توقیعات امام مهدی به چه کسانی بوده است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Ranjbar (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۱۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

توقیعات امام مهدی به چه کسانی بوده است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت صغری / توقیعات امام مهدی
مدخل اصلیمحمد بن عبدالله حمیری قمی

توقیعات امام مهدی(ع) به چه کسانی بوده است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

محمد عندلیب‌زاده
حجت الاسلام و المسلمین محمد عندلیب‌زاده، در مقاله «آثار فرهنگی امام عصر» در این‌باره گفته است:
«نوشته‌های امام(ع) "توقيع"[۱]خوانده می‌شود. در این بخش، چند توقيع به اختصار معرفی می‌شود:
  1. نامه‌ای در خصوص عدم جواز یاد کرد نام حضرت مهدی(ع): نخستین توقیعی را که شیخ صدوق نقل می‌کند، از علی بن عاصم کوفی است.[۲] در این نامه، یاد کرد نام حضرت مهدی (ع) ممنوع شده است. البته برخی این حکم را به زمانی که ذکر نام حضرت مهدی(ع)، وی و دوست دارانش را به خطر می‌افکند، اختصاص می‌دهند.[۳]
  2. نامه به محمد بن صالح: دومین توقیعی که شیخ صدوق در کمال الدین ذکر می‌کند، خطاب به محمد بن صالح همدانی صادر شده است. این توقیع، با توجه به آیه هجده سوره سبأ، خاندان عصمت و طهارت را از مصادیق ﴿الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا[۴] و شیعیان را از مصادیق ﴿قُرًى ظَاهِرَةً [۵] می‌شمارد، علامه طباطبایی این نامه را از روایات بیانگر "بطون" قرآن می‌داند.[۶]
  3. پاسخ به محمد بن همام: ابو علی محمد بن همام می‌گوید: در نامه‌ای از حضرت مهدی (ع) درباره زمان فرج پرسیدم و این جواب را دریافت داشتم: " كذَبَ الوَقّاتون "[۷]
  4. پاسخ به پرسش‌های اسحاق بن يعقوب: طبق نقل شیخ صدوق، جناب محمد بن عثمان عمری این توقیع را به اسحاق بن يعقوب رساند. حضرت مهدی(ع) در این نامه درباره برخی از اشخاص و نیز بعضی از احکام فقهی سخن می‌گوید. در بخشی از این توقيع چنین آمده است: "وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏"[۸] افزون بر این، حضرت مهدی (ع) می‌فرماید: همان گونه که آفتاب نهفته در پس ابرها برای آفریدگان فایده دارد، وجود من در عصر غیبت نیز مفید خواهد بود.
  5. اعلام دريافت اموال: محمد بن شاذان بن نعیم نیشابوری می‌گوید: ۴۸۰ درهم از اموال ویژه حضرت حجت(ع) نزد من بود. بیست درهم از پول خویش را روی آن گذاشتم و توسط محمد بن جعفر[۹] برای حضرت مهدی(ع) فرستادم. محمد بن جعفر رسید پول‌‎ها را آورد. حضرت مهدی(ع) نوشته بود: "پانصد درهم که بیست درهمش از آن خودت بود، رسید"؛ این در حالی بود که من محمد بن جعفر را از کیفیت و کمیت پول آگاه نساخته بودم[۱۰]
  6. از میان بردن تردید محمد بن على بن مهزیار: این نامه، با اشاره به تردید محمد بن ابراهيم بن مهزیار در مسئله امامت آن وجود مقدس، از لزوم وجود حجت الهی در هر زمان سخن می‌گوید و با یادکرد واپسین گفت‌و‌گوی "محمد" و پدرش که هیچ کس از آن آگاه نبود، زمینه وجود هر نوع تردید را از میان می‌برد.[۱۱]
  7. یادکرد پنج نکته مهم: این نامه برای "عمری" و فرزندش فرستاده شده و بر پنج نکته تأکید می‌ورزد:
    1. انسان‌ها همواره در حال امتحانند و باید از گمراهی به خدا پناه برند؛
    2. به امامت آن حضرت، با توجه به روایات معتبر، قطعی است؛
    3. خداوند، بر اساس مصالحی، به آن بزرگوار اجازه نداده است خود را آشکار سازد؛
    4. مردم باید از جست و جو و تفحص بی‌مورد بپرهیزند؛
    5. ما اهل بیت عصمت اما تنها معیار حق به شمار می‌آیند و هر کس دیگر چنین ادعایی کند، دروغگوست [۱۲]
  8. اعلام فرا رسیدن مرگ واپسين نایب خاص و آغازغیبت کبرا: این نامه جناب علی بن محمد سمری را از نزدیک بودن زمان مرگش آگاه می کند و ضمن سفارش وی به عدم گزینش جانشین، آغاز غیبت کبرا را اعلام می‌دارد. در افرازهای پایانی این نامه چنین آمده است: " فَلاَ ظُهُورَ إِلاَّ بَعْدَ إِذْنِ اَللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَ ذَلِكَ بَعْدَ طُولِ اَلْأَمَدِ وَ قَسْوَةِ اَلْقُلُوبِ وَ اِمْتِلاَءِ اَلْأَرْضِ جَوْراً "[۱۳]
  9. پاسخ به پرسش‌های اسدی: محمد بن جعفر اسدی درباره پرسش‌هایش، دو نامه دریافت داشت. در یکی از این نامه‌ها که جناب محمد بن عثمان آن را به دست وی رساند، حضرت مهدی (ع) نماز خواندن هنگام طلوع و غروب خورشید را جایز می‌شمارد و از عدم جواز تصرف در اموال ویژه خویش، بدون اجازه آن حضرت، سخن می‌گوید[۱۴].
  10. پاسخ به مردم قم: عده‌ای از اهل قم نامه‌ای برای امام عصر(ع) نوشتند و پرسش‌هایی که عمدتا فقهی می‌نمود، مطرح کردند. حضرت به تمام پرسش‌هایشان پاسخ داد و آنها را به خواندن سوره‌های "توحید" و "قدر" در نمازهای واجب و مستحب سفارش کرد.[۱۵]
  11. پاسخ به چند پرسش فقهی: بر اساس سخن شیخ طوسی، حضرت مهدی (ع) در نامه‌ای پرسش‌های شش‌گانه جمعی از پیروانش را پاسخ گفته است. بخشی از این پرسش‌ها به مسائل حج و لباس نمازگزار اختصاص داشت. [۱۶]
  12. پاسخ به پرسش‌های محمد حمیری: در سال ۳۰۷هجری قمری، محمد بن عبدالله حمیری پرسش‌های فقهی‌اش را در نامه‌ای با حضرت مهدی (ع) در میان نهاد و پاسخ دریافت کرد.[۱۷] پاسخ حضرت مهدی (ع) نشان می‌دهد، هدایت در پرتو پیروی از اهل بیت(ع) از تحقق می‌یابد.
  13. پاسخ به چند پرسش فقهی: در سال ۳۰۸ هجری قمری، حضرت در پاسخ به پرسش های فقهی جمعی از شیعیان نامه‌ای دیگر نگاشت. در این نامه سفارش شده است: مؤمنان هنگام زیارت قبرهای امامان (ع)، سمت راست چهره خویش را بر قبر بگذارند و نماز را چنان اقامه کنند که قبر امام(ع) از نمازگزار جلوتر باشد.[۱۸]
  14. نامه به شیخ مفید: در سال ۴۱۰ هجری قمری، شیخ مفید نامه‌ای از حضرت مهدی (ع) دریافت داشت. در این نامه، امام عصر(ع) شیخ را " لِلْأَخِ السَّدِيدِ وَ الْوَلِيِ‏ الرَّشِيد‏‏ ‏‏‏‏" می‌خواند، پای مردی‌اش را در راه یاری حق می‌ستاید و چنین می‌فرماید: " إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، ولاناسینَ لِذِکْرِکُمْ "[۱۹]
  15. نامه دوم به شیخ مفید: در پنج شنبه بیست و سوم ذی حجه سال ۴۱۲ قمری، شیخ مفید نامه‌ای دیگر از ولی عصر(ع) دریافت کرد. در آغاز این نامه، چنین آمده است: " مِنْ عَبْدِ اللَّهِ الْمُرَابِطِ فِي سَبِيلِهِ إِلَى مُلْهَمِ الْحَقِّ وَ دَلِيلِهِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ سَلَامٌ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّاصِرُ لِلْحَقِّ الدَّاعِي إِلَى كَلِمَةِ الصِّدْق‏... "[۲۰] آن‌گاه شیخ مفید را "ولی مخلص مجاهد" می‌خواند و یادآور می‌شود: " وَ لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا [۲۱]
  16. رفع شبهۀ جمعی از شیعیان درباره مسئله امامت: گروهی از شیعیان و پیروان امام حسن عسکری(ع) در امر امامت امام زمان(ع) شبهه داشتند. در پاسخ به شبهه آنان، نامه‌ای از آن حضرت صادر شد. امام(ع) در این نامه آن‌ها را به رعایت تقوا، تسلیم در برابر ولایت و عدم انحراف به راست و چپ فرا می‌خواند و سپس درباره "جعفر كذاب" سخن می‌گوید.[۲۲] فرازهای مهم این توقيع عبارت است از: " نَحنُ صَنايِعُ رَبِنا و الخَلقُ بعدُ صَنايِعُنا..."[۲۳] این جمله که در نهج البلاغه نیز مشاهده می‌شود[۲۴] بدان معناست که همه زعمت‌های تکوینی و تشریعی الهی نخست بدون هیچ واسطه‌ای از طرف پروردگار متعال به اهل‌ بیت عصمت و طهارت(ع) با افاضه می‌شود و با وساطت آن‌ها بر دیگر آفریده‌ها فرو می‌بارد؛ "وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ "[۲۵]. امام(ع) دراین جمله، فاطمه زهرا(س) را الگوی خود معرفی می‌کند. همه ما چشم انتظار امامی هستیم که زشتی‌ها را از درون و برون ما بزداید و فرد و جامعه ما را زیبا کند. مقام مادر این امام چنان رفيع و بلند است که او می‌فرماید: "الگوی زیبای من فاطمه ناب است". به امید روزی که این فرزند همچون مادرش بدون تقیه به جنگ زشتی ها رود!
  17. پاسخ به احمد بن اسحاق: جناب احمد بن اسحاق درباره ادعای امامت جعفر كذاب از امام پرسید و کتاب جعفر را نزد امام مهدی(ع) فرستاد. امام عصر(ع) ضمن رد ادعای جعفر و بیان وجود خطا و تناقض در کتاب وی، تصریح می فرماید که امامان معصوم(ع) از نظر علم، تقوا و ویژگی‌‎هایی دارند که در دیگران، حتی بستگان نزدیکشان یافت نمی‌شود. اگر جز این بود، حق از باطل جدا نمی‌شد و هر کس می‌توانست ادعای امامت کند؟[۲۶]»[۲۷].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. جهت تحقیق درباره این واژه، ر.ک: ابي العباس احمد القلقشندی، صبح الاعشی، ج ۱، ص ۵۲؛ محمدبن مكرم ابن منظور، لسان العرب، ج ۸، ص ۴۰۶ و نجم الدين الطریحی، مجمع البحرین، مادة اوقع، (اصطلاح توقيع در امتون روایی ما بیشتر به نامه های امام زمان(ع) و پدر بزرگوارش امام حسن عسکری(ع) ، اطلاق می‌شود).
  2. شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۲.
  3. شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۶۹ و۲۸۳ .
  4. سرزمین هایی که برکت دادیم؛ سوره سبأ، آیه ۱۸.
  5. سرزمین‌های آشکار؛ سوره سبأ، آیه ۱۸.
  6. الميزان، ج ۱۶، ص ۴۶۸.
  7. تعیین کنندگان وقت، دروغ می‌گویند؛ شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ص ۴۸۳.
  8. در حادثه‌هایی که روی می‌دهد به راویان احادیث ما رجوع کنید؛ آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آن‌هایم؛ شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ص ۴۸۳.
  9. جهت تحقیق درباره «محمد بن جعفر» ر.ک: سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۵، ص۱۶۵ .
  10. شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمة، ص ۴۸۵ - ۴۸۶.
  11. شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمة، ص ۴۸۷. برای تحقیق درباره محمد بن ابراهيم بن مهزیار» ر.ک: سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۴، ص ۲۲۲.
  12. سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۴، ص ۵۱۱ ـ ۵۱۰
  13. ظهوری [برای آن حضرت] نیست، مگر آنگاه که خداوند اجاز دهد و این اجازه پس از زمانی طولانی که دلها چون سنگ و زمین از ستم آکنده می‌شود، تحقق می‌یابد؛ سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۴، ص ۵۱۶
  14. سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۴، ص ۵۲۰
  15. شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۲۳
  16. شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۴۷
  17. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۵۹
  18. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۶۲
  19. ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی‎کنیم و یاد شما را از خاطر نمی‌بریم؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۴. علامه طباطبایی بحرالعلوم اشکالاتی را به این توقيع مطرح فرموده و آنگاه جواب داده است.ر.ک: علامه بحرالعلوم، فوائد الرجال، ج ۳، ص ۳۲۰ و بحارالأنوار، ج ۵۳، ص۳۱۹
  20. نامه‌ای است از بنده خدا که در راه او در برابر دشمنانش ایستاده، به او که از حقیقت و راستی الهام یافته و خود نشانه آن است. به نام خداوند بخشنده مهربان. سلام بر تو ای یاری کنندۂ حق و فراخواننده مردمان به سخنان راست...؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶
  21. اگر پیروان ما - که خداوند آنان را بر اطاعت خود توفیق دهد! - به پیمانی که با ایشان بسته شده است وفادار می‌ماندند و دل های خویش را به هم پیوند می‌زدند، بی‌شک فرخندگی دیدار با ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد و چه زود سعادت دیدار ما، با معرفتی حقیقی و درست نسبت به ما، نصیب آنان می‌شد...؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶
  22. بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۸.
  23. ما نخست آفریدگان پروردگار خویشیم و دیگران پس از ما آفریده شده‌اند...؛ طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۷۸.
  24. نهج البلاغه، شرح صبحی صالح، نامه ۲۸.
  25. دخت پیامبر(ص) برای من الگویی نیک است...؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۰۸.
  26. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۹۳.
  27. عندلیب‌زاده، محمد؛ آثار فرهنگی امام عصر، ص ۳۵۱ - ۳۵۸.
  28. رجال نجاشی، ص ۱۵۲؛ الذریعه، ج ۴، ص ۴۰۱؛ تنقیح المقال، ج ۳، ص ۱۳۹.
  29. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۸۶.