اخلاق اقتصادی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
اخلاق اقتصادی یکی از اصول و پایههای نظام اقتصاد اسلام است. نظام اقتصادی اسلام عبارت است از مجموعه هماهنگی از رفتارها در سه حوزه تولید، توزیع و مصرف که در راستای اهداف مد نظر اسلام در اقتصاد ساماندهی شده است. این رفتارها بر اساس مبانی و اهداف نظام اقتصادی شکل گرفته و در سه حوزه تولید، توزیع و مصرف در نظام اقتصادی اسلام بررسی میگردد.
مقدمه
یکی از اصول و پایههای نظام اقتصاد اسلام، اخلاق اقتصادی است. اخلاق اقتصادی آن نوع از خصلتها و صفات روحی عملی است که به نحوی با اقتصاد سروکار دارد و در بهبود وضع اقتصاد مؤثر است. به تعبیر دیگر اخلاق اقتصادی صفات و رفتارهایی است که دارای آثار اقتصادی باشد؛ اعم از اینکه خود آن صفت یا رفتار اقتصادی باشد یا نه[۱]. مانند زهد، توکل، امانت، صداقت، قناعت، پرهیز از اسراف، اتراف، افراط و تفریط، احسان و رعایت انصاف[۲].
تفاوت اخلاق با حقوق در هدف، نیت و ضمانت اجرای آن است. هدف اخلاق دستیابی به سعادت و هدف حقوق تأمین نظم و استقرار عدالت است یعنی هدف قضایای حقوقی تأمین مصالح و منافع دنیوی افراد یک جامعه است.
تفاوت دیگر اینکه شرط کافی برای ارزش حقوقی داشتن یک عمل، موافقت آن با موازین و قوانین حقوقی است و نیت تأثیری در ارزش حقوقی آن عمل ندارد. اما در ارزش قواعد اخلاقی نیت و انگیزه فاعل آن تأثیرگذار است. از این رو میتوان اخلاق اقتصادی اسلام را با توجه به روابط انسان با خدا، دیگران و مال تبیین نمود.
از طرف دیگر ضمانت اجرایی در حقوق با دولت است در حالی که ضامن اجرایی در اخلاق - اعم از الزامی یا غیر الزامی - خود فرد است[۳]. از این رو جهت تأمین سعادت مورد نظر در حوزه اقتصاد باید به بیشینه کردن لذات مادی و معنوی برسیم یعنی نظام انگیزشی اسلام در کسب و خرج درآمد را کشف کنیم.
از مجموع نظرات امام راحل در رابطه با کسب درآمد اصول زیر استخراج میشود:
- حلال بودن درآمد: امام خمینی راههای کسب درآمد را به سه قسم حرام، مکروه و مباح تقسیم مینمایند[۴]. ایشان درآمد حرام را معامله عقلایی میداند که سبب نقل و انتقال مال نمیگردد[۵]. درآمد حاصل از فروش اموال نجس، کتب ضالّه و آلات لهوی، رباخواری، کمفروشی و دزدی... از این دسته است[۶].
- عدم تضییع مال: در این راستا تضییع مال و مصرف آن در مسیر حرام جایز نیست[۷].
- دوری از حب مال[۸].
ایشان اصول مصرف درآمد را اینگونه بیان میدارد:
- تأمین معاش بهدور از اسراف و اتراف[۹].
- پرداخت بدهی و حقوق واجب مالی مانند مالیاتهای اسلامی[۱۰] و نفقات[۱۱].
- انجام عبادات واجبی که مستلزم هزینه مالی است مانند حج تمتع.
- انفاق در راه خدا[۱۲].
- سرمایهگذاری جهت رفع نواقص مالی و باروری دارایی[۱۳].
در رابطه با اخلاق اقتصادی بررسی سه محور رابطه انسان با خدا، اموال و منابع و دیگر انسانها لازم است[۱۴].
در عرصه رابطه انسان با خدا به بررسی علل مجرد مؤثر بر امور معیشتی انسان و جامعه پرداخته میشود. این علل عبارتاند از توکل بر خدا در مقابل اعتماد به دیگران و حرص[۱۵]، شکر و سپاس از خدا در مقابل کفران نعمت[۱۶]، رضا و خشنودی از قضای الهی[۱۷]، دعا و طلب خیر از خداوند[۱۸] و رعایت تقوا[۱۹] و... است. زهد و سادهزیستی[۲۰] در برابر وابستگی و رغبت به دنیا[۲۱]، قناعت در مقابل در حرص[۲۲]، روحیه کار و تلاش و دوری از تنبلی[۲۳] نیز از جمله اخلاق اقتصادی در عرصه رابطه انسان با اموال و منابع است.
اخلاق اقتصادی در عرصه سوم یعنی رابطه انسان با دیگر انسانها نیز عبارت است از انصاف و دوری از ستم[۲۴]، رفق و مدارا[۲۵]، بخشش[۲۶]، مواسات در اموال[۲۷]، صداقت و اجتناب از دروغ[۲۸]، وفای به عهد، امانتداری[۲۹]، جود و سخاوت[۳۰]، رافت و رحمت[۳۱]، حسن خلق[۳۲] و دوری از فخر فروشی و مباهات به اموال[۳۳]. این رفتارها بر اساس قوانین الهی از طریق علل مجردی که در طول علل مادی قرار دارد در سعادت فرد و جامعه موثر هستند[۳۴].
امام وظیفه تشریح و تبلیغ اخلاق را بر عهده روحانیت میداند؛ در عین حال عمل بدان را وظیفه عموم میداند[۳۵]. حکومت اسلامی را بر خلاف نظامهای مادی با حاکمیت پول و ارزشهای پوچ، حکومت اخلاق و حاکمیت ارزشهای عالی اسلام میداند[۳۶].[۳۷]
رفتارهای اقتصادی
نظام اقتصادی اسلام عبارت بود از مجموعه هماهنگی از رفتارها در سه حوزه تولید، توزیع و مصرف که در راستای اهداف مد نظر اسلام در اقتصاد ساماندهی شده است. این رفتارها بر اساس مبانی و اهداف نظام اقتصادی شکل گرفته و در سه حوزه تولید، توزیع و مصرف در نظام اقتصادی اسلام بررسی میگردد. اصولی بر هر کدام از این سه حوزه حاکم است که وجه تفارق بین این حوزهها در نظامهای اقتصادی را مشخص میکند. با کشف این اصول میتوان زمینه تحقق نظام اقتصادی اسلام را در هر بخش تحقق بخشید. از مجموع نظرات امام راحل میتوان اصول حاکم بر هر سه را استخراج نمود.
تولید در نظام اقتصادی اسلام
از مجموع کلمات امام خمینی اصول زیر در رابطه با تولید برداشت میشود:
- کار و تولید به انگیزه قرب الهی، و تلاش برای کسب رضایت خدا[۳۸].
- ارزش والای کار و تولید[۳۹]؛ امام راحل به عبادی بودن کار و تولید تأکید میورزد: «به ثروتمندان و پولداران مشروع وصیت میکنم که ثروتهای عادلانه خود را به کار اندازید و به فعالیت سازنده در مزارع و روستاها و کارخانهها برخیزید که این خود عبادتی ارزشمند است»[۴۰].
- در نظر گرفتن اولویتها و مصالح نظام اسلام در تولید[۴۱].
- بهرهگیری صحیح و بهینه از امکانات جامعه[۴۲].
- تولید در جهت استقلال و رهایی از وابستگی و خودکفایی در زمینههای مختلف اقتصادی[۴۳].
- در نظر گرفتن اخلاق در نظام تولید؛ مواردی از قبیل حفظ روحیه تعاون و تعهد[۴۴]، در نظر گرفتن نیاز عمومی خصوصاً محرومین[۴۵].
- داشتن نظم و برنامه در تولید و عرضه مناسب و صادرات[۴۶].
- جلوگیری از اخلال در نظام تولید و انحصار و نابودی کارگاههای خرد[۴۷].
- اهمیت نقش کارگر در تولید و رعایت حقوق آنها[۴۸].
از آنجا که تولید کالا و خدمات در سه بخش کشاورزی و معدن، صنعت و بازرگانی انجام میگیرد، تولیدات به سه نوع، تولیدات کشاورزی و معدن، صنعتی و بازرگانی تقسیم میشود. امام خمینی در این باره معتقدند: «اسلام... اقتصاد را به صورتی سالم و بدون وابستگی، به نفع همگان، در رفاه همه مردم، با اهمیت به مستمندان و ضعیفان، بارور میکند؛ و برای رشد بیشتر کشاورزی و صنعت و تجارت کوشش مینمای»[۴۹].
نظر به اهمیت سه بخش در نظام اقتصادی به تشریح اهم دیدگاههای امام خمینی میپردازیم[۵۰].
بخش کشاورزی
کشاورزی از دیدگاه امام راحل از اهم امور و اساس اقتصاد اسلامی میباشد[۵۱]. بر اساس دیدگاه امام این امور حائز اهمیت است:
- بازسازی و توسعه کشاورزی؛ بر این اساس سیاستهای تشویقی[۵۲] و حمایتی[۵۳] دولت از قبیل قراردادن امکانات و خدمات لازم و مکانیزه کردن کشاورزی لازم است[۵۴].
- خودکفایی بخش کشاورزی[۵۵].
- ارزش دادن به کشاورزان[۵۶].[۵۷]
بخش صنعت و معدن
امام در صنایع توصیه به توجه به ارزشها در صنعت[۵۸]، استقلال و خودکفایی صنعتی[۵۹]، احیای صنایع بومی[۶۰] و توجه به صنایع کوچک[۶۱] دارند.
با توجه به وجود منابع و معادن بهخصوص نفت در ایران، امام راحل لزوم اهمیت دادن به آن و هزینه کردن درآمد حاصل از فروش و صادرات آن را در رشد اقتصادی[۶۲] و حفظ منافع و مصالح کشور[۶۳] تأکید مینماید[۶۴].
بخش تجارت
در این بخش هرچند امام قائل به تجارت آزادند اما دولت را موظف به جلوگیری از معاملات نامشروع و غیر قانونی، گرانفروشی، واردات بیرویه اجناس مصرفی و تجملاتی میداند[۶۵].[۶۶]
توزیع در نظام اقتصادی اسلام
در نظام اقتصاد اسلامی، به تخصیص و تقسیمبندی منابع تولید که «ثروتهای اولیه» نامیده میشوند و بهرهبرداری و تبدیل آنها به کالاها از طریق کار که «ثروتهای ثانویه» نامیده میشود، توزیع میگویند. این امر نه تنها یکی از معضلات و موارد اختلاف نظامهای اقتصادی بوده بلکه برقراری عدالت اجتماعی در جامعه نیز بستگی به ارائه راه حل مناسبی در مورد مشکل یادشده دارد.
اصول حاکم بر توزیع ثروت و درآمد در کلام امام خمینی عبارت است از:
- برخورداری عموم افراد جامعه از رفاه[۶۷]؛ ایشان در این رابطه میفرماید: «اسلام آنقدر به رفاه مردم، آسایش مردم، و این طور [امور] توجه دارد و هیچ در این جهت فرقی ما بین قشر با قشر دیگر نمیگذارد و نگذاشته است»[۶۸].
- رفع تبعیض در امتیازات قانونی و دسترسی برابر به فرصتها[۶۹]؛ امام خمینی میفرماید: «اسلامِ بزرگ تمام تبعیضها را محکوم نموده و برای هیچ گروهی ویژگی خاصی قرار نداده؛ و تقوا و تعهد به اسلام، تنها کرامت انسانهاست و در پناه اسلام و جمهوری اسلامی، حق اداره امور داخلی و محلی و رفع هرگونه تبعیض فرهنگی و اقتصادی و سیاسی متعلق به تمام قشرهای ملت است»[۷۰].
- پرداخت حقوق مستضعفین و رفع نیازهای آنان توسط دولت و ثروتمندان[۷۱].[۷۲]
مصرف در نظام اقتصادی اسلام
مصرف در نظام اقتصادی غرب برپایه حداکثرسازی مطلوبیت شخص استوار است. بر خلاف آن در نظام اقتصادی اسلام مصرف بر دو نوع مصرف شخصی بر پایه حد کفاف یا توسعه بهدور از اسراف و مصرف اجتماعی بر دو قسم مصارف واجب ـ خمس، زکات، نذورات و... ـ و مستحب ـ انفاق، صدقات و... به هدف کاهش نابرابری تقسیم میشود[۷۳].
اصول حاکم بر مصرف و درآمد عبارت است از:
- پرهیز از هزینه در امور حرام[۷۴].
- هزینه در جهت قرب الهی، عبادات، صدقات و...[۷۵].
- اعتماد به نفس و توجه به تولید داخلی[۷۶].
- عادت به ساده زیستی[۷۷]؛ الگوی اقتصادی انسان مسلمان از منظر ایشان امام علی (ع) است که در عین تقوا و سادهزیستی بیشترین تلاش اقتصادی را داشتند[۷۸].
- پرهیز از مصرفزدگی[۷۹].
- اجتناب از اسراف، تبذیر و تجملات[۸۰].[۸۱]
منابع
پانویس
- ↑ میرمعزی، سید حسین، نظام اقتصادی اسلام، ص۴۶۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۷۷.
- ↑ حسینی، سید اکبر، اخلاقی و حقوقی، ۱۳۸۱.
- ↑ المکاسب المحرمة، ج۱، ص۳.
- ↑ المکاسب المحرمة، ج۱، ص۵.
- ↑ تحریر الوسیلة (ترجمه فارسی)، ج۱، ص۳۱۱.
- ↑ تحریر الوسیلة (ترجمه فارسی)، ج۱، ص۵۲۴.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۲۱ و ۱۴۱؛ صحیفه امام، ج۱۹، ص۲۵۰؛ ج۱۷، ص۴۹۳.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۳۹۱؛ تحریر الوسیلة (ترجمه فارسی)، ج۱، ص۳۱۱؛ صحیفه امام، ج۱۵، ص۳۸۸.
- ↑ ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، ص۳۱.
- ↑ رساله نجاة العباد، ص۳۸۲.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۴۸۸.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۹، ص۴۰۹.
- ↑ میرمعزی، سید حسین، نظام اقتصادی اسلام، ص۴۶۹.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۲۱۴؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۹۹؛ آداب الصلاة (آداب نماز)، ص۲۰۸ و ۲۲۰.
- ↑ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۱.
- ↑ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۶۱.
- ↑ تفسیر سوره حمد، ص۱۴۸ و ۱۴۹ و ۱۵۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۲، ص۵۵؛ ج۵، ۸۱؛ ج۶، ص۳۱۴.
- ↑ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۹۳؛ صحیفه امام، ج۴، ص۱۷۹ و ۴۱۸؛ ج۲۰، ص۳۴۳.
- ↑ امام خمینی به صورت مبسوط در حدیث ششم به تشریح معنای حب دنیا، مفاسد آن پرداخته است؛ شرح چهل حدیث، ص۱۱۹.
- ↑ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۱۷.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۵۵۹؛ صحیفه امام، ج۷، ص۳۴۳ و ۴۳۹؛ ج۱۰، ص۳۸۴؛ ج۱۱، ص۴۲۵؛ ج۱۷، ص۴۱۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۶، ۳۸۸ و ۳۹۵ و ۴۹۸ و ۵۱۰؛ ج۷، ۳۰۵ و ۵۳۳.
- ↑ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۱۵.
- ↑ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۴۲۵.
- ↑ تحریر الوسیلة (ترجمه فارسی)، ج۲، ص۹۸.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۳۰۹ و ۴۷۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۸، ص۱۰۸.
- ↑ صحیفه امام، ج۸، ص۱۰۸.
- ↑ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۳۲؛ صحیفه امام، ج۸، ص۴۸.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۵۱۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۴۰.
- ↑ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۲۵۵؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۴۶.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۷، ص۴۹۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۵، ص۴۴۹.
- ↑ صفا، احمد رضا، مقاله «نظام اقتصاد اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۶۵۴.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۷، ص۲۸۲؛ ج۲۱، ص۲۳۲.
- ↑ صحیفه امام، ج۹، ص۲۸.
- ↑ وصیتنامه، ص۸۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۵، ص۵۴۰؛ ج۸، ص۱۹۷؛ ج۱۸، ص۴۵۹.
- ↑ صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۵۸.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۱، ص۴۱۳؛ ج۱۳، ص۳۳۶؛ ج۱۷، ص۲۸۲؛ ج۲۱، ص۱۵۸؛ وصیتنامه، ص۶۵ و ۹۰.
- ↑ وصیتنامه، ص۹۰.
- ↑ صحیفه امام، ج۸، ص۱۴.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۷، ص۱۲۱ و ۱۲۲؛ ج۲۱، ص۱۵۸.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۷، ص۳۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۶، ص۳۸۱؛ ج۷، ص۱۷۶؛ ج۲۱، ص۱۵۹.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۹، ص۳۴۳.
- ↑ صفا، احمد رضا، مقاله «نظام اقتصاد اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۶۵۷.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۵۵؛ ج۱۵، ص۲۵۹؛ ج۱۸، ص۲۵۸؛ ج۱۸، ص۴۳۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۸، ص۱۴۱؛ ج۱۵، ص۵۱۷.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۰، ص۳۷۳؛ ج۱۸، ص۴۳۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۵، ص۲۹۶؛ ج۱۴، ص۲۵۵.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۵، ص۵۱۷؛ ج۱۷، ص۱۷۷.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۷، ص۳۳.
- ↑ صفا، احمد رضا، مقاله «نظام اقتصاد اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۶۵۹.
- ↑ صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۲۶؛ ج۱۶، ص۲۴۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۴، ص۵۰۶؛ ج۱۶، ص۲۳۷؛ وصیتنامه، ص۶۵.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۱، ص۲۲۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۲، ص۴۱؛ ج۱۷، ص۳۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۵، ص۴۱۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۴، ص۳۶۴؛ ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، ص۱۱۵.
- ↑ صفا، احمد رضا، مقاله «نظام اقتصاد اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۶۵۹.
- ↑ استفتائات، ج۲، ص۴۵؛ صحیفه امام، ج۷، ص۳۱۷؛ ج۸، ص۱۲۰؛ وصیتنامه، ص۸۵.
- ↑ صفا، احمد رضا، مقاله «نظام اقتصاد اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۶۶۰.
- ↑ صحیفه امام، ج۴، ص۱۸۲؛ ج۷، ص۳۱؛ ج۱۴، ص۲۹۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۷، ص۲۸۹.
- ↑ صحیفه امام، ج۷، ص۷۸.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۱، ص۵۶.
- ↑ صحیفه امام، ج۶ ص۳۱۳؛ ج۷، ص۹۸؛ ج۱۶، ص۳۳۲؛ وصیتنامه، ص۸۳.
- ↑ صفا، احمد رضا، مقاله «نظام اقتصاد اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۶۶۰.
- ↑ بهاروندی، احمد، پژوهشی پیرامون الگوی مصرف مورد نظر در نظام اقتصادی اسلام، زمستان ۱۳۸۶.
- ↑ المکاسب المحرمة، ج۱، ص۷.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۲، ص۲۰۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۵۸؛ وصیتنامه، ص۴۰.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۷۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۲، ص۳۵۹؛ ج۵، ص۲۶؛ ج۶، ص۱۶۳؛ ج۹، ص۱۱۷.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۷۱؛ وصیتنامه، ص۳۶ و ۴۰.
- ↑ صحیفه امام، ج۶، ص۲۶۶؛ ج۱۵، ص۳۸۸.
- ↑ صفا، احمد رضا، مقاله «نظام اقتصاد اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۶۶۱.