متن دو توقیع امام مهدی به شیخ مفید چیست؟ (پرسش)

آیا دیدار با امام مهدی در عصر غیبت کبری نیاز به ایمان و وثاقت بالایی دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

متن دو توقیع امام مهدی به شیخ مفید چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت صغری / توقیعات امام مهدی
تعداد پاسخ۱ پاسخ

پاسخ نخست

 
سید محمد صدر

آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری» در این‌باره گفته‌ است:

به نام خداوند بخشنده مهربان اما بعد، سلام بر تو ای دوست با اخلاص در دین، که در اعتقاد به ما از روی علم و یقین امتیاز داری. در منظر تو خداوندی را که جز او خدایی نیست سپاس گذارده و از او، درود و رحمت بر آقا و مولا و پیامبران حضرت محمد و نیز خاندان پاکش را خواستاریم. و تو - که پروردگار، توفیقت را برای یاری حق دوام بخشد و پاداشت را به خاطر سخنانی که با صداقت از جانب ما می‏‌گویی افزون گرداند - را آگاه می‏‌کنیم که به ما اجازه داده شده که ترا به شرافت و افتخار مکاتبه مفتخر سازیم و موظف کنیم که آنچه به تو می‏‌نویسیم به دوستان ما که نزد تو می‌‏باشند برسانی؛ دوستانی که خداوند به اطاعت از خود گرامیشان بدارد و با حراست و عنایت خود امورشان را کفایت بنماید و مشکلاتشان را برطرف سازد. پس تو - که خداوند با یاریش در برابر دشمنانش که از دینش خارج شده‏اند تأییدت بنماید - به آنچه که یادآور و متذکر می‌‏شویم متوجه و آگاه باش و در رسانیدن و ابلاغ آن به کسانی که اعتماد به آنها داری بر طبق آنچه که برای تو اگر خدا بخواهد ترسیم و تعیین می‌‏کنیم؛ عمل نما. ما اگر چه هم اکنون در مکانی دور از جایگاه ستمگران سکنی گزیده‏ایم - که خداوند صلاح ما و شیعیان باایمانمان را مادامی‏که حکومت دنیا به دست تبهکاران می‌باشد در این کار به ما ارائه فرموده است - ولی در عین حال بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفی نیست. از خواری و مذلتی که دچارش شده‏اید باخبریم؛ از آن زمان که بسیاری از شما به برخی کارهای ناشایستی میل کردند که پیشینیان صالح شما از آنها دوری می‌‏جستند، و عهد و میثاق مأخوذ خدائی را آنچنان پشت سر انداختند که گویا به آن پیمان آگاه نیستند. ما از رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده‏ایم؛ که اگر جز این بود، دشواریها و مصیبت‌ها بر شما فرود می‏‌آمد، و دشمنان شما را ریشه کن می‌‏نمودند. پس تقوای خدا پیشه کنید، و ما را یاری دهید، تا از فتنه‏ای که به شما روی آورده، شما را نجات بخشیم؛ فتنه و آشوبی که هر کس مرگش فرا رسیده باشد، در آن هلاک می‏‌گردد، و آن کس که به آرزوی خود رسیده باشد از آن دور ماند. و آن فتنه، نشانه نزدیک شدن حرکت و جنبش ما و آگاه‏ کردن شما به امر و نهی ما است (یا: اظهار و پخش کردن شما امر و نهی ما را است). و خداوند نور خود را تمام خواهد کرد، گرچه مشرکان را خوش نیاید. چنگ زنید در تقیه (در آن فتنه) چه هر که آتش جاهلیت را برافروزد، گروههایی اموی آن را شعله‏ور ساخته، با آن گروهی هدایت شده را بهراسانند. (معانی دیگری نیز برای عبارت اخیر محتمل است. مترجم) من عهده‏دار نجات کسی هستم که در آن فتنه برای خود مقام و جایگاهی نجوید، در عیبجویی از آن به راهی پسندیده گام گذارد.از حادثه‌‏ای که به هنگام فرا رسیدن ماه جمادی الاولی همین سال روی خواهد داد، عبرت گیرید، و از خوابی که شما را فرا گرفته برای حوادث بعدی بیدار شوید. به زودی از آسمان نشانه‏ای روشن و آشکار و از زمین نیز علامتی همانند آن برای شما پدیدار می‌‏شود. در مشرق زمین، حوادثی غم بار و نابسامان‏کننده روی خواهد داد، و بعد از آن گروه‌هایی که از اسلام روی گردانیده و خروج کرده‏اند، بر عراق سلطه پیدا خواهند کرد. و بر اثر بدکاری و سوء اعمال آنان، اهل عراق دچار ضیق معیشت می‏گردند. و پس از مدتی با هلاکت و نابودی فرمانروائی بدکار، ناراحتیها برطرف می‌‏شود، و سپس پرهیزکاران نیکوکار از هلاکت و نابودی او شاد می‌‏گردند. کسانی که از گوشه و کنار دنیا به حج می‏‌روند، به تمام آرزوها و اهداف خود می‌‏رسند، و هر چه می‌‏خواهند در دسترس آنها وجود خواهد داشت. و ما را در آسان نمودن حج آنان بر طبق دلخواهشان، برنامه‏ای است که با انسجام و نظم ظاهر می‏‌گردد.

بنابراین هر یک از شما باید کاری بکند که وی را به محبت و دوستی ما نزدیک می‌‏نماید؛ و از آنچه که خوش‏آیند ما نبوده و باعث کراهت و خشم ماست، دوری گزیند، زیرا امر ما ناگهان فرا می‌‏رسد، در هنگامی که توبه و بازگشت برای او سودی ندارد و پشیمانی او از گناه، از کیفر ما نجاتش نمی‌‏بخشد. و خداوند راه رشد و هدایت را به شما نشان دهد و به رحمت خود وسائل توفیق را به آسانی برایتان فراهم فرماید. و سپس امضاء و گواهی امام (ع) در پایان نامه آمده است[۱].

و بعد: ما شاهد و ناظر مناجات تو - که خداوند با آن وسیله‏ای که به سبب اولیاء خویش به تو بخشیده تو را حفظ فرماید و از مکر و نیرنگ دشمنانش در امان دارد - بودیم، و برآورده شدن آن را از خدا خواستیم، در حالی که در جایگاهمان در قله کوهی در مکانی ناشناخته سکونت داریم که اخیرا به خاطر افرادی بی‏ایمان به ناچار از منطقه‏ای پردرخت بدینجا آمده‏ایم و به همین زودی از این محل به دشتی همواره که چندان از آبادی دور نباشد، فرود آئیم. و از حالات آینده خود آگاهت سازیم، تا بدین وسیله از اعمالی که موجب تقرب به ما می‏‌گردد آگاه گردی. و خداوند تو را به رحمت خود برای این کار توفیق بخشد. پس تو - که خداوند با چشم عنایت خویش که هرگز آن را خواب نگیرد نگهداریت کند - به سبب آن (آشنایی با اعمال مزبور) باید که رو در روی آشوبی که مردمی را که بیهوده و باطل را در دل کاشته‏اند به هلاکت خواهد افکند، بایستی تا باطل‏اندیشان و بیهوده‏کاران را بترسانی که از سرکوبی آنان، مؤمنان شاد گشته و تبهکاران اندوهگین می‌‏گردند. و نشانه جنبش ما از این «لوثة»[۲] حادثه‏ای است که در مکه معظمه روی خواهد داد، از سوی پلیدی منافق و نکوهیده که خون‏ریزی را مباح دانسته، و با کید و نیرنگ خود آهنگ جان مؤمنان نموده، اما به هدف ظالمانه و ستم‏بار خود نخواهد رسید. زیرا که ما پشت سر مؤمنان ایستاده و با دعایی که از سوی پادشاه آسمان و زمین استجابتش تأخیر نمی‌‏افتد، آنان را نگهداری می‌‏کنیم. پس دل‌های دوستان ما بدان اطمینان یابد و بدانند که از آسیب و زیان او در امان خواهند بود - گرچه دشواریها و درگیری‌های هولناک آنان را بترساند - و فرجام کار برای آنان، با دخالت و کار نیکوی خداوند، مادامی‌‏که شیعیان از گناهان دوری گزینند، پسندیده و نیکو خواهد بود. و ما به تو - ای دوست با اخلاص که در راه ما با ستمگران در ستیز و پیکاری، خداوند تو را به همانگونه که دوستان شایسته پیشین ما را تأیید فرموده است، تأیید نماید - گوشزد می‌‏کنیم که هر یک از برادران دینی تو که تقوای خدایش پیشه کرده و آنچه را که به گردن دارد به مستحقانش برساند، در فتنه ویرانگر بر باد دهنده و گرفتاری و آشفتگی‌های تاریک و تیره کننده آن در امان خواهد بود. و آن کس که در دادن نعمتهایی که خداوند به او کرامت فرموده، به کسانی که فرمان رسیدگی به آنها را داده، بخل ورزد، بدین سبب در دنیا و آخرتش زیانکار خواهد بود. و اگر چنانچه شیعیان ما - که خداوند به طاعت خویش توفیقشان دهد - در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل می‌‏شدند، می‌منت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمی‌‏افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می‏‌گشت؛ دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما. پس ما را از ایشان دور نمی‏‌دارد، مگر آن دسته از کردارهای آنان که ما را ناپسند و ناخوشایند است و از آنان روا نمی‌‏دانیم. و خداوند یاری‏کننده است، و ما را کفایت کرده و وکیل خوبی است. و درود او بر آقای بشارت دهنده و بیم دهنده ما، محمد و خاندان پاک او باد. این نامه در اول ماه شوال سال چهار صد و دوازده نوشته شد.

دستخط مبارک که درود خدا بر نویسنده آن باد: این است نامه ما به تو ای دوستی که به حقیقت والائی الهام یافته‏ای که به املاء و تقریر ما و خط یکی از افراد مورد اطمینانمان نوشته شده است. پس آن را از همگان پنهان بدار و آن را در هم پیچ و به هیچ کس منمای. و نسخه‏ای از روی آن بردار، و آن عده از دوستانمان را که به امانتشان اطمینان داری، بر آن آگاه کن. ان شاء الله خداوند آنان را به برکت ما، مشمول [[[برکات]] و فیوضات‏] بگرداند. ستایش و سپاس از آن خداوند است. و درود و رحمت بر آقای ما محمد پیامبر خدا و خاندان پاک او باد[۳]»[۴].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. «لِلْأَخِ السَّدِیدِ وَ الْوَلِیِّ الرَّشِیدِ الشَّیْخِ الْمُفِیدِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ‏ النُّعْمَانِ أَدَامَ اللَّهُ إِعْزَازَهُ مِنْ مُسْتَوْدَعِ الْعَهْدِ الْمَأْخُوذِ عَلَى الْعِبَادِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ سَلَامٌ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّاصِرُ لِلْحَقِّ الدَّاعِی إِلَى کَلِمَةِ الصِّدْقِ فَإِنَّا نَحْمَدُ اللَّهَ إِلَیْکَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَهَنَا وَ إِلَهَ آبَائِنَا الْأَوَّلِینَ وَ نَسْأَلُهُ الصَّلَاةَ عَلَى نَبِیِّنَا وَ سَیِّدِنَا وَ مَوْلَانَا مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ بَعْدُ فَقَدْ کُنَّا نَظَرْنَا مُنَاجَاتَکَ عَصَمَک اللَّهُ بِالسَّبَبِ الَّذِی وَهَبَهُ لَکَ مِنْ أَوْلِیَائِهِ وَ حَرَسَکَ مِنْ کَیْدِ أَعْدَائِهِ وَ شَفَّعَنَا ذَلِکَ الْآنَ مِنْ مُسْتَقَرٍّ لَنَا یُنْصَبُ فِی شِمْرَاخٍ مِنْ بَهْمَاءَ[بُهْمَى‏] صِرْنَا إِلَیْهِ آنِفاً مِنْ غَمَالِیلَ أَلْجَأَ إِلَیْهِ السَّبَارِیتُ مِنَ الْإِیمَانِ وَ یُوشِکُ أَنْ یَکُونَ هُبُوطُنَا مِنْهُ إِلَى صَحْصَحٍ مِنْ غَیْرِ بُعْدٍ مِنَ الدَّهْرِ وَ لَا تَطَاوُلٍ مِنَ الزَّمَانِ وَ یَأْتِیکَ نَبَأٌ مِنَّا بِمَا یَتَجَدَّدُ لَنَا مِنْ حَالٍ فَتَعْرِفُ بِذَلِکَ مَا تَعْتَمِدُهُ مِنَ الزُّلْفَةِ إِلَیْنَا بِالْأَعْمَالِ وَ اللَّهُ مُوَفِّقُکَ لِذَلِکَ بِرَحْمَتِهِ فَلْتَکُنْ حَرَسَکَ اللَّهُ بِعَیْنِهِ الَّتِی لَا تَنَامُ أَنْ تُقَابِلَ بِذَلِکَ فَفِیهِ تُبْسَلُ نُفُوسُ قَوْمٍ حَرَثَتْ بَاطِلًا لِاسْتِرْهَابِ الْمُبْطِلِینَ وَ تَبْتَهِجُ لِدَمَارِهَا الْمُؤْمِنُونَ وَ یَحْزَنُ لِذَلِکَ الْمُجْرِمُونَ وَ آیَةُ حَرَکَتِنَا مِنْ هَذِهِ اللُّوثَةِ حَادِثَةٌ بِالْحَرَمِ الْمُعَظَّمِ مِنْ رِجْسِ مُنَافِقٍ مُذَمَّمٍ مُسْتَحِلٍّ لِلدَّمِ الْمُحَرَّمِ یَعْمِدُ بِکَیْدِهِ أَهْلَ الْإِیمَانِ وَ لَا یَبْلُغُ بِذَلِکَ غَرَضَهُ مِنَ الظُّلْمِ لَهُمْ وَ الْعُدْوَانِ لِأَنَّنَا مِنْ وَرَاءِ حِفْظِهِمْ بِالدُّعَاءِ الَّذِی لَا یُحْجَبُ عَنْ مَلِکِ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ فَلْیَطْمَئِنَّ بِذَلِکَ مِنْ أَوْلِیَائِنَا الْقُلُوبُ وَ لِیَثِقُوا بِالْکِفَایَةِ مِنْهُ وَ إِنْ رَاعَتْهُمْ بِهِمُ الْخُطُوبُ وَ الْعَاقِبَةُ لِجَمِیلِ صُنْعِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ تَکُونُ حَمِیدَةً لَهُمْ مَا اجْتَنَبُوا الْمَنْهِیَّ عَنْهُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ نَحْنُ نَعْهَدُ إِلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ الْمُخْلِصُ الْمُجَاهِدُ فِینَا الظَّالِمِینَ أَیَّدَکَ اللَّهُ بِنَصْرِهِ الَّذِی أَیَّدَ بِهِ السَّلَفَ مِنْ أَوْلِیَائِنَا الصَّالِحِینَ أَنَّهُ مَنِ اتَّقَى رَبَّهُ مِنْ إِخْوَانِکَ فِی الدِّینِ وَ خَرَجَ عَلَیْهِ بِمَا هُوَ مُسْتَحِقُّهُ کَانَ آمِناً مِنَ الْفِتْنَةِ الْمُظِلَّةِ وَ مِحَنِهَا الْمُظْلِمَةِ الْمُضِلَّةِ وَ مَنْ بَخِلَ مِنْهُمْ بِمَا أَعَارَهُ اللَّهُ مِنْ نِعْمَتِهِ عَلَى مَنْ أَمَرَهُ بِصِلَتِهِ فَإِنَّهُ یَکُونُ خَاسِراً بِذَلِکَ لِأُولَاهُ وَ آخِرَتِهِ وَ لَوْ أَنَّ أَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا یَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ وَ صَلَوَاتُهُ عَلَى سَیِّدِنَا الْبَشِیرِ النَّذِیرِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ وَ کَتَبَ فِی غُرَّةِ شَوَّالٍ مِنْ سَنَةِ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ وَ أَرْبَعِمِائَةٍ نُسْخَةُ التَّوْقِیعِ بِالْیَدِ الْعُلْیَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَى صَاحِبِهَا هَذَا کِتَابُنَا إِلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ الْمُلْهَمُ لِلْحَقِّ الْعَلِیُّ بِإِمْلَائِنَا وَ خَطِّ ثِقَتِنَا فَأَخْفِهِ عَنْ کُلِّ أَحَدٍ وَ اطْوِهِ وَ اجْعَلْ لَهُ نُسْخَةً یَطَّلِعُ عَلَیْهَا مَنْ تَسْکُنُ إِلَى أَمَانَتِهِ مِنْ أَوْلِیَائِنَا شَمِلَهُمُ اللَّهُ بِبَرَکَتِنَا وَ دُعَائِنَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الصَّلَاةُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ»
  2. معنای قطعی این کلمه و عبارت اخیر روشن نیست. مؤلف- چنانکه خواهد آمد- این کلمه را تعبیری از همان فتنه می‌‏داند، ولی معنای لغوی آن را بیان نکرده است. مرحوم نوری آن را در نجم الثاقب، ۳۲۳ به «راه تنگ» ترجمه نموده، و برخی نیز به معنای «خانه‏نشینی» گرفته‏اند. (مترجم)
  3. «بسم اللّه الرّحمن الرحيم: سلام اللّه عليك أيّها العبد الصالح الناصر للحقّ، الدّاعي إلى كلمة الصّدق . فإنّا نحمد أليك اللّه الذي لا إله إلاّ هو الهنا و إله آبائنا الأولين، و نسأله الصّلاة على نبيّنا و سيّدنا و مولانا محمّد خاتم النبيّين، و على أهل بيته الطيّبين الطّاهرين. و بعد: فقد كنّا نظرنا مناجاتك عصمك اللّه بالسبب الذي وهبه (اللّه) لك من أوليائه، و حرسك من كيد أعدائه، و شفعنا ذلك الآن من مستقرّ لنا ينصب في شمراخ من بهاء صرنا إليه آنفا من غماليل الجانا إليه السباريت من الإيمان، و يوشك أن يكون هبوطنا منه إلى صحيح من غير بعد من الدهر، و لا تطاول من الزّمان و يأتيك نبأ منّا (بما) يتجدّد لنا من حال، لتعرف بذلك ما نعتمده من الزلفة إلينا بالأعمال. و اللّه موفّقك لذلك برحمته. فلتكن حرسك اللّه بعينه التي لا تنام أن تقابل بذلك ففيه تسبّل نفوس قوم حرثت باطلا لاسترهاب المبطلين، يبتهج لدمارها المبطلون، و يحزن لذلك المجرمون. و آية حركتنا من هذه اللوثة حادثة بالحرم المعظّم من رجس منافق مذمم، مستحلّ للدّم المحرّم. يغمد بكيده أهل الإيمان و لا يبلغ بذلك غرضه من الظّلم لهم و العدوان. لأنّنا من وراء حقّهم حفظهم بالدعاء الذي لا يحجب عن ملك الأرض و السّماء، فليطمئن بذلك من أوليائنا القلوب، و ليثقوا بالكفاية منه، و إن راعتهم بهم الخطوب، و العاقبة لجميع صنع اللّه سبحانه تكون حميده لهم ما اجتنبوا المنهى عنه من الذنوب. و نحن نعهد أليك أيّها الوليّ المجاهد فينا الظالمين، أيّدك اللّه بنصره الذي أيّد به . السلف من أوليائنا الصالحين، إنّه من اتّقى ربّه من إخوانك في الدين و خرج بما عليه الى مستحقيه، كان آمنا من الفتنة المضلة ، و محنها المظلمة المضلة، و من بخل منهم بما أعاره اللّه من نعمته على من أمر بصلته، فإنه يكون خاسرا بذلك لأولاه و آخرته. و لو أن أشياعنا وفقهم اللّه لطاعته على اجتماع من القلوب في الوفاء بالعهد عليهم لما تأخّر عنهم اليمن بلقائنا، و لتعجلت لهم السعادة بمشاهدتنا على حق المعرفة و صدقها منهم بنا، فما يجسنا عنهم إلاّ ما يتّصل بنا مما نكرهه و لا نؤثره منهم، و اللّه المستعان و هو حسبنا و نعم الوكيل، و صلاته على سيّدنا البشير النذير محمّد و آله الطاهرين و سلّم»
  4. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص‌ص۱۷۳-۱۷۶، ۱۹۴-۱۹۸.