امانت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۴ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

امانت به معنای آرامش به معنای حالتی است که انسان را به حفظ حقوق دیگران برانگیخته و او را از تضییع یا تصرف در آن باز می‌دارد. این موضوع در قرآن با واژه‌های مختلفی آمده است و یکی از ویژگی‌های اخلاقی در میان همه اقوام و ملت‌ها و عموم انسان‌ها با هر عقیده و مذهبی محسوب می‌شود. امانت می‌تواند امانت الهی باشد مانند نعمت‌هایی که به انسان داده است و نیز نعمت ولایت امیرالمؤمنین(ع) و یا امانت‌هایی که انسان‌ها به یکدیگر می‌سپارند.

معناشناسی

امانت ضد خیانت[۱] و به معنای آرامش، سکون و بر طرف شدن خوف و اضطراب است[۲] و به معنای حالتی است که انسان را به حفظ حقوق دیگران برانگیخته و او را از تضییع یا تصرف در آن باز می‌دارد[۳] و به شخص مورد اعتماد که امانت به او سپرده می‌شود "امین"[۴] گویند[۵].

امانت در قرآن

این موضوع در قرآن با واژه‌های مختلفی آمده است؛ مانند: امانت که ۶ بار استعمال شده[۶]؛ امین که ۱۲ بار به‌کار رفته[۷]؛ حَفیظ" یک‌ بار[۸]؛ حافظون دو بار[۹]؛ حافِظات للغَیب" یک بار[۱۰] و افعال "امن" و مشتقات آن ۶ بار[۱۱] به‌کار رفته است[۱۲].

اهمیت و جایگاه امانت

امانتداری از ویژگی‌های اخلاقی و صفات پسندیده و در میان همه اقوام و ملت‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و عموم انسان‌ها با هر عقیده و مذهبی امانتداری را ارج ‌نهاده و شخص امانتدار را می‌ستایند. در شریعت اسلام نیز امانت از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است و قرآن‌ کریم در آیات متعدد مسلمانان را به توجه و حفظ امانت دیگران سفارش کرده است[۱۳].

اهل امانت اختصاص به مؤمن ندارد، بلکه فاسق را نیز دربرمی‌گیرد، چنان‌که پیامبر فرمود: امانت را به صاحبش بازگردانید، هرچند فاسق باشد[۱۴]. امام صادق(ع) نیز فرمود: اگر قاتل امام علی(ع) امانتی به من بسپارد آن را به وی باز خواهم گرداند[۱۵].[۱۶]

انواع امانت

امانت‌هایی که به دیگری سپرده می‌شود از جهت صاحب امانت دو قسم است:

امانت‌های الهی

قرآن در آیات متعدد از امانت‌هایی که خداوند در اختیار بشر نهاده سخن به میان آورده است. خداوند در آیه ۷۲ سوره احزاب می‌فرماید: ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم؛ ولی آنها از پذیرش آن امتناع کردند؛ ولی انسان آن را بر دوش کشید: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا[۱۷].

مراد از امانت خدا در این آیه به نظر برخی ولایت الهی، دین حق، واجبات و محرمات خدا، اطاعت از خدا، نماز و روزه[۱۸] است. برخی نیز مقصود از آن را عقل یا جمله «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه‏» دانسته و عده‌ای گفته‌اند: مراد اعضای بدن انسان است که خداوند به عنوان امانت در اختیار انسان نهاده است و انسان باید آنها را در راهی که خدا دستور داده به‌کار گیرد[۱۹].

در روایات اهل ‌بیت(ع) امانت در آیه فوق بیشتر به ولایت، ولایت امیرمؤمنان(ع)، ولایت تمامی‌ائمه(ع) و امامت [۲۰]تفسیر شده است[۲۱].

امانت‌های مردم

بخش دیگر، امانت‌هایی است که انسان‌ها به یکدیگر می‌سپارند: ﴿فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا [۲۲] و امانت‌گذار در این قسم گاه پیامبر(ص)، امام(ع) و حاکم اسلامی و گاه مردم عادی‌اند. در آیه ۲۷ سوره انفال قرآن مسلمانان را از خیانت به پیامبر(ص) و امانت‌های خود برحذر داشته است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ[۲۳] که به نظر مفسران مقصود از امانت‌های پیامبر(ص)، اسرار آن حضرت است که در نزد مسلمانان قرار داشت[۲۴]. برخی نیز مراد از آن را سنت پیامبر(ص) و... یا اوامر و نواهی آن حضرت[۲۵] دانسته‌اند[۲۶].

احکام امانت

  1. وجوب حفظ و بازگرداندن امانت: قرآن در آیه ۵۸ سوره نساء انسان‌ها را به ردّ امانت به صاحبانشان فرمان داده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا[۲۷].
  2. حرمت خیانت در امانت: خیانت در امانت دیگران به هر صورتی حرام است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ[۲۸] جمله ﴿وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ عطف به جملات پیشین بوده و مقصود ﴿وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ است؛ یعنی در امانت‌های خدا و رسول و نیز امانت‌های خودتان خیانت نورزید[۲۹].
  3. تقاص از امانت: بدهکاری که از دادن حق دیگری امتناع می‌ورزد و مالی در نزد صاحب حق به امانت گذارده آیا صاحب حق می‌تواند حق خویش را از امانت تقاص کند یا نه؟ برخی از فقیهان با استناد به آیه ۱۲۶ سوره نحل که مقابله به مثل را جایز شمرده: ﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ[۳۰] این عمل را جایز شمرده‌اند[۳۱] اما بسیاری از فقیهان امامیه[۳۲] و اهل سنت[۳۳] آن را ممنوع می‌دانند. در روایات پرشماری از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) این عمل خیانت در امانت شمرده شده و مسلمانان از ارتکاب آن منع گردیده‌اند[۳۴].[۳۵]

اقسام امانت

امانت دو قسم است:

  1. امانت مالکی و آن در موردی است که مالی با اذن مالک در اختیار غیر قرار گیرد و سبب آن یا عقدی است که امانت موضوع اصلی آن است؛ مانند ودیعه یا عقدی است که امانت در ضمن آن مطرح است؛ مانند اجاره، عاریه، مضاربه و مانند آن[۳۶].
  2. امانت شرعی و آن مالی است که به اذن شارع در اختیار غیر مالک قرار می‌گیرد و او شرعاً مکلف به حفظ آن است؛ مانند اینکه باد لباس کسی را در خانه غیر مالکش بیندازد[۳۷].[۳۸]

آثار و ثمرات امانتداری

  1. اعتماد دیگران: امانت‌داری عامل جلب اعتماد دیگران و سپردن کارها و مسئولیت‌ها به شخص امین است، بر همین اساس دختران شعیب یکی از علل گزینش موسی برای عهده‌داری کارهای آنان را امانتداری او برشمردند: ﴿قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الأَمِينُ[۳۹].
  2. محبت الهی: قرآن در آیات ۷۵ سوره آل‌عمران از امانت‌داری برخی از اهل کتاب یاد کرده سپس آن دسته از کسانی را که امانتدار بوده و به عهد خود وفا می‌کنند جزو پرهیزکاران و محبوب خداوند برشمرده است: ﴿وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَّ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ[۴۰].
  3. فلاح و رستگاری: مؤمنان امانت‌دار و پایبند به عهد خود با دیگران رستگارند: ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ... وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ[۴۱].[۴۲]

منابع

پانویس

  1. لسان العرب، ج ۱، ص۲۲۳، «امن»؛ لغت‌نامه، ج ۲، ص۲۸۴۱.
  2. التحقیق، ج ۱، ص۱۵۰، «امن».
  3. التحریر والتنویر، ج ۸، ص۲۰۳.
  4. لسان العرب، ج‌۱، ص‌۲۲۳؛ فرهنگ معارف اسلامی، ج‌۱، ص‌۲۲۸.
  5. عبداللهی، حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ص۲۴۶ ـ ۲۵۴؛ محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، ج۷، ص۳۲۳ ـ ۳۲۴.
  6. سوره بقره، آیه ۲۸۳.
  7. سوره اعراف، آیه ۶۸.
  8. سوره یوسف، آیه ۵۵.
  9. سوره یوسف، آیه ۱۲ و ۶۵.
  10. سوره نساء، آیه ۳۴.
  11. سوره بقره، آیه ۲۸۳.
  12. عبداللهی، حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ص۲۴۶ - ۲۵۴.
  13. خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید؛ سوره نساء، آیه ۵۸.
  14. تحف العقول، ص۱۷۵؛ مستدرك الوسائل، ج ۱۴، ص۱۱؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص۵۷۲.
  15. الکافی، ج ۵، ص۱۳۳؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص۱۰.
  16. عبداللهی، حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ص۲۴۶ ـ ۲۵۴؛ رضوی، سید جعفر، مقاله «امانت»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۵۰.
  17. ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی‌آن را برداشت؛ بی‌گمان او ستمکاره‌ای نادان است؛ سوره احزاب، آیه ۷۲.
  18. جامع‌البیان، مج۱۲، ج۲۲، ص۶۶ـ۶۹؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص۵۸۴ ـ ۵۸۵؛ نورالثقلین، ج۴، ص۳۱۳.
  19. التفسیر الکبیر، ج‌۲۵، ص‌۲۳۵؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۴، ص‌۱۶۳؛ المیزان، ج‌۱۶، ص‌۳۵۲.
  20. بحارالانوار، ج ۲۳، ص۲۷۹ ـ ۲۸۳؛ البرهان، ج ۴، ص۴۹۹ ـ ۵۰۲؛ نورالثقلین، ج۴، ص۳۱۳ ـ ۳۱۴.
  21. عبداللهی، حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ص۲۴۶ - ۲۵۴.
  22. و اگر بدون گرو یکی از شما دیگری را بر دارایی خود امین دانست؛ سوره بقره، آیه ۲۸۳.
  23. ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید؛ سوره انفال، آیه ۲۷.
  24. تفسیر قرطبی، ج ۷، ص۲۵۱.
  25. جامع‌البیان، مج۶، ج۹، ص۲۹۴ـ ۲۹۵؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص۸۲۴.
  26. عبداللهی، حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ص۲۴۶ - ۲۵۴.
  27. خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید؛ سوره نساء، آیه ۵۸.
  28. ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید؛ سوره انفال، آیه ۲۷.
  29. التفسیر الکبیر، ج ۵، ص۴۷۵؛ التحریر والتنویر، ج۹، ص۳۲۴؛ المیزان، ج ۹، ص۵۴.
  30. و اگر کیفر می‌کنید مانند آنچه خود کیفر شده‌اید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است؛ سوره نحل، آیه ۱۲۶.
  31. مختلف الشیعه، ج ۵، ص۳۰؛ التحریر والتنویر، ج ۵، ص۹۲؛ المنیر، ج ۱۴، ص۲۷۳.
  32. الخلاف، ج۶، ص۳۵۵ـ۳۵۶؛ مختلف‌الشیعه، ج ۵، ص۳۰.
  33. التحریر والتنویر، ج۵، ص۹۲؛ المنیر، ج۱۴، ص۲۷۴؛ المغنی، ج ۱۲، ص۲۲۹ ـ ۲۳۰.
  34. تهذیب الاحکام، ج ۶، ص۳۴۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص۱۲ ـ ۱۵؛ مسند احمد، ج ۴، ص۴۲۳؛ سنن ابی داوود، ج ۲، ص۴۹۷.
  35. عبداللهی، حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ص۲۴۶ ـ ۲۵۴؛ رضوی، سید جعفر، مقاله «امانت»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۵۲.
  36. الروضة‌البهیه، ج۴، ص۲۳۵ ـ ۲۳۶؛ کنزالعرفان، ج۲، ص۷۶؛ مصطلحات الفقه، ص۸۷.
  37. الروضة‌البهيه، ج۴، ص۲۳۶؛ كنزالعرفان، ج۲، ص۷۶.
  38. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، ص ۶۸۵؛ عبداللهی، حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴، ص۲۴۶ - ۲۵۴.
  39. یکی از آن دو (دختر) گفت: ای پدر! او را به مزد گیر که بی‌گمان بهترین کسی که (می‌توانی) به مزد بگیری، این توانمند درستکار است؛ سوره قصص، آیه ۲۶.
  40. و از اهل کتاب کسی هست که اگر دارایی فراوانی بدو بسپاری به تو باز پس می‌دهد و از ایشان کسی نیز هست که چون دیناری بدو بسپاری به تو باز نخواهد داد مگر آنکه پیوسته بر سرش ایستاده باشی؛ این بدان روی است که آنان می‌گویند: درباره بی‌سوادان راهی (برای بازخواست) بر ما نیست و بر خداوند دروغ می‌بندند با آنکه خود می‌دانند؛ سوره آل عمران، آیه ۷۵.
  41. بی‌گمان مؤمنان رستگارند ... و آنان که سپرده‌های نزد خویش و پیمان خود را پاس می‌دارند؛ سوره مؤمنون، آیه ۱ - ۸.
  42. عبداللهی، حمیده، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص۲۴۶ - ۲۵۴.