نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۵ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل قرآن (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
قرآن کریم، کلامپروردگار است. عین الفاظ قرآن توسط جبرئیل، فرشتهامینوحی، از جانب خداوند بر قلب و زبان پیامبر اکرم، هم بهطور اجمالی و یکباره و هم بهطور تفصیلی و در مدت بیستوسه سال نازل شد و پیامبر آن را بر کاتبان وحی خواند. کاتبان با نظارت دقیق پیامبر آن را نوشتهاند و حافظان بسیار آن را حفظ و بهدفعات نقل کردهاند. قرآن کریم در عصر پیامبر مکتوب بوده، ولی مدون نبوده است. قرآن در سال ۲۸ هجری در عصر عثمان، تدوین شد. قرآن در ۱۱۴ سوره از سوره فاتحه تا سوره ناس تدوین شد. پیامبر اکرم در سالهای پایانی عمر خویش در حدیث معروف و متواترثقلین از قرآن و اهل بیت خویش بهعنوان دو یادگار گرانسنگ یاد میکند که هرگز از هم جدا نمیشوند و سعادتمردمان در گروه تمسک به این دو است. مردم در سایه هدایتهای قرآنی میتوانند راه رستگاری را بازیابند. شناخت قرآن، مبدأ حرکت تکاملی انسان است. کمالی که از تأثیرپذیری از قرآن حاصل میشود، از راه دیگر در دسترس انسان قرار نمیگیرد. با قرآن این فرصت حاصل میشود که انسان پایگاه خود را در جهان هستی و عوالم آن بشناسد و مقصود آفرینش خود را بداند. پیامبر اکرم (ص) فرمود: هنگامی که فتنهها چون پارههای شب تار بر شما هجوم آورند و موجب گمراهیتان شوند، به قرآنپناه آورید[۱][۲].
امام علی (ع) بهعنوان تنها کسی که از ابتدا اسلام در کنار پیامبر بود، آشناترین فرد با کیفیت نزول قرآن بر پیامبر بود تا آنجا که خود در اینباره میگوید: نوروحی و رسالت را به چشم خود میدیدم و بوی نبوت را استشمام میکردم. هنگامی که وحی نازل میشد من صدای ناله شیطان را میشنیدم. میپرسیدم: "یا رسول الله، این صدای چیست؟" فرمود: "صدای شیطان است. از اینکه او را بپرستند، نومید شده است. تو هم میشنوی هر چه را من میشنوم و میبینی آنچه را من میبینم، جز اینکه تو پیامبر نیستی، ولی تو وزیرمنی و به راه خیر میروی[۵]. از اینرو امام بر کیفیت نزول و مسائل آن آشنا بود، چنانکه خود میفرماید: "هیچ آیهای نازل نشد، مگر اینکه میدانم در کجا و درباره چه چیزی، در شب یا روز، کوه یا دشت نازل شد."[۶].
نهج البلاغه در ۱۲۲ مورد به شکل تضمین[۷] و اقتباس به آیات قرآن استشهاد کرده است. به شکل تلمیح[۸] و اشاره نیز از حد شمارش خارج است. در ۱۱ مورد نیز قرآنتفسیر شده است، ولی جز خطبه اشباح که تفسیرآیه ۷ سورل آلعمران است، بقیه خطبههای تفسیری بهصورت گزیده آمدهاند. در ۹۶ مورد نیز قرآنوصف و ستایش شده است. اینک به نمونهای از عبارات نهج البلاغه در وصفقرآن اشاره میکنیم[۹]:
قرآن کریم، کتاب همیشه:قرآن کتابی است برای همیشه و همه عصرها و نسلها؛ کتابی که هر قدر در آن غور کنند و به تدبر بنشینند پایانی ندارد و همیشه زنده و پویا در اختیار انسان قرار داده شده است: و (قرآن) از زیاد خواندن و شنیدن کهنه نشود[۱۴]. امیرمؤمنان (ع) حقیقت قرآن را چون نوری که هرگز خاموش نشود و فروغی که خاموشی نپذیرد برمیشمرد[۱۵] و در بیانی دیگر میفرماید: قرآن، ظاهرش زیباست و باطنش ژرف[۱۶].امام (ع) متذکر میشود که قرآن کریم دو بعد دارد: بعد اول ظاهر الفاظ است که مفهومی را به ذهن متبادر میکند، اما در عین حال مفاهیم عمیق و رازهای بزرگی در دلآیاتنورانی نهفته که از دسترس انسانها به دور است. امام (ع) قرآن را حاوی علوم ازلی و ابدی میداند. آنچه از فهمبشر و ورای آن در جهان هستی وجود دارد، همه در قرآن نهفته است. البته کلامخدا در کنار امامان معصوم (ع) که مفسران حقیقی قرآن هستند، معنا مییابد و میتواند هدایتگر توده مردم باشد. از اینرو علی (ع) میفرماید: از قرآن بخواهید که برایتان سخن گوید و قرآن هیچگاه سخن نگوید، ولی من شما را از آن خبر میدهم. بدانید که در قرآن است علمآینده و حدیث گذشته و داروی درد شما و نظامزندگی شما[۱۷]. و در فرازی دیگر میفرماید: آنچه در گذشته رخ داده و در آینده روی خواهد داد، و آنچه دستور زندگیتان باشد، در قرآن هست[۱۸][۱۹].
قرآن کریم، رشته محکم الهی:قرآن، بهترین وسیله برقراری ارتباط با خداوند است. خداوند در کتابش با انسانها صحبت کرده و آنها را مطابق با استعدادشان از رموز هستی خبر داده است. در کلامقرآن تناقض راه ندارد و آیات، هر یک، شاهد و گواهی بر دیگری است. کتاب خداست که به یاری آن حق را میبینید و میگویید و میشنوید. برخی از آن برخی دیگر را تفسیر میکند و برخی از آن به برخی دیگر شهادت میدهد. در دین خدا، اختلاف راه ندارد و پیرو خود را از خدامنحرف نگرداند[۲۰][۲۱].
قرآن کریم، برترین همنشین انسان:امام (ع) مردم را به همنشینی با قرآندعوت و سفارش میکند که آنها راه رستگاری و فلاح را در پرتو قرآن بجویند و با قرآن انس گیرند. بدانید که این قرآن اندرزدهندهای است که در اندرزش رنگ فریب نیست و راهنمایی است که گمراه نمیکند و سخنگویی است که دروغ نمیگوید. هر کس با قرآنهمنشینی کند، چون برخیزد، چیزی بر او افزوده و چیزی از او کاسته شده؛ به هدایتش افزوده و از کوردلیاش کاسته شده. بدانید، آنکه با قرآن است، نیازمند نباشد و کس را بدون قرآنبینیازی حاصل نشود[۲۶][۲۷].
انس و ارتباط با قرآن مراتب گوناگونی دارد. بالاترین مرتبه، آن است که قرآن هر شرایطی با انسان همراه باشد. هرکس به فراخور حال خویش باید از این منبع فیاضالهی بهره برگیرد. تلاوت قرآن یکی از راههای بهرهگیری از آن است که در نهج البلاغه مورد توجه قرار گرفته و آدابی برای آن ذکر شده است: ترتیل: ترتیل بهمعنای حفظ آداب لفظی و خواندن آهنگین قرآن همراه با آرامش و تأنی است[۳۰]. امام (ع) در بیان صفات متقین میفرماید: پرهیزکاران در دل شب همواره ایستادهاند و قرآن را شمردهشمرده و با تدبیرتلاوت میکنند[۳۱][۳۲].
امیرمؤمنان (ع) در بخشی از نهج البلاغه هشدار میدهد زمانی خواهد رسید که مردم به قرآن توجهی نشان نمیدهند و عاملان به قرآن در اقلیتاند و در جامعه جایگاهی ندارند. اما حتی در چنین شرایطی آن عده اندک جزو هدایتیافتگان و رستگاراناند، حتی اگر در حیات دنیوی با اقبالجامعه مواجه نشوند. لذا فرامین قرآن را باید پیشروی قرار داد و چون جرعه آب حیات از آن نوشید و اطمینان داشت که طریق هدایت و رستگاری تنها با قرآن و بیان مفسران ان بهدست میآید. از اینرو فرمود: بهزودی پس از من زمانی بر شما آید که حق از مدار خویش خارج شود و به محاق تعطیل و اختفا رود و باطل بازیگر میدان شود و خودنمایی کند و دروغ بستن بر خدا و رسول فراوان شود. در دیدگاه مردم آن زمان کالایی نارواجتر از کتاب الهی نباشد، اگر آن را بهحق خوانند و بدان عمل کنند و نیز پرسودتر از آن نباشد اگر تحریفش کنند. کار بدانجا کشد که در جایجای کشور ناشناختهتر از کار نیک چیزی نباشد و نیز شناختهتر از ناراستی و ناشایستگی به چشم نخورَد. بهراستی چنین شود که مسلمانان خود، قرآن را کنار زنند و حافظان کتاب الهی خود، آن را به طاق نسیان سپارند[۳۴].
آنک قرآنمقدس و قرآنیان چونان تبعیدی و آوارهاند و هر دوان به یک سرنوشت دچار، و هیچ کس بدانان پناه ندهد. آری، قرآن و قرآنیان در آن زمان بهظاهر در میان مردماند و با مردم، ولی در واقع بیجایگاه و دور از آنان، زیرا گمراهی با هدایت سازگار نیست گرچه با هم در یک جا گرد آیند. پس آن قوم بر ناهماهنگی، هماهنگاند و از همراهی با تودهها پراکنده. گویی آنان پیشوایان قرآناند نه قرآنامام آنها. پس، از کتاب الهی نزد آنان جز نامی نمانَد و از آن جز خطی و کلماتی نشناسند[۳۵][۳۶].
امام (ع) در وصیت خود در بستر شهادت نیز از توجه به قرآن در کردار و گفتار یاد میکند و هشدار میدهد که مبادا دیگران در عمل به قرآن از شما پیشی گیرند که در این صورت زندگیمسلمانان غیر قرآنی و عقبافتاده خواهد شد[۳۷][۳۸].