بحث:مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
==نویسنده: آقای سالاری==
==نویسنده: آقای سالاری==
==پاسخ اجمالی==
==علت وجود مراتب مختلف برای [[انتظار فرج]]==
*یک عمل خاص، بسته به شرایط و حالات مختلفی که فاعل آن دارد می‌تواند ارزش‌های مختلفی نزد [[خداوند]] داشته باشد. عوامل گوناگونی بر [[میزان]] [[ارزش]] یک عمل تأثیر دارد که در رأس همۀ آنها [[نیت]] است<ref>ر.ک. هاشمی، خدیجه، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۳۴-۴۰.</ref>. در موضوع [[انتظار فرج]] نیز، باتوجه به اینکه [[ظهور امام زمان]]{{ع}} نه تنها [[فرج]] همۀ [[مؤمنان]] عالم، بلکه همۀ [[مظلومان]] و حتی [[فرج]] غیر [[انسان‌ها]] هم هست، بسته به اینکه [[منتظر ظهور]] [[حضرت]]، [[انتظار فرج]] چه کسانی را دارد، [[ارزش]] آن را کاملاً متفاوت می‌کند و مراتب مختلفی از [[انتظار فرج]] را به وجود می‌آورد<ref>ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۲۶-۱۳۵.</ref>.
==[[مراتب انتظار]] [[فرج]]==
*برخی از [[مراتب انتظار]] [[فرج]] عبارت‌اند از:
# [[انتظار]] در جهت [[گشایش]] امور شخصی: اولین و سطحی ترین مرتبۀ [[انتظار]] این است که مؤمنی از گرفتاری‌های شخصی خود به ستوه آمده و در [[انتظار فرج]] [[الهی]] نسبت به آنها باشد. اگرچه چنین شخصی نسبت به کسی که با موضوع [[انتظار فرج]] [[بیگانه]] است، در مرتبۀ بالایی قرار دارد، اما  چون تنها در [[فکر]] [[سعادت]] خویش است از این نظر رتبۀ بالایی ندارد<ref>ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۲۶-۱۳۵؛ نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.</ref>.
# [[انتظار]] جهت [[گشایش]] در امور [[مؤمنین]]: دومین مرتبۀ [[انتظار]]، [[انتظار]] برای رفع مشکلاتی است که از جهت مادی و [[معنوی]]، [[دینی]] و [[دنیایی]] [[مؤمنین]] را محاصره نموده و آنان را به نوعی سرگردان کرده است. فضیلتی که [[انتظار فرج]] برای این [[فرد]] دارد، بیش از کسی است که فقط به [[فکر]] [[مشکلات]] خودش است<ref>ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۲۶-۱۳۵؛ نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.</ref>.
# [[انتظار]] در جهت [[گشایش]] امور آحاد [[انسانی]]: در این مرتبه [[مؤمنان]] می‌دانند [[امام]] آنها با [[ظهور]] خویش نه فقط [[شیعیان]] را بلکه همۀ انسان‌های ستمدیده را از زیر [[ظلم]] [[زورگویان]] عالم [[نجات]] می‌بخشد، زیرا [[امام عصر]]{{ع}} متعلق به همه [[انسان‌ها]] هستند و فقط [[امام]] [[شیعیان]] نیستند. چنانکه در [[دعای عهد]] می‌خوانیم: «خداوندا او را [[پناهگاه]] [[بندگان]] مظلومت قرار بده.»..<ref>{{متن حدیث|وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِکَ}}</ref>.<ref>ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۲۶-۱۳۵؛ نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.</ref>
# [[انتظار]] جهت [[گشایش]] امور جامدات، گیاهان و حیوانات: این مرتبۀ [[انتظار]]، [[انتظار]] برای [[گشایش]] در [[حیات]] حیوانات و گیاهان و جمادات است، چرا که با امر [[فرج]] در [[زمین]] و زمان و عالم نباتات و حیوانات نیز تحولات مثبت ایجاد خواهد شد. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: «او [[زمین]] را همچنان که آکنده از [[ستم]] و [[بیداد]] شده، از [[عدل و داد]] پر می‌کند. [[آسمان]] از ریختن نزولاتش هیچ دریغ نمی‌ورزد و [[زمین]] از رویاندن گیاهانش»<ref>{{متن حدیث|فَیَمْلَأُهَا عَدْلاً و قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَلاَ تَمْنَعُ السَّمَاءُ شَیْئاً مِنْ قَطْرِهَا وَ لَا الْأَرْضُ مِنْ نَبَاتِهَا}}؛ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ص؟؟؟، ح ۱۲۴۴.</ref>.<ref>ر.ک. نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.</ref>
# [[انتظار]] جهت [[گشایش]] [[امر]] [[انبیاء]] و [[اولیاء]]؛ [[انتظار]] جهت [[گشایش]] در امور [[آل محمد]]{{صل}} و [[انتظار]] جهت [[گشایش]] امور [[ملکوتیان]] نیز از جمله این مراتب است<ref>ر.ک. نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.</ref>.
# [[انتظار]] جهت [[گشایش]] در امور [[آل محمد]]{{صل}}: می‌‌دانیم [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمۀ معصومین]]{{ع}} [[مظلوم]] ترین [[مستضعفین]] عالم‌اند. چنانکه [[مفضل بن عمر]] می‌گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم که فرمود: «[[رسول خدا]]{{صل}} نظری به [[علی]] و [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} افکند و گریست و فرمود: «شما [[مستضعفان]] بعد از [[وفات]] من هستید»»، [[مفضل]] گوید: عرض کردم یابن [[رسول الله]] معنی آن چیست؟ فرمود: «یعنی شما [[امامان]] بعد از من هستید، چون [[خداوند]] می‌فرماید: «و می‌خواهیم بر آنان که در [[زمین]] به [[ضعف]] کشیده شده‌اند، [[تفضل]] نمائیم و آنان را [[پیشوایان]] و [[وارثان]] [[حکومت حق]] سازیم». پس این [[آیه]] در مورد ما [[اهل بیت]] تا [[روز قیامت]] جاری است»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} نَظَرَ إِلَی عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ{{ع}} فَبَکَی وَ قَالَ: أَنْتُمُ الْمُسْتَضْعَفُونَ بَعْدِی؛ قَالَ الْمُفَضَّلُ: فَقُلْتُ لَهُ: مَا مَعْنَی ذَلِکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ؟ قَالَ: مَعْنَاهُ أَنَّکُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدِی. إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ فَهَذِهِ الْآیَةُ جَارِیَةٌ فِینَا إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ}}؛ حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج ۶،  ص ۳۱۱.</ref>.<ref>ر.ک. نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.</ref>
# [[انتظار]] جهت [[گشایش]] امور [[ملکوتیان]]: [[امام باقر]]{{ع}} در جواب [[ابوحمزه ثمالی]] که از علت نام‌گذاری آن [[حضرت]] به [[قائم]] پرسید، فرمودند: «چون جدم [[حسین]]{{ع}} کشته شد [[فرشتگان]] با [[گریه]] و فغان به درگاه [[خداوند عزوجل]] فریاد برآوردند که ‌ای خدای و [[سرور]] ما! آیا از کسی که [[برگزیده]] تو و [[فرزند]] [[برگزیده]] تو و بهتر [[آفریده]] تو را می‌کشد چشم می‌پوشی؟ [[خداوند عزوجل]] به آنان [[وحی]] فرمود: [[فرشتگان]] من آرام گیرید، به [[عزت]] و جلالم [[سوگند]] از آنان [[انتقام]] خواهم گرفت گرچه زمانش به طول انجامد. آنگاه [[خداوند]] [[امامان]] [[نسل حسین]]{{ع}} را به [[فرشتگان]] نشان داد و [[فرشتگان]] بدان شادمان گشتند. در میان آنان یکی [[ایستاده]] بود و [[نماز]] می‌خواند. [[خداوند]] فرمود: با این [[قائم]] از آنان [[انتقام]] می‌گیرم»<ref>{{متن حدیث|لَمَّا قُتِلَ جَدِّیَ الْحُسَیْنُ{{ع}} ضَجَّتِ الْمَلَائِکَةُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا! أَ تَغْفُلُ عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتَکَ وَ ابْنَ صَفْوَتِکَ وَ خِیَرَتَکَ مِنْ خَلْقِکَ؟! فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِمْ: قَرُّوا مَلَائِکَتِی، فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَأَنْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَ لَوْ بَعْدَ حِینٍ. ثُمَّ کَشَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنِ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ{{ع}} لِلْمَلَائِکَةِ فَسُرَّتِ الْمَلَائِکَةُ بِذَلِکَ، فَإِذَا أَحَدُهُمْ قَائِمٌ یُصَلِّی فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ الْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ}}؛ محمدی ری شهری، محمد،  میزان الحکمه، ح۱۱۵۸.</ref>.<ref>ر.ک. نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.</ref>
==عالی ترین مرتبه [[انتظار فرج]]==
*مرتبه عالی و نهایی [[انتظار فرج]] که از همه مراتب بالاتر و با فضیلت‌تر است، [[انتظار ظهور]] برای [[گشایش]] غصه‌ها و دردهای خود [[امام زمان]]{{ع}} و [[شادمانی]] [[قلب]] آن بزرگوار است، از آنجا که هر مقدار [[حق]] بیشتری از [[فرد]] ضایع شود، ظلمی که به او رفته بزرگ‌تر است؛ از طرفی پس از [[خدای متعال]] ـ که بزرگ‌ترین [[حقوق]] را بر بندگانش دارد ـ کسی جز [[اهل بیت]]{{ع}} صاحب [[حق]] [[عظیم]] بر همه [[انسان‌ها]] ـ و بلکه همه موجودات ـ نیست و با توجه به اینکه در [[دوران غیبت]]، [[حق ولایت]] و [[حکومت]] به دست شرورترین [[انسان‌ها]] [[غصب]] شده، [[دین]] و [[احکام الهی]] مورد [[هجوم]] قرار گرفته و [[بهترین]] [[پیروان]] ایشان در سخت‌ترین شرایط [[زندگی]] می‌نمایند؛ [[قلب]] [[امام عصر]]{{ع}}، نقطۀ مرکزی عظیم‌ترین [[مصائب]] و دردهاست<ref>ر.ک. نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.</ref> لذا در عالی ترین درجۀ [[انتظار]]، [[منتظران]] که به درد عمیق [[امام]] خود واقف‌اند، تلاش و [[هدف]] اصلی شان [[گشایش]] و [[فرج]] در این امر خواهد بود.


==پاسخ تفصیلی==
==پاسخ تفصیلی==

نسخهٔ ‏۱۲ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۸

نویسنده: آقای سالاری

پاسخ تفصیلی

علت وجود مراتب مختلف برای انتظار فرج

مراتب انتظار فرج

  1. انتظار در جهت گشایش امور شخصی: اولین و سطحی ترین مرتبۀ انتظار این است که مؤمنی از گرفتاری‌های شخصی خود به ستوه آمده و در انتظار فرج الهی نسبت به آنها باشد. اگرچه چنین شخصی که در مسیر حل مشکلات خود به گشایش در کارش به وسیلۀ امام عصر(ع) توجه دارد، نسبت به کسی که با موضوع انتظار فرج بیگانه است، در مرتبه بالاتری قرار دارد، اما چون تنها در فکر سعادت خویش است از این نظر رتبه بالایی ندارد[۳].
  2. انتظار جهت گشایش در امور مؤمنین: دومین مرتبۀ انتظار، انتظار برای رفع مشکلاتی است که از جهت مادی و معنوی، دینی و دنیایی، مؤمنین را محاصره نموده و آنان را به نوعی سرگردان کرده است. فضیلت این فرد در انتظار فرج بیش از کسی است که فقط به فکر مشکلات خودش است[۴]. در دعای افتتاح چنین می‌خوانیم: «خدایا ما به سوی تو، از دوری پیغمبرمان (صلواتت بر او و بر آل او) و غایب بودن ولی‌مان شکایت می‌کنیم»[۵]. همچنین در دعای عهد با امام زمان(ع)[۶]می‌خوانیم: «خداوندا با حضور حضرت(ع) این گرفتاری را از این امت برطرف کن و ظهور او را برای ما نزدیک کن»[۷].
  3. انتظار در جهت گشایش امور آحاد انسانی: در این مرتبه مؤمنان می‌دانند که ظهور امام عصر(ع) نویدبخش امنیت و عدالت جهانی است و از برکات و آثار آن، همۀ اهل زمین برخوردار خواهند شد؛ چراکه امام آنها با ظهور خویش، نه فقط شیعیان، بلکه همۀ انسان‌های ستمدیده را از زیر ظلم زورگویان عالم نجات می‌بخشد، زیرا امام عصر(ع) متعلق به همۀ انسان‌ها بوده و فقط امام شیعیان نیستند. چنانکه در دعای عهد می‌خوانیم: «خداوندا او را پناهگاه بندگان مظلومت قرار بده.»..[۸].[۹] در این عبارات، امام(ع) برای همۀ بندگان مظلوم خداوند ـ چه مؤمن و چه غیر مؤمن ـ و همۀ کسانی که یار و یاوری جز پروردگار عالم ندارند، دعا کرده‌اند و رهایی آنها را از ظلم و ستمی که به ناحق بر ایشان می‌رود، درخواست کرده‌اند. پس مؤمن باید سطح خواست خود را بالاتر از حد مؤمنان آورده، انتظار گشایش در امور همۀ مستضعفان عالم را در فرج مولایش حضرت مهدی(ع) داشته باشد. این مرتبۀ از انتظار فرج بالاتر از دو مرتبۀ قبلی است. امام باقر(ع) می‌فرمایند: «زمانی که قائم به پا خیزد، ایمان را به هر دشمن کینه‌توزی عرضه می‌کند، اگر از جان و دل ایمان نیاورد، گردنش زده می‌شود، یا همچون ذمیان امروز جزیه می‌پردازد و به کمر او زنار می‌بندد و آنان را از شهرها، به حومه‌ها و روستاها بیرون می‌کند»[۱۰].[۱۱]
  4. انتظار جهت گشایش امور جامدات، گیاهان و حیوانات: این مرتبۀ انتظار، انتظار برای گشایش در حیات حیوانات و گیاهان و جمادات است، چرا که با امر فرج در زمین و زمان و عالم نباتات و حیوانات نیز تحولات مثبت ایجاد خواهد شد. چنین مؤمنی فقط به خودش و سایر مؤمنان و مظلومان عالم نمی‌اندیشد، بلکه فرج و سعادت همۀ مخلوقات خداوند را در نظر دارد. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «او زمین را همچنان که آکنده از ستم و بیداد شده، از عدل و داد پر می‌کند. آسمان از ریختن نزولاتش هیچ دریغ نمی‌ورزد و زمین از رویاندن گیاهانش»[۱۲].[۱۳]
  5. انتظار جهت گشایش امر انبیاء و اولیاء: مرتبۀ بعدی انتظار، انتظار جهت گشایش غصه‌ها و دردهای اولیاء و انبیاء در گذشته تاریخ و شادمانی و فرج برای آنان است. در دعای ندبه، در همین رابطه می‌خوانیم: «کجاست آن کسی که انتقام خون پیامبران و فرزندان آنها را می‌گیرد»[۱۴].[۱۵]
  6. انتظار جهت گشایش در امور آل محمد(ص): می‌‌دانیم پیامبر اکرم(ص) و ائمۀ معصومین(ع) مظلوم ترین مستضعفین عالم‌اند. چنانکه مفضل بن عمر می‌گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: «رسول خدا(ص) نظری به علی و حسن و حسین(ع) افکند و گریست و فرمود: «شما مستضعفان بعد از وفات من هستید»»، مفضل گوید: عرض کردم یابن رسول الله معنی آن چیست؟ فرمود: «یعنی شما امامان بعد از من هستید، چون خداوند می‌فرماید: «و می‌خواهیم بر آنان که در زمین به ضعف کشیده شده‌اند، تفضل نمائیم و آنان را پیشوایان و وارثان حکومت حق سازیم». پس این آیه در مورد ما اهل بیت تا روز قیامت جاری است»[۱۶]. همچنین امیرالمؤمنین دربارۀ آیۀ ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ[۱۷] فرمودند: «ایشان اهل بیت محمد(ص) هستند که خداوند مهدی آنان را بعد از رنجیدن آنها (استضعاف آنها) می‌آورد سپس آنان را عزت می‌بخشد و دشمنان آنها را ذلیل می‌سازد»[۱۸]. و در دعای ندبه می‌خوانیم: «أَیْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلَاءَ»[۱۹] و یا در دعای عهد با امام زمان(ع) آمده است: «اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً(ص) بِرُؤْیَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَی دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِکَانَتَنَا بَعْدَهُ، اللَّهُمَّ اکْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ»[۲۰]. در دعای امام حسن عسکری(ع) در قنوت آمده است: «بار خدایا و به درستی که حق ما پس از تقسیم شدن در دست غاصبان دست به دست گشت و حکومت ما پس از مشورت به چیره شدن و زورمندی (دشمنان) واقع شد و پس از آنکه برگزیدۀ امت بودیم میراث آنها شدیم که وسایل لهو و بازیگری با سهم یتیم و محتاج و بیوه خریداری گردید و اهل ذمه بر مردم مؤمن حکومت یافتند و فاسقان هر قبیله عهده‌دار امور آنان گشتند که نه دفاع‌کننده‌ای هست تا آنها را از هلاکت دور سازد و نه سرپرستی که به آنان با دیده مهر بنگرد و نه صاحب مهربانی که جگر تفدیده را از گرسنگی برهاند و آن را سیر کند، پس آنان با خواری در خانۀ گمشده‌ای واقع شده‌اند و گرفتار فقر و همنشین اندوه و ذلت هستند»[۲۱]. لذا فرج امام عصر(ع) فرج آل محمد(ص) است و موجب شادمانی رسول الله(ص) و اهل بیت او خواهد شد. چرا که فرج ایشان فرج مستضعفین عالم است[۲۲].
  7. انتظار جهت گشایش امور ملکوتیان: امام باقر(ع) در جواب ابوحمزه ثمالی که از علت نام‌گذاری آن حضرت به قائم پرسید، فرمودند: «چون جدم حسین(ع) کشته شد فرشتگان با گریه و فغان به درگاه خداوند عزوجل فریاد برآوردند که ‌ای خدای و سرور ما! آیا از کسی که برگزیده تو و فرزند برگزیده تو و بهتر آفریده تو را می‌کشد چشم می‌پوشی؟ خداوند عزوجل به آنان وحی فرمود: فرشتگان من آرام گیرید، به عزت و جلالم سوگند از آنان انتقام خواهم گرفت گرچه زمانش به طول انجامد. آنگاه خداوند امامان نسل حسین(ع) را به فرشتگان نشان داد و فرشتگان بدان شادمان گشتند. در میان آنان یکی ایستاده بود و نماز می‌خواند. خداوند فرمود: با این قائم از آنان انتقام می‌گیرم»[۲۳]. بنابراین یکی از مراتب انتظار، انتظار برای گشایش اندوه فرشتگان و ملکوتیان می‌باشد، چرا که مصائب اولیاء الهی و به ویژه مصیبت حضرت سیدالشهداء(ع) آنان را غم‌زده و رنجور ساخته و آنان در انتظار گشایش امر هستند[۲۴].

عالی ترین مرتبه انتظار فرج

  1. مرتبه عالی و نهایی انتظار فرج که از همل مراتب قبلی بالاتر و با فضیلت‌تر است، انتظار ظهور برای گشایش غصه‌ها و دردهای خود امام زمان(ع) و شادمانی قلب آن بزرگوار است، از آنجا که هر مقدار حق بیشتری از فرد ضایع شود، ظلمی که به او رفته بزرگ‌تر است؛ از طرفی پس از خدای متعال ـ که بزرگ‌ترین حقوق را بر بندگانش دارد ـ کسی جز اهل بیت(ع) صاحب حق عظیم بر همۀ انسان‌ها ـ و بلکه همه موجودات ـ نیست؛ چنانکه یکی از علما و اهل دل می‌فرمودند: اگر از حضرت علی(ع) ۲۱ سال غصب حکومت و ولایت سیاسی شده و ایشان در استضعاف و مشکلات فراوان بودند به شکلی که خود حضرت فرمودند: «صبر کردم در حالی که در چشم خار و در گلویم استخوانی بود»[۲۵]. بنابراین امام زمان(ع) که بیش از ۱۱۰۰ سال است که در این حالت به سر می‌برد، داغدار مصائب همه انبیاء و اولیاء و از جمله داغدار مصائب مادرشان حضرت زهرا(س) و جد بزرگوارشان امام حسین(ع) هستند و داغ این بزرگواران را به دل دارند. همچنین با توجه به اینکه در دوران غیبت، حق ولایت و حکومت ایشان به دست شرورترین انسان‌ها غصب شده، دین و احکام الهی مورد هجوم قرار گرفته و حضرت از تحریفات دینی، فرقه‌سازی‌ها و مکاتب انحرافی خبر دارد؛ بهترین پیروان ایشان در سخت‌ترین شرایط زندگی می‌نمایند و پیروان و شیعیان خود را بی‌سرپرست نظاره می‌کند؛ تاراج ثروت‌ها و حقوق شرعی مانند خمس و فدک و... را شاهد است؛ فتنه‌ها و خونریزی‌ها و بی‌عدالتی‌ها و پیشرفت کفر و نفاق و سرعت و پیروزی‌های ظاهری مشرکین و منافقین را می‌بیند؛ گناهان و معاصی همۀ انسان‌ها از جمله شیعیان او را آزار می‌دهد؛ تعطیلی احکام الهی و حدود و قوانین شرعی را شاهد است؛ از حال دانشمندان و علمای منحرف و دنیا زده خبردار است و از عمق شرک و ریاکاری و جریانات ضد توحیدی خبر دارد، قلب امام عصر(ع)، نقطۀ مرکزی عظیم‌ترین مصائب و دردهاست[۲۶] لذا در عالی ترین درجۀ انتظار، منتظران که به درد عمیق امام خود واقف‌اند، تلاش و هدف اصلی شان گشایش و فرج در این امر خواهد بود.

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. هاشمی، خدیجه، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۳۴-۴۰.
  2. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۲۶-۱۳۵.
  3. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۲۶-۱۳۵؛ نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.
  4. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۲۶-۱۳۵؛ نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.
  5. «اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا(ص) وَ غَیْبَةَ وَلِیِّنَا»
  6. مفاتیح‌الجنان شیخ عباس قمی، ص ۹۰۴.
  7. «اللَّهُمَّ اکْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ»
  8. «وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِکَ»
  9. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۲۶-۱۳۵؛ نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.
  10. «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ عَرَضَ الْإِیمَانَ عَلَی کُلِّ نَاصِبٍ فَإِنْ دَخَلَ فِیهِ بِحَقِیقَةٍ وَ إِلَّا ضَرَبَ عُنُقَهُ أَوْ یُؤَدِّیَ الْجِزْیَةَ کَمَا یُؤَدِّیهَا الْیَوْمَ أَهْلُ الذِّمَّةِ وَ یَشُدُّ عَلَی وَسَطِهِ الْهِمْیَانَ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الْأَمْصَارِ إِلَی السَّوَادِ»؛ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ح ۱۲۴۸.
  11. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۲۶-۱۳۵
  12. «فَیَمْلَأُهَا عَدْلاً و قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَلاَ تَمْنَعُ السَّمَاءُ شَیْئاً مِنْ قَطْرِهَا وَ لَا الْأَرْضُ مِنْ نَبَاتِهَا»؛ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ص؟؟؟، ح ۱۲۴۴.
  13. ر.ک. نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.
  14. «أَیْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِیَاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِیَاءِ»
  15. ر.ک. نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.
  16. «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) نَظَرَ إِلَی عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ(ع) فَبَکَی وَ قَالَ: أَنْتُمُ الْمُسْتَضْعَفُونَ بَعْدِی؛ قَالَ الْمُفَضَّلُ: فَقُلْتُ لَهُ: مَا مَعْنَی ذَلِکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ؟ قَالَ: مَعْنَاهُ أَنَّکُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدِی. إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ فَهَذِهِ الْآیَةُ جَارِیَةٌ فِینَا إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ»؛ حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج ۶، ص ۳۱۱.
  17. «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
  18. «هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ یَبْعَثُ اللَّهُ مَهْدِیَّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَیُعِزُّهُمْ وَ یُذِلُّ عَدُوَّهُمْ»؛ حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص ۳۱۱.
  19. «کجاست آن کسی که انتقام خون کشته کربلا (امام حسین(ع)) را بگیرد»
  20. «خداوندا پیامبرت(ص) و پیروان او را به دیدارش شادمان کن و پس از او به بیچارگی ما رحم کن، خداوندا با حضورش این گرفتاری را از این امت برطرف کن و.»..
  21. «اللَّهُمَّ وَ قَدْ عَادَ فَیْئُنَا دُولَةً بَعْدَ الْقِسْمَةِ وَ إِمَارَتُنَا غَلَبَةً بَعْدَ الْمَشُورَةِ وَ عُدْنَا مِیرَاثاً بَعْدَ الِاخْتِیَارِ لِلْأُمَّةِ فَاشْتُرِیَتِ الْمَلَاهِی وَ الْمَعَازِفُ بِسَهْمِ الْیَتِیمِ وَ الْأَرْمَلَةِ وَ حَکَمَ فِی أَبْشَارِ الْمُؤْمِنِینَ أَهْلُ الذِّمَّةِ وَ وَلِیَ الْقِیَامَ بِأُمُورِهِمْ فَاسِقُ کُلِّ قَبِیلَةٍ فَلَا ذَائِدٌ یَذُودُهُمْ عَنْ هَلَکَةٍ وَ لَا رَاعٍ یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ بِعَیْنِ الرَّحْمَةِ وَ لَا ذُو شَفَقَةٍ یُشْبِعُ الْکَبِدَ الْحَرَّی مِنْ مَسْغَبَةٍ فَهُمْ أُولُو ضَرَعٍ بِدَارٍ مَضِیعَةٍ وَ أُسَرَاءُ مَسْکَنَةٍ وَ حُلَفَاءُ کَآبَةٍ وَ ذِلَّةٍ»؛ مجتهدی، سید مرتضی، صحیفة مهدیه، ص ۱۶۳.
  22. ر.ک. نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.
  23. «لَمَّا قُتِلَ جَدِّیَ الْحُسَیْنُ(ع) ضَجَّتِ الْمَلَائِکَةُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا! أَ تَغْفُلُ عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتَکَ وَ ابْنَ صَفْوَتِکَ وَ خِیَرَتَکَ مِنْ خَلْقِکَ؟! فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِمْ: قَرُّوا مَلَائِکَتِی، فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَأَنْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَ لَوْ بَعْدَ حِینٍ. ثُمَّ کَشَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنِ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ(ع) لِلْمَلَائِکَةِ فَسُرَّتِ الْمَلَائِکَةُ بِذَلِکَ، فَإِذَا أَحَدُهُمْ قَائِمٌ یُصَلِّی فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ الْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ»؛ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ح۱۱۵۸.
  24. ر.ک. نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.
  25. «فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذًی وَ فِی الْحَلْقِ شَجًی»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۵۱۲.
  26. ر.ک. نیلی‌پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۲-۳۰.