مراد از صادقین در آیه صادقین چه کسانی هستند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
مراد از صادقین در آیه صادقین چه کسانی هستند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل اصلی؟
تعداد پاسخ۱ پاسخ

مراد از صادقین در آیه صادقین چه کسانی هستند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

پاسخ نخست

محمد تقی فیاض‌بخش

آقایان محمد تقی فیاض‌بخش و دکتر فرید محسنی در کتاب «ولایت و امامت از منظر عقل و نقل» در این‌باره گفته‌‌اند:

  1. ثعلبی در تفسیر خود از امام صادق (ع) نقل می‌کند که مراد از "صادقین"، رسول خدا (ص) و علی (ع) است: «أَخْبَرَنَا أَبُوالْحَسَنِ‏ الْفَارِسِيُّ‏ قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ الْجِعَابِيِّ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَرْثِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ حَجَّاجٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الصَّلْتِ قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي: عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، فِي قَوْلِهِ: ﴿اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ‏ قَالَ: [يَعْنِي مَعَ‏] مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ»[۱]. «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى: ﴿اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ قَالَ: نَزَلَتْ‏ فِي‏ عَلِيِّ‏ بْنِ‏ أَبِي‏ طَالِبٍ‏ خَاصَّةً وَ رَوَاهُ بِإِسْنَادٍ آخَرَ عَنِ الْکَلْبِي، عَنْ أَبِي صَالِحٍ عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ فِي هَذِهِ الْآیَةِ: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ مَعَ‏ عَلِيٍّ‏ وَ أَصْحَابِ‏ عَلِيٍّ‏». سیوطی این روایت را در الدرّالمنثور[۲] از ابن عساکر نقل می‌کند و فرات کوفی در تفسیر خود[۳] و نیز کنجی شافعی در کفایة الطالب[۴] و سبط الجوزی حنفی در تذکرة الخواص[۵] و بسیاری دیگر از علمای اهل سنت آن را نقل می‌کنند و در معنای آیه می‌گویند: «کُونُوا مَعَ‏ عَلِيٍّ‏ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ. قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: عَلِيٌّ‏ سَیِّدُ الصَّادِقِینَ»[۶].
  2. امام رازی بعد از تشکیک‌های مختلف در مراد از صادقین، به نکاتی پیرامون آیه شریفه اشاره می‌نماید:
    1. با استفاده از این آیه می‌توان عصمت صادقین را اثبات نمود؛ چون امر پروردگار به رجوع مطلق به آنان، به معنای امر به مظهر عبودیّت و اسوۀ دین و تقوی است.
    2. چنین صادقینی باید در همه زمان‌ها حضور داشته باشند؛ تا امکان رجوع به آن‎ها و حل شبهات و سؤالات دینی میسّر باشد[۷].

همان طور که ملاحظه می‌گردد، نتیجه قابل استنباط از آیه مذکور همین است که امر به تبعیّت از صادقین، شامل تبعیّت از آنان در همه زمان‌ها است. اقتضای این مطلب، وجود چنین افرادی در همه زمان‌ها است تا امر الهی لغو نباشد. به همین جهت، مطابق عقیده شیعه، امام معصوم در همه زمان‌ها حضور دارد و او مصداق صادقین و اسوۀ مردمان باتقوا است.

  1. در احتجاج مبسوطی که امیرالمؤمنین (ع) در زمان عثمان در مسجد پیامبر اکرم (ص) پیرامون مناقب خود و عترت طاهره (ع) با گروه کثیری از بزرگان مهاجر و انصار می‌نمایند، ضمن استشهاد به حدیث کساء، به این آیه اشاره می‌فرمایند و همه حاضران نیز می‌پذیرند: «ثُمَّ قَالَ عَلِيٌّ (ع) أَنْشُدُكُمُ اللَّهَ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا أَنْزَلَ فِي كِتَابِهِ‏ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ‏ فَقَالَ سَلْمَانُ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَامَّةٌ هَذِهِ أَمْ خَاصَّةٌ فَقَالَ (ع) أَمَّا الْمَأْمُورُونَ‏ فَعَامَّةُ الْمُؤْمِنِينَ أُمِرُوا بِذَلِكَ وَ أَمَّا الصَّادِقُونَ فَخَاصَّةٌ لِأَخِي عَلِيٍّ وَ أَوْصِيَائِي مِنْ بَعْدِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ»[۸].
  2. «عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ‏ قَالَ إِيَّانَا عَنَى‏». نکته مهم در مجموع این روایات آنست که برخی از اصحاب تصوّر می‌کردند مراد از صادقین در آیه، همه صالحین از اصحاب رسول خدا (ص) هستند و حضرت با تصریح، دفع چنین تصوری را بیان نمودند؛ چنان که فرات کوفی با واسطه از ابی سعید خدری از رسول خدا (ص) نقل می‌کند که وقتی این آیه نازل شد، حضرت رو به اصحاب کردند و فرمودند: «أَ تَدْرُونَ‏ فِيمَنْ‏ نَزَلَتْ‏ هَذِهِ‏ الْآيَةُ قَالُوا لَا [وَ اللَّهِ‏] يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا نَدْرِي...». در این میان، ابودجانه عرض کرد: «يَا رَسُولَ اللَّهِ‏ كُلُّنَا مِنَ الصَّادِقِينَ قَدْ آمَنَّا بِكَ وَ صَدَّقْنَاكَ قَالَ لَا يَا أَبَا دُجَانَةَ هَذِهِ نَزَلَتْ فِي ابْنِ عَمِّي [أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع)‏] خَاصَّةً دُونَ النَّاسِ وَ هُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ».
  3. «عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ‏ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ‏ قَالَ الصَّادِقُونَ هُمُ الْأَئِمَّةُ وَ الصِّدِّيقُونَ بِطَاعَتِهِمْ»[۹]

با توجه به آنکه "صدّیق" یعنی کسی که دائم التصدیق است[۱۰]، معنای روایت به این ترتیب است که صادقون، ائمه هدی (ع) هستند؛ کسانی که اطاعت از آنان باید دائماً مورد تصدیق و قبول امت واقع شود»[۱۱]

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آقای ساعدی؛
آقای دکتر محمد ساعدی در کتاب «آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار» در این‌باره گفته‌ است:

«درباره مصداق «صادقین»، بدین معنا که مصداق آن عام است یا خاص، و اینکه منظور از صادقین چه کسانی‌اند دو دیدگاه وجود دارد:

۱. منظور از «صادقین» در این آیه شریفه، که مسلمانان موظف به پیروی از آنها شده‌اند، معنای لغوی و عام آن یعنی هر انسان راستگویی است[۱۲].

٢. منظور از «صادقین» در آیه یاد شده هر انسان راستگویی نیست، بلکه افراد خاصی منظور است. بر این مدعا دو قرینه و شاهد اقامه شده است.

  1. اگر «صادقین» به معنای عام باشد و افراد خاصی مد نظر نباشد، باید می‌فرمود: كونوا من الصادقين نه ﴿مَعَ الصَّادِقِينَ؛ زیرا بدیهی است که همه مسلمانان باید از راستگویان باشند، نه اینکه صرفاً همراه آنان باشند. بنابراین از آنجا که در آیه شریفه عبارت ﴿مَعَ الصَّادِقِينَ آمده است، معلوم می‌شود منظور افراد خاص و برجسته‌ای هستند که پیروی از آنها لازم است.
  2. به حکم ظاهر آیه شریفه، پیروی از «صادقین» در این آیه به صورت مطلق و بدون قید و شرط ذکر شده است، پس باید آنان افراد خاص و معصوم از خطا و اشتباه باشند تا پیروی بی‌قید و شرط از آنها امکان‌پذیر باشد. این ویژگی معتبر در «صادقین» عصمت با اخذ مصداق «صادقین» به معنای عام مغایرت و منافات دارد.

بنابراین: صادقین در مصداق «مقید» است، یعنی منظور از صادقین افراد خاص و معینی است؛ ولی در حکم «مطلق» است، یعنی همراهی و پیروی از این افراد خاص بدون قید و شرط واجب و لازم است. البته این معنای - در منابع فریقین - از سلمان فارسی و سلیم بن قیس الهلالی به نقل از رسول خدا (ص) نیز روایت شده است.

صادقین از منظر قرآن کریم آیات متعددی از قرآن کریم واژه «صادقین» را تفسیر کرده است. در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود. خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ[۱۳].

﴿لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ[۱۴].

﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ[۱۵].

در این آیات و سایر آیات مشابه چند صفت برای صادقین بیان شده است:.

  1. ایمان به خدا، و قیامت، و فرشتگان، و کتب آسمانی و پیامبران الهی؛
  2. انفاق مال در راه خدا، نجات مستضعفین و بردگان و جهاد با مال و جان در راه خداوند؛
  3. اقامه نماز؛
  4. ادای زکات؛
  5. وفای به عهد؛
  6. صبر و استقامت؛.
  7. عمل خالص از شک و تردید.

از بررسی آیات معلوم می‌شود صادقین افرادی هستند که تعهد خویش را در برابر ایمان به خدا به خوبی به اتمام می‌رسانند و در این راه تردیدی ندارند و از مشکلات نمی‌هراسند. بنابراین صادقین کسانی هستند که علاوه بر ایمان به خدا و رسول و دو ویژگی دیگر نیز دارند که آنها را از سایر مسلمانان ممتاز می‌سازد.

  1. پس از ایمان به مبدأ و نبوت حتی برای لحظه‌ای شک و تردید به خود راه نداده، در تمام مراحل زندگی ایمان قوی و مستحکم را حفظ کرده‌اند.
  2. ایمان مذکور در مرحله قلب و زبان متوقف نشده، آثار آن در عمل آنان نیز ظاهر می‌گردد و فقط برای رضایت خداوند، نه انگیزه‌های دیگر، با مال و جانشان در راه خدا جهاد می‌کنند.

اجمالاً باید گفت به استناد آیه مورد بحث در هر عصر همه موظف‌اند در خط صادقین باشند و بدون هیچ قید و شرطی از آنان پیروی نمایند؛ چراکه همراه بودن با صادقین در آیه شریفه به طور مطلق و بدون هیچ قید و شرطی آمده است. این مطلب مستلزم عصمت صادقین و قرینه‌ای است بر عصمت آنان؛ زیرا پیروی بدون قید و شرط از غیر معصوم معنا ندارد. جمله ﴿لَمْ يَرْتَابُوا نیز به معنای عصمت و عدم انحراف فکری و تزلزل صادقین است. این پرسش مطرح است که با چه کسی در میان اصحاب و یاران پیامبر اکرم (ص) دو این دو ویژگی را داشته و در زمره صادقین است؟ با مطالعه تاریخ صدر اسلام این حقیقت آشکار می‌شود، که تنها علی بن ابیطالب (ع) است که این ویژگی‌ها را دارد؛ زیرا سراسر زندگی وی جهاد با مال و جان است. او هرگز حتی به اندازه یک چشم بر هم زدن در ایمان خود شک و تردید نکرد[۱۶].

برای اثبات ادعای فوق از میان انبوهی از فضائل و مناقب وی به سه ویژگی و فضیلت زندگی آن حضرت اشاره می‌شود:

  1. حضرت علی (ع) در شب هجرت پیامبر (ص) بدون آنکه ذره‌ای ترس به خود راه دهد یا کمترین شک و تردیدی نسبت به خداوند یا رسول او داشته باشد، برای نصرت دین خدا جان خود را در معرض خطر قرار داد و در بستر آن حضرت خوابید.
  2. شجاعت و استقامت حضرت در جنگ احد. نمایانگر ایامن قوی و تردید ناپذیر آن حضرت به خداوند منان و رسول اکرم‌(ص) است بنابر روایات وی بر اثر رشادت‌ها و مبارزات فراوانی که از خود نشان داد نزدیک به ۹۰ زخم برداشت. طبق احادیث وارده آن حضرت طی چهار بار بر اثر ضربات سنگی نقش بر زمین شد که جبرئیل امین، وی را از زمین بلند و در دفاع از رسول خدا (ص) او را حمایت کرد[۱۷].
  3. در جنگ احزاب (خندق) نیز هنگامی که قهرمان بزرگ عرب، (عمرو بن عبدود عامری، که او را با هزار مرد جنگی برابر می‌دانستند، موفق به عبور از خندق شد، در سه بار متوالی پس از رجزخوانی و مبارزه‌طلبی کسی جز علی (ع) برای فداکاری و حمایت از دین اسلام به رویارویی وی و پاسخ به ندای رسول خدا (ص) بر نخواست. پس از دعای پیامبر (ص) و با تفاصیلی که در کتب مربوطه آمده است، آن حضرت با ایمانی استوار و تردید ناپذیر ضربه‌ای تاریخی بر پیکره شرک (عمرو بن عبدود) می‌زد که پیامبر (ص) این اقدام بزرگ علی (ع) را تمجید کرد.

محدث معروف اهل تسنن حاک نیشابوری تمجید و گفتار پیامبر (ص) درباره حضرت علی (ع) را با این تعبیر نقل می‌کند: لمبارزة علي بن ابي طالب لعمرو بن عبدود يوم الخندق افضل من اعمال امتي إلى يوم القيامة[۱۸]؛ یعنی پیکار علی بن ابی طالب در جریان جنگ خندق با عمرو بن عبدود از اعمال امت من تا روز قیامت افضل است.

بنابراین به استناد شواهد تاریخی و نیز دلالت سایر آیات قرآن مشخص می‌شود که منظور از صادقین علی بن ابیطالب (ع) است؛ زیرا جز آن حضرت احدی از صحابه یافت نمی‌شود که صفات و ویژگی‌های صادقین که در آیات مربوطه آمده است را داشته باشد[۱۹].

گفتنی است که علامه طبرسی نیز این معنا را در الاحتجاج به نقل از احمد بن عبدالله البرقی، بدین صورت نقل کرده است: از جمله نصوص قرآنی که بر لزوم اطاعت و پیروی از امیرمؤمنان علی (ع) دلالت می‌کند آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ[۲۰] است؛ چراکه ایشان را به این صفت در قرآن یافتیم، آنجا که خداوند می‌فرماید: ﴿وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ[۲۱]؛ یعنی در میدان مبارزه و پیکار ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ[۲۲].

پس اجماع بر این است که علی (ع) نسبت به دیگران سزاوارتر به امامت است؛ زیرا وی هیچ‌گاه از میدان جنگ فرار نکرد، در حالی که دیگران بارها از میدان مبارزه گریخته‌اند[۲۳].

صادقین از منظر روایات علاوه بر مطالب و شواهدی که از قرآن کریم درباره انطباق واژه صادقین بر امیر مؤمنان علی (ع) اقامه شده است، شواهد بسیار دیگری نیز از روایات بر این مطلب صحه می‌گذارده اگرچه واژه صادقین مفهوم وسیعی دارد، ولی از روایات بسیاری استفاده می‌شود که منظور از آن در اینجا تنها معصومنین (ع) هستند.

الف) منابع شیعه: سلیم بن قیس هلالی در تفسیر کلمه «صادقین» چنین نقل می‌کند: روزی امیرمؤمنان علی (ع) با جمعی از مسلمانان گفت‌و‌گو می‌کرد و فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا می‌دانید هنگامی که خدا آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ[۲۴] را نازل کرد، سلمان به پیامبر (ص) گفت ای رسول خدا (ص) آیا منظور از آن عام است یا خاص؟ پیامبر (ص) فرمود: خطاب عام است و مأمورین به این دستور، همه مؤمنان‌اند و اما عنوان صادقین مخصوص برادرم علی (ع) و اوصیای بعد از او تا روز قیامت است.

هنگامی که علی (ع) این سؤال را کرد، حاضرین گفتند: آری، این سخن را از پیامبر (ص) شنیده‌ایم[۲۵].

همچنین در روایتی از جابر بن عبدالله انصاری از امام باقر (ع) روایت شده است که در تفسیر آیه ﴿... وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ فرمود: «مَعَ آلِ مُحَمَّدٍ»[۲۶].

در روایت دیگری که برید بن معاویه از امام باقر (ع) نقل نموده است، در تفسیر این آیه آمده است: «إِيَّانَا عَنَى‌»[۲۷]؛ یعنی مقصود ما هستیم.

در تفسیر البرهان نیز چهارده روایت، ذیل این آیه ذکر شده است، از جمله از کتاب نهج البیان نقل می‌کند: «روي أن النبي (ص) سئل عن الصادقين‌، فقال: «هم علي و فاطمة و الحسن و الحسين و ذريتهم الطاهرون (ع) إلى يوم القيامة»[۲۸]؛ یعنی روایت شده است که از پیامبر (ص) درباره صادقین سؤال شد، حضرت فرمود: آنها علی و فاطمه، حسن و حسین و فرزندان معصوم (ع) آنان تا روز قیامت هستند. همچنین الحبری در تفسیر خود ذیل آیه یاد شده می‌نویسد: نزلت في علي بن ابي طالب خاصة[۲۹].

ب) منابع اهل سنت: گفتنی است بسیاری از مفسران و محدثان اهل سنت نیز از ابن عباس نقل کرده‌اند که آیه یاد شده درباره علی بن ابیطالب (ع) است. از جمله علامه ثعلبی در تفسیر خود نقل می‌کند که ابن عباس در تفسیر این آیه گفت: مع الصادقين: يعني علي بن ابي طالب و اصحابه[۳۰].

وی در روایت دیگری از امام باقر (ع) نقل می‌کند که در ذیل آیه ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ فرموده‌اند: «مَعَ آلِ مُحَمَّدٍ»[۳۱]. همچنین علامه سبط بن الجوزی در تذکرة الخواص از گروهی از علما چنین نقل می‌کند: قال علماء السير معناه كونوا مع علي (ع) و اهل بيته، قال ابن عباس: علي (ع) سيد الصادقين[۳۲]؛ یعنی علمای سیره (علمای تاریخ پیامبر) گفته‌اند معنای این آیه آن است که با علی (ع) و خاندانش باشید. ابن عباس می‌افزاید: علی (ع) سید و سرور صادقان است.

حاکم حسکانی نیز هفت روایت را از طرق متعدد نقل می‌کند، از جمله: محمد بن صلت از پدرش نقل می‌کند که جعفر بن محمد (ع) درباره این آیه فرمود: «مَعَ الصَّادِقِينَ يَعْنِي مَعَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٌّ (ع)»[۳۳].

همچنین مفسر معروف، سیوطی، در الدر المنثور، از ابن عباس نقل می‌کند که وی در تفسیر آیه ﴿...اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ گفت: مع علي بن ابي طالب[۳۴]؛ یعنی با علی بن ابیطالب (ع) باشید. وی همچنین شبیه به این روایت را از امام باقر (ع) نیز نقل می‌نماید[۳۵].

قندوزی حنفی در ینابیع المودة نیز از سلمان فارسی نقل می‌کند که وقتی آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ نازل شد، سلمان عرض کرد: ای رسول خدا (ص) مفهوم آیه عام است یا خاص؟[۳۶] پیامبر (ص) فرمود: کسانی که مأمور به این دستور هستند، عموم مؤمنان‌اند و اما صادقین خصوص برادرم علی (ع) و اوصیای من بعد از او تا روز قیامت هستند.

علاوه بر آنچه گفته شد، برخی دیگر از منابع اهل سنت نیز روایاتی را قریب به همین مضمون نقل کرده‌اند[۳۷][۳۸]

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

  1. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل (ط. وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، ۱۴۱۱ﻫ.ق)، ج۱، ص۳۴۲.
  2. الدرالمنثور، ج۳، ص۲۹۰.
  3. تفسیر فرات کوفی، ص۵۳، ح۱۷۳.
  4. کفایة الطالب، ص۲۳۶، باب ۶۲.
  5. تذکرة الخواص، ص۱۶.
  6. احقاق الحق و ازهاق الباطل (ط، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۹ ﻫ.ق)، ج۳، ص۲۹۷.
  7. التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب) (ط. دارإحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ ﻫ.ق)، ج۱۶، ص۱۶۶.
  8. کمال الدین و تمام النعمة (ط. اسلامیه، ۱۳۹۵ ه.ق)، ج۱، ص۲۷۸.
  9. الکافی، ج۱، ص۲۰۸.
  10. الدَّائِمُ التَّصْدِيقِ. وَ يَكُونُ الَّذِي يُصَدِّقُ قَولَه بالعَمَل (الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة (ط. دارالعلم للملایین، ۱۴۰۴ ﻫ.ق)، ج۴، ص۱۵۰۶.
  11. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۲۱۰.
  12. تفسیر المنار، ج۱۱، ص۶۳.
  13. «تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آورده‌اند سپس تردید نورزیده‌اند و با دارایی‌ها و جان‌هایشان در راه خداوند جهاد کرده‌اند، آنانند که راستگویند» سوره حجرات، آیه ۱۵.
  14. «(بخشی از این غنیمت‌ها) برای مستمندان مهاجری است که از خانه‌ها و دارایی‌های خود، رانده شده‌اند در حالی که بخشش و خشنودی‌یی از خداوند را می‌جویند و خداوند و پیامبرش را یاری می‌کنند؛ آنانند که راستگویند» سوره حشر، آیه ۸.
  15. «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
  16. ر.ک: الفصول المختاره من العیون و المحاسن، (سلسله مؤلفات شیخ مفید)، ج۲، ص۱۳۸ و ۱۳۹.
  17. الفصول المختاره من العیون و المحاسن، (سلسله مؤلفات شیخ مفید)، ج۲، ص۱۳۳ و ۱۳۴.
  18. المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۲۵۴؛ کنز العمال، ج۱۱، ص۶۲۳؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۲۵۵ و ۲۵۶؛ فضائل الخمسة من الاصحاح الستة، ج۲، ص۳۵۷ – ۳۵۹.
  19. ر.ک: الفصول المختاره من العیون او المحاسن، (سلسله مؤلفات شیخ مفید)، ج۲، ص۱۳۸ - ۱۴۱.
  20. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
  21. «و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
  22. «آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
  23. الاحتجاج، ج۲، ص۱۲۷- ۱۲۸؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۴۰۸-۴۰۹.
  24. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
  25. کتاب سلیم بن قیس، الجزء الثانی، ص۶۴۷ و ۷۶۱ و ۷۶۲؛ البحرانی، السید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۵۱۶؛ الاحتجاج، ج۱، ص۱۹۷؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۶۴.
  26. تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص۱۸۵؛ سعد السعود، ص۲۴۷؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۸۱.
  27. اصول الکافی، ج۱، ص۲۶۵؛ تفسیر نورالثقلین، ج۳، ص۱۸۵؛ الصافی فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۴۸۰.
  28. البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۵۱۷.
  29. تفسیر الحبری، ص۲۷۵؛ ما نزل من القرآن فی اهل البیت (ع)، ص۵۹؛ فضائل الصحابه، ج۱، ص۳۲۹؛ کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج۱، ص۳۱۸ و ۳۲۱ و ۳۲۲.
  30. الکشف و البیان (تفسیر الثعلبی)، ج۵، ص۱۰۹.
  31. الکشف و البیان (تفسیر الثعلبی)، ج۵، ص۱۰۹.
  32. تذکرة الخواص، ص۱۶.
  33. شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۴۱-۳۴۵.
  34. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۴، ص۲۸۶.
  35. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۴، ص۲۸۶.
  36. ینابیع المودة لذوی القربی، ج۱، ص۳۴۴و ۳۵۸.
  37. الخوارزمی، المناقب، ص۲۸۰، حدیث ۲۷۳؛ نظم درر السمطین، ص۹۱ و ۹۲؛ مناقب الامام علی بن ابی‌طالب، ص۱۵۴؛ فتح البیان فی مقاصد القرآن، ج۵، ص۲۹۹ و ۳۰۰؛ تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۱، ص۴۷۲؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۶۱؛ کفایة الطالب، ص۲۳۶؛ الصواعق المحرقه، ص۱۵۲؛ النور المشتعل، ص۱۵۲؛ فتح القدیر، ج۲، ص۴۱۴؛ جهت آگاهی از سایر منابع و طرق روایات، ر.ک: احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۳، ص۲۹۶ - ۲۹۹؛ ج۱۴، ص۲۷۰-۲۷۷؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ص۱۷۸ - ۱۸۰.
  38. ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۴۰۱.