اهل بیت پیامبر خاتم در معارف و سیره رضوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

اهل بیت، ترکیبی از دو واژۀ "اهل" و "بیت" است. کلمۀ اهل معمولاً با توجه به مضاف‌الیه خود معنی می‌شود، "أهل الرجل" قبیله و نزدیکان او هستند. به همسر مرد نیز اهل او گفته می‌شود. "أهل الأمر" والیان و فرمانروایان هستند و "أهل الاسلام" مسلمانان هستند و گاهی به خواص و نزدیک‌ترین افراد به شخص، "اهل الرجل" گفته می‌شود و "أهل البیت" به معنی ساکنان خانه یا اتاق است[۱].

اهل بیت یا اهل بیت النبی(ص) هر چند از نظر لغوی شامل همسران پیامبر(ص) نیز می‌شود[۲] و در قرآن کریم نیز کلمه اهل در موارد متعدد، همسر را نیز در بر گرفته است، مثل آنکه زلیخا به عزیز مصر گفت: ﴿قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوءًا إِلَّا أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۳] و در مورد نجات خانواده حضرت لوط از عذاب الهی می‌فرماید: ﴿إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ إِلَّا امْرَأَتَكَ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ[۴]. اما این کلمه وقتی به "پیامبر" اضافه شده و خانواده پیامبر(ص) اراده شود دارای معنی خاصی است که در آیه تطهیر آمده است. ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۵]. همچنین مقصود پیامبر اکرم(ص) در حدیث ثقلین که اهل بیت خود را همتای قرآن قرار داده است[۶] و یا در حدیث سفینه که اهل بیت خود را به سان کشتی نوح، تنها وسیله نجات دانسته که داخل شدگان به آن نجات یافته و بازماندگان از آن هلاک می‌شوند[۷] و یا در حدیث امان، که اهل بیت خود را امان امت اسلام برشمرده[۸] و یا انبوه روایت‌هایی که محبت اهل بیت خود را لازم و از دشمنی و اذیت آنها به شدت بر حذر داشته است، به دلائل آتی همان معنی خاص اهل بیت است:

  1. پس از نزول آیه تطهیر در خانه ام‌سلمه، پیامبر(ص)، علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را با عبایی پوشاند و گفت: "خدایا اینها اهل بیت و خواص من هستند، پلیدی را از آنها دور کن و به خوبی آنها را پاکیزه گردان"؛ ام‌سلمه میگوید: "من سر خویش را داخل کردم و گفتم: من هم با شمایم یا رسول الله؟ حضرت فرمود: تو به خیر هستی؛ تو به خیر هستی"[۹]. در روایت دیگری آمده است که ام‌سلمه می‌گوید: "پیامبر(ص) عبا را از دستم کشید، عرض کردم: من نیز با شما هستم یا رسول الله؟"، حضرت فرمود: "تو از همسران پیامبر و بر خیر هستی"[۱۰]. این احادیث به وضوح دلالت می‌کند که مقصود از اهل بیت، ازواج پیامبر(ص) نیستند.
  2. در روایت‌های متعددی در همان جریان حدیث کسا، پیامبر اکرم(ص) از این چهار نفر به عنوان اهل بیت خود نام میبرد. وقتی ایشان را زیر عبا گرفت، گفت: "بار خدایا! اینها اهل بیت من هستند، پلیدی را از آنها دور کن"[۱۱]. آیا پیامبر اکرم(ص) بیهوده اینان را به عنوان اهل بیت خود ذکر می‌کند؟ یا آنکه می‌خواهد مقصود از آیه کریمه را بیان کند. این جریان بار دیگر در منزل حضرت فاطمه(س) نیز رخ داده است و پیامبر اکرم(ص) همین تعبیر را تکرار نموده است. همچنان کسانی مثل احمد بن حنبل در مسند آن را ذکر نموده‌اند[۱۲].
  3. در جریان مباهله و نزول آیه مباهله، پیامبر اکرم(ص) همین چهار نفر را خواست و گفت: "خدایا اینها اهل من هستند"[۱۳].
  4. بعد از نزول آیه تطهیر، پیامبر اکرم(ص) مدت‌ها در خانه امیرالمؤمنین(ع) به هنگام نماز می‌آمد و می‌فرمود: «الصَّلَاةَ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»[۱۴] و این کار را بنابر اکثر روایت‌ها تا شش ماه ادامه می‌داد[۱۵].
  5. شاخص‌ها و خصوصیاتی که برای اهل بیت(ع) در آیه تطهیر، حدیث ثقلین، حدیث سفینه و مانند آن ذکر شده است هرگز با حالات و صفات ازواج النبی(ص) منطبق نیست؛ زیرا در این ادله، اهل بیت(ع) منزه از هر آلودگی و همتای قرآن در عصمت و هدایت، و تنها وسیله نجات‌بخش شمرده شده‌اند. مشهورترین و برترین ازواج النبی(ص) در نزد اهل سنت که احادیث بسیار زیادی در فضیلت او روایت کرده‌اند، ام‌المؤمنین عایشه دختر ابوبکر است. وی چگونه می‌تواند داخل در آیه تطهیر یا حدیث ثقلین و سفینه با آن امتیازهای بلند باشد با آنکه رفتار وی و حفصه با رسول الله(ص) به گونه‌ای بود که به نقل بخاری آیه: ﴿إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ[۱۶] نشانگر خطای بزرگ آن دو در معاشرت با پیامبر است[۱۷]. وی چگونه می‌تواند از هر گناهی پاکیزه و همتای قرآن باشد در حالی که آلوده به بغض امیرالمؤمنین علی(ع) بود، و در صحیح مسلم آمده است که علی بن ابی طالب(ع) فرمود: "سوگند به آنکه دانه را شکافت و آفریده‌ها را آفرید، همانا پیامبر امی(ص) به من عهد نمود که مرا دوست ندارد جز مؤمن و مبغوض نمی‌شمارد جز منافق"[۱۸].

خروج عایشه بر امیرالمؤمنین[۱۹] که در آن زمان خلیفه مسلمین و برجسته‌ترین فرد از اهل بیت و افضل ایشان بود، نیز گناهی بزرگ بود. همان‌گونه که ابن حجر هیثمی گفته است: "سزاوارترین اهل بیت که شایسته تمسک جستن است، امام و دانشمند ایشان، علی بن ابی طالب است"[۲۰] و شاید به همین جهت است که هرگز گزارشی از ام‌المؤمنین عایشه و دیگر ازواج النبی(ص) در ادعای شمول اهل بیت در آیه تطهیر نسبت به خویش نرسیده است. لذا بسیاری از بزرگان اهل سنت می‌گویند: "مقصود از اهل بیت تنها این چهار نفر یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) هستند"[۲۱].

با توجه به آنچه گفته شد دیگر نه جایی برای سخن فخر رازی که می‌گوید: "اهل بیت اعم از فرزندان، زنان، حسن و حسین و امیرالمؤمنین است"[۲۲]. باقی می‌ماند، و نه به سخن کسانی مانند عکرمۀ که در بازار فریاد می‌زد که مقصود از اهل بیت در آیه تطهیر فقط همسران پیامبر(ص) می‌باشند، اعتنا می‌شود[۲۳].

امام رضا(ع) اهل ذکر در قرآن کریم﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[۲۴] را به اهل بیت تفسیر کرده است.

براساس روایت‌های متعدد مراد از خانواده (﴿أَهْلُكَ) در آیه کریمه: ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا[۲۵] علی بن ابی طالب(ع) و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین(ع) هستند[۲۶].

اهل بیت در روایات امام رضا (ع)

امام رضا(ع) در مرو در مجلسی که با حضور مأمون و گروهی از علمای خراسان و عراق برگزار شد، در جواب سؤال مأمون فرمود: خداوند تبارک و تعالی عترت را در آیه‌های محکم از کتابش بر سایر مردم برتری داده است و در ادامه فرمود: خداوند این موضوع را در ظاهر قرآن و جدای از باطن آن، در دوازده جا تفسیر نموده است. سپس حضرت شروع به ذکر آن نمود تا اینکه به دوازدهمی رسید و فرمود: اما دوازدهمین مورد آیه: ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا می‌باشد، و خداوند ما را با این ویژگی منحصر ساخته است، زیرا ما را به همراه امت به برپایی نماز فرمان داده است و در ادامه به صورت خاص، ما را به انجام آن مکلف نموده است، به همین جهت بود که رسول خدا(ص) تا نه ماه بعد از نزول این آیه، در هر وعده نماز، به در خانۀ علی و فاطمه(ع) می‌آمد و می‌فرمود: "وقت نماز است رحمت خدا بر شما باد"، و خداوند ذریه هیچ پیامبری را با چنین کرامتی که ما را به آن گرامی داشته است، گرامی نداشته و ما را در میان همۀ خانواده پیامبر به آن اختصاص داد. در این هنگام مأمون و دیگر علما گفتند: خداوند شما خانواده پیامبر را از جانب امت، جزای خیر دهد و ما بی‌گمان توضیح آنچه بر ما مبهم و مشتبه است را جز نزد شما نمی‌یابیم[۲۷].

مؤید آنچه حضرت رضا(ع) فرمود، روایتی است که در صحیح مسلم آمده است: عامر بن سعد بن ابی‌وقاص نقل می‌کند که معاویة بن ابی سفیان به سعد دستور داد و گفت: چرا اباتراب را سب و ناسزا نمی‌گویی؟ سعد گفت: "تا وقتی من سه حدیث را که پیامبر(ص) فرمود به یاد دارم هرگز او را ناسزا نمی‌گویم و اگر یکی از این سه امر را داشته باشم برایم از شتران سرخ موی محبوب‌تر است... مورد سوم اینکه: چون این آیه نازل شد: ﴿فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ...[۲۸] پیامبر(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را خواست، و گفت: خدایا اینها اهل من هستند"[۲۹]. همچنین جریان آمدن پیامبر(ص) نزد خانۀ حضرت علی و فاطمه(ع) و اعلام وقت نماز را که در کلام حضرت رضا(ع) آمده بود، بسیاری از بزرگان محدثین اهل سنت نقل کرده‌اند، برخی آن را شش ماه و برخی هفت ماه و برخی هشت ماه ذکر کرده‌اند[۳۰].

حضرت رضا(ع) از پدران بزرگوار خویش از پیامبر اکرم(ص) روایت کند که فرمود: "وسط بهشت برای من و خاندان من است"[۳۱].[۳۲]

ویژگی‌های اهل بیت(ع)

در قرآن کریم و روایت‌های شیعه و اهل سنت، ویژگی‌ها و فضائل فراوانی در مورد اهل بیت(ع) ذکر شده است که بسیاری از آنها از جانب حضرت رضا(ع) بیان شده است:

  1. اهل بیت در حدیث ثقلین: حضرت رضا(ع) از پدران بزرگوار خویش نقل می‌کند که پیامبر اکرم(ص) فرمود: "گویا که مرگم فرا رسیده و من دعوت حق را پاسخ گویم، من در میان شما دو شیء سنگین و گرانبها به جای می‌نهم، یکی از آن دو بزرگ‌تر از دیگری است، کتاب خدا که ریسمانی است از آسمان به زمین، و دیگری عترت من خاندانم، بنگرید چگونه جانشین من در میان آنها هستید"[۳۳]. این حدیث را پیامبر اکرم(ص) در جریان غدیر خم با حضور ده‌ها هزار نفر نیز بیان فرمود، به گونه‌ای که هیچ کس را یارای انکار آن نیست[۳۴].
  2. اهل بیت در حدیث سفینه: حضرت رضا(ع) از پدران خویش از رسول الله(ص) روایت نموده‌اند که فرمود: "مثل خاندان من در میان شما همانند کشتی نوح است، هر که در آن سوار شد نجات یافت و هر که جا ماند به آتش خواهد افتاد"[۳۵]. این حدیث و حدیث ثقلین را جناب ابوذر به سفارش پیامبر(ص) بعد از آن حضرت در موسم حج با صدای بلند اعلان کرد. سلیم بن قیس گوید: من و حُمش بن مُعمَر در مکه بودیم که ابوذر برخاست، دست در حلقه کعبه نهاد و سپس با بلندترین صدای خویش در مراسم حج صدا زد، ای مردم هر که مرا می‌شناسد که می‌شناسد و هر که نمی‌شناسد، من جندب بن جناده، ابوذر هستم، ای مردم، من از پیامبر شما شنیدم می‌فرمود: همانا مَثَل خاندان من در امت من، مثال کشتی نوح است در میان قوم او، هر که سوار آن شد نجات یافت و هر که جا ماند غرق شد... وقتی ابوذر به مدینه آمد، عثمان به وی گفت: این چه کاری بود که هنگام حج انجام دادی؟ ابوذر گفت: پیمانی بود که پیامبر(ص) نزد من داشت و مرا به آن دستور داده است، عثمان گفت: گواه تو کیست؟ در این هنگام علی و مقداد برخاستند و شهادت دادند[۳۶]. حدیث ابوذر را بزرگان فراوانی از شیعه و اهل سنت ذکر کرده‌اند[۳۷].

حدیث سفینه بنا بر تحقیق برخی از معاصرین از هشت هزار نفر از صحابه یعنی امیرالمؤمنین علی(ع) و ابوذر غفاری، عبدالله بن عباس، ابوسعید خدری، ابوالطفیل عامر بن واثله، سلمة بن اکوع، انس بن مالک، عبدالله بن زبیر روایت شده است، و اما محدثین و اعلامی که تا قرن چهاردهم آن را در کتب خود ذکر کرده ده‌ها نفر می‌شوند که نام ۱۵۲ نفر آنها را ذکر کرده‌اند[۳۸]. امتیاز حدیث سفینه در این است که نه تنها دلالت بر لزوم پیروی از اهل بیت(ع) دارد بلکه پیروی از اهل بیت(ع) را تنها راه نجات می‌داند و اینکه هر مکتب و گروهی که با روش و تعالیم ایشان همراه نباشد، اهل نجات نخواهد بود. سمهودی و ابن حجر هیثمی نیز به این نکته تذکر داده‌اند[۳۹] و این نکته به وضوح از تشبیه اهل بیت به کشتی نوح که تنها وسیله نجات بود و همچنین سخن پیامبر اکرم(ص) که فرمود: هر که جا ماند و سوار نشود هلاک شود، استفاده می‌شود؛ بنابراین مجالی برای این سخن نمی‌ماند که برخی گفته‌اند پیامبر(ص) فرموده است: "اهل بیت من مثال کشتی نوح است هر که بر آن سوار شود نجات یافته است". و نیز فرموده است: "اصحاب من مثل ستاره‌ها هستند به هر یک اقتدا کنید هدایت می‌شوید"، و ما اهل سنت امروز در دریای تکلیف، مواجه با امواج شبهه و شهوات هستیم و سرنشینان کشتی نیاز به دو امر دارند یکی کشتی سالم و و دیگری ستاره‌های آشکار که با دیدن آنها امید غالب به سالم رسیدن پیدا کنند، و اهل سنت این گونه‌اند که بر کشتی محبت آل محمد سوار و چشم به ستارۀ صحابه دوخته و از خداوند، امید موفقیت در دنیا و آخرت دارند[۴۰]. ولی این گوینده انصاف را رعایت ننموده است زیرا:

  1. از حدیث سفینه تنها جنبۀ ایجابی آن را ذکر کرده و ادامه آن را که حضرت فرمود: هر که از این کشتی جا بماند هلاک شود را ذکر نکرد، نکته‌ای که رمز تشبیه اهل بیت(ع) به کشتی نوح است و می‌فهماند به جز اهل بیت(ع) راهی برای نجات نیست و هنگام اختلاف هر که همراه اهل بیت(ع) نباشد، هلاک است، حتی اگر فرزند نوح باشد.
  2. لازمه محور بودن صحابه آن است که العیاذ بالله اهل بیت(ع) که در مسأله امامت و بسیاری از مباحث با خلفای زمان خویش و علمای اهل سنت، مخالف بودند همان‌گونه که تاریخ گواه این مسأله است، همچون اعتراض امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه، امام مجتبی و سیدالشهدا(ع) و دیگر ائمه اطهار(ع) باید بر باطل باشند.
  3. حدیث سفینه را به معنی محبت اهل بیت(ع) دانست و به این کلام اعتراف کرد که اهل سنت تنها به محبت اهل بیت(ع) بسنده می‌کنند نه پیروی از آنها، با اینکه حدیث سفینه صراحت دارد که تنها راه نجات، پیروی از اهل بیت(ع) است.
  4. حدیث جواز اقتدا به هر یک از صحابه، حدیثی است ضعیف و ناصحیح که بزرگان اهل سنت آن را تضعیف کرده و ناصحیح دانسته‌اند[۴۱]. و حتی ذهبی عالم متعصب اهل سنت مکرر به ضعف این حدیث اشاره کرده و حتی در ترجمۀ جعفر بن عبدالواحد، راوی حدیث، می‌گوید: از بلاهای او، این روایت است[۴۲]. و در شرح حال زید عمی و ترجمه عبدالرحیم بن زید می‌گوید: این حدیث باطل است[۴۳]. از آنچه گفته شد به خوبی واضح می‌گردد که مذهب اهل بیت(ع) در امامت مثل دیگر احکام ایشان بر حق است و تمامی فرقه‌ها و آرای مخالف ایشان در مباحث کلام و فقه و تفسیر و حدیث که مخالف ایشان باشد ناصواب است[۴۴].

منابع

پانویس

  1. معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۱۵۰؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۲۹.
  2. لسان العرب، ج۱۱، ص۲۹.
  3. «زن گفت: کیفر کسی که به همسرت نظر بد داشته باشد جز آنکه زندانی شود یا به عذابی دردناک دچار گردد چیست؟» سوره یوسف، آیه ۲۵.
  4. «بی‌گمان ما تو و خانواده‌ات را می‌رهانیم جز همسرت را که از بازماندگان (در عذاب) است» سوره عنکبوت، آیه ۳۳.
  5. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  6. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۳۰-۳۱؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۳۱۱.
  7. وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۳۴.
  8. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۷.
  9. المسند، ابن حنبل، ج۴۴، ص۱۱۹.
  10. المسند، ابن حنبل، ج۴۴، ص۳۲۸.
  11. صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۸۳؛ فتح الباری، ج۷، ص۱۰۴؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۶؛ سنن الترمذی، ج، ۵، ص۱۹۲؛ مصنف ابن ابی شیبه، ج۶، ص۳۷۰؛ صحیح ابن حبان، ج۱۵، ص۴۳۲؛ المسند، ابن حنبل، ج۴، ص۱۰۷.
  12. المسند، ابن حنبل، ج۴، ص۱۰۷.
  13. صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۱؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۳؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۱۹۲.
  14. جامع البیان، ج۲۲، ص۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۴۸۴؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۲؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۳۵۲؛ المسند، ابن حنبل، ج۲۱، ص۲۷۴.
  15. المسند، ابن حنبل، ج۲۱، ص۲۷۳.
  16. «اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند» سوره تحریم، آیه ۴.
  17. صحیح البخاری، ج۴، ص۲۴۵؛ ج۸، ص۱۸۲.
  18. صحیح مسلم، ج۱، ص۸۶؛ الخصائص، نسائی، ص۱۱۸؛ المسند، ابن حنبل، ج۲، ص۷۱؛ الصحیح المسند، ص۱۱۱.
  19. وقعة الجمل، ص۱۰۱.
  20. الصواعق المحرقة، ص۴۳۴.
  21. إتحاف السائل، ص۶۹.
  22. التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۱۶۸.
  23. أسباب النزول، واحدی، ص۳۷۰؛ الصواعق المحرقة، ص۴۲۱؛ الفصول المهمة، ج۱، ص۴۷.
  24. «و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳؛ سوره انبیاء، آیه ۷.
  25. «و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن» سوره طه، آیه ۱۳۲.
  26. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه امام رضا، ج۲ ص ۶۶۵.
  27. الأمالی، صدوق، ص۵۳۳؛ تحف العقول، ص۴۳۶؛ بحار الأنوار، ج۲۵، ص۲۳۳.
  28. «بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
  29. صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۱؛ المسند، ابن حنبل، ج۳، ص۱۶۰؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۴۵۶.
  30. المسند، ابن حنبل، ج۲۱، ص۲۷۳؛ الفصول المهمة، ج۱، ص۱۴۰.
  31. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۶۸؛ بحار الانوار، ج۲۳، ص۱۴۵.
  32. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه امام رضا، ج۲ ص ۶۶۵.
  33. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۳۱؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۴۴.
  34. صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۳؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۱۴.
  35. صحیفة الإمام الرضا(ع)، ص۵۷؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۷؛ تفسیر نور الثقلین، ج۲، ص۳۶۰.
  36. الاحتجاج، ج۱، ص۱۵۶؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۱۱۸.
  37. بحار الأنوار، ج۲۳، ص۱۱۹-۱۲۲؛ عبقات الأنوار، ج۱۴، ص۵۶۴-۵۶۹.
  38. نفحات الأزهار، ج۴، ۱۲۷-۱۳۲.
  39. الصواعق المحرقة، ص۴۴-۴۴۷؛ عبقات الأنوار، ج۲۳، ص۱۱۲۵.
  40. التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۵۹۶.
  41. نفحات الأزهار، ج۴، ص۲۹۵، ۲۹۶.
  42. میزان الاعتدال، ج۱، ص۴۱۳.
  43. میزان الاعتدال، ج۲، ص۱۰۲، ۶۰۵.
  44. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه امام رضا، ج۲ ص ۶۶۸.