امام باقر علیه‌السلام

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

امام محمد باقر (ع) اول ماه رجب سال ۵۷ﻫ. در مدینه به دنیا آمد. پدر ایشان امام زین‌العابدین (ع) و مادر ارجمندش "ام عبدالله فاطمه" دختر امام حسن مجتبی (ع) است. پیامبر اکرم (ص) به ایشان لقب "باقرالعلوم" داده بود، به معنای شکافنده علوم.

امام محمد باقر(ع)
قبرستان بقیع، مزار ائمه بقیع
نقشامام پنجم شیعیان
ناممحمد بن علی
کنیهابوجعفر
زادروز۱ رجب، سال ۵۷ ق
زادگاهمدینه
مدت امامت۱۹ سال (۹۵-۱۱۴ ق)
شهادت۷ ذی‌الحجه، ۱۱۴ق
مدفنبقیع، مدینه
محل زندگیمدینه
لقب(ها)باقر، شاکر
پدرامام سجاد علیه السلام
مادرفاطمه دختر امام حسن
همسر(ان)ام فروهام حکیم
فرزند(ان)امام صادق (علیه السلام) و ...
طول عمر۵۷ سال

مهم‌ترین ویژگی روزگار امامت امام باقر (ع) فرصتی بود که در پی ضعیف شدن بنی‌امیه برای راه انداختن نهضتی علمی و فکری پیش آمد و امام در این مدت، هم شاگردانی همچون "ابان بن تَغلب"، "زُراره"، "کمیت اسدی" و "محمد بن مسلم" را تربیت کرد و هم عموم مردم را با تعالیم راستین دینی از راه سخنرانی، مباحثه با اهل فِرَق و اعزام مبلغ به میان مردم آشنا نمود.

سرانجام "هشام بن عبدالملک"، دهمین حاکم اموی فرمان داد تا "ابراهیم بن ولید"، با زهری کشنده امام (ع) را مسموم کند و ایشان در ماه ذی‌الحجه ۱۱۴ﻫ. در ۵۷ سالگی به شهادت رسید و پیکر پاکش در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.

ولادت

امام محمد باقر (ع) روز جمعه اول ماه رجب[۱] یا سوم صفر سال ۵۷ﻫ.[۲] در مدینه به دنیا آمد و نام مبارکشان محمد است[۳].

پدر و مادر

جد والامقام امام باقر (ع)، حسین بن علی (ع) و پدرش امام زین‌العابدین (ع) و مادر ارجمندش "ام عبدالله" فاطمه ـ دختر امام حسن مجتبی (ع) ـ است[۴]؛ لذا از این جهت در میان اهل بیت (ع) او نخستین کسی است که از نظر نسب پدری و مادری، علوی و فاطمی است و به "علویٌ من علویین" و "هاشمیٌ من هاشمیین" معروف است[۵]. درباره مقام و مرتبه "ام عبدالله" امام صادق (ع) می‌فرماید: "او صدیقه و از راستگویان بود. در میان "آل حسن" خانمی به فضیلت وی تاکنون نبوده است"[۶][۷]

کنیه‌ها و القاب

پیامبر اسلام (ص) به ایشان لقب "باقرالعلوم" را ارزانی فرمود، به معنای شکافنده علوم. پیامبر اکرم (ص) به جابر بن عبدالله انصاری فرمود: ای جابر تو زنده می‌مانی تا زمانی که فرزندم را از نسل حسین به نام محمد که شکافنده علم دین است ملاقات کنی، هرگاه وی را دیدی سلام من را به او برسان[۸].

از دیگر القاب شریف ایشان: شاکر، امین و شبیه (به پیامبر) است و کنیه گرامی‌اش، ابوجعفر است[۹][۱۰]

فرزندان

امام باقر (ع) هفت فرزند داشت که امام جعفر صادق (ع) یکی از آنان است[۱۱].

سرگذشت تاریخی

امام باقر (ع) در روزگار طفولیت بود که همراه کاروان جد گرامی‌اش، حضرت حسین بن علی (ع)، به کربلا رفت. آن امام ارجمند (ع) چهار سال با امام حسین (ع) و سی و چهار سال با پدر گرامی‌اش زیست و در سال ۹۵ﻫ. به امامت رسید و حدود بیست سال امامت کرد.

حاکمان معاصر امامت او عبارت‌اند از: ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک[۱۲].

مهم‌ترین ویژگی روزگار امامت امام باقر (ع) آن بود که فرصتی برای راه انداختن نهضتی علمی و فکری پیش آمد. بیشتر دوران زندگانی امام باقر (ع) در زمان قدرت آل مروان از بنی امیه سپری شد. دورانی بود که مروانیان اوج قدرت را تجربه می‌کردند و پایان دوران امامت حضرت باقر (ع)، همزمان شد با نشانه‌های ضعفِ قدرت بنی امیه. همین موضوع باعث شد که امام باقر (ع) و بعد امام صادق (ع) فرصت مناسبی برای بیان معارف ناب اسلامی بیابند. امام از این فرصت بهره جست و شاگردان برجسته‌ای تربیت کرد و فرهنگ شیعی و آموزه‌های راستین اسلام را گسترانید. پیش از آن، دیگر امامان تنها مجال یافتند از کیان اسلام به دفاع برخیزند و بقای دین را پی جویند؛ زیرا بنیان دین آسمانی با خطری جدی رو به رو گشته بود. در روزگار امام باقر (ع) می‌باید آنچه امامان پیشین حفظ کرده بودند، به میان جامعه می‌رفت و گسترش می‌یافت[۱۳].

این دوره را باید سرآغاز نهضتی عظیم و همه‌جانبه در زمینه فرهنگ و معارف اسلامی دانست. مشکلات عدیده قدرت غاصب از طرفی و شیوع ترجمه فلسفه، گسترش مباحث کلامی و پیدایش نحله‌های متعدّد در علم عقاید و کلام، سر بر آوردن گروهی صوفی مسلک و زهد پیشه که عکس‌العملی در مقابل دنیاگرایی مسلمانان بود، پیدایش فقهای درباری و متکلّمان و... ، لزوم توجّه به فرهنگ و معارف اسلام را بسیار حیاتی می‌کرد و از سوی دیگر، جبهه نظامی و انقلاب‌های مسلّحانه را شورش‌گران علوی و دیگران گرم نگه می‌داشتند و تنها نظارتی را از سوی امام طلب می‌کرد. در چنین شرایطی امام (ع) شرح، توضیح، تفسیر و تبیین حقایق اسلام را وجهه همّت خود قرار داد، در همه زمینه‌ها (عقاید، کلام، فقه، حدیث، تفسیر قرآن و سایر علوم) به شکافتن علوم مشغول شد. سخنانی که از امام باقر (ع) و فرزندش در زمینه معارف مختلف اسلامی رسیده به تنهایی بیشتر از تمام سخنانی است که از سیزده معصوم دیگر در دست است. اقیانوسی از علوم مختلف توسّط امام باقر (ع) و فرزندانش ایجاد شد که تا انسان در یکی از شاخه‌های علوم اسلامی به پژوهش نپردازد، از عمق و وسعت آن آگاه نخواهد شد.

بنابراین می‌توان عصر امامان معصوم (ع) را دو دوره دانست: یکی دوره تثبیت و دیگر دوره ترویج. امامت امام باقر (ع) در دوره دوم جای داشت و وقت آن بود که تعالیم دینی از حلقه شیعیانی معدود به‌ عرصه گسترده جامعه اسلامی راه یابند و آموزه‌های شیعی در چارچوبی منطقی، آشکارا پدیدار گردند. گفته‌اند که امام باقر (ع) در یک روز هزار مسئله بیان فرمود[۱۴] و این نشان می‌دهد که در دوره ترویج، فرصتی گران‌بها به دست آمده بود و امام (ع) به خوبی از آن سود برده است[۱۵].

امام باقر (ع) برای بهره بردن از فرصت پیش آمده، دو شیوه برگزید:

  1. آموزش و پرورش شاگردان مستعد و تشکیل حوزه علمی؛ از معروف‌ترین شاگردان برجسته او می‌‌توان از ابان بن تَغلب، زُراره، کمیت اسدی و محمد بن مسلم نام برد[۱۶].
  2. آشنا ساختن عموم مردم با تعالیم راستین دینی از گذر سخنرانی، جلسه‌های علمی ـ دینی، مباحثه با اهل فِرَق و اعزام مبلغ به میان مردم[۱۷].

حکومت اموی از عصر عبدالملک مروان به بعد به ظاهر، سیاستِ مماشات با "آل ابی‌طالب" را در پیش گرفت و این از مهم‌ترین علل شدت یافتن فعالیت‌های علمی ـ فرهنگی امام بود[۱۸]. افزون بر این، نحله‌های کژاندیش فقهی و کلامی نیز در این روزگار ظهور و بروز یافته بودند و از این رو لازم بود برای مقابله با انحرافات فکری جدید، حرکت علمی نظام‌مندی راه افتد و مرکزیت و مرجعیت فکری جامعه را در دست گیرد. بر جای ماندن صدها روایت از امام باقر (ع) درباره مسائل فکری و دینی نشان می‌دهد که امام باقر (ع) برای از میان بردن بیراهه‌های فکری و دینی بسیار کوشیده است[۱۹][۲۰]

امامت و ولایت

برای اثبات امامت امام باقر (ع) نصوص فراوانی از رسول خدا (ص) و امیرالمومنین (ع) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) رسیده است[۲۱] مانند اینکه زید بن علی بن الحسین (ع) می‌گوید: نزد پدرم علی بن الحسین (ع) بودم که جابر بن عبدالله انصاری صحابی رسول خدا (ص) وارد شد و با پدرم مشغول گفتگو بود که برادرم محمد از یکی از حجره‌ها بیرون آمد. جابر بعد که او را شناخت سر و دست او را بوسه زد و سلام رسول خدا (ص) را به او رسانید، آنگاه رو به پدرم کرد و گفت: روزی رسول خدا (ص) به من فرمود: ای جابر وقتی که خدمت فرزندم باقر رسیدی سلام مرا به او برسان، او شبیه‌ترین مردم به من است دانش او دانش من و فرمان او فرمان من است آنگاه فرمود: «سَبْعَةٌ مِنْ وُلْدِهِ أُمَنَاءُ مَعْصُومُونَ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ وَ السَّابِعُ مَهْدِيُّهُمْ الَّذِي يَمْلَأُ الدُّنْيَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»؛ هفت نفر از فرزندان او امینان معصوم و پیشوایان نیکوکارند و هفتمین آنان مهدی آنان است همو که دنیا را پر از عدل و داد می‌کند آن‌گونه که از ظلم و ستم پر شده بود. بعد رسول خدا (ص) آیه ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ[۲۲] را تلاوت کرد[۲۳][۲۴]

فضایل و مناقب

امام باقر (ع) را آیینه تمام نمای پیامبر (ص) و امامان پیشین دانسته‌اند. در روایتی که پیامبر برای جابر بن عبدالله انصاری نام یکایک امامان معصوم (ع) را باز می‌گوید، آمده است که چون پیامبر به امام باقر (ع) می‌رسد، به جابر فرمان می‌دهد سلام مرا بدو برسان[۲۵].

برخی از فضائل آن امام همام عبارت است از:

  1. علم: امام باقر (ع) سرآمد عالمان روزگار خویش بود. برخی دانشمندان بزرگ مسلمان گفته‌اند که او چنان به رموز و اسرار علوم آگاه بود و احکام و حکمت‌ها و لطایف علمی را به طالبان عطا می‌فرمود که کسی جز کوردلان یا گمراهان منکر آن نتواند بود[۲۶].
  2. تسلیم: رضا و تسلیم در برابر خواست و اراده الهی، از دیگر ویژگی‌ها و فضیلت‌های امام باقر (ع) است. در روایتی همان امام همام (ع) می‌فرماید: "ما [اهل بیت‌] دست به دعا برمی‌داریم و حاجت خویش را از خدا می‌خواهیم؛ اما چون قضای الهی به گونه‌ای دیگر رقم خورد، همان را می‌پسندیم"[۲۷].
  3. انفاق: دستگیری از فقیران و تهیدستان، یکی دیگر از فضیلت‌های اخلاقی امام باقر (ع) است. امام (ع) از این نظر میان مردم شهرتی چشمگیر داشت و همه او را به احسان و کرم می‌شناختند هر چند دارایی فراوانی نداشت. امام صادق (ع) در این باره می‌فرماید: "دارایی پدرم در میان خاندانش، کم‌تر بود؛ ولی خرجش بیش‌تر. با این حال، او هر جمعه یک دینار صدقه می‌داد"[۲۸].
  4. هیبت: شخصیت امام باقر (ع) جلوۀ ویژه‌‌ای در چشم دیگران داشت و دیگران تحت تاثیر شخصیت آن حضرت قرار می‌گرفتند[۲۹].

جایگاه علمی امام

جایگاه علمی امام باقر (ع) واضح‌تر از آن است که احتیاج به بیان داشته باشد. پیامبر گرامی اسلام (ص) او را باقر خواند. جابر بن عبدالله انصاری با همین وصف، سلام پیامبر را به آن حضرت رساند[۳۰]. به تصریح پیامبر، از امام باقر (ع) با همین نام در تورات یاد شده است[۳۱]. آن‌چنان که پیشوایان لغت عرب بیان کرده‌اند[۳۲]، امام باقر (ع) به جهت وسعتی که به علم بخشید و نهان علوم را شکافت، به باقرالعلوم به معنای شکافنده دانش‌ها مشهور شده است. این معنا از شخص پیامبر[۳۳] و نیز از ابوخالد کابلی از امام سجاد (ع)[۳۴] و از جابر بن یزید الجعفی[۳۵] گزارش شده است. بسیاری از عالمان عامه نیز وجه توصیف آن حضرت به باقر را، شکافندگی او در علم بیان کرده‌اند[۳۶]. هرچند که برخی معانی دیگری را نیز برای این لقب بیان داشته‌اند[۳۷]. از گفت‌وگوی ابرش کلبی با هشام بن عبدالملک، و منازعه زید بن علی با او چنین برمی‌آید که آن حضرت در زمان حیات خود به باقرالعلم مشهور بوده است[۳۸][۳۹]

معاجز و کرامات

از امام باقر (ع) امور خارق العاده و کرامات و معجزاتی در منابع معتبر نقل شده که علاوه بر نصوص می‌تواند شاهد و گواهی بر امامت آن حضرت باشد[۴۰]، مانند: ابوبصیر می‌گوید: خدمت امام باقر (ع) رسیدم و عرض کردم: "شما وارث رسول خدا (ص) هستید؟ فرمود: آری! گفتم: رسول خدا وارث پیامبران بود و هر چه را که آنها می‌دانستند می‌دانست؟ فرمود: آری! گفتم: شما می‌توانید مرده را زنده کنید و کور مادر زاد و مبتلا به پیسی را بهبود بخشید؟ فرمود: آری به اذن خدا! آن‌گاه به من فرمود: ای ابا محمد! نزدیک من بیا، پس نزدیکش رفتم، حضرت به چهره‌ام و چشمم دست کشید که فوراً بینا شدم و خورشید و آسمان و زمین و خانه‌ها و هر چه را که در شهر بود دیدم"[۴۱][۴۲][۴۳]

شهادت و محل دفن

حکام اموی، سرانجام از فعالیت‌های امام (ع) به بیم افتادند و هشام بن عبدالملک، دهمین حاکم اموی فرمان داد تا ابراهیم بن ولید، با زهری کشنده امام باقر (ع) را مسموم کند. امام در هفتم ماه ذی‌الحجه ۱۱۴ﻫ. در ۵۷ سالگی به شهادت رسید و پیکر پاکش در قبرستان بقیع مدینه به خاک سپرده شد[۴۴][۴۵]

منابع

پانویس

  1. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۲۱۵؛ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ص۱۵۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۱۲.
  2. ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۲۲۷.
  3. فرهنگ شیعه، ص 106؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۲.
  4. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۶۹؛ شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۴۱؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۵۵.
  5. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ص۱۵۸؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ص۴۹۸.
  6. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۶۹.
  7. فرهنگ شیعه، ص 106؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۶۶.
  8. «إِنَّكَ سَتُدْرِكُ رَجُلًا مِنِّي اسْمُهُ اسْمِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي يَبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْراً»؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۲۳۶؛ فتال نیشابوری، محمد بن فتال، روضة الواعظین، ص۲۰۲؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۹.
  9. مصنفات شیخ مفید، ۱۱/ ۱۵۹- ۱۵۵.
  10. فرهنگ شیعه، ص 106؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۲؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۶۶.
  11. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۲.
  12. اعلام الوری‌، ۲۵۹.
  13. فرهنگ شیعه، ص 109.
  14. بحارالانوار، ۴۶/ ۲۵۹.
  15. فرهنگ شیعه، ص 109.
  16. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۲؛ فرهنگ شیعه، ص 109.
  17. پیشوایان ما، ۱۷۳ و ۱۷۴.
  18. عوالم العلوم‌، ۱۸/ ۱۷۱.
  19. سیره چهارده معصوم‌، ۴۸۱.
  20. فرهنگ شیعه، ص 109.
  21. ر. ک: الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۱۶۰ و اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۹۱.
  22. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  23. کفایة الأثر، ص ۳۰۲.
  24. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۴۳-۴۶؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۰۸.
  25. حلیة الابرار، ج۳، ص۳۶۱.
  26. الصواعق المحرقة، ۲۰۱.
  27. سنن النبی‌، ۳۷۲.
  28. وسائل الشیعة، ۷۱/ ۴۱۳.
  29. فرهنگ شیعه، ص 108؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۲.
  30. عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ التاریخ، ج۲، ص۲۲۰؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.
  31. کفایة الأثر، ص۵۴.
  32. المفردات، ص۱۳۸.
  33. الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.
  34. کمال‌الدین، ج۱، ص۳۱۹.
  35. علل الشرایع، ج۱، ص۲۳۳.
  36. سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.
  37. Kohlberg, Ibid..
  38. عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ المناقب، ج۴، ص۱۹۸.
  39. موحدی، محمد علی، مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۷۵.
  40. ر. ک: بحار، ج ۴۶، ص ۲۳۳.
  41. اصول کافی، ج۲، ص۳۷۴.
  42. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۰۴.
  43. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۴۸.
  44. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۲۱۵؛ ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابوطالب، ج۲، ص۲۲۷.
  45. فرهنگ شیعه، ص۱۰۹؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۲؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۶۶.