امانت در معارف و سیره رضوی
مقدمه
حفظ حقوق مالی و غیرمالی دیگران. امانت از ریشه «ا م ن» و در لغت به معنای سکون و آرامش[۱] و تصدیق کردن[۲] آمده است و به معنای تأمین امنیت حقی از حقوق به وسیله عهد، وصیت و مانند آن گفته میشود[۳] افزون بر این، به آنچه حفظ آن با عقد یا غیر عقد بر انسان واجب است نیز امانت گفته شده است، اعم از اینکه عقد مذکور تنها با هدف حفظ آن شئ منعقد گردیده است، مانند عقد ودیعه و یا هدف از آن حفظ چیزی نباشد مانند عقد اجاره[۴] و برخی دیگر گفتهاند: امانت بر هر چیزی که به انسان سپرده شده، اعم از تکالیف شرعی و یا غیرشرعی همچون اهل و مال اطلاق میگردد[۵].
امانت از نظر فقهی به دو قسم است. امانت مالکی و امانت شرعی، امانت مالکی به مالی گفته میشود که مالک آن را در اختیار دیگری گذاشته است و سبب آن یا عقدی است که امانت موضوع اصلی آن است مانند ودیعه، و یا عقدی است که امانت در ضمن و به تبع آن مطرح است مانند اجاره، عاریه، مضاربه، وکالت، شرکت و رهن[۶] و امانت شرعی به مالی اطلاق میگردد که شارع فردی را بر آن امین قرار داده است، خواه آن مال به طور قهری در اختیار آن شخص قرار گرفته باشد مانند آنکه باد لباس کسی را به خانه همسایه بیاندازد یا توسط مالک آن بدون اطلاع تحویلگیرنده شده باشد مانند آنکه کسی کیف یا صندوقی را از فروشندهای خریده و در درون آن مالی از فروشنده بیابد که مورد معامله نبوده است و یا آنکه به اذن شارع آن مال را بردارد. مانند کسی که مال گمشدهای را پیدا نماید و یا مال محترمی که در معرض تلف است را به قصد رساندن آن به صاحبش در اختیار بگیرد[۷] و برخی دیگر گفتهاند: امانت شرعی آن است که مالی بدون اذن یا رضایت یا آگاهی و اختیار مالک در اختیار دیگری قرار گیرید[۸].
ودیعه نیز در اصطلاح به معنای امانت است[۹] با این تفاوت که امانت عام بوده و به مواردی که مالی با قصد یا بدون قصد در اختیار دیگری قرار گیرد اطلاق میشود اما ودیعه خاص است و تنها به امانتهایی که با قصد و انشا در اختیار کسی قرار گیرد گفته میشود[۱۰]. افزون بر این، ودیعه عقدی است که نیاز به ایجاب و قبول داشته و متعاقدین در آن باید شرایط عامه تکلیف را داشته باشند[۱۱] برخلاف امانت که در همه موارد آن این امور لازم نیست. موضوع امانت در احادیث و متون متعدد منسوب به امام رضا (ع) مطرح شده است و آن حضرت از این موضوع با واژگان و تعبیرات مختلف از جمله ماده «ا م ن» و مشتقات آن[۱۲] یاد نموده است. این موضوع در قرآن با واژههای مختلفی آمده است مانند امانت[۱۳]، امین[۱۴]، حفیظ[۱۵] و از همان آغاز تدوین علوم اسلامی در منابع فقهی و اخلاقی مطرح گردیده است و عالمان اسلامی از دو زاویه فقه و اخلاق آن را مورد بحث و بررسی قرار دادهاند[۱۶].
گستره امانت
در آموزههای اسلامی امانت گستره بسیار وسیعی دارد که علاوه بر امانتهای مالی بسیار از امور دیگر را شامل میشود. در روایتی از امام رضا (ع) از امانت در آیه ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا﴾[۱۷] که آسمان و زمین و کوهها از پذیرش آن امتناع کردند سؤال شد که آن حضرت مراد از امانت را ولایت دانستند[۱۸]. در حدیثی از امام صادق (ع) نیز مصداق امانت در آیه، ولایت امیرمؤمنان (ع) دانسته شده است[۱۹]. امام رضا (ع) نیز مراد از امانت در آیه ۵۸ سوره نساء: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا﴾[۲۰] را ولایت و امامت دانسته است که هر امامی وظیفه دارد آن را به امام پس از خود واگذار نماید[۲۱]. البته مقصود آن است که ولایت و امامت یکی از مصادیق امانت و یا مهمترین مصداق آن است؛ زیرا بر اساس دیگر روایتها[۲۲] و نظر مفسران، امانت در این آیات عام است که بسیاری از امور از جمله احکام و فرائض الهی، امانتهای میان مردم، وفای به عهد و امور دیگر[۲۳] را شامل میشود. امام رضا (ع) از خویشتن به عنوان ودیعه الهی در میان مردم یاد کرده است و نیز از امامان به عنوان امانتداران و حافظان دین الهی یاد گردیده است[۲۴]. از این روایتها به دست میآید که دین و احکام الهی یکی از مصادیق امانت است که امامان موظف به حفظ آن و رساندن آن به مردماند. امام رضا (ع) از عقل به عنوان ودیعهای الهی یاد کرده که خداوند آن را در نزد انسانها به امانت گذاشته است[۲۵]. در روایتهای متعدد دیگر از آن حضرت به ادای امانت تأکید شده است[۲۶]. این روایتها ظهور در امانتهای مالی و مادی دارد؛ چنانکه در روایتی از آن حضرت به صراحت از سپردن اموال به دیگران به عنوان امانت سخن به میان آمده است[۲۷]. احکام خدا از جمله غسل جنابت نیز امانتی الهی شمرده شده است که خداوند با مکلفکردن انسانها به این تکلیف، آنان را امتحان مینماید[۲۸]. این مضمون در روایتی از امام صادق (ع) نیز آمده است[۲۹]. اسرار مؤمنان و حتی اسرار جنازه مؤمن از دیگر مصادیق امانت است که در روایتی در امام رضا (ع) به حفظ و بازگو نکردن آن به دیگران سفارش شده است[۳۰]. این امر در حدیثی از امام باقر (ع)[۳۱] و امام صادق (ع)[۳۲] نیز آمده است. در حدیثی رسول خدا (ص) در پاسخ به این پرسش که چگونه درباره میت باید امانت رعایت شود فرمود: رعایت درباره او به آن است که عورت میت را بپوشاند و زشتیهای او را مخفی کند[۳۳].[۳۴]
اهمیت و جایگاه امانت
امانتداری یکی از فضائل اخلاقی و تکالیف شرعی است که در اسلام از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است و در قرآن و سنت اسلامی از جمله احادیث منقول از امام رضا (ع) بر آن تأکید شده است. قرآن کریم در آیهای با تأکید فراوان خداوند را فرماندهنده به ردّ امانات به اهل آن ذکر کرده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا﴾[۳۵]؛ این امانات در حدیثی از امام رضا (ع) به ولایت تفسیر شده است[۳۶]. امام رضا (ع) ایمان به خداوند را به امانتداری و اجتناب از همه گناهان تفسیر نموده[۳۷]. و امانتداری را ملاک ایمان واقعی انسانها دانست و فرمود: به بسیاری نماز و روزه و حج و کارهای نیک و حتی نماز شب انسانها نگاه نکنید بلکه به راستگویی و امانتداری آنان بنگرید[۳۸]. این مضمون در روایتی از رسول خدا (ص) نیز آمده است[۳۹]. در نقلی دیگر منسوب به آن حضرت آمده است که خداوند پیامبرانش را به مکارم اخلاق اختصاص داد و هر یک از شما باید در خود بنگرد که اگر این مکارم اخلاق در او بود خداوند را به جهت آن حمد نماید و اگر نبود از خداوند داشتن آن را طلب کند و سپس ده چیز را به عنوان مکارم اخلاق یاد کرد که یکی از آنها ادای امانت است[۴۰]. امام رضا (ع) ادای امانت به نیکوکار و حتی فاجر و فاسق را لازم شمرده است[۴۱]. شخصی از امام رضا (ع) سؤال کرد فردی از دوستان شما مال را از شخصی بیگانه و شیطانصفت به امانت گرفته و توان آن را دارد که آن را به او باز نگرداند، آیا میتواند آن مال را به او بازنگراند؟ امام به او فرمود: امانت را به او باز گرداند؛ زیرا وی او را به امانت الهی بر آن مال امین شمرده است[۴۲]. آن حضرت شیعیان خود را به تقوای الهی و ورع و ادای امانت سفارش کرده و سپس از زینت بودن شیعیان برای امامان خود و مایه ننگ نبودن آنان برای امامان یاد کرده و اینکه شیعیان باید محبت دیگران را به سوی اهل بیت (ع) جلب و هر قبیحی را از آنان دفع کنند[۴۳]. از این روایت به دست میآید که پیامد امانتداری یا خیانت در امانت به شخص امانتگذار محدود نمیگردد بلکه آثار آن علاوه بر خانواده و خویشان فرد، حتی به پیشوایان معصوم نیز سرایت میکند و رعایت امانت از سوی شیعیان سبب زینت بودن آنان برای امامان و جلب محبت دیگران به سوی آنان شده و در مقابل خیانت در امانت سبب مایه ننگ بودن افراد در نزد اهل بیت (ع) و مبغوض نمودن آنان در نزد دیگران میگردد. همچنین بیاعتنایی به امانت و خیانت در آن در اسلام بسیار مذمت گردید و دارای پیامدهای ناگوار متعددی در دنیا و آخرت دانسته شده است. در نقلی از امام رضا (ع) به نقل از رسول خدا (ص) آمده است که امّت من در خیر و نیکی خواهند بود تا مادامی که اهل اعمال نیک و صالح از جمله امانتداری باشند اما هرگاه این اعمال را ترک نمایند مبتلا به قحطی و خشکسالی میگردند[۴۴]. این مضمون در احادیثی از امیرمؤمنان[۴۵] و امام صادق (ع) نیز آمده است. در حدیثی دیگر از امام رضا (ع) آمده است که هرکس در امانت خیانت نماید از ما نبوده و ما نیز از او نیستیم[۴۶].[۴۷]
احکام امانت
در اسلام برای امانت و امانتداری احکام متعددی تشریع گردیده است که برخی از عمدهترین این احکام در احادیث و کلام منسوب به امام رضا (ع) آمده است. امام رضا (ع) از سپردن امانت به برخی از افراد نهی کرده است. از جمله این افراد صاحبان عقاید منحرف و کفرآمیز از جمله غالیان و مفوضه است[۴۸]. و از سپردن امانت به شاربالخمر نهی کرده و فرموده در صورت دادن امانت به این افراد خداوند ضامن اموال فرد نخواهد بود[۴۹].
بر امانتگیرنده در همه موارد واجب است که امانت را حفظ کرده و در اولین زمان درخواست صاحب امانت به او باز گرداند هر چند صاحب امانت کافر باشد[۵۰]. احادیث متعددی از معصومین از جمله روایتهای منقول از امام رضا (ع) بر این حکم دلالت دارد[۵۱]. مانند روایتهایی که در آنها آن حضرت به ردّ امانت به طور مطلق فرمان داده است[۵۲] و روایتهایی که ردّ امانت را به نیکوکار و فاسق جزو دین امامان معصوم دانسته است[۵۳] و حدیثی که در آن امام رضا (ع) پیروانش را به ادای امانت حتی به شخص بیگانه و شیطانصفت مأمور نموده است[۵۴]. و در موارد اختلاف نیز لازم است به گونهای دو طرف امانتدهنده و امانتگیرنده مصالحه نمایند تا چیزی بر ذمه شخص باقی نماند. فردی از امام رضا (ع) سؤال نمود که مردی در مورد دین و قرضی وصیت کرده است و پس از مرگ او مدعیعلیه و کسی که امانت یا مال در دست اوست برای اثبات ادعای خود و ردّ ادعای وصیت کننده بیّنهای اقامه کرده و یا سوگند یاد میکند در اینجا موصیله چه وظیفهای دارند؟ امام در پاسخ فرمود: در اینجا با مدعیعلیه مصالحه نمایند تا امانتی که بر عهده اوست ادا کرده و ذمه خود را از این امر بری نماید[۵۵].
امتناع از دادن امانت به امانتگذار و خیانت در آن حرام است[۵۶]. دلیل این امر علاوه بر آیات و روایتهای وجوب ردّ امانت، احادیث متعددی است که از عدم ردّ امانت یا خیانت در آن نهی کرده است. شخصی از امام رضا (ع) در مورد پسندادن امانت به فردی فاسق سؤال کرد که امام رضا (ع) او را از این کار منع نمود[۵۷]. آن حضرت پیامد ترک امانتداری و دیگر اعمال صالح را ابتلای به محرومیت از نعمات الهی دانست[۵۸] و فرمود از ما نیست کسیکه در امانت مسلمان خیانت نماید[۵۹]. البته از برخی روایتها استفاده میشود که اگر امانتگذار مالک امانت نباشد و آن را از دیگری غصب کرده باشد ردنکردن امانت به او مباح است. در حدیثی از امام رضا (ع) در مورد رد امانت به فاسق و فردی که مالی را که مالک آن نیست به فروش رسانیده سؤال شد که امام ردّ امانت را به فاسق واجب شمرد ولی از استرداد مال به فروشندهای که مالک مال نیست به شدت منع کرد[۶۰]. همچنین اگر فردی در امانت دیگران خیانت کرده و قصد فروش آن را داشته باشد برای دیگران خریدن آن جایز نیست. از امام رضا (ع) از خریدن مالی که در آن خیانت شده یا سرقت گردیده سؤال شد که آن حضرت این عمل را جایز ندانست مگر این که فروشنده از کارگزاران باشد[۶۱]. این مضمون در روایتی از امام باقر و امام صادق (ع) نیز آمده است[۶۲]. مراد از «العمال» در روایتهای مذکور کارگزاران حکومتاند که اگر آنان اموالی را از حکّام جور بفروشند بر شیعیان خریدن آنان جایز است؛ سبب این امر آن است که بخشی از اموال حاکمان جور به امام معصوم اختصاص دارد که آنان این اموال را بر شیعیان تحلیل کردهاند[۶۳] و یا بدان جهت است که این اموال اموالی است که آنان مالک نبوده بلکه به مسلمانان اختصاص دارد از اینرو امام اجازه تصرف و خرید این اموال را به دیگران داده است[۶۴]. همچنین اگر اموال به امانت گذاشته شده از أموالی باشد که زکات به آنها تعلق میگیرد پرداخت زکات آنها در صورتی واجب است که اختیار تصرف کامل در آنها داشته باشد و در غیر این صورت واجب نیست[۶۵]. کسی از امام رضا (ع) سؤال کرد که در چه زمانی شخص باید زکات اموالی که به ودیعه یا قرض داده را پرداخت نماید امام در پاسخ فرمود: پس از گرفتن اموال از امین و گذشت سال پرداخت زکات بر او واجب است[۶۶].[۶۷]
منابع
پانویس
- ↑ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۱۳۳؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۲۴.
- ↑ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۱۳۳؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۲۹۴.
- ↑ المیزان، ج۹، ص۵۴.
- ↑ معجم لغة الفقهاء، ص۸۸؛ معجم ألفاظ الفقه الجعفری، ص۶۹.
- ↑ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج۱، ص۲۸۳.
- ↑ مصطلحات الفقه، ص۸۷.
- ↑ فرهنگ فقه، ج۱، ص۶۵۳-۶۵۴؛ کنز العرفان، ج۲، ص۷۶.
- ↑ معجم ألفاظ الفقه الجعفری، ص۶۹؛ ما وراء الفقه، ج۵، ص۲۳.
- ↑ القاموس الفقهی، ص۳۷۶؛ معجم ألفاظ الفقه الجعفری، ص۴۴۳.
- ↑ کتاب التعریفات، ص۳۲۵؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة. ج۳، ص۴۶۹.
- ↑ مصطلحات الفقه، ص۵۵۵.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ ﴿وَإِنْ كُنْتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ﴾ «و اگر در سفر بودید و نویسندهای نیافتید، (سند شما) گروهایی است دریافت شده و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید» سوره بقره، آیه ۲۸۳.
- ↑ ﴿أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ﴾ «پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و من برای شما خیرخواهی امینم» سوره اعراف، آیه ۶۸.
- ↑ ﴿قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ﴾ «(یوسف) گفت: مرا بر گنجینههای این سرزمین بگمار که من نگاهبانی دانایم» سوره یوسف، آیه ۵۵.
- ↑ رضوی، سید جعفر، مقاله «امانت»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۴۸.
- ↑ «ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند» سوره احزاب، آیه ۷۲.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۱۳.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۷۶.
- ↑ «خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید» سوره نساء، آیه ۵۸.
- ↑ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۵۲.
- ↑ مجمع البیان، ج۸، ص۱۸۶؛ ج۳، ص۱۱۲؛ جامع البیان، ج۵، ص۲۰۰.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۸۴-۵۸۵.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۰۷.
- ↑ الأمالی، طوسی، ص۵۶.
- ↑ فقه الرضا (ع)، ص۱۶۷.
- ↑ فقه الرضا (ع)، ص۲۸۰.
- ↑ المناقب، ابنشهرآشوب، ج۳، ص۴۶۵-۴۶۶.
- ↑ الاحتجاج، ج۲، ص۳۴۷.
- ↑ فقه الرضا (ع)، ص۱۶۷.
- ↑ الکافی، ج۳، ص۱۶۴.
- ↑ ثواب الأعمال، ص۱۹۶.
- ↑ ثواب الأعمال، ص۲۹۲.
- ↑ رضوی، سید جعفر، مقاله «امانت»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۵۰.
- ↑ «خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید» سوره نساء، آیه ۵۸.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۷۶.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۳۳.
- ↑ الأمالی، صدوق، ص۳۷۹.
- ↑ الاختصاص، ص۲۲۹.
- ↑ بحار الأنوار، ج۶۶، ص۳۹۴.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۳۰.
- ↑ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۵۱.
- ↑ فقه الرضا (ع)، ص۳۵۶.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۳۲.
- ↑ بحار الأنوار، ج۷۲، ص۱۷۲.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۵۵.
- ↑ رضوی، سید جعفر، مقاله «امانت»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۵۰.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۲۱۹.
- ↑ فقه الرضا (ع)، ص۲۸۰.
- ↑ قواعد الأحکام، ج۲، ص۱۸۹؛ الروضة البهیة، ج۴، ص۲۴۱-۲۴۲؛ جواهر الکلام، ج۲۷، ص۱۲۲- ۱۲۴.
- ↑ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۵۱؛ الکافی، ج۵، ص۱۳۲- ۱۳۳.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۳۲.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۳۰.
- ↑ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۵۱.
- ↑ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۸۹.
- ↑ منتهی المطلب، ج۱۵، ص۳۹۸.
- ↑ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۵۱.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۳۲.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۵۵.
- ↑ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۵۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۵۴.
- ↑ الکافی، ج۳، ص۲۲۷.
- ↑ سداد العباد و رشاد العباد، ص۴۶۶.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۲، ص۱۹۳.
- ↑ منتهی المطلب، ج۱، ص۴۴۷؛ جواهر الکلام، ج۱۵، ص۴۸-۵۰.
- ↑ تهذیب الأحکام، ج۴، ص۳۴.
- ↑ رضوی، سید جعفر، مقاله «امانت»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۵۲.