همسایه در اخلاق اسلامی

همسایه در اصطلاح علم اخلاق

یکی از رسالت‌های علم اخلاق اسلامی، سفارش و توصیه مؤکد بر آدابی است که شرع مقدس مقرر کرده است؛ بنابراین و با توجه به آنچه تاکنون خواندیم، همسایه در اصطلاح علم اخلاق با اصطلاح روایات یکسان است[۱].

همسایگان دیگر

حتی اگر از نظر عرف و لغت، همسایگی را به مجاورت خانه‌ها اختصاص دهیم، احکام همسایگی از چنین اختصاصی ابا دارند؛ بنابراین می‌توان گفت هرگونه مجاورت - مثل مجاورت محل کسب و کار - مشمول احکام همسایگی است[۲].

خوش‌همسایگی

خوش‌همسایگی که در زبان روایات با حسن جوار از آن تعبیر می‌شود فضیلتی است دارای دو شعبه؛ به عبارت دیگر خوش‌همسایه‌گی از دو فضیلت دیگر ترکیب می‌شود. برای تحقق خوش‌همسایگی باید دو عنصر وجود داشته باشد: نخست پرهیز از آزار؛ و دیگر، احسان و نیکی. خودداری از آزار از شاخه‌های عدل است و احسان و نیکی به همسایه از شعبه‌های عفت[۳].[۴].

ستایش و نکوهش

آیین مقدس اسلام از آن روی که عهده‌دار هدایت انسان است و برای تأمین سعادت او تشریع شده، همه ابعاد وجودی، اعم از جسمانی و روحانی، مادی و معنوی و فردی و اجتماعی او را مورد توجه قرار داده و برای هر یک از شئون زندگی انسان برنامه‌ای دقیق و جامع و مبتنی بر عدالت و انصاف و فضایل انسانی ارائه کرده است. رفتار با همسایگان یکی از زمینه‌های مهمی است که اسلام به عنوان یک نیاز جدی به آن نگریسته و ضمن تشریع حقوق و تعیین حدود همسایگی بر مراعات حقوق فراوان تأکید کرده و در برابر حسن همجواری وعده پاداش داده و در مقابل، همسایه آزاری را به شدت نکوهش کرده و در برابر آن تهدید به کیفر و عقاب نموده است. ما در این نوشتار برخی از ستایش‌ها و نکوهش‌های این باب را ذکر می‌کنیم[۵].

ستایش همسایه‌داری

قرآن کریم همدوش دعوت به توحید و اخلاص، انسان را به احسان و نیکوکاری به چند دسته از انسان‌ها موظف کرده است. یکی از کسانی که قرآن کریم فرمان داده به او نیکی کنیم، همسایه است می‌‌فرماید: ﴿وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ[۶].

رسول خدا(ص) می‌فرماید: «‏مَا زَالَ‏ جَبْرَئِيلُ‏ يُوصِينِي‏ بِالْجَارِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُ»[۷].

امام صادق(ع) از پدر بزرگوارش نقل کرده است: در کتاب علی(ع) خواندم که رسول خدا(ص) در بیانیه‌ای برای مهاجران و انصار و هرکس که از اهل یثرب به آنها بپیوندد، نوشت: همسایه مثل خود انسان است نباید ضرر ببیند و نه گناهی بر گردنش نهاده شود و احترام همسایه مانند احترام مادر است[۸].

امیر المؤمنین(ع) می‌فرماید: «اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) أَوْصَى بِهِمْ مَا زَالَ‏ يُوصِي‏ بِهِمْ‏ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ»[۹].

رسول خدا(ص) می‌فرمود: در شب معراج دیدم که بر در چهام بهشت نوشته شده: «مَنْ كَانَ يُؤَمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ‏ الْآخِرِ فَلْيُكْرِمْ‏ جَارَهُ‏ فَوْقَ‏ مَا يُكْرِمُ‏ بِهِ‏ غَيْرَهُ‏»[۱۰].

خوش‌همسایگی از احکام مسلم و شناخته شده دینی است. امام صادق(ع) می‌فرماید: «عَلَيْكُمْ‏ بِحُسْنِ‏ الْجِوَارِ فَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِذَلِكَ»[۱۱]. بدون شک خداوند متعال درباره این فرمان خود مانند هر تکلیفی دیگر از بندگان سؤال خواهد کرد. امام رضا(ع) می‌فرماید: «وَ أَحْسِنْ‏ مُجَاوَرَةَ مَنْ‏ جَاوَرَكَ‏ فَإِنَّ اللَّهَ يَسْأَلُكَ عَنِ الْجَارِ»[۱۲].

از نظر اسلام همسایه از موضوعات داخلی زندگی و از دغدغه‌های اولیه انسان است به طوری که در کلمات معصومین، مهربانی با همسایه در کنار تأمین خویش و خانواده یکی از اهداف کسب و کار است. امام باقر(ع) می‌فرماید: «مَنْ‏ طَلَبَ‏ الدُّنْيَا اسْتِعْفَافاً عَنِ النَّاسِ وَ سَعْياً عَلَى أَهْلِهِ وَ تَعَطُّفاً عَلَى جَارِهِ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ وَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ»[۱۳].[۱۴].

نکوهش همسایه آزاری

همسایه آزاری در دین مقدس اسلام به شدت نکوهش شده است. همسایه آزاران در کلام رسول خدا(ص) و امامان اهل‌بیت‌(ع) نه تنها گناهکار، بلکه خارج از زمره اسلامیان و اهل ایمان شمرده شده‌اند. آنچه پیش از نقل احادیث نکوهنده لازم است بدانیم، اینکه منظور از همسایه‌آزار تنها کسی نیست که برای همسایه خود زحمت و دردسر فراهم و با رفتار و گفتار خود او را آزرده می‌کند. این عنوان کسانی را هم که از قیام به وظایف همسایگی کوتاهی می‌کنند و در ادای حقوق همسایگان نمی‌کوشند، شامل می‌شود. کسی که از حال همسایه خود بی‌خبر است و به ادای حقوقش بی‌توجهی می‌کند، به همسایه خود ستم کرده است و از نظر دینی همسایه‌آزار شمرده می‌شود، اگر چه رفتار او از نظر عرف ستم نامیده نشود و مردم به او همسایه آزار نگویند؛ بنابراین هر نکوهش و تهدیدی در شرع مبین، همسایه‌آزاران را هدف قرار دهد به او نیز اصابت می‌کند. اکنون اندکی از نکوهش‌های همسایه‌آزاری را می‌آوریم و باقیمانده را در فصول بعدی به تناسب مباحث نقل می‌کنیم.

رسول خدا(ص) می‌فرماید: «مَنْ‏ ضَيَّعَ‏ حَقَّ‏ جَارِهِ‏ فَلَيْسَ‏ مِنَّا»[۱۵]. در روایتی است که فاطمه زهرا(س) از مشکلات زندگی به رسول خدا(ص) شکایت آورد، حضرت جزوه‌ای به او داد و فرمود: نوشته‌های آن را یاد بگیر. در آن جزوه از جمله نوشته بود: «لَيْسَ‏ مِنَ‏ الْمُؤْمِنِينَ‏ مَنْ‏ لَمْ‏ يَأْمَنْ‏ جَارُهُ بَوَائِقَهُ»[۱۶]. امام صادق(ع) می‌فرماید: «مَلْعُونٌ‏ مَلْعُونٌ‏ مَنْ‏ آذَى جَارَهُ»[۱۷].

و می‌فرماید: «أَمَا يَسْتَحْيِي‏ الرَّجُلُ‏ مِنْكُمْ‏ أَنْ‏ يَعْرِفَ‏ جَارُهُ‏ حَقَّهُ‏، وَ لَا يَعْرِفَ حَقَّ جَارِهِ»[۱۸]؛ همسایه‌آزاران در زبان معصومان شَرور و لئیم‌اند. رسول خدا(ص) فرمود: «مِنْ‏ شِرَارِ النَّاسِ‏ مَنْ‏ لَا يَأْمَنُ‏ جَارُهُ‏ بَوَائِقَهُ»[۱۹] و امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «سُوءُ الْجِوَارِ وَ الْإِسَاءَةُ إِلَى‏ الْأَبْرَارِ مِنْ‏ أَعْظَمِ‏ اللُّؤْمِ‏»[۲۰].

و به همین دلیل است که به گزارش رسول خدا(ص)، خداوند متعال بدهمسایگی را دوست ندارد[۲۱]. رسول خدا(ص) در غزوه تبوک فرمود: کسی که همسایه‌اش را آزار داده با ما همراهی نکند[۲۲] و می‌فرماید: «مَنْ آذَى جَارَهُ‏ فَقَدْ آذَانِي»[۲۳].[۲۴]

اقسام همسایه‌ها

قرآن کریم همسایه را به دو قسم تقسیم کرده می‌فرماید: ﴿وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ[۲۵]. دور و نزدیک در این آیه کریمه به سه صورت تفسیر شده است. برخی از مفسران گفته‌اند منظور از نزدیک، همسایه‌ای است که علاوه بر همسایگی، خویشاوند هم هست و منظور از دور همسایه غیر خویشاوند است. برخی دیگر گفته‌اند همسایه نزدیک یعنی همسایه مسلمان و همسایه دور به معنی همسایه غیر مسلمان است و گروه سومی گفته‌اند این آیه کریمه به قرب و بعد مکانی نظر دارد، همسایه‌ای که خانه‌اش نزدیک خانه شماست و آنکه خانه‌اش دورتر است[۲۶].

بنابراین همسایه در یک تقسیم یا خویشاوند است یا بیگانه و در تقسیمی دیگر یا مسلمان است یا کافر و در تقسیم سوم یا دور است یا نزدیک. رسول خدا(ص) نیز همسایه را به سه قسم تقسیم کرده است می‌فرماید: همسایگان بر سه قسم‌اند. همسایه‌ای که سه حق دارد، همسایه‌ای که دو حق دارد و همسایه‌ای که یک حق دارد. آنکه سه حق دارد همسایه مسلمان خویشاوند است که هم حق مسلمانی دارد هم حق خویشاوندی و هم حق همسایگی، آنکه دو حق دارد همسایه مسلمان است که هم حق برادری دینی دارد و هم حق همسایگی و آنکه یک حق دارد، همسایه کافر است که فقط دارای حق همسایگی است.

به نظر می‌رسد این تقسیم‌ها همگی برای رفع توهم‌هایی است که حقوق همسایگی را به برخی از همسایگان اختصاص می‌دهد و در حقیقت نوعی پاسخ به اشکال است. توضیح اینکه ممکن است کسی فکر کند فقط همسایه مسلمان دارای حق همسایگی است یا فقط همسایه‌های نزدیک از این حقوق برخوردارند. در پاسخ به این قبیل تبعیض‌ها و به منظور تعمیم حقوق همسایگی قرآن کریم فرمود به همسایه احسان کنید چه دور و چه نزدیک و پیامبر اکرم(ص) فرمود همسایه‌ها بر سه قسم‌اند، تا نشان دهد که حتی همسایه کافر غریبه هم از حقوق همسایگی برخوردار است و اگر علاوه بر همسایگی مزایای دیگری چون مسلمانی و خویشاوندی هم داشته باشد برای هریک از آنها حقوق دیگری پیدا می‌کند؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت تقسیم همسایه به اقسام مختلف هیچ تأثیری در حقوق همسایگی ندارد[۲۷].

مراتب همسایه‌داری

همسایه‌داری را می‌توان در سه رتبه مرتبه‌بندی کرد.

مرتبه اول: بی‌آزاری

مرتبه اول همسایه‌داری این است که به همسایه آزار نرسانی و ستم نکنی. این مرتبه حداقل رابطه همسایگی است. مراعات آن واجب است و کسی که به آن پایبند نباشد، بی‌ایمان و اهل جهنم است. در جزوه‌ای که رسول خدا(ص) به فاطمه زهرا(س) داد و سفارش کرد مطالبش را یاد بگیرد آمده بود: «من‏ كان‏ يؤمن‏ باللّه‏ و اليوم الآخر، فلا يؤذي جاره‏»[۲۸]. امام صادق(ع) فرمود: «الْمُؤْمِنُ‏ مَنْ‏ آمَنَ‏ جَارَهُ‏ بَوَائِقَهُ‏»[۲۹]. راوی پرسید منظور از این شر چیست؟ فرمود: ظلم و ستم[۳۰] و فرمود: «لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَمْ يَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ»[۳۱].

چنانکه ملاحظه می‌کنید در تمام این روایات بین ایمان و همسایه‌آزاری نسبتی معکوس برقرار است. کسی که همسایه می‌آزارد، ایمان ندارد و مؤمن کسی است که همسایه نمی‌آزارد. در دسته دیگری از روایات به عواقب همسایه‌آزاری پرداخته شده است. طبق این روایات، جهنم سرنوشت محتوم مردم همسایه‌آزار است. رسول خدا(ص) می‌فرماید: «مَنْ آذَى‏ جَارَهُ‏ حَرَّمَ‏ اللَّهُ‏ عَلَيْهِ‏ رِيحَ‏ الْجَنَّةِ ﴿مَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ»[۳۲].[۳۳].

در روایتی است که به رسول خدا(ص) گفتند: فلان زن روزها را روزه می‌دارد، شب‌ها را به نماز می‌ایستد و صدقه می‌دهد، ولی با زبان خویش، همسایه‌هایش را آزرده می‌کند. فرمود: هیچ خیری در او نیست از اهل جهنم است[۳۴].[۳۵]

مرتبه دوم: مراعات حقوق

مراعات حقوق و رسیدگی به همسایه، مرتبه دوم همسایه‌داری است. یک مسلمان علاوه بر اینکه همسایه خود را آزار نمی‌دهد و حقوق اجتماعی او را ندیده نمی‌گیرد به ادای حقوق همسایگی نیز پایبند است[۳۶]، از حال او باخبر است و در مشکلات و گرفتاری‌ها یاور اوست. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «‏مِنَ‏ الْمُرُوَّةِ تَعَهُّدُ الْجِيرَانِ‏»[۳۷]. امام باقر(ع): رسیدگی به همسایه‌ها را از ویژگی‌های شیعیان اهل‌بیت شمرده است[۳۸].[۳۹]

مرتبه سوم: تحمل آزار

امام کاظم(ع) می‌فرماید: «لَيْسَ‏ حُسْنُ‏ الْجِوَارِ كَفَّ‏ الْأَذى‏، وَ لكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُكَ عَلَى الْأَذى‏»[۴۰]. به طورکلی یک مسلمان باید توجه داشته باشد که یکی از شیوه‌های امتحان الهی در دنیا این است که مؤمن را به آزار کسی گرفتار می‌کند، چنان که رسول خدا(ص) نیز از این گونه آزار و اذیت‌ها در امان نبود؛ و همان طور که درباره صبر گفتیم، وظیفه مسلمان در مواجهه با این مصیبت، صبر و تحمل است؛ به این معنی که نباید در مقابل میل به انتقام تسلیم شود و با صرف استعدادها و امکانات خود در راه انتقام‌جویی از هدف اصلی خلقت که همانا کسب کمال و نیل به سعادت ابدی است باز بماند. امام صادق(ع) فرمود: نبوده و نخواهد بود تا روز قیامت پیامبر و مؤمنی مگر اینکه برای او همسایه‌ای باشد که آزارش دهد[۴۱].

امام صادق(ع) فرمود: مؤمن هرگز از سه چیز خلاصی ندارد و گاهی ممکن است هر سه بر او گرد آیند. یا کسی که با او در یک خانه است، در را بر روی او می‌بندد و آزارش می‌دهد، یا همسایه‌ای که او را آزار می‌دهد، با کسی در میان مسیری که برای گذران زندگیش می‌رود او را اذیت می‌کند، و اگر مؤمن بالای قله کوهی هم باشد، خداوند شیطانی را برانگیزد تا او را اذیت کند، و خدا از ایمانش برای او مونسی قرار دهد که با وجود آن به هیچ کس مأنوس نشود و دل نبندد[۴۲].[۴۳]

حقوق اخلاقی همسایگی

بسیاری مایلند با همسایگان خود رابطه موفقی داشته باشند، ولی به علت عدم آشنایی با حقوق همسایگی و بی‌خبری از آداب اسلامی، به خواسته خود نمی‌رسند. تعالیم اسلامی در این زمینه چنان ساده و طبیعی و هماهنگ با فطرت انسانی است که رعایت آنها می‌تواند سیمای زندگی را دگرگون کند و به روابط همسایگان رنگ انسانی - الهی ببخشد. پیش از ورود به اصل بحث چهار گفتار معصومی را به عنوان زیربنای رابطه همسایگان نقل می‌کنیم.

اصول اخلاقی همسایه‌داری (حقوق همسایه)

اصل معاشرت

امام صادق(ع) می‌فرماید: «خَالِطُوا النَّاسَ، وَ آتُوهُمْ وَ أَعِينُوهُمْ‏، وَ لَا تُجَانِبُوهُمْ‏، وَ قُولُوا لَهُمْ كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ ﴿وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا»[۴۴].[۴۵].

بر مبنای این سخن شریف یکی از خطوط کلی رابطه با همسایگان این است که هر مسلمانی باید با همسایگان خود در تماس باشد، رفت و آمد کند و از دوری و بی‌اعتنایی به همسایگان بپرهیزد[۴۶].

اصل انصاف

اصل انصاف اصلی است کلی که بر همه روابط یک مسلمان حکومت می‌کند؛ بنابراین در رابطه با همسایگان نیز یکی از اصول زیربنایی مراعات اصل انصاف است. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: خودت را معیار رابطه با دیگران قرار ده آنچه برای خود دوست داری برای دیگران هم دوست بدار، آنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم نپسند، ظلم نکن چنان که دوست نداری به تو ظلم کنند، نیکی کن همان طور که دوست داری نیکی ببینی. هر چه را از دیگران زشت می‌دانی از خودت نیز زشت بدان، به همان مقداری که از خودت راضی می‌شوی از دیگران هم راضی شو[۴۷].[۴۸]

اصل اهمیت

اصل دیگری که به عنوان زیربنای روابط همسایگی از سخنان معصومان استفاده می‌شود، اصل اهمیت است به این معنی که انسان بداند رابطه همسایگی از روابط با اهمیت در زندگی اجتماعی است. رسول خدا(ص) فرمود: «أتدرون ما حق الجار؟ و الذی نفسی بیده ما یبلغ حق الجار الا قلیل ممن رحمه الله»[۴۹].[۵۰]

اصل باخبری

یکی از اصولی که به عنوان زیربنای روابط همسایگی از سخنان اهل عصمت به دست می‌آید، اصل باخبری است؛ به این معنی که مسلمان نباید از حال همسایه خود بی‌خبر باشد؛ چراکه بی‌خبر بودن از نیاز همسایه از انسان رفع تکلیف نمی‌کند؛ از این رو امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «مِنَ‏ الْمُرُوَّةِ تَعَهُّدُ الْجِيرَانِ‏»[۵۱] و می‌فرماید: «مِنْ‏ حُسْنِ‏ الْجِوَارِ تَفَقُّدُ الْجَارِ»[۵۲].

و امام باقر(ع) باخبری و سرکشی به همسایه را از ویژگی‌های شیعیان اهل‌بیت(ع) شمرده می‌فرماید: «وَ التَّعَاهُدِ لِلْجِيرَانِ‏ مِنَ‏ الْفُقَرَاءِ وَ أَهْلِ الْمَسْكَنَةِ وَ الْغَارِمِينَ وَ الْأَيْتَامِ»[۵۳].

به مناسبت این بحث حکایت لطیفی از سیدمهدی بحرالعلوم[۵۴] عالم بزرگ شیعی نقل می‌کنیم. محدث بزرگ میرزا حسین نوری صاحب کتاب مستدرک الوسائل که از استادان مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان است، با واسطه‌های معتبر و موثق از سید جواد عاملی صاحب کتاب مفتاح الکرامه نقل کرده است: شبی مشغول خوردن شام بودم که در خانه را زدند. وقتی در را باز کردم خدمتکار استادم سیدبحرالعلوم را دیدم. خدمتکار گفت: سید شامش را در مقابل گذاشته و منتظر توست. من با شتاب خدمت استاد رسیدم، دیدم سید یک سینی بزرگ پر از گوشت و سایر غذاهای لذیذ در مقابل نهاده و نشسته است. تا چشمش به من افتاد، گفت: از خدا نمی‌ترسی؟! از خدا شرم نمی‌کنی؟! گفتم: چه اتفاقی افتاده است؟

گفت: یکی از همسایگانت که در نزدیکی تو خانه دارد و تو او را می‌شناسی چند روز است برای سیر کردن خانواده‌اش از بقال محل روزانه مقداری خرمای زاهدی نسیه می‌کرد، و در این چند روز در خانه او جز خرمای زاهدی چیزی مصرف نشد. امروز هم رفت که مقداری خرما برای شام نسیه کند، بقال گفت حسابت بالا رفته، او هم خجالت کشید و دست خالی به خانه برگشت و با خانواده‌اش بدون شام ماندند، آن وقت تو از نعمت بهره‌مندی و می‌خوری. گفتم: به خدا قسم من از حال او خبر نداشتم. گفت اگر می‌دانستی و بی‌توجه به حال او شام می‌خوردی کافر بودی. من از بی‌خبری تو عصبانی‌ام، چرا از حال برادرت چیزی نپرسیدی و بی‌خبر ماندی؟ اکنون این سینی غذا را خدمتکارم تا در خانه او می‌آورد و آنجا به تو می‌دهد، در بزن و بگو دوست دارم امشب با شما شام بخورم و به این بهانه شام را به خانه آنها ببر و این کیسه پول را هم در زیر فرشی یا حصیری در خانه‌اش بگذار سینی را هم لازم نیست با خودت بیاوری بگذار همانجا باشد. آنگاه اضافه کرد من شام نمی‌خورم تا تو برگردی و بگویی آنها شام خوردند و سیر شدند. من با خدمتکار به راه افتادم پشت در خانه همسایه‌ایم سینی را از او گرفتم خادم برگشت و من در زدم، همسایه‌ام در باز کرد، گفت گفتم دوست دارم امشب با تو شام بخورم. وقتی سینی را زمین گذاشتم و نشستم، نگاهی به آن کرد و گفت این غذا از تو نیست، عرب نمی‌تواند چنین غذایی بپزد[۵۵]؛ بنابراین تا نگویی ماجرا چیست، من و خانواده‌ام از این غذا نمی‌خوریم، اصرارهای من فایده‌ای نبخشید و ناچار شدم قصه را برای او بازگو کنم. گفت به خدا قسم هیچ کس حتی همسایگان نزدیک از حال ما خبر نداشتند[۵۶].[۵۷]

ارزش‌های اخلاقی همسایه‌داری (حقوق همسایه)

درباره ارزش‌های اخلاقی همسایه‌داری که با عنوان حقوق همسایه شناخته می‌شود، از پیشوایان معصوم سه فهرست به دست ما رسیده است. دو فهرست را در روایات نبوی یافتیم و یک فهرست را در رساله الحقوق امام سجاد(ع). مطالعه این روایات نشان می‌دهد هیچ کدام در صدد بیان تمام حقوق همسایه نیستند و تنها تعدادی را از باب نمونه یادآور شده‌اند. ما این سه روایت را نقل می‌کنیم.

فهرست اول در روایات نبوی

طبق روایتی که در کتب شیعه و سنی با اندکی تفاوت آمده است، رسول خدا(ص) فرمود: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا حَقُّ الْجَارِ؟ ما تدرون حق الجار الا قلیلا...[۵۸]... إِنِ‏ اسْتَغَاثَكَ‏ أَغَثْتَهُ‏ وَ إِنِ اسْتَقْرَضَكَ أَقْرَضْتَهُ وَ إِنِ افْتَقَرَ عُدْتَ عَلَيْهِ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ مُصِيبَةٌ عَزَّيْتَهُ وَ إِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ هَنَّأْتَهُ وَ إِنْ مَرِضَ عُدْتَهُ وَ إِنْ مَاتَ تَبِعْتَ جَنَازَتَهُ وَ لَا تَسْتَطِيلُ عَلَيْهِ بِالْبِنَاءِ فَتَحْجُبَ الرِّيحَ عَنْهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ إِذَا اشْتَرَيْتَ فَاكِهَةً فَأَهْدِ لَهُ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَأَدْخِلْهَا سِرّاً وَ لَا تُخْرِجْ بِهَا وُلْدَكَ تَغِيظُ بِهَا وُلْدَهُ وَ لَا تُؤْذِهِ بِرِيحِ قِدْرِكَ إِلَّا أَنْ تَغْرِفَ لَهُ‏ مِنْهَا»[۵۹].[۶۰]

فهرست دوم در روایات نبوی

طبق روایتی که محدث نوری در کتاب مستدرک آورده وقتی اصحاب رسول خدا(ص) از آن حضرت پرسیدند حق همسایه بر همسایه چیست، فرمود: ۱«مِنْ‏ أَدْنَى‏ حُقُوقِهِ‏ عَلَيْهِ‏ إِنِ‏ اسْتَقْرَضَهُ‏ أَقْرَضَهُ‏ وَ إِنِ اسْتَعَانَهُ أَعَانَهُ وَ إِنِ اسْتَعَارَ مِنْهُ أَعَارَهُ وَ إِنِ احْتَاجَ إِلَى رِفْدِهِ رَفَدَهُ وَ إِنْ دَعَاهُ أَجَابَهُ وَ إِنْ مَرِضَ عَادَهُ وَ إِنْ مَاتَ شَيَّعَ جَنَازَتَهُ وَ إِنْ أَصَابَ خَيْراً فَرِحَ بِهِ وَ لَمْ يَحْسُدْهُ عَلَيْهِ وَ إِنْ أَصَابَ مُصِيبَةً حَزِنَ لِحُزْنِهِ وَ لَا يَسْتَطِيلُ عَلَيْهِ بِبِنَاءٍ سَكَنَهُ فَيُؤْذِيَهُ بِإِشْرَافِهِ عَلَيْهِ وَ سَدِّهِ مَنَافِذَ الرِّيحِ عَنْهُ وَ إِنْ أُهْدِيَ إِلَى مَنْزِلِهِ طُرْفَةٌ أَهْدَى لَهُ مِنْهَا إِذَا عَلِمَ أَنَّهُ لَيْسَ عِنْدَهُ مِثْلُهَا أَوْ فَلْيَسْتُرْهَا عَنْهُ وَ عَنْ عِيَالِهِ إِنْ شَحَّتْ نَفْسُهُ بِهَا»[۶۱].[۶۲]

فهرست حقوق همسایه در رساله الحقوق

امام سجاد(ع) در سی و دومین قسمت رساله الحقوق فهرستی ده‌بندی از حقوق همسایه را ارائه کرده است. ایشان می‌فرمایند: «وَ أَمَّا حَقُّ‏ جَارِكَ‏ فَحِفْظُهُ‏ غَائِباً وَ إِكْرَامُهُ‏ شَاهِداً وَ نُصْرَتُهُ إِذْ كَانَ مَظْلُوماً وَ لَا تَتَبَّعْ لَهُ عَوْرَةً فَإِنْ عَلِمْتَ عَلَيْهِ سُوءاً سَتَرْتَهُ عَلَيْهِ وَ إِنْ عَلِمْتَ أَنَّهُ يَقْبَلُ نَصِيحَتَكَ نَصَحْتَهُ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ وَ لَا تُسْلِمْهُ عِنْدَ شَدِيدَةٍ وَ تُقِيلُ عَثْرَتَهُ وَ تَغْفِرُ ذَنْبَهُ وَ تُعَاشِرُهُ مُعَاشَرَةً كَرِيمَةً»[۶۳].[۶۴]

حقوق اساسی

به نظر می‌رسد آنچه در این فهرست‌ها مشاهده کردیم، تنها مصداق‌هایی چند از حقوق اصلی و اساسی همسایه است؛ بنابراین هم قابل افزایش‌اند و هم به حسب شرایط زمانی و مکانی قابل تبدیل. آنچه مهم است اینکه حقوق اساسی همسایه انکار و تضییع نشود؛ بنابراین شناخت حقوق اساسی همسایه از اولویت بیشتری برخوردار است. ملاحظه این فهرست‌ها و احادیث دیگری که در این زمینه وارد شده است، نشان می‌دهد همسایگان بر هم چهار حق اصلی دارند که سایر حقوق از آنها ناشی می‌شود:

  1. اینکه از زبان و شر یکدیگر در آسایش و امنیت باشند.
  2. منافع یکدیگر را حفظ کنند.
  3. همدیگر را از همدلی و اخلاق نیک هم محروم نکنند.
  4. نسبت به نیاز هم بی‌توجه نباشند[۶۵].

امنیت و آسایش

هرکس حق دارد در آسایش و امنیت زندگی کند و از جانب همسایگان هیچ زیانی به او نرسد و مورد آزار و اذیت قرار نگیرد. کسی که به هر طریقی همسایه خود را آزار می‌دهد، یکی از حقوق اساسی او را ضایع کرده است. مصداق‌های آزار ممکن است با تغییر شرایط متفاوت شوند، افزون بر اینکه، آزار از هر طریقی به انسان برسد، حکم واحدی دارد و اسباب و وسایل آن اهمیتی ندارد. به همین دلیل در احادیث این باب بیشتر بر عنوان کلی آزار تکیه شده و بحث از مصداق‌ها کمتر به میان آمده است.

ما حتی اگر از آنچه در تفسیر همسایه‌آزاری در همین کتاب گفتیم صرف‌نظر کنیم و آن را به مصداق‌های عرفی‌اش منحصر کنیم، نمی‌توانیم انکار کنیم که این مفهوم دارای عرض عریضی است و مصادیق و نمونه‌های فراوان و درجات و مراتب بسیاری دارد. برخی از مصداق‌های آزار که یا در روایات این باب مورد نهی و نکوهش قرارگرفته یا در عرف به عنوان همسایه‌آزاری شناخته می‌شوند را نام می‌بریم و روایاتی را که درباره هریک وارد شده است، نقل می‌کنیم[۶۶].

نگاه کردن به خانه همسایه

نگاه کردن به خانه همسایه از هر طریق و به هر دلیل، چه آشکارا و چه مخفیانه زشت و نکوهیده است. فراوانی نهی از این عمل در سخنان رسول خدا(ص) حکایت از اهمیت آن در نظر آن گرامی دارد. طبق روایتی می‌فرماید: «أَلَا إِنَّ اللَّهَ‏ حَرَّمَ‏ الْحَرَامَ‏ وَ حَدَّ الْحُدُودَ وَ مَا أَحَدٌ أَغْيَرَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ غَيْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَوَاحِشَ وَ نَهَى أَنْ يَطَّلِعَ الرَّجُلُ فِي بَيْتِ جَارِهِ»[۶۷].

منظور از طرح غیرت خداوند متعال در این روایت این است که اجازه نمی‌دهد حریمش نقض و حدودش شکسته شود. گزارش این حکم الهی پس از این همه مقدمات، دلیل واضحی است بر اهمیت این حکم.

طبق روایتی دیگر فرمود: «مَنِ‏ اطَّلَعَ‏ فِي‏ بَيْتِ‏ جَارِهِ‏ فَنَظَرَ إِلَى عَوْرَةِ رَجُلٍ أَوْ شَعْرِ امْرَأَةٍ أَوْ شَيْ‏ءٍ مِنْ جَسَدِهَا كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُدْخِلَهُ النَّارَ مَعَ الْمُنَافِقِينَ الَّذِينَ كَانُوا يَتَّبَّعُونَ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ فِي الدُّنْيَا وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَفْضَحَهُ اللَّهُ وَ يُبْدِي لِلنَّاسِ عَوْرَتَهُ فِي الْآخِرَةِ»[۶۸].

و فرمود: «مَنْ أَدْخَلَ بَصَرَهُ فِي حَرِيمِ قَوْمٍ قَبْلَ رِجْلَيْهِ فَلَا أَتَمَّ اللَّهُ لَهُ وَ هُوَ آثِمٌ وَ هُوَ آثِمٌ»[۶۹] و فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَرِهَ لَكُمْ أَشْيَاءَ... وَ إِدْخَالَ‏ الْأَعْيُنِ‏ فِي‏ الدُّورِ بِغَيْرِ إِذْنٍ‏»[۷۰].

و فرمود: «ثَلَاثٌ‏ يُطْفِينَ‏ نُورَ الْعَبْدِ... وَضَعَ بَصَرَهُ فِي الْحُجُرَاتِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُؤْذَنَ لَهُ»[۷۱] و فرمود: «مَلْعُونٌ‏ مَنِ‏ اطَّلَعَ‏ عَلَى‏ جَارِهِ‏»[۷۲].

بنابراین گشودن پنجره‌ای که به خانه همسایه اشراف داشته و داخل خانه‌اش را در معرض دید قرار می‌دهد، مجاز نیست، چون موجب آزار همسایه می‌شود. از امام صادق(ع) روایت شده است: کسی حق ندارد در دیوار خانه خود منفذی ایجاد کند که از آن می‌توان به داخل خانه همسایه نگاه کرد، ولی اگر برای نور جایی را سوراخ کند که به خانه همسایه دید نداشته باشد، مانعی ندارد[۷۳].[۷۴]

تجسس در امور پنهان همسایه

ممکن است کسی به خانه همسایه نگاه نکند، ولی از طرق دیگر مراقب رفت و آمدها و گفت‌وگوهای او باشد و درباره اسرار نهانی او تحقیق کند. این رفتار نیز موجب آزار هرکسی می‌شود و شرع مقدس از آن باز داشته است. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «مَنْ‏ تَطَلَّعَ‏ عَلَى‏ أَسْرَارِ جَارِهِ‏ انْهَتَكَتْ أَسْتَارُهُ»[۷۵].

رسول خدا(ص) می‌فرماید: «مَنِ‏ اسْتَمَعَ‏ إِلَى‏ حَدِيثِ‏ قَوْمٍ‏ وَ هُمْ لَهُ كَارِهُونَ يُصَبُّ فِي أُذُنَيْهِ الْآنُكُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»[۷۶]. نتیجه آنکه تجسس در کارهای همسایه، یکی از مصداق‌های همسایه‌آزاری است[۷۷].

خیانت مالی

یکی از مصداق‌های بارز همسایه آزاری دست‌اندازی به اموال اوست. همسایگان بدگاهی به اموال همسایه تجاوز می‌کنند و گاهی او را می‌آزارند تا از اموالش دست بردارد و آنها با بهای ناچیز تصاحبش کنند. رسول خدا(ص) به هر دو صورت توجه فرموده و از آن نهی کرده است. درباره خیانت و دست‌اندازی به مال همسایه می‌فرماید: «مَنْ‏ خَانَ‏ جَارَهُ‏ شِبْراً مِنَ الْأَرْضِ جَعَلَهُ اللَّهُ طَوْقاً فِي عُنُقِهِ مِنْ تُخُومِ الْأَرْضِ السَّابِعَةِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُطَوَّقاً إِلَّا أَنْ يَتُوبَ وَ يَرْجِعَ»[۷۸]. بدیهی است که حضرت از باب نمونه و مصداق و به تناسب شرایط از زمین نام برده است، وگرنه خیانت به هر صورت و غصب هر چیز موجب خشم خداوند متعال می‌شود. درباره آزار به قصد تملک می‌فرماید: «‏مَنْ آذَى جَارَهُ طَمَعاً فِي‏ مَسْكَنِهِ‏ وَرَّثَهُ‏ اللَّهُ‏ دَارَهُ»[۷۹].[۸۰]

اظهار دارایی و بهره‌وری

استفاده از نعمت‌های الهی از نظر شرعی ممنوع نیست. بالاتر از آن در صورت امکان استفاده نکردن و فقیر نمایی نیز به نوعی نکوهش شده و اظهار نعمت‌های الهی سفارش و ستایش شده است تا آنجا که رسول خدا(ص) یکی از همسران خود را که ظاهری آشفته و ژولیده داشت، سرزنش کرده، فرمود: چرا ژولیده‌ای؟ چرا سرمه‌ای به چشم و خضابی به دستانت نیست[۸۱].

ولی باید توجه داشت که اظهار نعمت‌های الهی در برابر محرومان موجب اندوه و افسوس ایشان می‌شود؛ بنابراین، لازم است کسی که بهره‌مند و برخوردار است به هنگام استفاده از نعمت‌های الهی همسایگان خود را نیز بهره‌مند کند، وگرنه موجب آزار ایشان می‌شود. به همین دلیل رسول خدا در هر دو روایت فرمود: اگر نوبری به خانه‌ات می‌بری و نمی‌خواهی به همسایگانت هم بدهی مخفیانه ببر[۸۲].

طبق روایتی رسول خدا(ص) می‌فرماید: «مَنْ آذَى جَارَهُ بِقُتَارِ قِدْرِهِ‏ فَلَيْسَ‏ مِنَّا»[۸۳]. منظور از آزار در این حدیث شریف این است که بوی غذا و کباب را پخش کند، ولی او را در خوردن شریک نسازد. به همین دلیل رسول خدا(ص) فرمود: «وَ لَا تُؤْذِهِ بِرِيحِ‏ قِدْرِكَ‏ إِلَّا أَنْ‏ تَغْرِفَ‏ لَهُ‏ مِنْهَا»[۸۴].[۸۵]

مصداق‌های دیگر همسایه آزاری

مصداق‌های همسایه‌آزاری به قدری فراوان است که شاید نتوان همه آنها را به شماره آورد یا تحت ضابطه‌ای قرار داد، با این حال ما تلاش می‌کنیم تعدادی از واضح‌ترین آنها را نام ببریم.

  1. غیبت همسایه؛
  2. افشای اسرار و عیوب همسایه؛
  3. ایراد خسارت به خانه همسایه به هر صورت و به هر وسیله؛
  4. بی‌توجهی به هر چیزی که معمولاً به خسارت منتهی می‌شود؛ مثل ناودان، باغچه، چاه، فعالیت و بازی کودکان و نگهداری و رفت و آمد حیوانات اهلی؛
  5. بستن راه همسایه به هر وسیله مثل ریختن برف و مصالح ساختمانی و کندن کانال و چاله و...؛
  6. محروم کردن او از نور و هوا به وسیله ساختمان بلندتر از حد معمول بدون اذن و هماهنگی؛
  7. ایجاد جاروجنجال و سروصدای زیاد، به خصوص در اوقات و شرایطی که هر صدایی می‌تواند خسارت‌آور باشد؛ مثل زمان بیماری و پاسی از شب گذشته. در شرایط کنونی استفاده از بوق وسائل نقلیه موتوری و روشن کردن وسایلی که صدایی نامتعارف دارند، مصداق همسایه آزاری است؛
  8. معاشرت و رفت و آمد با کسانی که ورودشان به محل، همسایگان را آزار می‌دهد؛ مثل افراد شرور، ناباب و لاابالی؛
  9. نهادن زباله در جایی که بو و ظاهر زننده آن همسایه را ناراحت می‌کند؛
  10. نگهداری زباله و مواد حشره‌زا در خانه خود، در صورتی که آثار آن مثل بو و حشره به خانه همسایه‌ها سرایت کند؛
  11. نگهداری حیوانات در خانه‌های شهری به ویژه آپارتمان‌ها و به ویژه حیواناتی مثل سگ که در جامعه اسلامی حکمی ویژه دارد؛
  12. بی‌توجهی به دودی که به طور غیر متعارف از دودکش خانه خارج شده و به نوعی همسایه را آزار می‌دهد؛
  13. بی‌مهری و رفتار ناشایست با هر چیزی که به همسایه متعلق است؛ مثل بی‌احترامی به میهمان همسایه.

این باب بسیار گسترده است تا آنجا که رسول خدا(ص) می‌فرماید: «إِذَا ضَرَبْتَ‏ كَلْبَ‏ جَارِكَ‏ فَقَدْ آذَيْتَهُ»[۸۶].[۸۷]

حفظ منافع

حفظ منفعت در این عنوان شامل جلوگیری از زبان هم می‌شود. در بحث سابق دانستیم که کسی حق ندارد به همسایه خود زیانی برساند. علاوه بر این انسان، موظف است از رسیدن زیان به همسایه جلوگیری کند و در حد قدرت و امکانات خود اجازه ندهد دیگری هم به او زیان برساند و موظف است که منافع او را حفظ کند و نگذارد منفعتی از دست او برود. اولین جمله در فهرست سوم که از موظف رساله الحقوق نقل کردیم بر این معنی دلالت می‌کند فرمود: «حفظه غائبا»[۸۸]، اولین حق همسایه این است که در غیابش حفظش کنی. حفظ در غیبت، عنوان عامی است که بسیاری از روابط را شامل می‌شود هر کسی در صورت حضور و آگاهی از موجودیت و منافع خود دفاع می‌کند، ولی به طور طبیعی عرصه‌های غیبت انسان بسی بیشتر از صحنه‌های حضور اوست و در عرصه‌های غیبت توان دفاع از خود را ندارد و به یاری دیگران محتاج می‌شود. در این صورت است که نقش همسایه به عنوان تکلیف از یک سو و به عنوان حق از سویی دیگر حیاتی می‌شود؛ برای نمونه، وقتی که اموال همسایه در غیاب او مورد تعرض یا در معرض تلف قرار می‌گیرد باید در حفظ و حراست از آن کوشید.

  1. وقتی کسی از همسایه غیبت می‌کند، باید از او دفاع کرد.
  2. وقتی در غیاب همسایه کسی به حرم او چشم بد می‌دوزد باید آن چشم را از حریم او دور کرد.
  3. وقتی که سرّی از اسرار همسایه در معرض فاش شدن قرار می‌گیرد، باید بر آن پرده پوشید.

و به طور کلی هرجا که می‌توان برای همسایه منفعتی را حفظ یا زیانی را دور کرد باید اقدام کرد، در غیر این صورت یکی از حقوق اساسی همسایه را ندیده گرفته‌ای؛ و هم از این باب است که نصیحت همسایه با مراعات شرایط از وظایف همسایگی است[۸۹].

همدلی و اخلاق نیک

یکی دیگر از حقوق اساسی همسایه این است که او را از اخلاق نیک خود بهره‌مند و در شرایط رنگارنگ زندگی با او همدلی کنی. در برخوردها احترامش کنی، در بیماری‌ها حالی از او بپرسی در مشکلات دلداریش دهی و اظهار همدردی کنی، در شادی‌هایش شادی کنی و در غم و اندوه شریکش باشی و کاری کنی که او غم و شادی‌ات را بیند و بداند که به خاطر او شادی یا غمگین و لغزش‌ها و اشتباهات او را ندیده بگیری و ببخشی، خواه در ارتباط با خودت باشد و خواه در ارتباطی دیگر که مقتضای شفقت و دلسوزی و موجب تحکیم روابط است. حق همسایگان بزرگ شمار باطلی گر کنند یاد میار[۹۰]

احترام به همسایه چنان مهم است که رسول خدا(ص) آن را به ایمان انسان گره زده می‌فرماید: «مَنْ كَانَ يُؤَمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ‏ الْآخِرِ فَلْيُكْرِمْ‏ جَارَهُ‏ فَوْقَ‏ مَا يُكْرِمُ‏ بِهِ‏ غَيْرَهُ‏»[۹۱]. طبق روایتی می‌فرماید: «حُرْمَةُ الْجَارِ عَلَى‏ الْإِنْسَانِ‏ كَحُرْمَةِ أُمِّهِ‏»[۹۲] و طبق روایتی دیگر می‌فرماید: «حُرْمَةُ الْجَارِ عَلَى‏ الْجَارِ كَحُرْمَةِ الْأُمَّهَاتِ‏ عَلَى‏ الْأَوْلَادِ»[۹۳].[۹۴]

توجه به نیازها

گرفتاری و نیاز، شاخصه زندگی دنیاست. کسی را نمی‌شناسیم که روزی به کمک دیگران محتاج نشود. یکی از حقوق همسایگی این است که در این گونه موارد به نیاز همسایه خود بی‌توجه نباشیم. این حق هم به صورت کلی در فهرست‌های پیش‌گفته آمده است و هم با ذکر مثال و نمونه. در فهرست اول، رسول خدا(ص) فرمود: «إِنِ‏ افْتَقَرَ عُدْتَ‏ عَلَيْهِ‏»[۹۵]. در همان فهرست آمده است: اگر فریادش بلند شد به یاری‌اش بشتاب و اگر قرض خواست به او بده. در فهرست دوم فرمود: اگر چیزی به عاریت خواست دریغ مکن و در فهرست سوم آمده است: به هنگام شداید و سختی‌ها او را رها نکن.

ما در ذیل این عنوان، دو نمونه از نیازهای همسایه را که در روایات آمده است، ذکر کرده، برخی از روایات مربوط به آن را نقل می‌کنیم[۹۶].

نیازهای اولیه

غذا و لباس از حقوق و نیازهای اولیه هر انسان است و به همین دلیل تأمین آنها بر سایر نیازهای آدمی اولویت دارد. با صرف‌نظر کردن از مباحث اجتماعی این باب، وظیفه همسایگی در قبال این نیاز را بررسی می‌کنیم.

طبق روایاتی که در این زمینه به دست ما رسیده، توجه به گرسنگی و برهنگی همسایه از صفات ایمانی است، به طوری که اگر کسی با فرض امکان در تأمین آن قدمی برندارد، اهل ایمان نیست. رسول خدا(ص) می‌فرماید: «‏مَا آمَنَ بِي مَنْ‏ بَاتَ‏ شَبْعَانَ‏ وَ جَارُهُ‏ جَائِعٌ‏»[۹۷].

و می‌فرماید: «لَيْسَ بِمُؤْمِنٍ مَنْ بَاتَ شَبْعَانَ رَيَّانَ، وَ جَارُهُ‏ جَائِعٌ‏ ظَمْآنُ»[۹۸] و می‌فرماید: «مَا آمَنَ بِي مَنْ بَاتَ‏ كَاسِياً وَ جَارُهُ‏ عَارِياً»[۹۹].

امام سجاد(ع) می‌فرماید: «مَنْ‏ بَاتَ‏ شَبْعَانَ‏ وَ بِحَضْرَتِهِ‏ مُؤْمِنٌ‏ جَائِعٌ طَاوٍ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَائِكَتِي أُشْهِدُكُمْ عَلَى هَذَا الْعَبْدِ أَنَّنِي أَمَرْتُهُ فَعَصَانِي وَ أَطَاعَ غَيْرِي وَ وَكَلْتُهُ إِلَى عَمَلِهِ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا غَفَرْتُ لَهُ أَبَداً»[۱۰۰].

امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: شنیدم که رسول خدا(ص) روزی به اصحابش می‌فرمود: به من و قیامت ایمان نیاورده هرکس سیر بخوابد و همسایه‌اش گرسنه باشد. گفتیم یا رسول الله! بنابراین ما هلاک شده‌ایم. فرمود: از اضافه غذایتان از اضافه خرمانان از اضافه روزی و لباستان. خشم پروردگار را با اینها خاموش کنید[۱۰۱].[۱۰۲]

نیاز به ابزار

برخی از ابزار و آلات زندگی به گونه‌ای است که تهیه آن برای همه خانواده‌ها ممکن نیست. این گونه ابزار با آنکه کاربرد زیادی ندارند، گران‌قیمتند، ولی به وقت نیاز، چیز دیگری جایگزین آنها نمی‌شود. از این قبیل ابزار می‌توان دیگ‌های بزرگ، اجاق‌های ویژه، ابزار ساختمانی مثل بیل و کلنگ و ابزار فنی مثل آچار و... را مثال زد. این گونه ابزار در زبان عرب ماعون نامیده می‌شود در قرآن کریم سوره‌ای به نام ماعون نازل شده است در این سوره خداوند متعال کسانی را که از عاریه دادن این گونه ابزار خودداری می‌کنند تهدید کرده می‌فرماید: ﴿وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ[۱۰۳].

در تفسیر این واژه روایات متفاوتی به دست ما رسیده است؛ برخی تفسیرهای مختلف این کلمه عبارت است از زکات[۱۰۴] وسایل خانه[۱۰۵]، چیزی که مردم به هم عاریه می‌دهند[۱۰۶] و در شرح این تفسیر، ابزاری مثل دیگ، چراغ و تیشه[۱۰۷] را نام برده‌اند.

به هر حال یکی از نیازهای همسایه که گاه‌گاهی خود می‌نمایاند، احتیاج به این گونه ابزار است؛ و از وظایف همسایگی است که در صورت امکان، نیاز او را پاسخ مثبت دهد. رسول خدا(ص) می‌فرماید: «مَنْ‏ مَنَعَ‏ الْمَاعُونَ‏ جَارَهُ‏ مَنَعَهُ‏ اللَّهُ‏ خَيْرَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ وَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ وَ مَنْ وَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ فَمَا أَسْوَأَ حَالَهُ»[۱۰۸].[۱۰۹]

آثار و پیامدها

آثار همسایه‌داری

طول عمر

امام صادق(ع) می‌فرماید: «حُسْنُ‏ الْجِوَارِ زِيَادَةٌ فِي‏ الْأَعْمَارِ»[۱۱۰] و می‌فرماید: «حُسْنُ الْجِوَارِ يُنْسِئُ فِي الْأَعْمَارِ»[۱۱۱].[۱۱۲]

ثروت

رسول خدا(ص) می‌فرماید: «الْبِرُّ وَ حُسْنُ‏ الْجِوَارِ زِيَادَةٌ فِي‏ الرِّزْقِ‏»[۱۱۳]. امام صادق(ع) نیز می‌فرماید: «حُسْنُ‏ الْجِوَارِ زِيَادَةٌ فِي‏ الرِّزْقِ‏»[۱۱۴].[۱۱۵]

آبادانی

رسول خدا(ص) می‌فرماید: «حُسْنُ‏ الْجِوَارِ... عِمَارَةٌ فِي الدِّيَارِ»[۱۱۶]. امام صادق(ع) می‌فرماید: «حُسْنُ‏ الْجِوَارِ يَعْمُرُ الدِّيَارَ»[۱۱۷]. به این مضمون روایات زیادی به دست ما رسیده است[۱۱۸].

آمرزش گناهان و لغزش‌ها

رسول خدا(ص) فرمود: «مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَهُ‏ جِيرَانٌ‏ ثَلَاثَةٌ كُلُّهُمْ رَاضُونَ عَنْهُ غُفِرَ لَهُ»[۱۱۹] و فرمود: «مَنْ‏ كَفَّ أَذَاهُ‏ عَنْ‏ جَارِهِ‏ أَقَالَهُ‏ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَثْرَتَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[۱۲۰].[۱۲۱]

شایستگی بهشت

از آثار خوش‌همسایگی است که به انسان اهلیت بهشت رفتن می‌دهد. در روایتی است که با رسول خدا از زنی سخن گفتند که فقط نمازهای واجبش را می‌خواند و جز ماه رمضان را روزه نمی‌گیرد، ولی همسایه‌های خود را نمی‌آزارد. فرمود این زن از اهل بهشت است[۱۲۲].[۱۲۳]

پیامدهای بدهمسایگی

همان‌طور که خوش‌همسایگی و همسایه‌داری با آثار و برکات خود زندگی دنیا و آخرت انسان را آباد می‌کند، بدهمسایگی و همسایه‌آزاری هم با عواقب و پیامدهای خود دنیا و آخرت انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهد[۱۲۴].

پیامدهای دنیوی بدهمسایگی

بی‌توجهی به حقوق همسایه در دنیا آثار ناخوشایندی در پی دارد. در روایتی است که وقتی جناب بنیامین به ظاهر در مصر گرفتار شد حضرت یعقوب(ع) با تضرع به درگاه الهی روی آورد که پروردگارا به حال پیرمرد نابینایی که فرزندش را از دست داده رحم آور. خداوند متعال به او وحی کرد که حتی اگر پسرانت مرده بودند حیاتشان می‌بخشیدم تا از رنج این جدایی برهی؛ ولی تو نیز به یاد آر که گوسفندی کشتی، کباب کردی و خوردی و به فلان همسایه‌ات که آن روز، روزه داشت چیزی ندادی[۱۲۵].

طبق روایت دیگری، جناب یعقوب(ع) از آن پس کسی را مأمور کرده بود که هر صبح جار بزند هرکس نهار می‌خواهد به خانه یعقوب بیاید و عصرها جار بزند هرکس شام می‌خواهد به خانه یعقوب بیاید و[۱۲۶] از این روایت نمی‌توان فهمید که پیامد بی‌توجهی به همسایگان به طور مشخص از دست دادن عزیزان و پراکنده شدن خانواده است یا مصیبت و گرفتاری است که این پراکندگی یکی از مصداق‌های آن محسوب می‌شود، ولی در هر صورت با استناد به این روایت می‌توان گفت بی‌توجهی به همسایگان انسان را در دنیا به مصیبت و اندوه گرفتار می‌کند.

در روایت دیگری است که مردی خدمت رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد فلانی که همسایه من است، مرا آزار می‌دهد، حضرت فرمود: اذیت‌هایش را تحمل کن و خود به او آزاری نرسان، طولی نکشید که مرد بازگشت و عرض کرد آن همسایه‌ام مرد. حضرت فرمود: روزگار برای موعظه و مرگ برای پراکندن کافی است[۱۲۷].[۱۲۸]

پیامدهای اخروی بد همسایگی

همان طور که خوش‌همسایگی آخرت انسان را آباد می‌کند و به آدمی صلاحیت رفتن به بهشت می‌بخشد، آزار همسایگان شایستگی‌های ذاتی انسان را نابود می‌کند؛ چنان که هرگز راه به بهشت نمی‌یابد. رسول خدا(ص) می‌فرماید: «لَيْسَ‏ يَدْخُلُ‏ الْجَنَّةَ مَنْ‏ يُؤْذِي‏ جَارَهُ‏ وَ مَنْ لَمْ يَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ»[۱۲۹].[۱۳۰]

همسایه بد

نکوهش همسایه بد

رسول خدا(ص) همسایه بد را از عوامل بدبختی و شقاوت شمرده[۱۳۱] و از این گرفتاری به خدا پناه برده است. از سخنان آن حضرت است: «أَعُوذُ بِاللَّهِ‏ مِنْ‏ جَارِ السَّوْءِ فِي‏ دَارِ إِقَامَةٍ تَرَاكَ عَيْنَاهُ وَ يَرْعَاكَ قَلْبُهُ إِنْ رَآكَ بِخَيْرٍ سَاءَهُ وَ إِنْ رَآكَ بِشَرٍّ سَرَّهُ»[۱۳۲]؛ پناه می‌برم به خدا از همسایه بد در خانه ثابت[۱۳۳] که چشمانش تو را می‌بیند و قلبش مراقب توست اگر ببیند به خیری رسیده‌ای ناراحت می‌شود و اگر ببیند گرفتار شده‌ای خوشحال می‌شود. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «جَارُ السَّوْءِ أَعْظَمُ‏ الضَّرَّاءِ وَ أَشَدُّ الْبَلَاءِ»[۱۳۴].

امام باقر(ع) می‌فرماید: «مِنَ‏ الْقَوَاصِمِ‏ الْفَوَاقِرِ الَّتِي تَقْصِمُ الظَّهْرَ جَارُ السَّوْءِ إِنْ رَأَى حَسَنَةً أَخْفَاهَا وَ إِنْ رَأَى سَيِّئَةً أَفْشَاهَا»[۱۳۵] و به گزارش امام صادق(ع) جناب لقمان به پسرش می‌فرمود: «حَمَلْتُ‏ الْجَنْدَلَ‏ وَ الْحَدِيدَ وَ كُلَّ حِمْلٍ ثَقِيلٍ فَلَمْ أَحْمِلْ شَيْئاً أَثْقَلَ مِنْ جَارِ السَّوْءِ»[۱۳۶].[۱۳۷]

مقابله با همسایه بد

در روایاتی که به دست ما رسیده، برای مقابله با همسایه بد چند راهکار پیشنهاد شده که هریک به شرایط خاصی ناظر است. نخست راهکار انتخاب همسایه پیش از سکونت، دوم راهکار مواجهه با همسایه بد در صورت امکان انتقال و سوم راهکار مواجهه در صورت عدم امکان انتقال[۱۳۸].

انتخاب همسایه

مکتبی که بر روابط همسایگی چنان تأکید می‌کند که همسایه را به یکی از مسائل اصلی زندگی و زندگی او را به یکی از دغدغه‌های اولیه انسان تبدیل می‌کند، به طور طبیعی باید در مورد انتخاب همسایه نیز اظهار نظر کرده باشد. انتخاب همسایه به مثابه انتخاب دوست و همسر نیست که انسان بتواند از بین گزینه‌های مختلف یکی را انتخاب کند، چون آمدن و سکونت دیگران در اختیار ما نیست، بنابراین دست ما در انتخاب همسایه باز نیست، ولی این محدودیت با امکان انتخاب محل زندگی جبران‌پذیر است. آمد و رفت دیگران از اختیار ما خارج است، ولی انتخاب محل زندگی برای خود در اختیار ماست. به همین دلیل پیشوایان معصوم انتخاب محل زندگی را با همسایه گره زده و در حقیقت این انتخاب را به منزله انتخاب همسایه شمرده‌اند.

در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) آمده است: مردی خدمت رسول خدا(ص) آمده، عرض کرد: یا رسول الله(ص)! تصمیم دارم خانه‌ای بخرم کدام محله را پیشنهاد می‌فرمایید؟ حضرت فرمود: «الْجِوَارَ ثُمَ‏ الدَّارَ»[۱۳۹] و می‌فرمود: «الْتَمِسُوا الْجَارَ قَبْلَ‏ شِرَاءِ الدَّارِ»[۱۴۰].[۱۴۱]

مقابله با همسایه در صورت امکان انتقال

در صورتی که انسان به همسایه بد گرفتار شود و بتواند جای خود را عوض کند، سفارش معصومان فرار است؛ چراکه ادامه همسایگی با همسایگان به انسان را در خطر لغزش قرار می‌دهد. امام صادق(ع) می‌فرماید: «لَا يُسْتَجَابُ‏ لِمَنْ‏ يَدْعُو عَلَى‏ جَارِهِ‏ وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ السَّبِيلَ إِلَى أَنْ يَبِيعَ دَارَهُ وَ يَتَحَوَّلَ عَنْ جِوَارِهِ»[۱۴۲].[۱۴۳]

مواجهه با همسایه در صورت عدم امکان انتقال

در صورتی که انسان به همسایه بد گرفتار شود و نتواند جای خود را عوض کند توصیه پیشوایان این است که انسان آزار همسایه را تحمل کند. امام کاظم(ع) می‌فرماید: «لَيْسَ‏ حُسْنُ‏ الْجِوَارِ كَفَّ الْأَذى‏، وَ لكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُكَ عَلَى الْأَذى‏»[۱۴۴].

در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است: «ان الله تعالی یحب الرجل له الجار السوء یؤذیه فیصبر علی اذاه و یحتسبه حتیی کفیه الله بحیاة أو موت»[۱۴۵].

بنابر آنچه گذشت، دین مقدس اسلام به هیچ روی در روابط همسایگی مقابله به مثل را تجویز نمی‌کند. حتی طبق پارهای روایات ائمه(ع) نزد کسانی که از همسایگان خود شکایت داشتند، شفاعت می‌کردند که از بدی همسایه خود بگذرند[۱۴۶] ولی با این همه، در صورتی که آزار همسایه از حد تحمل فراتر رود می‌توان با افشای همسایه آزاری‌اش او را از روش نادرستش پشیمان کرد. در خبری است که مردی سه بار خدمت رسول خدا(ص) آمد و از آزار و اذیت همسایه‌اش شکایت کرد. حضرت هربار به او می‌فرمود: صبر کن. بار سوم وقتی برای شکایت آمد، حضرت فرمود: هنگامی که مرد به طرف نماز جمعه می‌روند وسایلت را از خانه بیرون آورده بر سر راه بچین تا مردم بیند، اگر کسی هم در این رابطه از تو پرسید، بگو از دست همسایه‌ام به کوچه آمده‌ام. وقتی او این سفارش را عمل کرد، مرد همسایه‌آزار نزد او آمد و گفت وسایلت را به خانه برگردان، من هم با خدا عهد می‌کنم که دیگر تو را نیازارم[۱۴۷].[۱۴۸]

منابع

پانویس

  1. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۴۹۴.
  2. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۴۹۴.
  3. ر. ک: محمدصالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۹، ص۱۱.
  4. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۴۹۵.
  5. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۴۹۵.
  6. «خداوند را بپرستید و چیزی را شریک او نکنید و به پدر و مادر و به خویشاوند و یتیمان و تهیدستان و همسایه خویشاوند و همسایه دور» سوره نساء، آیه ۳۶.
  7. «پیوسته جبرئیل درباره همسایه به من سفارش می‌کرد تا آنکه من فکر کردم برای همسایه سهمی از ارث قرار می‌دهد» صدوق، امالی، ص۵۱۴؛ محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظیین، ص۳۸۷.
  8. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶.
  9. «خدا را خدا را، درباره همسایگانتان. همسایگان سفارش پیامبر شمایند. پیوسته درباره ایشان سفارش می‌کرد که ما گمان کردیم از ارث سهمی برایشان قرار می‌دهد» شریف رضی، نهج البلاغه، ۳/۷۷؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۷، ص۵۱.
  10. «هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد همسایه‌اش را بیش از دیگران احترام کند» شاذان بن جبرئیل قمی، الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین، ص۱۷۵؛ محمد بن حسن قمی، العقد النضید و الدر الفرید، ص۲۲.
  11. «بر شماست که خوش‌همسایگی کنید چون خداوند عزوجل به آن فرمان داده است» محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۱، ح۱۵۰.
  12. «با همسایگانت خوش‌همسایگی کن؛ زیرا خدای تعالی درباره همسایه از تو خواهد پرسید» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۶.
  13. «کسی که به دنبال مال می‌رود تا خودش از مردم بی‌نیاز شود و برای تأمین خانواده تلاشی کرده باشد و بتواند به همسایگانش مهربانی کند، در روز قیامت خدا را در حالی ملاقات می‌کند که صورتش مانند ماه شب چهاردهم است» طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۲۴.
  14. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۴۹۶.
  15. «کسی که حق همسایه‌اش را ضایع می‌کند از ما نیست» صدوق، امالی، ص۵۱۴.
  16. «در زمره مؤمنین نیست کسی که همسایه‌اش از شر او ایمن نیست» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۶۶۷.
  17. «از رحمت خدا دور است کسی که همسایه‌اش را بیازارد» محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۸۰.
  18. «آیا از اینکه همسایه حق شما را مراعات کند و شما حق او را مراعات نکنید، خجالت نمی‌کشید؟!» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۳۵.
  19. «از مردم شرور است کسی که همسایه‌اش از شرّ او ایمن نیست» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۷۷.
  20. «بدهمسایگی و بدی به نیکان از بزرگ‌ترین پستی‌هاست» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۲۸۶.
  21. سیوطی، الدر المنثور، ج۴، ص۱۲۳.
  22. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۳.
  23. «هرکس همسایه‌اش را بیازارد مرا آزرده است» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴.
  24. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۴۹۷.
  25. «و همسایه خویشاوند و همسایه دور» سوره نساء، آیه ۳۶.
  26. ر. ک: محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۲، ص۱۹۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۸۱؛ طبرسی، جوامع الجامع، ج۱، ص۳۹۷.
  27. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۴۹۹.
  28. «هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، همسایه‌اش را نیازارد» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۶۷۷.
  29. «مؤمن کسی است که همسایه‌اش از شرش در امان باشد»
  30. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.
  31. «ایمان ندارد کسی که همسایه‌اش از شرش در امان نیست». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶.
  32. «و جایگاهش دوزخ، برابر است؟ و (این) پایانه بد است» سوره آل عمران، آیه ۱۶۲.
  33. «کسی که همسایه‌اش را بیازارد، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می‌کند و جایگاهش جهنم است که بد جایی است» صدوق، امالی، ص۵۱۴.
  34. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۳.
  35. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۰۰.
  36. در فصل‌های آینده با حقوق همسایگی آشنا خواهیم شد.
  37. «رسیدگی به همسایگان از جوانمردی است» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۶۸.
  38. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۷۴.
  39. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۰۱.
  40. «خوش‌همسایگی این نیست که آزار نرسانی، بلکه این است که آزار همسایه را تحمل کنی» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.
  41. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۵۱.
  42. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۴۹-۲۵۰.
  43. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۰۱.
  44. «و با مردم سخن خوب بگویید» سوره بقره، آیه ۸۳.
  45. «با مردم بیامیزید، در اجتماعاتشان شرکت کنید، به آنها کمک کنید، از مردم کناره نگیرید و با آنها چنان سخن بگویید که قرآن کریم می‌فرماید: با مردم به نیکی سخن بگویید» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۳۱۴.
  46. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۰۲.
  47. شریف رضی، نهج البلاغه، ۳/۴۵.
  48. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۰۳.
  49. «آیا می‌دانید حق همسایه چیست؟ سوگند به آنکه جانم در دست اوست، کسی موفق به ادای حقوق همسایه نمی‌شود، مگر اندک کسانی که خدا به حالشان رحم کرده است» عبدالله بن عدی، الکامل، ج۵، ص۱۷۱؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۹، ص۵۹.
  50. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۰۳.
  51. «یکی از شعبه‌های جوانمردی، سرکشی به همسایگان است» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۶۸.
  52. «از شعبه‌های خوش‌همسایگی، خبرگرفتن از حال همسایه است» حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول ص۸۵.
  53. «از ویژگی‌های شیعه رسیدگی به همسایگان فقیر، مسکین، بدهکار و یتیم است» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۷۴.
  54. سید محمدمهدی بحرالعلوم از فقها و دانشمندان قرن ۱۲ هجری است در سال ۱۱۵۵ به دنیا آمد و در سال ۱۲۲۶ بدرود حیات گفته است (روضات الجنات، ج۷، ص۲۰۳).
  55. سید جواد عاملی، از اهالی لبنان بوده است و سید بحرالعلوم در اصل ایرانی است، به همین دلیل غذای موجود به سبک غذای ایرانی بوده و آن مرد به تفاوت آن پی برده است.
  56. شیخ عباس قمی، الکنی و الالقاب، ج۲، ص۶۸.
  57. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۰۳.
  58. محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۸۸.
  59. «آیا می‌دانید حق همسایه چیست؟ شما از حقوق همسایگی جز اندکی نمی‌دانید. حق همسایه این است که اگر فریاد کرد به فریادش رسی، اگر قرض خواست به او قرض دهی، اگر محتاج شد یاری‌اش کنی، اگر مصیبتی دید، تسلیتش گویی، اگر خیری دید تهنیتش بگویی، اگر بیمار شد عیادتش کنی، اگر مرد جنازه‌اش را تشییع کنی، و ساختمان خانه‌ات را از او بلندتر نکنی که راه باد را بر او ببندی، اگر میوه خریدی مقداری به او هدیه کنی و اگر نخواستی هدیه کنی آن را مخفیانه به خانه ببر اجازه نده کودکانت از آن میوه با خود به کوچه ببرند که فرزندان او را غصه دهند، با بوی دیگت او را میازار مگر آنکه کاسه‌ای برای او ببری» شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص۱۰۵؛ این روایت در کتب دیگر از قبل میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۷۳؛ کتب اهل سنت مثل: عبدالله بن عدی، الکامل، ج۵، ص۱۷۱؛ متقی هندی کنزالعمال، ج۹، ص۵۹ روایت شده است.
  60. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۰۵.
  61. «از کوچک‌ترین حقوق همسایه این است که اگر تقاضای وام کرد به او بدهد و اگر یاری خواست یاری‌اش کند و اگر چیزی به عاریت خواست دریغ نکند و اگر محتاج پشتیبانی بود پشتیبانی‌اش کند و اگر صدایش زد پاسخش دهد، اگر بیمار شد عیادتش کند، وقتی مرد جنازه‌اش را تشییع کند اگر به خیری رسید برای او خوشحال باشد و حسد نورزد و اگر مصیبتی دید، برای او محزون و اندوهگین باشد و ساختمان خود را از او بلندتر نسازد که با تسلط و اشراف او را بیازارد و راه باد را بر او ببندد و اگر برایش چیزی به ارمغان آوردند در صورتی که می‌داند همسایه‌اش از آن ندارد، مقداری به او هدیه کند و اگر نفسش بخل می‌ورزد و به او اجازه نمی‌دهد آن را از دید خود و عیالش پنهان دارد». میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۷.
  62. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۰۶.
  63. «اما حق همسایه‌ات این است که در غیابش او را حفظ کنی، در حضورش احترامش کنی. اگر مورد ظلم قرار گرفت، یاری‌اش کنی. در اسرار او تجسس نکنی، زشتی‌هایش را بپوشانی، آگر مطمئن شدی نصیحت‌پذیر است، در پنهانی نصیحتش کنی، در گرفتاری‌ها او را به حال خود رها نکنی، لغزش‌های او را ندیده بگیری، گناهانش را ببخشی و با او محترمانه معاشرت کنی» صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۳؛ این روایت در صدوق، امالی، ص۴۵۵؛ همو، خصال، ص۵۶۹؛ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۴۲۲ و بسیاری کتب دیگر نیز نقل شده است.
  64. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۰۷.
  65. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۰۷.
  66. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۰۸.
  67. «خداوند متعال حریم‌هایی تعیین کرده و حدود و مرزهایی مشخص نموده است و هیچ کس از خدا غیرتمندتر نیست. به خاطر غیرت است که کارهای زشت را حرام کرده و از اینکه کسی به خانه همسایه‌اش سرک بکشد، نهی کرده است» صدوق، امالی ص۵۱۲.
  68. «هرکس به خانه همسایه‌اش سرک بکشد و به عورت مردی یا به مو و بدن زنی نگاه کند بر خدا سزاوار است او را با منافقینی که در دنیا در پی دیدن عورت زنان بودند، وارد آتش کند و این شخص از دنیا خارج نمی‌شود تا خدا او را رسوا کند و در روز قیامت عورتش را برای مردم آشکار می‌کند» محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۹۴.
  69. «هرکس پیش از پا نهادن به حریم قومی چشمش را وارد آن حریم کند، خدا کارش را به سامان نیاورد. او گناهکار است، او گناهکار است» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۶۵.
  70. «خداوند متعال چند چیز را برای شما نپسندیده است... و چشم انداختن به خانه‌ها بدون اذن» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۶۴.
  71. «سه چیز، نور بنده را خاموش می‌کند... نگاه کردن به اتاق‌ها بدون اذن» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۶۵.
  72. «از رحمت خدا دور است آنکه بر همسایه‌اش سرک بکشد» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴.
  73. قاضی نعمان مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۵۰۵.
  74. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۰۸.
  75. «هرکس به اسرار همسایه‌اش سرک بکشد پرده‌هایش پاره می‌شود» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۳۶.
  76. «کسی که به‌رغم میل گروهی به سخنان آنها گوش کند، روز قیامت سُرب گداخته به گوشش می‌ریزند» صدوق، خصال، ص۱۰۹.
  77. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۰.
  78. «هرکس به اندازه یک وجب زمین به همسایه‌اش خیانت کند خداوند متعال آن قسمت زمین را تا نهایت زمین هفتمین به صورت طوق در گردنش می‌افکند تا روز قیامت با آن طوق خدا را ملاقات کند مگر آنکه توبه کند و برگردد» مصدوق، امالی، ص۵۱۳.
  79. «هرکس همسایه‌اش را به طمع خانه‌اش آزار دهد خداوند متعال خانه‌اش را نصیب همسایه می‌کند» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۶۸.
  80. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۰.
  81. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۳۶؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷، ص۱۲۲.
  82. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار ج۷۹، ص۹۴.
  83. «کسی که همسایه‌اش را با بوی دیگش آزار دهد، از ما نیست» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۲.
  84. «با بوی دیگت او را میازار مگر آنکه کاسه‌ای از آن برایش ببری» محمدباقر مجلسی، بحار الانوار ج۷۹، ص۹۴؛ هیتمی، مجمع الزوائد ج۸، ص۱۶۵.
  85. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۱.
  86. «هنگامی که سگ همسایه‌ات را کتک بزنی، همسایه‌ات را آزرده‌ای» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۳.
  87. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۲.
  88. صدوق، امالی، ص۴۵۵.
  89. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۳.
  90. اوحدی مراغه‌ای، مثنوی جام جم.
  91. «هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، همسایه‌اش را بیش از دیگران احترام کند و آن را با احترام مادر برابر قرار می‌دهد» حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۲۶.
  92. «احترام همسایه بر انسان مانند احترام مادر است» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل ج۸، ص۴۱۹.
  93. «حرمت همسایه بر همسایه مانند حرمت مادران بر فرزندان است» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل ج۸، ص۴۱۹.
  94. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۴.
  95. «اگر محتاج شد یاری‌اش کنی».
  96. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۴.
  97. «به من ایمان نیاورده کسی که سیر بخوابد و همسایه‌اش گرسنه باشد» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.
  98. «مؤمن نیست کسی که سیر و سیراب بخوابد و همسایه‌اش گرسنه و تشنه باشد» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۸.
  99. «به من ایمان نیاورده است کسی که خود پوشیده باشد و همسایه‌اش برهنه» ابن ابی جمهور احسایی، عوالی اللئالی، ج۱، ص۲۶۹؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۶، ص۲۶۵.
  100. «هرکس سیر بخوابد و در نزدیکی او مؤمنی، گرسنه و خالی شکم باشد، خداوند متعال به فرشتگان می‌فرماید: شاهد باشید که من به این بنده‌ام فرمانی دادم و او نافرمانی کرد و از دیگری اطاعت کرد و من او را به عمل خودش وانهادم، قسم به عزت و جلالم هرگز او را نمی‌بخشم» صدوق، ثواب الاعمال، ص۲۵۰.
  101. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۶۲.
  102. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۵.
  103. «و زکات را باز می‌دارند» سوره ماعون، آیه ۷.
  104. طبرسی، مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۴۵۷.
  105. ابن جریر طبری، جامع البیان، ج۲۰، ص۴۱۲.
  106. ابن جریر طبری، جامع البیان، ج۲۰، ص۴۰۹.
  107. طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۵۷؛ فیض کاشانی، اصفی، ج۲، ص۱۴۸؛ فیض کاشانی، صافی، ج۵، ص۳۸۱؛ ابن جریر طبری، جامع البیان، ج۲۰، ص۴۰۷-۴۱۲.
  108. «کسی که ابزار زندگی به همسایه خود عاریه ندهد، خداوند در روز قیامت خیر خود را از او دریغ می‌کند و او را به عمل خودش واگذار می‌کند و هرکس خدا به عملش واگذارش کند چه بد حالی دارد» صدوق، امالی، ص۵۱۵.
  109. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۶.
  110. «خوش‌همسایگی موجب افزایش عمر است» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.
  111. «خوش‌همسایگی عمرها را طولانی می‌کند» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.
  112. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۷.
  113. «نیکوکاری و خوش‌همسایگی موجب افزایش روزی است» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۶۲. این حدیث از امام صادق(ع) نیز روایت شده است (میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۴۲۴).
  114. «خوش‌همسایگی موجب افزایش روزی است» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶.
  115. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۸.
  116. «خوش‌همسایگی آبادی شهرهاست» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.
  117. «خوش‌همسایگی شهرها را آباد می‌کند» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.
  118. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۸.
  119. «کسی که می‌میرد اگر سه همسایه داشته باشد که همه از او راضی باشند گناهانش بخشیده می‌شود» قطب‌الدین راوندی، دعوات، ص۲۲۸؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۷۵.
  120. «هرکسی از آزار همسایه‌اش خودداری کند خداوند در روز قیامت از لغزش‌هایش می‌گذرد» صدوق، امالی، ص۶۴۶.
  121. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۸.
  122. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴.
  123. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۹.
  124. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۹.
  125. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶.
  126. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶.
  127. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۰.
  128. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۱۹.
  129. «هرگز داخل بهشت نمی‌شود کسی که همسایه‌اش را می‌آزارد و کسی که همسایه‌اش از شرش در امان نیست» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۱.
  130. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۲۰.
  131. طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۲۶.
  132. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۹.
  133. خانه ثابت را در ترجمه دار اقامه آوردیم به این قرینه که طبق روایتی دیگر در ادامه این سخن فرمود، همسایه صحرا جابه‌جا می‌شود (متقی هندی، کنزالعمال، ج۹، ص۱۸۷)؛ بنابراین منظور از خانه ثابت خانه‌ای است که در شهر یا روستا برای سکونت دائمی ساخته می‌شود.
  134. «همسایه بد بزرگ‌ترین گرفتاری و سخت‌ترین مصیبت است» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۲۲۲.
  135. «از بارهای کمرشکن که کمر انسان را خرد می‌کند، همسایه بد است که اگر کار نیکی از تو ببیند، پنهانش می‌کند و اگر کار بدی ببیند آشکارش می‌کند» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.
  136. «من آهن و صخره و بارهای سنگین به دوش کشیده‌ام، ولی سنگین‌تر از همسایه بد ندیده‌ام» صدوق، امهالی، ص۷۶۶.
  137. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۲۰.
  138. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۲۱.
  139. «اول همسایه‌ها سپس خانه» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۷۱.
  140. «پیش از خریدن خانه در پی همسایه باشید» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۳۱.
  141. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۲۲.
  142. «دعای کسی که بر ضد همسایه خویش دعا می‌کند مستجاب نمی‌شود، چون خداوند برای او راه گذاشته که خانه‌اش را بفروشد و از همسایگی او به جای دیگر رود» ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۷۵؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۳۰. این مضمون را کلینی در کافی، ج۲، ص۵۱۰ نیز روایت کرده است.
  143. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۲۲.
  144. «خوش‌همسایگی خودداری از آزار دادن نیست، بلکه صبر و تحمل آزار همسایه است» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.
  145. «خداوند متعال دوست دارد مردی را که همسایه بدی دارد که او را می‌آزارد و او آزارش را تحمل می‌کند و با خدا حساب می‌کند تا خداوند با مرگ یا در زندگی همسایه، او را از مقابله با او بی‌نیاز کند» سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۲۸۶.
  146. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶؛ ر. ک: محمدصالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۱۱، ص۱۴۹.
  147. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.
  148. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۵۲۳.