محبت اهل بیت در معارف و سیره رضوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۴ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

عموم مسلمین اعم از اهل سنت و شیعه بر لزوم محبت اهل بیت (ع) اذعان دارند مگر اندکی همچون خوارج و نواصب که تظاهر به اسلام می‌کنند و این محبت از بزرگ‌ترین واجبات الهی استکه در آیه مبارکه: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۱] به عنوان اجر رسالت از مردم خواسته شده است.

حضرت رضا (ع) در مرو، در مجلسی که مأمون و عده‌ای از دانشمندان عراق و خراسان گرد آمده بودند، حضور یافت. در این مجلس حضرت رضا (ع) به دوازده آیه که بیانگر امتیاز ویژه اهل بیت (ع) است اشاره نمود و در آیه ششم که آیه مودت است فرمود: آیه ششم این سخن خداوند عزوجل است: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى، و این امر، امتیازی مخصوص برای پیامبر (ص) و آل پیامبر است تا قیامت و نه دیگران؛ زیرا خداوند از زبان نوح (ع) در کتابش می‌فرماید: ﴿وَيَا قَوْمِ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالاً إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَمَا أَنَاْ بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّهُم مُّلاقُوا رَبِّهِمْ وَلَكِنِّيَ أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ[۲]. و همچنین خداوند از زبان هود (ع) نقل فرموده است که گفت: ﴿يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۳] و همچنین خداوند به پیامبرش محمد (ص) فرموده است: بگو ای محمد: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۴] و خداوند مودت و دوستی با ایشان را به این جهت واجب کرد چون به صورت قطع و یقین میدانست که آنها هرگز از دین برنمی‌گردند و به سوی گمراهی نمی‌روند.

دیگر آنکه ممکن است فردی دوستدار دیگری باشد ولی برخی از اعضا خانواده این فرد با او دشمن باشند. بنابر این نسبت به آن اعضا اعتماد قلبی نداشته باشد، خداوند اراده فرموده است تا در قلب رسول الله (ص) هیچ کدورتی نسبت به مؤمنان نباشد، به همین دلیل، محبت و دوستی نزدیکان پیامبر را بر مردم واجب کرد. در نتیجه هر که این را داشته باشد و رسول الله (ص) و اهل بیت او را دوست بدارد، پیامبر (ص) نمی‌تواند او را دشمن دارد. اما کسی که آن را رها کند و اهل بیت پیامبر (ص) را دشمن دارد، پیامبر (ص) باید او را دشمن دارد، زیرا چنین فردی یکی از واجبات خداوند را رها کرده است. اکنون کدام فضیلت و افتخار بزرگ‌تر یا هم‌پایه این خواهد بود؟ و چون خداوند آیه مودت﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۵] را بر پیامبر (ص) نازل کرد، آن حضرت برخاست و در میان اصحاب سخنرانی کرد در ابتدا به حمد و ثنای الهی پرداخت و سپس فرمود: "ای مردم، خداوند برای من بر عهدۀ شما حقی را واجب کرده است، آیا پرداخت می‌کنید؟ هیچ کس پاسخی نداد!" در روایت تحف العقول آمده است: فردا دوباره حضرت این سخن را تکرار نمود ولی هیچ کس پاسخی نداد، روز سوم نیز حضرت همین سخن را تکرار کرد و از هیچ کس جوابی نشنید[۶]. حضرت فرمود: ای مردم، این حق، طلا و نقره نیست، خوارکی و نوشیدنی نیست، اصحاب گفتند: حال که چنین است بگو!! حضرت این آیه را بر آنها تلاوت کرد، آنها گفتند: اگر مقصود این است، قبول می‌کنیم، اما بیشتر آنها به آن عمل نکردند.

خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر آنکه به او وحی نمود تا از قوم خود هیچ پاداشی مطالبه نکند زیرا خداوند خود پاداش پیامبران را کامل خواهد داد، ولی خداوند دوستی و فرمانبرداری نزدیکان پیامبر را بر امت واجب گردانید و به او دستور داد تا آن را پاداش وی در میان امت قرار دهد تا با پیامبر در مورد نزدیکان وی دوستی کنند با پی بردن به فضیلت نزدیکان حضرت که خداوند برای ایشان قرار داده است؛ چرا که دوستی تنها به مقدار شناخت فضیلت است. و چون خداوند عزوجل این را واجب کرد، عمل به آن سنگین شد به جهت دشواری وجوب اطاعت، به همین جهت عده‌ای که خداوند پیمان وفاداری ایشان را گرفته بودند به آن چنگ زدند. ولی اهل جدایی و نفاق با آن دشمنی ورزیدند و از پذیرش آن سر باز زدند و آن را از چارچوبی که خداوند معین کرده بود منحرف ساختند و گفتند: مقصود از نزدیکان، تمامی عرب و کسانی که مورد دعوت پیامبر بودند می‌باشند. بنابر هر یک از این دو حالت، درمی‌یابیم که مودت، برای نزدیکان پیامبر (ص) قطعاً هست پس هر که به پیامبر (ص) نزدیک‌تر است به دوستی سزاوارتر است و هر اندازه که خویشاوندی نزدیک باشد، به همان اندازه نیز دوستی خواهد بود. یعنی حتی اگر بپذیریم که مقصود از نزدیکان همه عرب یا مسلمانان باشند، باز دوستی به بستگان نزدیک پیامبر (ص) واجب و در اولویت و شدیدتر باید باشد زیرا آنها عرب مسلمان و فامیل نزدیک حضرت هستند آنها با پیامبر خدا که آن گونه در فکر مردم بود و با آنها مهربانی می‌کرد و خداوند به سبب او چنان منتی بر آنها نهاد که زبان از بیان شکر آن عاجز است، انصاف ندادند وقتی که محبت را نسبت به فرزندان و اهل بیت او، تحقق نبخشیدند و ایشان را در میان خویش برای حفظ حرمت رسول الله (ص) و محبت او، همچون چشم در سر قرار ندادند، چگونه [چنین برداشتی دارند] با آنکه قرآن سخنگوی آن و فراخوان به آن است؟ و روایت‌ها گواه است که ایشان - خاندان حضرت - به اهل مودت و همان‌هایند که خداوند دوستی آنها را واجب و پاداش به آن را وعده داده است.

پس هیچ فرد مؤمن مخاصی که به این مودت وفادار باشد نیست مگر آنکه موجب بهشتی شدن او خواهد بود؛ زیرا خداوند می‌فرماید: ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ *... ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۷]. این آیه مسأله مودت را به خوبی تفسیر و بیان نموده است.

امام رضا (ع) فرمود: پدرم از جدم از پدرانش از امام حسین (ع) روایت می‌کند که: مهاجرین و انصار نزد رسول الله (ص) بودند و به حضرت گفتند: یا رسول الله، شما جهت زندگی خود و هیأت‌هایی که به دیدار شما می‌آیند نیاز به هزینه دارید، این اموال ما به همراه جان‌هایمان در اختیار شماست هرطور که می‌خواهی حکم کن که نیکوکار و مأجوری، هر چقدر خواستی ببخش و هر قدر خواستی برای خویش نگه دار هیچ مشکلی نیست. خداوند جبرئیل را نازل کرد و گفت: ای محمد: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى، و منظور این بود که پس از من، خویشاوندان مرا بعد از من دوست بدارید. آن گروه از نزد حضرت بیرون آمدند، منافقان - و در روایت تحف العقول عده‌ای از آنها - گفتند: عدم قبول پیشنهاد ما توسط رسول الله (ص) علتی نداشت جز اینکه او می‌خواست ما را بعد از خودش به سوی نزدیکانش فرا بخواند. و این - آیه ولایت - چیزی نیست جز یک دروغی که در همان مجلس با فتنه به خدا نسبت داده است. حضرت رضا (ع) فرمود: این سخن آنها بسیار خطرناک بود، به همین دلیل خداوند این آیه را نازل کرد: ﴿أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا[۸] و فرو فرستاد: ﴿أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلَا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئًا هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَى بِهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ[۹]. پیامبر (ص) به سراغ آنها فرستاد و فرمود: آیا تازه‌ای رخ داده؟ گفتند: آری، برخی از ما سخن زشتی گفته است که از آن ناخشنودیم، رسول الله (ص) آیه فوق را بر ایشان خواند، آنها شروع کردند به گریستن و به شدت گریه می‌کردند تا آنکه خداوند این آیه را نازل کرد: ﴿وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ[۱۰][۱۱].

حاکم حسکانی روایتی از علی بن موسی الرضا (ع) نقل می‌کند که ایشان فرمود: پدرم موسی بن جعفر به من حدیث کرد از پدرش جعفر بن محمد از پدرش، از علی بن الحسین و ایشان از پدرش - حسین بن علی (ع) - از جابر بن عبدالله، از رسول الله (ص) که به علی بن ابی طالب فرمود: یا علی بگو: "خدایا دوستی مرا در دل مؤمنین قرار ده. خدایا برایم نزد خود عهدی بگذار، خدایا برایم نزد خود محبت قرار بده". در این هنگام خداوند والامقام نازل فرمود: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا[۱۲]. سپس حضرت افزود با هیچ مرد و زن مؤمنی برخورد نمی‌کنی مگر آنکه در دلش نسبت به اهل بیت (ع) دوستی وجود دارد[۱۳].

احمد بن حنبل نیز با سند خود از ابن عباس روایت کرده است چون آیه: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى نازل شد پرسیدند: یا رسول الله (ص) این نزدیکان که دوستی آنها بر ما واجب گردیده چه کسانی هستند؟ فرمود: "علی و فاطمه و دو پسر ایشان"[۱۴]. و در صحیح مسلم است که ابن عباس می‌گفت: "مقصود از نزدیکان در آیه کریمه، نزدیکان از آل محمد (ص) هستند"[۱۵].

حاکم حسکانی از ابوامامه باهلی روایت می‌کند که پیامبر اکرم (ص) فرمود: خداوند والامقام پیامبران را از درخت‌ها و سرشت‌های گوناگون آفرید ولی من و علی از یک درخت - سرشت - آفریده شدیم، من اصل آن و علی فرع آن، و فاطمه مصدر و مولد آن و حسن و حسین میوه آن و شیعیان ما برگ‌های آن هستند، هر که به شاخه‌ای از شاخه‌های آن چنگ زند نجات یابد و هرکه منحرف شود هلاک گردد. اگر بنده‌ای میان صفا و مروه خدا را هزاران سال عبادت کند تا همچون مشک خشکیده - لاغر و نحیف - شود ولی محبت ما را نداشته باشد، خداوند او را با بینی و ذلت در جهنم افکند، سپس حضرت آیه مودت را تلاوت کرد[۱۶].

هنگامی که حضرت رضا (ع) از مدینه به طرف خراسان می‌رفت، شتربان حضرت که از اهل سنت بود و ایشان را همراهی می‌کرد به هنگام وداع از حضرت درخواست کرد تا به عنوان تبرک دست خطی به او عنایت نمایند. حضرت رضا (ع) با خط مبارک نوشتند: "دوستدار آل محمد باش هر چند گنهکار باشی و با دوستان آل محمد دوست باش هر چند آن دوستان فاسق باشند". راوندی گوید: این نوشته هم اکنون نزد یکی از اهالی کرمند از نواحی اصفهان موجود است[۱۷]. این همان جملاتی است که جابر بن عبدالله انصاری در سفارشات خود به عطیة کوفی به هنگام زیارت سیدالشهدا (ع) گفت: "دوست آل محمد (ع) را دوست بدار تا وقتی که دوستدار ایشان است و با دشمن آل محمد دشمن باش تا وقتی دشمن ایشان است - یا به هر مقدار که با ایشان دشمنی دارد - هر چند اهل روزه و شب زنده‌داری باشد. با دوست آل محمد (ع) مدارا کن که اگر یک قدم او به جهت گناهان فراوان بلغزد، قدم دیگر او به جهت محبت آل محمد (ع) ثابت خواهد بود، زیرا دوست آل محمد اهل بهشت است و دشمن ایشان جهنمی"[۱۸].[۱۹]

محبت اهل بیت (ع)

حضرت رضا (ع) از پدرانش (ع) روایت می‌کند که رسول الله (ص) فرمود: یا علی، همانا خداوند تو را و خانواده تو و شیعۀ تو و دوستان شیعۀ تو و دوستان شیعیان شیعه تو را آمرزید، بشارت باد که برگرفته از شر و پر شده از علمی[۲۰]. و در روایت دیگری حضرت رضا (ع) از پدرانش (ع) از پیامبر خدا (ص) روایت کند که فرمود: "هر که دوست دارد به دستگیرۀ محکم چنگ زند، باید به دوستی علی و اهل بیت من، تمسک کند"[۲۱].

در روایت دیگری حضرت رضا (ع) از پدرانش (ع) از رسول الله (ص) روایت می‌کند که فرمود: هر که ما اهل بیت (ع) را دوست دارد، خداوند در قیامت او را ایمن محشور می‌کند[۲۲]. و در روایتی دیگر ایشان از پدرانش (ع) از رسول الله (ص) روایت می‌کند که فرمود: اولین سؤالی که از بنده می‌شود، محبت ما اهل بیت (ع) است[۲۳].

در روایت‌های متعددی به مذمت بسیار شدید بغض نسبت به اهل بیت (ع) و دشمنی با ایشان، اشاره شده است. امام صادق (ع) فرمود: "همانا آنکه دشمنی ما اهل بیت را علنی می‌کند، فرقی ندارد که روزه بگیرد و یا نماز بخواند، زنا کند یا دزدی کند، او در آتش است، او در آتش است"[۲۴].

در روایتی عبدالحمید گوید: به امام باقر (ع) عرض کردم: "ما همسایه‌ای داریم که همۀ حرام‌ها را انجام میدهد به گونه‌ای که حتی نماز نمی‌خواند"، حضرت سبحان الله بر زبان جاری کرد و مسأله را حضرت بزرگ شمرد، سپس فرمود: "آیا به تو بگویم دربارۀ کسی که بدتر از اوست؟" عرض کردم: آری، فرمود: "کسی که دشمنی ما اهل بیت را علنی کرده از او بدتر است"[۲۵]. حضرت رضا (ع) از پدران خویش روایت کرده که رسول الله (ص) فرمود: "بهشت حرام شده است بر کسی که به اهل بیت من ستم کند و بر کسی که با آنها بجنگد و یا کسی را بر علیه آنها کمک کند و بر کسی که اهل بیت مرا بدگوئی کند، اینها در آخرت، بهره‌ای ندارند و خداوند با آنها سخن نمی‌گوید و به آنها در روز قیامت نظر نمی‌کند و آنها را تزکیه نمی‌کند و برای آنها عذابی دردناک است"[۲۶].[۲۷]

محبت به امام(ع)

یکی از مسائلی که قرآن بر آن تأکید دارد، محبت به خاندان پیامبر(ص) است. محبت به این خاندان اجر دارد، و شگفتا که ارمغانش منفعت یافتن مردم است. چه اینان با ابراز محبت و عشق و علاقه به خاندان عصمت، به تدریج به آنها نزدیک می‌شوند و می‌توانند کمالات، علم و هدایت را از آنان دریابند و به امامت و ولایتشان پی برند و در راه کامل عبودیت گام نهند[۲۸]. به طور طبیعی، این محبت هیچ‌گاه یک طرفه نیست و امامان هم به امت خود علاقه دارند. در بسیاری از سخنان و ماجراهایی که از آنان نقل شده است، این موضوع نهفته است که ایشان همواره در فکر نجات و نگهداری امت خودند. در نامه‌ای که امام زمان عجل الله فرجه به شیخ مفید نوشته است، امام(ع) توجه خود را به شیعیان بیان می‌دارد: ما هرگز در حمایت از شما کوتاهی نمی‌کنیم و یادتان فراموش نمی‌شود[۲۹].

در اندیشه رضوی نیز چنین است. امام رضا(ع) پس از آنکه در مراسم تشییع و خاک‌سپاری یکی از شیعیانِ به ظاهر ناشناس خود، شرکت می‌کند، در پاسخ به یکی از دوستان متوفا دربارۀ پیشینه آشنایی ایشان با او می‌فرماید: آیا نمی‌دانی کارهای پیروان ما هر صبح و شام بر ما عرضه می‌شود؟ پس هرگونه کاستی که در اعمالشان باشد، ما از خدا برای صاحب آن گذشت می‌طلبیم و برای هر که بزرگواری کرده باشد، از خدا درخواست پاداش می‌نماییم[۳۰].[۳۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
  2. «و ای قوم من! برای آن (پیامبری خود) از شما مالی نمی‌خواهم، پاداش من جز بر (عهده) خداوند نیست و من کسانی را که ایمان آورده‌اند (از خود) نمی‌رانم، بی‌گمان آنان به لقای پروردگار خویش خواهند رسید اما من شما را قومی می‌بینم که نادانی می‌ورزید» سوره هود، آیه ۲۹.
  3. «ای قوم من! در برابر آن (رسالت) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ پاداش من جز بر (عهده) آن کس که مرا آفریده است نیست پس آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره هود، آیه ۵۱.
  4. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
  5. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
  6. تحف العقول، ص۴۳۱.
  7. «و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند در باغ‌های بهشتند، نزد پروردگارشان هر چه بخواهند دارند؛ این همان بخشش بزرگ است *... این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۲-۲۳.
  8. «یا می‌گویند: (پیامبر) بر خداوند دروغی بسته است» سوره شوری، آیه ۲۴.
  9. «بلکه می‌گویند: او خود آن (قرآن) را بربافته است، بگو، اگر من آن را بربافته باشم، شما در برابر (خشم) خداوند برای من کاری نمی‌توانید کرد، او به آنچه در آن (به ناروا) سخن می‌رانید داناتر است، او میان من و شما گواه بس، و او آمرزنده بخشاینده است» سوره احقاف، آیه ۸.
  10. «و اوست که توبه را از بندگانش می‌پذیرد و از گناهان درمی‌گذرد و آنچه می‌کنید می‌داند» سوره شوری، آیه ۲۵.
  11. الأمالی، صدوق، ص۵۲۹: تحف العقول، ص۴۳۲؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۸.
  12. «به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، (در دل‌ها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.
  13. شواهد التنزیل، ج۱، ص۴۶۴.
  14. فضائل الصحابة، ج۲، ص۶۶۹؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۸۲۳.
  15. البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۸۲۴.
  16. شواهد التنزیل، ج۲، ص۲۰۳؛ مجمع البیان، ج۹، ص۴۳؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۸۲۳.
  17. الدعوات، ص۲۸؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۲۳۲؛ بحار الأنوار، ج۶۶، ص۲۵۳.
  18. مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۲۳۲.
  19. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۶۷۰.
  20. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۴۷؛ بحار الأنوار، ج۲۷، ص۷۹.
  21. بحارالأنوار، ج۲۷، ص۷۹.
  22. بحارالأنوار، ج۲۷، ص۷۹.
  23. بحارالأنوار، ج۲۷، ص۷۹.
  24. ثواب الأعمال، ص۲۱۰؛ بحار الأنوار، ج۲۷، ص۲۳۵.
  25. ثواب الأعمال، ص۲۱۱.
  26. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۳۴؛ بحار الأنوار، ج۲۷، ص۲۲۲.
  27. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۶۷۷.
  28. فرشادفر، عزت الله، امامت در نهج البلاغه، ص۶۰.
  29. «إِنَّا غَيْرُ مُهْمَلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ». طوسی، محمد بن حسن (شیخ طوسی)، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۳۸؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.
  30. «أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّةِ تُعْرَضُ عَلَيْنَا أَعْمَالُ شِيعَتِنَا صَبَاحاً وَ مَسَاءً فَمَا كَانَ مِنَ التَّقْصِيرِ فِي أَعْمَالِهِمْ سَأَلْنَا اللَّهَ تَعَالَى الصَّفْحَ لِصَاحِبِهِ وَ مَا كَانَ مِنَ الْعُلُوِّ سَأَلْنَا اللَّهَ الشُّكْرَ لِصَاحِبِهِ». مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴۹، ص۹۹؛ عطاردی، عزیزالله، مسند الإمام الرضا، ج۱، ص۲۰۷.
  31. حسینی زیدی و خیاط، جایگاه امامت از دیدگاه امام رضا ص ۱۳۳.