آثار باستانی در قرآن
مقدمه
به مجموعهای از اشیا، دستسازها، مکانها، بناها و کتیبههایی که از پیشینیان برجای مانده و از فرهنگ و تمدّن آنها، یارخدادهای تاریخ بشری حکایت دارد، "آثار باستانی" گفته میشود. واژه آثار در آیه ﴿كَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ﴾[۱] به همین معنا آمده است. موضوع بحث در این مقاله، آثاری است که از پیشینیان برجای مانده و قرآن کریم با این ویژگی به آنها اشاره دارد؛ بنابراین، آثاری مانند کشتی نوح ﴿وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ﴾[۲]، ﴿وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴾[۳]، سکّه اصحاب کهف ﴿وَكَذَلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّهَا أَزْكَى طَعَامًا فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْ وَلَا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَدًا﴾[۴]، سدّ ذوالقرنین ﴿قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا﴾[۵] و... که از آثار پیشینیان است و قرآن، بدون توجّه به پیشینه از آنها یاد کرده، گرچه امروزه از آثار باستانی به شمار میآیند، از موضوع بحث خارجند.
قرآن کریم موارد قابل توجّهی از آثار باستانی مانند تابوت بنیاسرائیل ﴿وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۶] را ضمن سرگذشت اقوام گذشته، و برخی موارد مانند مقام ابراهیم ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ﴾[۷] را به صورت مستقل بیان کرده است.[۸]
تفکر در آثار باستانی
خداوند در آیاتی چند از مردم خواسته است که برای نگریستن در سرگذشت پیشینیان، به سیر و سیاحت بپردازند و آثار برجای مانده از آنان را از نزدیک مشاهده کنند. این درخواست گاهی به صورت امر: ﴿قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴾[۹] و گاهی به صورت استفهام توبیخی آمده است: ﴿أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾[۱۰] قرآن، کسانی را که از کنار خرابههای برجای مانده از پیشینیان که حکایتگر وقوع عذاب الهی بر آنان است، بدون تفکّر میگذرند، نکوهیده: ﴿وَإِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ﴾[۱۱]، ﴿وَبِاللَّيْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۱۲] چنانکه درباره آثار برجای مانده از قوم لوط چنین آوردهاست: ﴿وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا﴾[۱۳][۱۴]
هدف قرآن از ذکر آثار باستانی
عبرت
عبرتگیری، مهمترین هدفی است که قرآن کریم از یاد کرد سرگذشت امّتهای پیشین و آثار برجای مانده از آنان پی میگیرد؛ از این رو از آثار باستانی با عنوان "آیه" (نشانه) یا "آیه بیّنه" (نشانهای روشن) یاد کرده است.
قرآن، خانههای خالی برجای مانده از قوم ثمود را "آیه": ﴿فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾[۱۵] و ویرانههای برجای مانده از قوم لوط پس از نزول عذابالهی را "آیه بیّنه" دانسته است: ﴿إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ﴾[۱۶]، ﴿وَلَقَدْ تَرَكْنَا مِنْهَا آيَةً بَيِّنَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾[۱۷] پندآموزی از آثار برجای مانده از پیشینیان بر این اصل مبتنی است که قرآنکریم بر دگرگون ناپذیری سنّتهای الهی درباره امّتهای گذشته و حال تأکید دارد: ﴿فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا﴾[۱۸] از این رو همگان را به پرهیز از اسباب نگونسازی برخی از امّتهای گذشته و به کارگرفتن عوامل نیکبختی آنان برای رستگاری فراخوانده است؛ به ویژه در برخی از آیات براین نکته پای فشرده که پیشینیان، دارای نفر و قدرت بیشتری بودهاند: ﴿أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾[۱۹]، ﴿وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ﴾[۲۰][۲۱]
بزرگ داشت
قرآن از وجود "آیات بیّنات" (نشانههای روشن) و "مقام ابراهیم" در مکّه که از دوران حضرت ابراهیم(ع) بر جای مانده، یاد کرده است: ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ﴾[۲۲] و پیدا است که هدف از ذکر آن، بزرگداشت و تجلیل ابراهیم(ع) است؛ چرا که مسلمانان، هنگام حج یا بازدید از مکّه، به نشانههای برجای مانده از دوران ابراهیم چون کعبه، صفا و مروه، حجر اسماعیل، چاه زمزم و مقام ابراهیم برخورد کرده، به عظمت جایگاه حضرت پی میبرند.[۲۳]
نمونههایی از آثار باستانی در قرآن
کعبه
یکی از نامهای کعبه، "بیت العتیق" است: ﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ﴾[۲۴] درباره علّت وصف کعبه به عتیق، وجوهی گفته شده است[۲۵] برخی میگویند: از آن جهت که بنایی بس کهن و باستانی است، به آن "بیت العتیق" گفته شده؛ زیرا کعبه، نخستین بنای ساخته شده در زمین برای پرستش خداوند است: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ﴾[۲۶] از اینرو میتوان گفت: کعبه کهنترین اثرباستانی به شمار میرود که قرآن از آن نام برده است.[۲۷]
آیات بینات و مقام ابراهیم
خداوند در خانه خود، نشانههایی روشن و مقام ابراهیم را برجای گذاشته است: ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا ﴾[۲۸] مقصود از آیات روشن، آثار برجای مانده از ابراهیم(ع) در کنار کعبه و تاریخ مجسّمی از اعصار گذشته و روشنگر خاطرههای جاویدان پیشین، چون زمزم، صفا، مروه، رکن، حطیم، حجرالاسود، و حجر اسماعیل است.[۲۹] در بین این نشانهها، از مقام ابراهیم جداگانه یاد کرده؛ زیرا سنگیاست که ابراهیم هنگام ساختن کعبه بر روی آن میایستاده و اثر گامهایش بر روی آن باقی مانده است.[۳۰][۳۱]
تابوت بنی اسراییل
تابوت، صندوقی بود که موسی(ع) در واپسین روزهای عمر خود، الواح تورات را که احکام خدا در آن نوشته شده بود، به ضمیمه عصا و لباس خود و لباس هارون و یادگارهای دیگر در آن نهاد [۳۲] و به وصیّش "یوشع بن نون" سپرد. این یادگار، سالیان سال با کمال احترام در میان بنیاسرائیل نگاهداری میشد تا آنکه دشمنان، آن را از ایشان گرفتند؛ امّا یکی از پیامبران بنیاسرائیل به نام "اشموئیل" برای اثبات مدّعای خود مبنی بر شایستگی طالوت برای زمامداری بنیاسرائیل، این صندوق را بار دیگر به آنها نشان داد و گفت: نشان لیاقت طالوت آن است که فرشتگان آن تابوت را برای آنان خواهند آورد: ﴿وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۳۳][۳۴] این امر نشان میدهد که تابوت، با آثار برجای مانده از آلموسی و هارون تا این زمان همچنان باقی بوده است.[۳۵]
بدن فرعون
فرعون به رغم آنکه تا واپسین لحظه، از عناد و لجاجت در برابر موسی و آیین او دست نکشید، هنگام غرق شدن، از ایمان خود خبر داد؛ امّا به او خطاب شد که ایمان تو اکنون سودی نمیبخشد: ﴿آلْآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ﴾[۳۶] آنگاه خداوند خطاب به فرعون فرمود: ما بدن تو را پس از غرق شدن از آب بیرون میافکنیم تا بماند و عبرت آیندگان شود: ﴿فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ﴾[۳۷] طبق وعده الهی، بدن فرعون به صورت اثری باستانی و عبرتانگیز باقی ماند و هماکنون در موزه مصر نگهداری میشود. [۳۸][۳۹]
بقایای آبادی ها
قرآن خرابههای شهرهای قوم لوط، عاد و ثمود را نشانههای برجای مانده از آنان دانسته و چون این نشانهها در روزگار نزول آیات در دسترس مردم بوده، از آنها خواسته است تا از سرگذشت این اقوام درس بگیرند. بر پایه روایتی، امام علی(ع) در عبور از آثار بر جای مانده از کسرا در مدائن به یکی از همراهانش که برای بی اعتباری دنیا شعری خوانده بود فرمود: "چرا این آیه را نخواندی؟ ﴿ كَمْ تَرَكُوا مِن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِينَ فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاء وَالأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنظَرِينَ ﴾[۴۰][۴۱][۴۲]
بقایای آبادی قوم لوط
خداوند بر اثر گناهان پی در پی و زشت قوم لوط، از آسمان بر آنان سنگ فرود آورد ﴿لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ طِينٍ﴾[۴۳] و دیار آنان را درهم کوبید: ﴿فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ﴾[۴۴] با این حال، برای عبرت دیگران، گوشههایی از ویرانههای آن را باقی گذاشت: ﴿وَتَرَكْنَا فِيهَا آيَةً لِلَّذِينَ يَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ﴾[۴۵] از این رو، به شهر قوم لوط از آن جهت که بر اثر عذاب الهی زیر و رو شده، ﴿الْمُؤْتَفِكَاتِ﴾ گفته شده است: ﴿وَالْمُؤْتَفِكَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ﴾[۴۶][۴۷] از برخی آیات قرآن برمیآید که این ویرانهها تا عصر پیامبر اکرم(ص) وجود داشته و اهل مکّه در مسیر رفت و آمد خود به شام، از کنار آن عبور میکردهاند: ﴿وَإِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ﴾[۴۸]، ﴿وَبِاللَّيْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۴۹][۵۰][۵۱]
ویرانههای قوم عاد
قوم عاد، خانههای خود را بسیار باشکوه میساختند؛ بهگونهای که در روزگار خود مانند نداشت: ﴿إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ﴾[۵۲]، ﴿الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ﴾[۵۳] امّا بر اثر سرپیچی از دعوت هود(ع) کیفر الهی بر آنان فرود آمد و فقط ویرانهای از خانههایشان برجای ماند: ﴿تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ﴾[۵۴] از آیه ﴿وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَسَاكِنِهِمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ﴾[۵۵] برمیآید که ویرانههای قوم عاد در مسیر تبوک بوده و تا عصر پیامبراکرم(ص) وجود داشته است.[۵۶][۵۷]
ویرانههای قوم ثمود
ثمود، خانههای خود را از سنگ و در میان کوه میساختند: ﴿وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ﴾[۵۸] امّا آنگاه که بر اثر سرپیچی از دعوت صالح(ع) عذاب الهی فرود آمد، همین خانههای بس مستحکم نتوانست آنان را محافظت کند و به ویرانهای تبدیل شد: ﴿فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾[۵۹] برخی مفسّران با استناد به این که ﴿تِلْكَ﴾ به مکانی اشاره دارد که در دسترس بوده، گفتهاند: ویرانه خانههای قوم ثمود تا عصر پیامبر(ص) باقی بوده است.[۶۰] افزون بر آیه ﴿وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَسَاكِنِهِمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ﴾[۶۱] که با صراحت بر این مدّعا دلالت دارد، شواهد تاریخی نیز نشان میدهد که مردم مکّه هنگام سفر تجارتی به شام، از کنار سرزمین حجر که ویرانههای قوم ثمود در آن قرار داشت، عبور میکردند.[۶۲][۶۳] == آثار باستانی در دانشنامه معاصر قرآن کریم == آثار" در لغت به معنای باقی مانده چیزی، نشانه و آنچه دلالت بر تحقق چیزی میکند و نیز، انتخاب نمودن آمده است[۶۴]؛ اثر، عبارت است از علامت و نشانهای که از چیزی یا از کسی باقی مانده؛ خواه آن اثر، بنایی باشد یا اثری دینی یا حتی بدعتی پا جای پایی و یا امثال اینها[۶۵]. اثر چیزی است که باقی میماند و دلالت بر تحقق امری دارد و تأثیر به معنی ایجاد اثر و ایثار به معنی اثبات و انتخاب یک اثر است[۶۶].
ریشه اثر با مشتقات آن ۲۱ بار در قرآن به کار رفته است. از این تعداد ۱۱ مورد آن مربوط به انجام عملی است که اثر آن باقی بماند: ﴿سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ﴾[۶۷]. این واژه در ۵ مورد به معنی ایثار و انتخاب یک طرف بر دیگری به کار رفته است: ﴿وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ﴾[۶۸]. در ۲ مورد به معنی آثار باقیمانده از پیشینیان آمده است: ﴿أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ﴾[۶۹].
علم باستانشناسی، بخشی از علم تاریخ است که گاه از آن به علم بازسازی تاریخ انسان از گذشته تا حال تعبیر میشود. این علم را همچنین زیر مجموعه دانش انسانشناسی دانستهاند که به مطالعه فرهنگهای ادوار مختلف تاریخ بشری میپردازد. باستانشناسی از علوم مستقل و دارای روشها و پایههای نظری خاص است. موضوع علم باستانشناسی عبارت است از آثار و اشیای قدیمی مربوط به فرهنگها و تمدنهای بشری که غالباً باستانشناسان آنها را از زمین کشف میکنند.
قرآن از جهات متعددی به آثار باستانی اهمیت داده است. قرآن سفارش نموده است که آثار باقی مانده از پیشینیان را تماشا کنید و عبرت بگیرید: ﴿أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾[۷۰].
قرآن از آثار باستانی که صاحبان آنان دچار عذاب شدهاند و خانههای آنان خالی مانده است با عنوان "آیه" یا "آیه بیّنه" (نشانهای روشن) یاد کرده است: ﴿فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴾[۷۱].
در آیات فراوانی از قرآن به مردم دستور داده شده که برای نگریستن در سرگذشت پیشینیان به سیر و سیاحت بپردازند و آثار برجای مانده از پیشینان را از نزدیک مشاهده کنند. این درخواست، گاهی به صورت امر: ﴿قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴾[۷۲] و گاهی به صورت استفهام توییخی آمده است: ﴿أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ﴾[۷۳]. قرآن عبور بدون عبرت و تعقّل از کنار خرابههای برجای مانده از پیشینیان را نکوهش نموده است: ﴿وَإِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ * وَبِاللَّيْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۷۴].
قرآن از برخی آثار باقی مانده از گذشتگان به جهت انتساب آنها به انبیای بزرگ به عنوان "آیات بینات" (نشانههای روشن برای هدایت مردم) و "جای پای ابراهیم"، یاد کرده است: ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ﴾[۷۵] و پیداست که هدف از ذکر آن، بزرگداشت و تجلیل ابراهیم(ع) است؛ چرا که مسلمانان، هنگام حج به نشانههای برجای مانده از دوران ابراهیم(ع) چون کعبه، صفا و مروه، حجر اسماعیل، چاه زمزم و مقام ابراهیم برخورد کرده به عظمت جایگاه توحیدی حضرت ابراهیم(ع) پی میبرند. در واقع یکی از اسرار مهم حج مشاهده آثار باستانی باقی مانده از بینش توحیدی حضرت ابراهیم(ع) است که مسلمانان با مشاهده این آثار باستانی توحیدی به درجات بالایی از ایمان و توحید دست یابند.
یکی دیگر از ثمرات مهم باستانشناسی قرآن، پی بردن به نقش انبیا در تمدن سالم بشری است. غالب انبیا در زمانی مبعوث شدهاند که تمدنها پر از ظلم و فساد و انحطاط شده بودند. در چنین شرایطی پیامبران با معجزات الهی بر آنان ظاهر شده آنان را نصیحت کرده و هشدار دادهاند و چون به ظلم و فساد خود اصرار کردهاند، در مواجهه با پیامبران و پیروان آنان، حذف شده و پس از نابودشدنشان، پیامبران پایهگذار فرهنگ و تمدنی سالم شدهاند. به عنوان نمونه با طوفان نوح، فرهنگ و تمدن فاسد آن زمان غرق و نابود شد و حضرت نوح(ع) به جای آن فرهنگ و تمدنی سالم و نو بر اساس قانون و شریعت بنا نهاد و چون فرهنگ و تمدن قوم عاد در اثر ظلم و فساد رو به زوال نهاد، فرهنگ و تمدن ثمودیان به رهبری پیامبرشان حضرت صالح(ع) جانشین آنان شد. با انقلاب حضرت ابراهیم(ع) و لوط(ع) فرهنگ بتپرستی، ستارهپرستی، ماه و خورشیدپرستی و نیز نمرودپرستی درهم کوبیده شد و به جای آن فرهنگ و تمدن توحیدی پایهگذاری گردید. حضرت یوسف(ع) طرح بلند مدت عدالت اقتصادی را جهت کاهش تبعات خشکسالی مصر و الگوی کشورداری را سرمشق قرار داد و حضرت داوود و سلیمان، صنعت ذوب آهن و ذوب مس و زرهسازی را پدید آوردند.
قرآن با تعابیر مختلفی برای دانش باستانشناسی ارزش قائل شده و بر آن مهر تأیید زده است. در قرآن دوازده بار دستور به سیر و سیاحت در زمین برای نگاه کردن در آثار باستانی برجای مانده از پیشینیان نموده است: ﴿ٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴾[۷۶]؛ ﴿قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴾[۷۷]، ﴿قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴾[۷۸]، ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾[۷۹]، ﴿وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴾[۸۰]، ﴿قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ﴾[۸۱]، ﴿قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۸۲]،﴿أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴾[۸۳]، ﴿قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ﴾[۸۴]، ﴿أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَكَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِنْ شَيْءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ عَلِيمًا قَدِيرًا﴾[۸۵]، ﴿أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ﴾[۸۶]،﴿أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾[۸۷]، ﴿أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلِلْكَافِرِينَ أَمْثَالُهَا﴾[۸۸].
راز این همه تأکید قرآن برای چیست؟ این قبیل آیات، انسان را به نگرشی عمیق در آثار برجای مانده از پیشینیان و توجه به علل ناکامی آنان فرا میخواند و تأکید میکند که آنچه در مورد پیشینیان مطرح شده بیان قصه و داستان نیست؛ بلکه وقایعی است که میتوان با سیر در زمین، آن را مشاهده کرد و آثار بر جای مانده از عهد باستان، بستری مناسب برای آگاهی از سنن الهی و عبرتآموزی است وگرنه سعی بلیغ در حفظ آثار گذشتگان، بدون عبرتآموزی و تحلیل فراز و فرود آنان از یکسو و بدون تحقیق در مبدأ فاعلی و غایی آنها از سوی دیگر و بدون نگاه عبرتآموز به جریان آنها، یک نوع از دوگانهپرستی مذموم است که عقل و نقل آن را نکوهیده میدانند[۸۹].
در قرآن، نمونههایی را به عنوان آثار کهن و باقی مانده معرفی نموده که عبارت است از:
- کعبه: یکی از نامهای کعبه در قرآن، "بیت العتیق" است، این نام دو بار در قرآن ذکر شده است: ﴿وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ﴾[۹۰]. درباره علت وصف کعبه به عتیق، وجوهی گفته شده که مهمترین آن، این است که چون کعبه بنایی بس کهن و باستانی است به آن "بیت العتیق" گفته شده؛ زیرا کعبه، نخستین بنای ساخته شده در زمین برای پرستش خداوند است[۹۱]؛ قرآن بر باستانی بودن کعبه تصریح نموده است: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ﴾[۹۲]، کعبه کهنترین اثر باستانی روی زمین به شمار میرود که قرآن از آن نام برده است.
- آیات بیّنات و مقام ابراهیم: قرآن از برخی آثار باقی مانده از گذشتگان به جهت انتساب آنها به انبیای بزرگ به عنوان "آیات بینات" و "جای پای ابراهیم"، یاد کرده است: ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ﴾[۹۳]. مقصود از آیات روشن، آثار برجای مانده از ابراهیم(ع) در کنار کعبه و تاریخ مجسمی از اعصار گذشته و روشنگر خاطرههای جاویدان پیشین، چون زمزم، صفا، مروه، رکن، حطیم، حجرالاسود و حجر اسماعیل است. در بین این نشانهها از مقام ابراهیم جداگانه یاد کرده؛ زیرا سنگی است که ابراهیم هنگام ساختن کعبه بر روی آن میایستاده و اثر گامهایش هنوز بر روی آن باقی مانده است[۹۴].
- تابوت بنیاسرائیل: قرآن، آن را به عنوان یک اثر باستانی و باقیمانده از آل موسی و آل هارون معرفی میکند: ﴿وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ﴾[۹۵]. تابوت همان صندوقی بود که مادر موسی، او را در آن گذاشت و به دریا افکند و هنگامی که به وسیله عمّال فرعون از دریا گرفته شد و موسی را از آن بیرون آوردند همچنان در دستگاه فرعون نگهداری میشد و سپس به دست بنیاسرائیل افتاد. آنان این صندوق خاطرهانگیز را محترم میشمردند و به آن تبرک میجستند. موسی در واپسین روزهای عمر خود الواح مقدس را که احکام خدا بر آن نوشته شده بود به ضمیمه زره خود و یادگارهای دیگری در آن نهاد و به وصی خویش یوشع سپرد و به این ترتیب اهمیت این صندوق در نظر بنیاسرائیل بیشتر شده و لذا در جنگهایی که میان آنان و دشمنان واقع میشد آن را با خود میبردند و اثر روانی و معنوی خاصی در آنها میگذارد و لذا گفتهاند تا هنگامی که این صندوق خاطرهانگیز با آن محتویات مقدس در میانشان بود با سربلندی زندگی میکردند، ولی به تدریج مبانی دینیشان ضعیف شد و دشمنان بر آنان چیره شدند و آن صندوق را از ایشان گرفتند، اما اشموئیل طبق آیات مورد بحث به آنها وعده داد که به زودی صندوق عهد به عنوان یک نشانه بر صدق گفتار او به آنها باز خواهد گشت[۹۶].
- بدن فرعون: فرعون به رغم آنکه تا واپسین لحظه از عناد و لجاجت در برابر موسی و آیین او دست نکشید، هنگام غرق شدن از ایمان خود خبر داد؛ اما به او خطاب شد که ایمان تو اکنون سودی نمیبخشد، آنگاه خداوند خطاب به فرعون فرمود: ما بدن تو را پس از غرق شدن از آب بیرون میافکنیم تا بماند و عبرت آیندگان شود: ﴿فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ﴾[۹۷]. طبق وعده الهی، بدن فرعون به صورت اثری باستانی و عبرتانگیز باقی ماند و هماکنون در موزه مصر نگهداری میشود و این یکی از اخبار غیبی قرآن است. با آزمایش بر روی جسد فرعون به این نتیجه رسیدند که این جسد مربوط به همان فرعون زمان موسی است و علت مرگ او غرق شدن در دریا بوده است[۹۸]. محل غرق شدن فرعون و لشکر او نیز اخیر پیدا شده است. چند سال پیش بسیاری از کاوشگران، خلیج سوئز را گذرگاه و محل خروج حضرت موسی(ع) و قومش میدانستند، زیرا که در تورات چنین گزارش شده بود، اما در سال ۱۹۷۸ م باستانشناسان در خلیج عقبه، آثار به جا مانده از فرعون و لشکریانش را کشف کردند. یعنی همان جایی که قرآن اشاره کرده بود (در جانب طور ایمن)، ﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى﴾[۹۹].
- بقایای آبادیها: قرآن، خرابههای شهرهای قوم لوط، عاد و ثمود را نشانههای برجای مانده از آنان دانسته و چون این نشانهها در روزگار نزول آیات در دسترس مردم بوده از آنها خواسته است تا از سرگذشت این اقوام درس بگیرند. بر اساس روایتی، امام علی(ع) در عبور از آثار برجای مانده از کسری در مدائن به یکی از همراهانش که برای بیاعتباری دنیا شعری خوانده بود، فرمود: ﴿كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ * وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ * وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ * كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِينَ * فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنْظَرِينَ﴾[۱۰۰]. سپس حضرت فرمود: باری، آنان زمانی ارثبرندگان بودند و اینک ارثدهندگان شدند، آنان شکر نعمت نگزاردند و بر اثر نافرمانی، دنیا نیز از ایشان گرفته شد. از کفران نعمت بپرهیزید تا مانند آنان گرفتار نقمت و بیمهری نشوید؛[۱۰۱].
- ویرانههای قوم ثمود: ثمود، خانههای خود را از سنگ و در میان کوه میساختند، اما آنگاه که بر اثر سرپیچی از دعوت صالح(ع) عذاب الهی فرود آمد، همین خانههای بس مستحکم نتوانست آنان را محافظت کند و به ویرانهای تبدیل شد، به تصریح قرآن، ویرانه خانههای قوم ثمود تا عصر پیامبر(ص) باقی بوده است: ﴿وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَسَاكِنِهِمْ﴾[۱۰۲]. شواهد تاریخی نیز نشان میدهد که مردم مکه هنگام سفر تجارتی به شام از کنار سرزمین حجر که ویرانههای قوم ثمود در آن قرار داشت، عبور میکردند.
- بقایای آبادی قوم لوط: خداوند بر اثر گناهان پی در پی و زشت قوم لوط از آسمان بر آنان سنگ فرود آورد. با این حال، برای عبرت دیگران، گوشههایی از ویرانههای آن را باقی گذاشت: ﴿وَتَرَكْنَا فِيهَا آيَةً لِلَّذِينَ يَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ﴾[۱۰۳]. از برخی آیات قرآن برمی آید که این ویرانهها تا عصر پیامبر اکرم(ص) وجود داشته و اهل مکه در مسیر رفت و آمد خود به شام از کنار آن عبور میکردهاند: ﴿وَإِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ * وَبِاللَّيْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴾[۱۰۴]
- ویرانههای قوم عاد: قوم عاد، خانههای خود را بسیار باشکوه میساختند؛ به گونهای که در روزگار خود مانند نداشت؛ (فجر / ۷ و ۸)، اما بر اثر سرپیچی از دعوت هود(ع) کیفر الهی بر آنان فرود آمد و فقط ویرانهای از خانههایشان برجای ماند: ﴿تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ﴾[۱۰۵]. از آیه ﴿وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَسَاكِنِهِمْ﴾[۱۰۶] برمی آید که ویرانههای قوم عاد در مسیر تبوک بوده و تا عصر پیامبر اکرم(ص) وجود داشته است.
از دیگر موضوعاتی که جنبه آثار باستانی و قدمت دارد میتوان به این امور اشاره نمود: سد یأجوج و مأجوج؛ ﴿ قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَن تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا فَمَا اسْطَاعُوا أَن يَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِّن رَّبِّي فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاء وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴾[۱۰۷] و قوم سبأ و سد مأرب؛ ﴿ لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَى أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِيلٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلاَّ الْكَفُورَ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴾[۱۰۸] و کشتی حضرت نوح که در دامنه کوه جودی قرار گرفت؛ ﴿وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴾[۱۰۹] و غار اصحاب کهف که قرآن، موقعیت آن را بیان نموده است، به این صورت که به هنگام طلوع، خورشید در سمت راست آن غار و به هنگام غروب به سمت چپ آن غار متمایل میشد؛ ﴿وَتَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ تَزَاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَإِذَا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَهُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِدًا﴾[۱۱۰] و غار حراء که محل نزول اولین وحی و بعثت پیامبر اکرم(ص) است؛ ﴿اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ ﴾[۱۱۱][۱۱۲]
منابع
پانویس
- ↑ «آنها از ایشان در زمین توانمندتر و پراثرتر بودند» سوره غافر، آیه ۲۱.
- ↑ «و (نوح) کشتی را میساخت و هر بار که سرکردگانی از قومش بر او میگذشتند او را به ریشخند میگرفتند؛ (نوح می) گفت: اگر ما را ریشخند کنید ما نیز شما را همانند ریشخندی که میکنید ریشخند خواهیم کرد» سوره هود، آیه ۳۸.
- ↑ «و گفته شد: ای زمین آبت را فرو خور و ای آسمان (از باریدن) باز ایست! و آب فرو کشید و کار به پایان رسید و (کشتی) بر (کوه) جودی راست ایستاد و گفته شد: نابود باد گروه ستمکاران!» سوره هود، آیه ۴۴.
- ↑ «و بدینگونه ما آنان را (از خواب) برانگیختیم تا از هم باز پرسند؛ یکی از آنان گفت: چقدر درنگ داشتهاید؟ گفتند: یک روز یا پارهای از یک روز درنگ داشتهایم؛ گفتند: پروردگارتان از اندازه درنگی که داشتهاید آگاهتر است؛ اکنون از خویش یک تن را با این درهمتان به شهر گسیل دارید که بنگرد کدام خوراک پاکیزهتر است تا برایتان از آن رزقی آورد و باید نرمی کند و کسی را از (بودن) شما نیاگاهاند» سوره کهف، آیه ۱۹.
- ↑ «گفتند: ای ذو القرنین! در این سرزمین، یأجوج و مأجوج تبهکاری میورزند، آیا میخواهی برای تو هزینهای بنهیم تا میان ما و آنان سدّی بسازی؟» سوره کهف، آیه ۹۴.
- ↑ «و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازماندهای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهادهاند و فرشتگان آن را حمل میکنند، بیگمان در آن برای شما اگر» سوره بقره، آیه ۲۴۸.
- ↑ «در آن نشانههایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
- ↑ «بگو: در زمین سیر کنید سپس بنگرید که سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره انعام، آیه ۱۱.
- ↑ «آیا در زمین نگشتهاند تا بنگرند سرانجام پیشینیان آنان چگونه بوده است؟ آنان که بیشتر و توانمندتر از اینان بودند و بر زمین آثار فراوانتری داشتند اما دستاوردهای آنان به کارشان نیامد» سوره غافر، آیه ۸۲.
- ↑ «و شما پگاهان بر (ویرانههای) آنها میگذرید» سوره صافات، آیه ۱۳۷.
- ↑ «و (نیز) شباهنگام؛ پس آیا نمیاندیشید؟» سوره صافات، آیه ۱۳۸.
- ↑ «و بیگمان به شهری در آمدهاند که باران عذاب بر آن بارانده بودند پس آیا آن را نمیدیدند؟ بلکه به زنده شدنی (در رستخیز) امید نداشتند» سوره فرقان، آیه ۴۰.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
- ↑ «و این خانههای (فرو ریخته و) خالی آنهاست برای ستمی که روا داشتند؛ بیگمان در این، نشانهای است برای گروهی که دانایند» سوره نمل، آیه ۵۲.
- ↑ «ما بر مردم این شهر برای آن بزهکاری که میکردند عذابی از آسمان فرو میآوریم» سوره عنکبوت، آیه ۳۴.
- ↑ «و به یقین از آن، نشانهای روشن برای گروهی که خرد میورزند باز نهادیم» سوره عنکبوت، آیه ۳۵.
- ↑ «هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.
- ↑ «آیا در زمین نگشتهاند تا بنگرند سرانجام پیشینیان آنان چگونه بوده است؟ آنان که بیشتر و توانمندتر از اینان بودند و بر زمین آثار فراوانتری داشتند اما دستاوردهای آنان به کارشان نیامد» سوره غافر، آیه ۸۲.
- ↑ «و آنان که پیش از ایشان بودند (پیامبران را) دروغگو شمردند و اینان به ده یک آنچه به آنان داده بودیم دست نیافتند و پیامبران مرا دروغگو شمردند پس (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره سبأ، آیه ۴۵.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
- ↑ «در آن نشانههایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
- ↑ «سپس باید آلایشهای خود را بپیرایند و نذرهاشان را بجای آورند و خانه دیرین (کعبه) را طواف کنند» سوره حج، آیه ۲۹.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۱۳۰.
- ↑ «بیگمان نخستین خانهای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
- ↑ «در آن نشانههایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۹۸؛ نمونه، ج ۳، ص ۱۵.
- ↑ کشفالاسرار، ج ۲، ص ۲۱۶.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
- ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۶۱۴؛ ابنکثیر، ج ۱، ص ۳۰۹.
- ↑ «و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازماندهای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهادهاند و فرشتگان آن را حمل میکنند، بیگمان در آن برای شما اگر» سوره بقره، آیه ۲۴۸.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۲، ص ۶۱۴؛ نمونه، ج ۲، ص ۲۴۰ و ۲۴۱.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
- ↑ «آیا اکنون؟ در حالی که پیش از این نافرمانی کردی و از تبهکاران بودی؟» سوره یونس، آیه ۹۱.
- ↑ «بنابراین امروز تو را با کالبد بیجانت بر ساحل میافکنیم تا برای آیندگانت نشانهای باشی و بیگمان بسیاری از مردم از نشانههای ما غافلند» سوره یونس، آیه ۹۲.
- ↑ نمونه، ج ۸، ص ۳۷۸؛ المنیر، ج ۱۱، ص ۲۶۰.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
- ↑ «چه بسیار بوستانها و چشمهها که از خود باز نهادند و کشتزارها و کاخهایی ارزشمند را، و شادخوارییی که در آن شادمان بودند. بدینگونه بود و آنها را به قومی دیگر به ارث وا نهادیم. آنگاه، نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه مهلت یافتند» سوره دخان، آیه ۲۵-۲۹.
- ↑ العترة و القرآن، ص ۶۰؛ کنز الفوائد، ص ۱۴۵.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
- ↑ «تا بر آنان سنگهایی از گل بباریم» سوره ذاریات، آیه ۳۳.
- ↑ «آنگاه آن شهر را زیر و زبر ساختیم و آنان را با گلسنگ سنگباران کردیم» سوره حجر، آیه ۷۴.
- ↑ «و در آن نشانهای برای آنان که از عذاب دردناک میهراسند وانهادیم» سوره ذاریات، آیه ۳۷.
- ↑ «پیامبرانشان برای آنها برهانها آوردند» سوره توبه، آیه ۷۰.
- ↑ لسان العرب، ج ۱، ص ۱۶۶ «اَفک»؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص ۱۲۳۵، «افک».
- ↑ «و شما پگاهان بر (ویرانههای) آنها میگذرید» سوره صافات، آیه ۱۳۷.
- ↑ «و (نیز) شباهنگام؛ پس آیا نمیاندیشید؟» سوره صافات، آیه ۱۳۸.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۸، ص ۷۱۵.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
- ↑ «با (مردم شهر) «ارم» که دارای ستونهای بزرگ بود،» سوره فجر، آیه ۷.
- ↑ «که مانند آن در میان شهرها نیافریدهاند؛» سوره فجر، آیه ۸.
- ↑ «که به فرمان پروردگارش همه چیز را از میان برمیدارد، آنگاه چنان شدند که جز خانههاشان چیزی دیده نمیشد، بدینگونه بزهکاران را کیفر میدهیم» سوره احقاف، آیه ۲۵.
- ↑ «و عاد و ثمود را (نیز عذاب کردیم) و بیگمان این از (آثار) زیستگاههایشان برای شما پدیدار است. و شیطان کردارهایشان را در چشم آنان آراست بنابراین آنها را از راه (حقّ) باز داشت با آنکه بینادل بودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۸.
- ↑ التحریر و التنویر، ج ۲۰، ص ۲۴۸.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
- ↑ «و با قوم ثمود که در آن دره، خرسنگ (ها) را میشکافتند» سوره فجر، آیه ۹.
- ↑ «و این خانههای (فرو ریخته و) خالی آنهاست برای ستمی که روا داشتند؛ بیگمان در این، نشانهای است برای گروهی که دانایند» سوره نمل، آیه ۵۲.
- ↑ نمونه، ج ۱۶، ص ۱۲۸.
- ↑ «و عاد و ثمود را (نیز عذاب کردیم) و بیگمان این از (آثار) زیستگاههایشان برای شما پدیدار است. و شیطان کردارهایشان را در چشم آنان آراست بنابراین آنها را از راه (حقّ) باز داشت با آنکه بینادل بودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۸.
- ↑ نمونه، ج ۱۶، ص ۲۷۰.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
- ↑ العین، ج۸، ص۲۳۶؛ معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۵۳؛ مفردات، ص۶۲.
- ↑ قاموس قرآن، ج۱، ص۲۲.
- ↑ التحقیق، ج۱، ص۳۱.
- ↑ «نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است» سوره فتح، آیه ۲۹.
- ↑ «و (آنان را) بر خویش برمیگزینند» سوره حشر، آیه ۹.
- ↑ «و آیا در زمین گردش نکردهاند تا بنگرند که سرانجام پیشینیان آنان چگونه بوده است؟ آنها از ایشان در زمین توانمندتر و پراثرتر بودند» سوره غافر، آیه ۲۱.
- ↑ «آیا در زمین نگشتهاند تا بنگرند سرانجام پیشینیان آنان چگونه بوده است؟ آنان که بیشتر و توانمندتر از اینان بودند و بر زمین آثار فراوانتری داشتند اما دستاوردهای آنان به کارشان نیامد» سوره غافر، آیه ۸۲.
- ↑ «و این خانههای (فرو ریخته و) خالی آنهاست برای ستمی که روا داشتند؛ بیگمان در این، نشانهای است برای گروهی که دانایند» سوره نمل، آیه ۵۲.
- ↑ «بگو: در زمین سیر کنید سپس بنگرید که سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره انعام، آیه ۱۱.
- ↑ «آیا در زمین نگشتهاند تا بنگرند سرانجام پیشینیان آنان چگونه بوده است؟» سوره غافر، آیه ۸۲.
- ↑ «و شما پگاهان بر (ویرانههای) آنها میگذرید * و (نیز) شباهنگام؛ پس آیا نمیاندیشید؟» سوره صافات، آیه ۱۳۷ و ۱۳۸؛ سوره فرقان، آیه ۴۰.
- ↑ «در آن نشانههایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
- ↑ «پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.
- ↑ «پیش از شما سنّتهایی (بوده و) از میان رفتهاند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.
- ↑ «بگو: در زمین سیر کنید سپس بنگرید که سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره انعام، آیه ۱۱.
- ↑ «و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی میکردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکردهاند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمیورزید؟» سوره یوسف، آیه ۱۰۹.
- ↑ «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره نحل، آیه ۳۶.
- ↑ «بگو: در زمین گردش کنید و بنگرید که سرانجام گناهکاران چگونه بوده است؟» سوره نمل، آیه ۶۹.
- ↑ «بگو روی زمین گردش کنید و بنگرید چگونه آفریدن (آفریدگان) را آغاز میکند سپس خداوند آفرینش جهان واپسین را پدید میآورد، بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره عنکبوت، آیه ۲۰.
- ↑ «و آیا در زمین گردش نکردهاند تا بنگرند سرانجام کسانی که پیش از آنان میزیستند چگونه بوده است؟ آنان توانمندتر از ایشان بودند و زمین را کافتند و آن را بیش از آنچه اینان میکردند آباد کردند؛ و پیامبرانشان برهانها (ی روشن) برای آنان آوردند پس خداوند بر آن نبود که به آنان ستم کند ولی آنان خود به خویش ستم میورزیدند» سوره روم، آیه ۹.
- ↑ «بگو: در زمین گردش کنید، آنگاه بنگرید سرانجام پیشینیان چگونه بوده است؛ بیشتر آنان مشرک بودند» سوره روم، آیه ۴۲.
- ↑ «و آیا در زمین گردش نکردهاند تا بنگرند سرانجام کسانی که پیش از ایشان و توانمندتر از آنان بودند چگونه بوده است؟ و خداوند چنان نیست که چیزی در آسمانها و زمین او را به ستوه آورد، بیگمان او دانایی تواناست» سوره فاطر، آیه ۴۴.
- ↑ «و آیا در زمین گردش نکردهاند تا بنگرند که سرانجام پیشینیان آنان چگونه بوده است؟ آنها از ایشان در زمین توانمندتر و پراثرتر بودند و خداوند برای گناهانشان آنان را فرو گرفت و ایشان را در برابر خداوند نگهدارندهای نبود» سوره غافر، آیه ۲۱.
- ↑ «آیا در زمین نگشتهاند تا بنگرند سرانجام پیشینیان آنان چگونه بوده است؟ آنان که بیشتر و توانمندتر از اینان بودند و بر زمین آثار فراوانتری داشتند اما دستاوردهای آنان به کارشان نیامد» سوره غافر، آیه ۸۲.
- ↑ «پس آیا در زمین نگشتهاند تا بنگرند که سرانجام پیشینیان آنان چگونه بوده است؟ خداوند آنان را از میان برداشت و کافران را (نیز سرانجامی) همانند آنان است» سوره محمد، آیه ۱۰.
- ↑ المیزان، ج۴، ص۲۱؛ تسنیم، ج۱۵، ص۵۸۵.
- ↑ «و خانه دیرین (کعبه) را طواف کنند» سوره حج، آیه ۲۹.
- ↑ المیزان، ج۱۴، ص۳۷۱.
- ↑ «بیگمان نخستین خانهای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
- ↑ «در آن نشانههایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۳، ص۱۵.
- ↑ «و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازماندهای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهادهاند» سوره بقره، آیه ۲۴۸.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۲، ص۲۴۰.
- ↑ «بنابراین امروز تو را با کالبد بیجانت بر ساحل میافکنیم تا برای آیندگانت نشانهای باشی و بیگمان بسیاری از مردم از نشانههای ما غافلند» سوره یونس، آیه ۹۲.
- ↑ تفسیر نور، ج۵، ص۲۵۹.
- ↑ «ای بنی اسرائیل! ما شما را از دشمنتان رهایی بخشیدیم و با شما در سوی راست (کوه) طور وعده نهادیم و برای شما ترنجبین و بلدرچین فرو فرستادیم» سوره طه، آیه ۸۰.
- ↑ «چه بسیار بوستانها و چشمهها که از خود باز نهادند * و کشتزارها و کاخهایی ارزشمند را * و شادخوارییی که در آن شادمان بودند * بدینگونه بود و آنها را به قومی دیگر به ارث وا نهادیم * آنگاه، نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه مهلت یافتند» سوره دخان، آیه ۲۵-۲۹.
- ↑ وقعة صفین، ص۱۴۳.
- ↑ «و عاد و ثمود را (نیز عذاب کردیم) و بیگمان این از (آثار) زیستگاههایشان برای شما پدیدار است». سوره عنکبوت، آیه ۳۸.
- ↑ «و در آن نشانهای برای آنان که از عذاب دردناک میهراسند وانهادیم» سوره ذاریات، آیه ۳۷.
- ↑ «و شما پگاهان بر (ویرانههای) آنها میگذرید * و (نیز) شباهنگام؛ پس آیا نمیاندیشید؟» سوره صافات، آیه ۱۳۷-۱۳۸.
- ↑ «که به فرمان پروردگارش همه چیز را از میان برمیدارد، آنگاه چنان شدند که جز خانههاشان چیزی دیده نمیشد، بدینگونه بزهکاران را کیفر میدهیم» سوره احقاف، آیه ۲۵.
- ↑ «و عاد و ثمود را (نیز عذاب کردیم) و بیگمان این از (آثار) زیستگاههایشان برای شما پدیدار است». سوره عنکبوت، آیه ۳۸.
- ↑ «گفتند: ای ذو القرنین! در این سرزمین، یأجوج و مأجوج تبهکاری میورزند، آیا میخواهی برای تو هزینهای بنهیم تا میان ما و آنان سدّی بسازی؟ گفت: آنچه پروردگارم در آن مرا توانمند کرده بهتر است، بنابراین مرا با نیرویی (انسانی) یاری دهید تا میان شما و آنان دیواری بنا نهم. پارههای (بزرگ) آهن برایم بیاورید؛ تا هنگامی که میان دو کوه را (پر و) برابر کرد، گفت اکنون (در کورههای آتش) بدمید؛ تا هنگامی که آن (پارههای آهن) را آتش (گون) کرد، گفت: (اینک) برای من مس گداخته بیاورید تا روی آن بریزم. و (بدینگونه یأجوج و مأجوج) نه میتوانستند از آن بالا روند و نه میتوانستند بدان رخنه کنند. گفت: این بخشایشی از سوی پروردگار من است و چون وعده پروردگارم فرا رسد آن را با خاک یکسان خواهد کرد و وعده پروردگارم راستین است» سوره کهف، آیه ۹۴-۹۸.
- ↑ «برای (قوم) سبا در مسکنهایشان نشانهای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده. اما روی گرداندند ما نیز بر آنان سیل ویرانگر را فرستادیم و به جای آن دو باغشان دو باغ جایگزین کردیم با میوههایی تلخ و (درختان) شورهگز و اندکی از درخت کنار. چنین آنان را برای آن ناسپاسی که ورزیدند، کیفر دادیم و آیا جز ناسپاس را به کیفر میرسانیم؟ و میان آنان و شهرهایی که در آنها خجستگی نهاده بودیم شهرهایی به هم پیوسته پدید آوردیم و در آنها راه رفت و آمد را به اندازه (برقرار) کردیم (و گفتیم) شبها و روزها در آنها با ایمنی سفر کنید. اما گفتند: پروردگارا! میان سفرهای ما فاصله انداز و به خویشتن ستم کردند؛ ما نیز آنان را (چون) افسانهها گرداندیم و همه را سخت پراکندیم؛ بیگمان در این، نشانههایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است» سوره سبأ، آیه ۱۵-۱۹.
- ↑ «و گفته شد: ای زمین آبت را فرو خور و ای آسمان (از باریدن) باز ایست! و آب فرو کشید و کار به پایان رسید و (کشتی) بر (کوه) جودی راست ایستاد و گفته شد: نابود باد گروه ستمکاران!» سوره هود، آیه ۴۴.
- ↑ «و خورشید را چون بر میآمد میدیدی که از غار آنان به راست میگرایید و چون غروب میکرد در سوی چپ از آنان میگذشت و آنان در جای گشادهای از آن (غار) بودند؛ این از نشانههای خداوند است؛ هر که را خداوند راه نماید، رهیافته است و هر که را بیراه نهد، هرگز برای او سروری رهنما نخواهی یافت» سوره کهف، آیه ۱۷.
- ↑ «بخوان به نام پروردگار خویش که آفرید. آدمی را از خونپارهای فروبسته آفرید. بخوان و (بدان که) پروردگار تو گرامیترین است. همان که با قلم آموزش داد. به انسان آنچه نمیدانست آموخت» سوره علق، آیه ۱-۵.
- ↑ محققیان، رضا، مقاله «آثار باستانی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.