آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
:::::*شاید بتوان گفت: علومی که هر روز و هر ساعت پدید می‌شود، به فعالیت بی‌نهایت خدا اشاره دارد و تأثیر این فعالیت در وجود امام وقت که سرپرست عموم عالم امکان و به خصوص عالم انسان است، افزایش درجات علمی و کمالی اوست.
:::::*شاید بتوان گفت: علومی که هر روز و هر ساعت پدید می‌شود، به فعالیت بی‌نهایت خدا اشاره دارد و تأثیر این فعالیت در وجود امام وقت که سرپرست عموم عالم امکان و به خصوص عالم انسان است، افزایش درجات علمی و کمالی اوست.
::::::آیه شریفه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|يُدَبِّرُ الأَمْرَ مِنَ السَّمَاء إِلَى الأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ}}﴾}}<ref>«کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر می‌کند سپس (کردارها) در روزی که در شمار شما هزار سال است به سوی او بالا می‌رود»؛ سوره سجده، آیه۵.</ref> این آیه، بیانگر وسعت تدبیر و فعالیت خدا در عالم امکان است و این که می‌فرماید: از فراز آسمان‌ها تا زمین چون این مقدار در گنجایش فهم بشری است و یک روز واحد زمانی کار انسان است و هزار سال برای درک بهتر اندازه فعالیت ذات باری تعالی است و هزار به معنای بی‌نهایت است و این مطابق با قاعده مسلم میان حکمای الهیین است که {{عربی|اندازه=155%|«لاتکرار فی التجلی»}} یعنی در ظهور جلوه‌های حق، تکراری وجود ندارد، بلکه هر شب و هر روز و هر آن، جلوه‌ای تازه از خداوند متعال پدید آید، چنانکه آیه شریفه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ}}﴾}}<ref>«بلکه آنان از آفرینش تازه در تردیدند»؛ سوره ق، آیه۱۵.</ref>؛ بلکه ایشان در پوششی از آفرینش تازه‌اند. نیز بر این امر دلالت دارد. این جلوه‌های تازه و تدبیر بی‌پایان خدا در هر شب و روز و هر ساعت، تحقق مسائل تازه‌ای است در عالم هستی که تعلق علمی و دستوری به امام وقت دارد و به عبارت دیگر، به دفتر اداره او تحویل می‌شود، از این نظر است که امام می‌فرماید شگفت این جا است که هر روز و هر شب و هر ساعت، علم تازه‌ای در کار است. این علم تازه همان گزارش جدید جلوه‌های خدا یا به تعبیر قرآن مجید تدبیرهای خداست در عالم امکان که به امام وقت می‌رسد و این با اصل کلی تکامل هم مطابق است و همین موضوع سر این است که خاتم انبیا و بلکه ائمه معصومین از همه انبیای گذشته افضل هستند، ولی در موضوع تفاوت مراتب میان ائمه و نیز تفاوت مرتبه پیغمبر و ائمه باید گفت: {{عربی|اندازه=155%|«کلهم من نور واحد»}}<ref>تمام ایشان از یک نور می‌باشند؛ [[شیخ کلینی]]، اصول کافی، ج۱، ص۴۳۴.</ref>»<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/1081308/%D8%A7%D8%A8%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D9%85%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-(%D8%B9)-(2)/ علم امام.]</ref>.
::::::آیه شریفه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|يُدَبِّرُ الأَمْرَ مِنَ السَّمَاء إِلَى الأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ}}﴾}}<ref>«کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر می‌کند سپس (کردارها) در روزی که در شمار شما هزار سال است به سوی او بالا می‌رود»؛ سوره سجده، آیه۵.</ref> این آیه، بیانگر وسعت تدبیر و فعالیت خدا در عالم امکان است و این که می‌فرماید: از فراز آسمان‌ها تا زمین چون این مقدار در گنجایش فهم بشری است و یک روز واحد زمانی کار انسان است و هزار سال برای درک بهتر اندازه فعالیت ذات باری تعالی است و هزار به معنای بی‌نهایت است و این مطابق با قاعده مسلم میان حکمای الهیین است که {{عربی|اندازه=155%|«لاتکرار فی التجلی»}} یعنی در ظهور جلوه‌های حق، تکراری وجود ندارد، بلکه هر شب و هر روز و هر آن، جلوه‌ای تازه از خداوند متعال پدید آید، چنانکه آیه شریفه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ}}﴾}}<ref>«بلکه آنان از آفرینش تازه در تردیدند»؛ سوره ق، آیه۱۵.</ref>؛ بلکه ایشان در پوششی از آفرینش تازه‌اند. نیز بر این امر دلالت دارد. این جلوه‌های تازه و تدبیر بی‌پایان خدا در هر شب و روز و هر ساعت، تحقق مسائل تازه‌ای است در عالم هستی که تعلق علمی و دستوری به امام وقت دارد و به عبارت دیگر، به دفتر اداره او تحویل می‌شود، از این نظر است که امام می‌فرماید شگفت این جا است که هر روز و هر شب و هر ساعت، علم تازه‌ای در کار است. این علم تازه همان گزارش جدید جلوه‌های خدا یا به تعبیر قرآن مجید تدبیرهای خداست در عالم امکان که به امام وقت می‌رسد و این با اصل کلی تکامل هم مطابق است و همین موضوع سر این است که خاتم انبیا و بلکه ائمه معصومین از همه انبیای گذشته افضل هستند، ولی در موضوع تفاوت مراتب میان ائمه و نیز تفاوت مرتبه پیغمبر و ائمه باید گفت: {{عربی|اندازه=155%|«کلهم من نور واحد»}}<ref>تمام ایشان از یک نور می‌باشند؛ [[شیخ کلینی]]، اصول کافی، ج۱، ص۴۳۴.</ref>»<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/1081308/%D8%A7%D8%A8%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D9%85%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-(%D8%B9)-(2)/ علم امام.]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۵. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛}}
[[پرونده:11819.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[اصغر غلامی]]]]
آقای دکتر '''[[اصغر غلامی]]''' در مقاله ''«[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«بر اساس روایات، هر گاه مسئله جدیدی پیش آید و امام در موقعیتی قرار گیرد که علم جدیدی بخواهد، خداوند او را عالم می‌کند که این دسته از روایات نیز، روایات افزوده شدن بر علم [[امام]]{{ع}} را تأیید می‌کنند. حضرت [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید:{{عربی|اندازه=150%|« إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِك‏ »}}<ref>هر گاه امام اراده کند به چیز جدیدی علم پیدا کند، خداوند آن را به او تعلیم می‌کند.</ref>. و نیز می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً، أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذلِك »}}<ref>‏ به درستی که امام هر گاه بخواهد بداند، به او علم داده می‌شود.</ref>. روشن است که خواست و اراده [[امام]]{{ع}}، به معنای موقعیتی است که ممکن است بر [[امام]]{{ع}} پیش بیاید و لزوم ندارد که خواست قولی باشد. در این هنگام خداوند علم جدیدی به [[امام]]{{ع}} افاضه می‌فرماید. (...) بر اساس روایات متعدد، در هر شب جمعه بر علوم [[ائمه]]{{عم}} افزوده می‌شود. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند:{{عربی|اندازه=150%|«إِنَّ لَنَا فِي كُلِّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ سُرُوراً قُلْتُ زَادَكَ اللَّهُ وَ مَا ذَاكَ قَالَ إِنَّهُ إِذَا كَانَ لَيْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ ص الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ مَعَهُ وَ وَافَيْنَا مَعَهُمْ فَلَا تُرَدُّ أَرْوَاحُنَا إِلَى أَبْدَانِنَا إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا »}}<ref>به درستی که در هر شب جمعه برای ما سروری هست. عرض کردم: خداوند بر سرور شما بیافزاید! آن سرور چیست؟ فرمود: هر گاه شب جمعه شود، [[رسول اللّه]]{{صل}} به عرش برآید و [[ائمه]]{{عم}} نیز همراه او برآیند و ما نیز همراه ایشان برآییم، پس ارواح ما باز نمی‌گردد به سوی بدنهایمان مگر به همراه علمی که استفاده کردیم و اگر این نبود، علم ما تمام می‌شد. بنابراین، یکی از مجاری علوم [[ائمه]] [[اهل بیت]]{{}}، علمی است هر شب جمعه به ایشان افاضه می‌گردد و اگر بر علم [[ائمه]]{{عم}} افزوده نگردد، علم ایشان تمام می‌شود.</ref> برخی روایات تصریح دارند که اگر بر علم [[ائمه]]{{عم}} افزوده نشود، علم ایشان پایان می‌یابد. این دسته از روایات نیز بر جریان دائم علم، تأکید دارند و توقف این جریان را مساوی با محدودیت علم [[امامان]]{{عم}} به امور مقدر دانسته و بیانگر آگاهی [[ائمه]]{{عم}} از تقدیرات جدید، محو و اثبات در کتاب و بدائیات هستند. [[امام رضا]]{{ع}} فرمودند:{{عربی|اندازه=150%|« لولا أنّا نزداد، لأنفدنا»}}<ref> اگر بر علم ما افزوده نشود، علم ما پایان می‌یابد.</ref> در روایت دیگری در این باب، اشکالی که در افزوده شدن بر علم امام در شب قدر بیان گردید، مطرح شده است. کلینی می‌نویسد: {{عربی|اندازه=150%|« لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا قَالَ قُلْتُ تَزْدَادُونَ شَيْئاً لَا يَعْلَمُهُ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ أَمَا إِنَّهُ إِذَا كَانَ ذَلِكَ عُرِضَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص ثُمَّ عَلَى الْأَئِمَّةِ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَيْنَا»}}<ref> از زراره نقل شده که گفت: از [[امام باقر]]{{ع}} شنیدم که می‌فرمود: اگر بر علم ما افزوده نشود، پایان می‌پذیرد. عرض کردم: چیزی به علم شما افزوده می‌شود که [[رسول خدا]]{{صل}} آن را نمی‌دانست ؟ فرمود: هر گاه علم اضافی به ما بدهند، اوّل آن را به [[پیامبر|رسول اللّه]]{{صل}} عرضه می‌کنند، سپس بر همه [[ائمه]]{{عم}} عرضه می‌شود تا امر به ما منتهی می‌گردد.</ref> افزوده شدن بر علم [[ائمه]]{{عم}}، به معنای آگاهی ایشان از تقدیرات و خلق جدید خداوند، محو و اثبات در کتاب و نیز اطلاع از بدائیات است. و چون خدای تعالی هر روز، در کار جدیدی است، امور فوق در هر زمانی ممکن است رخ دهد و علم آن در هر زمان به امام همان عصر می‌رسد. اما این امور، قبل از این که به امام هر عصر برسد ابتدا به [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} عرضه شده و سپس از طریق امامان پیشین به امام هر عصر منتقل می‌شود. ملا صالح مازندرانی در ذیل این روایت می‌نویسد: علم خدای تعالی، سه قسم است: ... قسم سوم، تقدیرات غیر محتوم است که بداء در آنها جاری می‌شود و این قسم بسیار است. خدای تعالی آن را در وقتش برای خلیفه خود ظاهر می‌کند. پس هنگامی که آن را آشکار نمود حتمی می‌گردد. و مراد از علم مستفاد، آن علمی است که خدای تعالی برای انبیا و اوصیای خود از قسم آشکار می‌کند. و در صورتی که این علم را برای ایشان آشکار نمی‌کرد، علم ایشان به قسم سوم از علم خدای تعالی قطع می‌شد. و نیز می‌نویسد: تمام علمی که خدای تعالی به نبی{{صل}} خود القا نموده است، اوصیا او  نیز بدان عالم هستند، بدون هیچ زیاده و نقصانی. اما علوم مستأثره مخزون، هنگامی که حکمت الهی ظهور آنها را در اوقات متفرق برای ولی زمان و خلیفه موجود در آن اوقات اقتضا نماید، برای او اظهار می‌کند. در حالی که لازمه‌اش آن نیست که امام آن عصر از [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} اعلم باشد. به خاطر آن که [[امام]]{{ع}} فرمود: آن علم، ابتدا بر [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} عرضه می‌شود سپس به امام هر عصری می‌رسد. و این با روایتی که می‌گفت: [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} نمیرد مگر این که حافظ جمله علم و تفسیر آن بود، منافات ندارد. شاید در این جا مراد از جمله علم، علم به تقدیرات محتوم باشد و علم به غیر محتوم بعد از تبدیل آن به محتوم، برای [[پیامبر]]{{صل}} حاصل می‌شود، اگر چه بعد از رحلت ایشان باشد. و یا مراد از آن، علم به محتوم و غیر آن باشد، به صورت دو طرفه. یعنی وقوع حتمی و یا عدم وقوع آن و سپس علم به حتمی بودن آن در غیر محتومات بعد از رحلت، برای ایشان حاصل می‌شود. و اللّه اعلم. (...) آقای بیابانی اسکویی، در توضیح این روایت می‌نویسد: بنا بر آن روایت، بیشتر علوم [[پیامبر]]{{صل}} و علوم [[امامان]] [[اهل بیت]]{{عم}}، علوم جمعی و جملی هست که نیاز به تفسیر دارد. و خداوند متعال تفسیر آن را بنا بر مصالحی به تدریج در شب‌های قدر و شب‌های جمعه و یا روز به روز، به آنها می‌رساند. یعنی خداوند متعال، [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} را عالم به علومی که در آینده تحقق پیدا خواهد کرد، نموده است، ولی همه آنها را که به آنها تعلیم کرده، وعده نداده است که حتما و به طور قطعی در خارج، موجود کند. خداوند متعال، در این امور آزاد و مختار است و می‌تواند آن را که در کتاب ثبت کرده و به پیامبر و وصی آموخته است، در خارج تحقق دهد و می‌تواند هیچ یک از آن ثبت شده و تعلیم داده شده را در خارج به وجود نیاورد. بلکه آنها را علم و آگاهی داده و ایجاد اموری را برای آنها به طور حتم و قطع مشخص کرده که انجام خواهد گرفت و اموری دیگر را موقوف به خواست خود نموده و برخی دیگر را تازه در کتاب ثبت می‌کند که پیش از این در آن نبوده است. و این دو قسمت، به تدریج به [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} ابلاغ می‌گردد»<ref>[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۵. آقای مولوی؛}}
{{جمع شدن|۱۶. آقای مولوی؛}}
[[پرونده:11933.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد مولوی|مولوی]]]]
[[پرونده:11933.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد مولوی|مولوی]]]]
::::::آقای '''[[محمد مولوی]]''' در کتاب ''«[[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[محمد مولوی]]''' در کتاب ''«[[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«[[علم امام]]{{ع}} دائمی و همیشگی بوده و متصل به سرچشمه غیبی است و دائماً در حال افزایش است. در غیر این صورت موجب نقص می‌شود. در این رابطه از صادقین{{عم}} چند روایت نقل شده است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند:"اگر بر دانش ما افزوده نمی‌شد بی‌علم می‌ماندیم" <ref>{{عربی|اندازه=120%|" لَوْلا أَنّا نَزْدادُ لاَنْفَدْنا ‏‏‏‏‏‏"}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۴، ح ۶۴۹.</ref>. [[مفضل بن عمر]] می‌گوید؛ روزی [[امام صادق]]{{ع}} به من فرمودند: ما را هر شب جمعه شادی و سروریست! گفتم: خدایش افزایش دهد، آن شادی چیست؟ فرمودند: هر شب جمعه روح [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} تا عرش بالا می‌رود، و روح ما هم با روح آنان بالا می‌رود، و این ارواح به بدن‌های خود باز نگردند، مگر با معرفتی و علمی تازه و جدید، و اگر چنین نبود که علم ما تمام می‌شد<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۳، ح ۶۴۷.</ref>. [[امام موسی بن جعفر]]{{ع}} می‌فرمایند: [[علم امام]]{{ع}} سه جنبه و جهت دارد: (۱) علوم مربوط به زمان گذشته؛ (۲) علوم مربوط به زمان آینده؛ (۳) علوم حادث و جدید و نو ظهور. اما علوم گذشته برای ما تفسیر شده است یعنی اخبار گذشته را [[پیغمبر]]{{صل}} برای ما توضیح داده است و اما علوم آینده در جامع و مصحفی نوشته شده که نزد ماست<ref>اصول کافی، ج ۱ ص ۳۴۴.</ref>، در بابی مستقل شامل ۸ حدیث راجع به [[جامعه]]، صحیفه، [[جفر]] و [[مصحف فاطمه]]{{س}} بحث شده است. و اما علوم حادث و نو ظهور، نتیجه [[الهام]] حق بر دل [[امام]]{{ع}} و ابلاغ به گوش اوست. برترین نوع علم ما همین نوع است. این نکته را هم جداً یادآور می‌شوند که این موضوع را نباید با نبوّت اشتباه کرد؛ یعنی علوم حادث [[امامان]]{{عم}} چیز دیگری است و نبوّت چیز دیگر<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۹۳، ح ۶۸۱.</ref>»<ref>[[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]، ص: ۱۹.</ref>.
::::::«[[علم امام]]{{ع}} دائمی و همیشگی بوده و متصل به سرچشمه غیبی است و دائماً در حال افزایش است. در غیر این صورت موجب نقص می‌شود. در این رابطه از صادقین{{عم}} چند روایت نقل شده است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند:"اگر بر دانش ما افزوده نمی‌شد بی‌علم می‌ماندیم" <ref>{{عربی|اندازه=120%|" لَوْلا أَنّا نَزْدادُ لاَنْفَدْنا ‏‏‏‏‏‏"}}؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۴، ح ۶۴۹.</ref>. [[مفضل بن عمر]] می‌گوید؛ روزی [[امام صادق]]{{ع}} به من فرمودند: ما را هر شب جمعه شادی و سروریست! گفتم: خدایش افزایش دهد، آن شادی چیست؟ فرمودند: هر شب جمعه روح [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} تا عرش بالا می‌رود، و روح ما هم با روح آنان بالا می‌رود، و این ارواح به بدن‌های خود باز نگردند، مگر با معرفتی و علمی تازه و جدید، و اگر چنین نبود که علم ما تمام می‌شد<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۳، ح ۶۴۷.</ref>. [[امام موسی بن جعفر]]{{ع}} می‌فرمایند: [[علم امام]]{{ع}} سه جنبه و جهت دارد: (۱) علوم مربوط به زمان گذشته؛ (۲) علوم مربوط به زمان آینده؛ (۳) علوم حادث و جدید و نو ظهور. اما علوم گذشته برای ما تفسیر شده است یعنی اخبار گذشته را [[پیغمبر]]{{صل}} برای ما توضیح داده است و اما علوم آینده در جامع و مصحفی نوشته شده که نزد ماست<ref>اصول کافی، ج ۱ ص ۳۴۴.</ref>، در بابی مستقل شامل ۸ حدیث راجع به [[جامعه]]، صحیفه، [[جفر]] و [[مصحف فاطمه]]{{س}} بحث شده است. و اما علوم حادث و نو ظهور، نتیجه [[الهام]] حق بر دل [[امام]]{{ع}} و ابلاغ به گوش اوست. برترین نوع علم ما همین نوع است. این نکته را هم جداً یادآور می‌شوند که این موضوع را نباید با نبوّت اشتباه کرد؛ یعنی علوم حادث [[امامان]]{{عم}} چیز دیگری است و نبوّت چیز دیگر<ref>اصول کافی، ج ۱، ص ۳۹۳، ح ۶۸۱.</ref>»<ref>[[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]، ص: ۱۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۶. آقای غلامی؛}}
[[پرونده:11819.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[اصغر غلامی]]]]
آقای '''[[اصغر غلامی]]''' در مقاله ''«[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«بر اساس روایات، هر گاه مسئله جدیدی پیش آید و امام در موقعیتی قرار گیرد که علم جدیدی بخواهد، خداوند او را عالم می‌کند که این دسته از روایات نیز، روایات افزوده شدن بر علم [[امام]]{{ع}} را تأیید می‌کنند. حضرت [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید:{{عربی|اندازه=150%|« إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِك‏ »}}<ref>هر گاه امام اراده کند به چیز جدیدی علم پیدا کند، خداوند آن را به او تعلیم می‌کند.</ref>. و نیز می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً، أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذلِك »}}<ref>‏ به درستی که امام هر گاه بخواهد بداند، به او علم داده می‌شود.</ref>. روشن است که خواست و اراده [[امام]]{{ع}}، به معنای موقعیتی است که ممکن است بر [[امام]]{{ع}} پیش بیاید و لزوم ندارد که خواست قولی باشد. در این هنگام خداوند علم جدیدی به [[امام]]{{ع}} افاضه می‌فرماید. (...) بر اساس روایات متعدد، در هر شب جمعه بر علوم [[ائمه]]{{عم}} افزوده می‌شود. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند:{{عربی|اندازه=150%|«إِنَّ لَنَا فِي كُلِّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ سُرُوراً قُلْتُ زَادَكَ اللَّهُ وَ مَا ذَاكَ قَالَ إِنَّهُ إِذَا كَانَ لَيْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ ص الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ مَعَهُ وَ وَافَيْنَا مَعَهُمْ فَلَا تُرَدُّ أَرْوَاحُنَا إِلَى أَبْدَانِنَا إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا »}}<ref>به درستی که در هر شب جمعه برای ما سروری هست. عرض کردم: خداوند بر سرور شما بیافزاید! آن سرور چیست؟ فرمود: هر گاه شب جمعه شود، [[رسول اللّه]]{{صل}} به عرش برآید و [[ائمه]]{{عم}} نیز همراه او برآیند و ما نیز همراه ایشان برآییم، پس ارواح ما باز نمی‌گردد به سوی بدنهایمان مگر به همراه علمی که استفاده کردیم و اگر این نبود، علم ما تمام می‌شد. بنابراین، یکی از مجاری علوم [[ائمه]] [[اهل بیت]]{{}}، علمی است هر شب جمعه به ایشان افاضه می‌گردد و اگر بر علم [[ائمه]]{{عم}} افزوده نگردد، علم ایشان تمام می‌شود.</ref> برخی روایات تصریح دارند که اگر بر علم [[ائمه]]{{عم}} افزوده نشود، علم ایشان پایان می‌یابد. این دسته از روایات نیز بر جریان دائم علم، تأکید دارند و توقف این جریان را مساوی با محدودیت علم [[امامان]]{{عم}} به امور مقدر دانسته و بیانگر آگاهی [[ائمه]]{{عم}} از تقدیرات جدید، محو و اثبات در کتاب و بدائیات هستند. [[امام رضا]]{{ع}} فرمودند:{{عربی|اندازه=150%|« لولا أنّا نزداد، لأنفدنا»}}<ref> اگر بر علم ما افزوده نشود، علم ما پایان می‌یابد.</ref> در روایت دیگری در این باب، اشکالی که در افزوده شدن بر علم امام در شب قدر بیان گردید، مطرح شده است. کلینی می‌نویسد: {{عربی|اندازه=150%|« لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا قَالَ قُلْتُ تَزْدَادُونَ شَيْئاً لَا يَعْلَمُهُ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ أَمَا إِنَّهُ إِذَا كَانَ ذَلِكَ عُرِضَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص ثُمَّ عَلَى الْأَئِمَّةِ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَيْنَا»}}<ref> از زراره نقل شده که گفت: از [[امام باقر]]{{ع}} شنیدم که می‌فرمود: اگر بر علم ما افزوده نشود، پایان می‌پذیرد. عرض کردم: چیزی به علم شما افزوده می‌شود که [[رسول خدا]]{{صل}} آن را نمی‌دانست ؟ فرمود: هر گاه علم اضافی به ما بدهند، اوّل آن را به [[پیامبر|رسول اللّه]]{{صل}} عرضه می‌کنند، سپس بر همه [[ائمه]]{{عم}} عرضه می‌شود تا امر به ما منتهی می‌گردد.</ref> افزوده شدن بر علم [[ائمه]]{{عم}}، به معنای آگاهی ایشان از تقدیرات و خلق جدید خداوند، محو و اثبات در کتاب و نیز اطلاع از بدائیات است. و چون خدای تعالی هر روز، در کار جدیدی است، امور فوق در هر زمانی ممکن است رخ دهد و علم آن در هر زمان به امام همان عصر می‌رسد. اما این امور، قبل از این که به امام هر عصر برسد ابتدا به [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} عرضه شده و سپس از طریق امامان پیشین به امام هر عصر منتقل می‌شود. ملا صالح مازندرانی در ذیل این روایت می‌نویسد: علم خدای تعالی، سه قسم است: ... قسم سوم، تقدیرات غیر محتوم است که بداء در آنها جاری می‌شود و این قسم بسیار است. خدای تعالی آن را در وقتش برای خلیفه خود ظاهر می‌کند. پس هنگامی که آن را آشکار نمود حتمی می‌گردد. و مراد از علم مستفاد، آن علمی است که خدای تعالی برای انبیا و اوصیای خود از قسم آشکار می‌کند. و در صورتی که این علم را برای ایشان آشکار نمی‌کرد، علم ایشان به قسم سوم از علم خدای تعالی قطع می‌شد. و نیز می‌نویسد: تمام علمی که خدای تعالی به نبی{{صل}} خود القا نموده است، اوصیا او  نیز بدان عالم هستند، بدون هیچ زیاده و نقصانی. اما علوم مستأثره مخزون، هنگامی که حکمت الهی ظهور آنها را در اوقات متفرق برای ولی زمان و خلیفه موجود در آن اوقات اقتضا نماید، برای او اظهار می‌کند. در حالی که لازمه‌اش آن نیست که امام آن عصر از [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} اعلم باشد. به خاطر آن که [[امام]]{{ع}} فرمود: آن علم، ابتدا بر [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} عرضه می‌شود سپس به امام هر عصری می‌رسد. و این با روایتی که می‌گفت: [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} نمیرد مگر این که حافظ جمله علم و تفسیر آن بود، منافات ندارد. شاید در این جا مراد از جمله علم، علم به تقدیرات محتوم باشد و علم به غیر محتوم بعد از تبدیل آن به محتوم، برای [[پیامبر]]{{صل}} حاصل می‌شود، اگر چه بعد از رحلت ایشان باشد. و یا مراد از آن، علم به محتوم و غیر آن باشد، به صورت دو طرفه. یعنی وقوع حتمی و یا عدم وقوع آن و سپس علم به حتمی بودن آن در غیر محتومات بعد از رحلت، برای ایشان حاصل می‌شود. و اللّه اعلم. (...) آقای بیابانی اسکویی، در توضیح این روایت می‌نویسد: بنا بر آن روایت، بیشتر علوم [[پیامبر]]{{صل}} و علوم [[امامان]] [[اهل بیت]]{{عم}}، علوم جمعی و جملی هست که نیاز به تفسیر دارد. و خداوند متعال تفسیر آن را بنا بر مصالحی به تدریج در شب‌های قدر و شب‌های جمعه و یا روز به روز، به آنها می‌رساند. یعنی خداوند متعال، [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} را عالم به علومی که در آینده تحقق پیدا خواهد کرد، نموده است، ولی همه آنها را که به آنها تعلیم کرده، وعده نداده است که حتما و به طور قطعی در خارج، موجود کند. خداوند متعال، در این امور آزاد و مختار است و می‌تواند آن را که در کتاب ثبت کرده و به پیامبر و وصی آموخته است، در خارج تحقق دهد و می‌تواند هیچ یک از آن ثبت شده و تعلیم داده شده را در خارج به وجود نیاورد. بلکه آنها را علم و آگاهی داده و ایجاد اموری را برای آنها به طور حتم و قطع مشخص کرده که انجام خواهد گرفت و اموری دیگر را موقوف به خواست خود نموده و برخی دیگر را تازه در کتاب ثبت می‌کند که پیش از این در آن نبوده است. و این دو قسمت، به تدریج به [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} ابلاغ می‌گردد»<ref>[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}



نسخهٔ ‏۲۱ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۲۰

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم معصوم

آیا علم معصوم(ع) قابلیت افزایش دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

علامه طباطبایی
علامه طباطبایی در کتاب « در محضر علامه طباطبایی» و مقاله «علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء» در این باره گفته است:
«سؤال: از روایات افزایش شدن علم ائمه؛ در شب‌های جمعه، و روایات عرض اعمال[۱] به دست نمی‌آید که علوم آنان تدریجی است، نه اینکه دفعی باشد و به یکبارگی از حضرت رسول(ص) دریافته باشند؟
جواب: علوم آنان دفعی است، گرچه معلوم تدریجی باشد، پس علم به معلومِ تدریجی دارند، نه اینکه خود علم هم تدریجی باشد. تعلیم رسول الله(ص) به امیرالمؤمنین(ع) مثل تعلیم رایج در میان ما تدریجی نبوده، بلکه دفعةً واحدةً بوده است،[۲] چنان که تعلّم حضرت رسول(ص) نیز دفعی بوده است. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ [۳]. زیرا کلمه ﴿﴿لِّكُلِّ شَيْءٍ یعنی همه چیز، با تدریج سازگار نیست. و به طور کلی باید توجه داشت که روز مبعث، روز رسالت است و از سوره "اقْرَأْ بِاسْمِ" که سیاق آیاتش بیانگر آن است که نخستین سوره‌ای است که بر رسول خدا(ص) نازل شده، نیز بر می‌آید که نبوت قبل از رسالت بوده است، و از آیات دیگر استفاده می‌شود که قرآن دفعةً واحدةً و یکباره در شب ۱۹ یا ۲۱ یا ۲۳ ماه رمضان همان سال نازل گردیده است. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿﴿ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ [۴]»[۵].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

  1. قلمرو علم معصوم تا چه حدی است؟ (پرسش)
  2. آیا علم تام معصوم امکان عقلی دارد؟ (پرسش)
  3. آیا علم تام معصوم با اختیار وی منافات ندارد؟ (پرسش)
  4. آیا اعتقاد به علم تام معصوم شرک نیست؟ (پرسش)
  5. آیا اعتقاد به تام علم معصوم امام غلو نیست؟ (پرسش)
  6. آیا عدم اعتقاد به علم تام معصوم امام آسیبی به ایمان وارد می‌کند؟ (پرسش)
  7. آیا معصوم به تمام موارد قرآن علم دارد؟ (پرسش)
  8. آیا قول به محدودیت علم معصوم مانع عقلی یا شرعی دارد؟ (پرسش)
  9. چگونه می‌شود معصوم را انسان کامل دانست اما علم او را محدود شمرد؟ (پرسش)
  10. آیا معصوم باید علم تام داشته باشد؟ (پرسش)
  11. آیا علم تام معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش)
  12. آیا علم تام معصوم ضرورت شرعی دارد؟ (پرسش)
  13. آیا آگاهی معصوم به نحو تام شرطی از شروط امامت است؟ (پرسش)
  14. اگر معصوم علم تام دارد پس چه نیازی به وحی است؟ (پرسش)
  15. آیا نمونه‌هایی از علم تام معصوم در قرآن موجود است؟ (پرسش)
  16. آیا نمونه‌هایی از علم تام معصوم در حدیث موجود است؟ (پرسش)
  17. آیاتی که مخالفان علم تام معصوم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  18. با وجود آیاتی که علم تام معصوم را نفی می‌کنند چگونه این علم اثبات می‌شود؟ (پرسش)
  19. آیاتی که موافقان علم تام معصوم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  20. چگونه آیات نافی علم تام معصوم از غیر خدا با آیات مثبت علم تام معصوم برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  21. آیاتی که مخالفان علم تام معصوم پیامبر خاتم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  22. آیا روایاتی وجود دارند که علم تام معصوم را نفی می‌کنند؟ (پرسش)
  23. چگونه آیات نافی علم تام معصوم با روایات مثبت علم تام معصوم قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  24. چگونه روایات نافی علم تام معصوم با روایات مثبت علم تام معصوم قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  25. دلیل عقلی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  26. دلیل قرآنی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  27. دلیل حدیثی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  28. آیا شاهد تاریخی بر علم تام پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
  29. بر فرض اثبات علم تام پیامبران علم تام امامان چگونه ثابت می‌شود؟ (پرسش)
  30. دلیل عقلی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  31. دلیل قرآنی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  32. دلیل حدیثی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  33. آیا شاهد تاریخی بر علم تام امامان وجود دارد؟ (پرسش)
  34. چرا امامان علم تام معصوم خود را انکار می‌کردند؟ (پرسش)
  35. آيا علم تام معصوم تکلیف‌آور است و معصوم را به عمل بر اساس آن موظف می‌کند؟ (پرسش)
  36. آیا معصوم از علم تام خود بهره می‌برد؟ (پرسش)
  37. اگر معصوم از علم تام خود بهره نمی‌برد پس فایده‌اش چیست؟ (پرسش)
  38. آیا علم محدود معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش)
  39. آیا علم محدود معصوم ضرورت شرعی دارد؟ (پرسش)
  40. مهم‌ترین مصادیق علم ویژه معصوم کدام‌اند؟ (پرسش)
  41. علم به چه مواردی تنها نزد خداست؟ (پرسش)
  42. رابطه علم ویژه معصوم با معجزه و کرامت چیست؟ (پرسش)
  43. آیا معجزه به واسطه علم معصوم است؟ (پرسش)
  44. دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۳۳، روایات باب ۲۰.
  2. ملاحظه شود روایاتی که می‌فرماید: رسول خدا(ص) در بیماری پایان عمر گرانمایه‌اش، امیرالمؤمنین(ع) را فرا خواند و در مدت کوتاه هزار حدیث، و یا هزار دَر از دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آن، هزار دَر را می‌گشاید: " يَفْتَحُ‏ كُلُ‏ حَدِيثٍ‏ أَلْفَ بَابٍ ‏‏" بصائر الدرجات، ص۳۱۳-۳۱۵؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۴۶۱، روایت ۹.
  3. و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.
  4. که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بی‌گمان ما بیم‌دهنده بودیم؛ سوره دخان، آیه: ۳.
  5. در محضر علامه طباطبایی، ص: ۲۰۱.
  6. پروردگارا، علم مرا زیاد فرما؛ سوره طه، آیه: ۱۱۴.
  7. الکافی، ج۱، ص۲۳۸، ح۱.
  8. الکافی، ج۱، ص۲۵۳.
  9. بگو: اگر برای (نوشتن) کلمات پروردگارم دریا مرکّب می‌بود پیش از آنکه کلمات پروردگارم به پایان رسد آن دریا پایان می‌یافت هر چند دریایی همچند آن را نیز به کمک می‌آوردیم ؛ سوره کهف، آیه: ۱۰۹.
  10. علم غیب، ص:۱۴۰ - ۱۴۲.
  11. اصول کافی‌؛ ج۱، ص۲۵۵.
  12. بررسی‌ مسائل کلی‌ امامت، ص ۲۸۷.
  13. الکافی، ج۱، ص۲۵۴.
  14. در آستان امامان ملائکه و دیدار با امامان، ماهنامه پاسداران اسلام، شماره۲۴۸.
  15. " أَنَ‏ أَوْصِيَاءَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ مُحَدَّثُونَ"؛اصول کافی: ص:۲۷۰، ح۱.
  16. " إِنَّهُ‏ يَسْمَعُ‏ الصَّوْتَ‏ وَ لَا يَرَى‏ الشَّخْص‏‏"؛کلینی، کافی: ج:۱، ص:۲۷۱.
  17. " إِنَّهُ‏ يُعْطَى‏ السَّكِينَةَ وَ الْوَقَارَ حَتَّى‏ يَعْلَمَ‏ أَنَّهُ‏ كَلَامُ‏ مَلَكٍ‏‏‏"‏‏"}}؛کلینی، کافی: ج:۱، ص:۲۷۱، ح۴.
  18. "كان جعفر بن محمد يقول: لولا انا تزداد لأنفدنا"؛اصول کافی، ج۱، ص:۲۱۹ - ۲۲۰، ح۱.
  19. در آستان امامان معصوم؛ ج۱، ص۶۶.
  20. اصول کافی، ج۱، ص ۲۵۷، روایت ۳.
  21. اصول کافی، ص۲۵۸، روایت ۱.
  22. همان، ص۲۵۸، روایت ۲ و ۳.
  23. اصول کافی، ص ۲۵۴، روایت ۱-۳.
  24. اصول کافی، ج۱، ص۲۵۴، روایت ۳.
  25. اصول کافی، ج۱، ص ۲۳۸، روایت ۱؛ بصائرالدرجات، ص ۱۷۰، روایت ۱، و ص ۱۷۱، روایت ۳ و ۵.
  26. جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۹.
  27. کافی جلد ۱ ص ۲۵۵.
  28. بصائر الدرجات جزء هشتم ص۳۹۵.
  29. بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ص۳۳۹
  30. محمدتقی مصباح یزدی، انسان‌شناسی در قرآن، تدوین محمود فتحعلی، ص ۸۴
  31. سیدعلی هاشمی، "ماهیت و قلمرو علم الاسماء"، قرآن‌شناخت، ش۲؛ (پیاپی‌۱۰)، س۵، ص۱۰۹.
  32. محمد‌بن‌حسن صفار، بصائر الدرجات، ص ۱۲۷ و ۱۲۸.
  33. سیدعلی هاشمی، «ماهیت و قلمرو علم الکتاب»، معرفت، ش۱۸۷، س۲۳، ص۴۷.
  34. ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی صفحه ۱۲۴.
  35. و فراوان به علوم ایشان افزوده می‌شود.
  36. شب جمعه‌ای نیست مگر آن که اولیای خدا، سرور ویژه‌ای در آن دارند، هنگامی که شب جمعه فرا می‌رسد رسول خدا(ص) با عرش علم خداوندی ارتباط برقرار می‌کند و من نیز همراه با او با عرش تماس حاصل می‌کنم و در نتیجه با علمی که از آن جا بهره برده‌ام باز می‌گردم و اگر این نبود، قطعاً آن چه در نزد ما است پایان می‌پذیرفت. بحارالانوار، ج۳۲، ص۳۳۳.
  37. بصائرالدرجات، ص۱۳۱.
  38. بی‌کرانگی علم امام معصوم
  39. «اگر بر علم ما افزوده نشود، پایان می‌پذیرد»؛ کلینی، ۱۴۲۹: ج ۱، ۶۳۲.
  40. وبگاه خبرگزاری فارس
  41. ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه
  42. منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد صفحه ۶۱
  43. «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است». سوره هود، آیه۴۹.
  44. «و از پیرامونیان شما از تازیان بیابان‌نشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کرده‌اند؛ تو آنان را نمی‌شناسی ما آنها را می‌شناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده می‌شوند»؛ سوره توبه، آیه ۱۰۱
  45. روایاتی درباره اینکه علم ایشان(ع) افزایش می‌یابد، که اگر اینگونه نبود علم ایشان به اتمام می‌رسید و ارواح ایشان در روز جمعه به سوی آسمان عروج می‌یافت
  46. «بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم و به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام؛ جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمی‌اندیشید؟»؛ سوره انعام، آیه ۵۰.
  47. «بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب می‌دانستم خیر بسیار می‌یافتم و (هیچ) بلا به من نمی‌رسید».
  48. علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
  49. از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: به درستی که برای ما در شبهای جمعه جایگاه ویژه ای می باشد. عرض کردم فدایت شوم، کدام جایگاه؟ فرمود به فرشتگان و پیامبران و اوصیای مرده و ارواح اوصیاء و وصی در میان شما اذن داده می شود که به آسمان عروج نمایند، پس ایشان یک هفته گرد عرش پروردگارشان می گردند و طواف می نمایند در حالیکه می گویند، بسیار پاک و منزه و پر قداست است پروردگار فرشتگان و پروردگار روح "سبوح قدوس رب الملائکة والروح". زمانی که از طواف نمودن فارغ گردند پشت هر ستونی دو رکعت نماز به جای می آورند. سپس همه می روند؛ پس فرشتگان پس از تلاش فراوانی که خداوند متعال قرار داده -که این تلاش ناشی از بزرگداشتشان از آنچه می بینند می باشد، که به همان اندازه از این تلاش و ترس بر آنان افزوده می گردد- منصرف گردیده می روند، هم چنین پیامبران و اوصیا و ارواح زندگان منصرف می گردند در حالیکه بسیار شگفت زده می باشند و برای خود بسیار شادامانند. به وصی و اوصیاء الهامی از علم الهام شده است، علمی بسیار و سرشار که هیچ کس از ایشان شادمان تر نیست. "این امر را" مخفی نگاهدار که به خدا قسم این مسأله نزد او بسیار پراهمیت تر و عزیزتر از هر امر مهم دیگر می باشد. فرمود ای محبور "مورد تنعم قرار گرفته" به خدا قسم اقرار به مطلبی که بیان کردم به کسی الهام نمی گردد مگر اینکه از صالحان و پارسایان باشد. عرض کردم به خدا قسم من مقدار زیادی از صلاح و پارسایی ندارم. امام(ع) فرمود به خداوند دروغ نگو، همانا خداوند متعال تو را صالح و پارسا نامید آنجا که می فرماید: ایشان همراه کسانی هستند که خداوند متعال بر ایشان نعمت قرار داد از پیامبران و راستگویان و شهدا و صالحان. صالحان یعنی کسانی که به ما و به امیرالمؤمنین(ع) و فرشتگان خداوند و پیامبران او و به تمام حجتهای خداوند بر او و بر محمد و آل پاک و طاهرین دیندار او ایمان آورده‌اند؛ بحار‌الأنوار، ج‌۲۶، ص ۸۸.
  50. از ابی بصیر نقل شده گفت شنیدم امام صادق(ع) می‌فرماید: به تحقیق به ما در شب و روز افزوده می شود، که اگر به ما افزوده نگردد هر آنچه نزد ماست به اتمام خواهد رسید. ابو بصیر گفت: فدایتان گردم چه کسی آن را نزد شما می آورد؟ امام فرمود: به تحقیق از میان ما کسانی هستند که آن را می‌نگرند، و از میان ما کسانی هستند که علم در دل ایشان به شکل مفصل قرار می گیرد، و از میان ما کسانی هستند که با گوش خود می شنود مانند صدای زنجیری که به لب تشت می کشند. به ایشان عرض کردم چه کسی آن علم را برای شما می آورد، فرمود مخلوقی که با عظمت تر از حضرت جبرئیل(ع) و حضرت میکائیل(ع) است؛ بصائر‌الدرجات، ج۱، ص۲۳۲.
  51. علم غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)
  52. علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۴۷ الی ۴۹.
  53. "پیش از آن‌که وحى قرآن به سوى تو حکم شود تعجیل به آن نکن و بگو پروردگارا را بر علم من بیافزاى." سوره طه آیه ۱۱۴.
  54. "فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان از جهت همه امور فرود مى‌آیند." سوره قدر آیه ۴.
  55. کنز الدقائق جلد ۱۴، ۳۶۶ و ۳۶۷.
  56. یعنى از سوى پروردگارشان بر محمّد وآل محمّد (ص) براى هر امرِ سلام فرود مى‌آیند.
  57. تأویل الآیات الظاهره، ۷۹۳.
  58. بحار الانوار جلد۲۵، ص ۷۰.
  59. فرشتگان وروح در آن شب به اذن پروردگارشان از جهت همه امور فرود مى‌آیند... بر آن بندگانى که مورد مشیّت خدا هستند از براى آن قضاى الهى که حکم کرده است.
  60. صحیفه سجادیه دعا و دخول شهر رمضان.
  61. اقبال الاعمال، ۴۲.
  62. همانا در شب قدر به ولىِّ امر سال به سال تفسیر امور نازل مى‌شود. در آن شب درباره خودش به امورى امر مى‌شود و درباره مردم هم به امورى دیگر.
  63. کافى جلد ۱، ۲۴۸.
  64. بحارالانوار جلد۲۵، ص ۷۹.
  65. اگر آیه‌اى در کتاب خدا نبود از آنچه تا قیامت خواهد شد خبر مى‌دادم. پس گفتم :کدام آیه؟ فرمود : سخن خدا که مى‌فرماید : "خدا آن را که مى‌خواهد محو مى‌کند و اثبات مى‌کند و نزد اوست ام الکتاب."
  66. تفسیر عیاشى جلد ۲، ص ۲۱۵.
  67. توحید صدوق ۳۰۵.
  68. بحارالانوار جلد۴، ص ۱۱۸.
  69. سوره فاطر، آیه ۱.
  70. شب جمعه رسول خدا و امامان و من هم با آن‌ها، با عرش الهى برخورد مى‌کنیم. و من بر نمى‌گردم مگر با علمى که تازه استفاده کرده‌ام. واگر چنین نباشد، آنچه نزد ماست تمام مى‌گردد.
  71. کافى جلد ۱، ص ۲۵۴.
  72. اگر به علم ما افزوده نشود علم ما تمام مى‌گردد. زراره گفت : عرض کردم : آیا به شما علمـى داده مى‌شود که رسول خدا آن را نمى‌داند؟ فرمـود : آگاه باش؛ همانا وقتى علمى به ما داده مـى‌شود، ابتدا به رسول خدا عرضه مى‌شود و بعد به امامان و سپس کار به ما منتهى مى‌شود.
  73. کافى جلد ۱، ۲۵۵.
  74. بحارالانوار جلد ۱۷، ص ۱۳۶.
  75. امامت.
  76. کلینی، اصول کافی، ج ۱ ص ۲۶۴.
  77. کلینی، اصول کافی، ج ۱ ص ۲۲۳.
  78. کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۲۵.
  79. کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۴۰.
  80. محمد باقر مجلسی، مرآه العقول، ج ۳، ص ۱۹.
  81. بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.
  82. او هماره در کاری است؛ سوره رحمان، آیه: ۲۹.
  83. عسکری امام‌خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
  84. شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۸۹.
  85. علامه مجلسی، حق الیقین، ص۴۵.
  86. شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۰ و ۴۹۱.
  87. «کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر می‌کند سپس (کردارها) در روزی که در شمار شما هزار سال است به سوی او بالا می‌رود»؛ سوره سجده، آیه۵.
  88. «بلکه آنان از آفرینش تازه در تردیدند»؛ سوره ق، آیه۱۵.
  89. تمام ایشان از یک نور می‌باشند؛ شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۳۴.
  90. علم امام.
  91. هر گاه امام اراده کند به چیز جدیدی علم پیدا کند، خداوند آن را به او تعلیم می‌کند.
  92. ‏ به درستی که امام هر گاه بخواهد بداند، به او علم داده می‌شود.
  93. به درستی که در هر شب جمعه برای ما سروری هست. عرض کردم: خداوند بر سرور شما بیافزاید! آن سرور چیست؟ فرمود: هر گاه شب جمعه شود، رسول اللّه(ص) به عرش برآید و ائمه(ع) نیز همراه او برآیند و ما نیز همراه ایشان برآییم، پس ارواح ما باز نمی‌گردد به سوی بدنهایمان مگر به همراه علمی که استفاده کردیم و اگر این نبود، علم ما تمام می‌شد. بنابراین، یکی از مجاری علوم ائمه اهل بیت{{}}، علمی است هر شب جمعه به ایشان افاضه می‌گردد و اگر بر علم ائمه(ع) افزوده نگردد، علم ایشان تمام می‌شود.
  94. اگر بر علم ما افزوده نشود، علم ما پایان می‌یابد.
  95. از زراره نقل شده که گفت: از امام باقر(ع) شنیدم که می‌فرمود: اگر بر علم ما افزوده نشود، پایان می‌پذیرد. عرض کردم: چیزی به علم شما افزوده می‌شود که رسول خدا(ص) آن را نمی‌دانست ؟ فرمود: هر گاه علم اضافی به ما بدهند، اوّل آن را به رسول اللّه(ص) عرضه می‌کنند، سپس بر همه ائمه(ع) عرضه می‌شود تا امر به ما منتهی می‌گردد.
  96. آفاق علم امام در الکافی.
  97. " لَوْلا أَنّا نَزْدادُ لاَنْفَدْنا ‏‏‏‏‏‏"؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۴، ح ۶۴۹.
  98. اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۳، ح ۶۴۷.
  99. اصول کافی، ج ۱ ص ۳۴۴.
  100. اصول کافی، ج ۱، ص ۳۹۳، ح ۶۸۱.
  101. نیاز جهان به امام زمان، ص: ۱۹.
  102. محمد ابن یعقوب، الکافی، ج ۱،ص۲۵۳و۲۵۴.
  103. محمد صالح مازندرانی، شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۶، ص ۲۶ و ۲۵.
  104. محمد ابن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۳۸ تا ۲۶، ح ۱.
  105. مصحف فاطمه(س).
  106. محمد باقر مجلسی، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۳، ص ۱۸؛ محمد صالح مازندرانی، شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۵، ص ۳۸۷، محسن فیض کاشانی، الوافی، ج ۳، ص ۵۵۴.
  107. محمد ابن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۱۶۷ و ۱۶۸،ح ۶ و ۸ و ۱۴؛ ص ۲۲۵ و ۲۲۹، ح ۲ و ۳ و ۴.
  108. برای اطلاع بیشتر رک، صدر الدین شیرازی، شرح اصول الکافی، ج ۴، ص ۲۰۹ تا ۲۰۸.
  109. محمد صالح مازندرانی شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۵، ص ۳۸۷ و ۳۸۸.
  110. محمد باقر مجلسی، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۳، ص ۱۱۰.
  111. رک: جواد مصطفوی، اصول کافی ترجمه مصطفوی، چ اول، تهران: کتابفروشی علمیه اسلامیه ، ج ۱، ص ۳۲۶.
  112. محمد ابن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۶۸، ح ۳.
  113. علم امام در کتاب کافی و شروح آن، ص ۶۲-۶۵.
  114. اصول کافی، چهار جلدی، کتاب الحجة، ص ۳۷۴.
  115. وبگاه پرسمان
  116. وبگاه پرسمان
  117. مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤلات دینی
  118. وبگاه اسلام سیتی
  119. هرگاه بخواهند بدانند می‌دانند.
  120. وبگاه یاوران ظهور
  121. شیخ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۰.
  122. نرم افزار مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات، وبگاه رهروان ولایت