انتقام در کلام اسلامی
انتقام به معنی کیفر دادن و تلافی کردن بدی به همان اندازه یا بیشتر است که گاهی به انسان و گاهی به خدا نسبت داده میشود. انتقام به دو قسم فردی و اجتماعی تقسیم میشود، همچنین بهره وری از حس انتقامگیری به تناسب مورد و کیفیت احکام، وجوه گوناگونی دارد که میتوان آن را به انتقام پسندیده، مباح و ناپسند تقسیم کرد.
معناشناسی
انتقام در لغت به معنای انکار کردن[۱]، کیفر دادن[۲] و مؤاخذه همراه با کراهت و مبالغه در کیفر و عقوبت[۳] آمده است[۴] و در اصطلاح به تلافی کردن بدی به همان اندازه یا بیشتر گفته میشود[۵].
انتقام در قرآن
انتقام در قرآن با واژههای "نقم" و مشتقات آن، ۱۷ بار به کار رفته است که این دسته از آیات بیشتر مربوط به انتقام الهی[۶] (ذو انتقام)[۷] و برخی نیز مربوط به انتقام بشر[۸]؛ ﴿وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ﴾[۹] است و برخی تعبیرهای دیگر قرآن در مورد انتقام عبارتاند از: انتصار[۱۰]؛ تشفی دل[۱۱]؛ مقابله به مثل[۱۲] و قصاص[۱۳].[۱۴]
انتقام گاهی به انسان و گاهی به خداوند نسبت داده شده است؛ انتقام خداوند به معنای کیفر دادن گناهکاران براساس حق و عدالت است، ولی انتقامهای بشری بیشتر تلافی در آوردن است که در ضمن تلافی گاه از حدّ اعتدال بیرون رفته و مرتکب کار ناروا و خلاف حق میشوند[۱۵].
انتقام بشری به دو قسم فردی و اجتماعی تقسیم میشود که انتقام فردی بیشتر برخاسته از احساس و به قصد تشفی دل است، ولی انتقام اجتماعی بیشتر در قلمرو وظایف حکومت است و در قالب قصاص و مجازات صورت میگیرد و غالباً مبتنی بر عقل و به قصد حفظ نظامِ، اصلاح و تربیت افراد جامعه و بستن راههای ناامنی در اجتماع است[۱۶].[۱۷]
اقسام انتقام
حس انتقامگیری یک اصل حیاتی است که خداوند آن را در وجود همۀ انسانها حتی برخی حیوانات به ودیعۀ نهاده است و استفاده از این حس به تناسب مورد و کیفیت و مقدار استفاده از آن، احکام و وجوه گوناگونی دارد، به همین دلیل به انتقام پسندیده، مباح و ناپسند تقسیم میشود[۱۸].
انتقام پسندیده
در اسلام اگر ظلم و بدی متوجه حقوق عموم بوده و گرفتن انتقام موجب جلوگیری از ظلم، فساد و ناامنی در جامعه گردد لازم، بلکه بر آن تأکید شده است و آیۀ ﴿قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ وَيُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ﴾[۱۹] بر این نوع انتقام اشاره دارد و انتقامی که در قیام جهانی حضرت مهدی (ع) از آن یاد میشود نیز انتقام پسندیده و لازم است و با استفاده از روایات گروههایی که توسط حضرت مهدی (ع) از آنان انتقام گرفته میشود، عبارتاند از:
- دشمنان خداوند: رسول گرامی اسلام (ص) در حدیث معراج پس از بیان دیدن نور پیشوایان معصوم (ع) و آخرین جانشین خود در میان آنها، فرمودند: «...عرض کردم: پروردگارا! اینان چه کسانی هستند؟» خداوند فرمودند: «ایشان پیشوایانند و این قائم است؛ همو که حلال مرا حلال میکند و حرام مرا را حرام میسازد و از دشمنان من انتقام میگیرد.»[۲۰].
- قاتلان امام حسین (ع): از امام صادق (ع) نقل شده دربارۀ آیۀ ﴿وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ﴾[۲۱]؛ فرمودند: «او قائم آل محمد است؛ قیام میکند و به انتقام از خون حسین بن علی، دست به کشتار میزند»[۲۲]. این انتقام دو صورت دارد:
- ستمگران یاد شده به دنیا بر میگردند و آنگاه حضرت از آنان انتقام میگیرد.
- فرزندان آنان که به کارهای پدران و گذشتگان خود خشنودند، مورد انتقام قرار میگیرند. از امام رضا (ع) دربارۀ حدیث: «زمانی که قائم (ع) قیام کند فرزندان قاتلان حسین (ع) را به خاطر کردار پدرانشان خواهد کشت؟» سوال شد، حضرت فرمودند: همین طور است. گفته شد: پس معنای آیۀ ﴿وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى﴾[۲۳] چیست؟ امام در پاسخ فرمودند: «خداوند در تمام گفتارهایش درست گفته است؛ اما فرزندان قاتلان حسین (ع) از کردار پدرانشان راضی هستند و به آن افتخار میکنند و هر کس از کاری راضی باشد، مثل کسی است که آن را انجام داده و اگر کسی در مشرق کشته شود و دیگری در مغرب از این قتل راضی باشد، نزد خدا با قاتل شریک خواهد بود»[۲۴].
- پیامبر اعظم (ص)، اهل بیت (ع) و همۀ ستمدیدگان تاریخ: از روایات فراوانی استفاده میشود حضرت مهدی (ع) هنگام قیام جهانی خود از ستمگرانی که به خاندان او و بشریت ستم کردند، انتقام خواهد گرفت، چه آنان که حقوق پدران او را غصب کردند و مردم را از بهرهمندی از این چراغهای هدایت محروم ساختند و چه آنان که به فرودستان در طول تاریخ ستم کردند[۲۵]. در تشرفی که علی بن مهزیار خدمت امام عصر (ع) داشت، حضرت به او فرمودند: «من قیام خواهم کرد... به مدینه میآیم و در مسجد رسول خدا دو تن از منافقان را از دل خاک بیرون میآورم در حالی که بدن آنها تر و تازه است و بدن آن دو را روبروی بقیع بر دار میآویزم. سپس چوبۀ دار آنها سبز میشود و برگ میرویاند و این امتحان سختی برای مردم آن زمان خواهد بود، امتحانی که از امتحان اول بسیار سختتر است (یعنی زمانی که بعد از رسول خدا (ص) مسیر خلافت تغییر یافت و مردم هم پیروی کردند. آنگاه شخصی از آسمان ندا میدهد: «ای آسمان هلاک کن و ای زمین آنان را در خود فرو ببر» سپس در آن روز جز مؤمنینی که در دل ایمانی راسخ دارند، باقی نخواهد ماند[۲۶]. همچنین علی (ع) در حدیثی فرمودند: «مردی از خاندان رسول خدا (ص) هشت ماه شمشیر بر دوش مینهد و یک سره به جنگ میپردازد، تا جایی که مردم از تعجب میگویند: "به خدا قسم اگر این شخص از فرزندان فاطمه (س) بود به ما ترحم مینمود، او از بنیامیه و بنیالعباس انتقام خواهد کشید»[۲۷][۲۸]
انتقام مجاز
در اسلام اگر ظلم و ستم متوجه شخص انسان بوده و انتقام گرفتن او پیامدی برای دیگران نداشته باشد این کار جایز و روا خواهد بود و البته گرفتن انتقام از بدی کننده به طور مطلق و در همۀ موارد روا نیست، بلکه در مواردی که اسلام آن را روا دانسته جایز است[۲۹] که برخی از این موارد عبارتاند از:
- مورد استهزاء قرار گرفتن: ﴿إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ﴾[۳۰][۳۱]
- کشته شدن انسانی یا وارد شدن جراحتی بر او: ﴿أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَينَْ بِالْعَينِْ وَ الْأَنفَ بِالْأَنفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصَاصٌ﴾[۳۲]؛
- مُثله شدن (قطع شدن گوش، چشم و بینی توسط فرد دیگر) چه فرد مثله شده زنده باشد یا مرده: ﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ﴾[۳۳]، همچنین جواز انتقام در مورد آیۀ ﴿الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ﴾[۳۴] نیز قابل استفاده است.
در انتقام مجاز اسلام عفو را از انتقام بهتر دانسته و کسانی را که از حقوق خویش بگذرند مستحق پاداش و اجر الهی دانسته است: ﴿وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ﴾[۳۵]؛ ﴿لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا إِنْ تُبْدُوا خَيْرًا أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا قَدِيرًا﴾[۳۶]. اسلام نه تنها مؤمنان را به عفو و گذشت از حق خویش فرا میخواند بلکه به مؤمنان سفارش میکند بدی را با خوبی پاسخ دهند نه با بدی: ﴿وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ﴾[۳۷]، براساس این آیه عفو از انتقام و پاسخ دادن بدی با نیکی موجب رفع کینهها شده و در مواردی دشمنان سرسخت را به دوستانی بسیار مهربان تبدیل میکند[۳۸]؛ اما در مقابل، گرفتن انتقام موجب تشدید دشمنیها شده و گاه خسارات جبران ناپذیری را به فرد و اجتماع وارد میکند. در کتب روایی نیز ابواب گوناگونی به عفو از انتقام، فرونشاندن خشم و حلم و بردباری اختصاص یافته و در روایاتی پرشمار که در این ابواب آمده مؤمنان به گذشت از حقوق شخصی خویش و نگرفتن انتقام ترغیب و تشویق شدهاند[۳۹]. در روایات نیز آمده است پیامبر هیچگاه برای حق شخصی از کسی انتقام نگرفت[۴۰] مگر اینکه محرمات الهی هتک میگردید[۴۱]. بر اساس روایتی دیگر وقتی آیۀ ﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ﴾[۴۲] نازل شد پیامبر اکرم از مثله کردن مشرکان صرفنظر کرد و فرمود: صبر میکنم، صبر میکنم[۴۳]. و طبق روایات دیگر با وجود اینکه اهل مکه به پیامبر بسیار ستم کردند و یاران آن حضرت نیز در روز فتح مکه شعار انتقام سر میدادند؛ ولی پیامبر (ص)سخن از عفو و رحمت بر زبان آورد و خطاب به مردم مکه فرمودند: «اذْهَبُوا وَ أَنْتُم طُلَقَاءُ»؛ «بروید و همه شما آزادید»[۴۴] و نیز آیۀ ﴿قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ﴾[۴۵] به گذشت یوسف (ع) از ظلم برادرانش و حتی سرزنش نکردن آنها اشاره دارد.
انتقام لازم و مجاز شرایطی دارد که برخی از این شرایط عبارتاند از:
- رعایت اعتدال و حدود الهی: اگر فرد در گرفتن انتقام از حدّ اعتدال تجاوز کند ظالم شمرده شده و مورد خشم خداوند قرار خواهد گرفت، بنابراین انتقام باید به اندازۀ بدی و ظلمی باشد که به انسان شده است: «وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمينَ» و جملۀ «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمينَ» نیز اشاره به این دارد[۴۶]. طبق آیۀ ﴿ذَلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ﴾[۴۷] در انتقام گرفتن نباید مرتکب فساد و کار حرام شد[۴۸].
- یاری خواستن از دیگران و قانون در برخی موارد از جمله قصاص: فرد ستمدیده باید برای گرفتن حق خویش از دیگران و قانون یاری طلبد؛ زیرا در برخی موارد فرد به تنهایی قادر به گرفتن انتقام خویش نیست یا اگر خود به طور یکجانبه اقدام به انتقام کند موجب هرج و مرج شده و پیامدهای ناگواری برای خود و جامعه خواهد داشت و قرآن در آیۀ ﴿وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ﴾[۴۹] به این مسئله اشاره کرده است[۵۰].
انتقام مذموم
انتقام برخاسته از تعصبهای جاهلانه، دشمنیهای نابجا و همراه با تجاوز و تعدی ناروا و ناپسند است؛ زیرا در این انتقامها نه تنها حقی به دست نیامده و ظلمی برطرف نمیگردد، بلکه خود موجب پایمال شدن حقوق دیگران و منشأ ظلم و فساد میشود و این امر مذمومی است[۵۱]. قرآن کریم در آیات متعدد به برخی از اینگونه انتقامهای ناروا اشاره کرده و انتقامگیرندگان را به شدت مذمت کرده است مانند:
- انتقام فرعون از ساحران: ﴿قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا﴾[۵۲] فرعون پس از آگاهی از ایمان ساحران به موسی تصمیم به انتقام گرفته و ساحران را به قطع دست و پا و به صلیب کشیدن تهدید کرد.
- انتقام اصحاب اخدود از مسیحیان نجران: ﴿قُتِلَ أَصحَْابُ الْأُخْدُود النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيهَْا قُعُودٌ وَ هُمْ عَلىَ مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شهُُودٌ وَ مَا نَقَمُواْ مِنهُْمْ إِلَّا أَن يُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الحَْمِيدِ الَّذِى لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلىَ كلُِّ شىَْءٍ شهَِيدٌ إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُواْ المُْؤْمِنِينَ وَ المُْؤْمِنَاتِ ثمَُّ لَمْ يَتُوبُواْ فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَ لهَُمْ عَذَابُ الحَْرِيقِ﴾[۵۳]. مشهور روایات دربارۀ اصحاب اخدود، پادشاهی به نام "ذونواس" و لشکریانش هستند که به مؤمنانی بر دین مسیحیت در سرزمین نجران حمله کرده و آنها را به یهودیت فرا خواندند و چون آنان از دین الهی خود بازنگشتند، آنان را در گودالی از آتش افکنده و همۀ آنان را کشتند[۵۴] .
- انتقام زلیخا از یوسف: ﴿ثُمَّ بَدَا لَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا رَأَوُا الْآيَاتِ لَيَسْجُنُنَّهُ حَتَّى حِينٍ﴾[۵۵]، زلیخا تهدید خود را عملی کرد و یوسف را به قصد انتقام به زندان افکند.
- انتقام یهود از پیامبر (ص) و مسلمانان: ﴿وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ﴾[۵۶]، پذیرش اسلام و ایمان آوردن مسلمانان به قرآن و کتب آسمانی از یک سو و ناکامی یهود در رسیدن به اهداف خود از سوی دیگر آنان را بر آن داشت تا اسلام و دستورات آن را به تمسخر گرفته و از پیامبر و مسلمانان انتقام بگیرند[۵۷].
منابع
پانویس
- ↑ مفردات، ص۸۲۲؛ لسان العرب، ج۱۴، ص۲۷۲.
- ↑ مجمع البحرین، ج۲، ص۳۶۶؛ لغتنامه، ج۲، ص۲۹۶۷.
- ↑ زاد المسیر، ج۲، ص۴۲۷.
- ↑ التحقیق، ج۱۲، ص۲۲۷.
- ↑ جامعالسعادات، ج۱،ص۳۳۴؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۸۶.
- ↑ ﴿فَانْتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ﴾«و بیگمان پیش از تو پیامبرانی به سوی قوم آنان فرستادیم که برای آنها برهانها (ی روشن) آوردند و ما از گناهکاران انتقام گرفتیم و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷؛ ﴿لِيَجْزِىَ الَّذِينَ أَسَُواْ بِمَا عَمِلُواْ وَ يجَْزِىَ الَّذِينَ أَحْسَنُواْ بِالحُْسْنىَ﴾؛ سورۀ نجم، آیۀ ۳۱.
- ↑ ﴿وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ﴾«و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره آل عمران، آیه ۴.
- ↑ ﴿وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا﴾«و تو ما را کیفر نمیدهی مگر برای آنکه ما به نشانههای پروردگارمان هنگامی که به ما رسید» سوره اعراف، آیه ۱۲۶.
- ↑ «و با آنان کینهتوزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند،» سوره بروج، آیه ۸.
- ↑ ﴿وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾«جز آنان که ایمان دارند و کارهای شایسته انجام میدهند و خداوند را بسیار یاد میکنند و پس از آنکه ستم دیده باشند داد میستانند و آنان که ستم ورزیدهاند به زودی خواهند دانست که به کدام بازگشتگاه باز خواهند گشت» سوره شعراء، آیه ۲۲۷؛ ﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ﴾«و آنان که چون بدیشان ستم رسد داد (خود) میستانند» سوره شوری، آیه ۳۹.
- ↑ ﴿قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ وَيُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ وَيَتُوبُ اللَّهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾«با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دلهای گروهی مؤمن را خنک گرداند و خشم دلهای آنان را بزداید و خداوند از هر که خواهد توبه میپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۱۴ ـ ۱۵
- ↑ ﴿فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ﴾«پس هر کس بر شما ستم روا داشت همانگونه که با شما ستم روا داشته است با وی ستم روا دارید» سوره بقره، آیه ۱۹۴؛ ﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ﴾«و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۶؛ ﴿وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ﴾«و کیفر هر بدی بدییی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است» سوره شوری، آیه ۴۰.
- ↑ ﴿وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾«و شما را ای خردمندان در قصاص، زندگانی (نهفته) است؛ باشد که شما پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۱۷۹.
- ↑ المبسوط، ج۲۶، ص۶۱.
- ↑ اخلاق، ص۳۲۳؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۸۷.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۸۶؛ نثر طوبی، ص۴۹۵.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، انتقام، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، انتقام، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵.
- ↑ «با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دلهای گروهی مؤمن را خنک گرداند و خشم دلهای آنان را بزداید» سوره توبه، آیه ۱۴ ـ ۱۵
- ↑ «هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةُ وَ هَذَا الْقَائِمُ الَّذِی یُحِلُّ حَلَالِی وَ یُحَرِّمُ حَرَامِی وَ بِهِ أَنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِی»؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۵۲، ح۲؛ نعمانی، الغیبه؛ ص۹۳.
- ↑ «و آن کس را که خداوند (کشتن وی را) حرام کرده است جز به حقّ مکشید» سوره اسراء، آیه ۳۳.
- ↑ «ذَلِکَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ یَخْرُجُ فَیَقْتُلُ بِدَمِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِی»؛ ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۶۳.
- ↑ «و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمیدارد» سوره انعام، آیه ۱۶۴.
- ↑ «صَدَقَ اللَّهُ فِی جَمِیعِ أَقْوَالِهِ وَ لَکِنْ ذَرَارِیُّ قَتَلَةِ الْحُسَیْنِ (ع)یَرْضَوْنَ بِأَفْعَالِ آبَائِهِمْ وَ یَفْتَخِرُونَ بِهَا وَ مَنْ رَضِیَ شَیْئاً کَانَ کَمَنْ أَتَاهُ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِیَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ فِی الْمَغْرِبِ لَکَانَ الرَّاضِی عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَرِیکَ الْقَاتِلِ وَ إِنَّمَا یَقْتُلُهُمُ الْقَائِمُ (ع)إِذَا خَرَجَ لِرِضَاهُمْ بِفِعْلِ آبَائِهِمْ»؛ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۷۳، ح۵.
- ↑ ر. ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۸۴ ـ۸۶.
- ↑ نوائب الدهور، ج ۳، ص ۳۵۴.
- ↑ ملاحم: ص ۶۶.
- ↑ ر.ک: حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۱۷ـ۱۲۴.
- ↑ جامعالسعادات، ج۱، ص۳۳۴؛ محجة البیضاء، ج۵، ص۳۱۵.
- ↑ «اگر ما را ریشخند کنید ما نیز شما را همانند ریشخندی که میکنید ریشخند خواهیم کرد» سوره هود، آیه ۳۸.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۰، ص۲۲۵.
- ↑ سوره مائده، آیه ۴۵.
- ↑ «و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید» سوره نحل، آیه ۱۲۶.
- ↑ «آدمی در برابر آدمی و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی قصاص دارند» سوره مائده، آیه ۴۵.
- ↑ «و کیفر هر بدی بدییی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است، بیگمان او ستمگران را دوست نمیدارد و بر آنانکه پس از ستم دیدن داد ستانند ایرادی نیست» سوره شوری، آیه ۴۰ ـ ۴۱
- ↑ «خداوند بانگ برداشتن به بدگویی را دوست نمیدارد مگر (از) کسی که بر او ستم رفته است و خداوند شنوایی داناست اگر کار خیری را آشکار یا پنهان کنید یا از بدی (دیگران) درگذرید بیگمان خداوند درگذرندهای تواناست» سوره نساء، آیه ۱۴۸ ـ ۱۴۹
- ↑ «نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.
- ↑ مجمع البیان، ج۹، ص۵۶۵.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۰۷ـ۱۱۲؛ وسائلالشیعه، ج۱۲، ص۱۶۹، ۱۷۲؛ صحیح مسلم، ج۱۶، ص۱۴۱.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۷؛ التحریر والتنویر، ج۲۴، ص۲۹۲.
- ↑ التحریر والتنویر، ج۲۴، ص۲۹۲؛ کنزالعمال، ج۷، ص۲۲۱.
- ↑ «و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست» سوره نحل، آیه ۱۲۶ ـ ۱۲۷.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲، ص۳۷۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، نمونه، ج۲۰، ص۲۸۲.
- ↑ «(یوسف) گفت: امروز (دیگر) بر شما سرزنشی نیست، خداوند شما را ببخشاید و او مهربانترین مهربانان است» سوره یوسف، آیه ۹۲.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۸، ص۶۷.
- ↑ «چنین است و هر کس مانند کیفری که دیده است (دیگران را) کیفر کند سپس بر او ستم رود خداوند او را یاری خواهد کرد، بیگمان خداوند درگذرندهای آمرزنده است» سوره حج، آیه ۶۰.
- ↑ جامع السعادات، ج۱، ص۳۳۴.
- ↑ «و بر آنانکه پس از ستم دیدن داد ستانند ایرادی نیست» سوره شوری، آیه ۴۱.
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، انتقام، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۱۹۴ـ ۱۹۹.
- ↑ «فرعون گفت: آیا پیش از آنکه من به شما اجازه دهم به او ایمان آوردهاید؟ سوگند میخورم که دستها و پاهایتان را چپ و راست خواهم برید سپس همگی شما را به دار خواهم آویخت تو ما را کیفر نمیدهی مگر برای آنکه ما به نشانههای پروردگارمان هنگامی که به ما رسید ایمان آوردیم» سوره اعراف، آیه ۱۲۳ ـ ۱۲۶
- ↑ سورۀ بروج، آیات ۴ ـ ۱۰
- ↑ الکشاف، ج۴، ص۷۳۱؛ مکارم شیرازی، ناصر، نمونه، ج۲۶، ص۳۳۷ـ ۳۳۸.
- ↑ «آنگاه، پس از آنکه آن نشانهها را دیدند بر آن شدند که او را تا زمانی زندانی کنند» سوره یوسف، آیه ۳۵.
- ↑ «و چون به نماز بانگ برآورید آن را به ریشخند و بازی میگیرند؛ این از آن روست که آنان گروهی هستند که خرد نمیورزند بگو ای اهل کتاب! آیا جز از این رو با ما میستیزید که ما به خداوند و آنچه بر ما و آنچه از پیش فرو فرستاده شده است، ایمان داریم و بیشتر شما نافرمانید؟» سوره مائده، آیه ۵۸ ـ ۵۹
- ↑ ر.ک: ابوطالبی، محمد، انتقام، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵.