آیا ذوالقرنین علم غیب داشت؟ (پرسش)
آیا ذوالقرنین علم غیب داشت؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا ذوالقرنین علم غیب داشت؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «چه کسی غیر از خدا عالم به غیب است؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
پاسخ نخست
آیتالله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «پیام قرآن» در اینباره گفتهاند:
«ائمه، مانند: خضر و ذوالقرنین و مریم که مطابق ظاهر آیات قرآن با فرشتگان الهی ارتباط داشتند و حقایق از عالم غیب به آنان الهام میشد، هستند»[۱].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله مصباح یزدی؛ |
---|
آیتالله مصباح یزدی در کتاب «آموزش عقاید» در اینباره گفته است:
«علوم ائمه اهل بیت (ع) منحصر به آنچه از پیامبر اکرم (ص) بیواسطه یا باواسطه شنیده بودند نبوده است بلکه ایشان از نوعی علوم غیرعادی نیز بهرهمند بودهاند که بهصورت الهام و تحدیث[۲] به ایشان افاضه میشده است؛ نظیر: الهامی که به خضر و ذوالقرنین[۳] و حضرت مریم و مادر موسی (ع) شده[۴] و بعضاً در قرآن کریم، تعبیر به وحی گردیده که البته منظور از آن، وحی نبوت نیست، و با چنین علمی بوده که بعضی از ائمه اطهار (ع) که در سنین طفولیت به مقام امامت میرسیدند از همه چیز آگاه بودند و نیازی به تعلّم و فراگیری از دیگران نداشتند»[۵].
|
۲. آیتالله امینی؛ |
---|
آیتالله ابراهیم امینی، در کتاب «بررسی مسائل کلی امامت» در اینباره گفته است:
«از احادیث استفاده میشود که بر امام (ع) نیز الهام میشود و با عالم غیب ارتباط دارد لکن این وحی و الهام با وحی انبیا (ص) فرق دارد، پیغمبر (ص) رسماً با عالم غیب تماس میگیرد و فرشته وحی را مشاهده مینماید و ملکوت جهان هستی را رؤیت میکند لکن ارتباط امام (ع) به چنین مرتبه نیست. امام (ع) فرشته را مشاهده نمیکند، بلکه مطالب در دلش القا میشود، یا صدای فرشته وحی به گوشش میرسد، و بدین وسیله حقایق و واقعیات را درک میکند. وحی امام(ع) نظیر وحی هم نشین حضرت سلیمان (ع) و رفیق حضرت موسی(ع) و ذوالقرنین و مادر حضرت موسی(ع) بود»[۶].
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در کتاب «علوم برگزیدگان» و مقاله «شیوههای ارتباط فرشتگان با ائمه» در اینباره گفته است:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد فائز باقری در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان «بررسی علم اولیای الهی» در اینباره گفته است:
«وحی آسمانی که خود پدیدهای غیبی و فراتر از تجربه عادی است، دریچههای جهان غیب را به روی پیامبران الهی میگشاید و آنان را به حقایقی آشنا میسازد که ابزار ادراکی انسان، به خودی خود، توان دستیابی آنها را ندارد. چنانکه پیشتر گذشت،انبیاء نه تنها در امور مربوط به شریعت، بلکه در قلمروی موضوعات فردی و اجتماعی نیز از این سرچشمه دانش بهره میبرند و ارتباط خود را با جهان دیگر بیشتر آشکار میسازنند. برای نمونه، در جنگ تبوک، گم شدن شتر پیامبر بهانهای به دست منافقان داد تا علم غیب آن حضرت را زیر سؤال برند. در این هنگام فرشته الهی فرود آمد و با راز گشایی از محل استقرار شتر، به طعنه دشمنان پایان داد. از سوی دیگر، هرچند با رحلت پیامبر اکرم (ص) باب وحی بسته شد، راه الهام برای اولیای الهی همچنان باز است. امام علی (ع) در نهج البلاغه میفرمایند: همواره خدا را –که بخششهای او بیشمار است و نعمتهایش بسیار- در پارهای از روزگار پس از پارهای دیگر و در زمانی میان آمدن دو پیامبر، بندگانی است که از راه اندیشه با آنان در راز است و از طریق خرد دمساز. چگونگی بهرهمندی امامان معصوم (ع) از این خزانه غیبی، تفاوتی چندان با بهرهمندی پیامبران از آن ندارد، چنان که رسول خدا (ص) خطاب به امیرمؤمنان (ع) میفرمایند:تو میشنوی آنچه را من میشنوم، و میبینی آنچه را من میبینم، جز این که تو پیامبر نیستی [۱۲]. بر این اساس، امام علی (ع) در برخی روایات، خود را مانند ذوالقرنین میداند که هر چند نبی نبود، خداوند با او رازگویی میکرد. همچنین آن حضرت در جای دیگر، با اشاره به لوح محفوظ الهی میفرماید: خداوند از راه الهام مرا از آنچه در لوح محفوظ است، آگاه ساخته است[۱۳]. تعبیری دیگر که در این باره به کار رفته، برقراری ارتباط با "روح الهی" است، چنانکه امام علی (ع) میفرماید: کسی که روح الهی را در مییابد... از رویدادهای گذشته و آینده و... آنچه در دل مردمان و زمین و آسمان است،آگاه میگردد. از امام موسی کاظم (ع) نقل میشود که فرمود: دانش ما از سه وجه است: گذشته، آینده و آنچه باید میشود؛ اما گذشته برای ما تفسیر شده و آینده نوشته شده است و هر آنچه حادث میگردد گاهی در دل افتد و گاهی در گوش اثر کند. مرحوم علامه مجلسی در شرح این حدیث مینویسد: تفسیر امور گذشته برای ائمه (ع) از سوی رسول خدا (ص) بوده است و امور آینده در جامعه و مصحف فاطمه (س) و دیگر مدارک نوشته شده است. و اما علوم تازه و حادث به وسیله الهام از طرف خدا و بیواسطه فرشته و یا به وسیله حدیث فرشته است»[۱۴] |
۵. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عسکری امامخان در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منشأ و قلمرو علم امام» در اینباره گفته است:
«یکی دیگر از منابع مهم علم امام (ع) الهام است که بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) با بسته شدن باب وحی برای اولیای الهی دریچههای غیب از راه الهام باز بود. چنانکه روایات آن خواهد آمد. الهام همان ارتباط با فرشتگان است یعنی ائمه (ع) با فرشتگان در ارتباط بودند و این مقام را مقام تحدیث میخوانند. و این ارتباط با فرشتگان به این معنی نیست که آنها در زمره انبیا و پیامبران (ع) بودند، چرا که میدانیم پیامبر اسلام (ص) آخرین پیامبران و رسولان الهی بود و با وفات او وحی الهی پایان یافت، بلکه آنان همچون "خضر" و "ذوالقرنین" و "مریم" بودند که مطابق ظاهر آیات قرآن با فرشتگان الهی ارتباط داشتند. و حقایقی از عالم غیب به قلب آنان الهام میشد. بر این اساس امام علی (ع) در برخی روایات، خود را مانند ذوالقرنین میداند که هرچند پیامبر نبود، خداوند با او رازگوئی میکرد.[۱۵] همچنین در جای دیگر آن حضرت با اشاره به لوح محفوظ الهی، میفرماید: "أَلْهَمَنِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَ مَا فِيهِ".[۱۶] "خداوند از راه الهام مرا از آنچه در لوح محفوظ است، آگاه ساخته است". در حدیثی از امام باقر (ع) میخوانیم که فرمود: "أَنَّ عَلِيّاً كَانَ مُحَدَّثاً" علی (ع) محدث بود "سخنان به او گفته میشد" و هنگامی که از آن حضرت توضیح خواستند که چه کسی با او سخن میگفت، فرمود: "يُحَدِّثُهُ مَلَك": فرشته با او سخن میگفت، هنگامی که سؤال کردند آیا او پیامبر بود، دست خود را به علامت نفی و انکار تکان داد. سپس افزود: "كَصَاحِبِ سُلَيْمَانَ أَوْ كَصَاحِبِ مُوسَى أَوْ كَذِي الْقَرْنَيْن" او همانند دوست سلیمان "آصف بن برخیا" یا دوست موسی "یوشع یا خضر" یا ذی القرنین" بود".[۱۷] اسماعیل بن مرّار میگوید: حسن بن عباس معروف نامهای به امام رضا (ع) نوشت که: "قربانت گردم بمن خبر بده که چه فرقی میان رسول و نبی و امام است؟ امام در جوابش نوشت یا گفت: رسول کسی است که جبرئیل بر او نازل میشود، و او را میبیند، و کلامش را میشنود و بر او وحی نازل میشود، و چه بسا در خواب میبیند همانند رؤیای حضرت ابراهیم (ع). نبی کسی است که گاهی کلام را میشنود و گاهی هم شخص را میبیند و کلام را نمیشنود، و امام کسی است که کلام را میشنود و شخص را نمیبیند"[۱۸]. چنانکه رسول خدا (ص) خطاب به امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: "إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيّ" [۱۹]. «تو میشنوی آنچه را من میشنوم و میبینی آنچه را من میبینم، جز آنکه تو پیامبر نیستی"»[۲۰].
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین اوجاقی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ناصرالدین اوجاقی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم امام از دیدگاه کلام امامیه» در اینباره گفته است:
«تحدیث به معنای سخن گفتن ملائکه با بشر است در اصول کافی حدود ده روایت در مورد تحدیث وجود دارد که در بسیاری از آنها بیان شده است که امام محدَث است و ملائکه با وی سخن میگویند. در یکی از احادیث در مورد معنای محدَث آمده است که محدَث کسی که فرشته با او سخن میگوید و او میشنود لاکن فرشته را مشاهده نمیکند حتی در خواب هم فرشته را نمیبیند. در مقابل نبی که فرمودند فرشته را در خواب میبینند. در روایت اول ابتدا فرق رسول و نبی در نحوه ارتباط با فرشته در هنگام دریافت وحی بیان میشود. زراره از امام باقر (ع) در مورد امام سؤال میکند حضرت میفرماید صدا را میشنود اما فرشته را نمیبیند. در روایت دوم حارث بن مغیره از امام باقر (ع) نقل میکند که ایشان فرمودند علی محدَث بودند. راوی که گویا تعجب کرده باشد سؤال میکند که آیا منظورتان این است که نبی بود؟ امام باقر (ع) در پاسخ حضرت علی (ع) را به وزیر سلیمان و حضرت خضر و ذیالقرنین تشبیه میکنند که با وجود آنکه پیامبر نبودند ولی علوم زیادی داشتند. روایت سوم را محمد بن اسماعیل بن بزیع از امام کاظم روایت کرده است که ایشان فرمودند: «الائمة علما صادقون مفهَمون محدَثون»؛[۲۱] روایت بعدی هم از حمران بن اعین است که میگوید امام باقر فرمود که علی محدث بودند»[۲۲].
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین علوی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد حسن علوی در مقاله «صفات فرابشری امامان از نگاه اصحاب ائمه» در این باره گفته است:
«حمران بن اعین از امام باقر (ع) روایت میکند که آن حضرت فرمود: علی محدث بود حمران گوید پیش دوستانم رفتم و گفتم امروز چیز عجیبی شنیدم. گفتند: چـه چیـزی؟ گفتم از ابو جعفر شنیدم که فرمود: علی محدث بود. آنان گفتند: تو چه کردی؟ آیا نپرسیدی چه کسی با او سخن میگفت؟ حمران گوید خدمت امام باقر (ع) برگشته و گفتم: من سخن شما را با دوستانم مطرح کردم. آنها گفتند از امام نپرسیدی که چه کسی با علی سخن میگفت؟ امام باقر (ع): فرمودند فرشتهای با او سخن میگفت. حمران گوید پرسیدم: یعنی میگویی علی پیامبر بود؟ امام دسـتش را حرکت داد و فرمود مثل رفیق سلیمان و رفیق موسی یا مثل ذوالقرنین؛ آیا این خبر به شما نرسیده است که علی فرمود در میان شما مثل ذوالقرنین وجود دارد که منظور خود حضرت بود. همچنین در روایت صفارآمده است: بریده از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) میپرسد: منزلت شما چیست و شما چه شباهتی با گذشتگان دارید؟ آن بزرگواران پاسخ میدهند که ما مثل صاحب موسی و ذوالقرنین هستیم و نکته مهم توضیح ذیل روایت است که میفرمایند: آن دو عالم بودند ولی پیامبر نبودند. پس پیداست که ظهور کرامات از ائمه این شبهه را برای بریده به وجـود آورده است که ائمه در رتبه انبیا قرار دارند و در نتیجه امام میفرماید: خیر ما همچون رفیق موسی و... هستیم که عالم بودند ولی پیامبر نبودند. پس هرگاه بر ائمه اطلاق عالم میشود برای دفع معنای غلوآمیزی بوده است که برخی اصحاب ائمه تصور میکردند، نه معنای مصطلح امروزی؛ به ویژه که این تعبیر در مواردی با مفهم و محدث قرین است. محدث در ادبیات اصحاب ائمه به معنای تکلّم ملک با فرداست»[۲۳]. |
۸. آقای دکتر یوسفیان؛ |
---|
آقای دکتر حسن یوسفیان، در مقاله «علم غیب امام» در اینباره گفته است:
«وحی آسمانی که خود پدیدهای غیبی و فراتر از تجربه عادی است دریچههای جهان غیب را به روی پیامبران الهی میگشاید و آنان را با حقایقی آشنا میسازد که ابزار ادارکی انسان، به خودی خود، توان دستیابی به آنها را ندارد. چنانکه پیش تر گذشت، انبیاء (ع) نه تنها در امور مربوط به شریعت، بلکه در قلمرو موضوعات فردی و اجتماعی نیز از این سرچشمه دانش بهره میبرند و ارتباط خود را با جهان دیگر بیشتر آشکار میسازند. برای نمونه، در جنگ تبوک، گم شدن شتر پیامبر بهانهای به دست منافقان داد تا علم غیب آن حضرت را به زیر سؤال برند. در این هنگام فرشته الهی فرود آمد و با رازگشایی از محل استقرار شتر، به طعنههای دشمنان پایان داد.[۲۴] از سوی دیگر، هر چند با رحلت پیامبر اکرم (ص) باب وحی بسته شد[۲۵]، راه الهام برای اولیای الهی، همچنان باز است: همواره خدا را که بخششهای او بیشمار است و نعمتهایش بسیار در پارهای از روزگار پس از پارهای دیگر و در زمانی میان آمدن دو پیامبر، بندگانی است از راه اندیشه با آنان در راز است و از طریق خرد دمساز.[۲۶]. چگونگی بهرهمندی امامان معصوم (ع) از این خزانه غیبی، تفاوتی چندانی با بهرهمندی پیامبران (ع) از آن ندارد، چنانکه رسول خدا (ص) خطاب به امیرمؤمنان (ع) میفرماید: «إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِي»[۲۷] براین اساس، امام علی (ع) در برخی روایات، خود را مانند ذوالقرنین میداند که هر چند پیامبر نبود، خداوند با او رازگویی میکرد.[۲۸] همچنین آن حضرت در جایی دیگر، با اشاره به لوح محفوظ الهی، میفرماید:«أَلْهَمَنِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَ مَا فِيه»[۲۹] امامان معصوم (ع) در روایاتی فراوان، مُحدث خوانده شدهاند [۳۰]؛ چنانکه امیرمؤمنان (ع) میفرماید: «من و جانشینانم ... محدث هستیم.»[۳۱] بنابر برخی از این احادیث، محدث کسی است که صدای فرشته را میشنود، هر چند او را نمیبیند[۳۲] تعبیری دیگر که در این باره به کار رفته، برقراری ارتباط با روح الهی [۳۳] است؛ چنانکه امام علی (ع) میفرماید: کسی که روح الهی را درمی یابد ... از رویدادهای گذشته آینده و ... آنچه را در دل مردمان و زمین و آسمان است، آگاه میگردد[۳۴]»[۳۵].
|
۹. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛ |
---|
آقای دکتر اصغر غلامی در مقاله «آفاق علم امام در الکافی» در اینباره گفته است:
«محدّث هنگام الهام، شخص ملک را نمىبیند، بلکه فقط صداى او را مىشنود. و لذا براى راوى، سؤال شده که امام چگونه صداى ملک را تشخیص مىدهد که با پاسخ امام صادق (ع) روشن مىشود خداوند، علمى به امام عطا کرده که صداى ملک را به وضوح مىشناسد و بدین وسیله اضطراب و تردید از ایشان دور شده و آرامش و اطمینان حاصل مىگردد. ممکن است در این جا اشکال دیگرى به ذهن برسد که مضمون این روایات که رؤیت ملک را توسط محدّث نفى مىکند، با روایات دیگرى که خبر از مراوده فرشتگان با ائمه (ع) مىدهند، منافات دارد. در پاسخ باید گفت: در روایاتى که مراوده فرشتگان با ائمه (ع) مطرح شده، سخن از فرشتهاى نیست که خبر مىآورد، در صورتى که در روایات تحدیث، سخن از فرشتهاى است که خبر مىآورد. به عبارت دیگر، ندیدن فرشته مخبردر حال تحدیث، امرى است و نزول فرشتگان به خانههاى اهل بیت (ع) و دیدارشان، امر دیگرى است. تذکّر به این نکته لازم است که محدّث بودن و نبوت، لازم و ملزوم همدیگر نیستند. لذا این شبهه که لازمه محدّث بودن ائمه (ع)، قائل شدن به نبوت ایشان است، اساسا وارد نیست. همین اشکال در روایتى مطرح شده و امام باقر (ع) بدان پاسخ داده است. کلینى مىنویسد: از حمران بن اعین نقل شده که امام باقر (ع) فرمود: به درستى که على (ع)، محدّث بود. ملک به او تحدیث مىنمود. عرض کردم: آیا ایشان نبىّ بود؟ حضرت دست خویش را به نشانه نفى حرکت داده و فرمودند: بلکه مانند صاحب سلیمان آصف بن برخیا یا مصاحب موسى حضرت خضر و یا مانند ذى القرنین است. آیا به شما نرسیده که پیامبر (ص) فرمود: و در میان شما نیز مانند او هست[۳۶]. از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمود: به درستى که على (ع)، ذى القرنین این امت است. بنابراین، وحى و تکلم ملائکه، تلازمى با نبوت شخص ندارد. چنان که خداى تعالى در قرآن کریم، سخن از تکلّم ملائکه با حضرت مریم (س) مىگوید در حالى که حضرت مریم، نبى نیست. همچنین در قرآن تصریح شده که خداوند به مادر حضرت موسى، وحى نمود، در حالى که مادر حضرت موسى (ع)، نبى نبود. در نتیجه، محدَّث بودن ائمه (ع) و تکلّم جبرئیل با حضرت صدیقه کبرى (س)، به معناى نبى بودن این ذوات مقدسه نیست[۳۷].
|
۱۰. آقای شیخزاده؛ |
---|
آقای قاسم علی شیخزاده در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«غیر از پیامبران هم علم غیب دارند مانند خضر که دارای علم لدنّی "غیر عادی" بود و موسی (ع) نزد او برای کسب علوم رفت و پیامبر بودن خضر هم ثابت نیست ذوالقرنین، آصف برخیا، مادر موسی، مریم دارای علوم غیبی بودهاند خود ما هم بعضی از علوم غیب را داریم مانند علم بوجود خدا و رسالت انبیاء و حضرت مهدی (ع) لذا آیه که درآن علم غیب ازغیر خدا نفی شده علومی است که اصلاً نمیتوان از راه عادی بهدست آورد نه علم به مغیبات»[۳۸].
|
۱۱. آقایان فروشانی و رضایی؛ |
---|
آقایان دکتر نعمتالله صفری فروشانی و دکتر محمد جعفر رضایی در مقاله «تبیین معنایی اصطلاح علمای ابرار با تأکید بر جریانات فکری اصحاب ائمه» در اینباره گفتهاند:
«در نظر [گروهی از دانشمندان مسلمان]، ملائکه با پیامبران و رسولان سخن میگویند و آنها میتوانند فرشته را ببینند؛ درحالیکه امام تنها میتواند سخن آنها را بشنود یا اینکه مفاهیم به قلب او القا میشود؛ ولی خود فرشته را نمیبیند. این افراد برای آنکه بین امام و نبی فرق بگذارند، از اصطلاح "عالم" برای امام بهره بردهاند. نمونههایی از این روایات را میتوان در سخنان زراره[۳۹]، محمد بن مسلم[۴۰]، برید بن معاویه[۴۱] و برخی دیگر از اصحاب مشاهده کرد. با نگاهی به روایات نقلشده از این افراد میتوان به این نکته پی برد که این اصطلاح در نظر آنها معنایی خاص داشته است؛ برای نمونه، هنگامیکه حمران بن اعین از امام باقر (ع) میپرسد جایگاه علما چیست، اینطور پاسخ میشنود که علما مانند: ذیالقرنین، صاحب سلیمان (ع) و صاحب موسی (ع) هستند. [۴۲] در این روایت، علما که همان ائمه هستند، به افرادی خاص تشبیه شدهاند. این افراد از سویی پیامبر نیستند و از سویی دیگر از انسانهای عادی و دیگر عالمان بنا به تلقی رایج بالاترند؛ چراکه علوم این افراد گاه حتی از پیامبران نیز بالاتر است»[۴۳].
|
۱۲. پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی؛ |
---|
پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«در عین حال، قطع شدن وحی، به معنای قطع رابطه خداوند با انسان کامل مانند امام و پیشوای معصوم نیست. آنها به طریق دیگر به منبع غیب اتصال دارند و حقایق را از منبع پرفیض الهی دریافت میکنند. آنها به جهت این که پیشوا و امام هستند، علم و دانشهای خویش را از طرف خداوند دریافت میکنند و دارای علم لدنی الهی هستند. این دریافت حقایق و علوم و دانش و اطلاع بر اسرار غیب را، وحی نمیگویند؛ بلکه به آن الهام میگویند. بنابراین، اگر چه وحی قطع شده است، اما الهام الهی که نوع دیگری از وحی میباشد، برای امامان وجود دارد. بر اساس روایات، امامان (ع) دست آموز الهام غیبیاند و صدای غیب را میشنوند؛ اما بر طبق عقیده برخی از بزرگان، فرشته را نمیبینند؛ به خلاف پیامبر که سخن فرشته را میشنود و گاه خود ملک را نیز میبیند. این الهام، نظیر الهامی است که به حضرت خضر، ذوالقرنین، حضرت مریم (س) و مادر موسی (ع) شده است. گاهی در قرآن کریم، از این معنا تعبیر به وحی گردیده که البته منظور از آن، وحی نبوت نیست»[۴۴].
|
۱۳. پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه پرسمان دانشجویی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«راه الهام برای اولیای الهی، همچنان باز است: همواره خدا را که بخششهای او بیشمار است و نعمتهایش بسیار در پارهای از روزگار پس از پارهای دیگر و در زمانی میان آمدن دو پیامبر، بندگانی است از راه اندیشه با آنان در راز است و از طریق خرد دمساز[۴۵]. چگونگی بهرهمندی امامان معصوم (ع) از این خزانه غیبی، تفاوتی چندانی با بهرهمندی پیامبران (ع) از آن ندارد، چنانکه رسول خدا (ص) خطاب به امیرمؤمنان (ع) میفرماید: «إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِي»[۴۶] براین اساس، امام علی (ع) در برخی روایات، خود را مانند ذوالقرنین میداند که هر چند پیامبر نبود، خداوند با او رازگویی میکرد»[۴۷]
|
۱۴. پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«از منابع علم امامان ارتباط با فرشتگان است، البته نه به این معنی که آنها در زمره پیامبران بودهاند، بلکه آنها همچون خضر، ذوالقرنین و مریم بودند که مطابق ظاهر آیات قرآن با فرشتگان الهی ارتباط داشتند. در حدیثی از امام باقر میخوانیم که فرمود: «أَنَّ عَلِيّاً كَانَ مُحَدَّثا»[۴۸]. هنگامی که از آن حضرت توضیح خواستند که چه کسی با او سخن میگوید، فرمود: «يُحَدِّثُهُ مَلَك»[۴۹]. و هنگامی که سؤال کردند آیا او پیامبر بود؟ دست خود را به علامت نفی و انکار تکان میداد و سپس افزود: «مَثَلُهُ مَثَلُ صَاحِبِ سُلَيْمَانَ وَ صَاحِبِ مُوسَى وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِي الْقَرْنَيْن»[۵۰].
|
۱۵. پژوهشگران پایگاه اطلاعرسانی مسجد حضرت علی اصغر؛ |
---|
پایگاه اطلاعرسانی مسجد حضرت علی اصغر در پاسخ به این پرسش آورده است:
«آیا غیر از نبی و رسول و امام هم میتوانند از غیب باخبر شوند؟ طبق آیات، بلی. فرمود: اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ[۵۱] در این آیه، تصریح شد که مخلوقات هم میتوانند به بخشی از علم خدا آگاهی یابند، اما این آگاهی را منحصر در انبیاء یا رسولان یا امامان نکرد. و فرمود: إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ[۵۲] طبق این آیه، بر مؤمنان خاصّ هم ملائک نازل شده به آنها خبرهایی میدهند. طبق آیات، ذوالقرنین (ع) نیز اخبار غیبی دریافت میکرد در حالی که نه نبی بود نه رسول بود نه امام»[۵۳].
|
۱۶. پژوهشگران پرسمان. |
---|
پژوهشگران «وبگاه پرسمان» وابسته به «نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها» در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«بر اساس روایات، امامان دستآموز الهام غیبیاند. آنان صدای غیب را میشنوند اما فرشته را نمیبینند، به خلاف پیامبر که سخن فرشته را میشنود و گاه خود ملک را میبیند، نه این که تنها صدا را بشنود[۵۴] این الهام نظیر الهامی است که به حضرت خضر و ذوالقرنین و حضرت مریم و مادر موسی (ع) شده است [۵۵] و بعضاً در قرآن کریم، تعبیر به وحی گردیده که البته منظور از آن، وحی نبوت نیست. حضرت رضا (ع) در ضمن حدیث مفصلی درباره امامت فرمود: هنگامی که خدای متعال کسی را به عنوان امام برای مردم برمیگزیند به او سعه صدر، عطا میکند و چشمههای حکمت را در دلش قرار میدهد و علم را به وی الهام میکند تا برای جواب از هیچ سؤالی در نماند و در تشخیص حق سرگردان نشود، پس او معصوم و مورد تأیید و توفیق و تسدید الهی بوده از خطاها و لغزشها در امان خواهد بود[۵۶]. از حسن بن یحیای مدائنی نقل شده که از امام صادق (ع) پرسیدم: هنگامی که سؤالی از امام میشود چگونه و با چه علمی جواب میدهد؟ فرمود: گاهی به او الهام میشود و گاهی از فرشته میشنود و گاهی هر دو [۵۷]. باید توجه داشت امام کسی است که از وجودی برتر در عصر خود برخوردار بوده، در نقطه اوج و قله هرم هستی قرار دارد، از این رو باطن امام هم همانند باطن پیامبر، با نور ولایت حق روشن بوده با عالم حقایق و معانی غیبی ارتباط دارد. امام هم همانند پیامبر واسطه فیض میان خلق و حق، عامل ارتباط خلق با حق و حافظ حریم وحی و شریعت است، اما پیامبر نیست یعنی مقام و شأن و مسؤولیت نبوی و رسالت را به او ندادهاند. امام رضا (ع) میفرمایند: فرق میان پیامبر و رسول و امام در این است که رسول فرشته وحی را میبیند و صدایش را میشنود وحی بر او نازل میشود، گاه در خواب میبیند چنانکه حضرت ابراهیم (ع) دید و پیامبر سخن فرشته را میشنود و گاه باشد که خود فرشته را ببیند نه این که تنها صدا را بشنود و امام کسی است که فرشته را نمیبیند اما سخن او را میشنود[۵۸]. البته بنا بر برخی تفاسیر، شنیدن معصوم عقلی است به این معنی که امام سخن فرشتهای را با گوشش نمیشنود، بلکه مراد از شنیدن آن است که باطن امام تعالیم و الهامهای الهی را فرا میگیرد و میپذیرد برای این که کلام الهی جز این نیست که حقایقی را به آگاهی اولیا برساند زیرا کلام الهی نمیتواند از نوع صوت و لفظ باشد[۵۹]»[۶۰]. |
پرسشهای مصداقی همطراز
پرسشهای وابسته
- آیا در میان مخلوقات فقط انسان عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا انسان آگاه از غیب باید عصمت داشته باشد؟ (پرسش)
- چه کسی غیر از خدا عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا همه امامان علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا امام معصوم عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی توان پیشگویی را دارد؟ (پرسش)
- تفاوت علم غیب خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا از راه غیر مشروع میتوان به علم غیب دست یافت؟ (پرسش)
- با توجه به عقیده بداء آیا بهرهمندی انسان از علم غیب به معنای برتری مخلوق بر خالق نیست؟ (پرسش)
- آیا شیطان و فرشتگان میتوانند به افکار ما آگاهی داشته باشند؟ (پرسش)
- آیا اطلاع از سرنوشت به نفع انسان ها است یا به ضرر آنها؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ پیام قرآن، ج۹، ص۱۱۹ تا ۱۲۶
- ↑ اصول کافی، کتاب الحجة، ص ۲۶۴ و ص ۲۷۰.
- ↑ اصول کافی، کتاب الحجة، ص ۲۶۸.
- ↑ ر. ک: سوره کهف: آیه ۶۵-۹۸، سوره آل عمران: آیه ۱۷-۲۱، سوره طه: آیه ۳۸، سوره قصص: آیه ۷.
- ↑ آموزش عقاید.
- ↑ بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۵۶ و ۲۵۷ .
- ↑ "اللَّهُ أَجَلُ وَ أَعَزُّ وَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يَفْرِضَ طَاعَةَ عَبْدٍ يَحْجُبُ عَنْهُ عِلْمَ سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ ثُمَّ قَالَ لَا يَحْجُبُ ذَلِكَ عَنْه"؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۵۴. سند این روایت، صحیح است. همچنین ر.ک: همان، ص۶۵۰ـ۶۵۴. در این صفحات، چهار روایت در این موضوع نقل شده که سه روایت اخیر آن دارای سند صحیح است. همچنین ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۲۲ـ۱۲۷. در این صفحات، روایات متعدد و مستفیضی با این محتوا نقل شده است.
- ↑ علوم برگزیدگان؛ ص۴۰۸.
- ↑ صفّار، بصائر الدرجات، ۳۲۱ـ ۳۲۲؛ مفید، الإختصاص، ۲۸۶ - ۲۸۷. سند این روایت صحیح است.
- ↑ صفّار، بصائر الدرجات، ص۳۲۳، ح۱۱ و ص:۳۶۶، ح۴.
- ↑ شیوههای ارتباط فرشتگان با ائمه؛ ص۲۷۳.
- ↑ "إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ "؛ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۱۴، ص ۴۷۶.
- ↑ "أَلْهَمَنِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ عِلْمَ مَا فِيه"؛ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۲۶، ص ۴.
- ↑ بررسی علم اولیای الهی، ص۱۱۴.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۱۲، ص ۱۸۰.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۴.
- ↑ امینی، علامه، الغدیر، ج ۵، ص ۴۸۰.
- ↑ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۱۷۶.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲، ص ۲۲۲.
- ↑ عسکری امامخان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
- ↑ «امامان (ع) عالم، صادق، مفهم و محدث هستند».
- ↑ علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۴.
- ↑ صفات فرابشری امامان از نگاه اصحاب ائمه، فصلنامه معارف عقلی،شماره ۲۷، تابستان ۱۳۹۲، ص ۱۳۷ - ۱۳۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۲۱، بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۰۹؛ ابن هشام، السیره النبویه، ج۴، ص۱۶۶؛ ابن کثیر، اسماعیل، السیره النبویه، ج۴، ص۱۶، ابن اثیر، عزالدین، اسدالغابه، ج۲، ص۱۴۶.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۵، ص۲۲۶.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲، ص۲۵۵.
- ↑ تو میشنوی آنچه را من میشنوم و میبینی آنچه را من میبینم، جز اینکه تو پیامبر نیستی؛ نهج البلاغه، خطبه، ۱۹۲، ص۲۲۳-۲۲۲.
- ↑ ابن عیاش، محمد، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۳۶۵؛ بحارالانوار، ج۱۲، ص۱۸۰ و ج۲۶، ص۷۳.
- ↑ خداوند از راه الهام مرا از آنچه در لوح محفوظ است، آگاه ساخته است.
- ↑ برای نمونه، ر.ک: صفار قمی، محمد، بصارالدرجات، ص۱۳۹؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۸۵-۶۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۶، ص۷۹.
- ↑ شیخ مفید، الاختصاص، ص۳۲۹.
- ↑ برخی از روایات، روح را موجودی دانستهاند که برتر از جبرئیل و میکائیل است. ر.ک: کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۶، ص۵.
- ↑ علم غیب امام، ص۳۴۶.
- ↑ «عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: أَنَّ عَلِيّاً (ع) كَانَ مُحَدَّثاً قَالَ: بَلَى قُلْتُ مَنْ كَانَ يُحَدِّثُهُ قَالَ: مَلَكٌ قُلْتُ فَأَقُولُ إِنَّهُ نَبِيٌّ أَوْ رَسُولٌ قَالَ لَا بَلْ قُلْ مَثَلُهُ مَثَلُ صَاحِبِ سُلَيْمَانَ وَ صَاحِبِ مُوسَى وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِي الْقَرْنَيْنِ أَ مَا سَمِعْتَ أَنَّ عَلِيّاً (ع) سُئِلَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ أَ نَبِيّاً كَانَ قَالَ لَا وَ لَكِنْ كَانَ عَبْداً أَحَبَّ اللَّهَ فَأَحَبَّهُ وَ نَاصَحَ اللَّهَ فَنَصَحَهُ فَهَذَا مَثَلُه»؛ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۲۶، ص ۷۳، ح۲۰.
- ↑ آفاق علم امام در الکافی
- ↑ رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا؛ ص ۴۱-۴۵.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۷۶.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۷۱.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۶۹.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۶۸.
- ↑ تبیین معنایی اصطلاح علمای ابرار با تأکید بر جریانات فکری اصحاب ائمه ص ۶۷ الی ۷۳ .
- ↑ مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲، ص۲۵۵.
- ↑ تو میشنوی آنچه را من میشنوم و میبینی آنچه را من میبینم، جز اینکه تو پیامبر نیستی؛ نهج البلاغه، خطبه، ۱۹۲، ص۲۲۳-۲۲۲.
- ↑ ابن عیاش، محمد، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۳۶۵؛ بحارالانوار، ج۱۲، ص۱۸۰ و ج۲۶، ص۷۳.
- ↑ علی (ع) محدث بود.
- ↑ فرشته با او سخن میگفت.
- ↑ او همانند دوست سلیمان (آصف بن برخیا) یا دوست موسی (یوشع یا خضر) یا ذی القرنین بود.
- ↑ «خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمیگیرد، همه آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمانها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است». سوره بقره، آیه۲۵۵.
- ↑ «فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد!»؛ سوره فصلت، آیه۳۰.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی مسجد حضرت علی اصغر
- ↑ اصول کافی، روایات شماره ۷۰۵، ۷۰۶، ۴۳۵.
- ↑ سوره کهف، آیه:۶۵ - ۹۸؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۲.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص ۱۹۸ - ۲۰۳.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۵۸.
- ↑ اصول کافی، حدیث ۴۳۵.
- ↑ صدرالمتألهین، شرح اصول کافی، کتاب حجت، باب۳، حدیث اول.
- ↑ وبگاه پرسمان.