وراثت علوم انبیا به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن')
جز (جایگزینی متن - ':"' به ': "')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸۴: خط ۸۴:
::::::«درباره اینکه علوم [[ائمه]]{{عم}} ارث از [[پیغمبر]]{{صل}} است روایات متعدد وجود دارد. مجموعه‌ای از این روایات در [[علم غیب ۲ (کتاب)| کتاب علم غیب]] آقای [[علی نمازی شاهرودی|نمازی شاهرودی]] از مجامع حدیثی مثل کافی، بصائر الدرجات، کمال الدين، خصال و عيون الاخبار الرضا{{ع}} نقل شده است. در روایات مربوطه و همچنین در آیات قرآن این مسئله واضح شده است که پیامبران علوم خود را به ارث می‌گذارند و آن را در اختیار نبی و یا وصی بعد از خود قرار می‌دهند، چنانچه در قرآن کریم می‌فرماید: {{متن قرآن| وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ }}<ref> و سلیمان از داود میراث برد؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref>.
::::::«درباره اینکه علوم [[ائمه]]{{عم}} ارث از [[پیغمبر]]{{صل}} است روایات متعدد وجود دارد. مجموعه‌ای از این روایات در [[علم غیب ۲ (کتاب)| کتاب علم غیب]] آقای [[علی نمازی شاهرودی|نمازی شاهرودی]] از مجامع حدیثی مثل کافی، بصائر الدرجات، کمال الدين، خصال و عيون الاخبار الرضا{{ع}} نقل شده است. در روایات مربوطه و همچنین در آیات قرآن این مسئله واضح شده است که پیامبران علوم خود را به ارث می‌گذارند و آن را در اختیار نبی و یا وصی بعد از خود قرار می‌دهند، چنانچه در قرآن کریم می‌فرماید: {{متن قرآن| وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ }}<ref> و سلیمان از داود میراث برد؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref>.
::::::در اینکه منظور از "ارث" در اینجا ارث چه چیز است؟ در میان مفسران گفتگو بسیار است. بعضی آن را منحصر به میراث علم و دانش دانسته‌اند، چرا که به پندار آنها پیامبران ارثی از اموال خود نمی‌گذارند. بعضی دیگر منحصراً میراث مال و حکومت را ذکر کرده‌اند، چرا که این کلمه قبل از هر چیز آن مفهوم را به ذهن تداعی می‌کند. و بعضی علم سخن گفتن با پرندگان را {{متن قرآن| مَنطِقَ الطَّيْرِ }}<ref> زبان مرغان؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref>.
::::::در اینکه منظور از "ارث" در اینجا ارث چه چیز است؟ در میان مفسران گفتگو بسیار است. بعضی آن را منحصر به میراث علم و دانش دانسته‌اند، چرا که به پندار آنها پیامبران ارثی از اموال خود نمی‌گذارند. بعضی دیگر منحصراً میراث مال و حکومت را ذکر کرده‌اند، چرا که این کلمه قبل از هر چیز آن مفهوم را به ذهن تداعی می‌کند. و بعضی علم سخن گفتن با پرندگان را {{متن قرآن| مَنطِقَ الطَّيْرِ }}<ref> زبان مرغان؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref>.
::::::ولی با توجه به اینکه آیه مطلق است و در جمله‌های بعد هم سخن از علم به میان آمده و هم از تمام مواهب {{متن قرآن| أُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ }}<ref> و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref> دلیلی ندارد که مفهوم آیه را محدود کنیم، بنا بر این سليمان وارث همه مواهب پدرش داود شد<ref>(ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه ج ۱۵ ص ۱۷.</ref>. یا از زبان زکریا می‌گوید : {{متن قرآن| فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ }}<ref> بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!همان که از من و از خاندان یعقوب میراث می‌برد؛ سوره مریم، آیه: ۵ - ۶.</ref> در اصول کافی نیز روایت شده است:"از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} علمی که با [[حضرت آدم]]{{ع}} نازل شد به آسمان بر نگشته است بلکه به ارث می‌رود و هرگز عالمی نمی‌میرد از خانواده ما مگر اینکه از اهل او کسی جایگزینش شود که مثل علم او را بداند یا آنچه خدا خواهد و عالمی نمیرد که علمش از دست برود بلکه به ارث برده می‌شود<ref>کلینی، کافی، ص ۴۲۹.</ref> بر همین اساس علوم جمیع انبیای گذشته به [[پیغمبر]] رسیده و از [[پیغمبر]] نیز به اوصیای ایشان می‌رسد. [[علم غیب]] [[امام]] بالوراثه از [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} و علم [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} به تعلیم [[وحی]] و تعلیم خداوند و علم خداوند ذاتی است. در روایات به دو طریق برای این انتقال اشاره شده است»<ref>[[آگاهی امامان از غیب  (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص۷۶- ۷۷.</ref>.
::::::ولی با توجه به اینکه آیه مطلق است و در جمله‌های بعد هم سخن از علم به میان آمده و هم از تمام مواهب {{متن قرآن| أُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ }}<ref> و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref> دلیلی ندارد که مفهوم آیه را محدود کنیم، بنا بر این سليمان وارث همه مواهب پدرش داود شد<ref>(ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه ج ۱۵ ص ۱۷.</ref>. یا از زبان زکریا می‌گوید : {{متن قرآن| فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ }}<ref> بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!همان که از من و از خاندان یعقوب میراث می‌برد؛ سوره مریم، آیه: ۵ - ۶.</ref> در اصول کافی نیز روایت شده است: "از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} علمی که با [[حضرت آدم]]{{ع}} نازل شد به آسمان بر نگشته است بلکه به ارث می‌رود و هرگز عالمی نمی‌میرد از خانواده ما مگر اینکه از اهل او کسی جایگزینش شود که مثل علم او را بداند یا آنچه خدا خواهد و عالمی نمیرد که علمش از دست برود بلکه به ارث برده می‌شود<ref>کلینی، کافی، ص ۴۲۹.</ref> بر همین اساس علوم جمیع انبیای گذشته به [[پیغمبر]] رسیده و از [[پیغمبر]] نیز به اوصیای ایشان می‌رسد. [[علم غیب]] [[امام]] بالوراثه از [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} و علم [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} به تعلیم [[وحی]] و تعلیم خداوند و علم خداوند ذاتی است. در روایات به دو طریق برای این انتقال اشاره شده است»<ref>[[آگاهی امامان از غیب  (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص۷۶- ۷۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۹۳: خط ۹۳:
::::::منظور از {{متن قرآن|الأَسْمَاء}} مسمَّیات اسماء، یعنی خود موجودات است و با توجه به اینکه {{متن قرآن|الأَسْمَاء}} جمع محلی به "ال" است، استفاده می‌شود که [[حضرت آدم]]{{ع}} دانا به حقیقت همه موجودات بود<ref>سید محمد حسین طباطباییی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۱۶.</ref> این علم اختصاص به [[حضرت آدم]]{{ع}} نداشت، بلکه خدای متعال این علم را در انسان‌ها به ودیعه سپرده، به گونه‌ای که آثار آن، به تدریج و به طور دایم، از این نوع موجود سر بزند و هر وقت انسان به راه راست هدایت شود، انسان بتواند آن ودیعه را از قوه به فعلیت درآورد<ref>سید محمد حسین طباطباییی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۱۶.</ref> بنابراین، افرادی که شایستگی پیامبری داشته باشند، از این علم بهره‌مند می‌شوند، همان گونه که از روایات استفاده می‌شود علمی‌ که با [[حضرت آدم]]{{ع}} فرود آمد، بالا نرفت و به ارث منتقل می‌شود و [[ائمه]]{{عم}} نیز آن علم را از یکدیگر به ارث می‌برند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۲۱ ـ ۲۴۲.</ref>.
::::::منظور از {{متن قرآن|الأَسْمَاء}} مسمَّیات اسماء، یعنی خود موجودات است و با توجه به اینکه {{متن قرآن|الأَسْمَاء}} جمع محلی به "ال" است، استفاده می‌شود که [[حضرت آدم]]{{ع}} دانا به حقیقت همه موجودات بود<ref>سید محمد حسین طباطباییی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۱۶.</ref> این علم اختصاص به [[حضرت آدم]]{{ع}} نداشت، بلکه خدای متعال این علم را در انسان‌ها به ودیعه سپرده، به گونه‌ای که آثار آن، به تدریج و به طور دایم، از این نوع موجود سر بزند و هر وقت انسان به راه راست هدایت شود، انسان بتواند آن ودیعه را از قوه به فعلیت درآورد<ref>سید محمد حسین طباطباییی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۱۶.</ref> بنابراین، افرادی که شایستگی پیامبری داشته باشند، از این علم بهره‌مند می‌شوند، همان گونه که از روایات استفاده می‌شود علمی‌ که با [[حضرت آدم]]{{ع}} فرود آمد، بالا نرفت و به ارث منتقل می‌شود و [[ائمه]]{{عم}} نیز آن علم را از یکدیگر به ارث می‌برند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۲۱ ـ ۲۴۲.</ref>.
::::::برخی از روایاتی که از [[امام رضا]]{{ع}} درباره علم [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} نقل شده، چنین است:
::::::برخی از روایاتی که از [[امام رضا]]{{ع}} درباره علم [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} نقل شده، چنین است:
:::::#[[امام رضا]]{{ع}} می‌فرمایند:"به راستی خداوند پیامبران و امامان{{عم}} را موفق می‌کند و از مخزون علم و حکمتش به آنان می‌دهد. علمی‌ را که به غیر آنان نمی‌دهد. پس علم آنان فوق هر علم اهل زمانشان است<ref>محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۹۹.</ref>.
:::::#[[امام رضا]]{{ع}} می‌فرمایند: "به راستی خداوند پیامبران و امامان{{عم}} را موفق می‌کند و از مخزون علم و حکمتش به آنان می‌دهد. علمی‌ را که به غیر آنان نمی‌دهد. پس علم آنان فوق هر علم اهل زمانشان است<ref>محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۹۹.</ref>.
:::::#[[امام رضا]]{{ع}} از پدرشان از [[امام صادق]]{{ع}} نقل می‌کنند که فرمودند: "برای خدای عزوجل علم مخزون مکنونی است که نمی‌داند آن را جز او. از آن علم، [[بداء]] است و علمی‌ که به فرشتگان و پیامبرانش یاد داده است. پس علمای از [[اهل بیت]] پیامبرمان آن را می‌دانند<ref>محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۶۰.</ref>.
:::::#[[امام رضا]]{{ع}} از پدرشان از [[امام صادق]]{{ع}} نقل می‌کنند که فرمودند: "برای خدای عزوجل علم مخزون مکنونی است که نمی‌داند آن را جز او. از آن علم، [[بداء]] است و علمی‌ که به فرشتگان و پیامبرانش یاد داده است. پس علمای از [[اهل بیت]] پیامبرمان آن را می‌دانند<ref>محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۶۰.</ref>.
:::::#[[امام رضا]]{{ع}} به [[عبداللّه بن جندب]] نوشتند: اما بعد، به راستی [[محمد]]{{صل}} امین خدا بود در خلقش و چون وفات کرد ما خانواده وارثانش بودیم و ما امنای خداییم در زمین خدا. نزد ماست علم بلاها و مرگ و میرها و انساب عرب، و علم پیدایش اسلام "یا زایش بر اسلام" نزد ماست و به راستی ما هر مردی را ببینیم می‌شناسیم که از روی حقیقت مؤمن است یا منافق. شیعیان ما به نام خودشان و پدرشان ثبت شده اند، خدا از ما و آنها تعهد گرفته است. شیعیان ما از سرچشمه ما آب نوشند و به راه ما می‌روند. جز ما و آنها کسی در کیش اسلام نیست. ما نجیب و ناجی هستیم و ما بازماندگان پیغمبرانیم و ما زادگاه اوصیاییم و ما برگزیده شده در کتاب خدای عزوجل هستیم. ما از همه مردم به کتاب خدا شایسته‌تریم و ما از همه مردم به [[رسول خدا]] نزدیک‌تریم<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۲۴.</ref>.
:::::#[[امام رضا]]{{ع}} به [[عبداللّه بن جندب]] نوشتند: اما بعد، به راستی [[محمد]]{{صل}} امین خدا بود در خلقش و چون وفات کرد ما خانواده وارثانش بودیم و ما امنای خداییم در زمین خدا. نزد ماست علم بلاها و مرگ و میرها و انساب عرب، و علم پیدایش اسلام "یا زایش بر اسلام" نزد ماست و به راستی ما هر مردی را ببینیم می‌شناسیم که از روی حقیقت مؤمن است یا منافق. شیعیان ما به نام خودشان و پدرشان ثبت شده اند، خدا از ما و آنها تعهد گرفته است. شیعیان ما از سرچشمه ما آب نوشند و به راه ما می‌روند. جز ما و آنها کسی در کیش اسلام نیست. ما نجیب و ناجی هستیم و ما بازماندگان پیغمبرانیم و ما زادگاه اوصیاییم و ما برگزیده شده در کتاب خدای عزوجل هستیم. ما از همه مردم به کتاب خدا شایسته‌تریم و ما از همه مردم به [[رسول خدا]] نزدیک‌تریم<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۲۴.</ref>.
:::::#[[امام رضا]]{{ع}} علم را یکی از نشانه‌های [[امام]] می‌شمارند: دلالت [[امام]] در دو ویژگی است: علم و استجابت دعا<ref>محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۹۳.</ref>.
:::::#[[امام رضا]]{{ع}} علم را یکی از نشانه‌های [[امام]] می‌شمارند: دلالت [[امام]] در دو ویژگی است: علم و استجابت دعا<ref>محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۹۳.</ref>.
::::::از این روایت استفاده می‌شود که [[اهل بیت]]{{عم}} پس از [[رسول خدا]]{{صل}} وارثان ایشان هستند و روشن است که یکی از ابعاد مهم وراثت، وراثت علمی‌ است که در جمله‌های بعدی آن را تفسیر می‌کند و می‌فرماید:"علم بلاها و مرگ و میرها و انساب عرب و... نزد ماست... همچنین در ادامه، [[اهل بیت]]{{عم}} را بازماندگان پیغمبران معرفی می‌کند: {{عربی|" وَ نَحْنُ‏ أَفْرَاطُ الْأَنْبِيَاءِ‏‏"}} و روشن است که یکی از جلوه‌های بارز وراثت پیامبران، وارثت علمی‌ آنهاست»<ref>[[مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا (مقاله)|مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا]]؛ ص۸۳.</ref>.
::::::از این روایت استفاده می‌شود که [[اهل بیت]]{{عم}} پس از [[رسول خدا]]{{صل}} وارثان ایشان هستند و روشن است که یکی از ابعاد مهم وراثت، وراثت علمی‌ است که در جمله‌های بعدی آن را تفسیر می‌کند و می‌فرماید: "علم بلاها و مرگ و میرها و انساب عرب و... نزد ماست... همچنین در ادامه، [[اهل بیت]]{{عم}} را بازماندگان پیغمبران معرفی می‌کند: {{عربی|" وَ نَحْنُ‏ أَفْرَاطُ الْأَنْبِيَاءِ‏‏"}} و روشن است که یکی از جلوه‌های بارز وراثت پیامبران، وارثت علمی‌ آنهاست»<ref>[[مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا (مقاله)|مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا]]؛ ص۸۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۱. پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی.}}
{{جمع شدن|۱۱. پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی.}}

نسخهٔ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۵۸

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
وراثت علوم انبیا به چه معناست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل بالاترعلم معصوم / منبع علم معصوم
مدخل اصلیعلم وراثتی (علم انتقالی)
مدخل وابستهتعلیم پیامبر / وراثت از پیامبر

وراثت علوم انبیا به چه معناست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

علامه طباطبایی

علامه طباطبایی در کتاب «اسلام و انسان معاصر» در این باره گفته است:

«علم غیب و هرگونه مشاهده غیبی‌ اختصاص به خدای‌ متعال دارد و نسبت آن به غیر خدا شرک است بنابراین، آنچه گذشت آیات قرآنی‌ کمالی‌ مانند علم غیب و قدرت به معجزات و نظایر آنها را که از رسول اکرم(ص) نفی‌ می‌‏نماید، همه ناظر به استقلال و قدرت ذاتی‌ است و آنچه اثبات می‌‏کند مربوط به عنایت الهی‌ و تعلیم خدایی‌ است و علم غیب در رسول اکرم(ص) از راه وحی‌ و در ائمه(ع) و اولیا از راه وراثت و تعلم از رسول(ص) می‌‏باشد، چنان که روایات نیز به همین معنی‌ دلالت دارد».[۱]


پاسخ‌های دیگر

پرسش‌های وابسته

الگو:فهرست پرسش‌ها

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. اسلام و انسان معاصر، ص۱۹۸ و ۲۰۸-۲۱۱.
  2. «خدای تبارک و تعالی را دو گونه علم است: یک، آن علمی که فرشتگانِ مقرب و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز می‌دانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمی‌داند "علم مستأثر". لکن چون خدا اراده کند که چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما بیاموزد. و امامان پیشین را نیز از آن آگاه کرده بود»، اصول کافی، ج۱، ص۲۵۵.
  3. پاسداران وحی، ص ۱۹۳.
  4. اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۱، روایت ۲.
  5. اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۱، روایت ۴.
  6. «کسی که بخواهد به آدم در علمش و به نوح در تسلیم بودنش و به ابراهیم در حلمش و به موسی در زیرکی‌اش و به داوود در زهدش نظر کند پس به سوی این شخص نظر کند، و ما به سوی علی‌ بن‌ ابی‌ طالب(ع) نظر افکندیم در حالی‌ که پیش می‌آمد»؛بحارالانوار، ج ۳۹، ص۳۵، روایت ۳.
  7. «آنها در نزد ما به صورت وراثت از ایشان به ما رسیده است و همان‌گونه که آنها قرائت می‌کردند ما نیز آنها را می‌خوانیم و همان‌گونه که آنها از آن کتاب‌ها سخن می‌گفتند ما نیز از آنها سخن می‌گوییم، به راستی خداوند حجتی را در زمینش قرار نمی‌دهد که از او چیزی سؤال شود و او بگوید: نمی‌دانم»؛ توحید صدوق، ص۲۷۵.
  8. جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳-۳۶۵.
  9. «و گوش‌های شنونده آن را به گوش گیرند»؛ سوره الحاقه، آیه ۱۲.
  10. القندوزی الحنفی، سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی، ینابیع المودة، ج۱، باب ۳۹، ص۳۶۰، ح۲۴۰؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۲، ص۶۱؛ شرف‌الدین الحسینی، تأویل الآیات، ص۷۱۵.
  11. عبدالرحمن جلال‌الدین السیوطی، درالمنثور، ج۶، ص۲۶۰.
  12. القرطبی، محمد بن احمد الانصاری، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۹، ص۲۶۴، ر. ک: موسی بن طاووس، سعد السعود، ص۱۰۸؛ القندوزی الحنفی، سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی، ینابیع المودة، ج۱، باب ۳۹، ص۳۶۰، ح۲۴.
  13. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۴۹؛ همان، ج۴۰، ص۱۹۰؛ علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج۲، ص۲۰؛ علی نمازی شاهرودی، مستدرک السفینة البحار، ج۸، ص۴۸؛ القندوزی الحنفی، سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی، ینابیع المودة، ج۱، ص۲۱۷.
  14. کلام نوین اسلامی ج۲ ص۳۹۱ و ۳۹۲.
  15. علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۶۴-۶۸.
  16. کلینی، کافی، ۲۲۱/۱-۲۲۳ و ۲۲۵.
  17. کلینی، کافی، ۲۲۳/۱-۲۲۵ و ۲۲۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ۲۰/۲۶.
  18. کلینی، کافی، ۲۲۳/۱-۲۲۵ و ۲۴۰؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۵۰.
  19. منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت‌پژوهی، شماره ۶ ص ۱۷۷.
  20. کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۲۹.
  21. کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۲۹.
  22. و سلیمان از داود میراث برد؛ سوره نمل، آیه ۱۶.
  23. از نزد خویش به من وارثی ببخش! همان که از من و از خاندان یعقوب میراث می‌برد و پروردگارا! او را پسندیده گردان؛ سوره مریم، آیه ۵ - ۶.
  24. یعنی، تو برادر من، خویشاوند من، وارث من، مجری دین من، ظرف علم من و گنجینه‌ی سرّ من هستی.
  25. آنچه از علوم حقیقی از علی(ع) به ارث برده‌ام برای من بهتر از آن است که فرزند او می‌باشم.
  26. سلمان از ما اهل بیت می‌باشد.
  27. و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه ۵.
  28. و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  29. من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  30. سید حیدر آملی، المقدمات من نص النصوص، ص ۴۹۴ - ۴۹۹.
  31. وبگاه راسخون
  32. بررسی دیدگاه‌های تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی شماره ۲۰
  33. «همانا رسول خدا هزار باب به من آموخت راجع به حلیت و حرمت آنچه هست و آنچه در آینده تا قیامت خواهد بود که هر باب خود گشاینده هزار باب دیگر است. بنابر این هزار باب از علم پیامبر اکرم(ص) فراگرفته‌ام تا آنجا که علم منایا و بلایا و علم حل و فصل امور مردم همگی نزد من است»؛ بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۹.
  34. پایان‌نامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۶۴.
  35. اقتباس از کتاب فلسفه امامت، سید یحیی یثربی، ص ۶۵.
  36. سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم؛ سوره مبارکه فاطر، آیه۳۲.
  37. "عَن اَحْمَدَ بْنِ عُمَر قالَ: سَأَلْتُ أَبَاالْحَسَنِ الرِّضا(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ":﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا "قالَ: فَقالَ(ع): وُلْدُ فاطِمَهَ عَلَیهَاالسَّلام..."؛ اصول کافی،ج ۱، ص ۳۱۲، ح ۵۵۹.
  38. "قالَ(ع)... فَنَحْنُ الَّذِینَ اصْطَفانَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَوْرَثَنا هذَا الَّذِی فِیهِ تِبْیانُ کُلِ ّ شَی ءٍ"؛ اصول کافی، ج۱، ص ۳۲۹، ح ۵۹۹.
  39. "عَنْ فُضَیل بْنِ یسارٍ قالَ: سَمِعْتُ أَبا عَبْدِاللَّهِ(ع) یقُولُ: إِنَّ فِی عَلِی (ع) سُنَّهَ أَلْف نَبِی مِنَ اْلأَنْبِیاءِ وَإِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی نَزَلَ مَعَ آدَمَ لَمْ یرْفَعْ وَماماتَ عالِمٌ فَذَهَبَ عِلْمُهُ وَالْعِلْمُ یتَوارَثُ"؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲، ح ۵۸۸.
  40. اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲،۳۳۳، ح ۵۸۹ - ۵۹۲.
  41. اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۴ - ۳۲۹، (شامل ۷ حدیث) و همچنین از ص ۳۳۵ - ۳۵۰، احادیثی از ۶۱۱ - ۶۳۵.
  42. محمد مولوی، نیاز جهان به امام زمان، ص:۲۲.
  43. و سلیمان از داود میراث برد؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.
  44. زبان مرغان؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.
  45. و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.
  46. (ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه ج ۱۵ ص ۱۷.
  47. بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!همان که از من و از خاندان یعقوب میراث می‌برد؛ سوره مریم، آیه: ۵ - ۶.
  48. کلینی، کافی، ص ۴۲۹.
  49. آگاهی امامان از غیب، ص۷۶- ۷۷.
  50. و همه نام‌ها را به آدم آموخت؛ سوره بقره، آیه:۳۱.
  51. سید محمد حسین طباطباییی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۱۶.
  52. سید محمد حسین طباطباییی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۱۶.
  53. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۲۱ ـ ۲۴۲.
  54. محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۹۹.
  55. محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۶۰.
  56. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۲۴.
  57. محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۹۳.
  58. مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا؛ ص۸۳.
  59. پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی