آیه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۱۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آیه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

آیه: پاره‌ای از حروف یا کلمات یا جمله‌های قرآن، واقع در یک سوره با فاصله معیّن و جدا از قبل و بعد

مفهوم آیه

  • در ریشه آیه، میان لغویان اختلاف است. ابن فارس اصل آن را (اَیَیَ) به معنای مکث و انتظار می‌‌داند[۱].
  • جوهری و مصطفوی ریشه آن را "اَوی، یأوی" به معنای توجّه و قصد می‌‌دانند[۲].
  • "اَ اْ یَ" قول دیگری است که ابن فارس نقل می‌‌کند[۳].
  • ابن دُرَیْد می‌‌گوید: آیه از اَیْ به معنای آشکار کردن گرفته شده[۴].
  • راغب آن را با تشدید یاء (اَیّ) به صورت یک احتمال ذکر می‌‌کند و می‌‌گوید: درست آن است که از تَأَیّی، به معنای تثبُّت و پایداری[۵] أخذ شده باشد.
  • لغویان برای آیه چند معنا گفته‌اند:
  1. گروه؛
  2. شگفتی؛
  3. نشانه[۶]؛
  4. چیزی که برای رسیدن به هدف و مقصودی مورد توجّه و وسیله قرار گیرد[۷].

آیه در قرآن

  • کلمه آیه در قرآن ۸۶ بار مفرد و ۲۹۶ بار به صورت جمع آمده است[۸].
  • از نظر مفسّران و لغویان، "آیه" در قرآن به یکی از معانی ذیل به کار رفته است:
  1. نشانه که ریشه همه معانی دیگر است: وَكَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ[۹].
  2. دلیل و برهان: ...ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ...[۱۰].
  3. معجزه: وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَكَ...[۱۱].
  4. درس و عبرت: لَقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِلسَّائِلِينَ[۱۲].
  5. بنا و عمارت: أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ[۱۳].
  6. قدرت و سلطه: ...فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا...[۱۴].
  7. آیه قرآن: هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ...[۱۵].
  • به هر کدام از آیات قرآن به تناسب معانی لغوی، آیه گفته می‌‌شود. در تعریف آیه قرآن گفته‌اند: قطعه‌ای از قرآن است که در سوره‌ای واقع شده و شروع و پایان دارد و از چند جمله یا کلمه گرچه برخی در تقدیر باشند تشکیل شده[۱۶].
  • علامه طباطبایی می‌‌گوید: آیه، قطعه‌ای از قرآن است که جدا از قبل و بعدش قابل تلاوت باشد [۱۷].

نخستین و واپسین

  1. آیات یکم تا پنجم سوره علق؛
  2. آیات سوره مدّثّر (به نقل از جابر
  3. آیات سوره فاتحة الکتاب[۱۸].
  • در جمع میان سه نظر می‌‌توان گفت: پنج آیه اوّل سوره علق، نخستین آیاتی است که مقارن بعثت نازل شده و مورد اتّفاق است؛ سپس چند آیه از ابتدای سوره مدّثّر (پس از دوره سه ساله فترت وحی) نازل شد؛ ولی سوره فاتحه الکتاب نخستین سوره کامل بود نه نخستین آیات که نازل شد؛ یعنی چند آیه از سوره علق و مدّثّر در آغاز، عنوان سوره نداشتند و با نزول بقیّه آیه‌های سوره، این عنوان را یافتند [۱۹].
  • اختلاف آرا در مورد واپسین آیه بیش‌تر است:
  1. آیات سوره نصر (به نقل از ابن عبّاس
  2. آیات سوره مائده (به نقل از عایشه
  3. آیه فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ...[۲۰]؛
  4. يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلَالَةِ...[۲۱](به نقل صحیح بخاری از براء بن عازب
  5. لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ...[۲۲](روایت دیگری از ابن عباس
  6. آیه ربا: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا[۲۳](به روایت دیگری از بخاری)[۲۴]. ابوبکر باقلانی بر آن است که هیچ یک از این اقوال را نمی‌توان به رسول خداa نسبت داد؛ زیرا هر کدام از راویان، این آیات را از روی اجتهاد یا گمان، واپسین آیه می‌‌دانند[۲۵]؛
  7. آیه وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ[۲۶] رأی مشهور مفسّران این است که حضرت رسول پس از نزول آن، بیش از ۲۱ روز در حیات نبود. این قول را سیوطی از طرق گوناگون از ابن عبّاس روایت کرده[۲۷]؛
  8. آیه اکمال: ...الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...[۲۸] که در بازگشت پیامبرa از حَجّة الوداع در غدیر خُم نازل شد؛ زیرا سوره مائده، احکامی را در بر دارد که پایان جنگ‌ها و نیز کمال و استقرار اسلام را می‌‌رساند؛ به ویژه که این آیه از پایان کار رسالت خبر می‌‌دهد؛ بنابراین مناسب است که واپسین آیه، از واپسین سوره (مائده) باشد[۲۹].

کوتاه‌ترین و بلندترین آیه

  • با صرف نظر از حروف مقطّعه، کوتاه‌ترین آیه از جهت تعداد کلمات، مُدْهَامَّتَانِ[۳۰][۳۱] و از جهت تعداد حروف، وَالْفَجْرِ[۳۲] و وَالْعَصْرِ[۳۳] و مانند آن دو است[۳۴].
  • بلندترین آیه، يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ...[۳۵] است که به آیه دَیْن معروف شده و یک صفحه کامل مصحف با رسم الخط عثمان طه را تشکیل می‌‌دهد.

اقسام آیات

محکم و متشابه

ناسخ و منسوخ

  • این تقسیم، برگرفته از این دو آیه است: مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا[۴۶]، وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ...[۴۷].
  • جواز و وقوع نسخ و عدم آن در آیات قرآن و شناخت ناسخ و منسوخ، از آغاز مورد توجّه و تحقیق قرآن‌پژوهان بوده و از مهم‌ترین مبادی فهم قرآن و احکام تشریعی آن شناخته شده است. برای آیات قرآن، سه قسم نسخ برشمرده‌اند:
  1. نسخ حکم و تلاوت: یعنی آیه‌ای پس از نزول و بیان یک یا چند حکم، همراه با حکم آن، به کلّی محو شود. این نوع نسخ را گروهی از اهل حدیث و جمعی از محدّثان غیر محقّق پذیرفته‌اند؛ امّا از دیدگاه بیش‌تر قرآن‌پژوهان مردود است؛ زیرا لازمه قبول چنین نسخی، پذیرفتن تحریف قرآن است.
  2. نسخ تلاوت و بقای حکم: یعنی آیه‌ای محو شود؛ ولی حکمی که بیان کرده باقی بماند و به آن عمل شود. بیش‌تر مفسّران و دانشمندان اهل سنّت این‌گونه نسخ را پذیرفته‌اند؛ امّا شیعه به دو دلیل آن را مردود می‌‌داند:
    1. مستند این‌گونه نسخ، خبرهای واحد است؛ در حالی که نسخ قرآن باید با قرآن یا با استناد به سنّت و خبرِ قطعی و متواتر ثابت شود.
    2. این نیز مانند نوع اوّل موجب پذیرش تحریف قرآن است.
  3. نسخ حکم و بقای تلاوت: یعنی شکل آیه با همان بلاغت و اعجاز باقی باشد و تلاوت شود؛ امّا حکم آن با جای گزینی آیه‌ای دیگر از جانب خداوند نسخ گردد. این همان نسخ معروف و مورد اتّفاق قرآن‌پژوهانی است که جواز و وقوع نسخ را پذیرفته‌اند[۴۸].

تقسیمات دیگر

  • سیوطی آیات را از جهت نزول، این‌گونه تقسیم می‌‌کند: آیات مکّی و مدنی، سفری و حضری، تابستانی و زمستانی، فراشی و نومی، زمینی و آسمانی، لیلی و نهاری[۴۹]. و نیز از جهت محتوا و ویژگی‌های دیگر نیز آنها را به ۳۴ دسته تقسیم کرده‌اند؛ مانند: آیات الاحکام، آیات استدراج، آیات ناسخ، آیات منسوخ. برای بعضی از آیات، نام نیز نهاده‌اند که تعدادشان بالغ بر یک صد آیه است؛ مانند: آیه تبلیغ[۵۰]،
  • آیه ولایتإِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۵۱]،
  • آیه حجابوَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۵۲]،
  • آیة الکرسیاللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ[۵۳][۵۴].
  • در بیان پیامبرa، امامان(ع) و اصحاب عناوین و صفاتی برای بعضی آیات قرآن آمده است؛ مانند محکم‌ترین آیه: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ[۵۵].
  • جامع‌ترین یا هراس انگیزترین آیه: فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ[۵۶]. پیامبرa فرمود: عظیم‌ترین آیه، آیة الکرسیاللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ[۵۷] است.
  • از امام علیS نقل شده که شما اهل عراق می‌‌گویید: امیدوار کننده‌ترین آیه، قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ...[۵۸] است؛ امّا ما اهل بیت می‌‌گوییم: این آیه است: وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى[۵۹][۶۰].

ترتیب آیات

تعداد آیات

  1. چهل سوره‌اند و در تعداد آیاتشان هیچ اختلافی نیست.
  2. چهار سوره‌اند که در اجمالشان اختلافی نیست؛ یعنی همه اهل عدد در تعداد آیات آنها وحدت نظر دارند؛ امّا در تفصیل آنها اختلاف است؛ به طور مثال، اهل کوفه طسم[۶۹] را یک آیه و دیگران به جای آن أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ...[۷۰] را یک آیه شمرده‌اند.
  3. هم در اجمال و هم در تفصیلشان اختلاف است که هفتاد سوره‌اند؛ مانند فاتحة الکتاب که تعداد آیاتش را شش، هفت، هشت و نُه گفته‌اند و از طرفی گروهی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ[۷۱] و عدّه‌ای دیگر أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ[۷۲] را یک آیه می‌‌دانند[۷۳]. به نظر علامه طباطبایی، عددهایی که گفته‌اند، نصّ متواتر یا خبر واحد معتبری که بتوان بر آن تکیه کرد، ندارد؛ بنابراین، اعتقاد به هیچ کدام لازم نیست؛ بلکه می‌‌توان هر کدام را با تحقیق پذیرفت یا رد کرد[۷۴].

تناسب آیات

  • شکّی نیست که میان آیات قرآن، نوعی مناسبت و هم بستگی وجود دارد. این مناسبت از چند جهت مورد توجّه قرار می‌‌گیرد:
  1. مناسبت میان دسته‌ای از آیات یک سوره که موضوعی خاص را بیان می‌‌کند و این همان وحدت سیاق و مصطلح مفسّران است؛
  2. مناسبت میان مجموع آیات یک سوره که هدف یا اهداف متعدّدی را تعقیب می‌‌کند و پس از رسیدن به آن، سوره به پایان می‌‌رسد. کوتاهی و بلندی سوره‌ها نیز به این سبب برمی‌گردد[۷۵]. آن دسته از قرآن‌پژوهان که ترتیب آیات را توقیفی می‌‌دانند (ترتیب آیات، همین مقاله) بر لزوم کشف این مناسبت تأکید می‌‌کنند. در این باره ابوالحسن برهان‌الدین عمر بقاعی کتابی به نام نظم الدُرر فی مناسبات الآیات و السّور تألیف و براساس مناسبات میان آیات، قرآن را تفسیر کرده است. سیوطی نیز کتابی به نام اسرار ترتیب القرآن نوشته. او می‌‌گوید: دانستن مناسبت آیات، علمی شریف است و چون دقیق بوده، مفسّران کم‌تر به آن توجّه کرده‌اند و بیش‌تر از همه امام فخر رازی به آن پرداخته و گفته است که بیشترین لطایف و ظرافت‌های قرآن در ترتیب و روابط میان آیات نهفته.
  • نخستین کسی که از علم مناسبت آیات و سوره‌ها بحث کرد، ابوبکر نیشابوری بود. او هنگامی که بر کرسی تدریس می‌‌نشست، همواره از حکمت ارتباط میان آیات سخن می‌‌گفت. شیخ ولی‌الدین ملوی نیز می‌‌گوید: هر کس بگوید چون قرآن به‌طور تدریجی فرود آمده، نباید در پی کشف مناسبات آیات باشیم، دچار توهّم شده؛ زیرا جان کلام همین جا است که قرآن نزولش براساس وقایع، و ترتیبش براساس حکمت و مطابق لوح محفوظ است[۷۶].
  • فخر رازی می‌‌گوید: خداوند آیات را با بهترین روش مرتّب کرده؛ برای مثال، گاهی احکامی را بیان و در طیّ آن آیاتی را با آهنگ تشویق و تهدید فرود آورده؛ سپس آیاتی را که عظمت و بزرگی خدا را بیان می‌‌کند، به آن افزوده است؛ زیرا پذیرش تکلیف به اعمال سخت، در ابتدا از جانب انسان مشکل است، مگر آن که با تشویق و تهدید همراه شود و این دو در قلب‌ها تأثیر نمی‌کند، مگر اینکه انسان به کمال و عظمت صادرکننده تکلیف ایمان داشته باشد[۷۷].
  • شاید بتوان گفت: در میان مفسّران، بیش از همه طبرسی در مجمع البیان به ارتباط و تناسب میان آیات و سوره‌ها توجّه کرده. او در ذیل عنوان "النّظم" به شرح پیوند معنوی آیات پرداخته است. مفسّران دیگری که به این امر توجّه کرده‌اند، زمخشری در الکشّاف، فخر رازی در التفسیر الکبیر، آلوسی در روح المعانی، محمد رشید رضا در تفسیر المنار و شیخ محمود شلتوت در تفسیر القرآن الکریم هستند.
  • برخی دیگر از مفسّران، با آن که معتقد به وجود تناسب میان آیاتند، می‌‌گویند: نباید برای کشف مناسبت، خود را به زحمت انداخت؛ زیرا قرآن کتابی فنّی و درسی نیست تا دارای فصول و نظام تألیفی خاصّی باشد؛ بلکه در طول ۲۳ سال به تدریج نازل شده؛ پس ممکن است در بسیاری موارد میان آیاتش پیوند خاصّی نباشد.
  • شیخ عزالدّین می‌‌گوید: شناخت مناسبت آیات خوب است؛ امّا این مناسبت باید براساس ارتباط میان اجزایی باشد که اوّل و آخرش به هم ربط دارد؛ بنابراین نباید ربط‌های نادرستی را به کلام خدا نسبت داد [۷۸]. به گفته علامه طباطبایی، چه بسا ممکن است چند آیه به صورت جمله‌ای معترضه که بیان گر مطلب دیگری باشد، میان دو آیه هم سیاق فاصله شوند؛ بنابراین نیازی به تکلّف و زحمت برای یافتن ارتباط و تناسب آیات نیست و دلیلی بر لزوم این تناسب وجود ندارد، مگر در سوره‌هایی که یک جا نازل شده، یا آیاتی که ارتباطشان روشن است[۷۹].

ویژگی آیات قرآن

  • روشنی و قابل فهم بودن، ویژگی برجسته آیات قرآن است. این حقیقت با واژه "بیّن"، وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ[۸۰] و "تفصیل"[۸۱] به معنای جدا کردن آنها از یک‌دیگر آن‌گونه که معنا و مدلول هریک در جای خود روشن شود[۸۲] و "تصریف"وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا مَا حَوْلَكُمْ مِنَ الْقُرَى وَصَرَّفْنَا الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ[۸۳] به معنای بازگویی بیان شده است. آیات قرآن به روشن‌گر نیز وصف شده: وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُبَيِّنَاتٍ[۸۴].

نقش و آثار آیات قرآن

  1. افزایش ایمان که بر اثر تلاوت آیات قرآن بر مؤمنان حاصل می‌‌شود: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا[۸۵].
  2. بازگشت به سوی خدا، از جمله اهداف نزول آیات شمرده شده: وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ[۸۶].
  3. شناساندن راه و روش مجرمان برای آن که مؤمنان از آن دوری کنند از اهداف نزول آیات قرآن است: وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ[۸۷][۸۸].
  4. تزکیه و تعلیم: از خواسته‌های ابراهیمS برای ذرّیّه خود از خداوند، فرستادن پیامبری است که آیات را برای تعلیم و تزکیه بر آنان بخواند: رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ[۸۹].
  5. تفکّر و ژرف نگری از آثار دیگر آیات قرآن است: وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ[۹۰].
  1. ایمان: در آیه إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ[۹۱] آمده است که هنگام تلاوت آیات قرآن بر مؤمنان، ایمانشان افزایش می‌‌یابد.
  2. یقین داشتن به نزول آیات از سوی خداوند: قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ[۹۲].
  3. تعقّل: خداوند صاحبان خرد و آنان را که تعقّل می‌‌کنند، کسانی می‌‌داند که از آیات قرآن اثر می‌‌پذیرند و متذکّر می‌‌شوند: هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ[۹۳]

برخورد با آیات قرآن

  • آیه المر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ[۹۴] از ایمان نیاوردن بیش‌تر مردم به آیات قرآن (با وجود حقّانیّت آن) خبر می‌‌دهد و در آیات بسیاری به آنان وعده عذاب می‌‌دهد و متذّکر می‌‌شود که در قیامت کافران را دسته دسته به جهنّم وارد می‌‌کنند و به آنان خطاب می‌‌شود: مگر پیامبران، آیات پروردگار را بر شما نخواندند و از ملاقات این روز برحذر نداشتند؟وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ[۹۵]؛ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ[۹۶]؛ نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ [۹۷].
  • منکران و اعراض‌کنندگان از آیات قرآن، گاهی فاسق شمرده شده‌اند: وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ[۹۸]
  • و گاهی ظالم و مجرم: وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ[۹۹]
  • و نیز مستکبر که به شدّت مورد سرزنش قرار گرفته‌اند: قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ تَنْكِصُونَ مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ[۱۰۰].
  • منکران آیات قرآن، روش‌های گوناگونی را برای انکار آن در پیش می‌‌گرفتند. جدال بی دلیل از روش‌های برخورد مشرکان با آیات است که سبب خشم خداوند و توبیخ او می‌‌شود: الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ[۱۰۱]. مقصود از جدال در این آیات، جدال باطل است که برای از بین بردن حقّ به کار می‌‌رود، نه جدال برای اثبات حق؛ زیرا خداوند خود، پیامبر را به جدال حقّ مأمور فرموده است: وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ[۱۰۲][۱۰۳].
  • استهزا، گونه‌ای دیگر از برخورد با آیات قرآن بود: وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ[۱۰۴] یا آن که هنگام تلاوت آیات بر آنان، آن را افسانه پیشینیان می‌‌دانستند: إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ[۱۰۵].
  • سحر دانستن آیات قرآن، حربه دیگر کافران برای مقابله با آن بود: وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ[۱۰۶].

تلاوت آیات قرآن

  • خداوند تلاوت آیات بر پیامبر را به خود نسبت داده: ذَلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآيَاتِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيمِ[۱۰۷]
  • و تلاوت آیات بر مؤمنان برای تعلیم و تزکیه آنان را هدف برانگیخته شدن پیامبرa می‌‌داند: هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ[۱۰۸]
  • و پیامبر و مسلمانان به تلاوت آیات قرآن به اندازه میسور سفارش شده‌اند[۱۰۹].
  • قرآن برخورد معاندان و پذیرندگان حق را هنگام تلاوت آیات بر آنان، متفاوت بیان می‌‌کند. در چهره کافران (هنگام تلاوت آیات قرآن بر آنان) آثار انکار نمایان شده، به شدّت خشمگین می‌‌شوند؛ چنان که نزدیک است برخیزند و بر کسانی که آیات را بر ایشان تلاوت می‌‌کنند، حمله برند: وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا...[۱۱۰].
  • دسته دیگر که حق پذیرند، با تلاوت آیات بر آنان، ایمان‌شان افزون‌تر می‌‌شود إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ[۱۱۱] و ازآن رو که حقیقت را یافته‌اند، چشمانشان از شوق اشک می‌‌ریزد: وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ...[۱۱۲][۱۱۳].

منابع


جستارهای وابسته

پانویس

  1. مقاییس، ج ۱، ص ۱۶۷، «اَیی».
  2. الصحاح، ج ۶، ص ۲۲۷۵، «اَیی»؛ التحقیق، ج ۱، ص ۱۸۶، «آیه».
  3. مقاییس، ج ۱، ص ۱۶۷، «ا ی ی».
  4. جمهرة اللّغه، ج ۱، ص ۲۵۰، «آیه».
  5. مفردات، ص ۱۰۱، «ای».
  6. البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۳۶۳.
  7. التحقیق، ج ۱، ص ۱۷۲، «آیه».
  8. المعجم الاحصائی، ج ۲، ص۲۴-۳۰.
  9. «و بسا نشانه‌ای است در آسمان‌ها و زمین که بر آن می‌گذرند و آنان از آن رو گردانند»؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۵.
  10. «...زیرا نشانه‌های خداوند را انکار می‌کردند و پیامبران را ناحقّ می‌کشتند..»؛ سوره بقره، آیه ۶۱.
  11. «و اگر برای اهل کتاب هر نشانه‌ای بیاوری از قبله تو پیروی نخواهند کرد..»؛ سوره بقره، آیه ۱۴۵.
  12. «به راستی در (داستان) یوسف و برادران وی برای پرسشگران نشانه‌هاست»؛ سوره یوسف، آیه ۷.
  13. «آیا بر هر بلندی بنایی از سر بازی (و بیهوده) می‌سازید؟»؛ سوره شعراء، آیه ۱۲۸.
  14. «...که با نشانه‌های ما دستشان به شما نرسد..»؛ سوره قصص، آیه ۳۵.
  15. «اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه)‌اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه)‌اند..». سوره آل عمران، آیه ۷.
  16. الاتقان، ج ۱، ص ۱۴۵.
  17. المیزان، ج ۱۳، ص ۲۳۱.
  18. البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۹۳-۳۰۰.
  19. تاریخ قرآن، ص ۴۴.
  20. «پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس..». سوره توبه، آیه ۱۲۹.
  21. «از تو نظر می‌خواهند بگو: خداوند برای شما درباره کلاله نظر می‌دهد..». سوره نساء، آیه ۱۷۶.
  22. «بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است..»؛ سوره توبه، آیه ۱۲۸.
  23. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید» سوره بقره، آیه ۲۷۸.
  24. البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۹۷.
  25. نکت الانتصار، ص ۸۹.
  26. «و از روزی پروا کنید که در آن به سوی خداوند بازگردانده می‌شوید» سوره بقره، آیه ۲۸۱.
  27. الدّر المنثور، ج ۲، ص ۱۱۶.
  28. «...امروز دینتان را کامل کردم..». سوره مائده، آیه ۳.
  29. تاریخ قرآن، ص ۴۶.
  30. «دو سبز سیر» سوره الرحمن، آیه ۶۴.
  31. التحریر والتنویر، ج ۱، ص ۷۷.
  32. «سوگند به سپیده‌دم» سوره فجر، آیه ۱.
  33. «سوگند به روزگار» سوره عصر، آیه ۱.
  34. الاتقان، ج ۲، ص ۳۵۷.
  35. «ای مؤمنان! چون وامی تا سرآمدی معیّن میان شما برقرار شد، آن را به نوشته آورید...» سوره بقره، آیه ۲۸۲.
  36. «اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه)‌اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه)‌اند..». سوره آل عمران، آیه ۷.
  37. المنار، ج ۳، ص۱۶۳-۱۶۵.
  38. المیزان، ج۳، ص۳۲-۴۳.
  39. قرآن در اسلام، ص ۳۷.
  40. «خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است..»؛ سوره نور، آیه ۳۵.
  41. «دست خداوند بالای دست‌های آنان است» سوره فتح، آیه ۱۰.
  42. «چیزی مانند او نیست» سوره شوری، آیه ۱۱.
  43. «پاکا و فرا برترا که اوست از آنچه (آنان) وصف می‌کنند» سوره انعام، آیه ۱۰۰.
  44. «چشم‌ها او را در نمی‌یابند» سوره انعام، آیه ۱۰۳.
  45. التمهید، ج ۳، ص ۱۴.
  46. «اگر آیه‌ای را نسخ کنیم یا (حکم) آن را واپس افکنیم به از آن یا همگون آن را می‌آوریم»؛ سوره بقره، آیه ۱۰۶.
  47. «و چون آیه‌ای را به جای آیه‌ای دیگر آوریم -و خداوند به آنچه فرو می‌فرستد داناتر است-..»؛ سوره نحل، آیه ۱۰۱.
  48. التمهید، ج ۲، ص ۲۸۵.
  49. الاتقان، ج ۱، ص ۱۰.
  50. يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  51. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  52. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  53. «خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمی‌گیرد، همه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمان‌ها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است» سوره بقره، آیه ۲۵۵.
  54. اصطلاح نامه علوم قرآنی، ص ۱۰۰.
  55. «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز می‌دارد؛ به شما اندرز می‌دهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.
  56. «پس هر کس همسنگ ذره‌ای نیکی ورزد، آن را خواهد دید و هر کس همسنگ ذره‌ای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.
  57. «خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمی‌گیرد، همه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمان‌ها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است» سوره بقره، آیه ۲۵۵.
  58. «بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کرده‌اید..». سوره زمر، آیه ۵۳.
  59. «و زودا که پروردگارت به تو (اختیار میانجیگری) ببخشد و تو خرسند گردی» سوره ضحی، آیه ۵.
  60. الاتقان، ج ۲، ص ۳۵۳.
  61. التحریر والتنویر، ج ۱، ص ۷۹.
  62. «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان می‌دهد» سوره نحل، آیه ۹۰.
  63. الاتقان، ج ۱، ص ۱۳۳.
  64. التحریر والتنویر، ج ۱، ص ۷۹.
  65. الاتقان، ج ۱، ص ۱۳۲.
  66. المیزان، ج ۱۲، ص ۱۲۷-۱۲۹.
  67. نور علم، ش ۴۳ و ۴۴، ص ۸، «آیه».
  68. الاتقان، ج ۱، ص ۱۴۶.
  69. «طا، سین، میم» سوره قصص، آیه ۱.
  70. «گروهی را دید که (گوسفندان خود را) آب می‌دادند..»؛ سوره قصص، آیه ۲۳.
  71. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  72. «راه آنان که به نعمت پرورده‌ای» سوره فاتحه، آیه ۷.
  73. الاتقان، ج ۱، ص ۱۴۸.
  74. المیزان، ج ۱۳، ص ۲۳۲.
  75. التمهید، ج ۵، ص ۲۳۹.
  76. الاتقان، ج ۱، ص ۲۳۵.
  77. التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص ۶۱.
  78. الاتقان، ج ۲، ص ۲۳۴.
  79. المیزان، ج ۴، ص ۳۵۹.
  80. «و به سوی تو آیاتی روشن فرو فرستاده‌ایم» سوره بقره، آیه ۹۹.
  81. وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ «و ما این‌گونه آیات خود را روشن می‌داریم و (چنین می‌کنیم) باشد که آنان (به راه راست) باز گردند» سوره اعراف، آیه ۱۷۴.
  82. المیزان، ج ۸، ص ۳۲۳.
  83. «و آنچه شهر پیرامونتان بود نابود کرده‌ایم و آیات را گوناگون آورده‌ایم باشد که آنان بازگردند» سوره احقاف، آیه ۲۷.
  84. «و به راستی به سوی شما آیاتی روشنگر فرو فرستاده‌ایم» سوره نور، آیه ۳۴.
  85. «مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دل‌هاشان بیمناک می‌شود و چون آیات او را بر آنان بخوانند بر ایمانشان می‌افزاید» سوره انفال، آیه ۲.
  86. «و ما این‌گونه آیات خود را روشن می‌داریم» سوره اعراف، آیه ۱۷۴.
  87. «و ما این‌گونه آیات را روشن (بیان) می‌داریم (تا دریابند) و تا راه گنهکاران آشکار شود» سوره انعام، آیه ۵۵.
  88. المیزان، ج ۷، ص ۱۰۶.
  89. «پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز!» سوره بقره، آیه ۱۲۹.
  90. «و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.
  91. «مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دل‌هاشان بیمناک می‌شود و چون آیات او را بر آنان بخوانند بر ایمانشان می‌افزاید و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند» سوره انفال، آیه ۲.
  92. «ما نشانه‌های (خود) را برای گروهی که یقین دارند روشن گردانده‌ایم» سوره بقره، آیه ۱۱۸.
  93. «اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم»اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه»اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل‌جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.
  94. «الف، لام، میم، را؛ این آیات کتاب (آسمانی) است و آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده راستین است اما بیشتر مردم ایمان نمی‌آورند» سوره رعد، آیه ۱.
  95. «و آنان را که کفر ورزیدند دسته‌دسته به سوی دوزخ گسیل می‌کنند تا چون به آن رسند درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنها بگویند: آیا پیامبرانی از میان خودتان نیامده بودند که آیات پروردگارتان را بر شما می‌خواندند و شما را به دیدار امروزتان هشدار می‌دادند؟» سوره زمر، آیه ۷۱.
  96. «و کسانی که کفر ورزیده و آیات ما را دروغ دانسته‌اند دوزخی‌اند» سوره مائده، آیه ۱۰.
  97. «(این) کتاب را که کتاب‌های آسمانی پیش از خود را راست می‌شمارد، به حق بر تو (به تدریج) فرو فرستاد و تورات و انجیل را (یکجا) فرو فرستاد از پیش، که رهنمون مردم است و فرقان را فرو فرستاد؛ بی‌گمان آنان که به آیات خداوند کفر می‌ورزند عذابی سخت خواهند داشت و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره آل عمران، آیه ۳-۴.
  98. «و به سوی تو آیاتی روشن فرو فرستاده‌ایم و جز نافرمانان کسی بدان انکار نمی‌ورزد» سوره بقره، آیه ۹۹.
  99. «و کیست ستمکاره‌تر از کسی که آیات پروردگارش را بدو گوشزد کنند سپس او از آنها روی بگرداند؟ بی‌گمان ما از گناهکاران انتقام خواهیم گرفت» سوره سجده، آیه ۲۲.
  100. «زیرا آیات من برایتان خوانده می‌شد اما شما پشت کردید در حالی که در برابر آن گردنکشی می‌ورزیدید و در نشست‌های شبانه بدگویی می‌کردید» سوره مؤمنون، آیه ۶۶-۶۷.
  101. «آنان که در آیات خداوند بی‌آنکه برهانی برای آنان آمده باشد چالش می‌ورزند، (کارشان) نزد خداوند و نزد مؤمنان، سخت خشم‌انگیز است» سوره غافر، آیه ۳۵؛ و نیز آیه ۴، آیه ۵۶، آیه ۶۹.
  102. «و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز!» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
  103. المیزان، ج ۱۷، ص ۳۰۵.
  104. «و چون از آیات ما چیزی دریابد آن را به ریشخند می‌گیرد؛ برای آنان عذابی خوارساز خواهد بود» سوره جاثیه، آیه ۹.
  105. «چون آیات ما را بر او بخوانند می‌گوید: افسانه‌های پیشینیان است» سوره قلم، آیه ۱۵؛ و نیز سوره انفال، آیه ۳۱.
  106. «و چون بر آنان آیات روشن ما خوانده شود کافران درباره (آن سخنان) حقّ هنگامی که نزدشان آید می‌گویند: این جادویی آشکار است» سوره احقاف، آیه ۷.
  107. «آن را که بر تو فرا می‌خوانیم از آیات و (قرآن) یادآور حکمت‌آموز است» سوره آل عمران، آیه ۵۸.
  108. «اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد» سوره جمعه، آیه ۲.
  109. فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ «آنچه میسّر است از قرآن بخوانید!» سوره مزمل، آیه ۲۰.
  110. «و چون آیات روشن ما را بر آنان بخوانند در چهره‌های کافران، ناخوشایندی می‌بینی، نزدیک است به کسانی که آیات ما را بر آنان می‌خوانند تاخت آورند» سوره حج، آیه ۷۲.
  111. «مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دل‌هاشان بیمناک می‌شود و چون آیات او را بر آنان بخوانند بر ایمانشان می‌افزاید و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند» سوره انفال، آیه ۲.
  112. «و هر گاه آنچه را بر پیامبر فرو فرستاده شده است بشنوند، با شناختی که از حق یافته‌اند چشمانشان را می‌بینی که از اشک لبریز می‌شود...» سوره مائده، آیه ۸۳.
  113. اورعی، مرتضی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص.