آثار امام سجاد در معارف و سیره سجادی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۶ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

میراث امام سجاد(ع)‌

تاریخ به یاد ندارد که ائمه اطهار(ع) نزد کسی درس خوانده یا جز آنچه از طریق پدران بزرگوار خود از پیامبر اکرم(ص) به ارث برده‌اند نزد شخصیت علمی دیگری شاگردی کرده باشند. دانش‌های سرشار و معارف درخشان، آنان را در تاریخ ممتاز کرده و تنها قسمتی از آنچه از ایشان در محیط زندگی به ظهور رسیده برای ما نقل گردیده است. تاریخ‌نویسان بر این نکته اتفاق‌نظر دارند که ائمه اطهار(ع) از داناترین مردم بوده و در بیشتر عرصه‌های دانش گوی سبقت از دیگران ربوده بودند. امامت و رهبری راستین اسلامی که داعیه رهبری امت اسلام بلکه جهان بشریت را دارد نیاز به هدایتی الهی و ماورایی داشته که احاطه امام را به هر دانشی که به دایره عمل و مسئولیتش مربوط می‌شود طلب می‌کند، ائمه(ع) نیز عملا این حقیقت را اثبات کرده‌اند و تاریخ به روشنی این موضوع را برای ما ثبت کرده است، این احاطه علمی ائمه(ع)، دشمنی جریانات مخالف با خط اهل بیت(ع) را بر می‌انگیخت، مخصوصا در رابطه با خلفا که ائمه(ع) را رقبا و دشمنان خود می‌دانستند آن‌هم رقبایی که هیچ رقیبی از نظر علمی و عملی تاب مقاومت در برابر آنها را ندارد و این انگیزه‌ای بود تا در موارد متعدد و دوران‌های مختلف ائمه(ع) را به بوته امتحانات علمی اندازند که همه این امتحان‌ها در تاریخ اسلام ثبت شده و منابع معتبر تاریخی آنها را نقل کرده‌اند و پیروزی همیشگی ائمه(ع) در این امتحانات جای هیچ شکی باقی نمی‌گذارد که آن بزرگواران سزاوارترین اشخاص برای رهبری الهی امت بودند؛ چراکه مرجعیت علمی خود را در زمینه‌های مختلف به روشنی برای همه مردم و کسانی که برای آگاهی از میزان دانش آنان دست به امتحان آنها می‌زدند به اثبات رسانده بودند.

در روایات شریف آمده است که مؤمن با نور خدا می‌بیند که مضمون آیه شریف: وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ[۱] پس آنچه که شیعه امامیه به آن معتقد است بعید به نظر نمی‌رسد که به امامانشان از جانب خدا الهام می‌شود و خداوند دانش را به آنها القا کرده و پیامبر اکرم(ص) دانش، ادب و کمال خود را برای آنان به میراث نهاده، و آنان اهل بیت(ع) وحی و رسالت بوده و برای به ارث بردن علم و کمال ربانی که در وجود مقدس پیامبر اکرم(ص) تبلور یافته بود از هرکس دیگری سزاوارتر می‌باشند و هم آنانند که پیامبر اکرم که به نص قرآن مجید: وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى[۲] به فرمان خدا برای تصدی مسئولیت مهم و عظیم رهبری جامعه تعیینشان فرموده است. نگاهی به تعداد دانشمندانی که نزد ائمه(ع) شاگردی کرده‌اند و مقداری از معارف آن بزرگواران را روایت نموده‌اند بهترین شاهد بر گستردگی علوم و برتری دانش آنها بر سایر کسانی است که به دانش و خرد معروف شده‌اند.

روایات نقل‌شده از امام سجاد(ع) را می‌توان از لحاظ به چند دسته تقسیم کرد: قرآن، حدیث، فقه، اخلاق، سیره، تاریخ و عقاید به اضافه معارفی که در لابلای دعاها، وصیت‌ها، و مباحثاتی که با دانشمندان در روانشناسی، جامعه‌شناسی، علوم تربیتی، عرفان، مدیریت، اقتصاد و دیگر رشته‌های علوم طبیعی و علوم انسانی انجام داده‌اند آمده است. ما در اینجا مختصری از آنچه تاریخ، از دانش و معارف آن حضرت ثبت کرده است می‌آوریم.[۳].

در گستره قرآن کریم‌

قرآن وحی خالص خداوندی، معجزه جاودان سرور پیامبران، قانون خاتم. پیامبران و اقیانوس موّاج هردانش و معرفتی است، پیامبر اکرم(ص) درباره قرآن فرموده است: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الْآخَرِ: كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ، وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي، وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ، فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا»؛ در میان شما دو چیز گران‌بها و ارزشمند به‌جای می‌گذارم که یکی از آن دو برتر از دیگری است: کتاب خدا که ریسمانی است از آسمان به زمین آویخته و خاندانم که اهل بیت من هستند و این دو از هم جدایی نخواهند داشت تا بر سر حوض بر من وارد شوند پس ببینید که پس از من چگونه از این دو امانت نگهداری می‌کنید[۴]. امام سجاد(ع) همچون پدران بزرگوار خود به شکل جالب‌توجهی عاشق‌ و دلباخته قرآن کریم و علوم آن بود و این دلدادگی در برنامه روزانه و دعاهای آن حضرت و اهمیت دادن ایشان به خواندن، تدبر، تفسیر، آموزش و عمل به قرآن چنان آشکار است که جای هیچ شبهه‌ای در این حقیقت به‌جا نمی‌گذارد که آن حضرت قرآن ناطق و تجسم عینی تمام آیات درخشان قرآن، این معجزه جاوید خداوندی بودند.

حال فقراتی از دعای آن حضرت در ختم قرآن را به آنچه درباره اهمیت دادن آن حضرت به قرآن گفتیم ضمیمه می‌کنیم تا نهایت اهمیت امام(ع) به قرآن بیش از پیش آشکار شود: خدایا مرا یاری نمودی تا تلاوت کتابت را به‌پایان برسانم، همان کتابی که آن را چون نوری برای ما فروفرستادی و آن را بر هر مکتب دیگری که پیش از آن فرو فرستادی چیره ساخته بر هر حدیث دیگری که بیان داشته‌ای برتری بخشیده‌ای، کتابی که آن را معیار ساختی و حلال و حرامت را به وسیله آن جدا کرده‌ای و قرآنی که احکام شریعت خود را به آن آشکار ساخته‌ای، کتابی که آن را برای بندگانت تفصیل و تشریح فرموده‌ای و وحیی که بر پیغمبرت محمد(ص) فرو فرستاده‌ای، آن را نوری قرار داده‌ای تا ما در پرتو پیروی از آن در تاریکی‌های نادانی و گمراهی راه را از بیراهه بازشناسیم و شفایی برای آن‌کس که از سر صدق به آن گوش فرادهد، ترازوی عدالتی که زبانه‌اش جز به درستی نگراید و نور هدایتی که تابش برهانش از برابر دید بینندگان خاموش نگردد، پرچم نجاتی که هرکس آهنگ رسیدن به سنت آن را داشته باشد گمراه نشود و هرکه به دست‌آویز عصمتش درآویزد دست نابودی به او نرسد، خدایا حال که ما را بر تلاوت آن یاری نمودی و لکنت زبان ما را با عبارات نیکوی آن باز کردی، ما را از کسانی قرار ده که آن را آنچنان که شایسته است نگاه می‌دارند، و با اعتقاد به تسلیم در برابر آیات محکم آن تو را بندگی می‌کنند و خود را ناچار از اقرار به آیات متشابه و بینات روشن آن می‌دانند، خداوندا تو این کتاب را سربسته بر پیامبرت محمد(ص) فرو فرستادی و علم تفصیلی شگفتی‌های آن را به او الهام کردی و آن علم را به میراث به ما رساندی و بدین ترتیب ما را بر کسانی که چنین علمی به کتاب تو ندارند برتری بخشیدی و نیروی فهم حقایق و عمل به آن را به ما عطا کردی تا با این افتخار ما را بالاتر از آنان که تاب قیام به حق آن را ندارند قرار دهی پس ای خدا همچنان که دل‌های ما را حامل قرآن ساختی و از سر رحمت فضیلت و شرافت آن را بر ما شناساندی بر محمد که همواره با قرآن با مردم صحبت می‌کرد و خاندانش که خزانه‌داران حقیقت قرآنند درود فرست و ما را از کسانی قرار ده که اعتراف دارند این قرآن از جانب تو است تا هیچ‌گاه در تصدیق آن شکی به دل راه ندهیم و فکر انحراف از راه مستقیم آن در خاطرمان نیاید[۵]. قرآن معجزه بزرگ اسلام است و فرزند خاندان نبوت در این فراز از دعا به قسمتی از معارف نورانی آن اشاره نموده است که به توضیح بعضی از نکته‌های آن می‌پردازیم:

  1. خداوند متعال قرآن را به‌عنوان نوری فرو فرستاده تا راهنمای گمراهان و مرشد سرگشتگان بوده هدف نهایی خلقت را به بندگان خدا بنمایاند.
  2. خداوند متعال قرآن شریف را حاکم بر همه کتاب‌های آسمانی پیشین که بر پیامبران خود نازل کرده قرار داده است و این حقیقت را بر ما آشکار کرده که کتاب‌های آسمانی پیشین دستخوش تحریف و تبدیل منحرفان و مدعیان گمراه شده‌اند.
  3. خداوند متعال داستان‌های پیامبران را که در قرآن فرو فرستاده بر سایر داستان‌هایی که حالات پیامبران در آنها آمده برتری داده و خود قرآن حالات آنان را برای عبرت‌آموزی به صورت موضوعی و فراگیر بیان کرده است.
  4. چون قرآن کریم قانون اساسی زندگی است معیار شناخت حلال از حرام بوده، احکام شریعت را بیان داشته و همه آنچه بشر بدان محتاج است به تفصیل بیان کرده و در بیانش هیچ پیچیدگی و اشکالی نیست.
  5. خداوند متعال همچنان‌که قرآن را در دل تاریکی‌های گمراهی نور هدایت قرار داده آن را شفای بیماری‌های نفسانی انسان ساخته است البته برای کسانی که به آن ایمان آورده و آن را تصدیق نمایند.
  6. قرآن مجید ترازوی عدالت است و ذره‌ای انحراف از حق یا تبعیت از هوا در آن نیست و هرکس در آن آویزد و به آن پناهنده شود به راه مستقیمی افتاده که هیچ انحرافی در او نبوده و از نابودی نجات یافته است.
  7. امام(ع) از خداوند توفیق رعایت حق قرآن، تسلیم در برابر محکمات و اقرار به متشابهات آن را خواسته است.
  8. خداوند متعال فهم شگفتی‌های قرآن کریم را به پیامبر اکرم(ص) عنایت فرموده و تفسیر آن را به پیامبرش آموخته است و نیز ائمه هدی(ع) را بزرگ داشته که عترت پیامبرند و خداوند مقامشان را بالا برده و آنان را خزانه‌داران علم پیامبر و آموزگاران معارف قرآن قرار داده است.[۶].

نمونه‌هایی از تفسیر امام زین العابدین(ع)‌

امام سجاد(ع) از درخشانترین مفسران قرآن کریم بوده و دانشمندان علم تفسیر بر بسیاری از نکات تفسیری شگفت‌انگیز آن حضرت گواهی داده و اعتراف دارند. تاریخ‌نویسان نوشته‌اند آن حضرت مکتب تفسیری خاص به‌ خود داشته و فرزند شهیدش زید و فرزند دیگرش امام محمد باقر(ع) که زیاد بن منذر جارودی رهبر معنوی فرقه جارودیه از ایشان روایت کرده است مکتب تفسیری امام سجاد را از او گرفته‌اند. حال به ذکر بعضی از نمونه‌های تفسیر امام سجاد(ع) می‌پردازیم:

۱. امام محمد باقر(ع) از پدرش امام سجاد(ع) در تفسیر آیه کریمه الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا[۷] روایت کرده است که خداوند متعال زمین را با طبیعت و جسم شما سازگار کرد نه‌چندان گرم که شما را بسوزاند و نه‌چندان سرد که به حال انجماد درآیید، نه چندان خوشبو که هوش از سرتان برود و نه‌چندان متعفن که از گند آن هلاک شوید، نه‌چندان نرم که چون آب در آن غرق گردید و نه‌چندان سفت و محکم که نتوانید در آن ساخت‌وساز نموده یا مردگانتان را دفن کنید؛ بلکه خداوند سبحان در زمین به قدری سفتی و ارتفاع قرار داد که از آن بهره‌مند شده، بدن و خانه‌های خود را بر آن بنهید و در روی زمین چیزهایی آفرید که در خانه‌ها، قبرها و بسیاری از موارد دیگر مورد استفاده شما می‌باشد، بنابراین زمین را چون فرشی برای شما گسترده است.

سپس خداوند عز و جل فرموده است: وَالسَّمَاءَ بِنَاءً[۸] یعنی آسمان را چون سقفی بالای سر شما قرار داد که آفتاب و ماه و ستارگانش برای سودرسانی به شما در گردش‌اند وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً[۹] یعنی باران را از بالا می‌فرستد تا از قله کوه‌ها و تپه‌ها تا زمین‌های پست همه از آن بهره‌مند شوند و آن را هم به انواع مختلف‌ چون باران نم‌نم درازمدت، باران معمولی و رگبار تند سیل‌آسا تقسیم کرد تا زمین‌هایتان آب را کاملا به خود جذب کند و آب باران را به یکباره بر شما فرو نریخت تا زمین و درخت و زراعت و میوه‌هایتان را نابود سازد. سپس خداوند متعال فرمود: فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ[۱۰] یعنی منشأ تمام روزی‌های شما زمین است فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا[۱۱] یعنی برای خداوند مثل و شبیه از قبیل بت‌هایی که تعقل، بینایی، شنوایی و قدرت انجام کاری ندارند قرار ندهید وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ در حالی‌که خود می‌دانید که آنها قدرت دادن هیچ یک از نعمت‌های بزرگی را که خداوند به شما ارزانی داشته ندارند.

این قطعه زرین از کلام امام سجاد(ع) دربردارنده شگفت‌انگیزترین و محکم‌ترین دلایل توحید خداوند بوده، تصویر کامل و روشنی از خلقت زمین به دست می‌دهد، که خداوند متعال چگونه زمین را چنین شگفت‌آور، نه زیاد سفت و نه زیاد نرم آفریده تا زندگی بشر بر روی آن آسان شود و بتواند از خیرات و ثمرات بی‌شمار آن بهره جوید. پس زمین با همه شگفتی‌هایش چون کوه‌ها، دشت‌ها معادن، دریاها، رودها و... از بزرگ‌ترین و محکم‌ترین دلایل وجود خالق بزرگ و حکیم است. امام(ع) در بخش دیگری از این‌روایت، بر عظمت خداوند متعال به خلقت آسمان و آنچه در آسمان است مانند خورشید و ماه و ستارگان استدلال فرموده‌اند که زمین از نور آنها نیرو ذخیره می‌کند.

تابش نور خورشید اثر گسترده‌ای در حیات گیاهان، و نور ماه هم در جزر و مد دریاها مؤثر است نور سایر ستارگان هم به همین ترتیب در حیات‌بخشی به موجودات زنده زمین اعم از حیوان و گیاه تأثیر بسزایی دارند و این‌ پدیده‌های کیهانی در قرن حاضر توسط بشر کشف شده‌اند، اما امام سجاد(ع) در کلام خود به تمام آنها اشاره نموده است و به راستی آن حضرت و پدران و فرزندانش اولین طلایه‌داران دانش و پیشگامانی بودند که پرچم دانش را برافراشته و در شکل‌گیری تمدن بشری نقش داشته‌اند. دربخش دیگری از این‌روایت امام(ع) تصویر متفاوتی از باران ارائه کرده که ریزش آن به صورتی برنامه‌ریزی شده و مرتب در زمان‌های خاص با هدف زنده کردن زمین و رویش گیاهان و به دست آمدن محصولات بوده و اگرمیزان آبی که در مدت بارش‌ها به زمین می‌رسد به یکباره نازل می‌شد زندگی را در روی زمین نابود می‌کرد. پس از اقامه این دلایل آشکار بر وجود خالق حکیم، بندگان خدا را به عبادت، یکتاپرستی و ترک بت‌پرستی که باعث انحطاط فکری و عدم بیداری انسان می‌شود دعوت کرده است چراکه این بت‌ها نه سود و زیانی داشته، نه توانایی اداره جهان هستی یا تغییر اوضاع آن را دارند.

۲. آیه مبارک: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً[۱۲] را با این کلام شریف تفسیر کرده است که سلم همان قبول ولایت امیر المؤمنین(ع) است‌[۱۳]. شکی نیست که ولایت امیر المؤمنین(ع) که دروازه شهر علم پیامبر است مایه سلامت حقیقی است که مردم در سایه آن امنیت، آسایش و ثبات پیدا می‌کنند، و اگر مسلمانان پس از وفات پیامبر عظیم‌الشأن اسلام به این ولایت گردن نهاده بودند در زندگی سیاسی و اجتماعی خود دچار بحران نمی‌گردیدند.

۳. امام صادق(ع) از جدش امام زین العابدین(ع) روایت کرده است که در تفسیر آیه کریمه يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ[۱۴] فرموده‌اند: من از جانب پروردگارم ضمانت می‌کنم که صدقه پیش از آنکه در دست بنده نیازمند خدا قرار بگیرد در دست خدا قرار می‌گیرد. و همواره می‌فرمود: برای بالا بردن هرعمل به سوی عالم بالا فرشته‌ای گماشته شده است مگر برای صدقه که مستقیم در دست خداوند متعال قرار می‌گیرد[۱۵].

۴. مردی از امام سجاد(ع) پرسید مراد از «حقّ معلوم» در آیه شریف وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ * لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ[۱۶] چیست؟ در پاسخ فرمود: مراد از این حق اموالی غیر از زکات و صدقات واجب است که از اموال خود خارج کنند. مرد پرسید: آن مال را به چه مصرفی برسانند؟ امام فرمودند: با آن مال صله‌رحم کرده، ناتوانی را یاری رسانده باری از دوش او بردارد یا برادران دینی خود را در مصیبت‌ها یاری کند. مرد مبهوت از دانش امام(ع) به راه خود رفت و می‌گفت: خدا داناتر است که رسالت خود را در چه کسانی قرار دهد[۱۷].

۵. امام سجاد(ع) آیه کریمه: فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ[۱۸] را چنین تفسیر کرده‌اند که مراد از صرف‌نظر کردن به خوبی این است که بدون سرزنش از خطای دیگران درگذری‌[۱۹].[۲۰].

منابع

پانویس

  1. «و از خداوند پروا کنید؛ و خداوند به شما آموزش می‌دهد» سوره بقره، آیه ۲۸۲.
  2. «و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.
  3. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۶، ص ۲۰۷.
  4. درباره اسناد و مصادر این حدیث شریف و متواتر در نزد فریقین به شماره ۴ تا ۹ مجله رسالة الثقلین، و حدیث الثقلین، چاپ دار التقریب بین المذاهب الإسلامیة، مصر: ۹ مراجعه کنید.
  5. صحیفه سجادیه بخشی از دعای آن حضرت در ختم القرآن، ص۴۲.
  6. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۶، ص ۲۰۹.
  7. «آنکه زمین را برای شما بستر ساخت» سوره بقره، آیه ۲۲.
  8. «و آسمان را سرپناهی ساخت» سوره بقره، آیه ۲۲.
  9. «و از آسمان، آبی فرو فرستاد» سوره بقره، آیه ۲۲.
  10. «با آن از میوه‌ها برای شما روزی‌یی برآورد» سوره بقره، آیه ۲۲.
  11. «پس برای خداوند، دانسته همتایانی نیاورید» سوره بقره، آیه ۲۲.
  12. «ای مؤمنان! همگی به فرمانبرداری (خداوند) درآیید» سوره بقره، آیه ۲۰۸.
  13. تفسیر برهان، ج۱، ص۱۲۹.
  14. «خداوند است که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد» سوره توبه، آیه ۱۰۴.
  15. تفسیر برهان، ج۱، ص۴۴۱؛ تفسیر صافی، ج۲، ص۳۷۲- ۳۷۳.
  16. «و آنان که در دارایی‌هایشان حقی معین است * برای پرسنده‌(ی مستمند) و بی‌بهره» سوره معارج، آیه ۲۴-۲۵.
  17. لآلئ الأخبار، ج۳، ص۳؛ وسائل الشیعة، ج۶، ص۶۹.
  18. «پس (از آنان) با گذشتی نیکو درگذر» سوره حجر، آیه ۸۵.
  19. وسائل الشیعه، ج۵، ص۵۱۹.
  20. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۶، ص ۲۱۲.