بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
[[قرآن]] با ذکر صفات [[شیطان]]، میخواهد او را به [[انسانها]] بشناساند که چه موجود خطرناکی، با چه صفات [[زشت]] و پنهان از دیدهها، در کمین افراد نشسته است، و به هیچ کس رَحم نمیکند، چون به خود نیز رحم نکرد! خودش را مطرود پیشگاه [[الهی]] ساخت و [[آتش]] سوزان [[جهنم]] را قبول کرد. بنابراین، چگونه به بشری که موجب [[لعن]] و طردش شد، رحم نماید! هنگامی که به صفات [[شیطان]] [[آگاهی]] یافتیم، بدانیم که [[شیطان]] طبق صفاتش عمل و به همان صفات، [[وسوسه]] میکند و به سوی آنها سوق میدهد، لذا [[شناخت]] صفات [[شیطان]]، برای افراد طالب [[سعادت]]، لازم است تا بدانند چه موجودی با چه صفات ناپسندی، در کمین آنان نشسته، آن هم کمین خطرناک غیر قابل [[رؤیت]] که به محض کمترین [[غفلت]] یا [[اشتباه]] و اهمالکاری، ضربهاش را بر [[جان]] و [[روح]] افراد وارد میکند که باید مدتی با [[مراقبت]]، [[استغفار]]، [[توبه]] بگذرد و با [[اعمال صالح]] جبران شود تا زخم تیر شیطانی بهبود یابد! | [[قرآن]] با ذکر صفات [[شیطان]]، میخواهد او را به [[انسانها]] بشناساند که چه موجود خطرناکی، با چه صفات [[زشت]] و پنهان از دیدهها، در کمین افراد نشسته است، و به هیچ کس رَحم نمیکند، چون به خود نیز رحم نکرد! خودش را مطرود پیشگاه [[الهی]] ساخت و [[آتش]] سوزان [[جهنم]] را قبول کرد. بنابراین، چگونه به بشری که موجب [[لعن]] و طردش شد، رحم نماید! هنگامی که به صفات [[شیطان]] [[آگاهی]] یافتیم، بدانیم که [[شیطان]] طبق صفاتش عمل و به همان صفات، [[وسوسه]] میکند و به سوی آنها سوق میدهد، لذا [[شناخت]] صفات [[شیطان]]، برای افراد طالب [[سعادت]]، لازم است تا بدانند چه موجودی با چه صفات ناپسندی، در کمین آنان نشسته، آن هم کمین خطرناک غیر قابل [[رؤیت]] که به محض کمترین [[غفلت]] یا [[اشتباه]] و اهمالکاری، ضربهاش را بر [[جان]] و [[روح]] افراد وارد میکند که باید مدتی با [[مراقبت]]، [[استغفار]]، [[توبه]] بگذرد و با [[اعمال صالح]] جبران شود تا زخم تیر شیطانی بهبود یابد! | ||
بنابراین، هر کس تابع [[ولایت]] [[باطل]] [[شیطانی]] شد، در واقع به صفتی از صفات او متصّف گردیده و تنها | بنابراین، هر کس تابع [[ولایت]] [[باطل]] [[شیطانی]] شد، در واقع به صفتی از صفات او متصّف گردیده و تنها راه [[نجات]] از آن [[ولایت]]، [[شناخت]] صفات [[شیطانی]] و پرهیز از متصّف شدن به آنها خواهد بود، لذا [[خداشناسی]] [[انسان]]، کامل نمیشود، مگر این که شیطانشناس هم باشد. هر چه شیطانشناسی آدمی بیشتر باشد، [[مکر]] و خدعهها... و هزاران هزار [[نیرنگ]] [[شیطان]] را میشناسد و دیگر دنبال او نمیرود و میداند که [[دشمن]] هر که باشد، [[دشمن]] است<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۳۲۴.</ref>. | ||
== صفات شیطان == | |||
=== [[متکبر]] === | === [[متکبر]] === | ||
{{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد» سوره بقره، آیه ۳۴.</ref>. کلمه {{متن قرآن|اسْتَكْبَرَ}}، از مادّه "کبر"، به معنای اظهار بزرگی و [[برتری]] است و وقتی از بابِ استفعال باشد به مفهوم [[طلب]] [[برتری]] و افزونطلبی خواهد بود. با توجه به بیان علت خودداری از سَجده بر [[آدم]] {{ع}} که [[شیطان]] گفت: من از او برترم، چون مرا از [[آتش]] خَلق کردی و او را از [[گِل]]. و [[آتش]] بر آن [[برتری]] دارد که [[خدای متعال]]، خطاب به [[شیطان]]، میفرماید: "از این جا ([[منزلت]] [[معنوی]] یا بهشتی) که داری، بیرون شو"؛ زیرا آنجا جای [[تکبر]] کردن نیست: {{متن قرآن|قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ * قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا}}<ref>«(خداوند) فرمود: آنگاه که به تو فرمان دادم. چه چیز تو را از فروتنی بازداشت؟ گفت: من از او بهترم! مرا از آتش و او را از گل آفریدهای * فرمود: از آن (جایگاه که داری) فرود آی، تو را نرسد که در آن خود را بزرگ بینی، بیرون رو که تو از خرد پایگانی!» سوره اعراف، آیه ۱۲-۱۳؛ آیه دیگر: سوره ص، آیه ۷۶.</ref>. | {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد» سوره بقره، آیه ۳۴.</ref>. کلمه {{متن قرآن|اسْتَكْبَرَ}}، از مادّه "کبر"، به معنای اظهار بزرگی و [[برتری]] است و وقتی از بابِ استفعال باشد به مفهوم [[طلب]] [[برتری]] و افزونطلبی خواهد بود. با توجه به بیان علت خودداری از سَجده بر [[آدم]] {{ع}} که [[شیطان]] گفت: من از او برترم، چون مرا از [[آتش]] خَلق کردی و او را از [[گِل]]. و [[آتش]] بر آن [[برتری]] دارد که [[خدای متعال]]، خطاب به [[شیطان]]، میفرماید: "از این جا ([[منزلت]] [[معنوی]] یا بهشتی) که داری، بیرون شو"؛ زیرا آنجا جای [[تکبر]] کردن نیست: {{متن قرآن|قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ * قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا}}<ref>«(خداوند) فرمود: آنگاه که به تو فرمان دادم. چه چیز تو را از فروتنی بازداشت؟ گفت: من از او بهترم! مرا از آتش و او را از گل آفریدهای * فرمود: از آن (جایگاه که داری) فرود آی، تو را نرسد که در آن خود را بزرگ بینی، بیرون رو که تو از خرد پایگانی!» سوره اعراف، آیه ۱۲-۱۳؛ آیه دیگر: سوره ص، آیه ۷۶.</ref>. |