بحث:معرفت و شناخت امام مهدی چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
Page contents not supported in other languages.
از امامتپدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۱۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۱۲ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
جلوگیری از انحراف و گمراهی: ضرورتشناختحضرت مهدی (ع) وقتی احساس میشود که انسانها در اثر فاصله گرفتن از امام خود، به فساد و گمراهی کشیده شوند و برای رهایی از این دام خطرناک، راهی جز پیروی از امام نخواهد بود. امام کاظم (ع) میفرماید: «امام، حجتبندگان است، هر که او را رها کند، گمراه میشود و هر که همراه او باشد، نجات مییابد و رستگار میشود»[۱۳].[۱۴]معرفت امامحی به قدری با اهمیت است که حتی لحظهای اهمال و ترخیص در این مسأله، قابل اغماض و بخشش نبوده و عذر کسی در این مورد پذیرفته نمیباشد. سلیم بن قیسنقل کرده است: مردی نزد امیر مؤمنان(ع) آمد و از آن حضرت سؤال کرد: کمترین چیزی که بنده به وسیله آن کافر میشود چیست؟ امیر مؤمنان(ع) فرمود: "حالا که پرسیدی، پس با دقت پاسخش را بفهم. اما کمتر چیزی که بنده بدان مؤمن خواهد بود، آن است که خدای تبارک و تعالی خودش را به آن بنده بشناساند، پس آن بنده به فرمانبرداری از او اقرار کند. سپس پیغمبرش را به او بشناساند، پس به فرمانبرداری از او نیز اقرار کند. هم چنین امام و حجت خود در زمین و گواهش بر خلق را به او معرفی کند و آن بنده به فرمانبرداری از او هم اعتراف کند. سلیم گوید: من به محضر امیر مؤمنان(ع) عرض کردم: اگر چه همه چیز را به جز آن چه بیان فرمودی نداند؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: آری، اما در صورتی که هرگاه دستوری به او دهند اطاعت کند و اگر نهیاش کردند ترک کند. و کمتر چیزی که بنده به سبب آن کافر گردد آن است که کسی چیزی را که خدا از آن نهی کرده، جایز پندارد؛ گو این که خدا به آن دستور داده است (یعنی بدعتی در دین گذارد) و آن را دین خود کند و بر آن بماند و گمان کند کسی را میپرستد که به آن کار دستور داده است (یعنی به زعم خود، خدا را میپرستد) و حال آن که شیطان را پرستش میکند. و کمتر چیزی که بنده به واسطه آن گمراه میشود آن است که حجتخدای تعالی و گواه او بر بندگانش را نشناسد، یعنی همان کسی را که خدای عزوجلدستور به فرمانبرداری از او داده و ولایتش را واجب کرده است. دوباره عرض کردم: ای امیر مؤمنان! آنان را برایم توصیف کن؟ حضرت فرمود: کسانی هستند که خدای عزوجلاطاعت آنان را همانند اطاعت خود و پیغمبرش شمرده و فرموده است: ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا و رسول و اولیای امر خود را فرمان برید. سپس تقاضا کردم: ای امیر مؤمنان! خدا مرا فدای تو گرداند، آشکارتر بیان فرما، حضرت فرمود: آنان که رسول خدا (ص) درباره ایشان در آخرین خطبهاش، روزی که خدای عزوجل روحش را قبض کرد فرمود: همانا من دو چیز در میان شما میگذارم که تا وقتی به آن دو چنگ زنید، هرگز گمراه نمیشوید، کتاب خدا و عترتم که اهل بیت من هستند. خدای لطیف و آگاه به من وعده داده که آن دو از هم جدا نشوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند و مانند این دو با هم برابرند و دو انگشت سبابه خود را به هم چسباند و نمیگویم مانند این دو انگشت و انگشت سبابه و وسط را به هم چسباند که یکی بر دیگری پیش باشد. پس به هر دوی اینها چنگ زنید تا نلغزید و گمراه نشوید و از ایشان جلو نیفتید که گمراه خواهید شد»[۱۵].
جلوگیری از بطلان عمل (قبولی اعمال): پذیرش و قبولی اعمال و جلوگیری از بطلان عمل، در گرو پذیرفتن ولایتامامان معصوم (ع) است. امام باقر (ع) به زراره فرمود: «اسلام بر پنج چیز بنا نهاده شده: نماز، زکات، حج، روزه و ولایت". زراره میگوید عرض کردم: کدام یک از آنها برتر است؟ امام (ع) فرمود: "ولایت؛ زیرا کلید و حاکم و راهنمای آنها است. اگر مردی شب تا صبح را به نماز و روز خود را به روزه سپری کند و تمام ثروت خود را صدقه بدهد و همه ساله به حج برود، اما ولی خدا را نشناخته باشد تا از او پیروی نماید، و تمام کارهایش به راهنمایی او نباشد، هرگز نزد خداونداجر و ثوابی ندارد و از اهل ایمان نخواهد بود»[۱۹].[۲۰]محمد بن مسلم میگوید شنیدم امام باقر(ع) میفرمود: «هرکه برای خداعبادت و دینداری کند در حالی که خود را در آن به رنج اندازد و بکوشد ولی اماممنصوب از طرف خدا برای او نباشد، سعی او پذیرفته نیست و گمراه و سرگردان است، و خداوندکردار او را بد میشمارد، او به مانند گوسفندی است که از چوپان و گله خود گم شده و شب و روز میجهد و میدود و میرود و میآید و شب گله غریبی ببیند و بدان دل نهد و فریب آن را بخورد و با آن در آغلش شب را بگذراند و چون چوپان گله خود را ببیند آن چوپان و آن گله را نشناسد و سرگردان بجهد و چوپان و گله خود را بطلبد و گلهای با چوپانش ببیند و بدان دل نهد و فریفته گردد و چوپان به او بانگ زند که تو به چوپان و گله خودت بپیوند زیرا تو گم شده و سرگردانی و از چوپانت و گلهات برکناری و آن گوسفند گمشده هراسان و سرگردان و تنها بجهد و چوپانی ندارد که او را به چراگاه خودش رهبری کند و یا او را برگرداند، در همین اثنا که حیوان است بناگاه گرگ از گم شدنش استفاده کرده و او را بخورد. به خدا قسم حال کسی که دراین امت به دامن امامی که آشکارپاکمنصوب از طرف او بوده باشد دست نزند گمشده و سرگردان است و اگر براین حال بمیرد در کفر و یا نفاق مرده است. ای محمد، بدان که امامانجور و پیروانشان از دین خدا برکنارند، مسلما گمراه میباشند و گمراه کننده و همه کارهایشان چون خاکستری است در مقابل گردباد در روز طوفانی، به هیچ وجه برآنچه کسب کردهاند دسترسی ندارند، این است همان گمراهی دور و دراز»[۲۱].[۲۲]
شناخت امام عامل ورود به بهشت: امیر مؤمنان علی (ع) در اینباره فرمود: "پیشوایان، مدیران الهی بر مردمند و رؤسای بندگان او هستند. هیچکس ـ مگر شخصی که آنها را بشناسد و آنان نیز او را بشناسند ـ وارد بهشت نخواهد شد. و کسی ـ جز آنکه آنها را انکار کند و آنان نیز او را انکار کنند ـ داخل دوزخ نگردد"[۳۰].[۳۱]
نتیجه گیری
بر این اساس، معرفت امامحی به قدری با اهمیت است که حتی لحظهای اهمال و ترخیص در این مسأله، قابل اغماض و بخشش نبوده و عذر کسی در این مورد پذیرفته نیست[۳۲].
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑«مَعْرِفَةُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ اَلَّذِی یَجِبُ عَلَیْهِمْ طَاعَتُهُ»؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۹.
↑«أدنی معرفة الإمام أنه عدل النبی إلا درجة النبوة، و وارثه، و أن طاعته طاعة الله و طاعة رسول الله(ص)»؛ بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۴، ح۳.
↑ ر.ک: ملکی راد، محمود، خانواده و زمینهسازی ظهور، ص ۱۴۷؛ موسوی نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۴۵، ۴۶؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۶.