اشاعره در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اسلام

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اشاعره است. "اشاعره" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اشاعره (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

اشاعره نام یکی از فرقه‌های اسلامی از اهل سنّت است که در قرن سوّم پدید آمد و منسوب به ابوالحسن اشعری بودند. این گروه ابتدا با بحث‌های عقلی مخالفت می‌کردند و تفکرشان به نوعی جمود و قشری‌گری بود، اما بعدها قائل به جواز به‌کار بردن بحث و استدلال در اصول دین شدند. زیادت صفات بر ذات، جبر در افعال بندگان، حسن و قبح شرعی افعال، برخی از عقاید این مذهب کلامی هستند.

تاریخچه اشاعره

تفاوت اشاعره با قدمای اهل حدیث

متکلمان بزرگ اشعری

عقاید اشاعره

  1. زیادت صفات بر ذات؛
  2. عمومیت اراده و قضا و قدر الهی در همه حوادث؛
  3. شرور، مانند خیرات از جانب خداست؛
  4. بشر در اعمال خود مختار نیست و اعمال او مخلوق خداست؛
  5. حسن و قبح افعال ذاتی نیست، بلکه شرعی است. همچنین عدل، شرعی است نه عقلی؛
  6. رعایت لطف و اصلح بر خدا واجب نیست؛
  7. قدرت انسان بر فعل، توأم با فعل است نه مقدم بر آن؛
  8. تنزیه مطلق، به آن معناست که میان خدا و ماسوا هیچ‌گونه شباهت و مماثلت وجود ندارد؛
  9. انسان آفریننده عمل خود نیست، اکتساب‌کننده آن است؛
  10. خداوند در قیامت با چشم دیده می‌‌شود؛
  11. فاسق، مؤمن است؛
  12. مغفرت خداوند نسبت به بنده، بدون توبه هیچ اشکالی ندارد؛ همچنان‌که معذب ساختن مؤمن بلا اشکال است؛ 
  13. شفاعت بلا اشکال است؛
  14. کذب و تخلف وعده بر خدا جایز نیست؛
  15. عالم، حادث زمانی است؛
  16. کلام خدا قدیم است، اما کلام نفسی نه کلام لفظی؛
  17. افعال خدا برای غایت و غرض نیست؛
  18. تکلیف مالایطاق بلامانع است؛
  19. نظریه "کسب" در مورد چگونگی صدور افعال از انسان مکلف، از دیگر نظریات اشاعره است[۷].

اعتقادات متمایز کنندۀ اشاعره

  1. کافر نبودن مرتکب کبیره: مراد این است که گناه کبیره موجب از میان رفتن ایمان نمی‌شود و کسی که به گناه کبیره آلوده است، تنها برای گناه کبیره از دایره ایمان بیرون نمی‌رود. گناه کبیره تنها موجب فسق می‌شود. مرتکب گناه کبیره، مؤمنِ فاسق است، نه کافر. گفتنی است که این نظریه با نظریه شیعه همراه است[۸].
  2. صفات خبری: اشاعره معتقدند هر صفتی که در قرآن و حدیث برای خداوند آمده است، باید به همان معنای ظاهری تفسیر گردد؛ هر چند از قبیل صفات جسمانی مانند دارا بودن پا، دست، صورت و غیره باشد. با این حال، برای اینکه خویشتن را از مشبهه و مجسمه جدا سازند، ترکیب "بلا تشبیه" یا "بلا کیف" را با چنین صفاتی همراه می‌سازند. پیروان مذهب امامیه در این موضوع با اشاعره مخالف‌اند؛ زیرا اخذ معنای ظاهری این صفات موجب می‌شود که خداوند را دارای جسم بدانیم و صفاتی جسمانی و انسانی بدو نسبت دهیم و ـ مثلًا ـ او را دارای دست و پا بدانیم؛ در حالی که خداوند دارای جسم نیست و از صفات انسانی و جسمانی منزه است. جسم، محدود و متناهی است و شی‌ء محدود، دارای حد است و هر آنچه حد دارد، احتمال زیادت و نقصان در او می‌رود، ولی خداوند نامتناهی است و از زیادت و نقصان پاک است. علامه حلی از رهگذر "نفی تحیز"، جسمانیت را از خداوند نفی کرده است[۹].
  3. افعال بندگان: اشعریان برای حفظ توحید در خالقیت بر آن‌اند که هیچ فعل و انفعالی در جهان نیست مگر آنکه به صورت مستقیم و بی واسطه به خداوند منسوب است. این نظریه، اشعریان را به جبر کشانیده است. آنان برای اثبات نظریه جبرگرایانه خویش، به ظاهر آیات پناه‌ می‌جویند. در برابر اینان، امامیه بر این باور است که فعل بنده، بی واسطه، مخلوق خود او است و با واسطه، مخلوق خداوند است. خداوند، جهان را آفرید و برای هر پدیده‌ای سببی برنهاد و برای هر سببی، سببی دیگر آفرید. همه اسباب و علل بدو می‌انجامند. حدیث «لا جَبْرَ وَلا تَفْویضَ وَ لکنْ أمْرٌ بَینَ امْرَین»[۱۰] نیز بر همین حقیقت ناظر است[۱۱].
  4. اراده باری تعالی: اشاعره برای نگاهداشت توحید در خالقیت بر آن رفته‌اند که ارادۀ خداوند به همۀ مخلوقات تعلق می‌گیرد. در باور شیعه، تعلق ارادۀ باری تعالی همانند تعلق قدرت و خالقیت الهی به همه ممکنات است. اراده خداوند بر این تعلق یافته است که هر مسببی از سبب خاص خود ـ با آن ویژگی‌ها که سبب دارد ـ صادر شود؛ مثلًا در باب افعال انسان، ارادۀ باری تعالی بر این تعلق یافته است که فعل انسان از روی شعور و اختیار از او صادر شود[۱۲].
  5. رؤیت خداوند در آخرت: اشاعره معتقدند مؤمنان به روز قیامت خداوند را می‌بینند. نظریۀ امامیه آن است که رؤیت خدا با چشم ظاهر ممکن نیست. این حقیقت را عقل و قرآن و حدیث تأیید می‌کنند[۱۳].
  6. تکلیف به مُحال: بر اساس باورهای اشاعره، بر خداوند رواست که بندگان را به مُحال تکلیف کند. آنان برای اثبات این مدعا به آیاتی همانند آیۀ ۲۰ سورۀ هود تمسک می‌جویند. بدین‌سان، خداوند می‌تواند آدمی را به کاری مأمور کند که از توان او بیرون است. در برابر، امامیه معتقد است تکلیفِ ما لا یطاق، قبیح است و کار قبیح از خداوند حکیم سر نمی‌زند. افزون بر حکم عقل، قرآن کریم[۱۴]، و روایات بزرگان معصوم (ع) نیز بر این حقیقت گواهی می‌دهند[۱۵].
  7. حُسن و قبح عقلی: اشاعره عقل آدمی را در آن مَرتَبت نمی‌دانند که حُسن و قبح اشیاء را دریابد و اصلح را از غیر اصلح‌ بازشناسد. آنان بر این باورند که نظریه حُسن و قبح اشیاء، خداوند را پیرو عقل انسان می‌کند و او را محدود می‌سازد. امامیه در این موضوع دیدگاهی دیگر دارد و معتقد است عقل انسان می‌تواند به حُسن و قبح برخی امور راه یابد. برخی افعال حَسن‌اند و برخی قبیح، و عقل را یارای آن هست که این حُسن و قبح را بازشناسد خواه شارع از آن سخن گفته باشد یا نگفته باشد[۱۶].
  8. صفات خداوند: اینکه آیا صفات خداوند عین ذات اویند یا زائد بر آن، مسئله‌ای دیگر است که میان اشاعره و دیگر مذاهب کلامی اسلامی اختلاف افکنده است. اشاعره صفات خداوندـ همچون علم، قدرت، سمع و بصر ـ را قدیم و زائد بر ذات می‌دانند؛ اما امامیه معتقد است صفات خداوند، عین ذات اویند. اگر جز این باشد، یا قدیم‌اند و یا حادث. اگر قدیم باشند، تعدد قدیم لازم می‌آید که محال است و اگر حادث باشند، ناگزیر باید بپذیریم که آنها در زمانی نبوده‌اند و بعد پدید آمده‌اند و در این صورت، ذات خداوند ناقص می‌شود و نیازمندِ غیر که این فرض نیز مُحال است[۱۷].
  9. کلام الهی: اشاعره معتقدند کلام خدا، قدیم است و آن را دارای دو مرتبه می‌دانند: کلام نفسی و کلام لفظی. آنچه قدیم است، کلام نفسی است که حقیقت کلام است؛ اما کلام لفظی حادث است و وسیله‌ای است برای اظهار و ابراز. امامیه، کلام خدا را فعل او می‌داند و از این رو معتقد به حدوث آن است[۱۸].

منابع

  1. پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه
  2. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام
  3. فاریاب، محمد حسین، افضلیت امام از منظر عقل و نقل

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۶.
  2. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۷۸-۷۹؛ فاریاب، محمد حسین، افضلیت امام از منظر عقل و نقل، ص ۳۱.
  3. ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۶.
  4. ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۸.
  5. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۸۱-۸۲.
  6. از آنجا که اشاعره از ابتدا با یک رویکرد سیاسی به زعامت خلفای عباسی در مخالفت با معتزلیان سر برآورده، اکثر عقاید آنها رویکرد سلبی و در مخالفت با اعتقادات معترله است.
  7. ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۷-۲۷۸.
  8. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۷۹.
  9. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۷۹.
  10. ر.ک. بحارالانوار، ۵/ ۱۷.
  11. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۷۹-۸۰
  12. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۸۰.
  13. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۸۰.
  14. به عنوان نمونه: ﴿وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ«و آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند- به هیچ کس جز برابر توان وی تکلیف نمی‌کنیم- آنان بهشتیند در آن جاودانند» سوره اعراف، آیه ۴۲.
  15. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۸۰.
  16. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۸۰.
  17. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۸۰.
  18. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۸۱.