ظلمستیزی در معارف مهدویت
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ظلمستیزی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- انسان منتظر باید در راه اصلاح خود و جامعه، استقرار عدالت و رفع ظلم و تعدی تلاش ورزد آنکه منتظر مصلح جهانی است خود باید صالح و مصلح باشد. در اسلام، تاکید فراوانی بر لزوم مبارزه با هر گونه فساد اخلاقی، سیاسی و اجتماعی وارد شده است که در قالب امر به معروف و نهی از منکر تقنین شده است. امر به معروف و نهی از منکر از منظر فقه اسلامی وظیفه شرعی و همگانی است. نتیجه مستقیم انجام این فریضه «اصلاح» و مجری آن «مصلح» نامیده میشود برای درک اهمیت این اصل اسلامی، به ذکر یک آیه و حدیث بسنده میکنیم: قرآن میفرماید: ﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾[۱] رسول خدا(ص) فرمودند: «باید امر به معروف و نهی از منکر کنید وگرنه خداوند بدترین و شریرترین شما را بر نیکان و پاکانتان چیره فرموده و دعای خوبانتان را مستجاب و روا نگرداند[۲]. رضا و خشنودی حضرت مهدی(ع) در آن است که «معروف» عملی شود و منکر ترک گردد، بنابراین انسان منتظر نباید در این باره بیتفاوت باشد. خود حضرت در روزگار ظهور، بزرگترین امرکننده به معروف و نهی کننده ی از منکر است. جامعه منتظر، قطعاً خشنودی و رضایت حضرت مهدی(ع) را میخواهد و به او اقتدا میکند و برای اقامه احکام خدایی، تنبلی و بی تفاوتی را از خویشتن دور میسازند.[۳].
- ظلمستیزی و بیداری سیاسی و اجتماعی در برابر حکومتهای جور و ستم و مدعیان غاصب منصب ولایت[۴]. نتیجۀ امیدها و حرکتها، مقاومت در برابر جریان باطلی است که در مقابل انتظار، صفآرایی کرده است[۵]. مقاومت و برخورد فکری و رفتاری با حرکتهای اجتماعی منحط و تخریبگر و یا نهضتهای مخالف و حفظ امت اسلام از مبتلا شدن به انحرافهای فکری ورفتاری درسطح اجتماع ضروری است[۶]. امیرالمؤمنین (ع) در توصیف یاران امام مهدی (ع) میفرماید: «اصحاب مهدی (ع) مانند شیرهاییاند که از جنگل بیرون آمدهاند. قلبهای آنان تکههای آهن است. اگر بخواهند کوهی را از جا درآورند از جا در خواهند آورد. روش و لباس یکسانی دارند، مثل اینکه همه از یک پدرند»[۷].[۸] از آنجا که شرط ظهور دولت حق، آمادگی جمعی است، هرکس به اندازه توان خود برای اصلاح جامعه میکوشد و در برابر ناهنجاریهای اجتماعی، ساکت و بیتفاوت نمیماند[۹].
- رسول گرامی اسلام فرمود: «لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنِّي أَوْ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِي اسْمُهُ اسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمُ أَبِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»[۱۰]. معنای حدیث فوق این است که اگر از دنیا به جز یک روز باقی نمانده باشد، خدای متعال آن روز را چندان طولانی میکند تا در آن روز مردی از اهل بیت من مبعوث شود، او همنام من است و زمین را پس از آنکه پر از ظلم و جور شده، پر از قسط عدل میکند. فلسفه بعثت انبیاء اجرای عدالت در جهان بوده است، ولی این هدف مقدس تا کنون محقق نشده است. خداوند آخرین امام و حجت خود را ذخیره کرده است تا در لحظه موعود قیام کند و زمین را پر از عدل و داد سازد. دولت منتظر، دولت عدالتخواه است و در تمام اقدامات خود (سیاست، اقتصاد، فرهنگ و...) به اعتدال در امور میاندیشد. چنین دولتی نه گرفتار افراط شده و نه در دام تفریط قرار میگیرد. در غیر این صورت نمیتواند در کسوت منتظران درآید و در آرزوی تشکیل دولت عدل مهدوی باشد. البته باید توجه داشت که استقرار عدالت همهجانبه در سراسر جهان، در غیر حکومت مهدوی ممکن نیست. چنین آرمانی تا کنون تحقق پیدا نکرده و از این پس نیز محقق نخواهد شد. این آرزوی بزرگ تنها در حکومت مهدوی برآورده میشود و تنها اوست که بر استقرار عدالت به معنای ذکر شده دانا و توانا است[۱۱]. این مطلب، تکلیف را از حکومتهای اسلامی در راه تلاش برای اجرای عدالت برنمیدارد. حکومتهای دینی باید بکوشند ظلم را از بین ببرند. تلاش آنان اگرچه ظلم را به کلی از بین نمیبرد، ولی آن را به حداقل میرساند و عدالت نسبی را در منطقهای محدود و معین محقق خواهد ساخت[۱۲].
- فرد منتظر باید به سهم خود، در راه اصلاح جامعه و استقرار عدالت و رفع ظلم و تعدی بکوشد؛ آنکه منتظر مُصلح جهانی است، خود نیز باید صالح و مُصلح باشد. لزوم صالح بودنِ فرد منتظِر در محور شماره یک تبیین شد. اکنون توضیح کوتاهی در باب لزوم مصلح بودن منتظران ارایه میشود. در شریعت مقدس اسلام، تأکیدهای فراوانی مبنی بر لزوم مبارزه با هرگونه فساد اخلاقی - سیاسی - اجتماعی وارد شده است. شارع مقدس این حساسیت حکیمانه را در قالب تقنین به صورت "اصل امر به معروف و نهی از منکر" ابراز کرده است. امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه فقه اسلامی وظیفه شرعی و همگانی است. نتیجه مستقیم انجام این فریضه، "اصلاح" و مجری آن "مُصلح" نامیده میشود.
- برای درک اهمیت این اصل در اسلام، به ذکر یک آیه از قرآن کریم و دو حدیث از اهل بیت عصمت و طهارت بسنده میکنیم. خدای سبحان میفرماید: ﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾[۱۳] [۱۴]؛ همچنین رسول خدا(ص) فرمود: «یا أیها الناس! إن اللهَ یقولُ لکم: مُروا بالمعروف وانْهَوا عَن المُنکَرِ، قبلَ أنْ تَدعُوا فلا اُجیبَ لکم وتَسألونی فلا اُعطیکم وتَستَنْصِرُونی فلا أنصُرَکم »[۱۵] "ای مردم! خداوند میفرماید: امر به معروف و نهی از منکر کنید پیش از آنکه مرا بخوانید و به شما پاسخ ندهم و از من درخواست کنید، شما را محروم سازم و از من یاریطلبید، شما را یاری نکنم".
- امام باقر(ع) فرمود:«إن الأمرَ بالمعروفِ والنَهی عَن المُنکرِ سبیلُ الانبیاءِ ومِنهاجُ الصُلحاءِ فریضه عظیمه بها تُقام الفرائضُ وتأمَن المذاهبُ وتحل المکاسبُ وترد المظالم وتعمر الأرضُ وینتَصف مِن الأعداء ویستقیم الأمرُ»[۱۶] بیتردید امر به معروف و نهی از منکر، راه انبیا و طریقه صالحان است. امر به معروف و نهی از منکر، وظیفهای سترگ و خطیر است که سایر واجبات دینی به واسطه آن انجام میپذیرد و راهها به وسیله آن امنیت مییابد و درآمدها به واسطه آن حلال و مشروع میگردند و مظالم دفع میگردد و زمین آباد میشود و از دشمنان انتقام گرفته میشود و امور سامان مییابد. همچنین روایات فراوانی بیانگر این نکته است که چنانچه این فریضه ترک شود، اشرار بر جامعه حاکم خواهند شد[۱۷] و عذاب الهی بر آن جامعه نازل خواهد گشت[۱۸].
- امر به معروف و نهی از منکر در عصر غیبت، دو ویژگی دارد:
- الف) سطح فردی: در هر انقلابی، پس از پیروزی و تثبیت، نیاز اساسی و نخستین، ضرورت وجود نیروی انسانی مجرب و قابل اعتماد است. از اینرو، تشکلهای سیاسی،احزاب، تراستهای قدرت و... به مسئله "کادر سازی" اهمیت جدی میدهند. انقلاب عظیم مصلح جهانی هم از این قاعده مستثنی نیست؛ یعنی رأس مخروط رهبری انقلاب برای اداره کشوری به گستردگی چند قاره و تثبیت پایههای تمدن نوین خود، به حجم عظیمی از نیروی ورزیده قابل اعتماد انسانی نیاز دارد و جامعه منتظران در عصر غیبت و تا پیش از ظهور حضرت، باید در درون خود، عملیات بنیادین کادرسازی را آغاز کند.یکی از شاخصهای اصلی کادر انقلابی حکومت مهدوی، پارسایی و تهذیب نفس و آراستگی به مکارم اخلاق و... است. یقیناً در جامعهای که داعیان به خیر و نیکی، و بازدارندگان از شر و زشتی وجود نداشته باشند، نفوس مهذب بستری مساعد برای رشد و تکثیر پیدا نمیکنند؛ به ویژه اگر قرار نباشد که شکوفایی استعدادهای معنوی در قالب تنگ استثناها محصور گردد. بنابراین، امر به معروف و نهی از منکر نسبت به تک تک افراد، پیشنیازی اساسی برای پرورش کادر فرماندهان و کارگزاران حکومت مصلح جهانی است. حکومتی که به فرماندهان ارشد لشکری و مدیران برجسته کشوری بسیاری در مرحله اول و فرماندهان و مدیران میانی انبوهی در درجه دوم نیازمند است.
- ب) سطح حکومتی: منتظران مصلح جهانی موظفاند با منکرات کلان حکومتی بر خورد فعال و جدی داشته باشند. از آنجا که «الناس علی دینِ مُلوکهم» (امروزه هر چند مدل حکومتهای پادشاهی آرام آرام به طور کلی از صحنه سیاسیدنیا خارج شده است، اما مفاد این کلام هنوز صادق است؛ زیرا دستگاههای تبلیغاتی حکومتی و رسانههای دولتی به نحوی مؤثرتر از پیش، ارزشهای مورد نظر حاکمیتها را به تودهها تزریق میکنند) منکراتی که از سوی دستگاههای رسمی اشاعه میگردد، تأثیری به مراتب مخربتر را دربر دارد. از سوی دیگر، یکی از اساسیترین رسالتهای منجی موعود(ع)، بر چیدن بساط ظلم و حق کشی همین حاکمیتهای غیرالهی و صاحبان زر و زور است. او میآید تا بازوان اُختاپوس نظام سلطه جهانی را با تبر ابراهیمی خود برای همیشه قطع کند. به پا خاستن مستضعفان در رکاب منجی عالم و مواجهه آنان با صاحبان بمبهای هستهای، موشکهای بالستیک و کلاهکهای اتمی و سلاحهای میکربی و شیمیایی و... نیازمندِ پیش زمینه روانی مساعد است. اگر آنان عمری را در پذیرش سلطه جائران سپری کرده باشند و اگر کسی را به یاد نیاورند که یکبار به خود جرأت مواجهه با سرکردگان استکبار جهانی را داده باشد، مرعوب بودن در مقابل حزب الشیطان، چون عادتی ثانوی در وجودشان رخنه خواهد کرد، و این ضعف عمده روحی، در موج خیز خطرات قدمهای آنان را سست خواهد کرد. امر به معروف و نهی از منکر حاکمان و دولتها، یکی از ارزشمندترین اقدامات فرد مسلمان شمرده شده است. رسول مکرم اسلام(ص) فرمود: «أَفْضَلَ الْجِهَادِ كَلِمَةُ حَقٍّ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ»[۱۹] "برترین جهاد،سخن عادلانهای است که در برابر حاکم ستمگری بر زبان جاری شود". امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «وان الأمرَ بالمَعروفِ والنهی عن المُنکرِ لایقربانِ من أجلٍ ولا ینقُصانِ من رزقٍ، وأفضلُ مِن ذلک کله کلمهُ عدلٍ عَند إمام جائر»[۲۰] "امر به معروف و نهی از منکر، نه اجلی را نزدیک و نه رزقی را کم میکند، اما برتر از آن همه،سخن عادلانهای است که پیش روی حاکم ستمگری بر زبان جاری شود".امام باقر(ع) فرمود: «مَنْ مَشی إلی سلطانٍ جائر فأَمَرَه بِتقوی اللهِ ووَعَظَه وخَوفَه، کانَ له مثلُ أجْرِ الثَقَلین مِن الجن والأنسِ ومثلُ أعمالِهم»[۲۱]؛ هرکس به سوی حاکم ستمگری رود و او را به پروای الهیامر نموده و موعظهاش کند و بترساند، خداوند مانند اجر جن و انس و عبادات ایشان را به وی عطا کند".
- باری منتظران واقعی، این زمینه سازان ظهور با اقتدا به مولای قائم(ع) خود، مشی مبارزاتی و قیام علیه دستگاه جباران را پیشه خود میسازند. آنان به هنگام شنیدن لقب مولای خود "قائم" (قیامگر) به پا میایستند و با این عمل آمادگی همیشگی خود را اعلام میدارند. آنان پیام رئیس مذهب، امام صادق(ع) را که فرمود: «لِیعِد أحدُکُم لخروجِ القائمِ ولو سَهماً»[۲۲] حتماً هر یک از شما منتظران برای قیام حضرت قائمسلاح فراهم سازد، هر چند یک تیر". لبیک میگویند و خطاب به خداوند سبحان عرضه میدارند:«اللهم إنْ حالَ بینی وبینه الموتُ الذی جَعَلْتَه علی عبادِک حَتماً مَقْضیاً، فأخْرِجنی مِن قَبْری، مُؤتَزِراً کَفنی، شاهراً سیفی، مُجَرداً قَناتی، مُلَبیاً دعوهَ الداعی فی الحاضِرِ والبَادی»[۲۳]؛ بارالها! هرگاه میان من و مولایم مرگ حایل گردد که سرنوشت حتمی بندگانت قرار دادهای، از تو میخواهم که مرا از قبرم بیرون آری، در حالی که کفن به تن کرده، با شمشیر برکشیده و نیزه برهنه، دعوت آن داعی إلی الخیر را در شهر و بادیه اجابت کنم و در رکابش حاضر گردم[۲۴].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
- ظلم
- اعتراض
- ظلمپذیری (سکوت بر ظلم)
- ظلمناپذیری (اباء الضیم)
- کفر به طاغوت
- امربه معروف و نهی از منکر
- مبارزه با طاغوت
- قیام مسالمتآمیز
- قیام مسلحانه
- مظالم
- مظالم عباد
- معونة الظالم
- عدالت (عدل)
- عدالتخواهی
- عزتطلبی
منابع
- بابک زرین نعل، تقابل مهدویت در برابر اندیشههای سیاسی بابیت و بهاییت در دو قرن اخیر
- فرجالله هدایتنیا، ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات
- مهدی علیزاده، نشانههای یار و چکامه انتظار
پانویس
- ↑ «شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید » سوره آل عمران، آیه 110.
- ↑ سفینه البحار، ج1، ص449
- ↑ بابک زرین نعل، تقابل مهدویت در برابر اندیشههای سیاسی بابیت و بهاییت در دو قرن اخیر.
- ↑ ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۳۰۳-۳۰۴؛ عبدیپور، حسن، نقش اجتماعی انتظار، ص ۵۳-۶۱.
- ↑ ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.
- ↑ ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص۳۰۳-۳۰۴.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج۲، ص۹۴
- ↑ ر.ک. ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۵۵.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲؛ ضمیری، محمد رضا، کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی ص ۲۹۲-۲۹۳.
- ↑ اربلی، علی ابن عباس، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۶.
- ↑ امام خمینی در این باره فرمودهاند: «هریک از انبیاء که آمدهاند برای اجرای «عدالت» آمدهاند و مقصدشان هم این بود که اجرای عدالت را در همه عالم بکنند، لکن موفق نشدند. حتی رسول ختمی(ص) که برای اصلاح بشر آمده بود و برای اجرای عدالت آمده بود و برای تربیت بشر آمده بود، باز در زمان خودشان موفق نشدند به این معنا...». صحیفه نور، ج۱۲ ص۲۰۷.
- ↑ فرجالله هدایتنیا، ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات، ص۱۲۸-۱۳۲.
- ↑ «شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه 110.
- ↑ به منظور آشنایی با ابعاد ادبی، روایی و اجتماعی آیه شریفه به ترتیب، تفاسیر ذیل را ملاحظه فرمایید: جوامع الجامع، طبرسی، ص ۶۶، چاپ مکتبه الکعبه، تهران - ۱۳۶۲؛ تفسیر کنزالدقائق و بحرالغرائب، شیخ محمد بن محمدرضا قمی مشهدی، ج ۳، صص ۱۹۹ - ۲00؛ پرتوی از قرآن، سیدمحمود طالقانی، ج ۳، صص ۲۷۵ - ۲۸۳.
- ↑ الترغیب و الترهیب، منذری شامی، ج ۳، ص ۲۳۳.
- ↑ الکافی، ج ۵، ص ۵۶، ح ۱؛ التهذیب، طوسی، ج ۶، ص ۱۸0 و به همین مضمون روایت امام حسین(ع) در تحف العقول، ص ۲۳۷.
- ↑ ر.ک: تهذیب الاحکام، طوسی، ج ۶، ص ۱۷۶؛ الأمالی، صدوق، ص ۲۵۴؛ الکافی، ج ۵، ص ۵۶.
- ↑ ر.ک: ثواب الأعمال، صدوق، ص ۳0۴؛ کنزالعمال، ج ۳، ص ۶۶؛ وسایل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴0۷؛ الکافی، ج ۵، ص ۵۹؛ الخصال، صدوق، ص ۱۳۸.
- ↑ کنز العمال، متقی هندی، ج ۳، ص ۶۶، ح ۵۵۷۶.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۷۴؛ و قریب به آن: غرر الحکم، کلمه ۳۶۴۸.
- ↑ مستطرفات السرائر، ابن ادریس حلی، ص ۱۴۱؛ بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۳۷۵.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶.
- ↑ قسمتی از دعای شریف «عهد» که از امام صادق(ع) صادر شده است.
- ↑ مهدی علیزاده، نشانههای یار و چکامه انتظار، ص40-43