دانش اخلاق اسلامی در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخل‌های وابسته}} +{{مدخل‌ وابسته}}))
جز (جایگزینی متن - 'افراط و تفریط' به 'افراط و تفریط')
خط ۳۳: خط ۳۳:
#[[انسان]] علاوه بر صورت ظاهری دارای صورتی [[باطنی]] است که ممکن است همانند صورت ظاهری [[زشت]] یا [[زیبا]] و [[بیمار]] یا سالم باشد؛
#[[انسان]] علاوه بر صورت ظاهری دارای صورتی [[باطنی]] است که ممکن است همانند صورت ظاهری [[زشت]] یا [[زیبا]] و [[بیمار]] یا سالم باشد؛
#صورت [[باطنی]] [[انسان]] از قوای [[باطنی]] او ([[غضب]]، [[شهوت]] و [[عقل]]) تشکیل می‌شود؛
#صورت [[باطنی]] [[انسان]] از قوای [[باطنی]] او ([[غضب]]، [[شهوت]] و [[عقل]]) تشکیل می‌شود؛
#هر [[قوه]] [[باطنی]] که عضوی از صورت [[باطنی]] [[انسان]] است دارای سه حالت [[اعتدال]] [[افراط و تفریط]] است؛
#هر [[قوه]] [[باطنی]] که عضوی از صورت [[باطنی]] [[انسان]] است دارای سه حالت [[اعتدال]] [[افراط]] و [[تفریط]] است؛
#حالت [[اعتدال]] قوای نفس که [[بهترین]] حالت [[انسان]] است از اشراف [[قوه]] [[عقل]] بر قوای دیگر حاصل می‌شود.
#حالت [[اعتدال]] قوای نفس که [[بهترین]] حالت [[انسان]] است از اشراف [[قوه]] [[عقل]] بر قوای دیگر حاصل می‌شود.
*در شیوه [[فلسفی]]، [[اخلاق]] به منزله طب [[روحانی]]، [[افراط و تفریط]] قوا، عامل بیماری‌های [[نفسانی]] و رذیلت‌ها به عنوان بیماری‌های [[روح]] تلقی می‌شوند. [[اعتدال]] قوا [[سلامت روح]] [[آدمی]] است که با وجود ملکات فاضله شناخته می‌شود<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۲-۶۳.</ref>.
*در شیوه [[فلسفی]]، [[اخلاق]] به منزله طب [[روحانی]]، [[افراط]] و [[تفریط]] قوا، عامل بیماری‌های [[نفسانی]] و رذیلت‌ها به عنوان بیماری‌های [[روح]] تلقی می‌شوند. [[اعتدال]] قوا [[سلامت روح]] [[آدمی]] است که با وجود ملکات فاضله شناخته می‌شود<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۲-۶۳.</ref>.
====کاستی‌های مشرب [[عقلی]]====
====کاستی‌های مشرب [[عقلی]]====
*[[اخلاق]] [[فلسفی]] در مقایسه با [[اخلاق]] [[نقلی]] ساختارمندتر است و با [[رذیلت‌های نفسانی]] مواجه‌های سازمان یافته تصویر کرده؛ چنان که پیش از برخورد با ملکات [[رذیله]] به [[معرفت نفس]] و قوای نفس می‌پردازد، [[فضیلت‌ها]] و رذیلت‌ها را طبقه‌بندی می‌کند و راه کسب هر [[فضیلت]] و درمان هر [[رذیله]] را با معیار [[علمی]] نشان می‌دهد. با این همه، [[کاستی‌ها]] و کمبودهایی دارد که ما برخی از آنها را نام می‌بریم:
*[[اخلاق]] [[فلسفی]] در مقایسه با [[اخلاق]] [[نقلی]] ساختارمندتر است و با [[رذیلت‌های نفسانی]] مواجه‌های سازمان یافته تصویر کرده؛ چنان که پیش از برخورد با ملکات [[رذیله]] به [[معرفت نفس]] و قوای نفس می‌پردازد، [[فضیلت‌ها]] و رذیلت‌ها را طبقه‌بندی می‌کند و راه کسب هر [[فضیلت]] و درمان هر [[رذیله]] را با معیار [[علمی]] نشان می‌دهد. با این همه، [[کاستی‌ها]] و کمبودهایی دارد که ما برخی از آنها را نام می‌بریم:

نسخهٔ ‏۲۲ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۰۵

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اخلاق اسلامی است. "دانش اخلاق اسلامی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اخلاق اسلامی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

اقسام، مشرب‌ها و رویکردها در اخلاق اسلامی

روش نقلی (روایی)

مزایای روش نقلی

  1. ارتباط با وحی: مهم‌ترین مزیت روش نقلی به خصوص در اخلاق اسلامی، اتصال به منبع وحی است. کسانی که از این دریچه به اخلاق نگاه کرده‌اند در آثار خود به اقوال حکما به ویژه میراث یونانیان اعتنا نکرده و تنها به نقل از پیشوایان دین چون رسول خدا(ص) و امامان اهل بیت پرداخته‌اند. آرای اخلاقی به دست آمده از احادیث پیشوایان در صورتی که با روایات معتبر نقل شده باشند، موجب سکون نفس و آرامش دل می‌شوند و با اطمینان کامل میتوان بر آنها اعتماد کرد.
  2. سادگی گفتار: احادیث رسیده از پیشوایان دینی به دلیل صدور از منبع حکمت، بدون آنکه از حیث محتوا، حتی اندکی از اوج کمال فرود آمده باشد، از نظر ساختار و ادبیات در طبقات مختلفی قرار دارد و حداقل، اکثر آنها در خور فهم عموم مردم طراحی شده است؛ از این روی درک آنها به طی مراحل و تهیه مقدمات زیادی محتاج نیست[۴].

کاستی‌های شیوه نقلی

  • شیوه نقلی با صرف نظر از اینکه به دلیل ریشه عریق خود، دلنشین و تأثیرگذار است، کاستی‌هایی به همراه دارد.
  1. ناهمگونی در تدوین: ملاحظه کتبی که بر مبنای این مشرب تدوین شده است، نشان می‌دهد که برای تدوین اخلاق به این شیوه، ترتیبی همه پسند وجود نداشته و مؤثرترین عامل در تبویب و تدوین کتاب‌های اخلاق نقلی، ذوق شخصی مؤلفین بوده است.
  2. گزینش مباحث و سرفصل‌ها: نویسندگان، به اقتضای ذوق و سلیقه شخصی، اهمیت موضوع و نیازهای اخلاقی جامعه، برخی از مباحث اخلاق را گزینش کرده و درباره آنها به نقل آیات و روایات میپرداختند و هم از این رو می‌توان گفت کمتر کتابی در این زمینه یافت می‌شود که تمامی ابواب اخلاقی را در خود جای داده باشد.
  3. حذف اسناد روایات: از آنجاکه اخلاق را در زمره فضیلت‌ها و مستحبات می‌دانستند، در ادله مسائل اخلاقی، تسامح روا داشته و خود را به نقل مستند روایات و دقت در اسناد آنها ملزم نمی‌دیدند، از این رو غالب کتب این رشته حاوی روایات مرسل است که اگر به استفاضه یا عاملی مشابه مؤید نباشند، تکیه بر آنها مشکل است.
  4. وجود روایات متعارض و شبهه آفرین: روایاتی که در این زمینه نقل می‌شود، گاهی به ملاحظه پیچیدگی معنی و گاهی به لحاظ آلودگی به وضع و جعل به جمع و تحلیل نیازمند است که غالب کتب موجود به آن نپرداخته‌اند؛ از این رو نه تنها می‌توان روایات متعارض را در این مجموعه‌ها نشان داد، بلکه مطالعه آنها گاه موجب شبهه‌هایی می‌شود که بدون تحلیل دقیق روایات مرتفع نمی‌شود[۵][۶].

روش عقلی (فلسفی)

مبانی شیوه عقلی

  1. انسان علاوه بر صورت ظاهری دارای صورتی باطنی است که ممکن است همانند صورت ظاهری زشت یا زیبا و بیمار یا سالم باشد؛
  2. صورت باطنی انسان از قوای باطنی او (غضب، شهوت و عقل) تشکیل می‌شود؛
  3. هر قوه باطنی که عضوی از صورت باطنی انسان است دارای سه حالت اعتدال افراط و تفریط است؛
  4. حالت اعتدال قوای نفس که بهترین حالت انسان است از اشراف قوه عقل بر قوای دیگر حاصل می‌شود.

کاستی‌های مشرب عقلی

  1. اخلاق فلسفی برای عموم مردم کارآمد نیست و تنها برای دانش آموختگان مکتب‌های فلسفی مفهوم و مفید است، به همین دلیل هرگز از محافل علمی خارج نشده و در سطح جامعه اسلامی و مخاطبان عام انتشار پیدا نکرده است.
  2. اخلاق فلسفی، چون از آثار یونانی متأثر است، با آموزه‌های شرعی و حکم و حیانی عجین نیست و از رابطه انسان و خدا سخنی ندارد و به همین دلیل فاقد دستورالعمل‌های تأثیرگذار است، در دل‌ها نفوذ نمی‌کند و گیرایی لازم را ندارد.
  3. در این مکتب اخلاقی، تخلق به اخلاق و کسب ملکات جز در حد توصیه و پیشنهاد هیچ نظم و ترتیب خاصی ندارد. کسب هیچ فضیلتی بر دیگری مقدم نیست و برای مبارزه با رذیله‌ای، دفع رذیلة دیگر شرط نشده و برای پیرایش و آرایش نفس به سجای خوب و بد، آغاز و انتهایی وجود ندارد. در این مشرب، روح انسان مسافری نیست که به طور طبیعی و در یک ترتیب منطقی در هر منزل چیزی می‌یابد، بلکه همانند خانه‌ای فرض شده که باید با تعدادی زیور و زینت مزین شود و تفاوتی ندارد که کدام یک را زودتر و کدام یک را دیرتر بر در و دیوار آن بی‌فزاییم؛ به همین دلیل می‌توان گفت مشرب فلسفی اخلاق، ساکن است و پویایی ندارد[۱۴].

روش عرفانی

نقاط قوت روش عرفانی

  • نقطه قوت این روش نسبت به روش‌های دیگر دو چیز است:
  1. حضور پررنگ خدا: انسان در این روش برای نزدیکی به خدا، به دنبال فضیلت‌ها می‌رود و چون رذیلت‌ها را موجب دوری از پروردگار میداند، از آنها می‌گریزد؛ بنابراین، در هر حرکت تحصیلی یا تهذیبی فاصله انسان با خدا سنجیده می‌شود و هم از این رو در تمام مراحل این برنامه، خدا حضور دارد.
  2. پویایی و تحرک: گفتیم که این روش برای انسان، حرکت قائل است، او را در راه می‌داند و در راه او منازلی تصویر می‌کند؛ پس انسان همیشه در حال حرکت است و هر فضیلتی را طی یک سلسله فعالیت‌های کنشی به دست می‌آورد[۱۵].

روش مزجی

  1. بخش عبادت‌ها برای تنظیم رابطه انسان با خدا در رفتار؛
  2. بخش عادات، برای تنظیم رابطه رفتاری با غیر خدا؛

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: محمد یوسف موسی، فلسفة الاخلاق فی الاسلام، ص۴۳-۴۴.
  2. جمعی از نویسندگان، کتاب شناخت اخلاق اسلامی، ص۵۴.
  3. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص ۵۸-۵۹.
  4. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص ۵۹-۶۰.
  5. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱.
  6. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص ۶۰-۶۱.
  7. احمد امین مصری، ظهور الاسلام، ج۴، ص۶۱۴-۶۱۵؛ محمد عبده، رسالة التوحید، ص۲۱؛ اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، ص۷؛ عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ص۴۲؛ شهرستانی نوشته است: المعارف کلها معقولة بالعقل، واجبة بنظر العقل و شکر المنعم واجب قبل ورود السمع و الحسن و القبح ذاتیتان للحسن و القبیح.
  8. علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۲۰۲-۲۰۴.
  9. قاضی عبدالجبار معتزلی، طبقات المعتزله، ص۱۳۹.
  10. کتاب شناخت اخلاق اسلامی، ص۱۰۸-۹۹.
  11. خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، به تصحیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، ج۲، ص۳۵-۳۷.
  12. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۶۱-۶۲.
  13. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۶۲-۶۳.
  14. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۶۳-۶۴.
  15. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۶۴-۶۵.
  16. ر.ک: کتاب نقد، ش۳۰، ص۱۵۵-۱۷۰.
  17. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۶۵-۶۶.