مراد از واژه الیوم در آیه اکمال چیست؟ (پرسش)
مراد از واژه الیوم در آیه اکمال چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ امامت |
مدخل بالاتر | آیه اکمال |
مدخل اصلی | ؟ |
مراد از واژه الیوم در آیه اکمال چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
پاسخ
حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی، در کتاب «ولایت و امامت در قرآن» در اینباره گفته است:
«مفاد آیه، هر حادثهای که باشد، حتماً باید چهار صفت را با هم داشته باشد: یأس کفار، اکمال دین، اتمام نعمت و رضایت به دین اسلام. از اینرو، هر چیزی که مدلول آیه است، باید این ویژگیهای چهارگانه را دارا باشد. پس اگر آیه به گونهای تفسیر شود که مثلاً دو صفت از این چهار صفت را دارا باشد و دو صفت دیگر را دارا نباشد، با ظاهر آیه تطابق نخواهد داشت. از سویی تأمل در آیه میرساند که محور آیه، خود دین است، نه مسلمانان و نه پیامبر و نه هیچ چیز دیگر. دلیل این امر، تکرار کلمه دین و اسناد اکمال آن، اتمام نعمت و رضایت به دین، به خود خداوند است. از اینرو از لحن آیه بهدست میآید، در دین آسیبی بوده که هم موجب طمع کافران و هم موجب ناخشنودی پروردگار از دین بوده است. جبران این کاستی تنها از عهده خداوند بر میآمده است، نه شخص دیگری، پس حادثهای که این آیه از آن خبر میدهد، به گونهای است که ساختار دین را کامل کرده است و هیچ ارتباطی با مسلمانان و جامعه اسلامی ندارد[۱].
در میان احتمالات مختلف، دو احتمال بیشترین شهرت و قائل را دارد: روز عرفه و روز غدیر. بیشتر مفسران اهل سنت بر این باورند که مراد از الیوم روز عرفه سال دهم هجری است. این احتمال مردود است؛ زیرا این روز تناسب زیادی با اکمال دین ندارد. توضیح عدم تناسب روز عرفه با الیوم از این قرار است که مراد از اکمال دین در روز عرفه چیست؟ سه احتمال دارد:
- منظور از اکمال دین در روز عرفه تعلیم مناسک حج باشد، بدین صورت که تا آن زمان مردم حجاز مناسک حج را به صورت تحریف شده انجام میدادند، ولی در این سال رسول خدا(ص) خود عازم سفر حج شدند و مناسک را به صورت حج ابراهیمی به مردم تعلیم نمودند؛ از اینرو، تعلیم کامل حج همان اکمال دین خواهد بود. این احتمال پذیرفته نیست؛ زیرا کامل نمودن فرعی از فروع دین اکمال دین به شمار نمیآید به ویژه آنکه پس از این تاریخ (روز عرفه احکام دیگری از سوی خداوند تشریع شده است.
- منظور از اکمال دین در روز عرفه، اجتماع پرشور مسلمانان در مراسم حج بدون مشارکت مشرکان باشد و از آنجا که مسلمانان غلبه کامل بر مکه و شبه جزیره پیدا نمودهاند، این امر اکمال دین به شمار میآید. این احتمال نیز مردود است؛ زیرا غلبه مسلمانان بر مشرکان در سال نهم هجری و یک سال پیش از این واقعه، هنگام نزول آیات برائت رخ داد.
- منظور از اکمال دین، بیان تفصیلی محرمات گوشتها باشد. توضیح آنکه میان مشرکان زمان جاهلیت بسیاری از گوشتها حلال بود و خداوند در تحریم آنها بر پایه تدریجی بودن بیان احکام، مرحله به مرحله تحریم آنها را شدیدتر مینمود. نخست مردار، گوشت خوک و قربانیهایی که به نام بتها قربانی شدهاند را تحریم نمود و پس از آنکه جامعه اسلامی قدرت و استحکام پیدا نمود، دیگر موارد را در این آیه تحریم فرمود. این احتمال نیز پذیرفته نیست؛ زیرا با توجه به اینکه پس از نزول این آیه هنوز پرونده تشریع باز بوده است، نمیتوان آن را اکمال نامید؛ چه اینکه پس از اکمال، دیگر نباید تشریعی وجود داشته باشد.
نتیجه: احتمال اینکه منظور از الیوم روز عرفه باشد، پذیرفته نیست. شیعه براین باور است که مراد از الیوم روز هجدهم ذی الحجه (روز عید غدیر) است. گواه این باور دو جهت است: تحلیل تاریخی و شأن نزول[۲].
- چگونگی تطبیق یأس از دین و اکمال دین بر روز عرفه: در این آیه یأس به دین ربط داده شده است؛ یعنی کافران از دین مأیوس شدهاند، نه از مسلمانان. یأس از دین یک چیز و یأس از مسلمانان چیز دیگری است. عموم مفسران اهل سنت یأس را به مسلمانان ربط دادهاند در حالی که یأس به دین باز میگردد؛ از اینرو باید دید چه نقطه ضعفی در دین بوده که روزنه امیدی برای کافران بوده است. با توجّه به یک نکته، مسأله روشن میشود و آن اینکه: هر دین و آئینی هر چه قدر در دستورات خود پیشرفته باشد و برنامههای آن متعالی باشد، تا حافظ و نگهبانی نباشد که به طور شایسته بتواند آن برنامهها را حفظ و اجرا نماید، آن دین و آئین در معرض نابودی خواهد بود. پس برای حفظ دین شخصیتی شایسته لازم است.
از اینرو، تا هنگامی که رسول خدا(ص) در قید حیات بودند، نگهبانی و پاسداری دین صورت میگرفت، ولی کافران به یک نقطه امید بسته بودند و آن این بود که با رفتن رسول خدا(ص) دین او نیز نابود خواهد شد؛ چرا که او فرزند و جانشینی ندارد. در روز غدیر، با اعلان عمومی جانشینی امیرالمؤمنین(ع)، که در دید عامه مردم شخصیت او تالی تلو رسول خدا(ص) بود، امیدهای کافران به یأس گرایید: الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ. همچنین اکمال نیز تحقّق یافت؛ چرا که اصلی از اصول که امامت و ولایت و جانشینی او باشد، تا آن زمان ناگفته بود و با ابلاغ آن، دین خدا در عرصه اصول به کمال رسید. نتیجه آنکه، این احتمال با واژههای به کار رفته در آیه، همخوانی دارد. از آنجا که هر مکتب، هر اندازه اندیشههای قوی و الهی داشته باشد، خود به خود نمیتواند حافظِ خود باشد، بلکه پاسدار حقیقی یک مکتب، رهبر آن است که با معرفت و ایمان والای خود، حقیقت آن مکتب را در وجود خود، تجسم عینی داده باشد. از اینرو، نقش رهبری در دین، نقش ستون فقرات در بدن است که بدون آن، جز پوستهای از دین ظاهر نخواهد شد[۳][۴].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آقای دکتر ساعدی؛ |
---|
آقای دکتر محمد ساعدی در کتاب «آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار» در اینباره گفته است:
«مفسر المنار در این باره مینویسد: صحیح آن است که مراد از کلمه «الیوم» روز عرفه از سال حجة الوداع در سال دهم هجرت است که روز جمعه بود؛ یعنی همان روزی که این آیه نازل شد و همه جزئیات و تفاصیل احکامی را که تاکنون بیان نکرده بود، بیان کرد، و به واسطه آن دیگر رسوم جاهلیت و خبائث و اوهام خرافی آن را باطل ساخته و بر ظهور و غلبه کامل مسلمانان بر مشرکات بشارت داد، به صورتی که دیگر چشم طمع به از بین بردن اسلام نداشته باشند و مسلمانان با وجود آن هیچ احتیاجی به مدارا کردن با آنان و یا ترس از پیامدهای امور نداشته باشند، پس خدای سبحان در این آیه به مسلمانان خبر میدهد که کفار خودشان از غلبه بر دین شما مأیوس شدند و خدای تعالی ضعف شما را به قوت و خوف شما را به امنیت و فقرتان را به غنا مبدل فرمود، پس دیگر نباید از غیر خدا که احسان و عزت وی را آزمودهاند، بهراسند[۵]. نقد و بررسی: در مباحث استدلالی و در بخش شبهات شأن نزول این دیدگاه به چالش کشیده شد و روشن گردید که تنها دیدگاه امامیه با مفاد و ویژگیها یاد شده در آیه شریفه سازگار است؛ اما به جهت اهمیت بحث در اینجا مطالبی در این زمینه ارائه میشود. مفسر المیزان ذیل آیه یاد شده و در رد دیدگاه المنار مینویسد: «این شخص در صدد جمع میان پارهای از احتمالهای بوده تا به وسیله هر احتمال اشکالهای احتمال دیگر را دفع کند، در نتیجه در همه اشکالها و محذورها قرار گرفته و لفظ و معنای آیه را از بین برده است»[۶]. علامه طباطبایی در ادامه میآورد: ١. این احتمال که آیه یاد شده در روز عرفه و برای تکمیل شرایع نازل شده، باعث میشود که رابطه فقره اول یعنی جمله ...الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ... با فقره دوم یعنی جمله ...الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ... قطع شود؛ زیرا نمیتوان میان تکمیل قوانین و احکام اسلام - مانند احکام حج و مانند آن - و مأیوس شدن کفار از دین مسلمانان رابطهای تصور کرد؛ چراکه تکمیل قوانین اسلام موجب یأس و ناامیدی کفار نمیگردد. این در حالی است که دو فقره یاد شده از نظر معنا نزدیک به هم بوده و مفهومی مرتبط با یکدیگر دارند و در این معنا، جای هیچ شکی نیست؛ چراکه بین ناامید شدن کفار از دین مسلمانان، و اکمال دین ارتباط نزدیک و مستقیم وجود دارد به طوری که مضمون هر دو عبارت این معنا را میپذیرد که باهم ترکیب شده و یک آیه را تشکیل دهند، علاوه بر این، هر دو جمله سیاقی واحد دارند. همچنین مؤید این دیدگاه آن است که سلف و خلف از صحابه و تابعان و متأخران تا عصر ما، هر دو جمله را متصل دانستهاند، به طوری که هر یک را متمم و مفسر دیگری به شمار آوردهاند، و این نیست مگر به خاطر این که آنها نیز همین معنا را از این دو جمله فهمیدهاند و بنا را بر نزول یکباره آنها نهاده و اجتماع آنها را از حیث دلالت بر مدلول واحد پذیرفتهاند. بنابراین، جمله معترضه ...الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا... تا قول خداوند که میفرماید: ...وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا... کلامی یکپارچه است که اجزای آن با یکدیگر متصل بوده و غرض واحدی را میرسانند، غرضی که قائم به هر دو جمله است، بدون این که در افاده آن با هم اختلافی داشته باشند. همچنین کلمه الْيَوْمَ که در هر دو عبارت یاد شده آمده است یک روز را در نظر دارد، یک روزی که هم کفار از دین مسلمانان مأیوس شدند و هم دین خدا به کمال خود رسیده است. بنابراین در صورت قول به نزول آیه شریفه در روز عرفه و انصراف جمله أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ... در تکمیل تشریعی، پس چگونه میتوان بین این دو جمله از آیه شریفه (یعنی یأس کفار و تکمیل تشریعی) ارتباط برقرار کرد؟[۷]. ۲. پس از آشکار شدن ارتباط دو جمله یاد شده، باید گفت، مفسر المنار در سخنان خود از این مطلب غفلت کرده است که اگر یأس در آیه شریفه مستند به غلبه و قوت اسلام باشد و در ایام فتح مکه و یا نزول آیات برائت تحقق یافته، دیگر صحیح نیست سخن از روز عرفه به میان آورد و بگوید جمله ...الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ... در آن روز نازل شده است؛ زیرا ناامیدی کفار یک یا دو سال قبل از دهم هجرت و پس از فتح مکه اتفاق افتاده بود، و در چنین فرضی، عبارت وافی و صحیح این بود که بفرماید: ...الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ... یعنی چندی قبل کفار از دین شما مأیوس شدند، نه این که بفرماید: امروز چنین شد، همانگونه که خود مفسر المنار در توضیح گفتار خود نیز همین تفسیر را آورده است، و یا صحیح آن بود که آیه شریفه زمان گذشته و حال را مسکوت گذاشته و میفرمود: انهم آسون یعنی کفار مأیوسند[۸]. ٣. همچنین در رابطه با دیدگاه نویسنده المنار این سؤال مطرح میگردد که بسته شدن باب تشریع در چه زمانی بوده؟ آیا روز نزول سوره مائده و روز عرفه بوده است؟ در حالی که روایات متعددی در این زمینه وارد شده مبنی بر این که احکام و واجباتی بعد از آن روز نازل شده است و این روایات به قدری زیاد است که نمیتوان آنها را بیارزش شمرد مانند آیه کلاله در آخر سوره نساء و آیات ربا. حتی از عمر بن خطاب روایت شده که در یکی از خطبههای خود گفت: آخرین آیه قرآن که نازل شد آیه ربا بود. و نیز گفت رسول خدا(ص) از دنیا رفت و آیه ربا را برای ما بیان نکرد، بدین جهت از ربا هر مسئلهای که مورد شک شما واقع شد، احتیاط کنید، و از این قبیل، روایات بسیار دیگری نیز نقل شده است[۹]. ۴. افزون بر این در تفاسیر اهل سنت از جمله در خود تفسیر المنار آمده است که بعد از نزول این آیه پیامبر هشتاد و یک روز عمر کرد[۱۰]؛ بنابراین با توجه به اینکه اهل سنت روز وفات پیامبر را روز دوازدهم ربیع الاول میدانند، بنابراین روز نزول این آیه، هجدهم ذی الحجه و روز غدیر خم میباشد[۱۱]»[۱۲] |
پرسشهای وابسته
- شأن نزول آیه اکمال چیست؟ (پرسش)
- در آیه اکمال معنا و مصداق الیوم چیست؟ (پرسش)
- آیه اکمال دین چگونه بر امامت امام علی دلالت دارد؟ (پرسش)
- آیه اکمال چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ (پرسش)
- چرا ساختار آیه اکمال دین به صورت معترضه بیان شده است؟ (پرسش)
- احادیث شأن نزول آیه اکمال دین چند دستهاند؟ (پرسش)
- معنای اکمال دین در آیه ۳ سوره مائده چیست؟ (پرسش)
- وجوه ناامیدی کافران در آیه اکمال دین چیست؟ (پرسش)
- مراد از اکمال دین در آیه اکمال چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع امامت
پانویس
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۱۴۶.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۱۴۶-۱۴۸.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۱۴۸-۱۴۹.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۱۴۹-۱۵۱.
- ↑ تفسیر المنار، ج۶، ص۱۳۰.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ص۱۷۳.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ص۱۶۸- ۱۷۰.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ص۱۷۳.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ص۱۷۱ و ۱۷۴.
- ↑ تفسیر المنار، ج۶، ص۱۳۲. ابوالسعود بن محمد العمادی، تفسیر ابی السعود (ارشاد السلیم إلی مزایا الکتاب الکریم)، ج۲، ص۸؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن، ج۸ ص۸۰؛ تفسیر القرآن العظیم (تفسیر ابن کثیر)، ج۳، ص۲۳؛ الکشف و البیان (تفسیر الثعلبی)، ج۴، ص۱۶.
- ↑ الغدیر، ج۱، ص۴۴۷.
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۲۷۸.