نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Ranjbar(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۱۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۱۸ توسط Ranjbar(بحث | مشارکتها)
توقیعات امام مهدی(ع) به چه کسانی بوده است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ به پرسشهای اسحاق بن يعقوب: طبق نقلشیخ صدوق، جناب محمد بن عثمان عمری این توقیع را به اسحاق بن يعقوب رساند. حضرت مهدی(ع) در این نامه درباره برخی از اشخاص و نیز بعضی از احکام فقهی سخن میگوید. در بخشی از این توقيع چنین آمده است: "وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم"[۸] افزون بر این، حضرت مهدی (ع) میفرماید: همان گونه که آفتاب نهفته در پس ابرها برای آفریدگان فایده دارد، وجود من در عصر غیبت نیز مفید خواهد بود.
ما اهل بیتعصمت اما تنها معیار حق به شمار میآیند و هر کس دیگر چنین ادعایی کند، دروغگوست [۱۲]
اعلام فرا رسیدن مرگ واپسين نایب خاص و آغازغیبت کبرا: این نامه جناب علی بن محمد سمری را از نزدیک بودن زمان مرگش آگاه می کند و ضمن سفارش وی به عدم گزینشجانشین، آغاز غیبت کبرا را اعلام میدارد. در افرازهای پایانی این نامه چنین آمده است: " فَلاَ ظُهُورَ إِلاَّ بَعْدَ إِذْنِ اَللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَ ذَلِكَ بَعْدَ طُولِ اَلْأَمَدِ وَ قَسْوَةِ اَلْقُلُوبِ وَ اِمْتِلاَءِ اَلْأَرْضِ جَوْراً "[۱۳]
پاسخ به مردمقم: عدهای از اهل قم نامهای برای امام عصر(ع) نوشتند و پرسشهایی که عمدتا فقهی مینمود، مطرح کردند. حضرت به تمام پرسشهایشان پاسخ داد و آنها را به خواندن سورههای "توحید" و "قدر" در نمازهای واجب و مستحب سفارش کرد.[۱۵]
پاسخ به چند پرسش فقهی: بر اساس سخن شیخ طوسی، حضرت مهدی (ع) در نامهای پرسشهای ششگانه جمعی از پیروانش را پاسخ گفته است. بخشی از این پرسشها به مسائل حج و لباسنمازگزار اختصاص داشت. [۱۶]
پاسخ به چند پرسش فقهی: در سال ۳۰۸ هجری قمری، حضرت در پاسخ به پرسش های فقهی جمعی از شیعیان نامهای دیگر نگاشت. در این نامه سفارش شده است: مؤمنان هنگام زیارت قبرهای امامان (ع)، سمت راست چهره خویش را بر قبر بگذارند و نماز را چنان اقامه کنند که قبرامام(ع) از نمازگزار جلوتر باشد.[۱۸]
نامه به شیخ مفید: در سال ۴۱۰ هجری قمری، شیخ مفید نامهای از حضرت مهدی (ع) دریافت داشت. در این نامه، امام عصر(ع) شیخ را " لِلْأَخِ السَّدِيدِ وَ الْوَلِيِ الرَّشِيد " میخواند، پای مردیاش را در راه یاریحق میستاید و چنین میفرماید: " إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، ولاناسینَ لِذِکْرِکُمْ "[۱۹]
نامه دوم به شیخ مفید: در پنج شنبه بیست و سوم ذی حجه سال ۴۱۲ قمری، شیخ مفید نامهای دیگر از ولی عصر(ع) دریافت کرد. در آغاز این نامه، چنین آمده است: " مِنْ عَبْدِ اللَّهِ الْمُرَابِطِ فِي سَبِيلِهِ إِلَى مُلْهَمِ الْحَقِّ وَ دَلِيلِهِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ سَلَامٌ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّاصِرُ لِلْحَقِّ الدَّاعِي إِلَى كَلِمَةِ الصِّدْق... "[۲۰] آنگاه شیخ مفید را "ولی مخلصمجاهد" میخواند و یادآور میشود: " وَ لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا [۲۱]
رفع شبهۀ جمعی از شیعیان درباره مسئله امامت: گروهی از شیعیان و پیروانامام حسن عسکری(ع) در امر امامتامام زمان(ع) شبهه داشتند. در پاسخ به شبهه آنان، نامهای از آن حضرت صادر شد. امام(ع) در این نامه آنها را به رعایت تقوا، تسلیم در برابر ولایت و عدم انحراف به راست و چپ فرا میخواند و سپس درباره "جعفر كذاب" سخن میگوید.[۲۲] فرازهای مهم این توقيع عبارت است از: " نَحنُ صَنايِعُ رَبِنا و الخَلقُ بعدُ صَنايِعُنا..."[۲۳] این جمله که در نهج البلاغه نیز مشاهده میشود[۲۴] بدان معناست که همه زعمتهای تکوینی و تشریعی الهی نخست بدون هیچ واسطهای از طرف پروردگار متعال به اهل بیتعصمت و طهارت(ع) با افاضه میشود و با وساطت آنها بر دیگر آفریدهها فرو میبارد؛ "وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ "[۲۵]. امام(ع) دراین جمله، فاطمه زهرا(س) را الگوی خود معرفی میکند. همه ما چشم انتظارامامی هستیم که زشتیها را از درون و برون ما بزداید و فرد و جامعه ما را زیبا کند. مقاممادر این امام چنان رفيع و بلند است که او میفرماید: "الگوی زیبای من فاطمهناب است". به امید روزی که این فرزند همچون مادرش بدون تقیه به جنگ زشتی ها رود!
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑جهت تحقیق درباره این واژه، ر.ک: ابي العباس احمد القلقشندی، صبح الاعشی، ج ۱، ص ۵۲؛ محمدبن مكرم ابن منظور، لسان العرب، ج ۸، ص ۴۰۶ و نجم الدين الطریحی، مجمع البحرین، مادة اوقع، (اصطلاح توقيع در امتون روایی ما بیشتر به نامه های امام زمان(ع) و پدر بزرگوارش امام حسن عسکری(ع) ، اطلاق میشود).
↑تعیین کنندگان وقت، دروغ میگویند؛ شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ص ۴۸۳.
↑در حادثههایی که روی میدهد به راویان احادیث ما رجوع کنید؛ آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنهایم؛ شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ص ۴۸۳.
↑جهت تحقیق درباره «محمد بن جعفر» ر.ک: سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۵، ص۱۶۵ .
↑شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمة، ص ۴۸۵ - ۴۸۶.
↑شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمة، ص ۴۸۷. برای تحقیق درباره محمد بن ابراهيم بن مهزیار» ر.ک: سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۴، ص ۲۲۲.
↑ سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۴، ص ۵۱۱ ـ ۵۱۰
↑ظهوری [برای آن حضرت] نیست، مگر آنگاه که خداوند اجاز دهد و این اجازه پس از زمانی طولانی که دلها چون سنگ و زمین از ستم آکنده میشود، تحقق مییابد؛ سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۴، ص ۵۱۶
↑ سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۴، ص ۵۲۰
↑ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نمیبریم؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۴. علامه طباطبایی بحرالعلوم اشکالاتی را به این توقيع مطرح فرموده و آنگاه جواب داده است.ر.ک: علامه بحرالعلوم، فوائد الرجال، ج ۳، ص ۳۲۰ و بحارالأنوار، ج ۵۳، ص۳۱۹
↑نامهای است از بنده خدا که در راه او در برابر دشمنانش ایستاده، به او که از حقیقت و راستی الهام یافته و خود نشانه آن است. به نام خداوند بخشنده مهربان. سلام بر تو ای یاری کنندۂ حق و فراخواننده مردمان به سخنان راست...؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶
↑اگر پیروان ما - که خداوند آنان را بر اطاعت خود توفیق دهد! - به پیمانی که با ایشان بسته شده است وفادار میماندند و دل های خویش را به هم پیوند میزدند، بیشک فرخندگی دیدار با ما از ایشان به تأخیر نمیافتاد و چه زود سعادت دیدار ما، با معرفتی حقیقی و درست نسبت به ما، نصیب آنان میشد...؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶