اهل بیت پیامبر خاتم در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۳۷: خط ۳۷:


[[حدیث سفینه نوح]] نیز بر [[وجوب پیروی]] از [[اهل بیت]] دلالت می‌کند، زیرا در این [[حدیث]] [[پیامبر]]{{صل}} [[اهل بیت]] خود را به [[کشتی نوح]] [[تشبیه]] کرده است که هر کس داخل آن شد از [[طوفان]] [[نجات]] یافت و هر کس از داخل شدن در آن سرباز زد هلاک گردید، بنابراین، هر کس از [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} [[پیروی]] کند، از [[گمراهی]] [[نجات]] خواهد یافت، و هر کس از [[پیروی]] از آنان سرباز زند، [[گمراه]]  خواهد شد. [[ابن حجر مکی]] گفته است: وجه [[تشبیه]] آنان به [[کشتی نوح]] این است که هر کس به خاطر تشکر از کسی که این [[شرافت]] را به آنان اعطا کرده است، آنها را [[دوست]] بدارد و [[عظیم]] بشمارد و [[هدایت]] [[دانشمندان]] آنان را بگیرد و به کار بندد از [[تاریکی]] مخالفت‌ها [[نجات]] یافته است و هر کس با آنان [[مخالفت]] کند، در دریای کفران نعمت و پرتگاه‌های [[طغیان]] هلاک خواهد شد<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۹۱.</ref>. وی درباره سند [[حدیث سفینه]] گفته است: این [[حدیث]] از طرق مختلف که برخی از آنها برخی دیگر را تقویت می‌کند، [[روایت]] شده است<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۹۱.</ref>. برای [[آگاهی]] از [[حدیث سفینه]]<ref>نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار، جلد چهارم.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>
[[حدیث سفینه نوح]] نیز بر [[وجوب پیروی]] از [[اهل بیت]] دلالت می‌کند، زیرا در این [[حدیث]] [[پیامبر]]{{صل}} [[اهل بیت]] خود را به [[کشتی نوح]] [[تشبیه]] کرده است که هر کس داخل آن شد از [[طوفان]] [[نجات]] یافت و هر کس از داخل شدن در آن سرباز زد هلاک گردید، بنابراین، هر کس از [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} [[پیروی]] کند، از [[گمراهی]] [[نجات]] خواهد یافت، و هر کس از [[پیروی]] از آنان سرباز زند، [[گمراه]]  خواهد شد. [[ابن حجر مکی]] گفته است: وجه [[تشبیه]] آنان به [[کشتی نوح]] این است که هر کس به خاطر تشکر از کسی که این [[شرافت]] را به آنان اعطا کرده است، آنها را [[دوست]] بدارد و [[عظیم]] بشمارد و [[هدایت]] [[دانشمندان]] آنان را بگیرد و به کار بندد از [[تاریکی]] مخالفت‌ها [[نجات]] یافته است و هر کس با آنان [[مخالفت]] کند، در دریای کفران نعمت و پرتگاه‌های [[طغیان]] هلاک خواهد شد<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۹۱.</ref>. وی درباره سند [[حدیث سفینه]] گفته است: این [[حدیث]] از طرق مختلف که برخی از آنها برخی دیگر را تقویت می‌کند، [[روایت]] شده است<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۹۱.</ref>. برای [[آگاهی]] از [[حدیث سفینه]]<ref>نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار، جلد چهارم.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>
== [[مودت]] و [[محبت]] [[اهل بیت]] در [[روایات]] ==
در [[وجوب]] [[محبّت]] [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} نمی‌توان تردید کرد. در [[آیه]]: {{متن قرآن|ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است؛ سوره شوری، آیه۲۳.</ref>. مقصود از {{متن قرآن|الْقُرْبَى}} "[[خویشاوندان]]" در این [[آیه]] همان کسانی‌اند که [[آیه تطهیر]] در مورد آنان نازل شده است، چنان که [[حاکم نیشابوری]] [[روایت]] کرده است [[امام حسن|حسن بن علی]]{{ع}} پس از [[شهادت]] [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} برای [[مردم]] [[سخنرانی]] کرد و به معرفی خود پرداخت و گفت: من از [[اهل]] بیتی هستم که [[جبرئیل]] به سوی  آنان فرود می‌آمد و من از [[اهل]] بیتی هستم که [[خداوند]] هرگونه [[پلیدی]] را از آنان دور ساخته است. من از [[اهل]] بیتی هستم که [[خداوند]] [[مودت]] آنان را بر هر [[مسلمانی]] [[واجب]] کرده و فرموده است: {{متن قرآن|ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref> این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است؛ سوره شوری، آیه۲۳.</ref>. اقتراف [[حسنه]]، [[مودت]] ما [[اهل بیت]] است<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۲.</ref>.
به [[نقل]] [[خوارزمی‌]] از [[ابن عباس]]، هنگامی‌ که [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} نازل شد، کسانی به [[پیامبر]]{{صل}} گفتند: این [[خویشاوندان]] تو که [[مودت]] آنان بر ما [[واجب]] شده، چه کسانی‌اند؟ [[پیامبر]]{{صل}} پاسخ داد: [[امام علی]]{{ع}}، [[فاطمه زهرا|فاطمه]]{{س}} و دو پسر آنها<ref>المناقب، حدیث ۲۶۳.</ref>.
[[طبری]] از [[ابو دیلم]] [[روایت]] کرده هنگامی‌ که [[امام سجاد|علی بن الحسین]]{{ع}} را به صورت [[اسیر]] وارد [[دمشق]] کردند، مردی شامی‌ برپا خاست و از کشته شدن [[امام حسین]]{{ع}} و یارانش و [[اسیر]] شدن [[زن]] و فرزندانش اظهار [[خوشحالی]] کرد. [[امام سجاد|حضرت سجاد]]{{ع}} به او گفت: آیا [[آیه]] {{متن قرآن|قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را قرائت کرده‌ای؟ آن مرد گفت: آیا مقصود از قُربی شما هستید، [[امام]]{{ع}} پاسخ داد:آری<ref>تفسیر طبری، ج۲۵، ص۱۶ـ۱۷۷.</ref>.
[[ابن عساکر]] از [[امام حسین]]{{ع}} [[روایت]] کرده که فرمود: قرابتی که [[خداوند]] آن را [[عظیم]] شمرده و رعایت آن را [[واجب]] کرده، و [[اجر رسالت]] قرار داده، [[قرابت]] ما [[اهل بیت]] است<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۴۴۴،تعلیقه.</ref>.
حافظ ابوعبداللّه گنجی از [[طبرانی]] [[روایت]] کرده که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: [[خداوند]] [[پیامبران]] را از درخت‌های گوناگونی "سرچشمه‌های مختلفی" آفرید و من و [[امام علی|علی]] را از یک درخت "منشأ" آفرید. من ریشه آن درخت و [[امام علی|علی]]شاخه آن، [[فاطمه زهرا|فاطمه]] لقاح و [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]] میوه‌های آن است. هر کس به یکی از آنها درآویزد [[نجات]] یافته و هر کس روی برگرداند، سقوط خواهد کرد. و اگر فردی سه هزار سال میان [[صفا و مروه]] [[عبادت]] کند و [[محبت]] ما را نداشته باشد، [[خداوند]] او را به [[دوزخ]] خواهد افکند، سپس [[آیه]] {{متن قرآن|قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را [[تلاوت]] کردند<ref>کفایة الطالب، ص۱۳۱۷.</ref>. [[ابو عبداللّه گنجی]] درباره [[سند حدیث]] گفته است: {{عربی|هذا حدیث حسن عال}}.
[[ابو نعیم اصفهانی]] از [[زاذان]] [[روایت]] کرده که [[امام علی]]{{ع}} فرمود: درباره ما [[آل]] حم، این مطلب مقرر شده است که [[مودت]] ما را جز [[مؤمنان]] رعایت نخواهند کرد، سپس [[آیه]] {{متن قرآن|قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را [[تلاوت]] کرد<ref>تاریخ اصفهان، ج۲، ص۱۶۵</ref>.
[[ابن حجر مکی]] پس از [[نقل روایات]] مربوط به [[وجوب]] [[محبّت]] [[اهل بیت]] گفته است: از [[احادیث]] پیشین [[وجوب]] [[محبّت]] [[اهل بیت]] و [[حرمت]] شدید [[بغض]] نسبت به آنان، معلوم شد. [[بیهقی]] و [[بغوی]] و دیگران بر [[وجوب محبت]] آنان تصریح کرده‌اند، و [[شافعی]] در ابیاتی که از او [[نقل]] شده به آن تصریح کرده است، چنان که گفته است: {{عربی|یا أهل بیت رسول اللّه حبّکم * فرض من اللّه فی القرآن أنزله}}<ref>الصواعق المحرقه، ص۲۱۷.</ref> وی، پس از [[نقل حدیث]]، {{عربی|إِنَّمَا مَثَلُ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ فِيكُمْ‏ مَثَلُ‏ بَابِ‏ حِطَّةٍ مَنْ دَخَلَهُ غُفِرَ لَهُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}} گفته است: وجه [[تشبیه]] [[اهل بیت]] به باب حطّه این است که [[خداوند]] داخل شدن از آن در که در أریحا بود، را به [[بیت المقدس]] با [[تواضع]] و [[استغفار]]، سبب [[آمرزش]] [[بنی اسرائیل]] و [[مودت اهل بیت]] را سبب [[آمرزش]] [[امت اسلامی]]  قرار داد<ref>الصواعق المحرقه، ص۱۹۰.</ref>.
[[فخرالدین رازی]] بر [[وجوب محبت]] [[اهل بیت]] این گونه [[استدلال]] کرده است: شکی نیست که [[پیامبر]]{{صل}} [[امام علی]]، [[فاطمه]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} را [[دوست]] می‌داشت، بر این اساس، این عمل بر همه [[امت]] [[واجب]] است زیرا [[خداوند]] فرموده است {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref> بگو: ای مردم! به راستی من فرستاده خداوند به سوی همه شمایم، همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن اوست، هیچ خدایی جز او نیست که زنده می‌دارد و می‌میراند، پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخوانده‌ای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید و از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید؛ سوره اعراف، آیه ۱۵۸.</ref>. و نیز فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}<ref> بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره آل عمران، آیه۳۱.</ref> و نیز فرموده است: {{متن قرآن|لَقَدْ كانَ‏ لَكُمْ‏ فِي‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ‏ أُسْوَةٌ حَسَنَة‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۱۶۶.</ref>؛ وی، [[آل محمد]]{{صل}} را به [[امام علی]]، [[فاطمه زهرا|فاطمه]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} [[تفسیر]] کرده و گفته است: [[آل محمد]] کسانی‌اند که نسبت آنان به [[پیامبر]]{{صل}} باز می‌گردد، بنابراین، هر کس نسبتش با [[پیامبر]] شدیدتر و کامل‎تر باشد، [[آل]] او خواهد بود و شکی نیست که [[امام علی]]، [[فاطمه زهرا|فاطمه]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} با [[پیامبر]]{{صل}} شدیدترین تعلق را داشتند. بنابراین، آنان [[آل]] پیامبرند. آنگاه به روایتی استشهاد کرده است که [[زمخشری]] [[نقل]] کرده که هنگامی‌ که [[آیه مودت]] نازل شد، از [[پیامبر]]{{صل}} پرسیدند اقربای شما که [[محبّت]] آنها بر ما [[واجب]] است، چه کسانی‌اند، [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: [[امام علی]]، [[فاطمه زهرا|فاطمه]] و دو پسر آنان است<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۱۶۶.</ref>.
'''اشکال:''' در [[آیات]] [[قرآن]] تأکید شده است که [[پیامبران]] [[الهی]] بر [[تبلیغ رسالت]] [[خداوند]] از [[مردم]] درخواست مزد نمی‌کردند و این یکی از [[ویژگی‌های پیامبران]] بوده است، آنان تأکید می‌کردند که مزدشان بر [[خداوند]] است و نه دیگری {{متن قرآن|إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ}}<ref> سوره هود، آیه۲۹.</ref>. در این صورت، چگونه می‌توان [[مودت اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} را [[مزد رسالت]] او به شمار آورد؟
'''پاسخ:''' از مجموع [[آیات]] مربوط به [[مزد رسالت]] [[پیامبر]]{{صل}} به دست می‌آید که وی هیچ گونه مزد مادی و غیر مادی که به خود او باز گردد از [[مسلمانان]] نخواسته است: {{متن قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ}}<ref> بگو: من از شما پاداشی بر این (رسالت) نمی‌خواهم و چیزی بر خود نمی‌بندم؛ سوره ص، آیه۸۶.</ref> و اگر هم [[مودت اهل بیت]] خود را به عنوان [[مزد رسالت]] خویش مطرح کرده است، در واقع به خود آنان باز می‌گردد: {{متن قرآن|قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref> بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد! پاداش من جز با خداوند نیست و او به هر چیزی گواه است؛ سوره سبأ، آیه۴۷.</ref> مزدی که [[پیامبر]]{{صل}} از [[مردم]] خواسته است و در واقع به خود آنان باز می‌گردد این است که [[آیین]] او را بپذیرند و به آن عمل کنند، چرا که [[آیین]] او [[راه خدا]] است، و [[برگزیدن]] [[راه خدا]] مایه [[سعادت]] مندی [[انسان]] خواهد بود: {{متن قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَن شَاء أَن يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلا}}<ref> بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمی‌خواهم جز اینکه هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد؛ سوره فرقان، آیه۵۷.</ref>. امّا پیمودن [[راه خدا]] در گرو [[شناخت]] آن است، و [[شناخت]] [[راه خدا]] به راه‌شناسی نیاز دارد که هم راه را به خوبی بشناسد و هم در پیمودن آن کوشا و [[راسخ]] قدم باشد، این [[راهنمایان]] همان [[اهل بیت]] [[معصوم]] پیامبرند. [[بدیهی]] است کسی که بخواهد از [[راهنمایی]] آنان به طور کامل بهره ببرد، قبل از هر چیز باید آنان را [[دوست]] بدارد و به آنان با دیده [[تکریم]] و [[تعظیم]] بنگرد تا [[شخصیت]] آنان برای او جذّاب و تأثیرگذار باشد. این مطلب در [[آیه مودت]] [[قربی]] آمده است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>.


== [[ولایت]] و [[رهبری]] [[اهل بیت]] در [[روایات]] ==
== [[ولایت]] و [[رهبری]] [[اهل بیت]] در [[روایات]] ==

نسخهٔ ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۳۷

مقدمه

در روایات و به ویژه احادیث نبوی مطالب صریح و غیر قابل انکاری درباره اهل بیت(ع) وارد شده است؛ مانند حدیث متواتر «ثقلین»[۱] که اهل بیت(ع) را در کنار کتاب الله قرار داده است[۲]. این حدیث در بین همه مسلمانان متواتر است و در «صحاح شش‌گانه» و دیگر کتاب‌های اهل سنت با تعبیرها و الفاظ مختلف و موارد مکرر از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است[۳]. روایت متواتر دیگر حدیث معروف «سفینه» است[۴]؛ در این روایت پیامبر اسلام(ص) اهل بیت(ع) خود را به کشتی نوح تشبیه کرده است که هرکس بر آن سوار شود نجات یافته و هرکس از آن تخلف کند هلاک خواهد شد[۵]. در روایت دیگر پیامبر اسلام(ص)، اهل بیت(ع) خود را به ستارگان آسمان تشبیه کرده و ایشان را مایه امان و نجات امت از اختلاف معرفی می‌کند. در برخی روایات مخالفانشان را حزب ابلیس می‌نامد[۶] و در برخی روایات، نبود اهل بیت(ع) را مایه نابودی زمین می‌داند[۷]. در مجموعه‌ای از روایات اشخاص اهل بیت(ع) معرفی شده‌اند[۸]. در برخی روایات نیز نام اهل بیت(ع) به عنوان جانشینان پیامبر(ص) و امامان امت بعد از ایشان بیان شده است[۹]. در برخی روایات اهل بیت(ع) با عباراتی همچون «عترت»[۱۰]، «ذریة»[۱۱]، «ذی القربی»[۱۲] و «آل محمد(ص)»[۱۳] معرفی شده‌اند[۱۴].

معناشناسی

"اهل بیت" ترکیبی اضافی و مرکب از "اهل" و "بیت" است. واژه "اهل" به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، خاندان، اقوام و خویشان، عیال و فرزندان، ملت و امت و... آمده است[۱۵] و قدر جامع همه آنها تعلق، سنخیت، اُنس و الفت داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است. البته هرچه تعلق چیزی به چیزی بیشتر باشد اختصاص بدان شدیدتر است و هرچه اختصاص شدیدتر باشد صدق عنوان "اهل" قوی‌تر خواهد بود[۱۶]. از نظر واژه‌شناسان "آل" به دلیل اینکه مصغّر آن "اُهَیْل" است با "اهل" یکی است، با این تفاوت که "آل" مخصوص انسان‌هاست و باید به اسم عَلَم اضافه شود، در حالی که چنین التزامی در کار برد "اهل" وجود ندارد[۱۷]. "بیت" نیز به معنای خانه و محل سکونت است[۱۸] و بدین ترتیب، ترکیب "اهل بیت" به معنای "ساکنان خانه" است[۱۹].

اهل بیت در روایات نبوی

واژه اهل بیت در احادیث نبوی چهار کاربرد مختلف دارد که می‌توان آنها را کاربردهای: اعم، عام، خاص و أخصّ نامید.

  1. کاربرد اعم آن کسانی که هیچ‌گونه پیوند خویشاوندی نسبی یا سببی با پیامبر ندارند را شامل می‌شود. آنان مسلمانانی‌اند که در پیروی از پیامبر(ص) صادق و ثابت قدمند. چنان که پیامبر(ص) سلمان فارسی[۲۰] و ابوذر غفاری[۲۱] را از اهل بیت به شمار آورده است، در برخی روایات اهل بیت بر افراد دیگری نیز اطلاق شده است که اسامة بن زید[۲۲] و واثلة بن اسقع[۲۳] از آن جمله است.
  2. کاربرد عام اهل بیت همه خویشاوندان نسبی پیامبر(ص) را دربر می‌گیرد، کسانی که صدقه واجب "زکات" بر آنان حرام شده است[۲۴] در حدیث دیگری، تعبیر اهل بیت در خصوص عباس عموی پیامبر و فرزندان او به کار رفته است[۲۵].
  3. کاربرد خاصّ اهل بیت مربوط به همسران پیامبر(ص) است. بدون شک، همسران پیامبر(ص) مطابق معنای لغوی و عرفی، اهل بیت پیامبرند، مقصود از "بیت" در اینجا، بیت سُکنی "محل سکونت" است، نه بیت نَسَب یا نبوت. در یکی از احادیث مربوط به شأن نزول آیه تطهیر آمده است که ام سلمه به پیامبر(ص) گفت: آیا من نیز از اهل البیت هستم، پیامبر، پاسخ داد: آری[۲۶] گفتنی است که در سایر احادیثی که از ام سلمه نقل شده، پیامبر(ص) به پرسش ام سلمه از او که آیا من از اهل بیت یعنی کسانی که آیه تطهیر در مورد آنان نازل شده، هستم؟ پاسخ مثبت نداد. ولی میان این دو دسته روایات منافاتی نیست، زیرا آن روایات مربوط به قبل از نزول آیه تطهیر در حق اهل بیت و پیش از دعای پیامبر(ص) در حق آنان است و این حدیث، مربوط به پس از نزول آیه تطهیر و دعای پیامبر(ص) در مورد اهل بیت است[۲۷].
  4. کاربرد أخصّ اهل بیت به گروهی از خاندان پیامبر(ص) اختصاص دارد که از ویژگی عصمت برخوردارند. مصداق آن در روایات مربوط به آیه تطهیر و آیه مباهله، اصحاب کساء "امام علی، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین(ع)" است[۲۸] و در احادیثی مانند حدیث ثقلین، حدیث سفینه و مانند آنها که بر وجود اهل البیت در همه زمان‌ها دلالت دارد، علاوه بر اصحاب کساء، امامان معصوم از دودمان امام حسین(ع) است.

شمس الدین سخاوی مصری از کسانی است که به کاربردهای مختلف اهل البیت در احادیث نبوی توجه کرده است. وی گفته است: اهل البیت دو کاربرد اعمّ و اخصّ دارد. کاربرد اعمّ آن همسران پیامبر، خویشاوندان نسبی او، کسانی که صدقه "زکات" بر آنان حرام شده است و صحابه‌ای چون سلمان که در پیروی از پیامبر(ص) صادق بودند را شامل می‌شود. و کاربرد اخصّ آن به کسانی که آیه تطهیر در شأن آنان نازل شده است "اصحاب کساء" اختصاص دارد[۲۹].

اهل بیت در روایات امامان اهل بیت(ع)

در احادیث امامان اهل بیت(ع) نیز اهل بیت در سه معنا به‌کار رفته است:

  1. کاربرد عامّ که مؤمنان راستین را شامل می‌شود چنان که امام صادق(ع) فرموده است: هر کس پرهیزکار و صالح باشد از ما اهل بیت است[۳۰] امام(ع) به دو آیه از قرآن کریم بر این معنا استشهاد کرده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ[۳۱]، ﴿رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ[۳۲]
  2. کاربرد خاصّ آن به خویشاوندان پیامبر(ص) اختصاص دارد. چنان که امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: هرگاه در جنگ با دشمنان اسلام، کار سخت می‌شد و مردم از مقابله با دشمن خودداری می‌کردند، پیامبر(ص) اهل بیت خود را به کارزار می‌فرستاد، عبیدة بن حارث در جنگ بدر، حمزه در احد و جعفر طیار در جنگ موته به شهادت رسیدند[۳۳] .
  3. کاربرد اخصّ آن به آن دسته از خویشاوندان پیامبر(ص) اختصاص دارد که از مقام و منزلت ویژه‌ای برخوردارند و گفتار و رفتار آنان ملاک حق و راهنمای حقیقت است. چنان که امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: به اهل بیت پیامبرتان بنگرید و به سمت و سوی حرکت آنان ملتزم باشید و از آنان پیروی کنید، زیرا آنان هرگز شما را از مسیر هدایت خارج نکرده و به گمراهی باز نمی‌گردانند، نه از آنان پیشی بگیرید که گمراه خواهید شد و نه از آنان فاصله بگیرید که هلاک خواهید شد[۳۴]. در روایتی دیگر امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «ما هستیم خانه‌هایی که خدا امر فرموده است[۳۵] از درهای آن داخل شوید و ماییم درهای رحمت حق و خانه‌هایی که از آنجا به حق تقرب می‌جویید»[۳۶]. «ما درخت نبوت و بیت رحمت هستیم»[۳۷].[۳۸] و امام حسن(ع) خطاب به اهل عراق فرمود: "ما اهل بیتی هستیم که خداوند آیه مبارکه تطهیر را درباره آنان نازل فرموده است"[۳۹] روایات در این خصوص بسیار است.

از کاربردهای چهارگانه اهل بیت در روایات اسلامی، دو کاربرد اخیر متداول است و هرگاه اهل بیت بدون قرینه به کار رفته باشد، یکی از آن دو مقصود است، و اصطلاح رایج در مورد اوّل،اصحاب و در مورد دوم، ازواج است. بدین جهت در مجامع حدیثی و در باب فضایل اصطلاح اصحاب، ازواج و اهل بیت به صورت جداگانه مطرح شده‌اند. از دو معنای اخیر، در کتاب‌های شیعه، معنای دوم رایج‌تر است و هرگاه اهل بیت بدون قرینه مطرح شود، معنای اخصّ آن مقصود است[۴۰].

وجوب پیروی از اهل بیت در روایات

حدیث ثقلین، دال بر وجوب پیروی از اهل بیت است، در این حدیث، نجات امت از گمراهی منوط به تمسک به کتاب خدا و اهل بیت پیامبر(ص) گردیده است، تمسّک به معنای درآویختن است، درآویختن به قرآن به شناخت دستورات قرآن و پیروی از آنهاست، همین گونه است درآویختن به اهل بیت، یعنی نخست باید دستورهای آنان را شناخت، سپس آنها را به‌کار بست.

خداوند اطاعت از خود و رسول خود و اولی الأمر را واجب کرده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً[۴۱]، با توجه به اینکه اولی الأمر بر الرسول عطف شده است، بدون اینکه فعل ﴿أَطِيعُواْ تکرار شود، معلوم می‌شود که ملاک وجوب اطاعت از اولی الأمر همان ملاک وجوب اطاعت از رسول خدا(ص) است.اطاعت رسول خدا بدان جهت که رهبری الهی است و از مقام عصمت برخوردار است، واجب است، اگر او معصوم نبود،اطاعت از او بدون هیچ قید و شرطی واجب نمی‌شد، این مطلب در مورد اولی الأمر نیز جاری است، و آنان نیز به دلیل این که از صفت عصمت برخوردارند، باید به صورت مطلق اطاعت شوند.

بنابراین، آیه اولی الأمر بر معصوم بودن کسانی که پس از پیامبر(ص) در رهبری جامعه اسلامی جانشین او می‌باشند، و بر وجوب اطاعت از آنان دلالت می‌کند، و از طرفی، آیه تطهیر و روایات مربوط به آن مصادیق اولی الأمر معصوم را معرفی کرده است، آنان اصحاب کساء هستند. پس،اطاعت از اهل بیت معصوم پیامبر(ص) به عنوان متولیان امر هدایت و رهبری امت اسلامی، پس از آن حضرت، واجب است.

حدیث سفینه نوح نیز بر وجوب پیروی از اهل بیت دلالت می‌کند، زیرا در این حدیث پیامبر(ص) اهل بیت خود را به کشتی نوح تشبیه کرده است که هر کس داخل آن شد از طوفان نجات یافت و هر کس از داخل شدن در آن سرباز زد هلاک گردید، بنابراین، هر کس از اهل بیت پیامبر(ص) پیروی کند، از گمراهی نجات خواهد یافت، و هر کس از پیروی از آنان سرباز زند، گمراه خواهد شد. ابن حجر مکی گفته است: وجه تشبیه آنان به کشتی نوح این است که هر کس به خاطر تشکر از کسی که این شرافت را به آنان اعطا کرده است، آنها را دوست بدارد و عظیم بشمارد و هدایت دانشمندان آنان را بگیرد و به کار بندد از تاریکی مخالفت‌ها نجات یافته است و هر کس با آنان مخالفت کند، در دریای کفران نعمت و پرتگاه‌های طغیان هلاک خواهد شد[۴۲]. وی درباره سند حدیث سفینه گفته است: این حدیث از طرق مختلف که برخی از آنها برخی دیگر را تقویت می‌کند، روایت شده است[۴۳]. برای آگاهی از حدیث سفینه[۴۴].[۴۵]

ولایت و رهبری اهل بیت در روایات

ولایت و رهبری اهل بیت دلایل عقلی و نقلی بسیاری دارد. از نظر عقل و با توجه به فلسفه امامت، عصمت یکی از مهم‌ترین شرایط امام است. آیاتی از قرآن نیز بر این مطلب دلالت می‌کند[۴۶]. از سوی دیگر، از بحث‌های گذشته به دست آمد که اهل بیت از ویژگی عصمت برخوردارند، بنابراین، امامت و رهبری امت اسلامی پس از پیامبر گرامی‌ به آنان اختصاص دارد.

علاوه بر این، اطاعت از اهل بیت واجب است. دلایل وجوب پیروی از اهل بیت اطلاق دارد و همه بایدها و نبایدهای مربوط به زندگی مسلمانان را شامل می‌شود و در این جهت تفاوتی میان مسایل عبادی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی وجود ندارد. به عنوان مثال در آیه اولی الأمر، اطاعت از اولی الأمر همان جایگاه و گستره‌ای را دارد که اطاعت از پیامبر(ص) دارد.اولی الأمر چنان که بیان گردید از ویژگی عصمت برخوردارند، و این ویژگی به اهل بیت پیامبر(ص) اختصاص دارد.

از مباحث مربوط به مودت اهل بیت نیز روشن شد که مودت جنبه طریقی دارد، و غرض اصلی این است که مردم راه حق را بشناسند و با پیمودن آن به سعادت و رستگاری برسند، شناخت راه حق و پیمودن آن نیز همه عرصه‌های زندگی فردی و اجتماعی، عبادی و سیاسی را دربرمی‌گیرد.

نکته درخور توجه در این باره این است که در بسیاری از نقل‌های حدیث ثقلین، هم تمسک به اهل بیت بیان شده است و هم ولایت امیرالمؤمنین(ع) به عبارت دیگر، در جریان غدیر خم، پیامبر گرامی‌ هم درباره عترت و اهل بیت خود سخن گفت و مسلمانان را به پیروی از آنان سفارش کرد، و هم امیرالمؤمنین(ع) را به عنوان ولی و رهبر امت اسلامی پس از خود معرفی کرد[۴۷]. پیامبر(ص) با این کار نشان داد که ولایت و رهبری امیرالمؤمنین(ع) نخستین گام در جهت تحقق بخشیدن به مفاد حدیث ثقلین است.

نکته دیگر اینکه در برخی از نقل‌های حدیث ثقلین، از قرآن و اهل بیت با عنوان خلیفتین تعبیر شده است: «إِنِّي تَرَكْتُ فِيكُمُ الْخَلِيفَتَيْنِ كَامِلَتَيْنِ: كِتَابَ اللَّهِ، وَعِتْرَتِي‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»[۴۸]، مطابق این حدیث، اهل بیت، جانشینان پیامبرند، و جانشینی آنان همه جانبه است.

در حدیث دیگری پس از بیان این که پیامبر(ص) قرآن و عترت را به عنوان دو میراث گران‌بهای خود برای امت اسلامی معرفی کرده است، این مطلب بیان شده است که زمین هیچ‌گاه از اهل بیت خالی نخواهد بود، زیرا اگر چنان شود،زمین بر اهلش خشم خواهد گرفت سپس فرمود: خدایا تو هرگز زمین را از حجت خود خالی نخواهی گذاشت، آنان از نظر تعداد اندک و از نظر منزلت در پیشگاه خداوند بزرگ ترین مقام را دارند[۴۹] بنابراین، اهل بیت، حجت‌های خداوند بر زمین‌اند و امامت و رهبری از آن حجت‌های خداوند است.

گواه دیگر بر این که حدیث ثقلین بر امامت اهل بیت(ع) دلالت می‌کند، این است که امیرالمؤمنین(ع) در مواردی به آن احتجاج کرده است که روز شوری از آن جمله است[۵۰].

مورد دیگر، احتجاج با طلحه، عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابووقّاص است[۵۱] و مورد دیگر، احتجاج وی در زمان خلافت عثمان و در مسجد پیامبر، در برابر جمعی از صحابه است[۵۲].[۵۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۴، ۱۷، ۲۶، ۵۹؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۱، ص۲۹۴؛ لکنھوی، میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۱۹، ص۷۳۲؛ امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱، ص۳۵.
  2. آیت الله خامنه‌ای، ۲۸/۵/۱۳۸۶.
  3. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۵۸.
  4. امام خمینی، المکاسب المحرمة، ج۲، ص۱۵۹؛ آیت الله خامنه‌ای، ۲۸/۵/۱۳۸۶.
  5. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، تحقیق علی اکبر غفاری، ص۴۴؛ حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق عبدالرحمن مرعشلی، ج۲، ص۳۴۳؛ ۳/۱۵۱؛ ابن حجر هیتمی، احمد، الصواعق المحرقة، تحقیق عبدالرحمن ترکی، ج۲، ص۴۴۵.
  6. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق عبدالرحمن مرعشلی، ج۳، ص۱۴۹.
  7. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۳۷۹.
  8. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۱، ص۲۸۷؛ ج۱، ص۴۲۳؛ سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸؛ ابن حجر هیتمی، احمد، الصواعق المحرقة، تحقیق عبدالرحمن ترکی، ج۲، ص۴۲۱.
  9. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۱، ص۵۲۵-۵۲۶؛ جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، تحقیق محمدباقر محمودی، ج۲، ص۱۳۴.
  10. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تحقیق محمدباقر بهبودی، ج۳۶، ص۳۰۹.
  11. التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری(ع)، ص۲۵۵.
  12. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تحقیق محمدباقر بهبودی، ج۴۵، ص۱۶۶.
  13. صدوق، محمد بن علی، الخصال، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۱، ص۱۸۸.
  14. فرخی، مصطفی، مقاله «اهل بیت»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ص ۲۲۱.
  15. بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۸۳ ـ ۸۴.
  16. التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۶۹ ـ ۱۷۱، «اهل».
  17. مفردات، ص‌۹۸، «آل».
  18. لسان العرب، ج‌۱، ص‌۵۴۵‌، «بیت».
  19. یوسفیان، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۷۶ - ۹۵.
  20. مناقب ابن شهرآشوب، ج۱، ص۸۵۵؛ الصواعق المحرقة، ص۲۸۱.
  21. مکارم الاخلاق، ص۴۵۹۹.
  22. الصواعق المحرقة، ص۲۸۱.
  23. تفسیر طبری، ج۲۲، ص۱۲.
  24. صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۳، باب فضائل علی بن ابی طالب، حدیث۷۷.
  25. الصواعق، ص۲۸۱.
  26. المسند، ج۱۸، ص۲۵۸۸.
  27. مشکل الآثار، ج۱۱، ص۳۳۵؛ الصواعق، ص۲۸۱۱.
  28. مدخل آیه تطهیر؛ مشکل الآثار، ج۱۱، ص۳۳۲ـ ۳۳۹؛ الصواعق المحرقه، ص۲۸۱۱.
  29. الصواعق، ص۲۸۱.
  30. دعائم الإسلام، ج۱، ص۶۲۲.
  31. ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند؛ سوره مائده، آیه۵۱.
  32. پروردگارا! به راستی آنان بسیاری از مردم را گمراه کرده‌اند پس هر که از من پیروی کند از من است و هر که با من سرکشی ورزد بی‌گمان تو آمرزنده‌ای بخشاینده‌ای؛ سوره ابراهیم، آیه ۳۶.
  33. نهج البلاغه، نامه۹۹.
  34. نهج البلاغه، خطبه۹۷.
  35. سوره بقره:۲، آیه ۱۸۹.
  36. «نحن البیوتُ الّتی أمَرَ اللهُ أن یؤتی من أبوابها، نحنُ بابُ الله و الّتی یؤتی منها...»، ابن شهرآشوب، محمد بن علی، «مناقب آل ابی طالب(ع)»، ج۲، فصل فی المسابقة بالعلم..، ص۳۴. ر.ک: نقوی، سید محمد تقی، شرح زیارت جامعه، ص۳۰.
  37. «عن ابی‌جعفر(ع)، قال: «...نحن شجرة النبوة و بیت الرحمة»، صفار، محمد بن حسن، «بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص)»، ج۱، ص۵۷.
  38. بیت در روایات به معنای ائمه(ع) است. ر.ک: تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی- شرح زیارت جامعه کبیره، ج۱، ص۴۷.
  39. تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۴۵۸.
  40. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹.
  41. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه۵۹.
  42. الصواعق المحرقة، ص۱۹۱.
  43. الصواعق المحرقة، ص۱۹۱.
  44. نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار، جلد چهارم.
  45. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹.
  46. ر.ک: آیه اولی الأمر وآیه صادقین.
  47. ینابیع المودة، ص۳۶ـ ۴۰.
  48. المسند، ج۵، ص۱۸۱؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۶۳؛ فیض القدیر، ج۳، ص۱۴؛ کنزالعمال، ج۱، ص۱۶۶؛ نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۸۴ـ ۲۸۵.
  49. ینابیع المودّة، ص۲۷.
  50. مناقب ابن مغازلی، ص۱۲۲.
  51. ینابیع المودة، ص۴۳.
  52. مناقب ابن مغازلی، ص۱۳۷.
  53. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹.