افضلیت امام باقر
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث امامت است. "افضلیت امام باقر" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل افضلیت امام باقر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
افضلیت امام باقر
برتری امام باقر (ع) بر دیگران در فضیلتها و صفات و ویژگیهایی که در امامت لازم است از سخنان پیامبر (ص) و دیگر امامان و حتی از کلمات سایر دانشمندان مسلمان نیز قابل استفاده است:
بشارت پیامبر: روایت جابر از رسول خدا (ص) در بشارت به آمدن امام باقر (ع) در منابع فریقین ثبت شده است: امام صادق (ع) فرمود: جابر بن عبدالله انصاری آخرین اصحاب پیغمبر (ص) بود که زنده مانده بود و او مری بود که تنها به ما اهل بیت توجه داشت. در مسجد پیغمبر مینشست و عمامه سیاهی دور سر میبست و فریاد میزد: یا باقرالعلوم، یا باقرالعلوم. اهل مدینه میگفتند جابر هذیان میگوید، میگفت: نه به خدا من هذیان نمیگویم، بلکه من از پیغمبر (ص) شنیدم میفرمود: "إِنَّكَ سَتُدْرِكُ رَجُلاً مِنِّي اِسْمُهُ اِسْمِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي يَبْقُرُ اَلْعِلْمَ بَقْراً"[۱]. تو به مردی از خاندان من میرسی که همنام و همشمائل من است و علم را میشکافد و توضیح و تشریح میکند، این است سبب آنچه میگویم. راوی گوید: روزی جابر از یکی از کوچههای مدینه میگذشت و محمد بن علی (ع) آنجا بود چون جابر نگاهش به او افتاد، گفت: ای پسر پیش بیا، او پیش آمد، سپس گفت: برگرد، او برگشت، جابر گفت: سوگند به آن که جانم در دست اوست که شمائل این پسر شمائل پیغمبر است، ای پسر اسم تو چیست؟ گفت اسمم محمد بن علی بن الحسین است، جابر به سویش رفت و سرش را بوسید و میگفت: پدر و مادرم به قربانت، پدرت رسول خدا (ص) سلامت میرسانید و چنین گفت.
امام باقر (ع) در سخن دیگران: بشارت پیامبر (ص) به نقل از جابر مورد اتفاق فریقین میباشد به طوری که ابن شهر آشوب مازندرانی مینویسد: "و حدیث جابر مشهور معروف رواه فقهاء المدینة و العراق کلهم"[۲]. برای نمونه برخی از عبارات نویسندگان غیر شیعی را درباره حدیث جابر ذکر میکنیم: ابن ابی الحدید معتزلی مینویسد: "و هو سید فقهاء الحجاز و منه من ابنه جعفر تعلم الناس الفقه و هو الملقب بالباقر العلم لقبه به رسول الله (ص) و لم یخلق بعد و بشر به و وعد جابر بن عبدالله برؤیته و قال ستراه طفلا فإذا رأیته فأبلغه عنی السلام فعاش جابر حتی رآه و قال له ما وصی به"[۳].
حتی ابن حجر هیثمی مکی از هواداران جریان اموی بعد از توضیح لقب باقر و اعتراف به مقام والای علمی و عرفانی امام باقر (ع) مینویسد: "و کفاه شرفا أن ابن المدینی (استاد بخاری) روی عن جابر أنه قال له و هو صغیر رسول الله یسلم علیک فقیل له و کیف ذاک قال کنت جالسا عنده و الحسین فی حجره و هویداعبه فقال یا جابر یولد له مولود اسمه علی إذا کان یوم القیامة نادی مناد لیقم سید العابدین فیقوم ولده یولد له اسمه محمد فإن أدرکته یا جابر فأقرئه منی السلام"[۴].
و عبدالله بن عطای مکی میگفت: "ما رأيتُ العلماء عند أحد قطّ أصغر منهم عند أبي جعفر و لقد رأيت الحکم بن عُيَيْنَة مع جلالته في القوم بين يديه کأنَّه صبيّ بين يَدَي مُعَلِّمه"[۵]. و ذهبی درباره امام باقر (ع) مینویسد: "کانَ احدَ مَن جَمعَ بَینَ العِلمِ و العَملِ و السُّؤَدد وَ الشَّرفِ وَ الثِّقهِ وَ الرِّزانهِ وَ کَانَ اَهلاً لِلخِلافَهِ"[۶][۷].
پرسشهای وابسته
منابع
جستارهای وابسته
- هدایت
- ولایت (ولایت تکوینی؛ ولایت تشریعی؛ ولایت امر)
- خلافت
- شهادت
- ملک
- حکم
- وراثت (وراثت زمین؛ وراثت کتاب)
- حجت
- تمکین فی الارض
- امت وسط
- اصطفا
- اجتبا
- امامت در قرآن
- آیات امامت
- امامت در حدیث
- امامت در کلام اسلامی
- امامت در حکمت اسلامی
- امامت در عرفان اسلامی
- امامت از دیدگاه بروندینی
- امامت امامان دوازدهگانه
- شؤون امام
- صفات امام
- راه تعیین امام
- امامان دوازدهگانه
- امامت امام على
- امامت امام حسن مجتبى
- امامت امام حسين
- امامت امام سجاد
- امامت امام باقر
- امامت امام صادق
- امامت امام كاظم
- امامت امام رضا
- امامت امام جواد
- امامت امام هادى
- امامت امام حسن عسکری
- امامت امام مهدى
- امامان از اهل بیت پیامبر خاتم
منبعشناسی جامع افضلیت امام باقر
پانویس
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۴۶۹. سخن پیامبر به جابر را سایر منابع نیز ذکر کردهاند و با عبارتهای گوناگون در درسهای گذشته و ابتدای این درس گذشت.
- ↑ مناقب آل أبی طالب (ع) (لابن شهر آشوب)، ج ۴، ص ۱۹۶.
- ↑ شرح نهج البلاغة لإبن أبی الحدید، ج ۱۵، ص ۲۷۷.
- ↑ الصواعق المحرقه، ج ۲، ص ۵۸۶.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۱۶۸. لما را در محضر هیچ کس کوچکتر از آنها در محضر ابوجعفر (ع) ندیدم. حکم بن عیینه با تمام عظمت علمیاش در میان مردم، در برابر آن حضرت مانند دانش آموزی در مقابل معلم خود به نظر میرسید.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۴۰۲. از کسانی است که بین علم و عمل و آقائی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده و اهلیت برای خلافت داشت.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۴۶.