اهداف تربیتی در صحیفه سجادیه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

هدف در لغت به معنای نشانه تیر، هر شی بلند و برافراشته است[۱]. هدف، در اصطلاح، چنین تعریف شده است: هدف، امری است مورد آگاهی و مطلوب و برانگیزنده و جهت دهنده به فعل اختیاری که فاعل مختار برای رسیدن به آن تلاش می‌کند. هدف در تعلیم و تربیت به معنای وضع مطلوبی است که آگاهانه، سودمند تشخیص داده شده است و برای تحقق آن، فعالیت‌های مناسب تربیتی انجام می‌گیرد.

دسته‌بندی‌های مختلفی برای اهداف تعلیم و تربیت اسلامی برشمرده‌اند. بهترین معیار و ملاک تقسیم‌بندی اهداف تربیتی در صحیفه سجادیه، خود انسان است... بنابراین می‌توان هدف‌های تربیتی را در نظام صحیفه به سه طبقه کلی: غایی (نهایی)، واسطه‌ای و اهداف جزئی تقسیم نمود[۲]:

هدف غایی

در صحیفه سجادیه، خداوند متعال، هدف غایی، حقیقت بی‌نهایت و جامع تمام ارزش‌هاست. امام سجاد (ع) در تمام دعاها، مخاطب را به زبان دعا و مناجات، به آن حقیقت یکتا راهنمایی می‌کند. امام سجاد (ع) هدف از آفرینش انسان را عبودیت خدا، قرب الهی و حیات طیبه می‌داند.

امام سجاد (ع) در دعای چهل و پنجم و در عبارت چهل و نهم آن می‌فرمایند: "بارخدایا با گذشتن این ماه از گناهان ما در گذر؛ و با بیرون رفتن آن ما را از بدی‌هایمان بیرون بر (خطاها و گناهان ما را بیامرز)، و به وسیله آن ما را از نیک‌بخت‌ترین اهل آن ماه (کسانی که در آن به عبادت و بندگی اشتغال داشتند) و از با نصیب‌ترین ایشان در آن و از بهره‌مندترین آنان از آن قرار ده"[۳].

امام سجاد (ع) در دعای چهل و هفتم و در عبارت هفتاد و دوم آن می‌فرمایند: "و من اگرچه کردارهای شایسته‌ای را که کوشش کنندگان در عبادتت پیش فرستاده‌اند (بجا آورده‌اند)، نفرستاده‌ام (به‌جا نیاورده‌ام)، لکن یگانه دانستن تو و اینکه اضداد و امثال و مانندهایی برای تو نیست را پیش فرستاده‌ام (به آن ایمان آورده‌ام) و از درهایی که امر فرموده‌ای از آنها به سوی (رحمت) تو آیند به درگاهت آمده‌ام و به آنچه (ولایت و دوستی حضرت امیرالمؤمنین (ع)) که کسی جز با درخواست و قرب و نزدیک شدن به آن به تو نزدیک نشود طلب قرب و نزدیک شدن به درگاه تو نموده‌ام"[۴]؛

امام سجاد (ع) در دعای چهل و پنجم و در عبارت پنجاهم آن می‌فرمایند: "بارخدایا کسی که این ماه را به گونه‌ای سزاوار رعایت است رعایت کرده (آنچه به او واجب بوده به‌جا آورده) و احترامش را به طوری که شایسته حفظ و نگهداری است حفظ نموده (آنچه از او نهی شده مرتکب نگشته) و به احکامش به گونه‌ای که سزاوار کوشش در آنها است کوشش و ایستادگی داشته؛ و از گناهان خویش به گونه‌ای که شایسته پرهیزکاری است پرهیز نموده، یا به وسیله عملی که تقرب‌آور است به سوی تو تقرب جسته (مقام و منزلتی خواسته) که رضا و خشنودی تو را برای او لازم گردانیده؛ و رحمت و مهربانی‌ات بر او متوجه نموده، پس از توانگری خود مانند (پاداش) او به ما ببخش؛ و از فضل و احسانت چندین برابر آن را به ما عطا فرما، زیرا فضل تو نقصان‌ناپذیر است؛ و از گنجینه‌های تو کاسته نمی‌شود بلکه افزون می‌گردد؛ و کان‌های احسان و نیکی‌ات نابود نمی‌شود، و عطا و بخشش گوارایی است (مشقت و رنجی در آن نیست)"[۵].

امام سجاد (ع) در دعای چهل و هفتم و در عبارت یکصد و هفدهم آن می‌فرمایند: "پس (اکنون که این‌گونه مهربانی) مرا زنده‌دار به زندگی پاکیزه‌ای (زندگی با روزی حلال) که به آنچه می‌خواهم پیوسته شود؛ و به آنچه دوست دارم پایان یابد، در صورتی‌که آنچه را نمی‌پسندی به‌جا نیاورم؛ و آنچه را نهی کرده‌ای مرتکب نشوم؛ و بمیران مردن کسی که نور و روشناییش (راهنمایش به بهشت) در پیش رویش و از سمت راستش می‌رود"[۶].

اهداف واسطه‌ای

اهداف واسطه‌ای، حلقه‌های میانی برای دستیابی به هدف غایی هستند که ارزش خود را از هدف نهایی به دست می‌آورند و در طول آن قرار می‌گیرند. اهداف واسطه‌ای تربیتی در صحیفه سجادیه را می‌توان به سه دسته کلی:

  1. خدا محور،
  2. خود محور،
  3. و دیگر محور تقسیم نمود[۷].

محور کلی اهداف تربیتی در رابطه با خداوند را می‌توان در شناخت خدا، ایمان به خدا، تقوای الهی، بندگی خدا، و شکرگزاری خلاصه نمود[۸].

شناخت خدا

امام سجاد (ع) در دعای یکم و در عبارت دوم و سوم آن می‌فرمایند: "خدایی که دیده‌های بینندگان از دیدنش (در دنیا و آخرت) ناتوانند (محال است او را ببینند، چون آنچه به چشم سر دیده می‌شود بایستی در مکان و جایی باشد، و محتاج به مکان جسم است و خدای تعالی جسم نیست) و اندیشه‌های وصف کنندگان از عهده وصفش برنیایند (هرچه کوشند نمی‌توانند به گونه‌ای که شایسته است او را وصف نمایند)، به قدرت و توانایی خود آفریدگان را آفرید؛ و آنان را به اراده و خواست خویش به وجود آورد بی آنکه از روی مثال و نمونه‌ای باشد (چون همیشه خداوند بوده و دیگری جز او نبوده که نمونه به دست داده باشد)"[۹].

امام سجاد (ع) در دعای چهل و هفتم و در عبارت چهاردهم آن می‌فرمایند: "تویی آنکه در آفریدنت شریک و انبازی یاریت نکرده (چون یگانگی و توانایی او بر هر چیز ثابت شده پیدا است که او را شریکی نبوده تا در آفرینش او را کمک نماید) و در کار خود (آفریدن هر چیز) وزیر و معاونی تو را یاری ننموده و بیننده و مانندی برای تو نبوده است"[۱۰]؛

امام سجاد (ع) در دعای چهل و هفتم و در عبارت هجدهم آن می‌فرمایند: "و تویی آنکه وهم‌ها و اندیشه‌ها از ادراک کنه و حقیقت ذات تو حیرانند (زیرا اگر وهم حقیقت ذات او را دریابد باید در جهت و مکانی باشد؛ و خداوند تعالی منزه از آن است که در جهت و مکانی باشد) و فهم‌ها و دانش‌ها (یا عقل‌ها) از کیفیت و چگونگی تو (از ادراک صفات مخصوص تو که جز تو حقیقت آنها را نمی‌داند) ناتوانند؛ و دیده‌ها جای کجایی تو را درنیافتند (جایی نداری که دیده‌ها تو را دریابند، زیرا بودن در جایی تابع جسمیت است؛ و خداوند سبحان از جسمیت منزه است، پس مکان و کجا بودن بر او محال است)"[۱۱].

امام سجاد (ع) در دعای یکم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "و سپاس خدای را که (با آفرینش آسمان‌ها و زمین و آن‌چه در آنها است و فرستادن کتاب‌ها و پیغمبران و نصب ائمه معصومین (ع)) خویشتن را (وجود، علم، قدرت و حکمتش را) به ما شناساند و شکر و سپاس (از نعمت‌های) خود را به ما الهام نمود و درهای علم به ربوبیت و پروردگاریش را بر ما گشود و بر اخلاص (بی‌ریا و خودنمایی) در توحید و یگانگیش ما را راهنماییمان فرمود؛ و از عدول و کج‌روی و شک و دودلی در امر خود (معرفت ذات و صفات یا دین و احکامش) دورمان ساخت"[۱۲].[۱۳]

ایمان به خدا

امام سجاد (ع) در دعای بیستم و در عبارت یکم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و ایمانم (اعتقاد به دل و اقرار به زبان و عمل به اندام که کاشف از آنها است) را به کامل‌ترین ایمان برسان؛ و باورم را (به آن‌چه پیغمبر (ص) آورده) بهترین یقین قرار ده و نیت مرا به نیکوترین نیت‌ها (قصد قرب به حق) و کردارم را به بهترین کردارها (عمل خالص و دور از خودنمایی) برسان"[۱۴]؛

امام سجاد (ع) در دعای چهل و هشتم و در عبارت دوازدهم آن می‌فرمایند: "بارخدایا مرا از اهل توحید (کسانی که به یکتایی تو اقرار دارند) و از اهل ایمان و گروندگان به خود و از اهل تصدیق و اعتراف کنندگان به پیغمبرت و پیشوایانی که طاعت و پیروی از ایشان را واجب کرده‌ای قرار ده، از کسانی که توحید و ایمان و تصدیق به وسیله ایشان و به دست‌های آنها واقع می‌گردد (از آنان‌که مردم را به راه حق راهنمایی می‌کنند) دعایم را روا کن، ای پروردگار هر صنفی از اصناف آفریده‌شدگان"[۱۵].

امام سجاد (ع) در دعای یکم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "و سپاس خدای را که (با آفرینش آسمان‌ها و زمین و آن‌چه در آنها است و فرستادن کتاب‌ها و پیغمبران و نصب ائمه معصومین (ع)) خویشتن را (وجود، علم، قدرت و حکمتش را) به ما شناساند و شکر و سپاس (از نعمت‌های) خود را به ما الهام نمود و درهای علم به ربوبیت و پروردگاریش را بر ما گشود و بر اخلاص (بی‌ریا و خودنمایی) در توحید و یگانگیش ما را راهنماییمان فرمود؛ و از عدول و کج‌روی و شک و دودلی در امر خود (معرفت ذات و صفات یا دین و احکامش) دورمان ساخت"[۱۶]؛

امام سجاد (ع) در دعای چهل و نهم و در عبارت سوم آن می‌فرمایند: "و دستاویز من به سوی تو توحید و یگانه دانستن تو است؛ و وسیله‌ام آنست که چیزی را با تو شریک و انباز نگردانیده‌ام؛ و با تو خدایی فرانگرفته‌ام (اعتقاد و باور ندارم که خدایی با تو باشد) و با جانم (از روی دل از عذاب و کیفرت) به سوی (رحمت) تو گریخته‌ام؛ و گریزگاه بدکار و پناهگاه کسی که بهره‌اش را تباه کرده و پناهنده گشته، به سوی تو است"[۱۷].[۱۸]

پرهیزکاری

امام سجاد (ع) در دعای بیستم و در عبارت شانزدهم آن می‌فرمایند: بارخدایا مرا به هدایت و راهنمایی (به دین حق) گویا فرما، و پرهیزکاری را به من الهام نما (در دل من انداز) و به روشی که پاکیزه‌تر (بهترین روش‌ها) است توفیقم ده؛ و به کاری که (نزد تو) پسندیده‌تر است بگمارم[۱۹]؛

امام سجاد (ع) در دعای بیست و یکم و در عبارت نهم آن درباره پرهیزکاری می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست، و مرا در هر حال به ستایش و نیایش و سپاس گزاریت برگمار تا به آنچه از دنیا به من داده‌ای (زن، فرزند، دارایی، مقام و جاه و مانند این‌ها) شاد نگردم؛ و به آنچه مرا از آن بازداشته‌ای (عطا نفرموده‌ای) اندوهگین نشوم؛ و شعار دلم را به پرهیزکاری از خود بنما (تقوی و ترس از خود را روش من گردان) و بدنم را در آنچه از من می‌پذیری (طاعت و بندگی) به کار دار؛ و مرا از هرچه به من رو آورد (نیک و بد دنیا) به طاعت و بندگی‌ات وادار تا چیزی را که تو به خشم می‌آیی دوست نداشته و از چیزی که رضا و خشنودی تو است به خشم نیایم"[۲۰].

امام سجاد (ع) در دعای هفدهم و در عبارت پنجم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود؛ فرست؛ و ما را از رستگاری، در برابر گمراهی او بهره‌مند گردان؛ و ما را خلاف گمراهی او از تقوی و پرهیزکاری توشه ده؛ و خلاف راه او که راه تباهی است ما را به راه پرهیزکاری ببر"[۲۱].[۲۲]

پرورش روح عبادت (بندگی و شکرگزاری)

امام سجاد (ع) در دعای چهل و هفتم و در عبارت یکصد و بیست و سوم آن می‌فرمایند: "وشبم را آباد (شایسته) گردان به بیدار نمودن‌ات مرا در آن برای بندگیت، وتنها بودنم به شب برخاستن برای (مناجات با) تو؛ و چشم پوشیم از جز تو به انس و خو گرفتنم با تو؛ و درخواست نمودن خواسته‌هایم به درگاه تو؛ و پی در پی درخواست نمودنم از تو در آزاد ساختنم از آتشت و زن‌هار دادنم از کیفرت (دوزخ) که در آنست اهل و سزاوار آن"[۲۳]؛

امام سجاد (ع) در دعای چهل و هفتم و در عبارت یکصد و دهم آن می‌فرمایند: "و تنها به سر بردن به مناجات و راز و نیاز با تو را در شب و روز برای من آراسته گردان" [۲۴].

امام سجاد (ع) در دعای شانزدهم و در عبارت هفتم و هشتم درخواست بخشش گناهان را دارد و می‌فرمایند: " و تو آن کسی هستی که بخش‌اش از کیفرش برتر است و تو آن کسی هستی که رحمت او بر غضبض پیشی می‌گیرد"[۲۵].

محور کلی اهداف تربیتی در رابطه با خود انسان به گرایش‌های ویژه انسان (گرایش‌های مشترک میان انسان و حیوان) تقسیم می‌شود:

۱. گرایش‌های ویژه انسان: امام (ع) در دعای یکم و در عبارت سوم و چهارم آن می‌فرمایند: "به قدرت و توانایی خود آفریدگان را آفرید؛ و آنان را به اراده و خواست خویش به وجود آورد بیآنکه از روی مثال و نمونهای باشد (چون همیشه خداوند بوده و دیگری جز او نبوده که نمونه به دست داده باشد) سپس آنان را در راه اراده و خواست خویشتن روان گردانید و در راه محبت و دوستی به خود (که غریزه هر موجودی است) برانگیخت، درحالی که توانایی ندارند تأخیر نمایند آنچه را که ایشان را به آن جلو انداخته؛ و نمی‌توانند پیش اندازند آنچه را که ایشان را از آن عقب انداخته"[۲۶].

امام سجاد (ع) در دعای پنجاه و دوم و در عبارت هفتم آن می‌فرمایند: "بارخدایا من (همیشه از شب) داخل در صبح و (از روز) داخل در شب می‌شوم در حالی که عمل و کردارم (طاعت و بندگی‌ام) را اندک می‌بینم؛ و به گناهم اعتراف و به خطاها و کردارهای ناروایم اقرار دارم، من به سبب افراط و تجاوز از حد بر خود (در درگاه تو) ذلیل و خوارم، کردارم مرا هلاک ساخته (برای من موجب عذاب و کیفر گشته) و هوای نفس و خواهشم (در آنچه جایز و روا نیست) تباهم گردانیده؛ و شهوات و پذیرفتن خواهش‌های نفسم مرا (از خیر و نیکی که برای نیکوکاران است) بی‌بهره نموده"[۲۷]؛

امام سجاد (ع) در دعای چهل و هفتم و در عبارت شصت و هشتم آن می‌فرمایند: "سپس او را فرمان دادی پس فرمان نبرد؛ و منع نمودی پس باز نایستاد؛ و از معصیت و نافرمانی نهی فرمودی پس خلاف فرمانت نموده و نهیت را مرتکب گشته، نه از روی دشمنی با تو و نه از روی گردنکشی بر تو، بلکه هوا و خواهش او را به آنچه جدا ساخته (نهی کرده‌ای) و به آنچه ترسانده‌ای خواند؛ و دشمن تو و دشمن او (شیطان) وی را بر آن یاری کرد، پس با شناسایی به ترسانیدن تو و امیدواری به عفو تو و اعتماد به گذشت تو بر نافرمانی‌ات اقدام نمود در حالی‌که با آن نعمت‌هایی که به او بخشیده‌ای سزاوارتر بندگان تو بود که به نافرمانی‌ات اقدام ننماید"[۲۸].

امام سجاد (ع) در دعای دهم و در عبارت سوم آن می‌فرمایند: "ای بی‌نیاز بی‌نیازان، اینک ما بندگان تو در اختیار توایم، و من نیازمند ترین نیازمندان به تو هستم، پس به بی‌نیازی و عطای خویش (که هر نیازمندی از آن بهره می‌برد) نیازمندی ما را برطرف فرما؛ و ما را به بازداشتن (از رحمت) خود ناامید مگردان که (اگر از رحمت بازداشتی) بدبخت کرده‌ای کسی را که از تو نیک‌بختی خواسته؛ و نومید ساخته‌ای آن را که از احسان تو بخشش طلبیده"[۲۹]؛

امام سجاد (ع) در دعای چهل و هفتم و در عبارت یکصد و هجدهم آن می‌فرمایند: "و مرا در درگاهت خوار (مطیع) و در نزد آفریدگانت عزیز و ارجمند گردان؛ و چون با تو خلوت کرده تنها به سر برم (از جز تو چشم پوشیده به راز و نیاز بپردازم) فروتن و در میان بندگانت بلندمرتبه و سرافرازم نما؛ و از کسی که از من بی‌نیاز است (درخواستی نکرده و نمی‌کند)بی نیازم ساز (چنان کن که من هم از او چیزی نخواهم) و بر فقر و نیازمندیم به درگاهت بیفزا (تا درخواستم از تو و راز و نیازم با تو فزونی یابد)"[۳۰].

امام سجاد (ع) در دعای بیستم و در عبارت سوم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و بی‌نیازم کن از کاری که کوشیدن به آن مرا (از عبادت و بندگی‌ات) بازمی‌دارد (تا توجه من جز تو نباشد) و وادار مرا به آنچه (انجام اوامر و ترک نواهی) که فردا (روز رستاخیز) از آن سؤال و بازپرسی می‌نمایی و روزهای مرا در آنچه (عبادت و پرستش) که برای آنم آفریده‌ای صرف نما و مرا(از دیگران) بی‌نیاز فرما و روزیت را بر من گشایش ده، و به نگاه کردن (چشم به راه بودن) گرفتارم مفرما، و عزیز و گرامی و به کبر و سربلندی (افراط در عزت) دچارم مکن؛ و مرا برای (بندگی) خود رام ساز و عبادتم ر به عجب و خودپسندی (از درجه قبول) تباه مگردان و خیر و نیکی برای مردم را به دست من روان ساز (توانگرم گردان تا به ایشان احسان نمایم) و آن را به منت نهادن باطل مفرما و خوهای پسندیده را به من ببخش (استعداد قبول آن را به من عطا فرما) و (چنان‌که آنها را دارا شدم) مرا از به خود نازیدن نگاه‌دار"[۳۱].

۲. گرایش‌های مشترک میان انسان و حیوان: امام سجاد (ع) در دعای پنجاه و دوم و در عبارت دوم آن می‌فرمایند: "منزه و پاکی (از آنچه لایق و سزاوار تو نیست). ترسنده‌ترین آفریده شدگانت مر تو را داناترین آنها به تو است و افتاده‌ترین آنان در درگاهت عمل کننده‌ترین ایشان است به فرمان تو؛ و خوارترین آنها نزد تو کسی است که تو او را روزی می‌دهی و او جز تو را می‌پرستد"[۳۲]؛

امام سجاد (ع) در دعای چهل و ششم و در عبارت شانزدهم آن می‌فرمایند: "روزی تو برای کسی که معصیت و نافرمانیات کرده گسترده (از جهت اظهار کمال کرم و بخششت او را هم فراگرفته) و حلم و بردباریت (شتاب نکردن در انتقام و به کیفر رساندن) برای آنکه با تو دشمنی نموده (فرمانت نبرده) روآورنده است (زیرا) عادت و روش تو به بدکاران احسان و نیکی است؛ و طریقه (حکمت) دادن) تو بر تجاوزکنندگان از حد رحمت و مهربانی است تا اینکه مهلت دادن تو ایشان را از بازگشت (از باطل به سوی حق) مغرور ساخته و فریب داده؛ و شتاب نکردن تو (در کیفر) آنها را از باز ایستادن (به جا نیاوردن گناه) باز داشته"[۳۳].

امام سجاد (ع) در دعای سی و دوم و در عبارت بیست و هشتم آن می‌فرمایند: "و از تو درخواست می‌کنم که برای (به دست آوردن روزی‌ام) راهی آسان فراهم نمایی، پس سپاس تو را است بر آنکه نعمت‌های بزرگ را آغاز نمودی و سپاس بر نیکی کردن و نعمت دادنت را الهام کرده در دل انداختی، پس بر محمد و آل او درود فرست؛ و روزی‌ام را بر من آسان گردان؛ و اینکه مرا به اندازه‌ای که برایم تعیین فرموده‌ای قانع و خشنود نمایی؛ و به بهره‌ام در آنچه (روزی) که بهره من گردانیده‌ای خشنودم فرمایی؛ و آنچه از تن و عمرم به کار رفته در راه طاعت و فرمانبرداریت قرار دهی"[۳۴]؛

امام سجاد (ع) در دعای سی‌ام و در عبارت سوم آن و دعای بیست و پنجم و در عبارت یازدهم آن و در دعای پانزدهم و در عبارت سوم آن می‌فرمایند: "... و روزی‌های مرا از وسایل حلال روان گردان".

امام سجاد (ع) در دعای یکم و در عبارت هفدهم آن می‌فرمایند: "و سپاس خدای را که نیکویی‌های آفرینش را برای ما برگزید و روزی‌های پاکیزه (حلال و روا) را برای ما روان (فراوان) گردانید"[۳۵].

امام سجاد (ع) در دعای یکم و در عبارت بیستم آن می‌فرمایند: "و سپاس خدای را که ابزار بسط و گشاد را در (بدن) ما به هم پیوسته؛ و افزارهای قبض و درهم کشیدن را در (کالبد) ما قرار داد و ما را از روان‌های زندگی بهره‌مند نمود؛ و اندام کردارها را در ما استوار گردانید؛ و ما را با روزی‌های پاکیزه (انواع غذاهای حیوانی و نباتی) پرورش داد؛ و به بخشش خود توانگرمان ساخت؛ و به نعمت خویش سرمایه (زندگانی) به ما بخشید"[۳۶]؛

امام سجاد (ع) در دعای سی و نهم و در عبارت یکم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و شهوت و خواهش مرا از هر حرام و منع شده‌ای (از جانب خود) بشکن (جدا ساز) و حرص و آزم را از هر گناهی دور گردان؛ و مرا از آزار رساندن به هر مرد و زن با ایمان و به هر مرد و زن مسلمان بازدار"[۳۷]؛

محورهای کلی اهداف تربیت در رابطه انسان با دیگران به روابط خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تقسیم می‌شود.

۱. روابط خانوادگی: امام سجاد (ع) در دعای ۲۴ که دعا برای والدین است به این اهداف تربیتی اشاره می‌نماید. امام سجاد (ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت پنجم آن می‌فرمایند: "بارخدایا مرا چنان گردان که از پدر و مادر بترسم مانند ترسیدن از پادشاه ستمکار؛ و با ایشان خوش‌رفتاری نمایم همچون به خوش‌رفتاری مادر مهربان، و فرمانبری و نیکوکاری‌ام را به آنان در نظر از خواب، خواب‌آلوده خوش‌تر و در دلم از آشامیدن تشنه گواراتر گردان تا آرزوی آنها را بر آرزوی خود برگزینم؛ و خشنودی ایشان را بر خشنودی خویش جلو اندازم؛ و نیکوییشان را درباره خود هرچند اندک باشد بسیار شمارم، و نیکویی خویش را درباره آنها هرچند بسیار باشد کم بدانم"[۳۸]؛

در این عبارت منظور ترس از والدین همانند پادشاه ستمکار، اطاعت بی‌چوم و چرا از فرمان آن‌هاست، چرا که والدین مظهر مهربانی و عطوفت‌اند، همچنان‌که امام سجاد (ع) در ادامه بدان اشاره می‌فرمایند.

امام سجاد (ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت ششم آن می‌فرمایند: "بارخدایا صدایم را در برابر ایشان آهسته؛ سخنم را خوشایند و خویم را نرم نما؛ و دلم را بر آنها مهربان کن؛ و مرا به ایشان سازگار و بر آنان رحیم گردان"[۳۹].

امام سجاد (ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت هفتم آن می‌فرمایند: "بارخدایا آنان را به پرورش من جزا ده و در گرامی داشتنم پاداش ده؛ و آنچه در کودکی از من محافظت نموده‌اند (رنج‌هایی که برایم کشیده‌اند) برای آنها نگاهدار (پاداش رنجشان را عطاء فرما. اشاره به اینکه چون فرزند نمی‌تواند نیکی پدر و مادر را در باره خود پاداش دهد از این‌رو پاداش ایشان را از خداوند متعال خواستار است)"[۴۰]؛

امام سجاد (ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت دوازدهم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آلش و فرزندان او درود فرست؛ و پدر و مادر مرا به بهترین چیزی (پاداشی) که اختصاص به پدران و مادران بندگان باایمانت داده‌ای، امتیاز ده، ای بخشنده‌ترین بخشندگان"[۴۱]؛

امام سجاد (ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت چهاردهم آن می‌فرماید: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا به وسیله دعای برای ایشان و ایشان را به سبب مهربانی‌اشان به من بیامرز آمرزش پابرجا؛ و به شفاعت و میانجی‌گری من برای ایشان از آنها راضی و خشنود شو (آن‌ها را مشمول رحمتت گردان) خشنودی مداوم (نه آمرزش و خشنودی با شرط و صفت و وقت) و آنها را با گرامی داشتن به مکان‌های آسایش (در بهشت) برسان"[۴۲].

امام سجاد (ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت نهم آن می‌فرمایند: "بارخدایا آنچه پدر و مادر در گفتار با من تعدی نموده‌اند (سخنان ناروایی گفته‌اند)، در کردار درباره من بی‌جا رفتار کرده‌اند (به شایستگی مرا تربیت و پرورش ننموده‌اند)، حق مرا تباه ساخته‌اند، از آنچه واجب است (وظیفه ایشان بوده که آن را انجام دهند) درباره من کوتاهی کرده‌اند، من آن را به آنان بخشیدم و آن را وسیله احسان بر ایشان گردانیدم؛ و از تو خواهانم وبال و گرفتاری آن را از ایشان برداری (آنان را به گفتار و کردار بی‌جا و تضییع حق و انجام ندادن وظیفه درباره من به کیفر نرسانی) زیرا من درباره خود به ایشان گمان بد نمی‌برم؛ آنان را در مهربانی به خویش سهل‌انگار نمی‌دانم؛ و از آنچه درباره من نموده‌اند کراهت نداشته و ناراحت نیستم، ای پروردگارم"[۴۳]؛

امام سجاد (ع) در دعای بیست و پنجم و در عبارت پنجم آن می‌فرمایند: "و مرا در پرورش و تادیب (راه پسندیده نمودن) و نیکی کردن ایشان یاری فرما؛ و مرا از جانب خود افزون برایشان فرزندان نرینه ببخش؛ و آن را برای من نیک قرار ده؛ و آنها را در آنچه (در این راز و نیاز که) از تو خواسته‌ام یاورم گردان"[۴۴]؛

امام سجاد (ع) در دعای بیست و پنجم و در عبارت دوم آن می‌فرمایند: "بارخدایا عمرشان را برای من دراز گردان و مدت زندگانیشان را بسیار نما؛ و کوچکشان را برای من پرورش ده؛ و ناتوانشان را نیرومند ساز؛ و تن‌ها و کیش‌ها و خوی‌های ایشان را برای من سالم بدار؛ و در جان‌ها و اندامشان و در هرچه از کار ایشان به آن می‌کوشم تندرستی ده (از دردها و پیشامدهای ناروا نگاهداریشان فرما) و روزی‌هایشان را برای من و به دست من فراوان گردان"[۴۵]؛

۲. روابط اجتماعی: امام سجاد (ع) در دعای بیست و ششم و در عبارت دوم آن در دعا برای همسایگان می‌فرمایند: "و آنان را توفیق ده برای برپا داشتن طریقه و روش (نگاهداری احکام) و فراگرفتن [[[اخلاق نیک]] خود (که بندگان را به آن امر فرموده‌ای) در سود رساندن به ناتوانانشان؛ و جلوگیری از فقر و نیازمندیشان؛ و رفتن نزد بیمارشان؛ و راهنمایی راه‌جویشان؛ و اندرز دادن مشورت کننده‌شان؛ و دیدار از سفر آمده‌شان؛ و پنهان کردن رازهاشان، و پوشاندن عیب‌هایشان، و یاری کردن ستمدیده‌اشان؛ و خوب کمک کردنشان در ساختن ابزار خانه(دیگ، تبر، نردبان و مانند آن‌ها) و سود رساندنشان به بخشش فراوان؛ و دادن آنچه ایشان را واجب و لازم است پیش از درخواست"[۴۶].

۳. روابط سیاسی: مهم‌ترین هدف حکومت اسلامی فراهم آوردن زمینه برای احیای معروف و جلوگیری از منکر است. امام سجاد (ع) در دعای ششم و در عبارت هجدهم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و و آل او درود فرست؛ و ما را در این روز و این شب و همه روزهایمان توفیق عطا فرما برای انجام نیکی و دوری از بدی و سپاس‌گزاری از نعمت‌ها و پیروی از سنت‌ها (واجبات و مستحبات) و ترک بدعت‌ها (احداث چیزهایی در دین که از دین نیست) و امر به معروف (واداشتن بپسندیده: واجب و مستحب) و نهی از منکر (بازداشتن از زشتی‌ها: حرام و مکروه) و حفظ و نگهداری (اصول و فروع) اسلام، و نکوهش باطل و خوار نمودن آن و یاری حق و گرامی گردانیدن آن؛ و راهنمایی گمراه؛ و کمک ناتوان، و رسیدن به فریاد ستم رسیده"[۴۷].

۴. روابط اقتصادی: امام سجاد (ع) در دعای بیستم و در عبارت بیست و چهارم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا از کسب و روزی به دست آوردن با رنج بی‌نیاز کن؛ و بی‌حساب (فراوان یا بی‌رنج یا بی‌حساب و بازپرسی در آخرت) روزی ده، تا از عبادت و بندگی تو برای به دست آوردن روزی باز نمانم؛ و زیر بار سنگینی زیان‌ها و بدی عواقب کسب (نامشروع) نروم"[۴۸].[۴۹]

منابع

پانویس

  1. لغت‌نامه دهخدا، ماده هدف.
  2. ابراهیمی‌فر، علی اصغر، بررسی نظام تربیتی صحیفه سجادیه، ص۱۲۱ ـ ۱۲۳.
  3. « اللَّهُمَّ اسْلَخْنَا بِانْسِلَاخِ هَذَا الشَّهْرِ مِنْ خَطَايَانَا، وَ أَخْرِجْنَا بِخُرُوجِهِ مِنْ سَيِّئَاتِنَا، وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَسْعَدِ أَهْلِهِ بِهِ، وَ أَجْزَلِهِمْ قِسْماً فِيهِ، وَ أَوْفَرِهِمْ حَظّاً مِنْهُ».
  4. « وَ إِنِّي وَ إِنْ لَمْ أُقَدِّمْ مَا قَدَّمُوهُ مِنَ الصَّالِحَاتِ فَقَدْ قَدَّمْتُ تَوْحِيدَكَ وَ نَفْيَ الْأَضْدَادِ وَ الْأَنْدَادِ وَ الْأَشْبَاهِ عَنْكَ، وَ أَتَيْتُكَ مِنَ الْأَبْوَابِ الَّتِي أَمَرْتَ أَنْ تُؤْتَى مِنْهَا، وَ تَقَرَّبْتُ إِلَيْكَ بِمَا لَا يَقْرُبُ أَحَدٌ مِنْكَ إِلَّا بالتَّقَرُّبِ بِهِ».
  5. « اللَّهُمَّ وَ مَنْ رَعَى هَذَا الشَّهْرَ حَقَّ رِعَايَتِهِ، وَ حَفِظَ حُرْمَتَهُ حَقَّ حِفْظِهَا، وَ قَامَ بِحُدُودِهِ حَقَّ قِيَامِهَا، وَ اتَّقَى ذُنُوبَهُ حَقَّ تُقَاتِهَا، أَوْ تَقَرَّبَ إِلَيْكَ بِقُرْبَةٍ أَوْجَبَتْ رِضَاكَ لَهُ، وَ عَطَفَتْ رَحْمَتَكَ عَلَيْهِ، فَهَبْ لَنَا مِثْلَهُ مِنْ وُجْدِكَ، وَ أَعْطِنَا أَضْعَافَهُ مِنْ فَضْلِكَ، فَإِنَّ فَضْلَكَ لَا يَغِيضُ، وَ إِنَّ خَزَائِنَكَ لَا تَنْقُصُ بَلْ تَفِيضُ، وَ إِنَّ مَعَادِنَ إِحْسَانِكَ لَا تَفْنَى، وَ إِنَّ عَطَاءَكَ لَلْعَطَاءُ الْمُهَنَّا».
  6. « فَأَحْيِنِي حَيَاةً طَيِّبَةً تَنْتَظِمُ بِمَا أُرِيدُ، وَ تَبْلُغُ مَا أُحِبُّ مِنْ حَيْثُ لَا آتِي مَا تَكْرَهُ، وَ لَا أَرْتَكِبُ مَا نَهَيْتَ عَنْهُ، وَ أَمِتْنِي مِيتَةَ مَنْ يَسْعَى نُورُهُ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ».
  7. ابراهیمی‌فر، علی اصغر، بررسی نظام تربیتی صحیفه سجادیه، ص۱۲۷.
  8. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۱۸-۱۲۲.
  9. « الَّذِي قَصُرَتْ عَنْ رُؤْيَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِينَ، وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِينَ ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِيَّتِهِ اخْتِرَاعاً».
  10. « أَنْتَ الَّذِي لَمْ يُعِنْكَ عَلَى خَلْقِكَ شَرِيكٌ، وَ لَمْ يُوَازِرْكَ فِي أَمْرِكَ وَزِيرٌ، وَ لَمْ يَكُنْ لَكَ مُشَاهِدٌ وَ لَا نَظِيرٌ».
  11. « أَنْتَ الَّذِي قَصُرَتِ الْأَوْهَامُ عَنْ ذَاتِيَّتِكَ، وَ عَجَزَتِ الْأَفْهَامُ عَنْ كَيْفِيَّتِكَ، وَ لَمْ تُدْرِكِ الْأَبْصَارُ مَوْضِعَ أَيْنِيَّتِكَ».
  12. « وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِيَّتِهِ، وَ دَلَّنَا عَلَيْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّكِّ فِي أَمْرِهِ».
  13. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۲۱-۱۲۳.
  14. « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ، وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ، وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ، وَ بِعَمَلِي إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ».
  15. «اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَهْلِ التَّوْحِيدِ وَ الْإِيمَانِ بِكَ، وَ التَّصْدِيقِ بِرَسُولِكَ، وَ الْأَئِمَّةِ الَّذِينَ حَتَمْتَ طَاعَتَهُمْ مِمَّنْ يَجْرِي ذَلِكَ بِهِ وَ عَلَى يَدَيْهِ، آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ».
  16. « وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِيَّتِهِ، وَ دَلَّنَا عَلَيْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّكِّ فِي أَمْرِهِ».
  17. « وَ وَسِيلَتِي إِلَيْكَ التَّوْحِيدُ، وَ ذَرِيعَتِي أَنِّي لَمْ أُشْرِكْ بِكَ شَيْئاً، وَ لَمْ أَتَّخِذْ مَعَكَ إِلَهاً، وَ قَدْ فَرَرْتُ إِلَيْكَ بِنَفْسِي، وَ إِلَيْكَ مَفَرُّ الْمُسي‏ءِ، وَ مَفْزَعُ الْمُضَيِّعِ لِحَظِّ نَفْسِهِ الْمُلْتَجِئِ».
  18. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۲۳-۱۲۵.
  19. « اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِي بِالْهُدَى، وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوَى، وَ وَفِّقْنِي لِلَّتِي هِيَ أَزْكَى، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا هُوَ أَرْضَى».
  20. « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ ثَنَائِي عَلَيْكَ، وَ مَدْحِي إِيَّاكَ، وَ حَمْدِي لَكَ فِي كُلِّ حَالاتِي حَتَّى لَا أَفْرَحَ بِمَا آتَيْتَنِي مِنَ الدُّنْيَا، وَ لَا أَحْزَنَ عَلَى مَا مَنَعْتَنِي فِيهَا، وَ أَشْعِرْ قَلْبِي تَقْوَاكَ، وَ اسْتَعْمِلْ بَدَنِي فِيمَا تَقْبَلُهُ مِنِّي، وَ اشْغَلْ بِطَاعَتِكَ نَفْسِي عَنْ كُلِّ مَا يَرِدُ عَلَيَّ حَتَّى لَا أُحِبَّ شَيْئاً مِنْ سُخْطِكَ، وَ لَا أَسْخَطَ شَيْئاً مِنْ رِضَاكَ».
  21. « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَمْتِعْنَا مِنَ الْهُدَى بِمِثْلِ ضَلَالَتِهِ، وَ زَوِّدْنَا مِنَ الْتَّقْوَى ضِدَّ غَوَايَتِهِ، وَ اسْلُكْ بِنَا مِنَ التُّقَى خِلَافَ سَبِيلِهِ مِنَ الرَّدَى».
  22. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۲۵ ـ ۱۲۶.
  23. « وَ اعْمُرْ لَيْلِي بِإِيقَاظِي فِيهِ لِعِبَادَتِكَ، وَ تَفَرُّدِي بِالتَّهَجُّدِ لَكَ، وَ تَجَرُّدِي بِسُكُونِي إِلَيْكَ، وَ إِنْزَالِ حَوَائِجِي بِكَ، وَ مُنَازَلَتِي إِيَّاكَ فِي فَكَاكِ رَقَبَتِي مِنْ نَارِكَ، وَ إِجَارَتِي مِمَّا فِيهِ أَهْلُهَا مِنْ عَذَابِكَ».
  24. « وَ زَيِّنْ لِيَ التَّفَرُّدَ بِمُنَاجَاتِكَ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَار».
  25. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۲۷.
  26. « ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِيَّتِهِ اخْتِرَاعاً ثُمَّ سَلَكَ بِهِمْ طَرِيقَ إِرَادَتِهِ، وَ بَعَثَهُمْ فِي سَبِيلِ مَحَبَّتِهِ، لَا يَمْلِكُونَ تَأْخِيراً عَمَّا قَدَّمَهُمْ إِلَيْهِ، وَ لَا يَسْتَطِيعُونَ تَقَدُّماً إِلَى مَا أَخَّرَهُمْ عَنْهُ».
  27. « اللَّهُمَّ إِنِّي أُصْبِحُ وَ أُمْسِي مُسْتَقِلًّا لِعَمَلِي، مُعْتَرِفاً بِذَنْبِي، مُقِرّاً بِخَطَايَايَ، أَنَا بِإِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي ذَلِيلٌ، عَمَلِي أَهْلَكَنِي، وَ هَوَايَ أَرْدَانِي، وَ شَهَوَاتِي حَرَمَتْنِي».
  28. «ثُمَّ أَمَرْتَهُ فَلَمْ يَأْتَمِرْ، وَ زَجَرْتَهُ فَلَمْ يَنْزَجِرْ، وَ نَهَيْتَهُ عَنْ مَعْصِيَتِكَ، فَخَالَفَ أَمْرَكَ إِلَى نَهْيِكَ، لَا مُعَانَدَةً لَكَ، وَ لَا اسْتِكْبَاراً عَلَيْكَ، بَلْ دَعَاهُ هَوَاهُ إِلَى مَا زَيَّلْتَهُ وَ إِلَى مَا حَذَّرْتَهُ، وَ أَعَانَهُ عَلَى ذَلِكَ عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّهُ، فَأَقْدَمَ عَلَيْهِ عَارِفاً بِوَعِيدِكَ، رَاجِياً لِعَفْوِكَ، وَاثِقاً بِتَجَاوُزِكَ، وَ كَانَ أَحَقَّ عِبَادِكَ مَعَ مَا مَنَنْتَ عَلَيْهِ أَلَّا يَفْعَلَ».
  29. « يَا غَنِيَّ الْأَغْنِيَاءِ، هَا، نَحْنُ عِبَادُكَ بَيْنَ يَدَيْكَ، وَ أَنَا أَفْقَرُ الْفُقَرَاءِ إِلَيْكَ، فَاجْبُرْ فَاقَتَنَا بِوُسْعِكَ، وَ لَا تَقْطَعْ رَجَاءَنَا بِمَنْعِكَ، فَتَكُونَ قَدْ أَشْقَيْتَ مَنِ اسْتَسْعَدَ بِكَ، وَ حَرَمْتَ مَنِ اسْتَرْفَدَ فَضْلَكَ».
  30. « وَ ذَلِّلْنِي بَيْنَ يَدَيْكَ، وَ أَعِزَّنِي عِنْدَ خَلْقِكَ، وَ ضَعْنِي إِذَا خَلَوْتُ بِكَ، وَ ارْفَعْنِي بَيْنَ عِبَادِكَ، وَ أَغْنِنِي عَمَّنْ هُوَ غَنِيٌّ عَنِّي، وَ زِدْنِي إِلَيْكَ فَاقَةً وَ فَقْراً».
  31. « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنِي مَا يَشْغَلُنِي الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْأَلُنِي غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَيَّامِي فِيمَا خَلَقْتَنِي لَهُ، وَ أَغْنِنِي وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ فِي رِزْقِكَ، وَ لَا تَفْتِنِّي بِالنَّظَرِ، وَ أَعِزَّنِي وَ لَا تَبْتَلِيَنِّي بِالْكِبْرِ، وَ عَبِّدْنِي لَكَ وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِي بِالْعُجْبِ، وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى يَدِيَ الْخَيْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِي مَعَالِيَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِي مِنَ الْفَخْرِ».
  32. «سُبْحَانَكَ! أَخْشَى خَلْقِكَ لَكَ أَعْلَمُهُمْ بِكَ، وَ أَخْضَعُهُمْ لَكَ أَعْمَلُهُمْ بِطَاعَتِكَ، وَ أَهْوَنُهُمْ عَلَيْكَ مَنْ أَنْتَ تَرْزُقُهُ وَ هُوَ يَعْبُدُ غَيْرَكَ».
  33. « رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاكَ، وَ حِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاكَ، عَادَتُكَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِيئِينَ، وَ سُنَّتُكَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِينَ حَتَّى لَقَدْ غَرَّتْهُمْ أَنَاتُكَ عَنِ الرُّجُوعِ، وَ صَدَّهُمْ إِمْهَالُكَ عَنِ النُّزُوعِ».
  34. «وَ أَسْأَلُكَ فِي أَنْ تُسَهِّلَ إِلَى رِزْقِي سَبِيلًا، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى ابْتِدَائِكَ بِالنِّعَمِ الْجِسَامِ، وَ إِلْهَامِكَ الشُّكْرَ عَلَى الْإِحْسَانِ وَ الْإِنْعَامِ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ سَهِّلْ عَلَيَّ رِزْقِي، وَ أَنْ تُقَنِّعَنِي بِتَقْدِيرِكَ لِي، وَ أَنْ تُرْضِيَنِي بِحِصَّتِي فِيمَا قَسَمْتَ لِي، وَ أَنْ تَجْعَلَ مَا ذَهَبَ مِنْ جِسْمِي وَ عُمُرِي فِي سَبِيلِ طَاعَتِكَ، إِنَّكَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ».
  35. « وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اخْتَارَ لَنَا مَحَاسِنَ الْخَلْقِ، وَ أَجْرَى عَلَيْنَا طَيِّبَاتِ الرِّزْقِ».
  36. « وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي رَكَّبَ فِينَا آلَاتِ الْبَسْطِ، وَ جَعَلَ لَنَا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ، وَ مَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَيَاةِ، وَ أَثْبَتَ فِينَا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ، وَ غَذَّانَا بِطَيِّبَاتِ الرِّزْقِ، وَ أَغْنَانَا بِفَضْلِهِ، وَ أَقْنَانَا بِمَنِّهِ».
  37. « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْسِرْ شَهْوَتِي عَنْ كُلِّ مَحْرَمٍ، وَ ازْوِ حِرْصِي عَنْ كُلِّ مَأْثَمٍ، وَ امْنَعْنِي عَنْ أَذَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ، وَ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ».
  38. « اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّءُوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِي لِوَالِدَيَّ وَ بِرِّي بِهِمَا أَقَرَّ لِعَيْنِي مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِي مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَايَ هَوَاهُمَا، وَ أُقَدِّمَ عَلَى رِضَايَ رِضَاهُمَا وَ أَسْتَكْثِرَ بِرَّهُمَا بِي وَ إِنْ قَلَّ، وَ أَسْتَقِلَّ بِرِّي بِهِمَا وَ إِنْ كَثُرَ».
  39. «اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِي، وَ أَطِبْ لَهُمَا كَلَامِي، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِيكَتِي، وَ اعْطِفْ عَلَيْهِمَا قَلْبِي، وَ صَيِّرْنِي بِهِمَا رَفِيقاً، وَ عَلَيْهِمَا شَفِيقاً».
  40. « اللَّهُمَّ اشْكُرْ لَهُمَا تَرْبِيَتِي، وَ أَثِبْهُمَا عَلَى تَكْرِمَتِي، وَ احْفَظْ لَهُمَا مَا حَفِظَاهُ مِنِّي فِي صِغَرِي».
  41. « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ، وَ اخْصُصْ أَبَوَيَّ بِأَفْضَلِ مَا خَصَصْتَ بِهِ آبَاءَ عِبَادِكَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أُمَّهَاتِهِمْ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».
  42. « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِي بِدُعَائِي لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بِي مَغْفِرَةً حَتْماً، وَ ارْضَ عَنْهُمَا بِشَفَاعَتِي لَهُمَا رِضًى عَزْماً، وَ بَلِّغْهُمَا بِالْكَرَامَةِ مَوَاطِنَ السَّلَامَةِ».
  43. « اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّيَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ أَسْرَفَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ فِعْلٍ، أَوْ ضَيَّعَاهُ لِي مِنْ حَقٍّ، أَوْ قَصَّرَا بِي عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا، وَ جُدْتُ بِهِ عَلَيْهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِي وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا، فَإِنِّي لَا أَتَّهِمُهُمَا عَلَى نَفْسِي، وَ لَا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِي بِرِّي، وَ لَا أَكْرَهُ مَا تَوَلَّيَاهُ مِنْ أَمْرِي يَا رَبِّ».
  44. « وَ أَعِنِّي عَلَى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِمْ، وَ بِرِّهِمْ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ مَعَهُمْ أَوْلَاداً ذُكُوراً، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ خَيْراً لِي، وَ اجْعَلْهُمْ لِي عَوْناً عَلَى مَا سَأَلْتُكَ».
  45. « إِلَهِي امْدُدْ لِي فِي أَعْمَارِهِمْ، وَ زِدْ لِي فِي آجَالِهِمْ، وَ رَبِّ لِي صَغِيرَهُمْ، وَ قَوِّ لِي ضَعِيفَهُمْ، وَ أَصِحَّ لِي أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْيَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ، وَ عَافِهِمْ فِي أَنْفُسِهِمْ وَ فِي جَوَارِحِهِمْ وَ فِي كُلِّ مَا عُنِيتُ بِهِ مِنْ أَمْرِهِمْ، وَ أَدْرِرْ لِي وَ عَلَى يَدِي أَرْزَاقَهُمْ».
  46. « وَ وَفِّقْهُمْ لِإِقَامَةِ سُنَّتِكَ، وَ الْأَخْذِ بِمَحَاسِنِ أَدَبِكَ فِي إِرْفَاقِ ضَعِيفِهِمْ، وَ سَدِّ خَلَّتِهِمْ، وَ عِيَادَةِ مَرِيضِهِمْ، وَ هِدَايَةِ مُسْتَرْشِدِهِمْ، وَ مُنَاصَحَةِ مُسْتَشِيرِهِمْ، وَ تَعَهُّدِ قَادِمِهِمْ، وَ كِتْمَانِ أَسْرَارِهِمْ، وَ سَتْرِ عَوْرَاتِهِمْ، وَ نُصْرَةِ مَظْلُومِهِمْ، وَ حُسْنِ مُوَاسَاتِهِمْ بِالْمَاعُونِ، وَ الْعَوْدِ عَلَيْهِمْ بِالْجِدَةِ وَ الْإِفْضَالِ، وَ إِعْطَاءِ مَا يَجِبُ لَهُمْ قَبْلَ السُّؤَالِ»
  47. « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ وَفِّقْنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا وَ لَيْلَتِنَا هَذِهِ وَ فِي جَمِيعِ أَيَّامِنَا لِاسْتِعْمَالِ الْخَيْرِ، وَ هِجْرَانِ الشَّرِّ، وَ شُكْرِ النِّعَمِ، وَ اتِّبَاعِ السُّنَنِ، وَ مُجَانَبَةِ الْبِدَعِ، وَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَ حِيَاطَةِ الْإِسْلَامِ، وَ انْتِقَاصِ الْبَاطِلِ وَ إِذْلَالِهِ، وَ نُصْرَةِ الْحَقِّ وَ إِعْزَازِهِ، وَ إِرْشَادِ الضَّالِّ، وَ مُعَاوَنَةِ الضَّعِيفِ، وَ إِدْرَاكِ اللَّهِيفِ».
  48. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنِي مَئُونَةَ الِاكْتِسَابِ، وَ ارْزُقْنِي مِنْ غَيْرِ احْتِسَابٍ، فَلَا أَشْتَغِلَ عَنْ عِبَادَتِكَ بِالطَّلَبِ، وَ لَا أَحْتَمِلَ إِصْرَ تَبِعَاتِ الْمَكْسَبِ».
  49. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۲۷ ـ ۱۳۹.