بحث:آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
پاسخ جامع اجمالی
* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخها ودیدگاههای متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده میشود:
حیدرینیک | شفائی | مهدویفرد | شفیعی | رضوانی | نصرآبادی | طاووسی | هاشمی | مسجد جمکران |
پاسخ اجمالی
جایگاه انتظار
- عقیده به ظهور مصلح جهانی و ایجاد آمادگی در کل عالم و در یک عبارت "انتظار داشتن" امر حیاتی و لازمی است که پیشوایان دینی آن را راهبردی مهم در دوران غیبت دانسته و علاوه بر امر نمودن نسبت به آن، به وجوب انتظار هم اشاره کردهاند[۱]. در تفکر شیعی انتظار مهدی موعود (ع) همواره به عنوان یکی از اصول مسلم اعتقادی مطرح و انتظار آن منجی از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار بوده و بخش عظیمی از معارف شیعی را به خود اختصاص داده است[۲]. اندیشۀ انتظار، افزون بر گستردگی و پویایی، چنان عظمت دارد که دیگر انتظارات بشر، هر اندازه بزرگ باشند، در برابر آن، ناچیزند. انتظار ظهور مهدی (ع) همۀ خواستههای مقدس و انسانی را دربرداشته و پیامبران الهی (ع) پیوسته آن را نوید دادهاند، تا وعده الهی فرارسد و آرزوهای بلند و دیرین انسانیت به بار بنشینند[۳].
آیا انتظار، حالت اختیاری است که بتواند متعلق وجوب قرار گیرد؟
- منتها باید توجه کرد هر کس حال انتظار را در خودش وجدان کرده باشد، تصدیق میکند این حال بدون وجود مقدماتش در انسان ایجاد نمیشود و اگر مقدمات آن به طور کامل موجود شود، "انتظار" قهراً حاصل میشود و نیاز به امر و دستوری در مورد آن نیست. لذا میتوان گفت: اصل حالت انتظار داشتن بسان افعالی چون خوردن و آشامیدن، اختیاری انسان نیست. اگر کسی طالب ایجاد این حال باشد، باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق مقدمات، حالت انتظار خود به خود به وجود میآید. پس امر به انتظار و وجوب آن، در حقیقت به ایجاد مقدمات بر میگردد[۴].
ادلۀ عقلی وجوب انتظار
- برای وجوب انتظار میتوان از دلایل عقلی و نقلی بهره برد:
- دلایل عقلی: بر اساس دلایل عقلی، انتظار برای ظهور امام زمان(ع) ضروری و واجب است. برخی از این دلایل عبارتند از:
- حکیمانه بودن خلقت: از دیدگاه عقل، نظام حاکم بر هستی، نظامی حکیمانه و احسن و با رویکردی روشن و مطلوب است و اگر این نظام به هدف غایی خود که همان روشن بودن آینده براساس هدف آفرینش است نرسد لازمهاش اعتقاد به این مطلب است که نظام آفرینش بازیچه ای بیش نیست، در اینجاست که انتظار از نگاه منطقی خودش را نشان میدهد. آرمان قیام و انقلاب مهدی (ع) یک فلسفۀ بزرگ اجتماعی اسلامی است[۵]. به عبارتی انسان اگر بخواهد دچار تناقض نسبت به هدف آفرینش نشود باید منتظر روزی باشد که این نظام حکیمانه به تمامه در عالم اجرایی شود[۶].
- انتظار مقدمۀ حکومت عدل: انتظار مقدمه و راهگشایی برای حکومت عدل و ایجاد عدالت است و چون حُسن عدل، امری عقلی است، باید مقدمۀ فراهم شدنش که همان انتظار برای عدالت است هم امری عقلی باشد[۷].
- انتظار عامل جلوگیری از برخی مفاسد: عدم امید و انتظار موجب یأس و ناامیدی میشود و مضرّات و مفاسدی در ابعاد فردی و اجتماعی به دنبال دارد، مانند:
- احساس پوچی و فروپاشی نظام زندگی: گرفتن "انتظار" به معنای ناامیدی شخص از آینده، نوعی بدبینی است که نظام زندگی را از هم میپاشد؛ یعنی در واقع یأس و ناامیدی است که منجر به شکست میشود[۸].
- حل شدن در مفاسد: کسی که مأیوس است در مفاسد و آلودگیهای محیط و یا اجتماع حل میشود، تنها چیزی که بشر را امیدوار میکند و نمیگذارد از محیط فاسد ضربه بخورد و فاسد شود، امید به اصلاح نهایی است[۹].
- انتظار دورۀ آمادهسازی: انتظار یک دورۀ آمادهسازی و زمینهسازی است و هر انقلاب و حرکتی که این دوره را پشت سر نگذاشته باشد، ناقص و بی ثمر است. این خاصیت انتظار است که منتظر را وادار میکند تا کمبودها را حدس بزند و مانعها را بشناسد و برای زدودن آنها، برنامه بریزد. بنابراین، برای هر انقلابی گذر از دورۀ انتظار ضرورت است و هر قدر اهداف انقلابی بزرگتر باشد، دورۀ انتظار آن هم گستردهتر خواهد بود[۱۰].
- انتظار و فرار از بن بست ها: بشریت امروزه به هر محوری که در زندگی پیش روی دارد نظر میافکند، خود را در حصار ناکامی و سرخوردگی میبیند و برای نجات از این گرفتاری به هر سوی سر میکشد و به فکر چارهای میافتد. چون این راه چارهها و تدابیر به منبع فیض الهی متّصل نیستند. بنبستهایی که بشریت را مضطر میکند تا به ظهور یک منجی و مصلح جهانی دل ببندد بدین قرار است:
- بنبست علم و صنعت: بشر با انقلاب صنعتی در این خیال بود که بر همۀ مشکلات و معضلات فائق خواهد آمد و رفاه و آسایش خود را فراهم خواهد ساخت، اما واقعیت این است که حاصل رشد علم و صنعت بدون توجه به ارزشهای انسانی، تولید سلاحهای کشتار جمعی و مخرّبی است که سردمداران قلدر جهان آن را به دست گرفتند و در این بین آنچه شکست میخورد انسانیت است.
- بنبست سیاسی: بشر برای اصلاح حاکمیت سیاسی و نجات از گرفتاری حکومتهای ملوک الطوایفی به حکومتهای پادشاهی و سلطنتی روی آورد ولی در عمل دید که این نوع حکومتها به دیکتاتورهای خون آشامی تبدیل شدهاند که حق آزادی و حیات را از انسانها سلب میکنند و برای رهایی از این مشکل به چارهاندیشی افتاد تا اینکه بعد از رنسانس ره آورد اندیشه بشری حکومتهای مبتنی بر دموکراسی بود که در تجربه ثابت گشت مردم از این نوع مترقی حکومت نیز سرخورده و دل سرد شدهاند[۱۱].
- انتظار و معنابخشی به زندگی: مطلب دیگری که ظهور منجی و لزوم انتظار آن را ثابت میکند این است که انسان با هستی ارتباطی عمیق و پیچیده دارد حتی کوچکترین حرکتهایش بزرگترین رابطه را با عالم برقرار میکند. چنین دنیای پر از رابطه و ارتباطی؛ انسان را به جستجوی ضابطهای میکشاند و در این مسیر آشکار میشود نه علم و نه غریزه کفایت لازم را ندارند و فاقد کارایی هستند و از طرفی دیگر، حرکت آدمی با آن بلند پروازیهای بیحسابش بدون عکسالعمل نمیماند. اکنون با این پیوند مستمر و ارتباط پیچیده انسان با جهان و هستی ناچار باید انتظار طلایهداری الهی را کشید تا بیاید و مسیر این حرکت را رهبری کند[۱۲].
- بررسی اوراق زرین تاریخ: همۀ ادیان و اکثر ملل در انتظار شخصی به سر میبرند که با قیام خود جهان را از ظلم و فساد و گناه پاک، و عدالتی همه جانبه و فراگیر را در زمین حاکم خواهد کرد. تحقق چنین اتفاق نظری میان پیروان ادیان گذشته و اکثر ملتها و اقوام و نیز نوابغ و فلاسفه غرب ـ با وجود تعدد ادیان و فاصله بسیار میان باورها و اختلاف افکار آنان ـ بر اصل ایدۀ منجی باوری و انتظار منجی هیچگاه ممکن نیست بدون مدرک و پشتوانهای استوار و اصیل باشد؛ زیرا نظایر چنین وحدت نظر جهان شمولی عادةً بدون وجود سند و دلیل عقلپسند و معتبر صورت نمیپذیرد[۱۳].
- انتظار، هدف بعثت پیامبران: هدف اساسی بعثت پیامبران، کامل کردن شرایط رشد و کمال برای انسانهاست و نیز به گواهی قرآن مأموریت بنیادین پیامبران، اشاعۀ توحید و پرستش خداست، منتها برای هیچکدام از آنان، شرایط تحقق جامعۀ توحیدی فراهم نگردیده و در نتیجه، غایت خلقت انسان و بعثت انبیا تحقق نیافته است. اکنون دو راه پیش روی تاریخ قرار دارد: یا راهی را خواهد رفت که تاکنون رفته است و چنانکه برخی میپندارند بشر آینده با قدرت فوقالعاده و امکانات و ابزار بسیار پیشرفتۀ خویش، سعادت و زندگی انسان را در معبد خودپرستی و هوای نفس قربانی خواهد کرد، که در این صورت بعثت انبیا لغو خواهد بود و یا اینکه سرانجام تاریخ، با ارادۀ قاهرۀ خداوند بزرگ و با مشیت او رقم خواهد خورد و برای همیشه، زمین از آن صالحان خواهد بود و این اراده با دست با کفایت وارث انبیا و ذخیره الهی و منجی آخرالزمان محقق خواهد شد[۱۴].
ادلۀ نقلی وجوب انتظار
- دلایل نقلی: در منابع دینی به اندازهای بر ضرورت انتظار تأکید شده است که انکار آن موجب خروج از دایرۀ مؤمنین و متقین میشود[۱۵]. برخی از مستندات این امر عبارت است از:
- ادلۀ قرآنی: قرآن کریم با بشارتهای متعددی که درباره آینده جهان داده است همۀ تشنگان فضیلت را به آمادگی برای رسیدن به وضعیت ایدهآل جهان که از آن بندگان صالح خداست دعوت مینماید و به این وسیله روح حرکت و پویایی را در رگهای بشریت به جریان انداخته است. در قرآن کریم وعدۀ روزی داده شده است که حق پرستان و صالحان جهان، وارثان زمین خواهند شد. این وعده در آیاتی چند از جمله در آیات به چشم میخورد مانند: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۱۶]. با این بیان نورانی قرآن کریم به همه صالحان بشارت میدهد که از وجود فساد و تباهی در عالم مأیوس نگردید و منتظر باشید که عاقبت این دنیا از آن پاکان و صالحان است و با آمدن منجی الهی، زمین گلستان خواهد شد[۱۷].
- ادلۀ روایی:
- از امام جواد(ع) نقل شده است فرمودند: «همانا قیام کننده از ما (اهل بیت (ع)) همان مهدی (ع) است که انتظار او در (زمان) غیبتش واجب است»[۱۸] تعبیر وجوب، در فرمایش ایشان نشان دهندۀ ضرورت حال انتظار در زمان پنهانی امام است. دینداری و بندگی خدا جز به شرط تحقق این رکن مهم ـ یعنی انتظار قائم(ع) ـ امکان ندارد و کسی که به دنبال عبادت پروردگار است، نباید از این امر واجب غفلت بورزد[۱۹].
- روزی امام صادق(ع) فرمودند: «میخواهید به شما خبر دهم از چیزی که بدون آن خداوند هیچ عمل را از بندگان نمیپذیرد. فرمود: شهادت به یگانگی خدا و آنکه حضرت محمد(ص) بنده و پیامبر اوست... و انتظار ظهور حضرت قائم(ع)»[۲۰].[۲۱]
- در روایتی، امام باقر(ع) به ابیجارود فرمود: «دین من و دین پدران من، بعد از شهادت به وحدانیت خدای متعال و رسالت پیامبر اسلام و اقرار به آنچه از نزد خدای متعال آمده است و ولایت ما و برائت از دشمنان ما و تسلیم امر ما عبارت است از انتظار قائم و تلاش و پرهیزکاری»[۲۲].[۲۳]
- امام صادق(ع) فرمود: «آنچه خدای متعال به وسیلۀ آن، عمل بندگان را قبول خواهد کرد، بعد از شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر و اقرار به امر الهی و ولایت ما و برائت از دشمنان ما و تسلیم از برای ایشان بودن و پرهیزکاری و تلاش و طمأنینه، عبارت است از انتظار برای قائم»[۲۴].[۲۵]
- در این دو روایات ملاحظه میشود امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در کنار شهادت به وحدانیت خدای متعال و رسالت نبوی، مسئلۀ انتظار را مطرح میفرمایند که این کار بر اهمیت و وجوب انتظار دلالت میکند. علاوه بر این، مسئلۀ انتظار در کنار مسائلی ذکر شده که از آن به عنوان عامل قبولی اعمال بندگان یاد شده است[۲۶].
نتیجه گیری
- بنابراین، انتظار به عنوان یکی از اصول مسلم اعتقادی، امری لازم و حیاتی است که با توجه به حقیقت انتظار، بررسی تاریخ و مواضع دشمنان ضرورت آن معلوم میشود و در بسیاری از روایات بر وجوب آن تصریح شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص ۲۲۳؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۱۲؛ نصرآبادی، علی باقی، نفش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۲۱.
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، انتظار چیست منتظر کیست؟، ص ۱۶ ـ ۱۸.
- ↑ ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴.
- ↑ ر.ک. نیلیپور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص ۱۶-۱۷.
- ↑ ر.ک. الهینژاد، حسین، انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران، ص ۳۱۴.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۵۹-۶۱.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۵۹-۶۱.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۵۹-۶۱.
- ↑ ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۲۳ ـ ۲۷.
- ↑ ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
- ↑ ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
- ↑ ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
- ↑ ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
- ↑ ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۱ ـ ۶۴.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
- ↑ «إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ»؛ کمال الدین، ص۳۷۷، ج ۲.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴؛ گوهری، عباس، دیمه کار گراب، محسن، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان، ص ۹۲؛ آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینهسازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
- ↑ «أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ(ع)»؛ بصائر الدرجات، ص ۸۳، باب ۱۴؛ ملاقات با امام عصر (ع)، ص ۳۴.
- ↑ ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱؛ قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن، ص ۸۵-۸۶؛ گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۱ ـ ۶۴.
- ↑ «عَنْهُ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ(ع): یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! هَلْ تَعْرِفُ مَوَدَّتِی لَکُمْ وَ انْقِطَاعِی إِلَیْکُمْ وَ مُوَالاتِی إِیَّاکُمْ؟ قَالَ: فَقَالَ: نَعَمْ. قَالَ: فَقُلْتُ: فَإِنِّی أَسْأَلُکَ مَسْأَلَةً تُجِیبُنِی فِیهَا فَإِنِّی مَکْفُوفُ الْبَصَرِ قَلِیلُ الْمَشْیِ وَ لَا أَسْتَطِیعُ زِیَارَتَکُمْ کُلَّ حِینٍ. قَالَ: هَاتِ حَاجَتَکَ؟ قُلْتُ: أَخْبِرْنِی بِدِینِکَ الَّذِی تَدِینُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ أَنْتَ وَ أَهْلُ بَیْتِکَ لِأَدِینَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ. قَالَ: إِنْ کُنْتَ أَقْصَرْتَ الْخُطْبَةَ فَقَدْ أَعْظَمْتَ الْمَسْأَلَةَ وَ اللَّهِ لَأُعْطِیَنَّکَ دِینِی وَ دِینَ آبَائِیَ الَّذِی نَدِینُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ: شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَایَةَ لِوَلِیِّنَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِیمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ج ۲، ح ۱۰.
- ↑ ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینهسازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
- ↑ «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ یَوْمٍ: أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ؟ فَقُلْتُ: بَلَی. فَقَالَ: شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۱۰۶.
- ↑ ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینهسازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
- ↑ ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینهسازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.