پس کرسی، علم به عالم شهادت است پیش از مرتبه ایجاد و در مرتبه ایجاد آن. بنابراین، کرسی فقط به عالم شهادت احاطه دارد، اما عرش هم به عالم شهادت و هم به غیر آن از اموری که کرسی کاشف و شامل آن نیست؛ و این مقدار فضل و زیادی برای عرش است. چنانکه حضرت فرمود: "زیرا ملک عرش غیر از ملک کرسی است و علم آن نهانتر از علم کرسی است".<ref>ملکی میانجی، ۱۳۸۸ :۹۶ -۹۸.</ref>(...) | ::::::«واژه "عرش" در بسیاری از آیات قرآن به کار رفته است. از جمله: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ}}﴾}}<ref>(و فرشتگان بر کنارههای آن (آسمان) اند و در آن روز اورنگ (فرمانفرمایی) پروردگارت را هشت تن (از ایشان) بر فراز سر میبرند)، سوره مبارکه حاقه، آیه ۱۷.</ref> و {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ}}﴾}}<ref>(و اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و اورنگ (فرمانفرمایی) وی بر آب قرار داشت تا شما را بیازماید که کدام نکوکردار ترید و اگر بگویی که شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد بیگمان کافران میگویند این جز جادویی آشکار نیست)، سوره مبارکه هود، آیه ۷.</ref> واضح است که منظور از "عرش" در این آیات شریفه، تخت نیست. خداوند سبحان خود را تمجید و تعظیم میکند به اینکه او پروردگار عرش است؛ و آیات شریفه دلالت میکنند که عرش، مخلوق، مدبر، مملوک خدای تعالی و مربوب تحت ربوبیت اوست. [[امام صادق]]{{ع}} در تفسیر آیه: {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۲۵۵ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ]]}}﴾}}<ref>(اریکه او گستره آسمانها و زمین است)، سوره مبارکه بقره، آیه ۲۵۵.</ref> و عرش، علمی است که اندازه آن را هیچکس نمیتواند تقدیر کند.<ref>[[ابن بابویه]] ۱۳۹۸ ؛۳۲۷؛ مجلسی ۱۴۰۴ الف ۸۹/۴.</ref> روایت شریف، دلالت بر نامتناهی بودن معلومات این علم (عرش) به حسب واقع و خارج نمیکند، بلکه ظاهراً منظور از آن بیان گستردگی و فراوانی آن علم و امتناع تقدیر آن به وسیله عقول و علوم بشری است. از [[امام رضا]]{{ع}} روایت شده که ایشان فرمود: "عرش اسم علم و قدرت است. عرشی است که در آن همه چیز موجود است. آنگاه حمل را به دیگری، آفریدهای از آفریدههایش، نسبت میدهد. زیرا او خلق خود را با حمل عرش خویش بنده خود ساخته است. و آنان حاملین علم اویند".<ref>کلینی رازی، ۱۴۱۱ :۱/۳۷۵؛ مجلسی، ۱۴۰۴ ب: ۲/۷۶.</ref> [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرمودند: عرش را صفات گوناگون و زیادی است. عرش را در مورد هر سببی وضع و صفتی خاص در قرآن است. آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن|رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}﴾}}<ref>(اریکه او گستره آسمانها و زمین است)، سوره مبارکه توبه، آیه ۱۲۹.</ref> و {{عربی|﴿{{متن قرآن|الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى}}﴾}}<ref>((خداوند) بخشنده بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا دارد)، سوره مبارکه طه، آیه ۵.</ref> یعنی بر ملک دست یافت. و این ملک کیفیت و حالات اشیاست. و عرش هنگام وصل از کرسی جداست. زیرا این دو، دو باب بزرگ از ابواب [[غیب]]ها هستند و هر دوی آنها [[غیب]]اند و در [[غیب]] بودن به هم مقرون و نزدیکاند. کرسی باب ظاهر غیبی است که مطلع بدع و شروع از آن ست و اشیا همه از آن هستند. و عرش باب باطنی است که علم کیف، کون، قدر، ّحد، مکان مشیت، و صفت اراده، و علم الفاظ، حرکات، ترک، علم عود و بدء، همه در آن است. پس عرش و کرسی دو باب علماند نزدیک به هم. زیرا ملک عرش غیر از ملک کرسی است و علم عرش نهانتر از علم کرسی است. به همین جهت خدا فرموده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}﴾}}<ref>(اریکه او گستره آسمانها و زمین است)، سوره مبارکه توبه، آیه ۱۲۹.</ref> یعنی صفت عرش بزرگتر از صفت کرسی است و آن دو در صفت نزدیکاند. راوی میگوید: عرض کردم فدایت شوم. پس چرا عرش در فضیلت با کرسی قرین و مجاور است؟ فرمود: زیرا علم کیفیت و حالات در کرسی است و باب ظاهر از ابواب بداء و مکان آنها و حد رتق و فتق آنها در آن است پس این دو قرین و مجاورند و یکی از آن دو دیگری را در فضل حمل میکند و علما با مثل ادعای خود را بیان کرده و بر آن ستدلال میکنند. زیرا خداوند متعال هر کس را بخواهد مورد رحمت خود قرار میدهد. و او قوی و عزیز است. به جهت اختلاف صفات عرش خدای تبارک میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}﴾}}<ref>(اریکه او گستره آسمانها و زمین است)، سوره مبارکه توبه، آیه ۱۲۹.</ref> و این صفت عرش وحدانیت است.(...) عرش وجود عقلی و اجمالی اشیا نیست. نباید تصور شود که عرش وجود تجردی اشیاست که از حدود، تقدیرات، زمان و مکان مجرد است. زیرا این روایت و حدیث نخست - که در باب عرش نقل شد- با این تصور و ّ توهم منافات دارند و آن را منع میکنند زیرا معلومهایی که در این روایت برای عرش بیان شده (کیف و حد و..) همگی در مرتبه تفصیل و تقدیرند. و در روایت آمد، که مراد این است که هیچ یک از مردمان نمیتوانند با عقول و افهام خودشان عرش را تحدید و تقدیر کنند، و این به آن معنا نیست که عرش تقدیری ندارد و مجرد از تقدیر است.(...) خداوند میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۲۵۵ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ]]}}﴾}}<ref>(اریکه او گستره آسمانها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است)، سوره مبارکه بقره، آیه ۲۵۵.</ref> روشن است که کرسی خدا که آسمانها و زمین را در بر گرفته است چیزی نیست که از چوب و آهن و ... ساخته شود و گستردگی آن هم از باب احاطه توانایی و سلطه، یا احاطه علمی و شهودی است؛ و بدیهی است که احاطه توانایی داشتن بر چیزی، به وسیله احاطه علمی به آن حاصل میشود.(...) با توجه به روایات، وجه اقتران و افتراق عرش و کرسی در این است که هر دو در [[غیب]] بودن مقرون هستند؛ یعنی هر دوی آنها علم حقیقیاند و [[غیب]] به وسیله آنها معلوم و شناخته میشود؛ و چون معلومهای آنها اموری حادث و دارای تقسیمات هستند، پس علم و احاطه به آنها هم پیش از مرتبه وقوعشان بر معلوم خارجی و در مرتبه [[غیب]] بودن، منقسم به اقسامی خواهد شد. پس عرش و کرسی دو باب برای این غیبها خواهند بود، همانند دو کلید برای آنها. اما وجه افتراق؛ آنچه به وسیله کرسی معلوم میشود غیبی است که مطلع شروع، بدء، ایجاد و عالم شهادت همه از آن است. پس کرسی، علم به عالم شهادت است پیش از مرتبه ایجاد و در مرتبه ایجاد آن. بنابراین، کرسی فقط به عالم شهادت احاطه دارد، اما عرش هم به عالم شهادت و هم به غیر آن از اموری که کرسی کاشف و شامل آن نیست؛ و این مقدار فضل و زیادی برای عرش است. چنانکه حضرت فرمود: "زیرا ملک عرش غیر از ملک کرسی است و علم آن نهانتر از علم کرسی است".<ref>ملکی میانجی، ۱۳۸۸ :۹۶ -۹۸.</ref>(...) | ||
::::::'''نتیجه گیری''': بر اساس معارف مطرح شده در روایات، علم الاهی، چه در مرتبه ذات و چه در مرتبه علم به موجودات، علم بلامعلوم، است و منظور از مبحث عرش و کرسی، که در آیات مطرح شده و از دیرباز اندیشمندان در آن اختلاف داشتهاند، بر مبنای روایات وارد شده، همین علم | ::::::'''نتیجه گیری''': بر اساس معارف مطرح شده در روایات، علم الاهی، چه در مرتبه ذات و چه در مرتبه علم به موجودات، علم بلامعلوم، است و منظور از مبحث عرش و کرسی، که در آیات مطرح شده و از دیرباز اندیشمندان در آن اختلاف داشتهاند، بر مبنای روایات وارد شده، همین علم الهی است که تبیین آن از طرف [[ائمه]]{{عم}}، علم بلامعلوم، است. اما نتیجه مهمی که در تبیین مفهوم عرش و کرسی به دست میآید، این است که: | ||
:::::#عرش و کرسی، به عنوان علم الاهی، در هیچ مرتبهای برای تحقق، نیازمند معلوم نیست، چنانکه روایات به صراحت وجود هر نوع معلوم را برای علم الاهی، نفی کردهاند. | :::::#عرش و کرسی، به عنوان علم الاهی، در هیچ مرتبهای برای تحقق، نیازمند معلوم نیست، چنانکه روایات به صراحت وجود هر نوع معلوم را برای علم الاهی، نفی کردهاند. | ||
:::::#منظور از این دو مفهوم وارده در آیات، صرف معنای لفظی آنها نیست، آنگونه که برخی خداوند را نشسته بر عرش تصور کرده و برای خداوند عزو جل، هیئت جسمانی در نظر گرفتهاند. | :::::#منظور از این دو مفهوم وارده در آیات، صرف معنای لفظی آنها نیست، آنگونه که برخی خداوند را نشسته بر عرش تصور کرده و برای خداوند عزو جل، هیئت جسمانی در نظر گرفتهاند. | ||
:::::#انسان از درک و توصیف حقیقت صفات | :::::#انسان از درک و توصیف حقیقت صفات الهی با عقل محدود خویش، معذور است و در طریق کسب معارف الهی نیازمند "عروة الوثقی"ای است که با چنگ زدن به آن، پله پله تا ملاقات خدا، پیش رود»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1090856/%D8%AA%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%C2%AB%D8%B9%D8%B1%D8%B4%C2%BB-%D9%88-%C2%AB%DA%A9%D8%B1%D8%B3%DB%8C%C2%BB-%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%A8%D9%86%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A8%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85 تبیین مفهوم عرش و کرسی بر مبنای علم بلا معلوم]، [[پژوهشهای فلسفی کلامی (نشریه)|فصلنامه پژوهشهای فلسفی کلامی]]؛ شماره ۶۳؛ بهار ۱۳۹۴؛ ص ۱۳۷ - ۱۴۵.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
نسخهٔ ۲۰ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۷
رابطه عرش با علم معصوم چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل اصلی | علم معصوم |
رابطه عرش با علم معصوم(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
آیتالله علی نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در اینباره گفته است:
- «اخبار وارده در حقیقت عرش است و این که عرش بر علم و قدرت اطلاق شده. حامل عرش نیز دارای این علم و قدرت است؛ و این علم و قدرت ملک عظیم است که خداوند به حامل عرش عنایت فرموده. به این عنایت عرش مَثَل اعلای الهی است و لذا، صحیح است به حامل عرش نیز مَثَل اعلی گفته شود و مراد به مثل اعلی در آیه کریمه قرآن ﴿﴿ وَلِلَّهِ الْمَثَلُ الأَعْلَىَ ﴾﴾[۱] اوست. دلیل این موضوع روایات بسیاری است که ائمه(ع) فرمودهاند: ماییم مثل اعلای الهی. و ماییم حامل عرش پروردگار[۲]. امام سجاد(ع) میفرماید: تمثال تمام خلایق در عرش است.[۳]. پس حامل عرش دارای علم و قدرتی است که بدین وسیله، بر همه مخلوقات دانا و تواناست[۴]»[۵]
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین افتخاری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم افتخاری در پایاننامه «بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد» در اینباره گفته است:
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین صالحی مالستانی؛ |
---|
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن وکیلی در دو مقاله «علم غیب امام» و «غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)» در این باره گفته است:
|
۴. آقای دکتر رستمی و خانم آلبویه؛ |
---|
دکتر محمد زمان رستمی (استادیار دانشگاه قم) و خانم طاهره آلبویه (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب «علم امام» و مقاله «بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام» در اینباره گفتهاند:
|
۵. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۶. آقای افقی (هیئت علمی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان)؛ |
---|
|
۷. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون)؛ |
---|
آقای رنجبر، در مقاله «کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام» در اینباره گفته است:
|
۸. آقایان خاکپور، نصیری و خانم معینالدینی؛ |
---|
آقایان حسین خاکپور، علی اکبر نصیری و خانم نعیمه معینالدینی در مقاله «تبیین مفهوم عرش و کرسی بر مبنای علم بلا معلوم» در اینباره گفتهاند:
|
۹. خانم میرترابی حسینی (پژوهشگر دانشكده اصول دين). |
---|
|
پرسشهای وابسته
- منابع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا شیوه دستیابی معصوم به علم با دیگران مشترک است یا متفاوت؟ (پرسش)
- رابطه قرآن با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علم لدنی با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه روح یا روح القدس با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا ارتباط با ارواح میتواند یکی از منابع علم معصوم باشد؟ (پرسش)
- رابطه وحی یا الهام با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه تحدیث با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه رؤیای صادق با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کشف یا شهود با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه ام الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کتاب اعمال با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علمالکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه مقام راسخان در علم با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عمود نور با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه الف باب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- علم معصوم امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده میشود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
- آیا تعلیم اسماء با علم معصوم ارتباط دارد؟ (پرسش)
- آیا علم ویژه معصوم قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان مسلمان در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان عرفان اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان تفسیر در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان حدیث در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اباضیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه فرقه وهابیت در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ و مثل برتر از آن خداوند است؛ سوره نحل، آیه: ۶۰.
- ↑ بحارالأنوار، ج۱۶، ص:۲۹۹.
- ↑ روضه الواعظین، ج۱، ص۴۷ (مجلس سوم)؛ بحارالأنوار، ج۵۸، ص۳۶، ح۵۸.
- ↑ اطلاق عرش بر علم و قدرت در چندین روایت کریمه وارد شده است؛ مراجعه کنید به: الف: الکافی، ج۱، ص۱۲۹ کتاب التوحید، باب العرش و الکرسی، ح ۱و ۲ و ۶ حدیث اوّل این باب - که قرائن صحت آن بسیار است - به تفصیل خود در بحارالأنوار، ج۳۰، ص۵۳ - ۸۲ آمده است. ب: روایت تفسیر القمی، ج۱، ص۸۵ و غیر آن از جابر، از امام باقر(ع). ج: کلام امام صادق(ع) به عبدالله بن سِنان، در حدیث صحیح مروی در التوحید صدوق، ص۳۲۷، ح۲. د: کلام امام صادق(ع) به مفضل منقول در معانی الأخبار، ص۲۹. این عرش، که علم است همان نور الأنوار است. چنان که امام سجاد(ع) در حدیث صحیح مروی در تفسیر القمی، ج۲، ص۲۳ (تفسیر سوره اسراء) فرمودهاند. و نور الأنوار نور حضرت محمد(ص) و آل طیبین و طاهرین(ع) اوست؛ چنان که روایات آن را در مستدرک سفینه البحار در لغت «نور» ج۱۰، ص۱۶۳ و «عرش» ج۷، ص۱۵۳ و«ابی» ج۱، ص۴۱ آوردهایم. اما این که آنان: حاملان عرش هستند، روایات بسیاری علاوه بر آن چه گذشت بر آن دلالت می کند. از آن جمله روایاتی است که در بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۰۵. باب این که آنان خزینه داران علم خدایند وحاملان عرش او. و در ج۲۴، ص۸۷ باب ۳۳: در این که آنان حاملان عرش رحمان هستند از ابواب الآیات النازله فیهم نقل شده است
- ↑ علم غیب، ص۱۳۹.
- ↑ « وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ إِنَّ الْإِمَامَ مُؤَيَّدٌ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَمُودٌ مِنْ نُورٍيَرَى فِيهِ أَعْمَالَ الْعِبَادِ وَ كُلَّمَا احْتَاجَ إِلَيْهِ لِدَلَالَةٍ اطَّلَعَ عَلَيْهِ وَ يَبْسُطُهُ فَيَعْلَمُ وَ يُقْبَضُ عَنْهُ فَلَا يَعْلَم»؛ صدوق، عيون أخبار الرضا، ج۱، ص ۲۱۴.
- ↑ و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
- ↑ « عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبَانٍ الزَّيَّاتِ وَ كَانَ مَكِيناً عِنْدَ الرِّضَا (ع) قَالَ قُلْتُ لِلرِّضَا(ع)ادْعُ اللَّهَ لِي وَ لِأَهْلِ بَيْتِي فَقَالَ أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ قَالَ فَاسْتَعْظَمْتُ ذَلِكَ فَقَالَ لِي أَ مَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع)»؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۹.
- ↑ بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص: ۷۲، ۷۳
- ↑ امام خمینی، آداب الصلوه، ص ۲۷۲ – ۲۷۳.
- ↑ امام خمینی، مصباح الهدایه، پیشین، ص ۷۷ – ۷۸؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۱۳۲، کتاب التوحید باب العرش و الکرسی، حدیث ۶٫.
- ↑ (کسانی که عرش خداوند را برمیدارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی میستایند و بدو ایمان میآورند و برای مؤمنان آمرزش میخواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کردهاند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار)، سوره مبارکه غافر، آیه ۷.
- ↑ (که (خداوند) آن را هفت شب و هشت روز پیاپی بر آنان چیره گردانید و آن قوم را در آن (شب و روز) ها بر زمین افتاده میدیدی، گویی تنههای خرمابنهایی فرو افتادهاند)، سوره مبارکه حاقه، آیه ۷.
- ↑ (اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ آنچه به زمین درون میرود یا از آن برون میآید و آنچه از آسمان فرود میآید یا به آن فرا میرود میداند و هر جا باشید او با شماست و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست)، سوره مبارکه حدید، آیه ۴.
- ↑ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص ۱۵۶ – ۱۶۲٫.
- ↑ علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی، فصلنامه حضور، شماره ۸۸.
- ↑ «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: إِنَّ لَنَا فِي لَيَالِي الْجُمُعَةِ لَشَأْناً مِنَ الشَّأْنِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيَّ شَأْنٍ قَالَ يُؤْذَنُ لِلْمَلَائِكَةِ وَ النَّبِيِّينَ وَ الْأَوْصِيَاءِ الْمَوْتَى وَ الْأَرْوَاحِ الْأَوْصِيَاءِ وَ الْوَصِيِّ الَّذِي بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ يُعْرَجُ بِهَا إِلَى السَّمَاءِ فَيَطُوفُونَ بِعَرْشِ رَبِّهَا أُسْبُوعاً وَ هُمْ يَقُولُونَ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ حَتَّى إِذَا فَرَغُوا صَلَّوْا خَلْفَ كُلِّ قَائِمَةٍ لَهُ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ يَنْصَرِفُونَ فَتَنْصَرِفُ الْمَلَائِكَةُ بِمَا وَضَعَ اللَّهُ فِيهَا مِنَ الِاجْتِهَادِ شديد [شَدِيداً] إِعْظَامُهُمْ لِمَا رَأَوْا وَ قَدْ زِيدَ فِي اجْتِهَادِهِمْ وَ خَوْفِهِمْ مِثْلُهُ وَ يَنْصَرِفُ النَّبِيُّونَ وَ الْأَوْصِيَاءُ وَ أَرْوَاحُ الْأَحْيَاءِ شَدِيداً عَجَبُهُمْ وَ قَدْ فَرِحُوا أَشَدَّ الْفَرَحِ لِأَنْفُسِهِمْ وَ يُصْبِحُ الْوَصِيُّ وَ الْأَوْصِيَاءُ قَدْ أُلْهِمُوا إِلْهَاماً مِنَ الْعِلْمِ عِلْماً مِثْلَ جَمِّ الْغَفِيرِ لَيْسَ شَيْءٌ أَشَدَّ سُرُوراً مِنْهُمْ اكْتُمْ فَوَ اللَّهِ لَهَذَا أَعَزُّ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ كَذَا وَ كَذَا عِنْدَكَ حِصَنَةً قَالَ يَا مَحْبُورُ وَ اللَّهِ مَا يُلْهَمُ الْإِقْرَارُ بِمَا تَرَى إِلَّا الصَّالِحُونَ قُلْتُ وَ اللَّهِ مَا عِنْدِي كَثِيرُ صَلَاحٍ قَالَ لَا تَكْذِبْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ سَمَّاكَ صَالِحاً حَيْثُ يَقُولُ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ يَعْنِي الَّذِينَ آمَنُوا بِنَا وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَلَائِكَتِهِ وَ أَنْبِيَائِهِ وَ جَمِيعِ حُجَجِهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ الْأَبْرَارِ السَّلَامُ»؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص ۸۸.
- ↑ از ابی بصیر نقل شده گفت شنیدم امام صادق علیه السلام می فرماید: به تحقیق به ما در شب و روز افزوده میشود، که اگر به ما افزوده نگردد هر آنچه نزد ماست به اتمام خواهد رسید. ابو بصیر گفت: فدایتان گردم چه کسی آن را نزد شما می آورد؟ امام فرمود: به تحقیق از میان ما کسانی هستند که (آن را) می نگرند، و از میان ما کسانی هستند که (علم) در دل ایشان به شکل مفصل قرار می گیرد، و از میان ما کسانی هستند که با گوش خود می شنود مانند صدای زنجیری که به لب تشت میکشند. به ایشان عرض کردم چه کسی آن (علم) را برای شما میآورد، فرمود مخلوقی که با عظمت تر از حضرت جبرئیل و میکائیل است؛ بصائرالدرجات، ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ علم غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)
- ↑ شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۸۹.
- ↑ علامه مجلسی، حق الیقین، ص۴۵.
- ↑ علم امام.
- ↑ بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام،فصلنامه اندیشه نوین دینی، شماره ۴، ص۱۶.
- ↑ «بخشنده بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا دارد» سوره طه؛ آیه ۵.
- ↑ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۹۱.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ١٣٢، ح ۶.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ١٣۱، ح ۵.
- ↑ کافی، کلینی، ج ١، ص ٢۵٣ ـ ٢۵۴.
- ↑ بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۶۲.
- ↑ کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام.
- ↑ (و فرشتگان بر کنارههای آن (آسمان) اند و در آن روز اورنگ (فرمانفرمایی) پروردگارت را هشت تن (از ایشان) بر فراز سر میبرند)، سوره مبارکه حاقه، آیه ۱۷.
- ↑ (و اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و اورنگ (فرمانفرمایی) وی بر آب قرار داشت تا شما را بیازماید که کدام نکوکردار ترید و اگر بگویی که شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد بیگمان کافران میگویند این جز جادویی آشکار نیست)، سوره مبارکه هود، آیه ۷.
- ↑ (اریکه او گستره آسمانها و زمین است)، سوره مبارکه بقره، آیه ۲۵۵.
- ↑ ابن بابویه ۱۳۹۸ ؛۳۲۷؛ مجلسی ۱۴۰۴ الف ۸۹/۴.
- ↑ کلینی رازی، ۱۴۱۱ :۱/۳۷۵؛ مجلسی، ۱۴۰۴ ب: ۲/۷۶.
- ↑ (اریکه او گستره آسمانها و زمین است)، سوره مبارکه توبه، آیه ۱۲۹.
- ↑ ((خداوند) بخشنده بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا دارد)، سوره مبارکه طه، آیه ۵.
- ↑ (اریکه او گستره آسمانها و زمین است)، سوره مبارکه توبه، آیه ۱۲۹.
- ↑ (اریکه او گستره آسمانها و زمین است)، سوره مبارکه توبه، آیه ۱۲۹.
- ↑ (اریکه او گستره آسمانها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است)، سوره مبارکه بقره، آیه ۲۵۵.
- ↑ ملکی میانجی، ۱۳۸۸ :۹۶ -۹۸.
- ↑ تبیین مفهوم عرش و کرسی بر مبنای علم بلا معلوم، فصلنامه پژوهشهای فلسفی کلامی؛ شماره ۶۳؛ بهار ۱۳۹۴؛ ص ۱۳۷ - ۱۴۵.
- ↑ دارنده ارجمند اورنگ فرمانفرمایی جهان انجام دهنده آنچه بخواهد؛ سوره بروج، آیه: ۱۵ - ۱۶.
- ↑ آنچه به زمین درون میرود یا از آن برون میآید و آنچه از آسمان فرود میآید یا به آن فرا میرود میداند؛ سوره حدید، آیه: ۴.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، پیشین، ج ۱۹، ص ۱۴۶، ذیل آیۀ ۴ سوره حدید و ج ۸، ص ۱۵۳ الی ۱۵۹.
- ↑ " إِنَّ الْعَرْشَ خَلَقَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ أَنْوَارٍ أَرْبَعَةٍ: وَ هُوَ الْعِلْمُ الَّذِي حَمَّلَهُ اللَّهُ الْحَمَلَةَ وَ ذَلِكَ نُورٌ مِنْ عَظَمَتِهِ فَبِعَظَمَتِهِ وَ نُورِهِ أَبْصَرَ قُلُوبُ الْمُؤْمِنِينَ ... فَالَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ هُمُ الْعُلَمَاءُ الَّذِينَ حَمَّلَهُمُ اللَّهُ عِلْمَهُ "؛ کلینی، الکافی، (ترجمۀ مصطفوی)، ج ۱، کتاب التوحید، «باب العرش و الکرسی»، ص ۱۷۵ و ۱۷۶، ح ۱.
- ↑ "عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: جَعَلَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْإِمَامِ عَمُوداً مِنْ نُورٍ يَنْظُرُ اللَّهُ بِهِ إِلَى الْإِمَامِ وَ يَنْظُرُ الْإِمَامُ إِذَا أَرَادَ عِلْمَ شَيْءٍ نَظَرَ فِي ذَلِكَ النُّورِ فَعَرَفَهُ"؛ حبیب الله الهاشمی الخوئی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج ۵، با تصحیح سید ابراهیم میانجی، ص ۲۰۰.
- ↑ علم لدنی در قرآن و حدیث؛ ص ۷۵.