رشید هجری در تراجم و رجال

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

رُشید و آگاهی از حوادث

قول دیگر در کیفیت شهادت رُشید

ابن زیاد گفت: او را دوباره بیاورند و در همان جا دست و پای دیگر و نیز زبانش را قطع کردند و بعد او را به دار آویختند و آن‌چه امیرالمؤمنین علی (ع) به رُشید از سرنوشت و شهادت او خبر داده بود، واقع شد[۱۳].[۱۴]

قول سوم در کیفیت شهادت رُشید

منابع

پانویس

  1. هجری منسوب به هَجَر که اسم سه مکان است: ۱. نام یکی از شهرهای دور یمن؛ ۲. نام سرزمین بحرین؛ ۳. نام قریه‌ای در نزدیک مدینه است. در این جا مراد، همان معنای اول است که رشید از اهالی یکی از شهرهای دور یمن بوده است.
  2. رجال طوسی، ص۴۱، ش۱ و ص۶۷، ش۱ و ص۷۳، ش۱و ص۸۹ ش۴ و الاختصاص ص۳.
  3. یعنی علم و دانشی که به حوادث آینده و چگونگی مرگ انسان‌ها، آگاهی مییابد.
  4. رجال کشی، ص۷۶، ح۱۳۱ و الاختصاص، ص۷۷.
  5. «يَا إِسْحَاقُ قَدْ كَانَ رُشَيْدٌ الْهَجَرِيُّ يَعْلَمُ عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلاَيَا فَالْإِمَامُ أَوْلَى بِذَلِكَ»؛ بحار الانوار، ج۴۸، ص۵۴.
  6. متن حدیث چنین است: «يَبِيعُ الْبِطِّيخَ عِنْدَ دَارِ الرِّزْقِ» و بطیخ به معنای خربزه است. ولی لقب میثم تمار است و تمار به معنای خرما فروش است.
  7. رَحِمَ اللَّهُ مِيثَماً نَسِيَ وَ يُزَادُ فِي عَطَاءِ الَّذِي يَجِيءُ بِالرَّأْسِ مِائَةُ دِرْهَمٍ
  8. رجال کشی، ص۷۸، ح۱۳۳ و بحار الانوار، ج۴۵، ص۹۲.
  9. در این که قاتل رشید هجری «زیاد بن ابیه» است یا فرزندش «عبیدالله بن زیاده» اختلاف است، برخی از علمای حدیث و مورخان قاتل او را «عبیدالله بن زیاد» نام برده‌اند، مثل کشی در رجال کشتی و شیخ طوسی در امالی و... و برخی دیگر قاتل او را «زیاد بن أبیه» ذکر کرده‌اند، مثل شیخ مفید و ابن ابی الحدید. توضیح بیشتر این که: زیاد بن ابیه معروف به زیاد بن سمیه یا زیاد بن ابوسفیان از جانب معاویه بر کوفه حکومت میراند و بسیاری از شیعیان راستین حضرت علی (ع) را یا کشت و یا مثل حجر بن عدی و یارانش را به شام فرستاد و طومارهای ساختگی علیه آنان برای معاویه فرستاد و آنان هم به دست جلادان معاویه کشته شدند، و زیاد- ابن حاکم بی رحم و خون‌خوار - در سال ۵۶ هجری به جهنم واصل و هلاک گردید. بر این اساس احتمال قوی دارد که قاتل رُشید، زیاد بوده است؛ چنان‌چه علامه محسن امین در اعیان الشیعه، ج۷، ص۷ همین احتمال را تقویت می‌کند. عبیدالله بن زیاد که پس از پدرش زیاد به حکومت کوفه و بصره منصوب شد، جنایات او بیشتر در عصر قیام سیدالشهدا (ع) در سال ۶۱ هجری در حکومت یزید بن معاویه بوده است و نوعا دست او به خون شهدای کربلا و یاران امام حسین (ع) آغشته شده و بعد هم در زمان خلافت مروان و پسرش عبدالملک مروان با توابین و قیام خونین مختار مقابله کرد و سرانجام در سال ۶۶ هجری به شمشیر ابراهیم فرزند مالک اشتر (که از جانب مختار به جنگ ابن زباد رفته بود) به جهنم واصل شد و کشته گردید. لذا با توجه به توضیح فوق به نظر میرسد که قاتل رشید هجری، زیاد بوده نه پسرش عبیدالله. البته این احتمال تضعیف می‌شود، چون شیخ طوسی؛ رُشید را از اصحاب امام حسین و امام سجاد (ع) به شمار آورده است؛ زیرا بنابر صحت این قول، رُشید تا زمان عبید الله بن زیاد زنده بوده است، پس قاتل او قاعدتا باید عبیدالله بن زیاد باشد نه پدرش زیاد، وآیة الله خویی نیز در معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۱۹٣ هم این قول را تقویت کرده و می‌نویسد: قاتل رُشید، ابن زیاد است. ولی این قول تضعیف می‌شود به این که اولا چرا در واقعه کربلا یا توابین و قیام مختار هیچ نلمی‌از رُشید به میان نیامده است؟ و اگر تا عصر امام سجاد (ع) زنده بود و از اصحاب آن حضرت است، پس چرا هیچ کجا نامی از او در این وقایع نیست؟ وثانیا: رُشید حتی یک حدیث هم از امام حسین و امام سجاد (ع) نقل نکرده و در کتب حدیث نیامده است که این سبب می‌شود که بگوییم رُشید تا آن زمان زنده نبوده است. بنابر این احتمال می‌دهیم که رُشید در زیاد بن ابیه به شهادت رسیده و بزرگانی که قتل اورا به ابن زیاد نسبت داده‌اند یا اشتباه شده و سهو قلم است و یا این که تاریخ شیعه به خاطر عدم قدرت شیعه در حکومت‌ها سبب این تهافت شده است، والله العالم. از این‌رو، در نقل قضایای رُشید ما امانت را حفظ می‌کنیم و آن چه را مورخان در کتاب‌های خود آورده‌اند، عینا ذکر می‌کنیم و تغییری در نام قاتل رُشید نمی‌دهیم، و قول دیگر را هر جا لازم باشد بین دو پرانتز می‌آوریم.
  10. رجال کشی، ص۷۵، ح۱۳۱.
  11. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۵۳۲-۵۳۶.
  12. «يَا رُشَيْدُ أَمَا إِنَّكَ تُصْلَبُ عَلَى جِذْعِهَا»
  13. رجال کشی، ص۷۶، ح۱۳۲ و بحارالانوار، ج۲۴، ص۱۳۷.
  14. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۵۳۶-۵۳۸.
  15. هَيْهَاتَ قَدْ بَقِيَ لِي عِنْدَكُمْ شَيْءٌ أَخْبَرَنِي بِهِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ
  16. الآن و الله جاء تصدیق خبر أمیرالمؤمنین
  17. ارشاد مفید، ج۱، ص۳۲۵ و شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۹۴.
  18. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۵۳۸-۵۳۹.