ویژگی پیامبر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
{{تذکر پیامبر}}
{{تذکر پیامبر}}


'''ویژگی پیامبر''' به معنای صفاتی است که [[پیامبر الهی]] بدان متصف می شود.  
'''[[ویژگی پیامبر]]''' به معنای صفاتی است که [[پیامبر الهی]] بدان متصف می‌‌شود.  


برخی از این ویژگی ها [[شرط نبوت]] یا [[شرط رسالت|رسالت]] [[پیامبر|پیامبرند]] و برخی دیگر قابل تقسیم به اقسام زیرند:
برخی از این ویژگی‌ها [[شرط نبوت]] یا [[شرط رسالت|رسالت]] [[پیامبر|پیامبرند]] و برخی دیگر قابل تقسیم به اقسام زیرند:
{{ستون-شروع|3}}   
{{ستون-شروع|3}}   
* صفات در حوزه [[مقامات]]؛
* صفات در حوزه [[مقامات]]؛
خط ۳۰: خط ۳۰:
{{پایان}}
{{پایان}}


برای رسیدن به محتوای این مدخل، به مصداق های ذیل مراجعه شود:
برای رسیدن به محتوای این مدخل، به مصداق‌های ذیل مراجعه شود:


==مقدمه==
==مقدمه==
برای [[پیامبران الهی]] صفات و ویژگی هایی بیان شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
برای [[پیامبران الهی]] صفات و ویژگی‌هایی بیان شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌‌شود:


==[[وحی به پیامبر]]==
==[[وحی به پیامبر]]==
خط ۴۶: خط ۴۶:
{{اصلی|علم پیامبر}}
{{اصلی|علم پیامبر}}


==پیامبران گواهان امتها==
==[[پیامبران]] [[گواهان]] امتها==
*یکی از ویژگیهای مهم پیامبران الهی این است که خداوند متعال آنان را گواهان امتهایشان قرار داده است. و از این میان [[پیامبر گرامی اسلام]] گواه بر همه آنهاست: {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ }}<ref> و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است؛ سوره نحل، آیه:۸۹.</ref>، {{متن قرآن| فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا }}<ref> پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟؛ سوره نساء، آیه:۴۱.</ref>.
*یکی از ویژگی‌های مهم [[پیامبران الهی]] این است که [[خداوند متعال]] آنان را [[گواهان]] امت‌هایشان قرار داده است. و از این میان [[پیامبر گرامی اسلام]] [[گواه]] بر همه آنهاست: {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ }}<ref> و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است؛ سوره نحل، آیه:۸۹.</ref>، {{متن قرآن| فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا }}<ref> پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟؛ سوره نساء، آیه:۴۱.</ref>.
*[[پیامبر گرامی اسلام]] می‌فرماید: "خداوند متعال هر گاه پیامبری مبعوث می‌کرد او را بر امّت خویش گواه و شاهد قرار می‌داد"<ref>{{عربی|" كَانَ‏ إِذَا بَعَثَ‏ نَبِيّاً جَعَلَهُ‏ شَهِيداً عَلَى‏ قَوْمِهِ‏ ‏‏‏‏‏"}}؛ قرب الاسناد حمیری، ص۸۴.</ref>.
* [[پیامبر گرامی اسلام]] می‌فرماید: "[[خداوند متعال]] هر گاه [[پیامبری]] [[مبعوث]] می‌کرد او را بر [[امّت]] خویش [[گواه]] و [[شاهد]] قرار می‌داد"<ref>{{عربی|" كَانَ‏ إِذَا بَعَثَ‏ نَبِيّاً جَعَلَهُ‏ شَهِيداً عَلَى‏ قَوْمِهِ‏ ‏‏‏‏‏"}}؛ قرب الاسناد حمیری، ص۸۴.</ref>.
*[[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "گواهان بر مردم جز پیامبران و امامان کسی دیگر نیست"<ref>{{عربی|" لَا يَكُونُ‏ شُهَدَاءَ عَلَى‏ النَّاسِ‏ إِلَّا الْأَئِمَّةُ وَ الرُّسُلُ‏‏ ‏‏‏‏‏"}}؛ الوافی، ملا محسن فیض کاشانی، ج:۳، ص۴۹۸.</ref>.
* [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "[[گواهان بر مردم]] جز [[پیامبران]] و [[امامان]] کسی دیگر نیست"<ref>{{عربی|" لَا يَكُونُ‏ شُهَدَاءَ عَلَى‏ النَّاسِ‏ إِلَّا الْأَئِمَّةُ وَ الرُّسُلُ‏‏ ‏‏‏‏‏"}}؛ الوافی، ملا محسن فیض کاشانی، ج:۳، ص۴۹۸.</ref>.
*[[امام رضا]]{{ع}} هم شرح صدر و علم و عصمت را مقدمه لازم برای شهادت و گواهی بر خلق دانسته، می‌فرماید: " همانا بنده آنگاه که خدا او را برای امور بندگانش برمی گزیند سینه او را برای این امر فراخ می‌کند و در قلب او چشمه‌های حکمت را به ودیعه می‌گذارد و علم را به او [[الهام]] می‌کند پس بعد از آن در هیچ جوابی فرو نمی‌ماند و از حق در تحیّر نمی‌شود. و او معصوم و مؤیّد و موفّق و مورد تسدید الهی است از خطاها و لغزش‌ها و لیز خوردن‌ها در امان است. خداوند او را به این امور اختصاص داده است تا حجّت او بر بندگانش و گواه او بر خلقش باشد<ref>{{عربی|"إِنَ‏ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ لِأُمُورِ عِبَادِهِ‏ شَرَحَ‏ صَدْرَهُ‏ لِذَلِكَ‏ وَ أَوْدَعَ‏ قَلْبَهُ‏ يَنَابِيعَ‏ الْحِكْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ‏ الْعِلْمَ‏ إِلْهَاماً فَلَمْ‏ يَعْيَ‏ بَعْدَهُ‏ بِجَوَابٍ‏ وَ لَا يُحَيَّرُ فِيهِ‏ عَنِ‏ الصَّوَابِ‏ وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلَ وَ الْعِثَارَ وَ خَصَّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج:۱، ص۲۰۲.</ref><ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۴۷ - ۱۴۹.</ref>.
* [[امام رضا]]{{ع}} هم [[شرح صدر]] و [[علم]] و [[عصمت]] را مقدمه لازم برای [[شهادت]] و [[گواهی]] بر [[خلق]] دانسته، می‌فرماید: " همانا [[بنده]] آنگاه که [[خدا]] او را برای امور بندگانش برمی گزیند سینه او را برای این امر فراخ می‌کند و در [[قلب]] او چشمه‌های [[حکمت]] را به [[ودیعه]] می‌گذارد و [[علم]] را به او [[الهام]] می‌کند پس بعد از آن در هیچ جوابی فرو نمی‌ماند و از [[حق]] در تحیّر نمی‌شود. و او [[معصوم]] و [[مؤیّد]] و موفّق و مورد [[تسدید]] [[الهی]] است از خطاها و [[لغزش‌ها]] و لیز خوردن‌ها در [[امان]] است. [[خداوند]] او را به این امور اختصاص داده است تا [[حجّت]] او بر بندگانش و [[گواه]] او بر خلقش باشد<ref>{{عربی|"إِنَ‏ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ لِأُمُورِ عِبَادِهِ‏ شَرَحَ‏ صَدْرَهُ‏ لِذَلِكَ‏ وَ أَوْدَعَ‏ قَلْبَهُ‏ يَنَابِيعَ‏ الْحِكْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ‏ الْعِلْمَ‏ إِلْهَاماً فَلَمْ‏ يَعْيَ‏ بَعْدَهُ‏ بِجَوَابٍ‏ وَ لَا يُحَيَّرُ فِيهِ‏ عَنِ‏ الصَّوَابِ‏ وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلَ وَ الْعِثَارَ وَ خَصَّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج:۱، ص۲۰۲.</ref><ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۴۷ - ۱۴۹.</ref>.


==مردانی از جنس بشر==
==مردانی از جنس [[بشر]]==
*از اوصاف و ویژگیهای پیامبران الهی این است که خداوند متعال آنان را از جنس بشر قرار داده، و از میان بشر نیز، همه پیامبرانش را از مردان انتخاب کرده است: {{متن قرآن| وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ }}<ref> و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی)  بپرسید؛ سوره نحل، آیه:۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن| وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ اتَّقَواْ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ }}<ref> و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکرده‌اند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟؛ سوره یوسف، آیه:۱۰۹.</ref>
*از اوصاف و [[ویژگی‌های پیامبران]] [[الهی]] این است که [[خداوند متعال]] آنان را از جنس [[بشر]] قرار داده، و از میان [[بشر]] نیز، همه پیامبرانش را از مردان [[انتخاب]] کرده است: {{متن قرآن| وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ }}<ref> و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی)  بپرسید؛ سوره نحل، آیه:۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن| وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ اتَّقَواْ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ }}<ref> و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکرده‌اند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟؛ سوره یوسف، آیه:۱۰۹.</ref>
*این آیات ـ با توجه به آنچه تاریخ از پیامبران الهی نقل می‌کند ـ نشان می‌دهد خداوند متعال پیامبرانش را از میان مردان انتخاب کرده، و از گروه زنان پیامبری برنگزیده است. ولی به حکمت این امر در آیات اشاره نشده است.  و در جواب کسانی که از [[پیامبر]]{{صل}} نشدن فرشتگان سؤال می‌کردند؛ می‌فرماید: اگر قرار بود آن فرستاده را از میان فرشتگان انتخاب کنیم، او را هم به صورت مردی قرار می‌دادیم: {{متن قرآن| وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلاً وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ }}<ref> و اگر او را فرشته‌ای می‌گرداندیم، او را (به گونه) مردی در می‌آوردیم و باز هم بر آنان همان اشتباهی را که می‌کردند پیش می‌آوردیم؛ سوره انعام، آیه:۹.</ref>
*این [[آیات]] ـ با توجه به آنچه [[تاریخ]] از [[پیامبران الهی]] [[نقل]] می‌کند ـ نشان می‌دهد [[خداوند متعال]] پیامبرانش را از میان مردان [[انتخاب]] کرده، و از گروه [[زنان]] [[پیامبری]] برنگزیده است. ولی به [[حکمت]] این امر در [[آیات]] اشاره نشده است.  و در جواب کسانی که از [[پیامبر]]{{صل}} نشدن [[فرشتگان]] سؤال می‌کردند؛ می‌فرماید: اگر قرار بود آن فرستاده را از میان [[فرشتگان]] [[انتخاب]] کنیم، او را هم به صورت مردی قرار می‌دادیم: {{متن قرآن| وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلاً وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ }}<ref> و اگر او را فرشته‌ای می‌گرداندیم، او را (به گونه) مردی در می‌آوردیم و باز هم بر آنان همان اشتباهی را که می‌کردند پیش می‌آوردیم؛ سوره انعام، آیه:۹.</ref>
*[[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در جواب آنان که می‌گفتند خداوند چرا فرشته‌ای را نفرستاده است؛ فرمودند: "چون حواسّ شما، فرشتگان را مشاهده نمی‌کند. و اگر هم بر نیروی حواسّ شما افزوده می‌شد که آن‌ها را مشاهده کنید باز هم آن‌ها را باید به صورت بشر مشاهده می‌کردید تا سخن و مراد آن‌ها را متوجه شوید".  
* [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در جواب آنان که می‌گفتند [[خداوند]] چرا فرشته‌ای را نفرستاده است؛ فرمودند: "چون حواسّ شما، [[فرشتگان]] را [[مشاهده]] نمی‌کند. و اگر هم بر نیروی حواسّ شما افزوده می‌شد که آنها را [[مشاهده]] کنید باز هم آنها را باید به صورت [[بشر]] [[مشاهده]] می‌کردید تا سخن و مراد آنها را متوجه شوید".  
*البتّه روشن است اگر خدای تعالی پیامبرانش را از جنسی غیر از جنس بشر خلق می‌کرد تکلیف برای بشر به اطاعت از آن‌ها سخت نمی‌شد و امتحان و ابتلا معنایش را از دست می‌داد.
*البتّه روشن است اگر [[خدای تعالی]] پیامبرانش را از جنسی غیر از جنس [[بشر]] [[خلق]] می‌کرد [[تکلیف]] برای [[بشر]] به [[اطاعت]] از آنها سخت نمی‌شد و [[امتحان]] و [[ابتلا]] معنایش را از دست می‌داد.
*به همین جهت است که خدای تعالی آنان را مانند انسان‌های معمولی قرار داده که می‌خورند و می‌آشامند و در میان مردم زندگی می‌کنند و دچار مشکلات می‌گردند و درد و رنج می‌کشند. این نه تنها برای بشر بلکه برای خود آن‌ها هم موجب کمال و افزونی درجات می‌گردد. خداوند متعال می‌فرماید: {{متن قرآن| وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا }}<ref> و پیش از تو پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بی‌گمان آنان خوراک می‌خورند و در بازارها راه می‌رفتند و شما را مایه آزمون یکدیگر کردیم (تا ببینیم) آیا شکیب می‌ورزید؟ و پروردگار تو بیناست؛ سوره فرقان، آیه:۲۰.</ref><ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۴۹ - ۱۵۱.</ref>.
*به همین جهت است که [[خدای تعالی]] آنان را مانند انسان‌های معمولی قرار داده که می‌خورند و می‌آشامند و در میان [[مردم]] [[زندگی]] می‌کنند و دچار [[مشکلات]] می‌گردند و درد و [[رنج]] می‌کشند. این نه تنها برای [[بشر]] بلکه برای خود آنها هم موجب کمال و افزونی درجات می‌گردد. [[خداوند متعال]] می‌فرماید: {{متن قرآن| وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا }}<ref> و پیش از تو پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بی‌گمان آنان خوراک می‌خورند و در بازارها راه می‌رفتند و شما را مایه آزمون یکدیگر کردیم (تا ببینیم) آیا شکیب می‌ورزید؟ و پروردگار تو بیناست؛ سوره فرقان، آیه:۲۰.</ref><ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۴۹ - ۱۵۱.</ref>.


==ابتلای [[پیامبران]]==
==ابتلای [[پیامبران]]==
*از ویژگیهای [[پیامبران]] شدّت ابتلای آنان است. اصولاً برای هر کاری امتحانی مناسب با آن گرفته می‌شود. و چون پیامبری و رسالت مقامی والا است، ابتلای آن نیز سخت‌تر خواهد بود. علاوه بر اینکه اگر پیامبران در رفاه و آسایش باشند و از زندگی بالایی بر خوردار باشند و امّتهایشان در تنگدستی و گرفتاری بسر برند؛ پیروی از پیامبران را بر نمی‌تابند. به همین جهت است که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "سخت‌ترین بلاها از آن پیامبران و بعد از آن‌ها برای کسانی است که در مقامی فروتر از آن‌ها قرار دارند"<ref>{{عربی|"إِنَ‏ أَشَدَّ النَّاسِ‏ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ ثُمَ‏ الَّذِينَ‏ يَلُونَهُمْ‏ ثُمَ‏ الْأَمْثَلُ‏ فَالْأَمْثَل‏ ‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج:۲، ص۲۵۲.</ref>.
*از ویژگی‌های [[پیامبران]] شدّت ابتلای آنان است. اصولاً برای هر کاری امتحانی مناسب با آن گرفته می‌شود. و چون [[پیامبری]] و [[رسالت]] مقامی والا است، ابتلای آن نیز سخت‌تر خواهد بود. علاوه بر اینکه اگر [[پیامبران]] در [[رفاه]] و [[آسایش]] باشند و از [[زندگی]] بالایی بر خوردار باشند و امّت‌هایشان در [[تنگدستی]] و گرفتاری بسر برند؛ [[پیروی از پیامبران]] را بر نمی‌تابند. به همین جهت است که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "سخت‌ترین [[بلاها]] از آن [[پیامبران]] و بعد از آنها برای کسانی است که در مقامی فروتر از آنها قرار دارند"<ref>{{عربی|"إِنَ‏ أَشَدَّ النَّاسِ‏ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ ثُمَ‏ الَّذِينَ‏ يَلُونَهُمْ‏ ثُمَ‏ الْأَمْثَلُ‏ فَالْأَمْثَل‏ ‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج:۲، ص۲۵۲.</ref>.
*[[امام باقر]]{{ع}} با تأکید بر این امر، حکمت آن را بیان می‌کند که این کار به خاطر آن است که مردم با دیدن این مشکلات آنان را از مقام بشری فراتر نبرده، به درجه خدایی نرسانند؛ و به درجات خود آن بزرگواران نیز افزوده شود. با این همه یادآوری می‌کند که خداوند متعال پیامبرانش را به چیزی که نفرت‌انگیز و چندش‌آور شود، مبتلا نمی‌کند: "همانا ایوب با تمام ابتلاهایی که به آن‌ها مبتلا شد بدنش متعفّن نشد و صورت وی زشت نگردید و خون و خونابه از او مدّتی بیرون نیامد. و احدی با دیدن او از او تنفّر پیدا نکرد و با مشاهده او احدی به وحشت نیفتاد و چیزی از بدن او کرم نگذاشت. خداوند متعال با همه پیامبران و اولیای گرامیش به هنگام ابتلایشان به همین صورت رفتار می‌کند ... همانا خداوند متعال ایّوب را به بلایی بزرگ مبتلا کرد بلایی که با وجود آن بر همه مردم عظمت او سست گردید تا با مشاهده او به این حال ادعای ربوبیّت برای او نکنند؛ وقتی که خواست خدا را در رساندن نعمتهای بزرگ به ایشان مشاهده می‌کنند"<ref>{{عربی|"إِنَ‏ أَيُّوبَ‏ مِنْ‏ جَمِيعِ‏ مَا ابْتُلِيَ‏ بِهِ‏ لَمْ‏ تُنْتِنْ‏ لَهُ‏ رَائِحَةٌ وَ لَا قَبُحَتْ‏ لَهُ صُورَةٌ وَ لَا خَرَجَتْ مِنْهُ مِدَّةٌ مِنْ دَمٍ وَ لَا قَيْحٌ وَ لَا اسْتَقْذَرَهُ أَحَدٌ رَآهُ وَ لَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ أَحَدٌ شَاهَدَهُ وَ لَا تَدَوَّدَ شَيْ‏ءٌ مِنْ جَسَدِهِ وَ هَكَذَا يَصْنَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِجَمِيعِ مَنْ يَبْتَلِيهِ مِنْ أَنْبِيَائِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ الْمُكَرَّمِينَ عَلَيْهِ وَ إِنَّمَا اجْتَنَبَهُ النَّاسُ لِفَقْرِهِ وَ ضَعْفِهِ فِي ظَاهِرِ أَمْرِهِ لِجَهْلِهِمْ بِمَا لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ مِنَ التَّأْيِيدِ وَ الْفَرَجِ وَ قَدْ قَالَ النَّبِيُّ {{صل}} أَعْظَمُ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ‏ وَ إِنَّمَا ابْتَلَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبَلَاءِ الْعَظِيمِ الَّذِي يَهُونُ مَعَهُ عَلَى جَمِيعِ النَّاسِ لِئَلَّا يَدَّعُوا لَهُ‏ الرُّبُوبِيَّةَ إِذَا شَاهَدُوا مَا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُوصِلَهُ إِلَيْهِ مِنْ عَظَائِمِ نِعَمِهِ تَعَالَى مَتَى شَاهَدُوه‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحارالانوار، ج:۱۲، ص۳۴۸.</ref><ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۵۱ - ۱۵۲.</ref>.
* [[امام باقر]]{{ع}} با تأکید بر این امر، [[حکمت]] آن را بیان می‌کند که این کار به خاطر آن است که [[مردم]] با دیدن این [[مشکلات]] آنان را از [[مقام]] بشری فراتر نبرده، به [[درجه]] خدایی نرسانند؛ و به درجات خود آن بزرگواران نیز افزوده شود. با این همه [[یادآوری]] می‌کند که [[خداوند متعال]] پیامبرانش را به چیزی که نفرت‌انگیز و چندش‌آور شود، [[مبتلا]] نمی‌کند: "همانا ایوب با تمام ابتلاهایی که به آنها [[مبتلا]] شد بدنش متعفّن نشد و صورت وی [[زشت]] نگردید و [[خون]] و خونابه از او مدّتی بیرون نیامد. و احدی با دیدن او از او تنفّر پیدا نکرد و با [[مشاهده]] او احدی به [[وحشت]] نیفتاد و چیزی از [[بدن]] او [[کرم]] نگذاشت. [[خداوند متعال]] با همه [[پیامبران]] و اولیای گرامیش به هنگام ابتلایشان به همین صورت [[رفتار]] می‌کند... همانا [[خداوند متعال]] [[ایّوب]] را به بلایی بزرگ [[مبتلا]] کرد بلایی که با وجود آن بر همه [[مردم]] [[عظمت]] او [[سست]] گردید تا با [[مشاهده]] او به این حال ادعای [[ربوبیّت]] برای او نکنند؛ وقتی که خواست [[خدا]] را در رساندن نعمت‌های بزرگ به ایشان [[مشاهده]] می‌کنند"<ref>{{عربی|"إِنَ‏ أَيُّوبَ‏ مِنْ‏ جَمِيعِ‏ مَا ابْتُلِيَ‏ بِهِ‏ لَمْ‏ تُنْتِنْ‏ لَهُ‏ رَائِحَةٌ وَ لَا قَبُحَتْ‏ لَهُ صُورَةٌ وَ لَا خَرَجَتْ مِنْهُ مِدَّةٌ مِنْ دَمٍ وَ لَا قَيْحٌ وَ لَا اسْتَقْذَرَهُ أَحَدٌ رَآهُ وَ لَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ أَحَدٌ شَاهَدَهُ وَ لَا تَدَوَّدَ شَيْ‏ءٌ مِنْ جَسَدِهِ وَ هَكَذَا يَصْنَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِجَمِيعِ مَنْ يَبْتَلِيهِ مِنْ أَنْبِيَائِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ الْمُكَرَّمِينَ عَلَيْهِ وَ إِنَّمَا اجْتَنَبَهُ النَّاسُ لِفَقْرِهِ وَ ضَعْفِهِ فِي ظَاهِرِ أَمْرِهِ لِجَهْلِهِمْ بِمَا لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ مِنَ التَّأْيِيدِ وَ الْفَرَجِ وَ قَدْ قَالَ النَّبِيُّ{{صل}} أَعْظَمُ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ‏ وَ إِنَّمَا ابْتَلَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبَلَاءِ الْعَظِيمِ الَّذِي يَهُونُ مَعَهُ عَلَى جَمِيعِ النَّاسِ لِئَلَّا يَدَّعُوا لَهُ‏ الرُّبُوبِيَّةَ إِذَا شَاهَدُوا مَا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُوصِلَهُ إِلَيْهِ مِنْ عَظَائِمِ نِعَمِهِ تَعَالَى مَتَى شَاهَدُوه‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحارالانوار، ج:۱۲، ص۳۴۸.</ref><ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۵۱ - ۱۵۲.</ref>.


==صدق رؤیا==
==[[صدق]] [[رؤیا]]==
*یکی دیگر از ویژگیهای پیامبران الهی راست بودن رؤیای آنهاست. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از رؤیای پیامبران به "[[وحی]]" <ref>{{عربی|"رُؤْيَا الْأَنْبِيَاءِ وَحْي‏‏‏‏‏‏‏"}}؛امالی طوسی، ص۳۳۸.</ref> تعبیر فرموده است.
*یکی دیگر از [[ویژگی‌های پیامبران]] [[الهی]] راست بودن رؤیای آنهاست. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از رؤیای [[پیامبران]] به "[[وحی]]" <ref>{{عربی|"رُؤْيَا الْأَنْبِيَاءِ وَحْي‏‏‏‏‏‏‏"}}؛امالی طوسی، ص۳۳۸.</ref> تعبیر فرموده است.
*[[امام صادق]]{{ع}} در حدیث مفضّل، حکمت مشتبه شدن رؤیاهای صادق و کاذب را اینگونه بیان می‌کند: " که اگر همه آن‌ها صادق بودند؛ همه مردم [[پیامبر]] می‌شدند. و اگر همه دروغ بودند رؤیا هیچ سودی نداشت"<ref>{{عربی|"فَإِنَّهَا لَوْ كَانَتْ‏ كُلُّهَا تَصْدُقُ‏ لَكَانَ‏ النَّاسُ‏ كُلُّهُمْ‏ أَنْبِيَاءَ وَ لَوْ كَانَتْ‏ كُلُّهَا تَكْذِبُ‏ لَمْ‏ يَكُنْ‏ فِيهَا مَنْفَعَةٌ ‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ توحید مفضل، ص۸۵.</ref>. اصولاً خواب‌های دروغین بنابه روایات معصومان، آنهایی است که معمولاً در آغاز خوابیدن دیده می‌شود و همه آن‌ها از القائات شیاطین است<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۵۲ - ۱۵۳.</ref>.
* [[امام صادق]]{{ع}} در [[حدیث]] مفضّل، [[حکمت]] مشتبه شدن [[رؤیاهای صادق]] و کاذب را اینگونه بیان می‌کند: " که اگر همه آنها صادق بودند؛ همه [[مردم]] [[پیامبر]] می‌شدند. و اگر همه [[دروغ]] بودند [[رؤیا]] هیچ سودی نداشت"<ref>{{عربی|"فَإِنَّهَا لَوْ كَانَتْ‏ كُلُّهَا تَصْدُقُ‏ لَكَانَ‏ النَّاسُ‏ كُلُّهُمْ‏ أَنْبِيَاءَ وَ لَوْ كَانَتْ‏ كُلُّهَا تَكْذِبُ‏ لَمْ‏ يَكُنْ‏ فِيهَا مَنْفَعَةٌ ‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ توحید مفضل، ص۸۵.</ref>. اصولاً خواب‌های دروغین بنابه [[روایات]] [[معصومان]]، آنهایی است که معمولاً در آغاز خوابیدن دیده می‌شود و همه آنها از القائات [[شیاطین]] است<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۵۲ - ۱۵۳.</ref>.


==اخلاق خوب==
==[[اخلاق]] خوب==
*از ویژگیهای مهمّ و اساسی پیامبران که در تربیت و تبلیغ دین الهی و دعوت به سوی آن تأثیر فراوان دارد، اخلاق خوب پیامبران الهی است. که کسی در آن تردیدی ندارد.
*از ویژگی‌های مهمّ و اساسی [[پیامبران]] که در [[تربیت]] و [[تبلیغ دین الهی]] و [[دعوت]] به سوی آن تأثیر فراوان دارد، [[اخلاق]] خوب [[پیامبران الهی]] است. که کسی در آن تردیدی ندارد.
*[[امام صادق]]{{ع}} یکی از ویژگی‌های پیامبران الهی را مکارم اخلاق شمرده و آن‌ها را عبارت می‌داند از: یقین، قناعت، صبر، شکر، حلم، خوش خویی، سخاوت، غیرت، شجاعت و جوانمردی. در برخی روایات علاوه بر آن‌ها صداقت و امانت نیز، یاد شده است.  
* [[امام صادق]]{{ع}} یکی از [[ویژگی‌های پیامبران]] [[الهی]] را [[مکارم اخلاق]] شمرده و آنها را عبارت می‌داند از: [[یقین]]، [[قناعت]]، [[صبر]]، [[شکر]]، [[حلم]]، خوش خویی، [[سخاوت]]، [[غیرت]]، [[شجاعت]] و [[جوانمردی]]. در برخی [[روایات]] علاوه بر آنها [[صداقت]] و [[امانت]] نیز، یاد شده است.  
*[[امیرمؤمنان]]{{ع}} نیز با بیان اینکه منشأ معاصی و گناهان و کارهای زشت عبارت است از: حسد، حرص و طمع، شهوت و غضب؛ پیامبران را از این چهار امر مبرّا دانسته‌اند.  
* [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نیز با بیان اینکه منشأ [[معاصی]] و [[گناهان]] و کارهای [[زشت]] عبارت است از: [[حسد]]، [[حرص]] و [[طمع]]، [[شهوت]] و [[غضب]]؛ [[پیامبران]] را از این چهار امر مبرّا دانسته‌اند.  
*ریشه مهمّ و منبع اساسی اخلاق از نظر روایات  [[اهل بیت]]: دانش و خرد انسانی است. پس دانش و خرد هر اندازه فراتر رود اخلاق هم نیکوتر می‌گردد. البتّه باید دانست دانش و خرد و اخلاق و تربیت همیشه با هم تعامل دارند و تا تربیت تحقّق نیابد و ادب افزوده نشود، ممکن نیست عقل و دانش هم تکامل یابد، عکس آن هم صادق است. با وجود همه اینها [[امام باقر]]{{ع}} در حدیث "جنود عقل و جهل"، همه خوی‌های نیک را از سپاهیان عقل شمرده و همه بدیها و زشتیها و ناپسندی‌ها را از "سپاهیان جهل و نادانی" دانسته است. و بعد از ذکر همه آن‌ها می‌فرماید: "سپاهیان عقل جز در پیامبران و اوصیای آنها و یا مؤمنانی که دلشان با ایمان امتحان و آزمایش شده است، کامل نمی‌گردد. و در مؤمنان برخی از آن‌ها وجود دارد"<ref>{{عربی|" فَلَا تَجْتَمِعُ‏ هَذِهِ‏ الْخِصَالُ‏ كُلُّهَا مِنْ‏ أَجْنَادِ الْعَقْلِ‏ إِلَّا فِي نَبِيٍّ أَوْ وَصِيِّ نَبِيٍّ أَوْ مُؤْمِنٍ قَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَ أَمَّا سَائِرُ ذَلِكَ مِنْ مَوَالِينَا فَإِنَّ أَحَدَهُمْ لَا يَخْلُو مِنْ أَنْ يَكُونَ فِيهِ بَعْضُ هَذِهِ الْجُنُودِ حَتَّى يَسْتَكْمِلَ وَ يَنْقَى مِنْ جُنُودِ الْجَهْلِ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَكُونُ فِي الدَّرَجَةِ الْعُلْيَا مَعَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْأَوْصِيَاءِ ‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج:۱، ص۲۳.</ref>.
*ریشه مهمّ و منبع اساسی [[اخلاق]] از نظر [[روایات]] [[اهل بیت]]: [[دانش]] و [[خرد]] [[انسانی]] است. پس [[دانش]] و [[خرد]] هر اندازه فراتر رود [[اخلاق]] هم نیکوتر می‌گردد. البتّه باید دانست [[دانش]] و [[خرد]] و [[اخلاق]] و [[تربیت]] همیشه با هم تعامل دارند و تا [[تربیت]] تحقّق نیابد و [[ادب]] افزوده نشود، ممکن نیست [[عقل]] و [[دانش]] هم [[تکامل]] یابد، عکس آن هم صادق است. با وجود همه اینها [[امام باقر]]{{ع}} در [[حدیث]] "جنود [[عقل]] و [[جهل]]"، همه خوی‌های [[نیک]] را از [[سپاهیان]] [[عقل]] شمرده و همه بدیها و زشتیها و ناپسندی‌ها را از "[[سپاهیان]] [[جهل]] و [[نادانی]]" دانسته است. و بعد از ذکر همه آنها می‌فرماید: "[[سپاهیان]] [[عقل]] جز در [[پیامبران]] و اوصیای آنها و یا مؤمنانی که دلشان با [[ایمان]] [[امتحان]] و [[آزمایش]] شده است، کامل نمی‌گردد. و در [[مؤمنان]] برخی از آنها وجود دارد"<ref>{{عربی|" فَلَا تَجْتَمِعُ‏ هَذِهِ‏ الْخِصَالُ‏ كُلُّهَا مِنْ‏ أَجْنَادِ الْعَقْلِ‏ إِلَّا فِي نَبِيٍّ أَوْ وَصِيِّ نَبِيٍّ أَوْ مُؤْمِنٍ قَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَ أَمَّا سَائِرُ ذَلِكَ مِنْ مَوَالِينَا فَإِنَّ أَحَدَهُمْ لَا يَخْلُو مِنْ أَنْ يَكُونَ فِيهِ بَعْضُ هَذِهِ الْجُنُودِ حَتَّى يَسْتَكْمِلَ وَ يَنْقَى مِنْ جُنُودِ الْجَهْلِ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَكُونُ فِي الدَّرَجَةِ الْعُلْيَا مَعَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْأَوْصِيَاءِ ‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج:۱، ص۲۳.</ref>.
*پس پیامبران الهی زیر نظر خداوند سبحان به خوبی تربیت شده و به کمال رسیده و آن گاه به مقام [[نبوت]] نایل شده‌اند.  
*پس [[پیامبران الهی]] زیر نظر [[خداوند سبحان]] به خوبی [[تربیت]] شده و به کمال رسیده و آن گاه به [[مقام]] [[نبوت]] نایل شده‌اند.  
*به طور کلی هیچ پیامبری را نمی‌توان یافت که عزّت نفس و کرامت انسانی را مخدوش کرده باشد. همه پیامبران با زهد و پاکدامنی در میان انسانها زیسته‌اند. وهیچ گاه با وجود علم و دانش سرشاری که داشته‌اند؛ کبر و غرور به آنان راه نیافته و همواره با طوایف مختلف با گشاده رویی و مهربانی برخورد نموده‌اند. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} خضوع و فروتنی آنان را اینگونه می‌ستاید که: "پیامبران از روی فروتنی گونه‌های خود را بر زمین می‌نهادند و چهره‌های خویش را به خاک می‌مالیدند و در برابر مؤمنان از خود فروتنی نشان می‌دادند"<ref>{{عربی|" فَأَلْصَقُوا بِالْأَرْضِ‏ خُدُودَهُمْ‏ وَ عَفَّرُوا فِي‏ التُّرَابِ‏ وُجُوهَهُمْ‏ وَ خَفَضُوا أَجْنِحَتَهُمْ‏ لِلْمُؤْمِنِين‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ نهج البلاغه، خطبه:۱۹۲معروف به خطبۀ قاصعه.</ref><ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۵۳ - ۱۵۵.</ref>.
*به طور کلی هیچ [[پیامبری]] را نمی‌توان یافت که [[عزّت]] نفس و [[کرامت انسانی]] را مخدوش کرده باشد. همه [[پیامبران]] با [[زهد]] و [[پاکدامنی]] در میان [[انسان‌ها]] زیسته‌اند. وهیچ گاه با وجود [[علم]] و [[دانش]] سرشاری که داشته‌اند؛ [[کبر]] و [[غرور]] به آنان راه نیافته و همواره با طوایف مختلف با [[گشاده رویی]] و [[مهربانی]] برخورد نموده‌اند. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} [[خضوع]] و [[فروتنی]] آنان را اینگونه می‌ستاید که: "[[پیامبران]] از روی [[فروتنی]] گونه‌های خود را بر [[زمین]] می‌نهادند و چهره‌های خویش را به [[خاک]] می‌مالیدند و در برابر [[مؤمنان]] از خود [[فروتنی]] نشان می‌دادند"<ref>{{عربی|" فَأَلْصَقُوا بِالْأَرْضِ‏ خُدُودَهُمْ‏ وَ عَفَّرُوا فِي‏ التُّرَابِ‏ وُجُوهَهُمْ‏ وَ خَفَضُوا أَجْنِحَتَهُمْ‏ لِلْمُؤْمِنِين‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ نهج البلاغه، خطبه:۱۹۲معروف به خطبۀ قاصعه.</ref><ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۵۳ - ۱۵۵.</ref>.
==تکلم به زبان قوم خود==
==تکلم به زبان [[قوم]] خود==
*از دیگر اوصاف عمومی‌ پیامبران در [[قرآن]] این است، هر پیامبری به زبان امت خویش سخن می‌گفته است. حتی پیامبرانی که دارای رسالت عمومی‌ و جهانی‌اند به زبان آن قومی‌ که از میان آنان برخاسته و در بین آنان می‌زیسته‌اند تکلم می‌کرده‌اند<ref>دخان:۵۸؛ شعرا:۱۹۵و ابراهیم:۴.</ref> دلیل این مطلب طبق آیه چهارم سوره ابراهیم آن است که هدف از ارسال پیامبر تبیین اهداف الهی رسالت به واسطه اوست اگر زبان پیامبر که اصیل‌ترین ابزار مفاهمه اوست با زبان قومش تفاوت داشته باشد در تبیین کامل رسالت و تحقق بخشیدن اهداف بعثت خویش کامیاب نخواهد بود<ref>المیزان، ج۱۲، ص ۱۵و تفسیر مراغی، ج۱۳، ص ۱۲۶.</ref> این نکته در روایات مختلف مورد تأکید قرار گرفته است<ref>اصول کافی، ج۸، ص ۲۶۸و کنزالعمال، ص ۳۲۲۸.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.]</ref>.
*از دیگر اوصاف عمومی‌ [[پیامبران]] در [[قرآن]] این است، هر [[پیامبری]] به زبان [[امت]] خویش سخن می‌گفته است. حتی پیامبرانی که دارای [[رسالت]] عمومی‌ و جهانی‌اند به زبان آن قومی‌ که از میان آنان برخاسته و در بین آنان می‌زیسته‌اند تکلم می‌کرده‌اند<ref>دخان:۵۸؛ شعرا:۱۹۵و ابراهیم:۴.</ref> [[دلیل]] این مطلب طبق [[آیه]] چهارم [[سوره ابراهیم]] آن است که [[هدف]] از ارسال [[پیامبر]] [[تبیین]] [[اهداف الهی]] [[رسالت]] به واسطه اوست اگر زبان [[پیامبر]] که اصیل‌ترین ابزار مفاهمه اوست با زبان قومش تفاوت داشته باشد در [[تبیین]] کامل [[رسالت]] و تحقق بخشیدن [[اهداف بعثت]] خویش کامیاب نخواهد بود<ref>المیزان، ج۱۲، ص ۱۵و تفسیر مراغی، ج۱۳، ص ۱۲۶.</ref> این نکته در [[روایات]] مختلف مورد تأکید قرار گرفته است<ref>اصول کافی، ج۸، ص ۲۶۸و کنزالعمال، ص ۳۲۲۸.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.]</ref>.
==زیرشاخه ها==
==زیرشاخه ها==
{{ستون-شروع|3}}  
{{ستون-شروع|3}}  
* [[صفات واجبه پیامبر]] ([[صفات]])
* [[صفات واجبه پیامبر]] (صفات)
* [[صفات کمالیه پیامبر]] ([[صفات]])
* [[صفات کمالیه پیامبر]] (صفات)
* [[صفات سلبیه پیامبر]] ([[صفات]])
* [[صفات سلبیه پیامبر]] (صفات)
* [[اراده پیامبر]] ([[اراده]])
* [[اراده پیامبر]] ([[اراده]])
* [[زهد پیامبر]] ([[زهد]])
* [[زهد پیامبر]] ([[زهد]])
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
* [[قدرت پیامبر]] ([[قدرت]])
* [[قدرت پیامبر]] ([[قدرت]])
* [[کرم پیامبر]] ([[کرم]])
* [[کرم پیامبر]] ([[کرم]])
* [[کمال پیامبر]] ([[کمال]])
* [[کمال پیامبر]] (کمال)
* [[کمال خلق پیامبر]] ([[کمال خلق]]، [[کمال]]، [[اخلاق]])
* [[کمال خلق پیامبر]] ([[کمال خلق]]، کمال، [[اخلاق]])
* [[کمال ذکاء پیامبر]] ([[کمال ذکاء]]، [[کمال]]، [[ذکاوت]])
* [[کمال ذکاء پیامبر]] ([[کمال ذکاء]]، کمال، [[ذکاوت]])
* [[کمال عقل پیامبر]] ([[کمال عقل]]، [[کمال]]، [[عقل]])
* [[کمال عقل پیامبر]] ([[کمال عقل]]، کمال، [[عقل]])
* [[کمال فطنت پیامبر]] ([[کمال فطنت]]، [[کمال]]، [[فطنت]])
* [[کمال فطنت پیامبر]] ([[کمال فطنت]]، کمال، [[فطنت]])
* [[مبلغ شرع]] ([[تبلیغ]]، [[شریعت]])
* [[مبلغ شرع]] ([[تبلیغ]]، [[شریعت]])
* [[مبلغ وحی]] ([[تبلیغ]]، [[وحی]])
* [[مبلغ وحی]] ([[تبلیغ]]، [[وحی]])
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:
* [[منذر]] ([[انذار]])
* [[منذر]] ([[انذار]])
* [[پیامبر اولوالعزم]] ([[عزم]])
* [[پیامبر اولوالعزم]] ([[عزم]])
* [[صفات پیامبر خاتم]] ([[صفات]])
* [[صفات پیامبر خاتم]] (صفات)
{{پایان}}
{{پایان}}


خط ۱۸۵: خط ۱۸۵:
* [[درجه نبوت]]
* [[درجه نبوت]]
* [[فلسفه بعثت]]
* [[فلسفه بعثت]]
* [[وجوب بعثت]]
* ### [[313]]###
* [[ضرورت نبوت]]
* [[ضرورت نبوت]]
* [[نبوت زن]]
* [[نبوت زن]]
خط ۲۲۳: خط ۲۲۳:




{{نبوت شناسی}}
{{نبوت‌شناسی}}


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۷

این جستار یک نوشتار آزمایشی است. مطالب اصلی دانشنامه در این باره، هنوز نهایی نشده است.

مراد از "پیامبر" در این مدخل عموم پیامبران الهی است بدون در نظر گرفتن پیامبر خاصی. مدخل‌های مرتبط با آخرین فرستاده الهی تحت عنوان "پیامبر خاتم" آمده‌اند.

ویژگی پیامبر به معنای صفاتی است که پیامبر الهی بدان متصف می‌‌شود.

برخی از این ویژگی‌ها شرط نبوت یا رسالت پیامبرند و برخی دیگر قابل تقسیم به اقسام زیرند:

برای رسیدن به محتوای این مدخل، به مصداق‌های ذیل مراجعه شود:

مقدمه

برای پیامبران الهی صفات و ویژگی‌هایی بیان شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌‌شود:

وحی به پیامبر

عصمت پیامبر

بشر بودن پیامبر

مرد بودن پیامبر

علم پیامبر

پیامبران گواهان امتها

مردانی از جنس بشر

  • از اوصاف و ویژگی‌های پیامبران الهی این است که خداوند متعال آنان را از جنس بشر قرار داده، و از میان بشر نیز، همه پیامبرانش را از مردان انتخاب کرده است: ﴿ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ [۷]؛ ﴿ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ اتَّقَواْ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ [۸]
  • این آیات ـ با توجه به آنچه تاریخ از پیامبران الهی نقل می‌کند ـ نشان می‌دهد خداوند متعال پیامبرانش را از میان مردان انتخاب کرده، و از گروه زنان پیامبری برنگزیده است. ولی به حکمت این امر در آیات اشاره نشده است. و در جواب کسانی که از پیامبر(ص) نشدن فرشتگان سؤال می‌کردند؛ می‌فرماید: اگر قرار بود آن فرستاده را از میان فرشتگان انتخاب کنیم، او را هم به صورت مردی قرار می‌دادیم: ﴿ وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلاً وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ [۹]
  • پیامبر گرامی اسلام(ص) در جواب آنان که می‌گفتند خداوند چرا فرشته‌ای را نفرستاده است؛ فرمودند: "چون حواسّ شما، فرشتگان را مشاهده نمی‌کند. و اگر هم بر نیروی حواسّ شما افزوده می‌شد که آنها را مشاهده کنید باز هم آنها را باید به صورت بشر مشاهده می‌کردید تا سخن و مراد آنها را متوجه شوید".
  • البتّه روشن است اگر خدای تعالی پیامبرانش را از جنسی غیر از جنس بشر خلق می‌کرد تکلیف برای بشر به اطاعت از آنها سخت نمی‌شد و امتحان و ابتلا معنایش را از دست می‌داد.
  • به همین جهت است که خدای تعالی آنان را مانند انسان‌های معمولی قرار داده که می‌خورند و می‌آشامند و در میان مردم زندگی می‌کنند و دچار مشکلات می‌گردند و درد و رنج می‌کشند. این نه تنها برای بشر بلکه برای خود آنها هم موجب کمال و افزونی درجات می‌گردد. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا [۱۰][۱۱].

ابتلای پیامبران

صدق رؤیا

اخلاق خوب

تکلم به زبان قوم خود

زیرشاخه ها

منبع

  1. اصغری، محمد جواد، دانشنامه کلام اسلامی
  2. بیابانی اسکوئی، محمد، نبوت

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع نبوت


الگو:نبوت‌شناسی

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است؛ سوره نحل، آیه:۸۹.
  2. پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟؛ سوره نساء، آیه:۴۱.
  3. " كَانَ‏ إِذَا بَعَثَ‏ نَبِيّاً جَعَلَهُ‏ شَهِيداً عَلَى‏ قَوْمِهِ‏ ‏‏‏‏‏"؛ قرب الاسناد حمیری، ص۸۴.
  4. " لَا يَكُونُ‏ شُهَدَاءَ عَلَى‏ النَّاسِ‏ إِلَّا الْأَئِمَّةُ وَ الرُّسُلُ‏‏ ‏‏‏‏‏"؛ الوافی، ملا محسن فیض کاشانی، ج:۳، ص۴۹۸.
  5. "إِنَ‏ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ لِأُمُورِ عِبَادِهِ‏ شَرَحَ‏ صَدْرَهُ‏ لِذَلِكَ‏ وَ أَوْدَعَ‏ قَلْبَهُ‏ يَنَابِيعَ‏ الْحِكْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ‏ الْعِلْمَ‏ إِلْهَاماً فَلَمْ‏ يَعْيَ‏ بَعْدَهُ‏ بِجَوَابٍ‏ وَ لَا يُحَيَّرُ فِيهِ‏ عَنِ‏ الصَّوَابِ‏ وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلَ وَ الْعِثَارَ وَ خَصَّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ‏‏‏‏‏"؛ کافی، ج:۱، ص۲۰۲.
  6. محمد بیابانی اسکوئی، نبوت، ص۱۴۷ - ۱۴۹.
  7. و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید؛ سوره نحل، آیه:۴۳.
  8. و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکرده‌اند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟؛ سوره یوسف، آیه:۱۰۹.
  9. و اگر او را فرشته‌ای می‌گرداندیم، او را (به گونه) مردی در می‌آوردیم و باز هم بر آنان همان اشتباهی را که می‌کردند پیش می‌آوردیم؛ سوره انعام، آیه:۹.
  10. و پیش از تو پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بی‌گمان آنان خوراک می‌خورند و در بازارها راه می‌رفتند و شما را مایه آزمون یکدیگر کردیم (تا ببینیم) آیا شکیب می‌ورزید؟ و پروردگار تو بیناست؛ سوره فرقان، آیه:۲۰.
  11. محمد بیابانی اسکوئی، نبوت، ص۱۴۹ - ۱۵۱.
  12. "إِنَ‏ أَشَدَّ النَّاسِ‏ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ ثُمَ‏ الَّذِينَ‏ يَلُونَهُمْ‏ ثُمَ‏ الْأَمْثَلُ‏ فَالْأَمْثَل‏ ‏‏‏‏‏"؛ کافی، ج:۲، ص۲۵۲.
  13. "إِنَ‏ أَيُّوبَ‏ مِنْ‏ جَمِيعِ‏ مَا ابْتُلِيَ‏ بِهِ‏ لَمْ‏ تُنْتِنْ‏ لَهُ‏ رَائِحَةٌ وَ لَا قَبُحَتْ‏ لَهُ صُورَةٌ وَ لَا خَرَجَتْ مِنْهُ مِدَّةٌ مِنْ دَمٍ وَ لَا قَيْحٌ وَ لَا اسْتَقْذَرَهُ أَحَدٌ رَآهُ وَ لَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ أَحَدٌ شَاهَدَهُ وَ لَا تَدَوَّدَ شَيْ‏ءٌ مِنْ جَسَدِهِ وَ هَكَذَا يَصْنَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِجَمِيعِ مَنْ يَبْتَلِيهِ مِنْ أَنْبِيَائِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ الْمُكَرَّمِينَ عَلَيْهِ وَ إِنَّمَا اجْتَنَبَهُ النَّاسُ لِفَقْرِهِ وَ ضَعْفِهِ فِي ظَاهِرِ أَمْرِهِ لِجَهْلِهِمْ بِمَا لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ مِنَ التَّأْيِيدِ وَ الْفَرَجِ وَ قَدْ قَالَ النَّبِيُّ(ص) أَعْظَمُ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ‏ وَ إِنَّمَا ابْتَلَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبَلَاءِ الْعَظِيمِ الَّذِي يَهُونُ مَعَهُ عَلَى جَمِيعِ النَّاسِ لِئَلَّا يَدَّعُوا لَهُ‏ الرُّبُوبِيَّةَ إِذَا شَاهَدُوا مَا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُوصِلَهُ إِلَيْهِ مِنْ عَظَائِمِ نِعَمِهِ تَعَالَى مَتَى شَاهَدُوه‏‏‏‏‏‏"؛ بحارالانوار، ج:۱۲، ص۳۴۸.
  14. محمد بیابانی اسکوئی، نبوت، ص۱۵۱ - ۱۵۲.
  15. "رُؤْيَا الْأَنْبِيَاءِ وَحْي‏‏‏‏‏‏‏"؛امالی طوسی، ص۳۳۸.
  16. "فَإِنَّهَا لَوْ كَانَتْ‏ كُلُّهَا تَصْدُقُ‏ لَكَانَ‏ النَّاسُ‏ كُلُّهُمْ‏ أَنْبِيَاءَ وَ لَوْ كَانَتْ‏ كُلُّهَا تَكْذِبُ‏ لَمْ‏ يَكُنْ‏ فِيهَا مَنْفَعَةٌ ‏‏‏‏‏‏‏"؛ توحید مفضل، ص۸۵.
  17. محمد بیابانی اسکوئی، نبوت، ص۱۵۲ - ۱۵۳.
  18. " فَلَا تَجْتَمِعُ‏ هَذِهِ‏ الْخِصَالُ‏ كُلُّهَا مِنْ‏ أَجْنَادِ الْعَقْلِ‏ إِلَّا فِي نَبِيٍّ أَوْ وَصِيِّ نَبِيٍّ أَوْ مُؤْمِنٍ قَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَ أَمَّا سَائِرُ ذَلِكَ مِنْ مَوَالِينَا فَإِنَّ أَحَدَهُمْ لَا يَخْلُو مِنْ أَنْ يَكُونَ فِيهِ بَعْضُ هَذِهِ الْجُنُودِ حَتَّى يَسْتَكْمِلَ وَ يَنْقَى مِنْ جُنُودِ الْجَهْلِ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَكُونُ فِي الدَّرَجَةِ الْعُلْيَا مَعَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْأَوْصِيَاءِ ‏‏‏‏‏‏‏"؛ کافی، ج:۱، ص۲۳.
  19. " فَأَلْصَقُوا بِالْأَرْضِ‏ خُدُودَهُمْ‏ وَ عَفَّرُوا فِي‏ التُّرَابِ‏ وُجُوهَهُمْ‏ وَ خَفَضُوا أَجْنِحَتَهُمْ‏ لِلْمُؤْمِنِين‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ نهج البلاغه، خطبه:۱۹۲معروف به خطبۀ قاصعه.
  20. محمد بیابانی اسکوئی، نبوت، ص۱۵۳ - ۱۵۵.
  21. دخان:۵۸؛ شعرا:۱۹۵و ابراهیم:۴.
  22. المیزان، ج۱۲، ص ۱۵و تفسیر مراغی، ج۱۳، ص ۱۲۶.
  23. اصول کافی، ج۸، ص ۲۶۸و کنزالعمال، ص ۳۲۲۸.
  24. اصغری، محمد جواد، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.