امانت در معارف دعا و زیارات
مقدمه
در قرآن کریم آمده است: ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ﴾[۱] همچنین میفرماید: ﴿... فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ﴾[۲].
از پیامبر (ص) نیز روایت است: "مردم در دنیا مانند مهماناند و آنچه در اختیار دارند، مانند امانت است، مسافر، رفتنی است و امانت هم پس گرفتنی"[۳].
میتوان گفت که امانتداری مترادف ادای امانت و رد امانت است[۴].
از نظر عقل و منطق، راستی و درستی و پس دادن به موقع امانات، کاری ارزشمند و لازمه انسانیت است که فطرت پاک انسانها پایبندی به آن را طالب و از خیانت در امانت، سخت منزجر است. لزوم رد امانت حکمی ثابت و همیشگی است و در هیچ شرایطی تغییر نمیکند. رد امانت از مستقلات عقلیه است... و حکم شرع در این مورد، حکم ارشادی است[۵].
یکی از جلوههای ادای حق، ادای امانت افراد است. انسان باید امانت را از هر کس که میگیرد، به او باز پس دهد.
از سوی دیگر، امانتداری، یکی از مصادیق روشن عهد است که مورد تأکید قرار گرفته و در بعضی آیات، در کنار عهد ذکر شده است"[۶].
اهمیت این موضوع به حدی است که شهید ثانی میگوید: "ادای امانت هر کس، حتی اگر کافر حربی باشد در اولین وقت امکان، اگر مطالبه کند واجب است"[۷].
به وسیله امانت است که کلیه حقوق اعم از حقوق خدا و خلق و حقوق فرد و اجتماع حفظ شده و وظایف و مسئولیتها به نحو طبیعی، انجام داده میشود و در نتیجه، اجتماع از خطر حیف و میل شدن حقوق مردم، مصون میگردد[۸].
بعضی از پیامبران الهی ملقب به امین بودند و خداوند در مقام تعریف انبیا، آنان را به عنوان رسول امین یا "ناصح امین" معرفی میکند. آنچه که سبب شد پیامبر (ص) قبل از بعثت نزد خدیجه اعتبار خاص پیدا کند، راستی و درستی و امانتداری او بود همچنین یکی از دلایل مقام والای امام علی (ع) نزد پیامبر (ص) راستگویی و ادای امانت ایشان بود.
آنچه از آموزههای دینی فهمیده میشود، این است که تمام سرمایههای مادی و معنوی انسان، از جمله فرزند، پول و مقام، اسرار و رازها، حکومت، شخصیت علمی، سیاسی و فرهنگی، امانت الهی به شمار میروند که به دست انسان سپرده شده و آدمی موظف به حفظ و نگهبانی از آنهاست تا به اهلش برگرداند و تنها موجودی که بار امانت الهی را بر دوش گرفت، "انسان" بود.
از فواید امانتداری، میتوان به حاکم شدن فضای اعتماد به یکدیگر، گسترش امنیت و آسایش، تحکیم جایگاه اجتماعی افراد، زندگی شاد، کامل شدن ایمان و فضایل اخلاقی، محبوبیت نزد خدا و خلق، تقویت اعتماد به نفس در افراد، هماهنگی با انبیا و اولیا، مأیوس شدن شیطان، رستگاری در قیامت، وحدت و همدلی، جلب ثروت، دفع بدبینی، آرامش روحی و روانی، و صفا و صمیمت اشاره نمود.
امانتداری فقط در حفظ اموال نیست، بلکه اسرار و ناموس را هم شامل میشود، زیرا که امانتداری در اموال آسانتر از اسرار است و این دو آسانتر از امانتداری در ناموس است.
نکته آخر اینکه قبول یا رد امانت تا قبل از تحویل گرفتن آن، در اختیار انسان است و بایستی در ابتدا قدری بیندیشد و اگر توان ادای آن را در خود نمییابد، از اول آن را نپذیرد و در جایگاه شریف امانتداری وارد نشود، زیرا در این صورت ممکن است به سبب سهلانگاری یا ناتوانی و بیارادگی به این اصل مهم اخلاقی پشت پا بزند[۹].
ادای امانت در صحیفه سجادیه
هرچند امانتی که در صحیفه سجادیه آمده است به معنی گرو و رهن گذاشتن مال یا شیئی نزد کس دیگری نیست، اما میتوان با توجه به مطالبی که گذشت، رازداری، چشم پاک به ناموس دیگران داشتن، ادای دین و قرض، و حقوقی را که افراد بر گردن یکدیگر دارند به عنوان جلوههایی از امانت و امانتداری بررسی نمود.
امام سجاد (ع) در دعای سی و نهم و در عبارت چهارم آن میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و نگهداری از خطاها و پاسداری از لغزشها را در دنیا و آخرت در حال خشنودی و خشم، روزیام فرما، تا به آنچه از آنها به من رو میآورد یکسان و انجامدهنده طاعت و بندگی تو باشم؛ و رضا و خشنودی تو را درباره دوستان و دشمنان، بر غیر طاعت و رضایت تو برگزینم، تا دشمنم از ستم من (بر اثر دشمنی) آسوده و دوستم از میل و رو آوردن هوای نفسم (به سوی او بر اثر دوستی) نومید گرد"[۱۰]؛
امام سجاد (ع) در این عبارت از خداوند میخواهد چنانچه حق فردی توسط ایشان ضایع شده و ایشان توانایی جبران آن را ندارد (و یا مثلاً حضور ذهن ندارد)، از جانب خودش آن حق را بدون کم و کاست به ایشان برگرداند، چرا که حق آن بنده بر گردن امام سجاد (ع) امانتی است که بایستی برگردانده شود.
امام چهارم (ع) در دعای سیام و در عبارت دوم آن میفرمایند: "و به تو پناه میبرم - ای پروردگارم - از اندوه قرض و اندیشه آن و از کار وام و بیخوابی آن، پس بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا از آن پناه ده؛ و از تو زنهار و پناه میجویم ـ ای پروردگارم ـ از ذلت و خواری وام در زندگی و از وبال و سختی و گرفتاری آن پس از مرگ، پس بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا به توانگری بسیار یا روزی به اندازه حاجت و نیازمندی بی کم و زیاد که همیشه باشد از آن برهان"[۱۱]؛
امام سجاد (ع) در دعای سیام و در عبارت سوم آن میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست، و مرا از اسراف و زیادهروی (در صرف مال) بازدار؛ و به بخشیدن و میانهروی (در زندگی) مستقیم ساز (که اعوجاج و کجی در آن راه نداشته از حد تجاوز ننمایم) و روش نیکو در معیشت و زندگی (صرف مال به اندازه توانایی) را به من بیاموز و روزیهای مرا از وسایل حلال روان گردان؛ و انفاق و خرج کردنم را در راههای خیر و نیکی بگردان و آن دارایی را که برای من گردنکشی و خودبینی آورد، یا به ظلم و ستم بکشاند، یا در پی آن گرفتار طغیان و سرکشی گردم از من بگیر"[۱۲].
از آنجایی که فرزند، مال و سلامتی در فرهنگ اسلامی امانتهایی هستند از جانب خداوند؛ امام سجاد (ع) از خداوند میخواهد که ایشان را به میانهروی هدایت کند و از اسراف و تبذیر که در واقع نوعی خیانت به این امانتهای الهی است دور نماید.
امام سجاد (ع) در دعای بیست و ششم و در عبارت سوم و چهارم آن میفرمایند: "بارخدایا مرا بر آن دار که بدکردارشان را به نیکی پاداش دهم، و از ستمکارشان به عفو و بخشش درگذرم؛ درباره همه ایشان خوشگمان باشم و با نیکویی همه آنها را سرپرستی نمایم و با پاکدامنی چشمم را از (زشتیها و لغزشهای) آنان بپوشانم؛ و با فروتنی با آنها نرم باشم (سختگیر نباشم) و با مهربانی بر گرفتارانشان رقت داشته و دلجویی کنم؛ و در پنهانی و پشت سر، دوستی (خود) را برای آنان آشکار سازم و با پاکدامنی (نه با آلودگی به فساد و تباهکاری) نعمت همیشگی (روزی و خوشی) را نزد ایشان دوست بدارم؛ و آنچه برای خویشان خود واجب و لازم میدانم درباره ایشان لازم دانم؛ و آنچه برای خواص و نزدیکان رعایت داشته در نظر دارم؛ برای ایشان نیز رعایت کنم"[۱۳].
در فرهنگ دینی اسلام، دختران و زنان همسایه برای همسایگانشان امانت هستند و امام سجاد (ع) در این عبارت از خداوند میخواهد که در مقابل این امانتها چشم پاک داشته باشد. همچنانکه گذشت، امانتداری از ناموس دیگران، بالاترین درجه امانتداری به شمار میآید.
امام سجاد (ع) در دعای بیست و ششم و در عبارت دوم آن میفرمایند: "و آنان را توفیق ده برای برپا داشتن طریقه و روش (نگاهداری احکام) و فراگرفتن اخلاق نیک خود (که بندگان را به آن امر فرمودهای) در سود رساندن به ناتوانانشان؛ و جلوگیری از فقر و نیازمندیشان؛ و عیادت از بیمارشان؛ و راهنمایی نمودن از راهجویشان؛ و اندرز دادن مشورت کنندگانشان و دیدار از مسافرشان؛ و پنهان کردن رازهایشان، و پوشاندن عیبهایشان، و یاری کردن ستمدیدهگانشان؛ و دستگیری از آنان در ابزار خانه(دیگ، تبر، نردبان و مانند آنها) و سود رساندن به ایشان به بخشش فراوان؛ و برآوردن نیازهای آنان پیش از آنکه درخواست کنند"[۱۴]؛
امام سجاد (ع) در این عبارت از خداوند متعال درخواست میکند که همسایگان را در حفظ رازهای خود و سایر همسایگان و همچنین پوشاندن عیبشان، توفیق دهد. همچنانکه گذشت حفظ اسرار و عیوب افراد از مهمترین جلوههای امانتداری است.
امام سجاد (ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت سوم آن میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست، و دانستن آنچه درباره ایشان بر من واجب است به من الهام نما و در دلم انداز؛ و آموختن همه آن واجبات را بیکم و کاست برایم فراهم آور؛ سپس مرا به آنچه که به من الهام مینمایی وادار؛ و برای انجام در آنچه به دانستن آن بینایم میسازی توفیقم ده، تا به جا آوردن چیزی از آنچه مرا به آن دانا گردانیدهای از من فوت نگردد؛ و اندامم از خدمت در آنچه به من الهام نمودهای سنگین نشود"[۱۵]؛
امام سجاد (ع) در این عبارت از خداوند میخواهد که حقوق و دیونی را که پدر و مادر بر گردن فرزندش دارند به ایشان بشناساند. به عبارتی از خداوند میخواهد اماناتی را که والدین نزد فرزندان دارند به او بشناساند.
امام سجاد (ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت دهم آن میفرمایند: "زیرا حق ایشان بر من واجبتر و نیکیاشان به من دیرینتر و نعمتشان نزد من بزرگتر از آنست که آنها را به عدل و داد قصاص نموده و گروگیری کنم؛ یا مانند آنچه نمودهاند رفتار نمایم (و اگر چنین کنم پس) در این هنگام - ای خدای من - بسیاری کار ایشان برای پرورش من چه شد؟! و سختی رنجشان در پاس داشتنم کو؟ و تنگی (گرفتاری) که برای گشایش (آسایش) بر من به خود هموار نمودهاند کجاست؟"[۱۶].
امام سجاد (ع) در عبارت قبلی، یعنی عبارت نهم با فرض تعدی والدین بر فرزند خود، اجرای قصاص توسط فرزند برای والدین را ناممکن میداند، چرا که حق و دینی که والدین بر گردن فرزند دارند مانع از آن میشود.
امام سجاد (ع) در دعای هشتم و در عبارت پنجم آن میفرمایند: "الهی به تو پناه میبریم از اینکه در دل، خیال غش (فریب) کسی را بپروریم و از کردار خویش دستخوش خودپسندی شویم یا به آرزوهای دور و دراز مبتلا گردیم"[۱۷]؛
امام سجاد (ع) در این عبارت از خیانت کردن در حق کسی، به خداوند متعال پناه میبرد و یکی از مصادیق بارز خیانت، خیانت در امانت است. نکته دیگر اینکه از عوامل مهم خیانت، خودپسندی و خودخواهی است که امام سجاد (ع) در این قسمت از دعا بدان اشاره فرموده است[۱۸].
دعای پیامبر (ص) برای امانتداری
به نقل از عبد الله بن عمرو: پیامبر خدا (ص) این دعا را بسیار میخواند: "بار خدایا! تندرستی و خویشتنداری و امانتداری و خوشخویی و خشنودی به تقدیر را از تو درخواست میکنم"[۱۹].[۲۰].
منابع
پانویس
- ↑ «و آنان که سپردههای نزد خویش و پیمان خود را پاس میدارند» سوره مؤمنون، آیه ۸.
- ↑ «...و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید» سوره بقره، آیه ۲۸۳.
- ↑ شیخ حسن دیلمی، ارشادالقلوب، ترجمه علی سلگی نهاوندی، ج۱، ص۷۸.
- ↑ فرهنگ اصطلاحات اخلاقی، ص۸۶.
- ↑ اخلاق در قرآن، ج۳، ص۱۶۷ – ۱۶۸.
- ↑ اخلاق در قرآن، ج۳، ص۱۹۱.
- ↑ شیخ زین الدین عاملی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۲، ص۴۹۷.
- ↑ سید احمد طیبی شبستری، اخلاق قرآن، ص۲۵.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص ۴۱۳ ـ ۴۱۵.
- ↑ « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِي التَّحَفُّظَ مِنَ الْخَطَايَا، وَ الِاحْتِرَاسَ مِنَ الزَّلَلِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فِي حَالِ الرِّضَا وَ الْغَضَبِ، حَتَّى أَكُونَ بِمَا يَرِدُ عَلَيَّ مِنْهُمَا بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ، عَامِلًا بِطَاعَتِكَ، مُؤْثِراً لِرِضَاكَ عَلَى مَا سِوَاهُمَا فِي الْأَوْلِيَاءِ وَ الْأَعْدَاءِ، حَتَّى يَأْمَنَ عَدُوِّي مِنْ ظُلْمِي وَ جَوْرِي، وَ يَيْأَسَ وَلِيِّي مِنْ مَيْلِي وَ انْحِطَاطِ هَوَايَ»
- ↑ «وَ أَعُوذُ بِكَ، يَا رَبِّ، مِنْ هَمِّ الدَّيْنِ وَ فِكْرِهِ، وَ شُغْلِ الدَّيْنِ وَ سَهَرِهِ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِذْنِي مِنْهُ، وَ أَسْتَجِيرُ بِكَ، يَا رَبِّ، مِنْ ذِلَّتِهِ فِي الْحَيَاةِ، وَ مِنْ تَبِعَتِهِ بَعْدَ الْوَفَاةِ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَجِرْني مِنْهُ بِوُسْعٍ فَاضِلٍ أَوْ كَفَافٍ وَاصِلٍ»
- ↑ « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ احْجُبْنِي عَنِ السَّرَفِ وَ الِازْدِيَادِ، وَ قَوِّمْنِي بِالْبَذْلِ وَ الِاقْتِصَادِ، وَ عَلِّمْنِي حُسْنَ التَّقْدِيرِ، وَ اقْبِضْنِي بِلُطْفِكَ عَنِ التَّبْذِيرِ، وَ أَجْرِ مِنْ أَسْبَابِ الْحَلَالِ أَرْزَاقِي، وَ وَجِّهْ فِي أَبْوَابِ الْبِرِّ إِنْفَاقِي، وَ ازْوِ عَنِّي مِنَ الْمَالِ مَا يُحْدِثُ لِي مَخِيلَةً أَوْ تَأَدِّياً إِلَى بَغْيٍ أَوْ مَا أَتَعَقَّبُ مِنْهُ طُغْيَاناً».
- ↑ « وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَ أَجْزِي بِالْإِحْسَانِ مُسِيئَهُمْ، وَ أُعْرِضُ بِالتَّجَاوُزِ عَنْ ظَالِمِهِمْ، وَ أَسْتَعْمِلُ حُسْنَ الظَّنِّ فِي كَافَّتِهِمْ، وَ أَتَوَلَّى بِالْبِرِّ عَامَّتَهُمْ، وَ أَغُضُّ بَصَرِي عَنْهُمْ عِفَّةً، وَ أُلِينُ جَانِبِي لَهُمْ تَوَاضُعاً، وَ أَرِقُّ عَلَى أَهْلِ الْبَلَاءِ مِنْهُمْ رَحْمَةً، وَ أُسِرُّ لَهُمْ بِالْغَيْبِ مَوَدَّةً، وَ أُحِبُّ بَقَاءَ النِّعْمَةِ عِنْدَهُمْ نُصْحاً، وَ أُوجِبُ لَهُمْ مَا أُوجِبُ لِحَامَّتِي، وَ أَرْعَى لَهُمْ مَا أَرْعَى لِخَاصَّتِي».
- ↑ « وَ وَفِّقْهُمْ لِإِقَامَةِ سُنَّتِكَ، وَ الْأَخْذِ بِمَحَاسِنِ أَدَبِكَ فِي إِرْفَاقِ ضَعِيفِهِمْ، وَ سَدِّ خَلَّتِهِمْ، وَ عِيَادَةِ مَرِيضِهِمْ، وَ هِدَايَةِ مُسْتَرْشِدِهِمْ، وَ مُنَاصَحَةِ مُسْتَشِيرِهِمْ، وَ تَعَهُّدِ قَادِمِهِمْ، وَ كِتْمَانِ أَسْرَارِهِمْ، وَ سَتْرِ عَوْرَاتِهِمْ، وَ نُصْرَةِ مَظْلُومِهِمْ، وَ حُسْنِ مُوَاسَاتِهِمْ بِالْمَاعُونِ، وَ الْعَوْدِ عَلَيْهِمْ بِالْجِدَةِ وَ الْإِفْضَالِ، وَ إِعْطَاءِ مَا يَجِبُ لَهُمْ قَبْلَ السُّؤَالِ»
- ↑ « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْهِمْنِي عِلْمَ مَا يَجِبُ لَهُمَا عَلَيَ إِلْهَاماً، وَ اجْمَعْ لِي عِلْمَ ذَلِكَ كُلِّهِ تَمَاماً، ثُمَّ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تُلْهِمُنِي مِنْهُ، وَ وَفِّقْنِي لِلنُّفُوذِ فِيمَا تُبَصِّرُنِي مِنْ عِلْمِهِ حَتَّى لَا يَفُوتَنِي اسْتِعْمَالُ شَيْءٍ عَلَّمْتَنِيهِ، وَ لَا تَثْقُلَ أَرْكَانِي عَنِ الْحَفُوفِ فِيمَا أَلْهَمْتَنِيهِ»
- ↑ « فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّاً عَلَيَّ، وَ أَقْدَمُ إِحْسَاناً إِلَيَّ، وَ أَعْظَمُ مِنَّةً لَدَيَّ مِنْ أَنْ أُقَاصَّهُمَا بِعَدْلٍ، أَوْ أُجَازِيَهُمَا عَلَى مِثْلٍ، أَيْنَ إِذاً- يَا إِلَهِي- طُولُ شُغْلِهِمَا بِتَرْبِيَتِي! وَ أَيْنَ شِدَّةُ تَعَبِهِمَا فِي حِرَاسَتِي! وَ أَيْنَ إِقْتَارُهُمَا عَلَى أَنْفُسِهِمَا لِلتَّوْسِعَةِ عَلَيَّ».
- ↑ «وَ نَعُوذُ بِكَ أَنْ نَنْطَوِيَ عَلَى غِشِ أَحَدٍ، وَ أَنْ نُعْجِبَ بِأَعْمَالِنَا، وَ نَمُدَّ فِي آمَالِنَا»
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص ۴۱۶ ـ ۴۲۱.
- ↑ «عن عبدالله بن عمرو: ٌإِنَّ رَسُولَ اللهِ کَانَ یُکْثِرُ أَنْ یَدْعُوَ: اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْصِّحَّةَ وَ الْعِفَّةَ وَ الْأمَانَةَ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ وَ الرِّضَا بِالْقَدَرِ»؛ الأدب المفرد، ص۱۰۰، ح۳۰۷؛ الزهد لهنّاد، ج۱، ص۲۵۶، ح۴۴۵، نحوه؛ شعب الإیمان، ج۶، ص۳۶۴، ح۸۵۴۰؛ تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۱۲۱، الرقم ۶۵۷۱؛ الدعاء للطبرانی، ص۴۱۵، ح۱۴۰۶؛ کنز العمال، ج۲، ص۱۸۳، ح۳۶۵۰ و راجع؛ بحار الأنوار، ج۹۷، ص۲۲۸.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، سیره پیامبر خاتم ج۱، ص ۳۱۸-۳۱۹.