آیه صادقین چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟ (پرسش)
آیه صادقین چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ امامت |
مدخل بالاتر | اثبات عصمت امام علی - آیات نامدار |
مدخل اصلی | اثبات عصمت امام علی در قرآن - آیه صادقین |
تعداد پاسخ | ۶ پاسخ |
آیه صادقین چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
پاسخ جامع اجمالی
از جمله آیاتی که بر عصمت امام علی (ع) دلالت دارد، آیه صادقین است که میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۱]. درباره این آیه نیز به مفهوم لغوی، سیاق آیه و دلالت آن، شأن نزول و احادیث معارض اشاره خواهیم کرد.
معناشناسی
صدق در لغت: اهل لغت، صدق را در معنای نقیض الکذب استعمال کردهاند، که در قول خبری گفته میشود و رجل صدق، یعنی نعم الرجل. البته صدق به فعل پاک هم تعبیر میشود[۲]. چنانچه گفتهاند: الصَّدْقُ، الكامل من كل شيء؛ صدق، کامل از هر چیزی است[۳] و صدیق هم یعنی مبالغه در صدق[۴].
صدق در قرآن: صدق، در استعمالات قرآن، مفهومی گستردهتر از معنای لغوی آن دارد، مثل ﴿فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ﴾[۵] یعنی در منزلگاه صدق و حقیقت نزد خداوند عزت و سلطنت، جاودانه متنعماند. صدق در اینجا به عنوان وصفی برای جایگاه "مقعد" آمده است.
از موارد استعمال لغت و قرآن نتیجه میگیریم که گرچه صدق در اصل، تطبیق خبر با خارج است، اما شامل عمل پاک و انسان کامل و عقیده پاک نیز میگردد؛ همانطور که برخی از مفسران گقتهاند: چون اعتقاد و عزم، هم قول شمرده شده، لذا در معنی صدق وسعت داده شده است و صدق به خبر صادق، یعنی مطابق با خارج و عمل و اعتقاد، که عمل با اعتقاد هماهنگ باشد و نیز به عزم راسخ همراه با جدیت و عمل، گفته میشود و در یک کلام، صادق به کسی گفته میشود که قائل به حق و عامل به آن باشد، چون صدق، صفت مدح و دارای مفهومی گسترده است[۶].[۷]
مصداقشناسی صادقین
صادقین در قرآن
شیعه بر پایه روایات و با توجه به مفهوم صادقین، معتقد است که مصداق صادقین اهلبیت پیامبر و در راس آنها امام علی (ع) است.[۸] مرحوم شیخ مفید با استناد به یکی از آیات قرآن، بر این باور است که مراد از صادقین در آیه مورد استدلال، گروه ویژهای، یعنی امام علی (ع) است: ﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾[۹].
بر اساس کریمه فوق، صادقین دارای ویژگیهایی هستند که در آیه بیان شده است، و همه آنها بر امام علی (ع) منطبقاند. از دیدگاه ایشان، نخستین شرط صادق بودن در این آیه، ایمان به خدا، قیامت، ملائکه، کتاب و پیامبران است و بر اساس روایتهای متواتر، امام علی (ع) نخستین مردی بود که ایمان آورد[۱۰].
دومین شرط صادق بودن، انفاق مال در راه محبت خدا به بستگان، ایتام، فقرا و... است. بر اساس آیه کریمه ﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا﴾[۱۱] و به پشتوانه روایات متواتری که شأن نزول این آیه را امام علی (ع) و خانوادهاش معرفی میکنند، ثابت میشود که این شرط نیز در امام (ع) هست[۱۲].
همچنین با استفاده از ﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۱۳] که روایات مستفیضه، شأن نزول آن را امام علی (ع) میدانند، مدعای ما ثابت میشود.
سومین شرط صادق بودن، در آیه ۱۷۷ سوره بقره، بر پا کردن نماز و پرداخت زکات است. شیخ مفید بر این باور است که با استفاده از آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۱۴] و اتفاق نظر ناقلان حدیث بر اینکه این آیه در شأن امام علی (ع) نازل شده است، میتوان قاطعانه گفت که این ویژگی در امام علی (ع) هست.
شرط چهارم صادق بودن در آیه مزبور، وفای به عهد است. درباره هیچ یک از اصحاب پیامبر اکرم (ص) نمیتوان گفت که وی نقض عهد نکرده است، مگر امیرالمؤمنین (ع)، که احدی نمیتواند بگوید او به عهد و پیمانی که با رسول خدا (ص) مبنی بر یاری کردن او بسته بود، بیوفایی کرد.
آخرین شرط صادق بودن در این آیه، صابر بودن در سختیهاست، و هیچ کس را نمیتوان یافت که مانند علی (ع) در گرفتاریهای رسول خدا (ص) در کنار او صبر و استقامت کرده باشد. دوست و دشمن، همداستاناند که وی در هیچ جنگی، از صحنه نبرد فرار نکرد[۱۵].
بنابراین پس از اینکه عصمت صادقین با استدلال ثابت شد، عصمت مصداق آن، یعنی امام علی (ع) نیز ثابت میشود[۱۶].
صادقین در روایات
بهترین راه تشخیص مصداق صادقین، مراجعه به قول امین وحی حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله (ص) است. ایشان در روایات متعددی که اهل سنت برخی از آن روایات را در کتابهای خود آوردهاند، مصادیق صادقین را مشخص و معین کردهاند:
- «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: ﴿اتَّقُوا اللَّهَ﴾ قَالَ: أَمَرَ اللَّهُ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ بِأَجْمَعِهِمْ أَنْ يَخَافُوا اللَّهَ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ: ﴿وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ يَعْنِي مُحَمَّداً وَ أَهْلَ بَيْتِهِ»[۱۷].
- «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ فِي قَوْلِهِ: ﴿اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ قَالَ: نَزَلَتْ فِي عَلِيِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ خَاصَّةً[۱۸]؛ ایضاً فِي قَوْلِهِ: ﴿اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ قَالَ: مَعَ عَلِيِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ»[۱۹].[۲۰]
دلالت آیه بر عصمت
درباره دلالت آیه بر عصمت صادقین سه تقریر ارائه شده است:
- تلازم پیروی مطلق با عصمت: مفاد آیه شریفه پیروی مطلق از صادقین است، و پیروی مطلق از فرد یا افرادی ملازم با عصمت آنان است[۲۱]. این تقریر همانند تقریر اول آیه اولیالامر است و همه مطالب مذکور در مورد آن آیه از نظر اشکال و جواب در مورد این آیه جاری است و نیاز به تکرار نخواهد بود.
- تلازم علم به صادق بودن صادقین با عصمت: علامه حلی در شرح کلام محقق طوسی که آیه ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ را از دلایل امامت امام علی (ع) دانسته، گفته است: «خداوند متعال به بودن با صادقین (پیروی از آنان و همراهی با آنان) امر کرده است و مقصود از «صادقین” کسانیاند که صادق بودن آنها معلوم است، و این ویژگی جز در مورد معصوم تحقق نمییابد؛ زیرا نمیتوان از صادق بودن غیر معصوم آگاه شد، و به اجماع مسلمانان، از اصحاب پیامبر (ص) غیر از علی (ع) کسی معصوم نیست. بنابراین، علی (ع) معصوم است، پس باید از او پیروی کرد”[۲۲].[۲۳]
- پرهیزگاری و نیاز به پیشوای معصوم: فخرالدین رازی در تقریر استدلال به این آیه بر عصمت صادقین گفته است: «جمله ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ﴾ مؤمنان را به رعایت تقوای الهی دستور داده است و از آنان خواسته است که با صادقین باشند؛ یعنی از آنان الگو بگیرند و پیروی نمایند. از این جا روشن میشود که مؤمنان، معصوم نیستند و احتمال خطا در آنان میرود. بدین جهت برای آنکه از خطا مصون بمانند باید از کسانی پیروی کنند که از خطا مصون باشند و آنان همان صادقین هستند، و چون این مطلب (مؤمنان خطاپذیر) در همه زمانها موجود است پس در همه زمانها نیز باید معصوم وجود داشته باشد تا مؤمنان از او پیروی کنند”. آن گاه گفته است: «پیروی از معصوم در صورتی ممکن است که انسان به او عالم باشد و او را بشناسد. اما اگر راهی برای شناخت او وجود نداشته باشد، دستور به پیروی از او، تکلیف به مالا یطاق خواهد بود، و چون ما انسان معیّنی را به عنوان معصوم نمیشناسیم، بنابراین، آیه ما را به پیروی از فردی خاص دستور نمیدهد. در این جا فرض دیگری جز مجموع امت باقی نمیماند. بر این اساس، مجموع امت مصداق صادقین و معصوم است و مؤمنان باید پیرو آن باشند”[۲۴].[۲۵]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
1. محمد ساعدی |
---|
آقایمحمد ساعدی در کتاب «آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار» در اینباره گفته است:
«بزرگان مذهب امامیه ارشادات ارزندهای را در تقریر استدلال خویش به آیه صادقین مبنی بر انطباق آیه بر علی (ع) و جانشینی بلافصل ایشان پس از رسول خدا (ص) ایراد فرمودهاند که حاصل آن به شرح ذیل است. از آن جهت که اطاعت از صادقین در آیه به صورت مطلق و بدون قید و شرط ذکر شده است و نیز به دلیل آنکه اطاعت مطلق جز از معصوم صحیح نیست، از این رو جنبه عصمت شرط لازم و مهمی در شناخت مصداق واژه صادقین تلقی میشود که به اجماع بزرگان اهل تفسیر هیچ کدام از صحابه به جز علی (ع) واجد چنین عصمتی نبودهاند[۲۶]. همچنین از سوی دیگر - به واسطه روایات و احادیث منقول و ادلهای از نقل و نص - این آیه کریمه منطبق بر امیرمؤمنان علی (ع) است؛ از این رو به دلیل دستور به پیروی مطلق از صادقین این آیه شریفه الزاماً بر عصمت صادقین (علی (ع)) دلالت میکند. بنابراین آیه شریفه صادقین بر دو نکته مهم و اساسی دلالت میکند:
علامه مظفر در کتاب دلائل الصدق در این زمینه مینویسد: آیه شریفه صادقین، بر اساس روایات منقول، از سوی فریقین بر علی (ع) منطبق بوده، بر لزوم پیروی و همراهی با ایشان دلالت میکند. اما مراد از بودن با علی (ع) ضرورتاً همراهی خارجی و جسمانی نیست؛ بکله به دلیل اطلاق آیه، مراد پیروی شرعی از او است. آیه بر عصمت امیرمؤمنین (ع) دلالت دارد؛ زیرا: اولاً: همان طور که مقتضای اطلاق آیه است، او را به صدق در اعمال و گفتار توصیف نموده است. ثانیاً: قبیح است که خداوند به مردم دستور دهد از کسی پیروی کند که او عمداً یا سهواً از مخالفت با احکام خدا در امان نیست. ثالثاً: در صورتی که معصوم نباشد، اجتماع امر و نهی، که ضدین هستند، لازم میآید؛ زیرا از یک سو پیروی را واجب میکند و از سوی دیگر در صورتی که آن شخص دچار معصیت گردد، پیروی را حرام. حال که مطابق این آیه امیرمؤمنین (ع) معصوم است، امامتش ثابت میشود؛ زیرا، همان طور که گذشت، عصمت یکی از شرایط امامت است و به اجماع هیچ کدام از صحابه، به استثنای علی (ع)، معصوم نبودهاند. صرف نظر از این مقدمات نیز امر خدا مبنی بر پیروی کامل مردم از یک شخص نیز حاکی از امامت آن شخص نسبت به مردم است»[۲۷]. وی در ادامه سخنان خود میافزاید: ظاهر آیه حاکی از آن است که مخاطب آیه شریفه صرفاً اصحاب پیامبر (ص) نیستند، بلکه شامل همه مؤمنان در تمام زمانها میشود؛ لذا با توجه به این نکته چنین استنباط میشود که در هر دورانی معصومی است که پیروی از او واجب است. در یک برهه از زمان، این معصوم رسول خدا (ص) بوده است، در برههای دیگر علی (ع)است و پس از این دو بزرگوار، ائمه طاهرین (ع) هستند. همچنین جمع بودن لفظ صادقین نیز مقتضی چنین معنایی است. علت اینکه در برخی از روایات صرفاً نام علی (ع) ذکر شده این است که وجوب پیروی از رسول خدا (ص) امری آشکار و مسلم است و از جهت دیگر علی (ع) اولین امام است و محور امامت به شمار میرود؛ لذا وجوب پیروی از امامان دیگر، فرع وجوب پیروی از علی (ع) است. شاهد بر این مطلب نیز آن دسته از احادیثی است که اهل بیت (ع)را به همراه علی (ع) مصداق صادقین معرفی کردهاند؛ لذا آن دسته از روایات که فقط نام علی (ع) در آنها ذکر شده است نیز بر این معنا حمل میشوند. فخررازی به دلالت آیه بر وجود معصوم در تمام دورانها توجه کرده است؛ اما به گمان او معصوم در هر زمانی مجموع امت، یعنی مجموع علماء اهل حل و عقد است؛ لذا از نظر او آیه بر حجیت اجماع دلالت دارد[۲۸]. ابنشهرآشوب میگوید: متکلمین گفتهاند از جمله دلائلی که به امامت علی (ع) دلالت دارد آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۲۹] است. علی (ع) را به این صفت بافتیم... پس اجماع بر این است که علی (ع) نسبت به افراد دیگر سزاوارتر به امامت است؛ زیرا هیچگاه از میدان جنگ فرار نکرد، ولی دیگران پا به فرار گذاشتند[۳۰]. وی همچنین پیرامون دلالت آیه بر عصمت امیرمؤمنان علی (ع) مینویسد: خداوند بر اساس این آیه شریفه، ما را به همراهی و پیروی مطلق و بدون قید و شرط از صادقین امر کرده است؛ از این رو این مسئله - به جهت نادرست بون امر به پیروی مطلق از فردی که از ارتکاب قبیح ایمن نباشد - اقتضا در عصمت صادقین دارد. پس هرگاه که این مسئله (یعنی لزوم عصمت در امامت) ثابت شود، اختصاصی امامت به امیرمؤمنان علی (ع) و ائمه معصومین (ع) نیز به اجماع ثابت میشود؛ چراکه هیچ فردی از مسلمانان قائل به اشتراط عصمت در امامت نگردیده، مگر آنکه آن را مختص ایشان دانسته است، همچنین این صفات برای غیر آنان نه ثبت شده و نه حتی ادعا شده است[۳۱]. از این رو با توجه به قرائن داخلی و خارجی این آیه کریمه فقط بر امیرمؤمنان علی (ع) و ائمه اطهار (ع) قابل انطباق است و بر اساس نص صریح آیه شریفه عصمت و پیروی از آنان و نیز جانشینی بلافصل علی (ع) لازم و اجتناب ناپذیر میباشد»[۳۲] |
2. سید علی حسینی میلانی؛ |
---|
آیت الله سید علی حسینی میلانی در کتاب «عصمت از منظر فریقین» در اینباره گفته است:
«خداوند در سوره توبه میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۳۳]. همراهی به دو صورت تصوّر میشود: گاهی جسمی است، مثلاً «زید» با «بَکر» در فلان سفر همراه شد. و گاهی همراهی به معنای پیروی در فکر و عقیده است؛ مثلاً فلان شخص با ابوبکر است و فلانی با علی بن ابی طالب (ع)؛ یعنی از نظر اطاعت و موافقت همراهی میکند و به اصطلاح در خط او است. این نوع همراهی حتی در صورتی که آن شخص رهبرش را ندیده باشد ممکن است. حتی ممکن است یکی در شرق عالم باشد و دیگری در غرب عالم؛ اما در عقیده، فکر و برنامه عملی با یکدیگر همراه باشند. شیعیان در قرن حاضر با امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) هستند، با اینکه آن حضرت را ندیده و به خدمتش نرسیدهاند. و از سویی دیگر، معتقدان به ابوبکر با ابوبکر همراهند، گرچه پانزده قرن گذشته است. پس «همراهی» در آیه شریف به معنای دوم است. وقتی خداوند متعال أمر به همراهی با «صادقان» را به صورت مطلق و بدون قید آورده است، پس باید آنان معصوم باشند»[۳۴].
|
3. حجت الاسلام و المسلمین فاریاب؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسین فاریاب در کتاب «عصمت امام» در اینباره گفته است:
«خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۳۵]. مفسران نخستین، به طور اغلب بحث را به شناسایی مصادیق «صادقین» معطوف و در این باره نظریات بسیار متفاوتی را ارائه کردهاند[۳۶]. به لحاظ عرفی و لغوی میتوان گفت که خداوند متعال، در این آیه مؤمنان را به رعایت تقوا و همراهی دائم و بیقیدوشرط با صادقین امر کرده است. روشن است که امر به همراهی مطلق با صادقین، با عصمت آنان تلازم روشنی دارد؛ زیرا اگر آنها انسانهایی گناهکار و خطاکار بودند، امر به همراهی مطلق با آنها مستلزم وقوع بندگان مؤمن خدا در ورطه گناه و اشتباه بود که چنین امری خلاف حکمت خداوند متعال است. برخی از مفسران شیعه با تحلیل معنای صادقین و اطلاق امر خداوند به همراهی مؤمنان با صادقین، آنها را انسانهایی معصوم معرفی کردهاند[۳۷]. نیز قتاده، از مفسران عصر پس از رسالت، به همراه برخی دیگر از مفسران اهل سنت، «صادقین» را کسانی میداند که در نیت و عمل صادق باشند[۳۸] و شب و روز و در پنهان و آشکار راستگو[۳۹]. برایند پذیرش این صفات در یک انسان، اذعان به معصوم بودن اوست. فخر رازی نیز در تفسیر این آیه به عصمت صادقین اعتراف میکند، اما سرانجام به این باور میرسد که چون ما پس از رسول خدا (ص) انسان معصومی را نمیشناسیم که در میان ما باشد، باید مجموع امت را معصوم بدانیم و امر خداوند به همراهی با صادقین را همراهی با مجموع امت تفسیر کنیم[۴۰]. بنابراین نمیتوان به طور قطع به برداشت ویژهای از مسلمانان نخستین درباره این آیه دست یافت، اما میتوان مدعی شد که این آیه نیز به لحاظ معنای عرفی خود، توانایی ایجاد آشنایی با مفهوم عصمت را برای نخستین مسلمانان داشته است»[۴۱] «﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۴۲]. مرحوم شیخ مفید برای اثبات عصمت امامان پاک (ع) با استفاده از این آیه، پس از آنکه شأن نزول آن و مراد از صادقین را امام علی (ع) میشمرد، حکم این آیه را درباره دیگر امامان نیز جاری میکند: «امر به پیروی از صادقین به طور مطلق وارد شده است، و همین امر موجب عصمت آنان میشود»[۴۳]. در تبیین این برهان میتوان گفت خداوندی که هدفش از آفرینش انسان، رساندن او به کمالات بوده است، اگر بداند امکان لغزش و اشتباه در کسی هست، هیچگاه بندگان خود را به پیروی کامل و مطلق از او امر نخواهد کرد؛ زیرا نقض غرض لازم خواهد شد. بنابراین از اینکه در این آیه بندگان خود را به پیروی کامل و مطلق از صادقین امر کرده است، نتیجه میگیریم که صادقین از لغزش و اشتباه معصوماند. آنچه در این آیه مهم جلوه میکند، تعیین مصداق صادقین است؛ زیرا صادقین در لغت عرب به معنای راستگویان است و از این جهت با صرف نظر از دیگر قراین، دلیلی برای تخصیص آن به گروه ویژهای وجود ندارد. مرحوم شیخ مفید با استفاده از یک قرینه عقلی و یک قرینه نقلی[۴۴] بر این باور است که مصداق صادقین، امام علی (ع) است و از این راه، حکم آیه را درباره دیگر امامان نیز جاری کرده است. قرینه عقلی این مدعا را میتوان در قالب یک قیاس مرکب این گونه تقریر کرد: مقصود از صادقین، یا همه راستگویان هستند یا برخی از آنان؛ اما اینکه مقصود، همه راستگویان باشند، محال است؛ پس مقصود از صادقین، برخی از راستگویاناند. دلیل مقدمه دوم این است که همه مؤمنان که به پیروی از صادقین خوانده شدهاند، به لحاظ ایمانشان صادقاند؛ پس اگر مقصود از صادقین، همه راستگویان باشند، امر به پیروی از صادقین، به این معناست که خداوند مؤمنان را به پیروی از خودشان امر کرده، و این محال است. به بیان دیگر، باید منادی به و منادی الیه از یکدیگر متفاوت باشند؛ زیرا محال است انسان را به پیروی از خودش دعوت کنند[۴۵]. با توجه به قیاسی که بیان شد، روشن میشود که مراد از صادقین باید گروه ویژهای باشند. حال این گروه ویژه، یا معروف و شناخته شده هستند یا ناشناخته؛ اگر شناخته شده باشند، باید نامهای آنان در روایات آمده باشد؛ به گونهای که مورد اختلاف نباشد، و اگر ناشناخته باشند، باید به گونهای قراینی بر معرفی آنان آورده شود؛ وگرنه تکلیف از مکلفان ساقط خواهد شد. فرض اول غیرواقع است؛ اما درباره فرض دوم که درست است، باید گفت با توجه به اینکه هیچ کدام از فرق اسلامی قرینهای بر غیر افرادی که بیان کردیم، اقامه نکردهاند، ثابت میشود مقصود از صادقین، اماماناند. افزون بر این، همانگونه که بیان شد، با این آیه عصمت صادقین ثابت میشود؛ حال آنکه هیچ یک از کسانی که مخالفان ما، آنها را مصداق صادقین دانستهاند، از دیدگاه خودشان معصوم نیستند[۴۶]. قرینه نقلی مرحوم مفید، در حقیقت یکی از آیات قرآن کریم است. وی با استفاده از این آیه بر این باور است که مراد از صادقین در آیه مورد استدلال، گروه ویژهای، یعنی امام علی (ع) است: ﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾[۴۷] بر اساس کریمه فوق، صادقین دارای ویژگیهایی هستند که در آیه بیان شده است، و همه آنها بر امام علی (ع) منطبقاند. از دیدگاه ایشان، نخستین شرط صادق بودن در این آیه، ایمان به خدا، قیامت، ملائکه، کتاب و پیامبران است و بر اساس روایتهای متواتر، امام علی (ع) نخستین مردی بود که ایمان آورد[۴۸]. دومین شرط صادق بودن، انفاق مال در راه محبت خدا به بستگان، ایتام، فقرا و... است. بر اساس آیه کریمه ﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا﴾[۴۹] و به پشتوانه روایات متواتری که شأن نزول این آیه را امام علی (ع) و خانوادهاش معرفی میکنند، ثابت میشود که این شرط نیز در امام (ع) هست[۵۰]. همچنین با استفاده از ﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۵۱] که روایات مستفیضه، شأن نزول آن را امام علی (ع) میدانند، مدعای ما ثابت میشود. سومین شرط صادق بودن، در آیه ۱۷۷ سوره بقره، بر پا کردن نماز و پرداخت زکات است. شیخ مفید بر این باور است که با استفاده از آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۵۲] و اتفاق نظر ناقلان حدیث بر اینکه این آیه در شأن امام علی (ع) نازل شده است، میتوان قاطعانه گفت که این ویژگی در امام علی (ع) هست. شرط چهارم صادق بودن در آیه مزبور، وفای به عهد است. درباره هیچ یک از اصحاب پیامبر اکرم (ص) نمیتوان گفت که وی نقض عهد نکرده است، مگر امیرالمؤمنین (ع)، که احدی نمیتواند بگوید او به عهد و پیمانی که با رسول خدا (ص) مبنی بر یاری کردن او بسته بود، بیوفایی کرد. آخرین شرط صادق بودن در این آیه، صابر بودن در سختیهاست، و هیچ کس را نمیتوان یافت که مانند علی (ع) در گرفتاریهای رسول خدا (ص) در کنار او صبر و استقامت کرده باشد. دوست و دشمن، همداستاناند که وی در هیچ جنگی، از صحنه نبرد فرار نکرد[۵۳]. بنابراین پس از اینکه عصمت صادقین با استدلال ثابت شد، عصمت مصداق آن، یعنی امام علی (ع) نیز ثابت میشود. همچنین مرحوم شیخ بر این باور است که آیه کریمه، عصمت امام در امور مربوط به دین (اعم از تبیین دین و عمل به آن را) ثابت میکند. از این عبارت میتوان به دیدگاه شیخ پی برد: قد ثبت أن الله سبحانه دعا المؤمنين... إلى اتباع الصادقين و الكون معهم فيما يقتضي الدين[۵۴]. ایشان در ادامه بیان استدلال خود درباره تسری حکم این آیه به دیگر امامان پاک (ع)، تنها این جمله را بیان میکند: و ذلك يوجب عصمتهم و برائة ساحتهم و الامان من زللهم[۵۵]. مرحوم شیخ اگرچه این آیه را وسیلهای برای اثبات عصمت دیگر امامان نیز دانسته، توضیحی در این باره ارائه نکرده است[۵۶]. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۵۷]. مرحوم حلبی، مصداق صادقین در آیه را امامان (ع) میداند[۵۸]. با این مقدمه، مرحوم حلبی، استدلال خود را چنین تقریر میکند که خداوند ما را به تبعیت مطلق از صادقین امر کرده و این تبعیت را در جهت ویژهای منحصر نکرده است؛ پس تبعیت از آنها در هر امری لازم است. از سوی دیگر، هر کسی که خداوند ما را به تبعیت مطلق از او امر کرده باشد، از گناه معصوم است؛ زیرا قبیح است خداوند ما را به تبعیت از کسی فرمان دهد که فاسق است یا حتی احتمال صدور فسق از او میرود. پس صادقین از گناه معصوماند: فأمر باتباع المذکورین و لم یخص جهة الکون بشئ دون شئ فیجب اتباعهم فی کل شئ و ذلک یقتضی عصمتهم لقبح الأمر بطاعة الفاسق أو من یجوز منه الفسق[۵۹]. صدر کلام مرحوم حلبی، گویای این اعتقاد است که پیروی از امامان پاک (ع) در همه امور لازم است؛ ولی ذیل کلام ایشان (یعنی عبارت لقبح الأمر بطاعة الفاسق أو من یجوز منه الفسق) روشن میکند که مقصود وی، پیروی از امامان پاک (ع) در امور دینی است. بنابراین وی در پی آن است که با این آیه عصمت امامان پاک (ع) از گناهان را ثابت کند»[۶۰] |
4. علی ربانی گلپایگانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی ربانی گلپایگانی در کتاب «امامت اهل بیت» در اینباره گفته است:
«درباره دلالت آیه بر عصمت صادقین سه تقریر ارائه شده است: تلازم پیروی مطلق با عصمت: مفاد آیه شریفه پیروی مطلق از صادقین است، و پیروی مطلق از فرد یا افرادی ملازم با عصمت آنان است[۶۱]. این تقریر همانند تقریر اول آیه اولیالامر است و همه مطالب مذکور در مورد آن آیه از نظر اشکال و جواب در مورد این آیه جاری است و نیاز به تکرار نخواهد بود. تلازم علم به صادق بودن صادقین با عصمت: علامه حلی در شرح کلام محقق طوسی که آیه ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ را از دلایل امامت امام علی (ع) دانسته، گفته است: «خداوند متعال به بودن با صادقین (پیروی از آنان و همراهی با آنان) امر کرده است و مقصود از «صادقین” کسانیاند که صادق بودن آنها معلوم است، و این ویژگی جز در مورد معصوم تحقق نمییابد؛ زیرا نمیتوان از صادق بودن غیر معصوم آگاه شد، و به اجماع مسلمانان، از اصحاب پیامبر (ص) غیر از علی (ع) کسی معصوم نیست. بنابراین، علی (ع) معصوم است، پس باید از او پیروی کرد”[۶۲]. فاضل قوشجی نیز در شرح کلام محقق طوسی گفته است: «مضمون آیه کریمه امر به پیروی از معصومین است؛ زیرا «صادقین” همان معصوماناند و به اتفاق مسلمانان، از صحابه پیامبر (ص) غیر علی (ع)، کسی معصوم نیست، پس علی (ع) کسی است که به پیروی از او امر شده است”. وی آنگاه مقدمات این استدلال را نپذیرفته و گفته است: و أجیب بمنع المقدمات[۶۳]. وی مقدمات استدلال و مناقشه در آنها را باز نگفته است، ولی مناقشههای او، چنان که مقدس اردبیلی[۶۴] گفته است، به مطالب زیر باز میگردد:
پرهیزگاری و نیاز به پیشوای معصوم: فخرالدین رازی در تقریر استدلال به این آیه بر عصمت صادقین گفته است: «جمله ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ﴾ مؤمنان را به رعایت تقوای الهی دستور داده است و از آنان خواسته است که با صادقین باشند؛ یعنی از آنان الگو بگیرند و پیروی نمایند. از این جا روشن میشود که مؤمنان، معصوم نیستند و احتمال خطا در آنان میرود. بدین جهت برای آنکه از خطا مصون بمانند باید از کسانی پیروی کنند که از خطا مصون باشند و آنان همان صادقین هستند، و چون این مطلب (مؤمنان خطاپذیر) در همه زمانها موجود است پس در همه زمانها نیز باید معصوم وجود داشته باشد تا مؤمنان از او پیروی کنند”. آن گاه گفته است: «پیروی از معصوم در صورتی ممکن است که انسان به او عالم باشد و او را بشناسد. اما اگر راهی برای شناخت او وجود نداشته باشد، دستور به پیروی از او، تکلیف به مالا یطاق خواهد بود، و چون ما انسان معیّنی را به عنوان معصوم نمیشناسیم، بنابراین، آیه ما را به پیروی از فردی خاص دستور نمیدهد. در این جا فرض دیگری جز مجموع امت باقی نمیماند. بر این اساس، مجموع امت مصداق صادقین و معصوم است و مؤمنان باید پیرو آن باشند”[۶۷]. سخن فخرالدین رازی در این که مقصود از صادقین در آیه، افراد معصوم است، استوار است، ولی این گفتار وی که ما فرد یا افراد معینی را نمیشناسیم که از ویژگی عصمت برخوردار باشند و بدین دلیل باید مصداق آن را اجماع امت یا اجماع اهل حلّ و عقد بدانیم، نادرست میباشد؛ زیرا: اولاً: مسائل مورد اجماع امّت، اندک است و نمیتواند راهگشای مسلمانان در احکام دینی باشد. ثانیاً: اجماع امّت اگر مشتمل بر فرد معصوم نباشد، به عصمت نمیانجامد و هم چنان احتمال خطا در مورد آن وجود دارد. ثالثاً: با رجوع به قرآن و سنت نبوی میتوان معصومان را شناخت. از آیه تطهیر، حدیث ثقلین، حدیث سفینه و نظائر آنها به روشنی معصوم بودن اهل بیت پیامبر اکرم (ص) به دست میآید و در نتیجه آنان همان صادقینی هستند که خداوند، مسلمانان را به پیروی از آنان دستور داده و فرموده است: ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ چنانکه در برخی روایات، صادقین در این آیه به پیامبر (ص) و اهلبیت او، به ویژه علی (ع) تفسیر شده است»[۶۸].[۶۹] |
5. مهدی مقامی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی در کتاب «ولایت و امامت در قرآن» در اینباره گفته است:
«معناشناسی صدق «صدق» در لغت به معنای مطابقت حکم با واقع است[۷۰]. به عبارت دیگر، صدق در اصل وصف گفتاری است که با واقعیت خارج مطابقت دارد. ولی از آنجا که بر عقیده، نیت و عزم و اراده نیز قول اطلاق میشود، امور یاد شده نیز به وصف صدق و راستی توصیف میگردند. بر این اساس کسی که عقیدهاش با نفس الأمر مطابقت داشته باشد، یا ظاهر و باطنش هماهنگ باشد، یا به اراده خویش جامه عمل بپوشاند، در عقیده، نیت و ارادهاش صادق است[۷۱]. زمخشری گفته است: صادقین کسانیاند که در دین خدا از نظر عقیده، گفتار و رفتار صادق هستند[۷۲].[۷۳] صادقان باید کسانی باشند که هم افکار و هم گفتار و هم رفتار آنها مطابق با حق باشد و کسی که چنین باشد، معصوم است[۷۴]. کیفیت استدلال خداوند در آیه ۱۱۹ سوره توبه فرموده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۷۵]. امر ﴿وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾، در صورتی امکانپذیر است که اولاً همواره افراد صادقی در جامعه وجود داشته باشند. ثانیاً این صادقین باید دائم الصدق و از هر جهت صادق باشند؛ یعنی باید معصوم باشند، چون اگر امکان ارتکاب گناه و یا خطا در آنها باشد در آن صورت دیگر صادق ـ به نحو مطلق ـ نخواهد بود[۷۶]. بدون شک مراد از صادقین، امامان دوازدهگانه شیعه است چنانچه در روایات نیز بدین مسأله تصریح شده است[۷۷]. مصداقشناسی صادقین در اینکه مصداق صادقین چه کسانی هستند، دو قول است:
بهترین راه تشخیص مصداق صادقین، مراجعه به قول امین وحی حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله (ص) است. ایشان در روایات متعددی که اهل سنت برخی از آن روایات را در کتابهای خود آوردهاند، مصادیق صادقین را مشخص و معین کردهاند: "هنگامی که آیه صادقین نازل گردید، سلمان از پیامبر پرسید: آیا صادقین عام است یا خاص؟ پیامبر پاسخ دادند: مأموران به همراهی با صادقین عام است و همه مؤمنان را در بر میگیرد، ولی صادقون، خاص است و به برادرم علی و دیگر جانشینان من تا روز قیامت اختصاص دارد"[۷۸]. «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: ﴿اتَّقُوا اللَّهَ﴾ قَالَ: أَمَرَ اللَّهُ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ بِأَجْمَعِهِمْ أَنْ يَخَافُوا اللَّهَ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ: ﴿وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ يَعْنِي مُحَمَّداً وَ أَهْلَ بَيْتِهِ»[۷۹]. «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ فِي قَوْلِهِ: ﴿اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ قَالَ: نَزَلَتْ فِي عَلِيِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ خَاصَّةً[۸۰]؛ ایضاً فِي قَوْلِهِ: ﴿اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ قَالَ: مَعَ عَلِيِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ»[۸۱].[۸۲] محدّثان و مفسران اهل سنت در تعیین مصداق آیه اختلاف دیدگاه داشته و دستِکم سه گروهاند[۸۳]: گروه نخست؛ مصداقی برای صادقین مشخص ننمودهاند. زحیلی صاحب "تفسیر المنیر"[۸۴] و مراغی[۸۵] از این گروهاند. گروه دوّم؛ مصداق صادقین را پیامبر و صحابه میدانند. برخی از مفسران اهل سنت، پیامبر و اصحاب ایشان، ابوبکر و عمر و کعب بن مالک و مرارة بن ربیعه و هلال بن امیه و علی بن ابی طالب (ع) را از مصادیق دانستهاند[۸۶].
نقد:
گروه سوّم، مصداق صادقین را مجموع امّت اسلام میدانند. برخی از بزرگان اهل سنت مانند فخر رازی، شخص خاصی را برای "صادقین" معین نمیکنند، بلکه صادقین را به "مجموع امّت اسلامی" تفسیر میکنند. او مینویسد: لأنه تعالی أوجب علی کل واحد من المؤمنین أن یکون مع الصادقین، و إنما یمکنه ذلك لو کان عالما بأن ذلك الصادق من هو لا الجاهل بأنه من هو، فلو کان مأمورا بالکون معه کان ذلك تکلیف ما لا یطاق، و أنه لا یجوز، لکنا لا نعلم إنسانا معینا موصوفا بوصف العصمة، و العلم بأنا لا نعلم هذا الإنسان حاصل بالضرورة، فثبت أن قوله: ﴿وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ لیس أمرا بالکون مع شخص معین، و لما بطل هذا بقی أن المراد منه الکون مع مجموع الأمة، وذلك یدل علی أن قول مجموع الأمة حق و صواب و لا معنی لقولنا الإجماع إلا ذلك[۹۶]. نقد:
|
6. رضا محمدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمدی در کتاب «عصمت در قرآن» در اینباره گفته است:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۹۹]. خدای متعال در این آیه، مؤمنان را به همراهی و معیت با صادقان امر کرده است. معیت به معنای اقتدا و تمسک است که ملازم با اطاعت خواهد بود. این امر الهی در صورتی امکانپذیر است که اولاً همواره افراد صادقی در جامعه وجود داشته باشند. ثانیاً صادقین نیز دائم الصدق و از هر جهت صادق باشند؛ چرا که اگر امکان ارتکاب گناه و یا خطا در آنها وجود داشته باشد در آن صورت دیگر صادق ـ به نحو مطلق ـ نخواهند بود. بدیهی است، بعد از رحلت پیامبر (ص) تنها افرادی که در مورد آنها صدق و عصمت متصور است، ائمه دوازدهگانه (ع) هستند[۱۰۰].
|
پرسشهای وابسته
- مفاد آیه صادقین چیست؟ (پرسش)
- صادقین چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- شأن نزول آیه صادقین چیست؟ (پرسش)
- آیه صادقین چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ (پرسش)
- آیه صادقین چگونه بر ضرورت وجود امام دلالت دارد؟ (پرسش)
- آیه صادقین چگونه بر عصمت صادقین دلالت میکند؟ (پرسش)
- آیا درباره مصداق صادقین اختلافی وجود دارد؟ (پرسش)
- مراد از صادقین در آیه صادقین چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- آیه صادقین چگونه بر وجوب پیروی از امام دلالت دارد؟ (پرسش)
- آیه صادقین چگونه بر امامت امام علی دلالت میکند؟ (پرسش)
- آیه صادقین چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ لسان العرب، ج۱۰، ص۱۹۳؛ الصحاح، ج۴، ص۱۵۰۶؛ ترتیب اصلاح المنطق، ص۲۲۲؛ العین، ج۵، ص۵۶؛ مفردات غریب القرآن، ص۲۷۷.
- ↑ العین، ج۵، ص۵۶؛ لسان العرب، ج۱۰، ص۱۹۷.
- ↑ لسان العرب، ج۱۰، ص۱۹۷؛ مفردات غریب القرآن، ص۲۷۸.
- ↑ «در جایگاهی راستین نزد فرمانفرمایی توانمند» سوره قمر، آیه ۵۵.
- ↑ المیزان، ج۹، ص۴۰۲؛ مجمع البیان، ج۵، ص۱۲۲.
- ↑ صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی، ص ۲۱۳-۲۲۵.
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۴۰۸.
- ↑ «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، ص۱۳۹.
- ↑ «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند» سوره انسان، آیه ۸.
- ↑ درباره روایات مربوط به این آیه، ر.ک: محمد محمدی ریشهری، اهل البیت فی الکتاب و السنة، ص۲۴۹-۲۵۱.
- ↑ «آنان که داراییهای خود را در شب و روز پنهان و آشکار میبخشند پاداششان نزد خداوند است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره بقره، آیه ۲۷۴.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، ص۱۳۹-۱۴۰؛ همو، المسائل العکبریة، ص۴۷-۴۸.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص ۲۹۸ و ۳۴۷.
- ↑ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۳۴۵.
- ↑ حسکانی، عبیدالله بن احمد حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۳۴۲.
- ↑ الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص۲۹۰.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۱۲۱ ـ ۱۲۵.
- ↑ إن الأمر ورد باتباعهم على الإطلاق، و ذلك يوجب عصمتهم و براءة ساحتهم و الأمان من زللهم؛ بدلالة إطلاق الأمر باتباعهم. الفصول المختارة، ص۱۳۸، نیز ر.ک: تقریب المعارف، ص۱۲۴؛ بحارالأنوار، ج۲، ص۳۳؛ دلائل الصدق، ج۲، ص۲۱۵.
- ↑ کشف المراد، ص۵۰۳.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین ص ۱۳۲؛ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۷۸؛ فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص ۸۳.
- ↑ مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۲۲۱.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۷۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۰؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۹۷-۳۹۸.
- ↑ دلائل الصدق، ج۲، ص۱۴۰-۱۴۱.
- ↑ دلائل الصدق، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۱۲؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۴۰۸-۴۰۹.
- ↑ مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۳۰۶.
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۴۰۸.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین، ص ۱۳۲.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ در این باره ر.ک: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۲۲؛ عبدالرحمان بن محمد بن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۱۹۰۶؛ اسماعیل بن عمرو بن کثیر قرشی دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۲۰۴؛ جلال الدین عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی، الدر المنثور، ج۳، ص۲۸۹.
- ↑ محمد بن محمد بن نعمان مفید، الفصول المختارة، ص۱۳۸؛ ابوالصلاح حلبی، تدریب المعارف، تحقیق فارس تبریزیان، ص۱۷۹؛ همو، الکافی فی الفقه، تحقیق رضا استادی، ص۹۵؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۵، ص۳۱۸.
- ↑ محمود بن عمر زمخشری، الکشاف، ج۲، ص۳۲۰؛ عبدالله بن عمر بیضاوی، انوار التنزیل، ج۳، ص۱۰۱.
- ↑ الصدق في النية، والصدق في العمل، والصدق في الليل والنهار، والصدق في السر والعلانية (عبدالرحمن بن محمد بن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۱۹۰۷).
- ↑ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۱۶۸.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص ۸۳.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، ص۱۳۷.
- ↑ گفتنی است مرحوم مفید، اشارهای به عقلی یا نقلی بودن قراین ندارد، و نگارنده نامگذاری کرده است.
- ↑ فلا يخلو أن يكون الصادقون الذين دعا الله تعالى إليهم جميع من صدق و كان صادقا حتى يعمهم اللفظ و يستغرق جنسهم أو يكونوا بعض الصادقين و قد تقدم إفسادنا لمقال من زعم أنه عم الصادقين لأن كل مؤمن فهو صادق بإيمانه فكان يجب بذلك أن يكون الدعاء للإنسان إلى اتباع نفسه و ذلك محال؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، ص۱۳۷).
- ↑ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، ص۱۳۷-۱۳۸.
- ↑ «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، ص۱۳۹.
- ↑ «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند» سوره انسان، آیه ۸.
- ↑ درباره روایات مربوط به این آیه، ر.ک: محمد محمدی ریشهری، اهل البیت فی الکتاب و السنة، ص۲۴۹-۲۵۱.
- ↑ «آنان که داراییهای خود را در شب و روز پنهان و آشکار میبخشند پاداششان نزد خداوند است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره بقره، آیه ۲۷۴.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، ص۱۳۹-۱۴۰؛ همو، المسائل العکبریة، ص۴۷-۴۸.
- ↑ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، ص۱۳۷.
- ↑ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، ص۱۳۸.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص ۲۹۸.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ گفتنی است روایاتی که درباره این آیه وارد شده، بیشتر درباره امام علی (ع) بوده است. (ر.ک: فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر الفرات الکوفی، ص۱۷۳؛ محمد بن حسن شیخ طوسی، الامالی، ص۲۵۵). گفتنی است علامه حلی در این باره مینویسد: روی الجمهور انها نزلت فی علی (ع)؛ (حسن بن یوسف علامه حلی، نهج الحق، تعلیق عین الله حسینی ارموی، ص۱۹۰). افزون بر آن، به زحمت میتوان روایاتی که مصداق این آیه را همه امامان پاک (ع) معرفی میکنند، مستفیض دانست (ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۸؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۱؛ محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، کمال الدین، ج۱، ص۲۷۷).
- ↑ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، تحقیق فارس تبریزیان، ص۱۷۹؛ همو، الکافی فی الفقه، تحقیق رضا استادی، ص۹۵.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص ۳۴۷.
- ↑ إن الأمر ورد باتباعهم على الإطلاق، و ذلك يوجب عصمتهم و براءة ساحتهم و الأمان من زللهم؛ بدلالة إطلاق الأمر باتباعهم. الفصول المختارة، ص۱۳۸، نیز ر.ک: تقریب المعارف، ص۱۲۴؛ بحارالأنوار، ج۲، ص۳۳؛ دلائل الصدق، ج۲، ص۲۱۵.
- ↑ کشف المراد، ص۵۰۳.
- ↑ شرح التجرید، ص۳۷۱.
- ↑ الحاشیة علی الهیات الشرح الجدید علی التجرید، ص۲۴۳.
- ↑ «و آنچه تو را بدان دانشی نیست، پی مگیر که از گوش و چشم و دل، هر یک، خواهند پرسید» سوره اسراء، آیه ۳۶.
- ↑ لا يخفى على عاقل أن الظاهر من الآية أن المأمورين بالكون غير من أمروا بالكون معهم و على ما ذكر يلزم اتحادهما (مرآة العقول، ج۲، ص۴۲۰؛ بحارالانوار، ج۲، ص۳۷)؛ شیخ مفید فرموده است: ان المنادي به يجب ان يكون غير المنادي إليه، لاستحالة أن يدعى الإنسان إلى الكون مع نفسه و اتباعها (الفصول المختاره، ص۱۳۷).
- ↑ مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۲۲۱.
- ↑ الدر المنثور، ج۴، ص۲۸۶.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۷۸.
- ↑ جرجانی، سید شریف، التعریفات، ص۹۵.
- ↑ طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۹، ص۴۰۲.
- ↑ زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۲، ص۲۲۰.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه صادقین»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۱۰۳.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۱۱۹-۱۲۰.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ محمدی، رضا، عصمت در قرآن، ص۵۵.
- ↑ «عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹. قَالَ: الصَّادِقُونَ هُمُ الْأَئِمَّةُ وَ الصِّدِّيقُونَ بِطَاعَتِهِمْ». کافی، ج۱، باب ما فرض الله عزّوجلّ، حدیث ۲، ص۲۹۸، مترجم و نگاه کنید حدیث ۱ همین باب. امام رضا(ع) فرمود: صادقین همان ائمه هستند (که به سبب اطاعت از خدا صادق و صدیق هستند).
- ↑ «أَنَّ اللَّهَ جَلَّ اسْمُهُ أَنْزَلَ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ فَقَالَ سَلْمَانُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ عَامَّةٌ أَمْ خَاصَّةٌ فَقَالَ أَمَّا الْمَأْمُورُونَ فَعَامَّةٌ لِأَنَّ جَمَاعَةَ الْمُؤْمِنِينَ أُمِرُوا بِذَلِكَ وَ أَمَّا الصَّادِقُونَ فَخَاصَّةٌ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ أَوْصِيَائِي مِنْ بَعْدِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ »؛ اکمالالدین، ص۲۶۲، بحارالأنوار، ج۴۳، ص۱۴۹؛ ینابیع الموده، ص۵۲.
- ↑ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۳۴۵.
- ↑ حسکانی، عبیدالله بن احمد حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۳۴۲.
- ↑ الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص۲۹۰.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۱۲۱.
- ↑ التفسیر المظهری، ج۴، ص۳۲۰: «قال ابن عباس و کذا روی عن ابن عمر ای کونوا مع محمد و أصحابه الذین صدقت نیاتهم و استقامت قلوبهم و أعمالهم و خرجوا مع رسول الله الی تبوک بإخلاص نیة دون المنافقین المتخلفین عنه و قال سعید بن جبیر مع أبی بکر و عمر و قال الضحاک أمروا ان یکونوا مع ابی بکر و عمر و أصحابهما و روی انه قال ابن عباس مع علی ابن ابی طالب عن سفیان قال تفسیر اختلاف انما هو کلام جامع یراد به هذا و هذا و قال ابن جریج مع المهاجرین لقوله تعالی للفقراء المهاجرین الی قوله أولئک هم الصادقون و قیل من الذین صدقوا فی الاعتراف بالذنب و لم یعتذروا بالاعذار الکاذب». برخی از مفسران اهلسنّت مانند محمد عبده در تفسیر المنار، ج۱۱، ص۷۲: با استناد به قرائت عبدالله بن مسعود کلمه «مع» در آیه را به معنای «من» تفسیر کردهاند یعنی مؤمنان باید پرهیزکار و راستگو باشند، در پاسخ به این مفسران گفته میشود: اولاً: بر فرض که کلمه «مع» در ادبیات عرب به معنای «من» به کار رفته باشد، چنین کاربردی رایج نبوده و نیازمند دلیل است و چنین دلیلی در دسترس نیست. ثانیاً: قرائت عبد الله بن مسعود در این باره نیز شاذ و غیر قابل اعتماد است.
- ↑ زحیلی وهبة بن مصطفی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۱۱ ص۶۸ - ۶۹.
- ↑ مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج۱۱، ص۴۳.
- ↑ تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۴، ص۲۰۵؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن أبی حاتم)، ج۶، ص۱۹۰۶؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۴.
- ↑ ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ الدر المنثور فی تفسير المأثور، ج۳، ص۲۹۰؛ التفسیر المظهری، ج۴، ص۳۲۰.
- ↑ روح المعانی فی تفسير القرآن العظیم، ج۶، ص۴.
- ↑ از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص۲۹۰.
- ↑ با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص۲۹۰؛ جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۴۶.
- ↑ ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص۲۹۰؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن أبی حاتم)، ج۶، ص۱۹۰۷.
- ↑ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۱۶۷.
- ↑ ادب فنای مقربان، ج۳، ص۳۱۹.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۱۲۲-۱۲۵
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ محمدی، رضا، عصمت در قرآن، ص۵۵.