وراثت علوم انبیا به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $3 ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[محمد فاضل لنکرانی]]''' و آیتالله '''[[شهابالدین اشراقی|اشراقی]]''' در کتاب ''«[[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = آیتالله '''[[محمد فاضل لنکرانی]]''' و آیتالله '''[[شهابالدین اشراقی|اشراقی]]''' در کتاب ''«[[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«دانش [[اهل بیت]]{{عم}}، [[علم الهی]] و [[علم لدنی|لدنی]] است؛ [[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|دانشی است که در اثر اتصال به عالم غیب و همنشینی با فرشتگان]] الهی به دست آوردهاند. دانشی است وراثتی، که از [[پیامبر]]{{صل}} به ارث بردهاند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{عربی|«إنَّ لِلَّهِ ـ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ـ عِلْمَينِ: عِلْماً أظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَأنْبِيَاءَهُ وَرُسُلَهُ، فَمَا أظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَرُسُلَهُ وَأنْبِيَاءَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ; وَعِلْماً اسْتَأثَرَ بِهِ، فَاِذَا بَدَا للهِ فِي شَيء مِنْهُ، أعْلَمْنَا ذَلِكَ وَعَرَضَ عَلَى الأئِمَّةِ الَّذِينَ كَانوُا مِنْ قَبْلِنَا»}}<ref>«خدای تبارک و تعالی را دو گونه علم است: یک، آن علمی که فرشتگانِ مقرب و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز میدانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمیداند "علم مستأثر". لکن چون خدا اراده کند که چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما بیاموزد. و [[امامان]] پیشین را نیز از آن آگاه کرده بود»، اصول کافی، ج۱، ص۲۵۵.</ref>»<ref>[http://www.lankarani.com/far/library/view.php?action=view&id_book=209&page=163 پاسداران وحی، ص ۱۹۳.]</ref>. | ::::::«دانش [[اهل بیت]]{{عم}}، [[علم الهی]] و [[علم لدنی|لدنی]] است؛ [[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|دانشی است که در اثر اتصال به عالم غیب و همنشینی با فرشتگان]] الهی به دست آوردهاند. دانشی است وراثتی، که از [[پیامبر]]{{صل}} به ارث بردهاند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{عربی|«إنَّ لِلَّهِ ـ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ـ عِلْمَينِ: عِلْماً أظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَأنْبِيَاءَهُ وَرُسُلَهُ، فَمَا أظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَرُسُلَهُ وَأنْبِيَاءَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ; وَعِلْماً اسْتَأثَرَ بِهِ، فَاِذَا بَدَا للهِ فِي شَيء مِنْهُ، أعْلَمْنَا ذَلِكَ وَعَرَضَ عَلَى الأئِمَّةِ الَّذِينَ كَانوُا مِنْ قَبْلِنَا»}}<ref>«خدای تبارک و تعالی را دو گونه علم است: یک، آن علمی که فرشتگانِ مقرب و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز میدانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمیداند "علم مستأثر". لکن چون خدا اراده کند که چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما بیاموزد. و [[امامان]] پیشین را نیز از آن آگاه کرده بود»، اصول کافی، ج۱، ص۲۵۵.</ref>»<ref>[http://www.lankarani.com/far/library/view.php?action=view&id_book=209&page=163 پاسداران وحی، ص ۱۹۳.]</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
::::::۱. '''وراثت اعتباری:''' حضرات [[ائمه]]{{عم}} از پیامبران گذشته اموری را که مربوط به آثار ظاهری نبوت است و بیشتر برای ابراز حق در مواردی که مسئله امامت ایشان مشتبه میشده و داشتن آثار ظاهری انبیاء نشانه حقانیت ایشان معرفی شده است به ارث بردهاند چنانکه در روایات آمده است، پیراهن [[حضرت یوسف]]{{ع}} و عصای [[حضرت موسی]]{{ع}} و انگشتری [[حضرت سلیمان]]{{ع}} و... در نزد حضرات [[ائمه]]{{عم}} موجود است. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که: الواح موسی در نزد ما است و عصای موسی پیش ماست و ما ورثه پیامبران هستیم<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۱، روایت ۲.</ref>. در روایتی دیگر آمده است که [[حضرت على]]{{ع}} در شبی از منزل خارج شد و فرمود: امامی بر شما خارج شد که بر تن او پیراهن [[حضرت آدم]]{{ع}} و در دستش انگشتری سلیمان و عصای موسی است<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۱، روایت ۴.</ref>. | ::::::۱. '''وراثت اعتباری:''' حضرات [[ائمه]]{{عم}} از پیامبران گذشته اموری را که مربوط به آثار ظاهری نبوت است و بیشتر برای ابراز حق در مواردی که مسئله امامت ایشان مشتبه میشده و داشتن آثار ظاهری انبیاء نشانه حقانیت ایشان معرفی شده است به ارث بردهاند چنانکه در روایات آمده است، پیراهن [[حضرت یوسف]]{{ع}} و عصای [[حضرت موسی]]{{ع}} و انگشتری [[حضرت سلیمان]]{{ع}} و... در نزد حضرات [[ائمه]]{{عم}} موجود است. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که: الواح موسی در نزد ما است و عصای موسی پیش ماست و ما ورثه پیامبران هستیم<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۱، روایت ۲.</ref>. در روایتی دیگر آمده است که [[حضرت على]]{{ع}} در شبی از منزل خارج شد و فرمود: امامی بر شما خارج شد که بر تن او پیراهن [[حضرت آدم]]{{ع}} و در دستش انگشتری سلیمان و عصای موسی است<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۱، روایت ۴.</ref>. | ||
::::::۲. '''وراثت حقیقی:''' علوم و حکمتها و كمالات و سجایای اخلاقی که در هر پیامبری به صورتی ظهور نموده است. این وراثت شاید به لحاظ نشان دادن خدایی بودن منصب [[امامت]] ایشان به دیگران باشد که اساس آن بر کمالات روحی است؛ به عنوان مثال: اگر در یکی از آن حضرات صفت کلام الهی ظهور نموده است همچون موسای کلیم، در حضرات [[ائمه]]{{عم}} این صفت به نحو اتم و اکمل ظهور داشته است و اگر در زیارات مختلف به آن حضرات خطاب کرده و میگوییم: {{عربی|"السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ"}} و...: همگی به این معنا اشاره دارد، این وراثت نیز به لحاظ عالم بشریّت ایشان است و منافات ندارد که [[ائمه]]{{عم}} به لحاظ عوالم گذشته خود و نیز پیمودن کاملترین راه بندگی، از [[انبیاء]]{{عم}} "غیر از [[رسول خدا]]" افضل باشند. از اینرو در روایتی ابن عباس نقل میکند: که نزد [[پیامبر]]{{صل}} نشسته بودیم که حضرت فرمود: {{عربی|"مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى آدَمَ فِي عِلْمِهِ وَ إِلَى نُوحٍ فِي سِلْمِهِ وَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ فِي حِلْمِهِ وَ إِلَى مُوسَى فِي فِطْنَتِهِ وَ إِلَى دَاوُدَ [فِي] زُهْدِهِ فَلْيَنْظُرْ إِلَى هَذَا فَنَظَرْنَا إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} قَدْ أَقْبَلَ"}}<ref>«کسی که بخواهد به آدم در علمش و به نوح در تسلیم بودنش و به ابراهیم در حلمش و به موسی در زیرکیاش و به داوود در زهدش نظر کند پس به سوی این شخص نظر کند، و ما به سوی [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} نظر افکندیم در حالی که پیش میآمد»؛بحارالانوار، ج ۳۹، ص۳۵، روایت ۳.</ref>و از همین باب است وراثت کتب انبیاء سابق چنانکه در روایتی از امام صادق{{ع}} سؤال میشود: آیا تورات و انجیل و کتب انبیاء نزد شما است؟ حضرت فرمود: {{عربی|"هِيَ عِنْدَنَا وِرَاثَةً مِنْ عِنْدِهِمْ نَقْرَؤُهَا كَمَا قَرَءُوهَا وَ نَقُولُهَا كَمَا قَالُوهَا إِنَّ اَللَّهَ لاَ يَجْعَلُ حُجَّةً فِي أَرْضِهِ يُسْأَلُ عَنْ شَيْءٍ فَيَقُولُ: لاَ أَدْرِي"}}<ref>«آنها در نزد ما به صورت وراثت از ایشان به ما رسیده است و همانگونه که آنها قرائت میکردند ما نیز آنها را میخوانیم و همانگونه که آنها از آن کتابها سخن میگفتند ما نیز از آنها سخن میگوییم، به راستی خداوند حجتی را در زمینش قرار نمیدهد که از او چیزی سؤال شود و او بگوید: نمیدانم»؛ توحید صدوق، ص۲۷۵.</ref>»<ref>[[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]، ج ۱، ص ۳۶۳-۳۶۵.</ref>. | ::::::۲. '''وراثت حقیقی:''' علوم و حکمتها و كمالات و سجایای اخلاقی که در هر پیامبری به صورتی ظهور نموده است. این وراثت شاید به لحاظ نشان دادن خدایی بودن منصب [[امامت]] ایشان به دیگران باشد که اساس آن بر کمالات روحی است؛ به عنوان مثال: اگر در یکی از آن حضرات صفت کلام الهی ظهور نموده است همچون موسای کلیم، در حضرات [[ائمه]]{{عم}} این صفت به نحو اتم و اکمل ظهور داشته است و اگر در زیارات مختلف به آن حضرات خطاب کرده و میگوییم: {{عربی|"السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ"}} و...: همگی به این معنا اشاره دارد، این وراثت نیز به لحاظ عالم بشریّت ایشان است و منافات ندارد که [[ائمه]]{{عم}} به لحاظ عوالم گذشته خود و نیز پیمودن کاملترین راه بندگی، از [[انبیاء]]{{عم}} "غیر از [[رسول خدا]]" افضل باشند. از اینرو در روایتی ابن عباس نقل میکند: که نزد [[پیامبر]]{{صل}} نشسته بودیم که حضرت فرمود: {{عربی|"مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى آدَمَ فِي عِلْمِهِ وَ إِلَى نُوحٍ فِي سِلْمِهِ وَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ فِي حِلْمِهِ وَ إِلَى مُوسَى فِي فِطْنَتِهِ وَ إِلَى دَاوُدَ [فِي] زُهْدِهِ فَلْيَنْظُرْ إِلَى هَذَا فَنَظَرْنَا إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} قَدْ أَقْبَلَ"}}<ref>«کسی که بخواهد به آدم در علمش و به نوح در تسلیم بودنش و به ابراهیم در حلمش و به موسی در زیرکیاش و به داوود در زهدش نظر کند پس به سوی این شخص نظر کند، و ما به سوی [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} نظر افکندیم در حالی که پیش میآمد»؛بحارالانوار، ج ۳۹، ص۳۵، روایت ۳.</ref>و از همین باب است وراثت کتب انبیاء سابق چنانکه در روایتی از امام صادق{{ع}} سؤال میشود: آیا تورات و انجیل و کتب انبیاء نزد شما است؟ حضرت فرمود: {{عربی|"هِيَ عِنْدَنَا وِرَاثَةً مِنْ عِنْدِهِمْ نَقْرَؤُهَا كَمَا قَرَءُوهَا وَ نَقُولُهَا كَمَا قَالُوهَا إِنَّ اَللَّهَ لاَ يَجْعَلُ حُجَّةً فِي أَرْضِهِ يُسْأَلُ عَنْ شَيْءٍ فَيَقُولُ: لاَ أَدْرِي"}}<ref>«آنها در نزد ما به صورت وراثت از ایشان به ما رسیده است و همانگونه که آنها قرائت میکردند ما نیز آنها را میخوانیم و همانگونه که آنها از آن کتابها سخن میگفتند ما نیز از آنها سخن میگوییم، به راستی خداوند حجتی را در زمینش قرار نمیدهد که از او چیزی سؤال شود و او بگوید: نمیدانم»؛ توحید صدوق، ص۲۷۵.</ref>»<ref>[[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]، ج ۱، ص ۳۶۳-۳۶۵.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عبدالحسین خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]»'' در این باره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عبدالحسین خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«از منابع علم [[امامان]]{{عم}} تعلیم سنت نبوی و وصایت و وراثت از [[پیامبر|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} است، [[پیامبر اسلام]]، همه معارف و علوم خود را به اولین وصی خود، [[علی]]{{ع}} و [[امام علی]]{{ع}} نیز به فرزندانش تا [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} منتقل کرد. احادیث فراوانی از [[اهل سنت]] و [[شیعه]] نقل شده که [[امام علی]]{{ع}}، علوم [[پیامبر]]{{صل}} را مستقیم و بدون واسطه از آن حضرت فرا گرفت. وقتی که آیه {{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}}<ref>«و گوشهای شنونده آن را به گوش گیرند»؛ سوره الحاقه، آیه ۱۲.</ref> نازل شد، [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}} میفرماید: {{عربی|«سَأَلْتُ رَبِّي أَنْ يَجْعَلَهَا فِي أُذُنَ عَلِيُّ»}}<ref>[[القندوزی الحنفی]]، [[سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی]]، ینابیع المودة، ج۱، باب ۳۹، ص۳۶۰، ح۲۴۰؛ [[ابن شهر آشوب]]، مناقب، ج۲، ص۶۱؛ [[شرفالدین الحسینی]]، تأویل الآیات، ص۷۱۵.</ref> از خدا خواستم که گوش علی را از این گوشهای شنوا و نگهدارنده حقایق قرار دهد. [[ابونعیم]] در کتاب "حلیه" از [[علی]]{{ع}} نقل کرده که گفت: "[[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "یا علی خدا مرا دستور داده که تو را نزدیک کنم و تعلیمت دهم تا تو فرا بگیری، پس از آن این آیه نازل شد: {{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}} یعنی ای علی پس تو هستی اذن واعیه (گوش فراگیرنده) علم من"<ref>[[عبدالرحمن جلالالدین السیوطی]]، درالمنثور، ج۶، ص۲۶۰.</ref> [[سعید بن منصور]]، [[ابن جریر]]، [[ابن منذر]]، [[ابن ابی حاتم]] و [[ابن مردویه]]، از [[مکحول]] روایت کرده که گفت: وقتی {{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}} نازل شد [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "من از پروردگارم خواستم این اذن واعیه را [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} قرار دهد، [[مکحول]] میگوید: بعد از این دعای [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} بارها میگفت: "هیچ نشد چیزی از [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} بشنوم و فراموش کنم."<ref>القرطبی، [[محمد بن احمد الانصاری]]، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۹، ص۲۶۴، ر. ک: [[موسی بن طاووس]]، سعد السعود، ص۱۰۸؛ [[القندوزی الحنفی]]، [[سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی]]، ینابیع المودة، ج۱، باب ۳۹، ص۳۶۰، ح۲۴.</ref> [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "وقتی به معراج رفتم؛ خداوند با من سخن گفت و مناجات کرد، پس آنچه را یاد گرفتم همه را تعلیم علی{{ع}} نمودم؛ پس او باب علم من میباشد"<ref>[[محمد باقر مجلسی]]، بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۴۹؛ همان، ج۴۰، ص۱۹۰؛ [[علی بن یونس]]، الصراط المستقیم، ج۲، ص۲۰؛ [[علی نمازی شاهرودی]]، مستدرک السفینة البحار، ج۸، ص۴۸؛ [[القندوزی الحنفی]]، [[سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی]]، ینابیع المودة، ج۱، ص۲۱۷.</ref>»<ref>[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]] ص۳۹۱ و ۳۹۲.</ref>. | ::::::«از منابع علم [[امامان]]{{عم}} تعلیم سنت نبوی و وصایت و وراثت از [[پیامبر|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} است، [[پیامبر اسلام]]، همه معارف و علوم خود را به اولین وصی خود، [[علی]]{{ع}} و [[امام علی]]{{ع}} نیز به فرزندانش تا [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} منتقل کرد. احادیث فراوانی از [[اهل سنت]] و [[شیعه]] نقل شده که [[امام علی]]{{ع}}، علوم [[پیامبر]]{{صل}} را مستقیم و بدون واسطه از آن حضرت فرا گرفت. وقتی که آیه {{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}}<ref>«و گوشهای شنونده آن را به گوش گیرند»؛ سوره الحاقه، آیه ۱۲.</ref> نازل شد، [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}} میفرماید: {{عربی|«سَأَلْتُ رَبِّي أَنْ يَجْعَلَهَا فِي أُذُنَ عَلِيُّ»}}<ref>[[القندوزی الحنفی]]، [[سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی]]، ینابیع المودة، ج۱، باب ۳۹، ص۳۶۰، ح۲۴۰؛ [[ابن شهر آشوب]]، مناقب، ج۲، ص۶۱؛ [[شرفالدین الحسینی]]، تأویل الآیات، ص۷۱۵.</ref> از خدا خواستم که گوش علی را از این گوشهای شنوا و نگهدارنده حقایق قرار دهد. [[ابونعیم]] در کتاب "حلیه" از [[علی]]{{ع}} نقل کرده که گفت: "[[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "یا علی خدا مرا دستور داده که تو را نزدیک کنم و تعلیمت دهم تا تو فرا بگیری، پس از آن این آیه نازل شد: {{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}} یعنی ای علی پس تو هستی اذن واعیه (گوش فراگیرنده) علم من"<ref>[[عبدالرحمن جلالالدین السیوطی]]، درالمنثور، ج۶، ص۲۶۰.</ref> [[سعید بن منصور]]، [[ابن جریر]]، [[ابن منذر]]، [[ابن ابی حاتم]] و [[ابن مردویه]]، از [[مکحول]] روایت کرده که گفت: وقتی {{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}} نازل شد [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "من از پروردگارم خواستم این اذن واعیه را [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} قرار دهد، [[مکحول]] میگوید: بعد از این دعای [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} بارها میگفت: "هیچ نشد چیزی از [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} بشنوم و فراموش کنم."<ref>القرطبی، [[محمد بن احمد الانصاری]]، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۹، ص۲۶۴، ر. ک: [[موسی بن طاووس]]، سعد السعود، ص۱۰۸؛ [[القندوزی الحنفی]]، [[سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی]]، ینابیع المودة، ج۱، باب ۳۹، ص۳۶۰، ح۲۴.</ref> [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "وقتی به معراج رفتم؛ خداوند با من سخن گفت و مناجات کرد، پس آنچه را یاد گرفتم همه را تعلیم علی{{ع}} نمودم؛ پس او باب علم من میباشد"<ref>[[محمد باقر مجلسی]]، بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۴۹؛ همان، ج۴۰، ص۱۹۰؛ [[علی بن یونس]]، الصراط المستقیم، ج۲، ص۲۰؛ [[علی نمازی شاهرودی]]، مستدرک السفینة البحار، ج۸، ص۴۸؛ [[القندوزی الحنفی]]، [[سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی]]، ینابیع المودة، ج۱، ص۲۱۷.</ref>»<ref>[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]] ص۳۹۱ و ۳۹۲.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[ناصرالدین اوجاقی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (پایاننامه)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[ناصرالدین اوجاقی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (پایاننامه)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::«وراثت: مراد از وراثت در اینجا این است که امام علم خود را از معصوم قبل از خود دریافت کرده باشد روایات متعددی در این مورد میتوان یافت به طور کلی [[ائمه]]{{عم}} از جهت علمی خود را مدیون پیامبر میدانند. در روایات نهج البلاغه هم مشاهده کردیم که چگونه [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} علم خودش را برگرفته از رسول اکرم میدانست. علاوه بر این در روایات ائمه هم در موارد زیادی تأکید میشود که ایشان علم خود را میراث پیامبر و علی میدانند»<ref>[[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (پایاننامه)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص۶۴-۶۸.</ref>. | :::::«وراثت: مراد از وراثت در اینجا این است که امام علم خود را از معصوم قبل از خود دریافت کرده باشد روایات متعددی در این مورد میتوان یافت به طور کلی [[ائمه]]{{عم}} از جهت علمی خود را مدیون پیامبر میدانند. در روایات نهج البلاغه هم مشاهده کردیم که چگونه [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} علم خودش را برگرفته از رسول اکرم میدانست. علاوه بر این در روایات ائمه هم در موارد زیادی تأکید میشود که ایشان علم خود را میراث پیامبر و علی میدانند»<ref>[[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (پایاننامه)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص۶۴-۶۸.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد تقی شاکر]]''' در مقاله ''«[[منابع علم امام در قرآن (مقاله)|منابع علم امام در قرآن]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد تقی شاکر]]''' در مقاله ''«[[منابع علم امام در قرآن (مقاله)|منابع علم امام در قرآن]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«روایات فراوانی دلالت میکنند که علم هر پیامبری به [[پیامبر]] پس از خود و اوصیای او منتقل میگردد. از این انتقال، به "ارث رسیدن" و "ارث بردن" تعبیر شده است<ref>کلینی، کافی، ۲۲۱/۱-۲۲۳ و ۲۲۵.</ref>. طبق روایات، این انتقال علم، تنها مخصوص به علوم مکتوب نیست؛ بلکه علمی که با آدم ابوالبشر به زمین آمد، علمی ماندگار و باقی در زمین است که به انبیا و [[ائمه]]{{عم}} به ارث رسیده است. کتابهای آسمانی پیامبران گذشته مانند تورات، زبور، انجیل و صحیفههایی مثل صحف موسی{{ع}} و ابراهیم{{ع}} از جمله مکتوبی هستند که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} واسطه انتقال آن به [[امام علی]]{{ع}} و هر امامی واسطه در انتقال به [[امام]] بعدی است<ref>کلینی، کافی، ۲۲۳/۱-۲۲۵ و ۲۲۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ۲۰/۲۶.</ref> از این کتابها و صحیفهها در برخی روایات با عنوان مختصر "جفر ابیض" یاد شده است. طبق برخی روایات، "جفر ابیض" شامل: زبور، تورات، انجیل و صحیفههای [[موسی]]{{ع}} و [[ابراهیم]]{{ع}} است. برخی روایات [[مصحف فاطمه]]{{س}} را نیز ذیل این عنوان نام بردهاند<ref>کلینی، کافی، ۲۲۳/۱-۲۲۵ و ۲۴۰؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۵۰.</ref>»<ref>[[منابع علم امام در قرآن (مقاله)|منابع علم امام در قرآن]]، [[امامتپژوهی (نشریه)|فصلنامه امامتپژوهی]]، شماره ۶ ص ۱۷۷.</ref>. | ::::::«روایات فراوانی دلالت میکنند که علم هر پیامبری به [[پیامبر]] پس از خود و اوصیای او منتقل میگردد. از این انتقال، به "ارث رسیدن" و "ارث بردن" تعبیر شده است<ref>کلینی، کافی، ۲۲۱/۱-۲۲۳ و ۲۲۵.</ref>. طبق روایات، این انتقال علم، تنها مخصوص به علوم مکتوب نیست؛ بلکه علمی که با آدم ابوالبشر به زمین آمد، علمی ماندگار و باقی در زمین است که به انبیا و [[ائمه]]{{عم}} به ارث رسیده است. کتابهای آسمانی پیامبران گذشته مانند تورات، زبور، انجیل و صحیفههایی مثل صحف موسی{{ع}} و ابراهیم{{ع}} از جمله مکتوبی هستند که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} واسطه انتقال آن به [[امام علی]]{{ع}} و هر امامی واسطه در انتقال به [[امام]] بعدی است<ref>کلینی، کافی، ۲۲۳/۱-۲۲۵ و ۲۲۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ۲۰/۲۶.</ref> از این کتابها و صحیفهها در برخی روایات با عنوان مختصر "جفر ابیض" یاد شده است. طبق برخی روایات، "جفر ابیض" شامل: زبور، تورات، انجیل و صحیفههای [[موسی]]{{ع}} و [[ابراهیم]]{{ع}} است. برخی روایات [[مصحف فاطمه]]{{س}} را نیز ذیل این عنوان نام بردهاند<ref>کلینی، کافی، ۲۲۳/۱-۲۲۵ و ۲۴۰؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۵۰.</ref>»<ref>[[منابع علم امام در قرآن (مقاله)|منابع علم امام در قرآن]]، [[امامتپژوهی (نشریه)|فصلنامه امامتپژوهی]]، شماره ۶ ص ۱۷۷.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
::::::[[سید حیدر آملی]] درباره به ارث رسیدن به معنایی که ارائه شد مینویسد: خداوند درباره وارثان علوم حقیقی میفرماید: {{متن قرآن| وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه ۵.</ref> و نیز میفرماید: {{متن قرآن| وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref> و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> که به طور اخص درباره [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} تحقق مییابد که وارث تمام علومی است که از سوی خداوند به [[انبیا]] و اولیا داده شده است و از این آیات در مییابیم که امامت از فعل خدای تعالی است نه غیر او و این که [[امامت]] باید به نص خداوند متعال باشد و امری است که به ارث میرسد، چرا که علوم حقیقی از سوی خداوند متعال اعطا میشود و [[امامت]] نیز در جایی قرار مییابد که آن علوم حقیقی در آنجا ثبات یافتهاند. چنانکه خداوند درباره [[ابراهیم]]{{ع}} فرمود: {{متن قرآن| إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref> من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:پیمان من به ستمکاران نمیرسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> و او را خود به عنوان [[امام]] تعیین نمود و از همین روست که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میخواهد در ذریه او نیز امامانی از سوی خداوند تعیین شود، چون میداند که این امری است که تنها در انحصار خداوند متعال است و معلوم است علمی که از سوی خداوند متعال به ارث میرسد، متوقف بر استحقاق معنوی است <ref>سید حیدر آملی، المقدمات من نص النصوص، ص ۴۹۴ - ۴۹۹.</ref>. حدیث شریف نبوی [[العلماء ورثة الأنبیاء]] نیز میفرماید: علمای حقیقی کسانی هستند که علوم آنان مانند علوم انبیاست و این علوم ارثی است نه کسبی، و حدیث شریف [[علما امتی کأنبیاء بنی اسرائیل]] نیز بر این مسئله دلالت دارد، زیرا علمای امت [[پیامبر]]{{صل}} که علوم حقیقی دارند، به خاطر ارثی بودن علومشان با انبیای بنی اسرائیل مشابهاند<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/1080696/%D8%A7%D8%B1%D8%AB%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85/ وبگاه راسخون]</ref>. | ::::::[[سید حیدر آملی]] درباره به ارث رسیدن به معنایی که ارائه شد مینویسد: خداوند درباره وارثان علوم حقیقی میفرماید: {{متن قرآن| وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه ۵.</ref> و نیز میفرماید: {{متن قرآن| وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref> و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> که به طور اخص درباره [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} تحقق مییابد که وارث تمام علومی است که از سوی خداوند به [[انبیا]] و اولیا داده شده است و از این آیات در مییابیم که امامت از فعل خدای تعالی است نه غیر او و این که [[امامت]] باید به نص خداوند متعال باشد و امری است که به ارث میرسد، چرا که علوم حقیقی از سوی خداوند متعال اعطا میشود و [[امامت]] نیز در جایی قرار مییابد که آن علوم حقیقی در آنجا ثبات یافتهاند. چنانکه خداوند درباره [[ابراهیم]]{{ع}} فرمود: {{متن قرآن| إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref> من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:پیمان من به ستمکاران نمیرسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> و او را خود به عنوان [[امام]] تعیین نمود و از همین روست که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میخواهد در ذریه او نیز امامانی از سوی خداوند تعیین شود، چون میداند که این امری است که تنها در انحصار خداوند متعال است و معلوم است علمی که از سوی خداوند متعال به ارث میرسد، متوقف بر استحقاق معنوی است <ref>سید حیدر آملی، المقدمات من نص النصوص، ص ۴۹۴ - ۴۹۹.</ref>. حدیث شریف نبوی [[العلماء ورثة الأنبیاء]] نیز میفرماید: علمای حقیقی کسانی هستند که علوم آنان مانند علوم انبیاست و این علوم ارثی است نه کسبی، و حدیث شریف [[علما امتی کأنبیاء بنی اسرائیل]] نیز بر این مسئله دلالت دارد، زیرا علمای امت [[پیامبر]]{{صل}} که علوم حقیقی دارند، به خاطر ارثی بودن علومشان با انبیای بنی اسرائیل مشابهاند<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/1080696/%D8%A7%D8%B1%D8%AB%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85/ وبگاه راسخون]</ref>. | ||
:::::*«هر علمی که با [[حضرت آدم]]{{ع}} و دیگر انبیای الهی نازل شد، به آسمان برنگشت و به ارث رسید. هر پیامبر، علوم انبیای گذشته را نزد خود جمع میکند تا مجموع آنها به پیامبر گرامی اسلام میرسد و پس از ایشان نیز انتقال مییابد. چونان که [[حضرت سلیمان]]{{ع}} تمامی اسرار و معارف [[حضرت داوود]]{{ع}} را به ارث برد. [[حضرت زکریا]]{{ع}} دعا میکرد ولیای از نسل خودش وارث علم او باشد. [[حضرت ابراهیم خلیل]]{{ع}} از خدای متعال درخواست میکرد. این سنت پس از ختم نبوت نیز استمرار یافت»<ref>[[بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام (مقاله)|بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام]]، فصلنامه اندیشه نوین دینی شماره ۲۰</ref>. | :::::*«هر علمی که با [[حضرت آدم]]{{ع}} و دیگر انبیای الهی نازل شد، به آسمان برنگشت و به ارث رسید. هر پیامبر، علوم انبیای گذشته را نزد خود جمع میکند تا مجموع آنها به پیامبر گرامی اسلام میرسد و پس از ایشان نیز انتقال مییابد. چونان که [[حضرت سلیمان]]{{ع}} تمامی اسرار و معارف [[حضرت داوود]]{{ع}} را به ارث برد. [[حضرت زکریا]]{{ع}} دعا میکرد ولیای از نسل خودش وارث علم او باشد. [[حضرت ابراهیم خلیل]]{{ع}} از خدای متعال درخواست میکرد. این سنت پس از ختم نبوت نیز استمرار یافت»<ref>[[بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام (مقاله)|بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام]]، فصلنامه اندیشه نوین دینی شماره ۲۰</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«از منابع علمی [[ائمه]]{{عم}} وراثت از [[پیامبر]]{{صل}} است به این معنی که [[پیامبر]] {{صل}} تمام معارف و شرایع را به [[علی ]]{{ع}} آموخت و این معارف و آگاهی نسل اندر نسل به فرزندان [[علی]] {{ع}} رسیده و از [[امام علی|حضرت علی]] روایت است که [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} هزار باب علم به من آموختند که از هر باب هزار باب دیگر باز شد (...). [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} میفرماید : {{عربی|«إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} عَلَّمَنِي أَلْفَ بَابٍ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ مِمَّا كَانَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلُّ بَابٍ مِنْهَا يَفْتَحُ أَلْفَ بَابٍ فَذَلِكَ أَلْفُ أَلْفِ بَابٍ حَتَّى عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ فَصْلَ الْخِطاب»}}<ref>«همانا [[رسول خدا]] هزار باب به من آموخت راجع به حلیت و حرمت آنچه هست و آنچه در آینده تا قیامت خواهد بود که هر باب خود گشاینده هزار باب دیگر است. بنابر این هزار باب از علم [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فراگرفتهام تا آنجا که علم منایا و بلایا و علم حل و فصل امور مردم همگی نزد من است»؛ بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۹.</ref>»<ref>پایاننامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۶۴.</ref>. | ::::::«از منابع علمی [[ائمه]]{{عم}} وراثت از [[پیامبر]]{{صل}} است به این معنی که [[پیامبر]] {{صل}} تمام معارف و شرایع را به [[علی ]]{{ع}} آموخت و این معارف و آگاهی نسل اندر نسل به فرزندان [[علی]] {{ع}} رسیده و از [[امام علی|حضرت علی]] روایت است که [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} هزار باب علم به من آموختند که از هر باب هزار باب دیگر باز شد (...). [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} میفرماید : {{عربی|«إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} عَلَّمَنِي أَلْفَ بَابٍ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ مِمَّا كَانَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلُّ بَابٍ مِنْهَا يَفْتَحُ أَلْفَ بَابٍ فَذَلِكَ أَلْفُ أَلْفِ بَابٍ حَتَّى عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ فَصْلَ الْخِطاب»}}<ref>«همانا [[رسول خدا]] هزار باب به من آموخت راجع به حلیت و حرمت آنچه هست و آنچه در آینده تا قیامت خواهد بود که هر باب خود گشاینده هزار باب دیگر است. بنابر این هزار باب از علم [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فراگرفتهام تا آنجا که علم منایا و بلایا و علم حل و فصل امور مردم همگی نزد من است»؛ بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۹.</ref>»<ref>پایاننامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۶۴.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
::::::«از آنجا که [[امامت]]، استمرار [[نبوت]] بوده، و با [[نبوت]] اتصال و ارتباط بلافصل دارد؛ پس [[امام]]{{ع}}، وارث بحق علوم و کتب همه [[انبیاء]]{{عم}} است. ارتباط و پیوند مقام [[ولایت]] و [[امامت]]، با مقام [[نبوت]] و رسالت، یک ارتباط و پیوند عینی و وجودی است، لذا [[امام]] هر عصری با حقایق و معارف همه [[انبیاء]]{{عم}} آشنا خواهد بود. این وراثت در زبان احادیث و اخبار به صورتهای گوناگون جلوه کرده است که به مواردی از آنها اشاره میشود:<ref>اقتباس از کتاب فلسفه [[امامت]]، [[سید یحیی یثربی]]، ص ۶۵.</ref> | ::::::«از آنجا که [[امامت]]، استمرار [[نبوت]] بوده، و با [[نبوت]] اتصال و ارتباط بلافصل دارد؛ پس [[امام]]{{ع}}، وارث بحق علوم و کتب همه [[انبیاء]]{{عم}} است. ارتباط و پیوند مقام [[ولایت]] و [[امامت]]، با مقام [[نبوت]] و رسالت، یک ارتباط و پیوند عینی و وجودی است، لذا [[امام]] هر عصری با حقایق و معارف همه [[انبیاء]]{{عم}} آشنا خواهد بود. این وراثت در زبان احادیث و اخبار به صورتهای گوناگون جلوه کرده است که به مواردی از آنها اشاره میشود:<ref>اقتباس از کتاب فلسفه [[امامت]]، [[سید یحیی یثربی]]، ص ۶۵.</ref> | ||
::::::[[احمد بن عُمر]] میگوید: از [[امام رضا]]{{ع}} در مورد آیه شریفه: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}<ref>سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره مبارکه فاطر، آیه۳۲.</ref> سؤال کردم، که برگزیدگان چه کسانی هستند؟ فرمودند: فرزندان [[فاطمه زهرا|فاطمه]]{{س}} هستند.<ref>{{عربی|"عَن اَحْمَدَ بْنِ عُمَر قالَ: سَأَلْتُ أَبَاالْحَسَنِ الرِّضا{{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ"}}: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} {{عربی|"قالَ: فَقالَ{{ع}}: وُلْدُ فاطِمَهَ عَلَیهَاالسَّلام..."}}؛ اصول کافی،ج ۱، ص ۳۱۲، ح ۵۵۹.</ref> در رابطه با همین آیه در فراز آخر حدیث مفصّلی از [[امام کاظم|امام مُوسَی بن جَعْفَر]]{{ع}} چنین آمده است: فرمودند: و ماییم کسانی که خدای عزّوجلّ انتخابمان کرده و این کتاب را که بیان همه چیز در آن میباشد، برای ما به ارث گذاشته است.<ref>{{عربی|"قالَ{{ع}}... فَنَحْنُ الَّذِینَ اصْطَفانَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَوْرَثَنا هذَا الَّذِی فِیهِ تِبْیانُ کُلِ ّ شَی ءٍ"}}؛ اصول کافی، ج۱، ص ۳۲۹، ح ۵۹۹.</ref> همچنین در این زمینه به حدیثی زیبا که از [[امام صادق]]{{ع}} در کافی نقل شده، دقّت فرمایید: [[فضیل]] میگوید، شنیدم [[امام صادق]]{{ع}} میفرمودند: در [[امام علی|علی]]{{ع}} سنت هزار [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} بود (چنانچه [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} فرمودند: هر که خواهد علم [[آدم]]{{ع}}، عبادت [[نوح]]{{ع}}، خلیل بودن [[ابراهیم]]{{ع}}، وقار و ابّهت [[موسی]]{{ع}} و زهد [[عیسی]]{{ع}} را ببیند، به [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} نظر کند و علمی که با [[آدم]]{{ع}} فرود آمد، بالا نرفت و هر عالمی بمیرد علمش نمیمیرد بلکه علمش به ارث منتقل میشود.<ref>{{عربی|"عَنْ فُضَیل بْنِ یسارٍ قالَ: سَمِعْتُ أَبا عَبْدِاللَّهِ{{ع}} یقُولُ: إِنَّ فِی عَلِی {{ع}} سُنَّهَ أَلْف نَبِی مِنَ اْلأَنْبِیاءِ وَإِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی نَزَلَ مَعَ آدَمَ لَمْ یرْفَعْ وَماماتَ عالِمٌ فَذَهَبَ عِلْمُهُ وَالْعِلْمُ یتَوارَثُ"}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲، ح ۵۸۸.</ref> در همین رابطه احادیث دیگری نیز از [[امام صادق|صادقَین]]{{ع}} نقل شده است.<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲،۳۳۳، ح ۵۸۹ - ۵۹۲.</ref> در خصوص ارث بردن [[ائمه]]{{ع}} علوم [[انبیا]] و [[اوصیا]]{{عم}} را باب مستقلی در "کتاب الحجّه" اصول کافی تحت همین عنوان مشتمل بر ۷ حدیث شریف، اختصاص داده شده است. که به ذکر آدرس اکتفا میشود، ملاحظه فرمایید.<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۴ - ۳۲۹، (شامل ۷ حدیث) و همچنین از ص ۳۳۵ - ۳۵۰، احادیثی از ۶۱۱ - ۶۳۵.</ref> مبنی بر این که آیات و نشانههای [[انبیاء]] گذشته از قبیل؛ سلاح [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}}، الواح تورات و عصای [[موسی]]{{ع}}، خاتم [[سلیمان]]{{ع}}، پیراهن [[یوسف]]{{ع}}، نامههای مهر شده، صحیفه جفر، جامعه و... نزد [[ائمه]]{{ع}} است، نقل شده است»<ref>محمد مولوی، [[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]، ص۲۲.</ref>. | ::::::[[احمد بن عُمر]] میگوید: از [[امام رضا]]{{ع}} در مورد آیه شریفه: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}<ref>سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره مبارکه فاطر، آیه۳۲.</ref> سؤال کردم، که برگزیدگان چه کسانی هستند؟ فرمودند: فرزندان [[فاطمه زهرا|فاطمه]]{{س}} هستند.<ref>{{عربی|"عَن اَحْمَدَ بْنِ عُمَر قالَ: سَأَلْتُ أَبَاالْحَسَنِ الرِّضا{{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ"}}: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} {{عربی|"قالَ: فَقالَ{{ع}}: وُلْدُ فاطِمَهَ عَلَیهَاالسَّلام..."}}؛ اصول کافی،ج ۱، ص ۳۱۲، ح ۵۵۹.</ref> در رابطه با همین آیه در فراز آخر حدیث مفصّلی از [[امام کاظم|امام مُوسَی بن جَعْفَر]]{{ع}} چنین آمده است: فرمودند: و ماییم کسانی که خدای عزّوجلّ انتخابمان کرده و این کتاب را که بیان همه چیز در آن میباشد، برای ما به ارث گذاشته است.<ref>{{عربی|"قالَ{{ع}}... فَنَحْنُ الَّذِینَ اصْطَفانَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَوْرَثَنا هذَا الَّذِی فِیهِ تِبْیانُ کُلِ ّ شَی ءٍ"}}؛ اصول کافی، ج۱، ص ۳۲۹، ح ۵۹۹.</ref> همچنین در این زمینه به حدیثی زیبا که از [[امام صادق]]{{ع}} در کافی نقل شده، دقّت فرمایید: [[فضیل]] میگوید، شنیدم [[امام صادق]]{{ع}} میفرمودند: در [[امام علی|علی]]{{ع}} سنت هزار [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} بود (چنانچه [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} فرمودند: هر که خواهد علم [[آدم]]{{ع}}، عبادت [[نوح]]{{ع}}، خلیل بودن [[ابراهیم]]{{ع}}، وقار و ابّهت [[موسی]]{{ع}} و زهد [[عیسی]]{{ع}} را ببیند، به [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} نظر کند و علمی که با [[آدم]]{{ع}} فرود آمد، بالا نرفت و هر عالمی بمیرد علمش نمیمیرد بلکه علمش به ارث منتقل میشود.<ref>{{عربی|"عَنْ فُضَیل بْنِ یسارٍ قالَ: سَمِعْتُ أَبا عَبْدِاللَّهِ{{ع}} یقُولُ: إِنَّ فِی عَلِی {{ع}} سُنَّهَ أَلْف نَبِی مِنَ اْلأَنْبِیاءِ وَإِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی نَزَلَ مَعَ آدَمَ لَمْ یرْفَعْ وَماماتَ عالِمٌ فَذَهَبَ عِلْمُهُ وَالْعِلْمُ یتَوارَثُ"}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲، ح ۵۸۸.</ref> در همین رابطه احادیث دیگری نیز از [[امام صادق|صادقَین]]{{ع}} نقل شده است.<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲،۳۳۳، ح ۵۸۹ - ۵۹۲.</ref> در خصوص ارث بردن [[ائمه]]{{ع}} علوم [[انبیا]] و [[اوصیا]]{{عم}} را باب مستقلی در "کتاب الحجّه" اصول کافی تحت همین عنوان مشتمل بر ۷ حدیث شریف، اختصاص داده شده است. که به ذکر آدرس اکتفا میشود، ملاحظه فرمایید.<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۴ - ۳۲۹، (شامل ۷ حدیث) و همچنین از ص ۳۳۵ - ۳۵۰، احادیثی از ۶۱۱ - ۶۳۵.</ref> مبنی بر این که آیات و نشانههای [[انبیاء]] گذشته از قبیل؛ سلاح [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}}، الواح تورات و عصای [[موسی]]{{ع}}، خاتم [[سلیمان]]{{ع}}، پیراهن [[یوسف]]{{ع}}، نامههای مهر شده، صحیفه جفر، جامعه و... نزد [[ائمه]]{{ع}} است، نقل شده است»<ref>محمد مولوی، [[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]، ص۲۲.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
::::::در اینکه منظور از "ارث" در اینجا ارث چه چیز است؟ در میان مفسران گفتگو بسیار است. بعضی آن را منحصر به میراث علم و دانش دانستهاند، چرا که به پندار آنها پیامبران ارثی از اموال خود نمیگذارند. بعضی دیگر منحصراً میراث مال و حکومت را ذکر کردهاند، چرا که این کلمه قبل از هر چیز آن مفهوم را به ذهن تداعی میکند. و بعضی علم سخن گفتن با پرندگان را {{متن قرآن| مَنطِقَ الطَّيْرِ }}<ref> زبان مرغان؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref>. | ::::::در اینکه منظور از "ارث" در اینجا ارث چه چیز است؟ در میان مفسران گفتگو بسیار است. بعضی آن را منحصر به میراث علم و دانش دانستهاند، چرا که به پندار آنها پیامبران ارثی از اموال خود نمیگذارند. بعضی دیگر منحصراً میراث مال و حکومت را ذکر کردهاند، چرا که این کلمه قبل از هر چیز آن مفهوم را به ذهن تداعی میکند. و بعضی علم سخن گفتن با پرندگان را {{متن قرآن| مَنطِقَ الطَّيْرِ }}<ref> زبان مرغان؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref>. | ||
::::::ولی با توجه به اینکه آیه مطلق است و در جملههای بعد هم سخن از علم به میان آمده و هم از تمام مواهب {{متن قرآن| أُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ }}<ref> و از همه چیز (بهرهای) بخشیدهاند؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref> دلیلی ندارد که مفهوم آیه را محدود کنیم، بنا بر این سليمان وارث همه مواهب پدرش داود شد<ref>(ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه ج ۱۵ ص ۱۷.</ref>. یا از زبان زکریا میگوید : {{متن قرآن| فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ }}<ref> بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!همان که از من و از خاندان یعقوب میراث میبرد؛ سوره مریم، آیه: ۵ - ۶.</ref> در اصول کافی نیز روایت شده است: "از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} علمی که با [[حضرت آدم]]{{ع}} نازل شد به آسمان بر نگشته است بلکه به ارث میرود و هرگز عالمی نمیمیرد از خانواده ما مگر اینکه از اهل او کسی جایگزینش شود که مثل علم او را بداند یا آنچه خدا خواهد و عالمی نمیرد که علمش از دست برود بلکه به ارث برده میشود<ref>کلینی، کافی، ص ۴۲۹.</ref> بر همین اساس علوم جمیع انبیای گذشته به [[پیغمبر]] رسیده و از [[پیغمبر]] نیز به اوصیای ایشان میرسد. [[علم غیب]] [[امام]] بالوراثه از [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} و علم [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} به تعلیم [[وحی]] و تعلیم خداوند و علم خداوند ذاتی است. در روایات به دو طریق برای این انتقال اشاره شده است»<ref>[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص۷۶- ۷۷.</ref>. | ::::::ولی با توجه به اینکه آیه مطلق است و در جملههای بعد هم سخن از علم به میان آمده و هم از تمام مواهب {{متن قرآن| أُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ }}<ref> و از همه چیز (بهرهای) بخشیدهاند؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.</ref> دلیلی ندارد که مفهوم آیه را محدود کنیم، بنا بر این سليمان وارث همه مواهب پدرش داود شد<ref>(ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه ج ۱۵ ص ۱۷.</ref>. یا از زبان زکریا میگوید : {{متن قرآن| فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ }}<ref> بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!همان که از من و از خاندان یعقوب میراث میبرد؛ سوره مریم، آیه: ۵ - ۶.</ref> در اصول کافی نیز روایت شده است: "از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} علمی که با [[حضرت آدم]]{{ع}} نازل شد به آسمان بر نگشته است بلکه به ارث میرود و هرگز عالمی نمیمیرد از خانواده ما مگر اینکه از اهل او کسی جایگزینش شود که مثل علم او را بداند یا آنچه خدا خواهد و عالمی نمیرد که علمش از دست برود بلکه به ارث برده میشود<ref>کلینی، کافی، ص ۴۲۹.</ref> بر همین اساس علوم جمیع انبیای گذشته به [[پیغمبر]] رسیده و از [[پیغمبر]] نیز به اوصیای ایشان میرسد. [[علم غیب]] [[امام]] بالوراثه از [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} و علم [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} به تعلیم [[وحی]] و تعلیم خداوند و علم خداوند ذاتی است. در روایات به دو طریق برای این انتقال اشاره شده است»<ref>[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص۷۶- ۷۷.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
:::::#[[امام رضا]]{{ع}} علم را یکی از نشانههای [[امام]] میشمارند: دلالت [[امام]] در دو ویژگی است: علم و استجابت دعا<ref>محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۹۳.</ref>. | :::::#[[امام رضا]]{{ع}} علم را یکی از نشانههای [[امام]] میشمارند: دلالت [[امام]] در دو ویژگی است: علم و استجابت دعا<ref>محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۹۳.</ref>. | ||
::::::از این روایت استفاده میشود که [[اهل بیت]]{{عم}} پس از [[رسول خدا]]{{صل}} وارثان ایشان هستند و روشن است که یکی از ابعاد مهم وراثت، وراثت علمی است که در جملههای بعدی آن را تفسیر میکند و میفرماید: "علم بلاها و مرگ و میرها و انساب عرب و... نزد ماست... همچنین در ادامه، [[اهل بیت]]{{عم}} را بازماندگان پیغمبران معرفی میکند: {{عربی|" وَ نَحْنُ أَفْرَاطُ الْأَنْبِيَاءِ"}} و روشن است که یکی از جلوههای بارز وراثت پیامبران، وارثت علمی آنهاست»<ref>[[مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا (مقاله)|مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا]]؛ ص۸۳.</ref>. | ::::::از این روایت استفاده میشود که [[اهل بیت]]{{عم}} پس از [[رسول خدا]]{{صل}} وارثان ایشان هستند و روشن است که یکی از ابعاد مهم وراثت، وراثت علمی است که در جملههای بعدی آن را تفسیر میکند و میفرماید: "علم بلاها و مرگ و میرها و انساب عرب و... نزد ماست... همچنین در ادامه، [[اهل بیت]]{{عم}} را بازماندگان پیغمبران معرفی میکند: {{عربی|" وَ نَحْنُ أَفْرَاطُ الْأَنْبِيَاءِ"}} و روشن است که یکی از جلوههای بارز وراثت پیامبران، وارثت علمی آنهاست»<ref>[[مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا (مقاله)|مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا]]؛ ص۸۳.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱۱. پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی. | | عنوان پاسخدهنده = ۱۱. پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی. | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
| پاسخ = '''[http://www.maaref.porsemani.ir/content/%D9%88%D8%A7%D9%82%D9%81-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85 پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | | پاسخ = '''[http://www.maaref.porsemani.ir/content/%D9%88%D8%A7%D9%82%D9%81-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85 پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
::::::«یکی از آثار درجه اعلای وجودی امام، علم خارقالعاده ایشان است و از آنجا که از نظر کمالات وجودی، در واقع [[امامت]]، با [[نبوت]] اتصال و ارتباط بلافصل دارد؛ امام، وارث به حق علوم و کتابهای همه پیامبران است. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: همه کتابهای آسمانی انبیای گذشته، نزد ما است، اینها را از آنان به ارث بردهایم. همان گونه که آنان میخواندند، میخوانیم و همانند آنان از این کتابها سخن میگوییم. هیچ حجت الهی، در روی زمین خالی نخواهد بود که از او چیزی بپرسند و او بگوید: نمیدانم»<ref>[http://www.maaref.porsemani.ir/content/%D9%88%D8%A7%D9%82%D9%81-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85 پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی]</ref>. | ::::::«یکی از آثار درجه اعلای وجودی امام، علم خارقالعاده ایشان است و از آنجا که از نظر کمالات وجودی، در واقع [[امامت]]، با [[نبوت]] اتصال و ارتباط بلافصل دارد؛ امام، وارث به حق علوم و کتابهای همه پیامبران است. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: همه کتابهای آسمانی انبیای گذشته، نزد ما است، اینها را از آنان به ارث بردهایم. همان گونه که آنان میخواندند، میخوانیم و همانند آنان از این کتابها سخن میگوییم. هیچ حجت الهی، در روی زمین خالی نخواهد بود که از او چیزی بپرسند و او بگوید: نمیدانم»<ref>[http://www.maaref.porsemani.ir/content/%D9%88%D8%A7%D9%82%D9%81-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85 پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی]</ref>. | ||
}} | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۰۰
وراثت علوم انبیا به چه معناست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل بالاتر | علم معصوم / منبع علم معصوم |
مدخل اصلی | علم وراثتی (علم انتقالی) |
مدخل وابسته | تعلیم پیامبر / وراثت از پیامبر |
وراثت علوم انبیا به چه معناست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
علامه طباطبایی در کتاب «اسلام و انسان معاصر» در این باره گفته است:
- «علم غیب و هرگونه مشاهده غیبی اختصاص به خدای متعال دارد و نسبت آن به غیر خدا شرک است بنابراین، آنچه گذشت آیات قرآنی کمالی مانند علم غیب و قدرت به معجزات و نظایر آنها را که از رسول اکرم(ص) نفی مینماید، همه ناظر به استقلال و قدرت ذاتی است و آنچه اثبات میکند مربوط به عنایت الهی و تعلیم خدایی است و علم غیب در رسول اکرم(ص) از راه وحی و در ائمه(ع) و اولیا از راه وراثت و تعلم از رسول(ص) میباشد، چنان که روایات نیز به همین معنی دلالت دارد».[۱]
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله فاضل لنکرانی؛ |
---|
آیتالله محمد فاضل لنکرانی و آیتالله اشراقی در کتاب «پاسداران وحی» در اینباره گفتهاند:
|
۲. آیتالله تحریری؛ |
---|
آیتالله محمد باقر تحریری در کتاب «جلوههای لاهوتی» در این باره گفته است:
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه در کتاب «کلام نوین اسلامی» در این باره گفته است:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین اوجاقی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ناصرالدین اوجاقی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم امام از دیدگاه کلام امامیه» در اینباره گفته است:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی شاکر در مقاله «منابع علم امام در قرآن» در اینباره گفته است:
|
۶. آقای دکتر رستمی و خانم آلبویه؛ |
---|
آقای دکتر محمد زمان رستمی (استادیار دانشگاه قم) و خانم طاهره آلبویه (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب «علم امام» و مقاله «بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام» در اینباره گفتهاند:
|
۷. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۸. آقای مولوی؛ |
---|
آقاى محمد مولوی، در کتاب «نیاز جهان به امام زمان» در اینباره گفته است:
|
۹. آقای زرینجویی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛ |
---|
آقای عینالله زرینجویی، در پایاننامه کارشناسی ارشد «مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی» در اینباره گفته است:
|
۱۰. آقای صادقی؛ |
---|
آقای حسن صادقی در مقاله «مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا» در اینباره گفته است:
|
۱۱. پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی. |
---|
پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
پرسشهای وابسته
- علم در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
- علم در قرآن و حدیث به چه معنا به کار رفته است؟ (پرسش)
- حقیقت علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- احاطه علمی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا مراد از علم امام یا معصوم علم عادی و ویژه اوست یا یکی از این دو؟ (پرسش)
- چه احادیثی در مورد علم معصوم وجود دارد؟ (پرسش)
- چه احادیثی در مورد قلمرو علم معصوم وجود دارد؟ (پرسش)
- قرآن در مورد علم معصوم چه آیاتی دارد؟ (پرسش)
- رابطه علم معصوم با عصمت چیست؟ (پرسش)
- رابطه علم معصوم با رویدادهای فراحسی و خارقالعاده چیست؟ (پرسش)
- امتنانی بودن علم معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
- بحث از علم معصوم چه اهمیت یا ضرورتی دارد؟ (پرسش)
- خزانهداری معصوم برای علوم الهی به چه معناست؟ (پرسش)
- معدن علم بودن معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
- عیبة علم الله بودن معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا موضع ودایع رسالت و درخت نبوت یا محل رفت وآمد فرشتگان بودن با علم معصوم ارتباط دارد؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ اسلام و انسان معاصر، ص۱۹۸ و ۲۰۸-۲۱۱.
- ↑ «خدای تبارک و تعالی را دو گونه علم است: یک، آن علمی که فرشتگانِ مقرب و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز میدانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمیداند "علم مستأثر". لکن چون خدا اراده کند که چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما بیاموزد. و امامان پیشین را نیز از آن آگاه کرده بود»، اصول کافی، ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ پاسداران وحی، ص ۱۹۳.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۱، روایت ۲.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۱، روایت ۴.
- ↑ «کسی که بخواهد به آدم در علمش و به نوح در تسلیم بودنش و به ابراهیم در حلمش و به موسی در زیرکیاش و به داوود در زهدش نظر کند پس به سوی این شخص نظر کند، و ما به سوی علی بن ابی طالب(ع) نظر افکندیم در حالی که پیش میآمد»؛بحارالانوار، ج ۳۹، ص۳۵، روایت ۳.
- ↑ «آنها در نزد ما به صورت وراثت از ایشان به ما رسیده است و همانگونه که آنها قرائت میکردند ما نیز آنها را میخوانیم و همانگونه که آنها از آن کتابها سخن میگفتند ما نیز از آنها سخن میگوییم، به راستی خداوند حجتی را در زمینش قرار نمیدهد که از او چیزی سؤال شود و او بگوید: نمیدانم»؛ توحید صدوق، ص۲۷۵.
- ↑ جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳-۳۶۵.
- ↑ «و گوشهای شنونده آن را به گوش گیرند»؛ سوره الحاقه، آیه ۱۲.
- ↑ القندوزی الحنفی، سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی، ینابیع المودة، ج۱، باب ۳۹، ص۳۶۰، ح۲۴۰؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۲، ص۶۱؛ شرفالدین الحسینی، تأویل الآیات، ص۷۱۵.
- ↑ عبدالرحمن جلالالدین السیوطی، درالمنثور، ج۶، ص۲۶۰.
- ↑ القرطبی، محمد بن احمد الانصاری، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۹، ص۲۶۴، ر. ک: موسی بن طاووس، سعد السعود، ص۱۰۸؛ القندوزی الحنفی، سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی، ینابیع المودة، ج۱، باب ۳۹، ص۳۶۰، ح۲۴.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۴۹؛ همان، ج۴۰، ص۱۹۰؛ علی بن یونس، الصراط المستقیم، ج۲، ص۲۰؛ علی نمازی شاهرودی، مستدرک السفینة البحار، ج۸، ص۴۸؛ القندوزی الحنفی، سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی، ینابیع المودة، ج۱، ص۲۱۷.
- ↑ کلام نوین اسلامی ج۲ ص۳۹۱ و ۳۹۲.
- ↑ علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۶۴-۶۸.
- ↑ کلینی، کافی، ۲۲۱/۱-۲۲۳ و ۲۲۵.
- ↑ کلینی، کافی، ۲۲۳/۱-۲۲۵ و ۲۲۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ۲۰/۲۶.
- ↑ کلینی، کافی، ۲۲۳/۱-۲۲۵ و ۲۴۰؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۵۰.
- ↑ منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامتپژوهی، شماره ۶ ص ۱۷۷.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۲۹.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۲۹.
- ↑ و سلیمان از داود میراث برد؛ سوره نمل، آیه ۱۶.
- ↑ از نزد خویش به من وارثی ببخش! همان که از من و از خاندان یعقوب میراث میبرد و پروردگارا! او را پسندیده گردان؛ سوره مریم، آیه ۵ - ۶.
- ↑ یعنی، تو برادر من، خویشاوند من، وارث من، مجری دین من، ظرف علم من و گنجینهی سرّ من هستی.
- ↑ آنچه از علوم حقیقی از علی(ع) به ارث بردهام برای من بهتر از آن است که فرزند او میباشم.
- ↑ سلمان از ما اهل بیت میباشد.
- ↑ و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود:پیمان من به ستمکاران نمیرسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ سید حیدر آملی، المقدمات من نص النصوص، ص ۴۹۴ - ۴۹۹.
- ↑ وبگاه راسخون
- ↑ بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی شماره ۲۰
- ↑ «همانا رسول خدا هزار باب به من آموخت راجع به حلیت و حرمت آنچه هست و آنچه در آینده تا قیامت خواهد بود که هر باب خود گشاینده هزار باب دیگر است. بنابر این هزار باب از علم پیامبر اکرم(ص) فراگرفتهام تا آنجا که علم منایا و بلایا و علم حل و فصل امور مردم همگی نزد من است»؛ بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۹.
- ↑ پایاننامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۶۴.
- ↑ اقتباس از کتاب فلسفه امامت، سید یحیی یثربی، ص ۶۵.
- ↑ سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره مبارکه فاطر، آیه۳۲.
- ↑ "عَن اَحْمَدَ بْنِ عُمَر قالَ: سَأَلْتُ أَبَاالْحَسَنِ الرِّضا(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ": ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾ "قالَ: فَقالَ(ع): وُلْدُ فاطِمَهَ عَلَیهَاالسَّلام..."؛ اصول کافی،ج ۱، ص ۳۱۲، ح ۵۵۹.
- ↑ "قالَ(ع)... فَنَحْنُ الَّذِینَ اصْطَفانَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَأَوْرَثَنا هذَا الَّذِی فِیهِ تِبْیانُ کُلِ ّ شَی ءٍ"؛ اصول کافی، ج۱، ص ۳۲۹، ح ۵۹۹.
- ↑ "عَنْ فُضَیل بْنِ یسارٍ قالَ: سَمِعْتُ أَبا عَبْدِاللَّهِ(ع) یقُولُ: إِنَّ فِی عَلِی (ع) سُنَّهَ أَلْف نَبِی مِنَ اْلأَنْبِیاءِ وَإِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی نَزَلَ مَعَ آدَمَ لَمْ یرْفَعْ وَماماتَ عالِمٌ فَذَهَبَ عِلْمُهُ وَالْعِلْمُ یتَوارَثُ"؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲، ح ۵۸۸.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۲،۳۳۳، ح ۵۸۹ - ۵۹۲.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۴ - ۳۲۹، (شامل ۷ حدیث) و همچنین از ص ۳۳۵ - ۳۵۰، احادیثی از ۶۱۱ - ۶۳۵.
- ↑ محمد مولوی، نیاز جهان به امام زمان، ص۲۲.
- ↑ و سلیمان از داود میراث برد؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.
- ↑ زبان مرغان؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.
- ↑ و از همه چیز (بهرهای) بخشیدهاند؛ سوره نمل، آیه: ۱۶.
- ↑ (ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه ج ۱۵ ص ۱۷.
- ↑ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش!همان که از من و از خاندان یعقوب میراث میبرد؛ سوره مریم، آیه: ۵ - ۶.
- ↑ کلینی، کافی، ص ۴۲۹.
- ↑ آگاهی امامان از غیب، ص۷۶- ۷۷.
- ↑ و همه نامها را به آدم آموخت؛ سوره بقره، آیه:۳۱.
- ↑ سید محمد حسین طباطباییی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۱۶.
- ↑ سید محمد حسین طباطباییی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۱۶.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۲۱ ـ ۲۴۲.
- ↑ محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۹۹.
- ↑ محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۶۰.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۲۴.
- ↑ محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص ۱۹۳.
- ↑ مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا؛ ص۸۳.
- ↑ پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی