شرک در جامعه‌شناسی اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==شرک و کفرستیزی==
== شرک و کفرستیزی ==
[[مؤمن]] (به اقتضای [[ایمان مذهبی]]) موضع کاملاً [[مخالف]] با همه [[باورها]] و عملکردهای برخاسته از [[کفر]] و [[شرک]] و [[الحاد]] دارد و اگر تونی با [[مؤمنان]] نمود قهری [[ایمان]] است، [[تبری از دشمنان]]، نیز ثمره همین ایمان خواهد بود. به بیان برخی [[مفسران]]: از [[آیات]] متعدد [[قرآن]] به خوبی استفاده می‌شود که هر گونه پیوند و [[همبستگی]] [[خویشاوندی]] و غیرخویشاوندی باید تحت‌الشعاع پیوندهای مکتبی قرار گیرد و این پیوند ([[ایمان به خدا]] و [[مبارزه]] با هر گونه شرک و [[بت‌پرستی]]) باید بر تمام [[روابط مسلمانان]] [[حاکم]] باشد، چراکه این یک پیوند زیربنایی و حاکم بر همه مقررات [[اجتماعی]] آنها می‌باشد<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۶۱.</ref> و در بیانی دیگر، در وجه [[ناسازگاری]] ایمان و شرک و [[تقابل]] مؤمن و [[مشرک]] می‌نویسد: [[توحید]] [[انسان]] را به [[خدا]] مربوط می‌سازد و شرک او را از خدا [[بیگانه]] می‌کند؛ توحید رمز [[وحدت]] و [[یگانگی]] در تمام زمینه‌هاست در حالی که شرک مایه [[تفرقه]] و پراکندگی در همه [[شئون]] است؛ توحید انسان را از عالم ماده و [[جهان]] [[طبیعت]] بالا می‌برد، و در ماورای طبیعت به وجود بی‌انتهای [[الهی]] پیوند می‌دهد، در حالی که شرک انسان را در [[چاه]] طبیعت سرنگون می‌سازد و به موجودات محدود و [[ضعیف]] و فانی پیوند می‌دهد<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۳۹۱.</ref>. کفر و شرک به عنوان یک [[عقیده]] اگر چه امری [[باطنی]] و شخصی است، اما به عنوان یک نهاد، مبنای زیستی، [[نظام فکری]]، [[سبک زندگی]] و [[منطق]] تعاملی پرگستره، تمام ساحات فردی و اجتماعی [[زندگی]] فرد و [[جامعه]] تحت [[حاکمیت]] آن را متأثر می‌سازد. تنها با این ملاحظه است که از آن تحت عنوان “ارزش اجتماعی منفی” یاد می‌شود.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۵۹.</ref>
[[مؤمن]] (به اقتضای [[ایمان مذهبی]]) موضع کاملاً [[مخالف]] با همه [[باورها]] و عملکردهای برخاسته از [[کفر]] و [[شرک]] و [[الحاد]] دارد و اگر تونی با [[مؤمنان]] نمود قهری [[ایمان]] است، [[تبری از دشمنان]]، نیز ثمره همین ایمان خواهد بود. به بیان برخی [[مفسران]]: از [[آیات]] متعدد [[قرآن]] به خوبی استفاده می‌شود که هر گونه پیوند و [[همبستگی]] [[خویشاوندی]] و غیرخویشاوندی باید تحت‌الشعاع پیوندهای مکتبی قرار گیرد و این پیوند ([[ایمان به خدا]] و [[مبارزه]] با هر گونه شرک و [[بت‌پرستی]]) باید بر تمام [[روابط مسلمانان]] [[حاکم]] باشد، چراکه این یک پیوند زیربنایی و حاکم بر همه مقررات [[اجتماعی]] آنها می‌باشد<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۶۱.</ref> و در بیانی دیگر، در وجه [[ناسازگاری]] ایمان و شرک و [[تقابل]] مؤمن و [[مشرک]] می‌نویسد: [[توحید]] [[انسان]] را به [[خدا]] مربوط می‌سازد و شرک او را از خدا [[بیگانه]] می‌کند؛ توحید رمز [[وحدت]] و [[یگانگی]] در تمام زمینه‌هاست در حالی که شرک مایه [[تفرقه]] و پراکندگی در همه [[شئون]] است؛ توحید انسان را از عالم ماده و [[جهان]] [[طبیعت]] بالا می‌برد، و در ماورای طبیعت به وجود بی‌انتهای [[الهی]] پیوند می‌دهد، در حالی که شرک انسان را در [[چاه]] طبیعت سرنگون می‌سازد و به موجودات محدود و [[ضعیف]] و فانی پیوند می‌دهد<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۳۹۱.</ref>. کفر و شرک به عنوان یک [[عقیده]] اگر چه امری [[باطنی]] و شخصی است، اما به عنوان یک نهاد، مبنای زیستی، [[نظام فکری]]، [[سبک زندگی]] و [[منطق]] تعاملی پرگستره، تمام ساحات فردی و اجتماعی [[زندگی]] فرد و [[جامعه]] تحت [[حاکمیت]] آن را متأثر می‌سازد. تنها با این ملاحظه است که از آن تحت عنوان “ارزش اجتماعی منفی” یاد می‌شود.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۵۹.</ref>


==آیات [[قرآنی]] مرتبط==
== آیات [[قرآنی]] مرتبط ==
# [[کافران]] لجوج؛ بدترین موجودات هستی در پیشگاه [[خداوند]]: {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بی‌گمان بدترین جنبندگان نزد خداوند کافرانند که ایمان نمی‌آورند» سوره انفال، آیه ۵۵.</ref>.
# [[کافران]] لجوج؛ بدترین موجودات هستی در پیشگاه [[خداوند]]: {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بی‌گمان بدترین جنبندگان نزد خداوند کافرانند که ایمان نمی‌آورند» سوره انفال، آیه ۵۵.</ref>.
# [[نفرین]] کافرکیشان لجوج توسط [[پیامبران الهی]]: {{متن قرآن|وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا}}<ref>«و نوح گفت: پروردگارا! از کافران هیچ کس را روی زمین بر جای مگذار» سوره نوح، آیه ۲۶.</ref>.
# [[نفرین]] کافرکیشان لجوج توسط [[پیامبران الهی]]: {{متن قرآن|وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا}}<ref>«و نوح گفت: پروردگارا! از کافران هیچ کس را روی زمین بر جای مگذار» سوره نوح، آیه ۲۶.</ref>.
#برحذر داشتن [[مؤمنان]] از [[دوستی]] با اقربای کافرکیش خود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند و کسانی از شما که آنها را دوست بگیرند ستمگرند» سوره توبه، آیه ۲۳.</ref>.
# برحذر داشتن [[مؤمنان]] از [[دوستی]] با اقربای کافرکیش خود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند و کسانی از شما که آنها را دوست بگیرند ستمگرند» سوره توبه، آیه ۲۳.</ref>.
#برحذر داشتن [[پیامبر]]{{صل}} و مؤمنان از [[استغفار]] برای [[مشرکان]]: {{متن قرآن|مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند» سوره توبه، آیه ۱۱۳.</ref>.
# برحذر داشتن [[پیامبر]] {{صل}} و مؤمنان از [[استغفار]] برای [[مشرکان]]: {{متن قرآن|مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند» سوره توبه، آیه ۱۱۳.</ref>.
# [[حکم]] به [[نجاست]] مشرکان و [[لزوم]] ممانعت از ورود ایشان به [[مسجد الحرام]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}} «ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بی‌نیاز می‌گرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.</ref>؛ [[ممنوع]] کردن [[مشارکت]] مشرکان در امور ارزشی و قدسی<ref>{{متن قرآن|مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ}} «مشرکان را نرسد که مساجد خداوند را آباد کنند با آنکه به زیان خویش بر کفر (خود) گواهند؛ کردارهای آنان تباه است و آنان در آتش، جاودانند» سوره توبه، آیه ۱۷.</ref>؛ [[نهی]] [[حضرت]]{{صل}} از [[اقامه نماز]] میت بر جنائز [[منافقان]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ}} «و هیچ‌گاه بر هیچ‌یک از ایشان چون مرد نماز مگزار و بر گور او حاضر مشو؛ اینان به خداوند و پیامبرش کفر ورزیده‌اند و نافرمان مرده‌اند» سوره توبه، آیه ۸۴.</ref>؛ [[نهی]] [[حضرت]]{{صل}} از اقامه [[جماعت]] در [[مسجد ضرار]] [[منافقان]]<ref>{{متن قرآن|لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ}} «هیچ‌گاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بی‌گمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهاده‌اند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی؛ در آن مردانی هستند که پاکیزه کردن (خود) را دوست می‌دارند و خداوند پاکیزگان را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۱۰۸.</ref>؛ امر صریح حضرت{{صل}} به [[جهاد]] و [[اعمال]] [[خشونت]] علیه [[کفار]]، [[مشرکان]] و منافقان<ref>{{متن قرآن|إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}} «بی‌گمان شمار ماه‌ها نزد خداوند در کتاب وی روزی که آسمان‌ها و زمین را آفرید دوازده ماه است؛ از آنها چهار ماه، حرام است، این است آیین استوار، در آنها به خود ستم روا ندارید و همگی با مشرکان جنگ کنید چنان که آنان همگی با شما جنگ می‌کنند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۳۶؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}} «ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.</ref>؛ بخش دیگری از مواضع شرک‌ستیزانه و کفرستیزانه [[قرآن کریم]] است که در آیاتی بدان اشاره شده است.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۵۹.</ref>
# [[حکم]] به [[نجاست]] مشرکان و [[لزوم]] ممانعت از ورود ایشان به [[مسجد الحرام]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}} «ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بی‌نیاز می‌گرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.</ref>؛ [[ممنوع]] کردن [[مشارکت]] مشرکان در امور ارزشی و قدسی<ref>{{متن قرآن|مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ}} «مشرکان را نرسد که مساجد خداوند را آباد کنند با آنکه به زیان خویش بر کفر (خود) گواهند؛ کردارهای آنان تباه است و آنان در آتش، جاودانند» سوره توبه، آیه ۱۷.</ref>؛ [[نهی]] [[حضرت]] {{صل}} از [[اقامه نماز]] میت بر جنائز [[منافقان]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ}} «و هیچ‌گاه بر هیچ‌یک از ایشان چون مرد نماز مگزار و بر گور او حاضر مشو؛ اینان به خداوند و پیامبرش کفر ورزیده‌اند و نافرمان مرده‌اند» سوره توبه، آیه ۸۴.</ref>؛ [[نهی]] [[حضرت]] {{صل}} از اقامه [[جماعت]] در [[مسجد ضرار]] [[منافقان]]<ref>{{متن قرآن|لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ}} «هیچ‌گاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بی‌گمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهاده‌اند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی؛ در آن مردانی هستند که پاکیزه کردن (خود) را دوست می‌دارند و خداوند پاکیزگان را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۱۰۸.</ref>؛ امر صریح حضرت {{صل}} به [[جهاد]] و [[اعمال]] [[خشونت]] علیه [[کفار]]، [[مشرکان]] و منافقان<ref>{{متن قرآن|إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ}} «بی‌گمان شمار ماه‌ها نزد خداوند در کتاب وی روزی که آسمان‌ها و زمین را آفرید دوازده ماه است؛ از آنها چهار ماه، حرام است، این است آیین استوار، در آنها به خود ستم روا ندارید و همگی با مشرکان جنگ کنید چنان که آنان همگی با شما جنگ می‌کنند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۳۶؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}} «ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.</ref>؛ بخش دیگری از مواضع شرک‌ستیزانه و کفرستیزانه [[قرآن کریم]] است که در آیاتی بدان اشاره شده است.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۵۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۷

شرک و کفرستیزی

مؤمن (به اقتضای ایمان مذهبی) موضع کاملاً مخالف با همه باورها و عملکردهای برخاسته از کفر و شرک و الحاد دارد و اگر تونی با مؤمنان نمود قهری ایمان است، تبری از دشمنان، نیز ثمره همین ایمان خواهد بود. به بیان برخی مفسران: از آیات متعدد قرآن به خوبی استفاده می‌شود که هر گونه پیوند و همبستگی خویشاوندی و غیرخویشاوندی باید تحت‌الشعاع پیوندهای مکتبی قرار گیرد و این پیوند (ایمان به خدا و مبارزه با هر گونه شرک و بت‌پرستی) باید بر تمام روابط مسلمانان حاکم باشد، چراکه این یک پیوند زیربنایی و حاکم بر همه مقررات اجتماعی آنها می‌باشد[۱] و در بیانی دیگر، در وجه ناسازگاری ایمان و شرک و تقابل مؤمن و مشرک می‌نویسد: توحید انسان را به خدا مربوط می‌سازد و شرک او را از خدا بیگانه می‌کند؛ توحید رمز وحدت و یگانگی در تمام زمینه‌هاست در حالی که شرک مایه تفرقه و پراکندگی در همه شئون است؛ توحید انسان را از عالم ماده و جهان طبیعت بالا می‌برد، و در ماورای طبیعت به وجود بی‌انتهای الهی پیوند می‌دهد، در حالی که شرک انسان را در چاه طبیعت سرنگون می‌سازد و به موجودات محدود و ضعیف و فانی پیوند می‌دهد[۲]. کفر و شرک به عنوان یک عقیده اگر چه امری باطنی و شخصی است، اما به عنوان یک نهاد، مبنای زیستی، نظام فکری، سبک زندگی و منطق تعاملی پرگستره، تمام ساحات فردی و اجتماعی زندگی فرد و جامعه تحت حاکمیت آن را متأثر می‌سازد. تنها با این ملاحظه است که از آن تحت عنوان “ارزش اجتماعی منفی” یاد می‌شود.[۳]

آیات قرآنی مرتبط

  1. کافران لجوج؛ بدترین موجودات هستی در پیشگاه خداوند: ﴿إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ[۴].
  2. نفرین کافرکیشان لجوج توسط پیامبران الهی: ﴿وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا[۵].
  3. برحذر داشتن مؤمنان از دوستی با اقربای کافرکیش خود: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[۶].
  4. برحذر داشتن پیامبر (ص) و مؤمنان از استغفار برای مشرکان: ﴿مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ[۷].
  5. حکم به نجاست مشرکان و لزوم ممانعت از ورود ایشان به مسجد الحرام[۸]؛ ممنوع کردن مشارکت مشرکان در امور ارزشی و قدسی[۹]؛ نهی حضرت (ص) از اقامه نماز میت بر جنائز منافقان[۱۰]؛ نهی حضرت (ص) از اقامه جماعت در مسجد ضرار منافقان[۱۱]؛ امر صریح حضرت (ص) به جهاد و اعمال خشونت علیه کفار، مشرکان و منافقان[۱۲]؛ بخش دیگری از مواضع شرک‌ستیزانه و کفرستیزانه قرآن کریم است که در آیاتی بدان اشاره شده است.[۱۳]

منابع

پانویس

  1. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۶۱.
  2. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۳۹۱.
  3. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۵۹.
  4. «بی‌گمان بدترین جنبندگان نزد خداوند کافرانند که ایمان نمی‌آورند» سوره انفال، آیه ۵۵.
  5. «و نوح گفت: پروردگارا! از کافران هیچ کس را روی زمین بر جای مگذار» سوره نوح، آیه ۲۶.
  6. «ای مؤمنان! پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند و کسانی از شما که آنها را دوست بگیرند ستمگرند» سوره توبه، آیه ۲۳.
  7. «پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند» سوره توبه، آیه ۱۱۳.
  8. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بی‌نیاز می‌گرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.
  9. ﴿مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ «مشرکان را نرسد که مساجد خداوند را آباد کنند با آنکه به زیان خویش بر کفر (خود) گواهند؛ کردارهای آنان تباه است و آنان در آتش، جاودانند» سوره توبه، آیه ۱۷.
  10. ﴿وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ «و هیچ‌گاه بر هیچ‌یک از ایشان چون مرد نماز مگزار و بر گور او حاضر مشو؛ اینان به خداوند و پیامبرش کفر ورزیده‌اند و نافرمان مرده‌اند» سوره توبه، آیه ۸۴.
  11. ﴿لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ «هیچ‌گاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بی‌گمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهاده‌اند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی؛ در آن مردانی هستند که پاکیزه کردن (خود) را دوست می‌دارند و خداوند پاکیزگان را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۱۰۸.
  12. ﴿إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ «بی‌گمان شمار ماه‌ها نزد خداوند در کتاب وی روزی که آسمان‌ها و زمین را آفرید دوازده ماه است؛ از آنها چهار ماه، حرام است، این است آیین استوار، در آنها به خود ستم روا ندارید و همگی با مشرکان جنگ کنید چنان که آنان همگی با شما جنگ می‌کنند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۳۶؛ ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ «ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.
  13. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۵۹.