القاب حضرت فاطمه زهرا: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==جستارهای وابسته== +== جستارهای وابسته ==))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==))
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
{{پایان مدخل‌های وابسته}}
{{پایان مدخل‌های وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:1100354.jpg|22px]] [[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله « فاطمه زهرا دختر رسول خدا »]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱‌''']]
#[[پرونده:1100354.jpg|22px]] [[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله « فاطمه زهرا دختر رسول خدا »]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱‌''']]

نسخهٔ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۱۹

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث فاطمه زهرا است. "شهادت حضرت فاطمه زهرا" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

حضرت فاطمه(س) اسامی، القاب و کنیه‌های بی‌شماری دارند که هر کدام، توصیف‌کنندۀ ابعادی از شخصیت معنوی و مادی ایشان است. در منابع اولیه برای فاطمه نام‌ها و القاب متعددی ذکر کرده‌اند؛ مانند زهرا[۱] که در بسیاری از روایات فاطمه زهرا(س) آمده است[۲]، مطهره[۳]، شهیده[۴] و محدثه که برای آنها نیز عللی بیان کرده‌اند. «سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ»[۵] از القاب ایشان است. امام صادق(ع) در روایتی نه نام برای فاطمه(س) ذکر می‌کند: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، رضیه، مرضیه، محدثه و زهراء[۶].

امام صادق(ع) می‌فرماید: اگر نام دخترانتان را فاطمه نهادید، به احترام فاطمه او را کتک نزنید و به او بی احترامی ننمایید. سخن حضرت به سکونی چنین است: «أَمَّا إِذَا سَمَّيْتَهَا فَاطِمَةَ فَلَا تَسُبَّهَا وَ لَا تَلْعَنْهَا وَ لَا تَضْرِبْهَا»[۷]: “هرگاه نام دخترت را فاطمه نهادی، او را دشنام مده و لعن منما و او را مزن”[۸].

حضرت القاب فراوانی دارد، از جمله این لقب‌ها «سَيِّدَةُ النِّسَاءِ» است که رسول خدا(ص) فاطمه را به آن ملقب ساخت و این لقب با تعابیر مختلفی از زبان رسول خدا(ص) در منابع معتبر شیعه و حتی اهل سنت، انعکاس یافته است؛ تعابیری چون: «سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ»[۹]؛ «سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ»[۱۰]؛ «سَيِّدَةُ نِسَاءِ أُمَّتِي»[۱۱] و «سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ»[۱۲]. همان‌گونه که روشن است این لقب به خوبی جایگاه بی‌مانند و انحصاری آن حضرت را به تصویر می‌کشد.

خداوند در قرآن کریم درباره حضرت مریم(س) چنین می‌فرماید: وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ[۱۳] و وقتی از رسول خدا(ص) در این باره پرسیده شد که آیا فاطمه سیّده نساء عالم خود است؟ آن حضرت فرمود: "آنکه سیده نساء عالم خود بود مریم، دختر عمران بود اما دخترم فاطمه سیده نساء اولین و آخرین عالمیان است"[۱۴] و نیز امام صادق(ع) درباره این لقب فاطمه(س) فرمود: "مریم، سیده نساء زمان خود بود و فاطمه سیده نساء اولین و آخرین بهشتیان است"[۱۵].[۱۶]

زهراء

همچنین از القاب آن حضرت "زهراء" است که به معنای "نور افشان" و "تابان" است. درباره علت نامیده شدن آن حضرت به این لقب نیز در سخنان معصومین(ع) به این موارد اشاره شده است:

  1. پرتو افشانی آن حضرت بر آسمان‌ها و زمین که به دوران قبل از خلقت جسمانی آن حضرت مربوط است. از امام صادق(ع) نقل شده، جابر درباره علت نامیده شدن فاطمه(س) به زهراء پرسید. آن حضرت فرمودند: "زیرا که خداوند عزوجل او را از نور عظمت خود آفرید و آن گاه که پرتو افشانی کرد، آسمان و زمین از نور او نورانی شد و چشمان فرشتگان را خیره کرد که به سجده افتاده و گفتند: ای اله و سرور ما این چه نوری است؟ خداوند به آنان وحی کرد که این نوری از نور من است که آن را در آسمانم جا داده و از عظمت خود او را آفریدم و او را از صلب پیامبری از پیامبرانم که از همه انبیاء برتر است، خارج می‌کنم و نیز از آن نور، امامانی که امر مرا برپا می‌دارند و به دین حق من هدایت خواهند کرد"[۱۷].
  2. نورافشانی آن حضرت بر مشرق‌ها و مغرب‌ها، قبل از پای نهادن به دنیا، آنگاه که ساکن عرش الهی بود. رسول خدا(ص) درباره خلقت فاطمه(س) فرمود: "و خداوند ـ جل جلاله ـ به یک کلمه تکلم فرمود که از آن کلمه، نور و روحی آفرید و آن دو را با هم همراه کرد و در مقابل عرش قرار داد و از آن، مشرق‌ها و مغرب‌ها نورانی شد که همان فاطمه بود و به همین جهت، زهراء نامیده شد"[۱۸].
  3. نورافشانی ایشان بر اهالی آسمان آن هنگام که در محراب قرار می‌گرفت که به دوران پس از آفرینش جسمانی او مربوط است. رسول خدا(ص) فرمود: "وقتی فاطمه در محرابش در مقابل پروردگار ـ جل جلاله ـ می‌ایستد، نور او برای فرشتگان آسمان پرتو افشانی می‌کند چنانکه نور ستارگان برای اهالی زمین، پرتو افشان است و خداوند عزوجل در این هنگام به فرشتگان می‌فرماید: ای فرشتگان من! بنده‌ام فاطمه را بنگرید که در برابر من ایستاده، در حالی که شانه‌هایش از ترس من لرزان است و با قلب خود به عبادت من روی آورده. گواه باشید که شیعیانش را از آتش جهنم، امان دادم"[۱۹]. امام صادق(ع) در جواب سؤال عماره که از علت نامیده شدن فاطمه(س) به زهراء پرسید، فرمود: "زیرا هنگامی که در محرابش می‌ایستاد نور او برای اهل آسمان پرتو افشانی می‌کرد چنانکه نور ستارگان برای اهل زمین نور افشانی می‌کند"[۲۰].
  4. فاطمه(س) برای امیرمؤمنان علی(ع) زهرا بود. ابان بن تغلب از امام صادق(ع) درباره علت نامیده شدن جده معصومه‌اش به زهرا(س) پرسید. امام(ع) فرمود: "زیرا دائماً برای امیر مؤمنان(ع) نورافشانی می‌کرد، هر روز سه مرتبه؛ در هنگام نماز صبح وقتی که مردم در بستر آرمیده بودند، نور چهره‌اش می‌درخشید و سپیدی آن نور به منازل مدینه وارد می‌شد به طوری که دیوارهایشان را روشن می‌کرد و موجب شگفتی آنان می‌شد. لذا نزد رسول خدا(ص) می‌آمدند و از آنچه دیده بودند می‌پرسیدند و آن حضرت آنان را به منزل فاطمه(س) راهنمایی می‌فرمود. آنها سراسیمه به منزل فاطمه(س) می‌آمدند و او را در حالی که در محرابش نشسته و نماز می‌گذارد و نور از محراب و چهره‌اش پرتو افشان بود، می‌دیدند و درمی‌یافتند که آنچه دیده بودند پرتوی از نور فاطمه(س) بوده است و آنگاه که روز به نیمه می‌رسید و فاطمه(س) آماده نماز می‌شد از چهره‌اش نوری زرد رنگ می‌درخشید و این نور زرد به خانه‌های مردم وارد می‌شد به طوری که لباس‌ها و رنگ اهل خانه زرد می‌شد. باز آنها به نزد رسول خدا(ص) می‌آمدند و از آنچه دیده بودند می‌پرسیدند و آن حضرت آنان را به منزل فاطمه(س) راهنمایی می‌فرمود، آنها سراسیمه به منزل فاطمه(س) آمده و او را در حالی که در محرابش ایستاده و نور زرد رنگی از چهره‌اش پرتو افکن بود می‌دیدند و در می‌یافتند که آنچه دیده بودند پرتوی از نور فاطمه(س) بوده است. و در آخر روز و گاه غروب خورشید نیز نور سرخ فامی از سر شادی و شکر الهی از فاطمه(س) پرتو افشان شده و به خانه‌های مردم وارد می‌شد، به گونه‌ای که دیوارهایشان را سرخ و آنان را شگفت زده می‌کرد. آنها نزد رسول خدا(ص) می‌آمدند و از آنچه دیده بودند می‌پرسیدند و آن حضرت آنان را به منزل فاطمه(س) راهنمایی می‌فرمود. آنها سراسیمه به منزل فاطمه(س) آمده و او را در حالی که نشسته و به تسبیح و تمجید خداوند مشغول و نور سرخی از چهره‌اش پرتو افکن بود می‌دیدند و درمی‌یافتند که آنچه دیده بودند پرتوی از نور فاطمه(س) بوده است"[۲۱].[۲۲]

محدثه بودن حضرت زهرا (س) و مصحف ایشان

از القاب آن حضرت، محدثه است؛ به معنای کسی که مخاطب کلام فرشته قرار می‌گیرد. اسحاق بن جعفر بن محمد بن عیسی بن زید بن علی می‌گوید: از امام صادق(ع) زیاد شنیدم که می‌فرمود: "فاطمه(س) محدثه نامیده شد زیرا که فرشتگان از آسمان فرود می‌آمدند و آنچنان که مریم را ندا می‌زدند او را ندا می‌زدند و می‌گفتند: ای فاطمه! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان برتری داده است. ای فاطمه! (به شکرانه این نعمت) برای پروردگارت خضوع کن و سجده به جای آور و با رکوع‌کنندگان رکوع کن: وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ[۲۳] و فاطمه با آنان سخن می‌گفت و آنان نیز با او به سخن می‌نشستند تا اینکه شبی فاطمه(س) از آنان پرسید: آیا برترین زن بر زنان عالم، مریم نیست؟ پاسخ دادند: مریم برترین زنان زمان خود بود اما خداوند ـ عزوجل ـ تو را برترین زنان زمان و زمان مریم و سرور اولین و آخرین آنان قرار داده است"[۲۴].

امام صادق(ع) در این باره می‌فرماید: "... فاطمه(س) پس از رحلت رسول خدا(ص) بسیار محزون بود و جبرئیل پی در پی به نزد او می‌آمد و او را تسلی داد و از آن حضرت برای ایشان خبر می‌آورد و نیز ایشان را از حوادثی که پس از وی در نسل او رخ خواهد داد آگاه می‌کرد و علی(ع) نیز آنها را می‌نوشت که همان مصحف فاطمه است"[۲۵]. همچنین امام صادق(ع) درباره این مصحف فرموده است: مصحف فاطمه(س) نزد ماست و مخالفان چه می‌دانند که محتوای آن چیست که می‌گویند: همان قرآن است؛ به خدا سوگند حتی یک کلمه از قرآن در آن نیست و محتوای آن مطالبی است که خداوند به فاطمه(س) وحی کرده است و محتوای آن تمام وقایعی است که شب و روز و تا آستانه قیامت در پی یکدیگر رخ می‌دهد"[۲۶].

و نیز درباره محتوای این مصحف، ابوبصیر می‌گوید به امام باقر(ع) گفتم: فدای شما شوم، محتوای مصحف فاطمه(س) چیست؟ فرمود: "در آن، خبرهای گذشته و آینده تا روز قیامت است؛ در آن، اخبار آسمان و تعداد فرشتگان هر آسمان و خبرهای دیگر است و نیز تعداد همه مخلوقات الهی؛ چه فرستاده الهی باشد و چه نباشد و نیز اسامی هر یک از فرستاده شده‌ها و اسامی کسانی که به سوی آنان فرستاده شده‌اند و اسامی کسانی که فرستاده شده‌ها را تکذیب کرده و کسانی که دعوت آنان را پذیرفته و ایمان آوردند، همچنین نام شهرها و ویژگی هر یک در شرق یا غرب و نیز تعداد مؤمنان و تعداد کافران هر شهر و خصوصیات فردی هر تکذیب‌گر در آن آمده و همچنین اوصاف قرن‌های اولیه و داستان آنان و هر حاکم طاغوتی و زمان حکومت و تعداد و عددشان آمده و نیز اسامی امامان و اوصاف‌شان در آن آمده است"[۲۷].

نویسنده و گردآورنده مصحف فاطمه(س) امیرمؤمنان(ع) بوده است، چنانکه امام صادق(ع) در این باره فرمود: آنگاه که خداوند متعال، پیامبرش(ص) را از مردم گرفت، اندوهی به فاطمه رسید که کسی جز خداوند ـ عزوجل ـ حقیقت آن را نمی‌داند لذا خداوند فرشته‌ای به سوی فاطمه(س) فرستاد تا او را در غم فراق پدر تسلی داده و با او سخن گوید. فاطمه(س) این مطلب را با امیرمؤمنان(ع) در میان گذارد و امیرمؤمنان(ع) به ایشان فرمود: "وقتی وجودش را حس کردی و صدایش را شنیدی، مرا خبر کن، فاطمه(س) نیز وقتی بار دیگر آن فرشته به نزدش آمده بود، علی(ع) را باخبر کرد و علی(ع) آنچه از او می‌شنید می‌نوشت تا آنکه مصحف فاطمه فراهم شد"[۲۸].[۲۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. شهاب الدین حسینی مرعشی، ملحقات احقاق الحق، ج۲۵، ص۲۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۵: «لأنّها زهرة المصطفى(ص)؛ كَانَ وَجْهُهَا يَزْهَرُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ كَالشَّمْسِ الضَّاحِيَةِ...».
  2. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸ و ج۲، ص۵۰۰؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۰۵.
  3. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۲: «وَ نَسْلِ الْمُطَهَّرَةِ الْبَتُولِ».
  4. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸.
  5. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۴، ص۱۷۹.
  6. شیخ صدوق، الأمالی، ص۵۹۲؛ همو، الخصال، ص۴۱۴؛ همو، علل الشرائع، ص۱۷۸.
  7. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۸.
  8. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۳۶؛ شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه زهرا، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۳۱۴-۳۱۵.
  9. اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۴۵۸؛ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۴، ص۱۷۹ و الامالی، شیخ صدوق، ص۷۸، ۱۷۵ و ۱۸۸. همچنین در منابع اهل سنت این مطلب به صراحت آمده است از جمله: مسند ابی داود، ابی داود، ج۱، ص۱۹۶؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۷۰؛ حلیة الأولیاء، ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۴۲.
  10. صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۱۳۶۰ و فضائل الصحابه، شیبانی، ج۲، ص۷۸۸.
  11. التاریخ الکبیر، بخاری، ج۱، ص۲۳۲.
  12. صحیح البخاری، بخاری، ج۵، ص۲۳۱۷؛ صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، ج۴، ص۱۹۰۴.
  13. «و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۴۲.
  14. الامالی، شیخ صدوق، ص۷۸، ۱۱۱، ۱۷۶، ۱۸۸، ۳۷۳، ۵۵۴، ۵۶۰ و ۵۷۵.
  15. الامالی، شیخ صدوق، ص۱۸۷؛ معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص۱۰۷.
  16. کرمانی کجور، محمد، مقاله « فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۲۱۱-۲۲۵.
  17. علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ۴۳: ۱.
  18. الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین، شاذان بن جبرئیل قمی، ص۱۱۳ و ۱۲۹؛ غایة المرام، سید هاشم بحرانی، ج۴، ص۱۶۴؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۰، ص۴۴.
  19. الامالی، شیخ صدوق، ص۱۷۵.
  20. علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۱؛ معانی الأخبار، شیخ صدوق، ص۶۴.
  21. علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۱۱.
  22. کرمانی کجور، محمد، مقاله « فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۲۱۱-۲۲۵.
  23. «و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد ای مریم! پروردگارت را به فروتنی فرمان بر و سجده کن و با نمازگزاران نماز بگزار» سوره آل عمران، آیه ۴۲-۴۳.
  24. علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۲، باب ۱۴۶؛ دلائل الامامه، طبری، ص۸۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱۴، ص۲۰۶.
  25. بصائر الدرجات، حسن صفار، ص۱۷۴؛ اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۴۱؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۵۴۵ و ج۲۶، ص۴۱.
  26. بصائر الدرجات، حسن صفار، ص۱۷۲؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۶، ص۳۹.
  27. دلائل الامامه، محمد بن جریر طبری، ص۱۰۵.
  28. بصائر الدرجات، حسن صفار، ص۱۷۷؛ اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۴۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۵۴۵؛ ج۴۳، ص۸۰.
  29. کرمانی کجور، محمد، مقاله « فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۲۱۱-۲۲۵.