حضرت فاطمه در قرآن
قرآن کریم انسانهایی را به جهت ارج نهادن به جایگاه برجسته و فداکاری در راه حق ستوده و یاد و نامشان را جاودان ساخته است. حضرت زهرا(س) از جمله کسانی است که خدای متعال در برخی از سورهها و آیات از ایشان یاد کرده و به بیان مقام و منزلت و فضایل آن حضرت پرداخته است. سوره کوثر؛ سوره دهر، آیه تطهیر؛ آیه مودت؛ آیه نور و آیه مباهله از جمله این موارد است.
مقدمه
قرآن کریم با آیاتی که شب و روز تلاوت میشود، انسانهایی را به جهت ارج نهادن به جایگاه برجسته و فداکاری در راه حق، ستوده و یاد و نامشان را جاودان ساخته است. اهل بیت پیامبر اکرم(ص) از جمله کسانیاند که خدای متعال از آنان آشکارا یاد کرده و به بیان مقام و منزلت و فضایل آنان پرداخته است.
تاریخنگاران و مفسران، نزول آیات فراوانی را در ستایش اهل بیت روایت کردهاند، چنانکه خداوند در سورههای گوناگونی، آنان را مورد مدح و ثنا قرار داده تا خط و مشی سالم و جهتگیری صحیح آنان را تثبیت و مردم را به پیروی از آنان فرا بخواند[۱].
زندگی مشترک فاطمه زهرا (س) با امیرالمؤمنین(ع) و کانون خانوادهاش، پر از مهر و محبت و انسانیت و تقوا و ایثار بود. در این مدت، چندین آیه قرآن، مانند آیه تطهیر، آیه مباهله و سوره کوثر و... در شأن حضرت زهرا(س) و فرزندان او نازل شد[۲].[۳]
سوره کوثر
«کوثر» را به «خیر بسیار» معنا کردهاند و به ظاهر تمامی نعمتهایی را که خداوند به نبی اکرم(ص) عنایت کرده، شامل میشود. ولی مواردی را که در شأن نزول این سوره، افزون بر آیه پایانی سوره کوثر یادآور شدهاند، به روشنی اشاره دارد که خیر یاد شده، به فزونی و دوام نسل ارتباط دارد و جهانیان به خوبی آگاهند که نسل پاک رسول اکرم(ص) از ناحیه دخت گرامیاش زهرای بتول استمرار داشته و برخی از احادیث رسیده از پیامبر اسلام(ص) این معنا را صریحا یادآور شده است.
بیشتر مفسران[۴] از جمله ابن عباس در مباحث مربوط به کوثر آوردهاند که: عاص بن وائل همواره به سران قریش میگفت: محمد، دارای فرزند پسری که پس از او جایگزین وی گردد، نیست[۵]؛ به همین دلیل، اگر از دنیا برود، نسل وی قطع شده و از وجود او رهایی مییابید. امّا فخر رازی با اینکه در اینجا به بیان اختلاف مفسّران در معنای کوثر پرداخته، امّا به صراحت گفته است: «قول سوم: کوثر را به فرزندان پیامبر معنا کردهاند..؛ زیرا این سوره مبارک در نکوهش کسانی که رسول خدا(ص) را به نداشتن فرزند پسر به عیب جویی گرفته بودند، نازل شده است. بنابراین، معنای آیه این است که خداوند به او نسلی عطا میکند که با گذشت زمان باقی خواهند ماند. (فخر رازی میافزاید): با اینکه ملاحظه میکنید: چه تعدادی از اهل بیت پیامبر به شهادت رسیدهاند؟! امّا جهان پر از وجود آنهاست و از بنی امیّه کسی باقی نمانده. وانگهی ببینید میان اهل بیت رسول خدا(ص) چه بزرگان و اندیشمندانی مانند امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا(ع) و نفس زکیّه و امثال آنان وجود دارند[۶]. [۷]
سوره دهر
روزی امام حسن و امام حسین(ع) بیمار شدند و رسول اکرم(ص) به اتفاق جمعی از مردم از آن دو بزرگوار عیادت نمود. عیادتکنندگان به امیر مؤمنان(ع) گفتند: ابو الحسن! برای بهبودی فرزندانت نذری انجام ده، از اینرو، علی(ع) و فاطمه(س) و فضّه خادمه، نذر کردند در صورت بهبودی حسنین(ع)، سه روز روزه بگیرند، دیری نپایید که آندو بزرگوار شفا یافتند و آنها طبق نذری که انجام داده بودند روزه گرفتند ولی خوراکی در خانه نداشتند، به همین دلیل، علی(ع) از شمعون خیبری یهودی سه صاع (۹ کیلوگرم) جو، قرض گرفت. یک صاع آن را فاطمه زهرا(س) آسیا کرد و پنج قرص نان به تعداد اعضای خانواده تهیه نمود و آنها را مقابل خود نهادند تا روزه خویش را افطار کنند که مستمندی بر در خانه آمد و گفت: سلام و درود بر اهل بیت محمد(ص) من فقیری بینوا و مسلمان و گرسنهام، به من غذایی عطا کنید خداوند در عوض به شما از غذاهای بهشتی نصیب گرداند، اهل بیت غذای خود را به وی داده و آن شب با آب افطار کرده و خوابیدند، فردای آن روز نیز روزه گرفتند. با فرا رسیدن شب، غذایی برای تناول، نزد خود گذاشتند که اینبار یتیمی از راه رسید و غذا را به او دادند و بار سوم اسیری بر در خانه آمد و آنان نیز همان کار قبلی را انجام دادند.
صبح روز بعد، علی(ع) دست امام حسن و امام حسین را گرفت و نزد رسول خدا(ص) شرفیاب شدند، تا پیامبر اکرم چشمش به آنان افتاد، دید از شدّت گرسنگی مانند جوجه به خود میلرزند، فرمود: برایم بسیار دردناک است که شما را با چنین حالتی میبینم، سپس بهپا خاست و به اتّفاق آنان به خانه علی آمد، دید فاطمه در محراب عبادت خویش است و از گرسنگی شکمش به پشت او چسبیده و چشمانش به گودی نشسته است. رسول خدا(ص) از مشاهده این منظره فوقالعاده متأثر شد، در این هنگام جبرئیل نازل شد و عرضه داشت: محمد! این آیات را دریافت نما، خداوند تو را به وجود این اهل بیت تهنیت گفته است و سوره مبارک دهر را بر حضرت تلاوت کرد.
فاطمه زهرا(س) از جمله شخصیتهایی است که خدای متعال در حقش گواهی داده در جمع نیکان در بهشت از جام آمیخته با عطری دلپذیر، آب مینوشد و در زمره کسانی است که به نذر خود وفا میکنند و از روزی که شرّ و عذابش گسترده است، میهراسند، او از کسانی است که غذای خود را با آنکه به آن علاقه و نیاز دارند به دیگران خورانده و دیگران را بر خود ترجیح میدهند و اینکار را در راه خدا انجام میدهند و انتظار هیچگونه پاداشی از آنها ندارند و از جمله افرادی است که در راه رضای حق صبر و بردباری پیشه میکنند... و از آن دستهاند که خداوند آنها را از شرّ آن روز عبوس و سخت، نگاه میدارد و آنان را با سرور و شادی پذیرا میشود و در قبال صبر و شکیبایی آنها، جامههای حریر بهشتی به آنان، پاداش میدهد[۸].[۹]
آیه تطهیر
خداوند متعال درباره اهل بیت(ع) چنین میفرماید: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۱۰]. این آیه درباره امیرمؤمنان و فاطمه و امام حسن و امام حسین(ع) نازل شده است[۱۱] و بر عصمت اهل بیت(ع) و از جمله فاطمه(س) دلالت دارد[۱۲]. ام سلمه، همسر رسول خدا(ص)، درباره نزول این آیه میگوید: این آیه در خانه من بر رسول خدا(ص) نازل شد و رسول خدا(ص) علی و فاطمه و حسنین را فراخواند و وقتی همگی گرد آمدند، جبرئیل فرود آمد و رسول خدا(ص) کساء فدکی را بر سرشان کشید و فرمود: "خدایا! اینها اهل بیت مناند" و چنین دعا کرد: "خدایا! هرگونه پلیدی را از آنان بردار و پاک و پاکیزهشان گردان". جبرئیل به آن حضرت گفت: "ای محمد! آیا من نیز از شمایم؟" پیامبر(ص) فرمود: "تو از ما هستی". من (ام سلمه) گفتم: ای رسول خدا من نیز از اهل بیت شمایم؛ آمدهام تا با شما باشم، رسول خدا(ص) فرمود: "تو سر جایت بمان ای ام سلمه! تو خوبی و از همسران رسول خدایی". آنگاه جبرئیل رو به آن حضرت کرد و گفت: "بخوان ای محمد ﴿إنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ...﴾"[۱۳]. پس از نزول این آیه رسول خدا(ص) هر صبح ابتدا مقابل در منزل فاطمه(س) میآمد و دست بر چهارچوب در گذاشته و بر اهل بیت(ع) سلام میداد و پس از شنیدن جواب سلام از همه اهل خانه این آیه را تلاوت میکرد[۱۴] و برای نماز به مسجد میرفت[۱۵] و این عمل تا پایان عمر مبارک آن حضرت ادامه داشت[۱۶].[۱۷]
آیه مودّت
فاطمه(س) از کسانی است که خداوند، داشتن مودت و محبتشان را بر تمام پیروان رسول خدا(ص) واجب فرموده است و در این باره به پیامبر(ص) فرموده: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۱۸].
وقتی این آیه نازل شد، از رسول خدا(ص) سؤال شد: نزدیکان شما که مودت آنها بر ما واجب شده، چه کسانی هستند؟ آن حضرت فرمود: "آنها علی، فاطمه و دو پسر ایشان هستند"[۱۹].[۲۰]
دوستی حضرت زهرا(س)، پاداش رسالت
جابر، روایت کرده: عربی بیاباننشین حضور پیامبر شرفیاب شد و عرضه داشت: ای محمد! اسلام را بر من عرضه نما. حضرت فرمود: گواهی بده که معبودی جز خدای یکتا نیست و شریک ندارد و محمد بنده و فرستاده اوست، مرد عرب عرضه داشت: در قبال آن از من درخواستی نداری؟ رسول خدا(ص) فرمود: خیر؛ از تو درخواستی جز دوستی و محبت در حق نزدیکان ندارم. عرض کرد: نزدیکان خودم یا نزدیکان شما؟
حضرت فرمود: نزدیکان من. مرد گفت: دستتان را بدهید تا بر انجام اینکار با شما پیمان ببندم، آنکس که محبت تو و نزدیکانت را در دل نداشته باشد مورد لعنت خدا قرار گیرد، و رسول خدا(ص) آمین گفت[۲۱].
مجاهد، این دوستی و محبّت را پیروی و تصدیق رسول خدا(ص) و ارتباط با خویشاوندان وی؛ و ابن عباس آن را به دوستی نزدیکان پیامبر اکرم(ص) تفسیر کرده است[۲۲].
زمخشری در تفسیر خود آورده است: وقتی آیه شریفه ﴿...قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۲۳] نازل گشت، به رسول خدا(ص) عرض شد: آن دسته از نزدیکان شما که دوستی و محبتشان بر ما واجب است، کیانند؟
آیه کلمات الهی
حضرت فاطمه جزء کلمات الهی است؛ خداوند متعال در قرآن درباره قبولی توبه آدم(ع)، چنین فرموده: ﴿فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾[۲۶]. رسول خدا(ص) درباره چیستی این کلمات که خداوند توبه آدم را به سبب آنها پذیرفت، فرمود: "کلماتی که آدم از خداوند دریافت کرد و بدان وسیله توبه کرد این بود که درخواست توبهاش را در درگاه الهی با توسل به محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) مطرح کرد"[۲۷].[۲۸]
آیه نور
خداوند متعال در قرآن درباره خود چنین میفرماید: ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾[۲۹]. امام صادق(ع) درباره تفسیر این آیه فرمود: "فاطمه(س) آن چراغدان و حسن(ع) آن چراغ و حسین(ع) حباب آن است"[۳۰].[۳۱]
آیه مباهله
آیه مباهله[۳۲] دلالت دارد که امام حسن و امام حسین(ع) فرزندان رسول خدا(ص) بهشمار میآیند و روایات فراوانی که از رسول خدا(ص) رسیده، دلالت دارد که خداوند نسل هر پیامبری را در صلب آن پیامبر، ولی نسل خاتم پیامبران(ص) را در صلب علی بن ابی طالب(ع) قرار داده است[۳۳]. روایات صحیحی از پیامبر اکرم(ص) وارد شده که حضرت به حسن بن علی(ع) فرمود: «إِنَّ ابْنِي هَذَا سَيِّدٌ وَ لَعَلَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُصْلِحُ بِهِ بَيْنَ فِئَتَيْنِ مِنَ الْمُسْلِمِينَ»[۳۴]؛ فرزندم حسن، شخصیت بزرگواری است که خداوند به واسطه او میان دو جمعیّت انبوه مخالف، صلح و آرامش برقرار میسازد[۳۵]. مسلمانان حتی خوارج اتفاق نظر دارند که رسول اکرم(ص) برای انجام مباهله، غیر از پاره تنش حضرت زهرا نوادگان و گلهای رخشندهاش حسن و حسین و برادرش علی(ع) که نسبت به پیامبر به منزله هارون نسبت به موسی بود، کسی را فرانخواند. این افراد لزوما مخاطبان این آیه شریف بودند که به هیچوجه قابل انکار نیست هرکس به تاریخ مسلمانان آشنایی داشته باشد به خوبی میداند که آیه مباهله تنها درباره افراد یاد شده نازل شده نه دیگران[۳۶].
رسول گرامی اسلام(ص) به اتفاق همین افراد با مسیحیان نجران که سر دشمنی با آن حضرت داشتند به مباهله پرداخت و بر آنان پیروز گشت، در آن زمان همسران رسول خدا(ص) در خانههایشان حضور داشتند و رسول خدا هیچکس حتی عمه خود صفیّه و دختر عمویش ام هانی و هیچیک از زنان خلفای سهگانه و دیگر مهاجران و انصار را برای اینکار فرانخواند و غیر از حسنین(ع) نیز هیچیک از فرزندان بنی هاشم و فرزندان صحابه و غیر از علی(ع) هیچیک از نزدیکان و هیچ فردی از ایمان آوردگان سابق را، نطلبید- به گفته فخر رازی در تفسیرش- حضرت با پوشیدن ردای سیاهی موئین برای انجام مباهله از منزل خارج شد.
رسول اکرم(ص) در حالی که حسین(ع) را در آغوش و دست حسن را در دست داشت و فاطمه پشت سرش و علی پشت سر فاطمه حرکت میکرد، راهی مکان مباهله شد و به همراهانش میفرمود: هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید. کشیش مسیحی نجران به یاران خود گفت: من امروز چهرههایی را میبینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهی را از جا برکند، خداوند دعایشان را مستجاب و آنکار را عملی خواهد ساخت، از اینرو، به شما سفارش میکنم با اینان به مباهله نپردازید که همگی به هلاکت خواهید رسید و تا قیامت یک تن مسیحی روی زمین باقی نخواهد ماند[۳۷].
فخر رازی پس از نقل این رویداد میگوید: این آیه شریف دلالت دارد که حسن و حسین، فرزندان رسول خدا(ص) بهشمار میآمدند زیرا آن حضرت به مسیحیان وعده داد فرزندانش را برای مباهله فرابخواند و حسن و حسین را فراخواند. بنابراین، لزوما ایندو بزرگوار، فرزندان رسول اکرماند[۳۸].[۳۹]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۳ ص ۲۳.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۴۲ و ۱۱۰؛ سوره احزاب، آیه ۶ و ۳۳؛ سوره شوری، آیه ۲۳ و ۵۱؛ سوره سبأ، آیه ۴۷؛ سوره فرقان، آیه ۵۷؛ سوره هود، آیه ۲۹؛ سوره مائده، آیه ۳ و ۶۷؛ سوره توبه، آیه ۱۰۵؛ سوره فاطر، آیه ۳۵؛ سوره عنکبوت، آیه ۴۹؛ سوره بقره، آیه ۳۳، ۳۷ و ۱۴۷؛ سوره انعام، آیه ۹۰ و ۱۱۵؛ سوره زخرف، آیه ۲۸؛ سوره دهر، آیه ۵ و ۹؛ سوره مطففین، آیه ۱۸ و ۲۸؛ سوره واقعه، آیه ۱۰، ۱۱، ۷۷ و ۷۹؛ سوره انسان، آیه ۱۰ و ۱۷؛ سوره اسراء، آیه۳۶؛ سوره حشر، آیه ۶ و ۷؛ سوره انفال، آیه ۱ و ۴۲؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۴؛ سوره کوثر، آیه ۱؛ سوره تحریم، آیه ۱۲؛ سوره دخان، آیه ۳۲ و ۱۶۰.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص ۶۰۴.
- ↑ تفسیر کبیر، ج۳۲، ص۱۳۲.
- ↑ این سخن نکوهشآمیز زمانی عنوان شد که عبد الله فرزند پیامبر از خدیجه از دنیا رفت و فرزند پسری برای آن حضرت باقی نماند.
- ↑ تفسیر کبیر، ج۳۲، ص۱۲۴.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۳ ص ۲۴.
- ↑ کشاف زمخشری؛ تفسیر ثعلبی؛ اسد الغابه، ج۵، ص۵۳۰؛ تفسیر کبیر فخر رازی.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۳ ص ۲۶.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۸۷؛ دعائم الاسلام، قاضی نعمان مغربی، ج۱، ص۳۷؛ مناقب الامام امیرالمؤمنین(ع)، محمد بن سلیمان کوفی، ج۱، ص۱۳۲؛ الفصول المختاره، شریف مرتضی، ص۵۳؛ تفسیر أبی حمزة الثمالی، ابوحمزه شمالی، ص۲۶۷؛ المعتبر، محقق حلی، ج۱، ص۲۲؛ تفسیر العیاشی، عیاشی، ج۱، ص۲۰۹ و ۲۵۰؛ تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۲، ص۱۹۳؛ تفسیر الفرات الکوفی، فرات بن ابراهیم الکوفی، ص۱۱۰؛ التبیان، شیخ طوسی، ج۸، ص۳۳۹؛ مجمع البیان طبرسی، ج۸، ص۱۵۷؛ خصائص الوحی المبین، ابن بطریق، ص۹۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۵، ص۲۳۷. منابع اهل سنت که در آنها به این موضوع اشاره شده: صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، ج۴، ص۱۸۸۳؛ التفسیر الکبیر، فخر رازی، ج۸، ص۷۱؛ فخر رازی در ذیل این حدیث مینویسد: و بدانکه این حدیث همانند حدیثی است که مفسران و محدثان همه صحت آن را قبول دارند. (تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر دمشقی، ج۳، ص۴۸۶)
- ↑ تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۲، ص۱۵۶.
- ↑ الامالی، شیخ طوسی، ص۳۶۸؛ داستان نزول این آیه در شأن اهل بیت(ع) در منزل ام سلمه و حضور ایشان در زیر کساء در منابع فراوانی نقل شده است، از جمله: کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ص۲۷۸؛ کفایة الاثر، خزاز قمی، ص۶۶، کتاب سلیم بن قیس، سلیم بن قیس، ص۱۶۸؛ مناقب الإمام أمیرالمؤمنین، محمد بن سلیمان کوفی، ج۱، ص۱۵۷؛ شرح الاخبار، قاضی نعمان مغربی، ج۲، ص۳۳۷؛ الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۲۱۵. منابع اهل سنت: فضائل الصحابه، شیبانی، ج۲، ص۵۸۷؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۶، ص۲۹۲؛ سنن الترمذی، ترمذی، ج۵، ص۳۵۱؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۲، ص۴۵۱؛ شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج۲، ص۱۲۰؛ روح المعانی، آلوسی، ج۲۲، ص۱۴؛ آلوسی درباره این احادیث مینویسد: و روایات مربوط به ورود رسول خدا(ص) و علی و فاطمه و دو فرزندشان(ع)، در زیر کساء و این سخن رسول خدا(ص) که فرمود: بار خدایا! اینها اهل بیت مناند و دعای آن حضرت در حق آنان و نیز وارد نشدن ام سلمه، به زیر کساء روایاتی میباشند که از شمارش، فزوناند، و این احادیث معنای اهل بیت را به هر معنایی که برای کلمه بیت تصور شود، ویژه افراد زیر کساء قرار داده و همسران آن حضرت(ص) را شامل نمیشود.
- ↑ کشف الیقین، علامه حلی، ص۴۰۵؛ نهج الحق و کشف الصدق، حلی، ص۱۷۴.
- ↑ کشف الیقین، علامه حلی، ص۴۰۵.
- ↑ کتاب الولایه، ابن عقده کوفی، ص۱۸۶؛ الامالی، شیخ طوسی، ص۵۶۵. این مطلب، قسمتی از سخنرانی امام مجتبی(ع) پس از صلح سیاسی با معاویه و در حضور او است که آن حضرت بعد از طرح نزول آیه تطهیر در خانه ام سلمه، فرمود: «...ثُمَّ مَكَثَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) بَعْدَ ذَلِكَ بَقِيَّةَ عُمُرِهِ حَتَّى قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ، يَأْتِينَا كُلَّ يَوْمٍ عِنْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ...» لازم به ذکر است که در برخی منابع، مدت آن، نه ماه ذکر شده است؛ از جمله: تفسیر جوامع الجامع، طبرسی، ج۲، ص۵۱۰ (تِسْعَةَ أَشْهُرٍ وَقْتَ كُلِّ صَلَاةٍ)؛ کشف الیقین، علامه حلی، ص۴۰۵؛ و در برخی منابع که عموماً از آن اهل سنت هستند، مدت آن شش ماه ذکر شده است؛ از جمله: المصنف، ابی شیبه کوفی، ج۶، ص۳۸۸؛ فضائل الصحابه، شیبانی، ج۲، ص۷۶۱؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۳، ص۲۵۹؛ سنن الترمذی، ترمذی، ج۵، ص۳۵۲؛ انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۲۸۰؛ تفسیر الطبری، طبری، ج۲۲، ص۶؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۷۲. و بالاخره ابن حجر هیثمی درباره اکثر مفسران اهل سنت مینویسد: اکثر مفسران بر این باورند که آیه تطهیر درباره علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) نازل شده است (الصواعق المحرقه، ج۲، ص۴۲۱).
- ↑ کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۲؛ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۳ ص ۲۷.
- ↑ «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ فضائل الصحابه، شیبانی، ج۲، ص۶۶۹؛ المعجم الکبیر، طبرانی، ج۳، ص۴۷؛ الکشف و البیان (تفسیر الثعلبی)، ثعلبی، ج۸، ص۳۷؛ الکشاف، زمخشری، ج۴، ص۲۲۳؛ التفسیر الکبیر، رازی، ج۲۷، ص۱۴۳؛ فخر رازی در توضیح این مطلب میافزاید: بدون شک ارتباط فاطمه و علی و حسن و حسین با رسول خدا(ص) محکمترین رابطه بوده است... و با نزول آیه مودت ثابت میشود که این چهار نفر، اقارب آن حضرت میباشند و وقتی این موضوع ثابت شد این نکته هم ثابت میشود که باید آنها را احترام کرد.
- ↑ کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۶۲.
- ↑ حلیة الاولیاء، ج۳، ص۲۰۱؛ تفسیر طبری، ج۲۵، ص۱۶ و ۱۷؛ درالمنثور، در تفسیر آیه ۳ سوره شوری؛ الصواعق المحرقه، ص۲۶۱؛ اسد الغابه، ج۵، ص۳۶۷.
- ↑ به فضائل الخمسه من الصحاح السنّه، ج۱، ص۳۰۷ مراجعه شود.
- ↑ «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ به کشاف در تفسیر همین آیه، تفسیر فخر رازی، درالمنثور سیوطی، ذخائر العقبی، ص۲۵ مراجعه شود؛ مرحوم علامه امینی در جلد سوم الغدیر، ۴۵ منبع برای نزول آیه مودت در شأن علی و فاطمه و حسن و حسین نقل کرده است.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۳ ص ۲۹.
- ↑ «آنگاه آدم از پروردگارش کلماتی فرا گرفت و (پروردگار) از او در گذشت که او بسیار توبهپذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۳۷.
- ↑ الامالی، شیخ صدوق، ص۱۳۴؛ معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص۱۵۷؛ المحتضر، حسن بن سلیمان حلی، ص۲۰۱؛ همچنین این حدیث از امام صادق(ع) نیز روایت شده است: الخصال، شیخ صدوق، ص۲۷۰؛ کمال الدین و تمام النعمة، همو، ص۳۵۸.
- ↑ کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۶۳.
- ↑ «خداوند، نور آسمانها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشهای، آن شیشه گویی ستارهای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی میفروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد، نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون میگردد و خداوند این مثلها را برای مردم میزند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره نور، آیه ۳۵.
- ↑ مسائل علی بن جعفر، ابن امام جعفر صادق(ع)، ص۳۱۶؛ اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۱۹۵؛ تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۲، ص۱۰۳؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴، ص۱۹.
- ↑ کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۶۳-۲۶۴.
- ↑ ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾ «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ تاریخ بغداد، ج۱، ص۳۱۶؛ ریاض النضره، ج۲، ص۱۶۸؛ کنز العمال، ج۱۱، حدیث ۳۲۸۹۲.
- ↑ صحیح بخاری، کتاب صلح؛ صحیح ترمذی، ج۵، حدیث ۳۷۷۳؛ مسند احمد، ج۵، ص۴۴؛ تاریخ بغداد، ج۳، ص۲۱۵؛ کنز العمال، ج۱۲ و ۱۳، احادیث ۳۴۳۰۴ و ۳۴۳۰۱ و ۳۷۶۵۴.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۳ ص ۲۴.
- ↑ به کلمة الغراء، ص۱۸۱ مراجعه شود.
- ↑ مرحوم شرف الدین عاملی گفته است، مفسران و محدثان و کلیه تاریخنگارانی که به حوادث سال دهم هجری یعنی سال مباهله اشاره کردهاند این حدیث را یادآور شدهاند. به صحیح مسلم، کتاب فضائل صحابه، کشاف زمخشری در تفسیر آیه ۶۱ آل عمران مراجعه شود.
- ↑ تفسیر کبیر، ذیل همین آیه؛ الصواعق المحرقه، ص۲۳۸؛ اسباب النزول واقدی، ص۷۵.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۳ ص ۳۰.