بحث:دیدگاه اهل سنت درباره امام مهدی چیست؟ (پرسش)
نویسنده: آقای پورانزاب
پاسخ تفصیلی
اعتقاد به وجود ولی عصرS از نظر اهل سنت
- عقیده به مهدویت و باور به ظهور و قیام مهدی موعود ـ به عنوان نجاتدهنده عالم بشریت و اصلاحگر موعود ـ باور و اعتقادی است که براساس کتاب و سنّت، پدید آمده و بیشتر مسلمانان به آن اذعان دارند[۱]. یعنی اعتقاد به وجود ولی عصرS به عنوان نجاتدهندۀ عالم بشریت و اصلاحگر موعود ویژۀ شیعیان نیست و اصل این عقیده از نظر اهل سنت با شیعه همسان بوده و بین این دو فرقه از حیث بشارتهای پیامبرa راجع به ظهور آن حضرت و مأموریت جهانی وی و دربارۀ شخصیت برجسته و مقدس آن بزرگوار و حتی نشانههای ظهور و ویژگیهای انقلاب او تفاوتی وجود ندارد[۲]، چنانکه چهار نفر از بزرگان علمای مذاهب چهارگانۀ اهل سنّت[۳] در جواب استفتایی به صحّت اصل ظهور مهدی در آخر الزمان و اینکه عالم را پر از عدل و داد کند و عیسی S به آن حضرت اقتدا نماید و اوصاف دیگر آن حضرت رسما فتوای مستدل و قاطع دادهاند[۴].[۵]
- اهل سنت و شیعه، در طی اعصار و مرور قرنها، بر این اتفاق داشته و دارند که در آخر الزمان، یک نفر از اولاد رسول a و فرزندان علی و فاطمه زهرا S ـ که صفات و علاماتش در احادیث مذکور است ـ در هنگامی که دنیا پر از ظلم و جور شده باشد، ظهور نماید و جهان را پر از عدل و داد کند. همه او را همنام و هم کنیه پیغمبر a و ملقّب به مهدی معرفی کردهاند و همه اتفاق دارند بر اینکه تا او ظهور نکند، سیر این عالم و این جامعه بشری به پایان نخواهد رسید و تا این دادگستر بزرگ و رهبر حکومت عدل جهانی قیام نکرده است، بشر باید منتظر ظهور او باشد و بداند که جهان، محکوم ظلم ستمگران و فسادگران نیست و سرانجام همه تباهیها و نگرانیها به راحتی و امنیّت و آسایش مبدّل میشود و مستکبران و مفسدان، ریشهکن میگردند[۶].
- از مصادر معتبر تاریخ و حدیث استفاده میشود در تمامی عصرها و دورانها این یک عقیدۀ عمومی امّت اسلام بوده است و همه بر آن اتفاق نظر داشتهاند؛ لذا مدعیان دروغین مهدویت را به جهت اینکه واجد صفات و نشانیهای مهدی موعود نیستند رد میکردند و هرگز در مقام رد آنها صحّت اصل و اساس این عقیده را منکر نمیشدند و این اتفاق نظر به حدّی است که تندروترین گروههای اهل سنت (وهابیان) نیز این موضوع را پذیرفته و از آن به طور جدّی دفاع میکنند و از عقاید مسلّم اسلامی میدانند[۷] و حرکتهایی که از سوی مدعیان مهدویت در جوامع اسلامی اهل سنت رخ داده مانند جنبش مهدی سودانی در قرن گذشته و حرکتی که در آغاز این قرن در حرم مکه اتفاق افتاد و جنبشهایی مانند "جنبش جهاد و هجرت" در مصر و حرکتهای مشابه آن نشأت گرفته از اعتقاد به وجود ولی عصرS است نه در اثر به وجود آمدن خلأ فکری و یا تحت تأثیر تفکرات شیعی، آنگونه که برخی تصور میکنند[۸].
تفاوت شیعه و اهل سنت در عقیده به مهدویت
- تفاوت شیعه و اهل سنت در اعتقاد به مهدویت این است که شیعیان او را امام دوازدهم به نام محمد بن حسن عسکری S و متولد سال ۲۵۵ هجری میدانند و عقیده دارند خداوند عمر او را همچون عمر خضر S طولانی نموده و او اکنون زنده و غایب است تا خداوند هر زمان اراده فرماید ظهور خواهد کرد، در حالی که اغلب دانشمندان اهل سنت میگویند هنوز متولد نشده و غایب نیست بلکه به زودی متولد خواهد شد و به آنچه پیامبرa بشارت داده جامۀ عمل میپوشاند. عدۀ کمی از آنان در مورد ولادت و غیبت امام با شیعیان همعقیده بوده[۹] و معتقدند حضرت مهدی پسر بلاواسطۀ امام حسن عسکریS است و در کتبشان به این مطلب تصریح کردهاند[۱۰] از جمله:
- ابن اثیر در حوادث سال ۲۶۰هجری مینویسد: «از جمله حوادث سال ۲۶۰ آن بود که در آن امام حسن عسکریS وفات یافت و او یکی از امامان دوازدهگانه به عقیدۀ شیعه است که ولادتش در سال ۲۳۲ بود. او پدر محمًّد است که شیعه او را منتظر نامند»[۱۱]؛
- حافظ ابو عبدالله محمد بن یوسف گنجی شافعی میگوید: امام عسکریS روز جمعه هشتم ربیع الاوّل در سال ۲۶۰ در سامرّا از دنیا رفت و در خانهای که پدرش دفن شده بود دفن گردید پسرش را بعد از خود گذاشت و اوست امام منتظر»[۱۲]؛
- ابن خلکان، ابوالعبّاس شمس الدین برمکی اربلی شافعی دربارۀ ولادت، سن، مادر و پدر آن حضرت چنین میگوید: ابوالقاسم محمًّد بن حسن عسکری بن علی هادی بن محمد جواد، دوازدهمین امام از امامان دوازدهگاه بنابر اعتقاد شیعه است و معروف است به حجًّت و او همان است که شیعه معتقد است او منتظر، قائم و مهدی است، ولادتش روز جمعه نیمۀ شعبان سال ۲۵۵ بوده وقتی که پدرش وفات یافت پنج سال داشت»[۱۳]؛
- عماد الدین ابوالفداء اسماعیل بن نورالدین شافعی میگوید: امام دهمS در سال ۲۵۴ هجری در سامرّا وفات یافت. او پدر حسن عسکری است و حسن عسکری یازدهمین امام از ائمه دوازدهگانه است و او حسن فرزند علی زّکی، فرزند محمدجواد، فرزند علی الرضا، فرزند موسی الکاظم، فرزند جعفر الصادق، فرزند محمد الباقر، فرزند علی زین العابدین، فرزند حسین، فرزند علی بن ابی طالب است. ولادت حسن عسکری در سال ۲۳۰ بود و در ربیع الاوّل سال ۲۶۰ در «سرّ من رای» از دنیا رفت و در کنار قبر پدرش علی زکی به خاک سپرده شد. بعد اضافه میکند: حسن عسکری نامبرده پدر محمَّد منتظر، صاحب سرداب است و به عقیده امامیّه او امام دوازدهم است. او را قائم، مهدی و حجّت نامند و در سال ۲۵۵ هجری متولد شده است[۱۴]؛
- شبراوی، عبدالله بن محمد بن عامر شبراوی مصری شافعی (متوفای ۱۱۷۲) رحلت امام عسکری و ولادت امام مهدی S را چنین ذکر میکند: «دوازدهمین امام ابوالقاسم «م ح م د» حجّت است گویند مهدی منتظر اوست. امام «م ح م د» حجّت پسر امام حسن خالص در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵، پنج سال پیش از وفات پدرش به دنیا آمد. پدرش ولادت او را به علت دشواری وقت و ترس از خلفا مخفی نگاه داشته بود. امام «م ح م د» حجّت، لقبش مهدی، قائم، منتظر، خلف، صالح، صاحب الزمان بود. مشهورترین القابش همان «مهدی»S است. لذا شیعه معتقد شده است او همان است که در احادیث صحیحه میگویند در آخرالزمان ظهور خواهد کرد[۱۵].[۱۶]
- کهنترین کتاب اهل سنت دربارۀ مهدیS، کتاب "فتن و ملاحم" اثر حافظ نعیم بن حماد مروزی است که مؤلف از اساتید بخاری و دیگران بوده و از مصنفان صحاح ششگانه به شمار میرود[۱۷].
دیدگاه اهل سنت دربارۀ ظهور امام مهدیS
- جایگاه اعتقاد به حضرت مهدیS در میان اهل سنت چنان است که علمای ایشان با نقل روایتی از رسول گرامی اسلامa منکران ظهور امام مهدیS را منکران رسالت پیامبر اسلام شمردهاند[۱۸]؛ محمد بن سفارینی حنبلی در کتاب لوامعالانوار در این مورد ابتدا روایاتی از رسول گرامی اسلامa نقل کردهاند که در آنها اولاً ظهور امام مهدیS امر قطعی و لازمالاجرا دانسته شده است[۱۹]؛ ثانیاً تکذیبکنندگان امام از دین خارج و کافر تلقی شدهاند[۲۰]؛ وی بعد از ذکر آنها به بیان اعتقادات اهل سنت دربارۀ امام مهدیS اشاره کرده و شیعیان را نیز در این مورد همنظر با آنان دانسته است[۲۱]؛ علامه البانی که در دوران معاصر نزد سلفیهای اهل سنت علامه، عالم بزرگ و مجدد عصر شناخته میشود و بیانات و مطالب ایشان درباره مسائل دینی مورد توجه و قبول همۀ اهل سنت است در کتاب موسوعۀ خویش در مورد ظهور امام مهدیS به نکاتی چند اشاره میکند: ظهور امام مهدیS از موضوعات اعتقادی و از مسائل اعتقادی ثابت و اصیل اهل سنت به حساب میآید و از راههای مطمئنه و قطعی نظیر تواتر برای اهل سنت ثابت شده است و از امور غیبی به شمار میآید و ایمان به آن بر همۀ مسلمانان واجب است و ظهور امام مهدیS را جزء اهل مکابره و جاهل انکار نمیکند[۲۲].[۲۳]
- برخی از دیدگاههای اهل سنت دربارۀ ظهور امام مهدیS عبارتاند از:
- ظهور امام مهدیS امر قطعی و لازمالاجراست: روایاتی از رسول گرامی اسلامa نقل شده که در آنها ظهور امام مهدیS امر قطعی و لازمالاجرا دانسته شده است[۲۴].
- ایمان به خروج مهدی واجب و منکر آن کافر است: این تعبیر از دانشمندانی همچون یوسف بن یحیی المقدس شافعی، سفارینی حنبلی، ناصر الدین البانی، عبد المحسن بن حمد العبّاد نقل شده است[۲۵].[۲۶]
- منکران ظهور امام مهدیS منکران رسالت پیامبر گرامی اسلامa هستند: حمود بن عبدالله التویجری در کتاب الاحتجاج بالأثر علی من أنکر المهدی المنتظر مینویسد: اعتقاد به ظهور امام مهدیS در مسیر اعتقاد به رسالت پیامبر گرامی اسلامa است و رد اعتقاد به امام مهدیS رد اعتقاد به رسالت حضرت رسولa است[۲۷].
- از موضوعات و مسائل اعتقادی ثابت و اصیل: ادعای برخی اندیشمندان اهل سنت این است که مهدویت به عنوان یک موضوع اعتقادی در برخی کتابهای اعتقادی اهل سنت آمده است[۲۸] که تصدیق و ایمان به آن واجب و جزء مسائل اعتقادی هر مسلمانی قلمداد میشود، چه در کتابهای اعتقادی آمده باشد و چه نیامده باشد این نشان از جایگاه مهم و خطیر مهدویت در میان اهل سنت دارد[۲۹].[۳۰]
- از راههای مطمئنه و قطعی نظیر تواتر ثابت شده و از امور غیبی به شمار میآید[۳۱].[۳۲]
- اکثر علما و اندیشمندان اهل سنت به متواتر بودن روایات مهدویت اذعان کرده و آن را جزء مسلمات اعتقادی اهل سنت دانستهاند از جمله: عبدالمحسن العباد در کتاب عقیدة أهلالسنة و الأثر فی المهدی المنتظر در این مورد مینویسد: احادیثی که درباره امام مهدیS نقل شده فراوان است و مؤلفان بسیاری دربارۀ متواتر بودن آنها کتاب نوشتهاند و این موارد جزء اعتقادات اهل سنت، جماعه و اشاعره است[۳۳]. شوکانی، برزنجی، قنوجی، کتانی، عسقلانی[۳۴]،[۳۵] ابن حجر هیثمی[۳۶]، شبلنجی[۳۷] و گروه زیادی از علمای اهل سنت که در علم حدیث تخصّص دارند، تصریح به تواتر احادیث مهدویت نمودهاند[۳۸] و صدها حدیث پیرامون مهدویت نقل نمودهاند و در این زمینه کتب مستقل فراوانی ویژه مباحث مهدویت به رشتۀ تحریر درآوردهاند که به چند نمونه اشاره میگردد: البرهان؛ العرف الوردی؛ القول المختصر؛ مناقب المهدی؛ البیان؛ عقد الدّرر[۳۹] و احمد بن محمد بن صدیق شافعی مغربی متواتر بودن روایات مربوط به مهدی موعود را به شیوهای بینظیر و بیسابقه اثبات میکند[۴۰].[۴۱]
ویژگیهای مهدی موعود در احادیث و منابع اهل سنّت
- در منابع روایی اهل سنّت، روایات معتبر و صحیحی از پیامبر اکرمa دربارۀ مهدی موعود نقل شده که برای معرّفی و شناخت آن حضرت قابل توجّه است از جمله:
- شیخ ابراهیم حموی شافعی در فرائد السمطین از رسول خدا a نقل کرده است: «خلفا و جانشینان من و حجّتهای خدا بر خلق پس از من دوازده نفرند: اوّل آنان برادرم و آخرشان فرزندم؛ گفته شد: ای رسول خدا! برادرت کیست؟ فرمود: علی بن ابی طالب. سؤال شد: فرزندت کیست؟ فرمود: مهدی که زمین را از قسط و عدل آکنده میسازد؛ همانسان که از ظلموجور پر شده است. قسم به آنکه مرا به حق به عنوان بشارتدهنده و ترساننده برانگیخت! اگر از عمر دنیا یک روز باقی نمانده باشد خداوند آن روز را چنان طولانی سازد تا فرزندم مهدی خروج کند پس از خروج او عیسی پسر مریم پشت سرش به نماز میایستد»[۴۲].
- در سنن ابی داوود و تذکرة خواص الامه از عبد اللّه بن عمر نقل شده است رسول خداa فرمودند: در آخر الزمان مردی از فرزندان من قیام میکند که اسم او، همانند اسم من و کنیهاش مثل کنیه من است زمین را از عدل پر میسازد چنانکه از ظلم پر شده است و او مهدی است»[۴۳].
- متقی هندی در کنز العمال آورده است: «علیS از پیامبرa پرسید: آیا مهدی از ما آل محمد است یا از غیر ما است؟ حضرت فرمود: بلکه او از ماست. خداوند به سبب او ختم کند اتمام بخشد چنانکه به ما آغاز کرد به ما از فتنه نجات یابند چنانکه از شرک نجات یافتند. خداوند به سبب ما دلهایتان را پس از کینه و دشمنی به یکدیگر پیوند داد»[۴۴].
- از رسول خداa نقل شده است: «همانا خداوند از عترتم، مردی را برمیانگیزاند که دندانهایش برّاق و گشادهاند و پیشانیاش بلند و تابنده است. زمین را آکنده از عدل میکند و مال را به نحوی خاص زیاد میگرداند»[۴۵].[۴۶]
- با بررسی و مطالعه منابع روایی اهل سنّت سیمای کلی حضرت مهدیS را چنین میتوان تصویر کرد:
- مهدیS خلیفه در پایان امت پیامبر (صلی الله علیه واله)، امیر در پایان فتنهها و انقطاع زمان، مالک و فرمانروای زمین، پادشاه و فرمانروای انسانها، امام و پیشوای مردم، ولیّ و سرپرست امت، سلطان مشرق و مغرب است؛
- از اهل بیت و از خاندان پیامبر و از فرزندان فاطمه زهرا(س) است؛
- مهدیS از فرزندان حسینS است؛
- او کسی است که عیسی بن مریم پشت سرش نماز میخواند؛
- او مال را فراوان میبخشد و آن را شمارش نمیکند؛
- معادن را استخراج و اموال را تقسیم میکند، مال را میبخشد و بر کارگزاران خود سختگیری میکند و بر مسکینان مهربانی میورزد؛
- خداوند، زمین را به واسطۀ او زنده میکند. او در آنجا عدالت میورزد در نتیجه زمین با عدل زنده میشود بعد از آنکه از ظلم مرده بود؛
- از خلافت او ساکنان زمین و آسمان خشنودند؛
- خداوند او را برای فریادرسی مردمان برمیانگیزد؛ امت در زمان او متنعّم و بهرهمند میشوند و زمین محصولات خود را بیرون میریزد؛
- او بر تمام کشورها و شهرها مستولی میشود و لشکرهای کفر را شکست میدهد؛
- دین اسلام و توحید به وسیلۀ او عالمگیر خواهد شد و در زمین کسی نخواهد ماند مگر اینکه به توحید خداوند گواهی دهد و...[۴۷].[۴۸]
- در پایان باید خاطرنشان کرد که به رغم فراوانی و تواتر احادیث مربوط به مهدی آخر الزمان این اعتقاد به صورت جدی و پررنگ در میان اهل سنت شیوع ندارد[۴۹].[۵۰]
پانویس
- ↑ ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۳۴، ۴۳؛ مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۱۷ ـ ۱۱۹.
- ↑ ر.ک: کورانی، علی، عصر ظهور، ص۳۷۷.
- ↑ ابن حجر شافعی، ابو السرور احمد بن ضیاء الحنفی، محمد بن احمد مالکی و یحیی بن محمد حنبلی.
- ↑ البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان، باب ۱۳؛ امامت و مهدویت، ج ۳، ص ۲۸۱.
- ↑ ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۳۴، ۴۳.
- ↑ ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۳۴، ۴۳.
- ↑ ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۳۴، ۴۳.
- ↑ ر.ک: کورانی، علی، عصر ظهور، ص۳۷۷.
- ↑ ر.ک: کورانی، علی، عصر ظهور، ص۳۷۷؛ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۱۲.
- ↑ ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۳۸۷.
- ↑ الکامل فی التاریخ، ج ۷، ص ۲۷۴.
- ↑ کفایة الطالب فی المناقب، فصل: فرع فی ذکر الائمه، ص ۳۱۲.
- ↑ وفیات الاعیان، ج ۴، ص ۱۷۶، باب المیم، رقم ۶۴.
- ↑ المختصر فی اخبار البشر، ج ۲، فصل خلافت مستعین عباسی، ص ۴.
- ↑ الاتحاف بحبّ الاشراف، باب خامس، ص ۳۶۹.
- ↑ ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج ۲، ص ۱۱۰.
- ↑ ر.ک: کورانی، علی، عصر ظهور، ص۳۷۷.
- ↑ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ a: مَنْ أَنْکَرَ خُرُوجَ الْمَهْدِیِّ، فَقَدْ کَفَرَ بِمَا أنْزَلَ عَلَی مُحَمَّد»؛ السیوطی، جلال الدین؛ العرف الوردی فی اخبار المهدی، ص ۱۴۲.
- ↑ «وَ فِی حَدِیثِ حُذَیْفَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَنِ النَّبِیِّa: یَا حُذَیْفَةُ لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّی یَمْلِکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی تَجْرِی الْمَلَاحِمُ عَلَی یَدَیْهِ وَ یَظْهَرُ الْإِسْلَامُ وَ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ»
- ↑ «وَ قَدْ رَوَی الْإِمَامُ الْحَافِظُ بْن الْإِسْکَافِ بِسَنَدٍ مَرضِیٍّ إِلی جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِa مَن کَذَّبَ بِالدَّجّالِ فَقَد کَفَرَ وَ مَن کَذَّبَ بِالْمَهْدِیِّ فَقَدْ کَفَرَ»
- ↑ مَا یُفِیدُ مَجموعُهُ العِلْمَ القَطعِیَّ فَالإِیمانُ بِخُرُوجِ المَهْدِیِّ واجِبٌ کَما هُوَ مُقَرَّرٌ عِنْدَ أَهْلِ الْعِلْمِ وَ مُدَوَّنٌ فِی عَقَائِدِ أهْلِ السُّنَّةِ وَ الْجَمَاعَةِ وَ کَذَا عِنْدَ أهْلِ الشِّیعَةِ أَیْضاً؛ السفارینی، محمد، لوامع الانوار، ج ۲، ص ۸۴.
- ↑ وَ خلاصَةِ اَلْقَوْلِ إِنَّ عَقِیدَةَ خُرُوجُ الْمَهْدِیِّ عَقِیدَةُ ثَابِتَةٌ مُتَواتِرَةٌ عَنْهَصل یَجِبُ الْإِیمَانُ بِهَا لِأَنَّهَا مِنْ أُمُورِ الْغَیْبِ و اَلْإِیمَانُ بِهَا مِنْ صِفَاتِ اَلْمُتَّقِینَ کَمَا قَالَ تَعَالَی الم * ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِلْمُتَّقِینَ * الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ إِنَّ إِنْکَارَهَا لاَ یَصْدُرُ إِلاَّ مِنْ جَاهِلٍ أَوْ مُکَابِرٍ أَسْأَلُ اللَّهَ تَعَالَی أَنْ یَتَوَفَّانَا عَلَی الْإِیمَانِ بِهَا وَ بِکُلِّ مَا صَحَّ فِی الْکِتَابِ وَ السُّنَّةِ؛ البانی، ناصرالدین، موسوعه الالبانی؛ ج ۹، ص ۲۷۷.
- ↑ ر.ک: الهینژاد، حسین، بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت، ص ۵۳ ـ ۵۵.
- ↑ «وَ فِی حَدِیثِ حُذَیْفَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَنِ النَّبِیِّa: یَا حُذَیْفَةُ لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّی یَمْلِکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی تَجْرِی الْمَلَاحِمُ عَلَی یَدَیْهِ وَ یَظْهَرُ الْإِسْلَامُ وَ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ»؛ حنبلی، محمد بن سفارینی، لوامعالانوار، ص؟؟؟.
- ↑ «وَ قَدْ رَوَی الْإِمَامُ الْحَافِظُ بْن الْإِسْکَافِ بِسَنَدٍ مَرضِیٍّ إِلی جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِa: «مَن کَذَّبَ بِالدَّجّالِ فَقَد کَفَرَ وَ مَن کَذَّبَ بِالْمَهْدِیِّ فَقَدْ کَفَرَ»؛ محمد السفارینی؛ لوامع الانوار؛ ج ۲، ص ۸۴.
- ↑ ر.ک: الهینژاد، حسین، بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت، ص ۵۳ ـ ۵۵.
- ↑ وَ إِذَا عُلِمَ هَذَا؛ فَالْإِیمَانُ بِخُرُوجِ الْمَهْدِیِّ فِی آخرالزمان دَاخِلٌ فِی ضمنِ الْإِیمَانِ بِأَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِمَا ثَبَتَ عَنِ النَّبیِّa مِنْ أَنْبَاءِ الغَیبِ؛ فَلا شَکَّ أَنَّهُ لَم یُحَقَّق الشَّهَادَةَ بِالرِّسَالَةِ. فَالإیْمَانُ بِهِ واجِبٌ وَ هُوَ مِنْ عَقَائِدِ أَهْلِ السُّنَّةِ وَ مِن ذَلِکَ الْإِیمَانُ بِخُرُوجِ الْمَهْدِیِّ فِی آخِرِ الزَّمانِ؛ لِأَنَّهُ قَدْ ثَبَتَ عَنِ النَّبیِّa أَنَّهُ أَخْبَرَ بِخُرُوجِهِ؛ فَمَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِخُرُوجِهِ فَهُوَ مُخَالِفٌ لِعَقِیدَةِ أَهْلِ السُّنَّةِ وَ الْجِمَاعَةِ؛ التویجری، حمودبن عبدالله، الاحتجاج بالأثر علی من أنکر المهدی المنتظر، ج ۱، ص ۲۶.
- ↑ عبدالمحسن العباد؛ عقیدة أهل السنة و الأثر فی المهدی المنتظر، ص ۱۵۸.
- ↑ حمودبن عبدالله التویجری: الاحتجاج بالأثر علی من أنکر المهدی المنتظر، ج ۱، ص ۱۸۶.
- ↑ ر.ک: الهینژاد، حسین، بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت، ص ۵۳ ـ ۵۵.
- ↑ وَ خلاصَةِ اَلْقَوْلِ إِنَّ عَقِیدَةَ خُرُوجُ الْمَهْدِیِّ عَقِیدَةُ ثَابِتَةٌ مُتَواتِرَةٌ عَنْهَصل یَجِبُ الْإِیمَانُ بِهَا لِأَنَّهَا مِنْ أُمُورِ الْغَیْبِ و اَلْإِیمَانُ بِهَا مِنْ صِفَاتِ اَلْمُتَّقِینَ کَمَا قَالَ تَعَالَی الم، ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِلْمُتَّقِینَ، الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ إِنَّ إِنْکَارَهَا لاَ یَصْدُرُ إِلاَّ مِنْ جَاهِلٍ أَوْ مُکَابِرٍ أَسْأَلُ اللَّهَ تَعَالَی أَنْ یَتَوَفَّانَا عَلَی الْإِیمَانِ بِهَا وَ بِکُلِّ مَا صَحَّ فِی الْکِتَابِ وَ السُّنَّةِ؛ البانی، ناصرالدین، موسوعه الالبانی، ج ۹، ص ۲۷۷.
- ↑ ر.ک: الهینژاد، حسین، بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت، ص ۵۶ ـ۵۷.
- ↑ إِنَّ أَحَادِیثَ الْمَهْدِیّ الْکَثِیرَة الَّتِی أَلَّفَ فِیهَا مُؤَلِّفُونَ وَ حَکی تواتُرَها جَمَاعَةٌ وَ اعْتَقَدَ مُوجِبَهَا أهلُ السُّنَّةِ وَ الْجَمَاعَةِ وَ غَیْرِهِمْ مِنَ الْأَشَاعِرَةِ تَدُلُّ عَلَی حَقِیقَةٍ ثَابِتَةٍ بِلاَ شَکٍّ هِیَ حُصُولُ مُقْتَضَاهَا فِی آخِرِ الزَّمَان؛ العباد، عبدالمحسن؛ عقیدة أهل السنة و الأثر فی المهدی المنتظر، ص ۱۵۸.
- ↑ یوسف البرقاوی، عقیدة الامة فی المهدی المنتظر، ص ۱۱۲.
- ↑ ر.ک: الهینژاد، حسین، بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت، ص ۵۶ـ۵۷.
- ↑ ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقه فی الرد علی أهل البدع و الزندقه، فصل ۱، باب ۱۱، ص ۱۶۲ـ۱۶۷.
- ↑ شبلنجی، مؤمن بن حسن بن مؤمن، نورالأبصار فی مناقب آل النبی الأطهار، ص ۱۸۷ـ ۱۸۹.
- ↑ ر.ک: رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی، ص ۱۴۳.
- ↑ ر.ک: موسوی نسب، جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۴۱ـ۴۲.
- ↑ ابراز الوهم المکنون، ص ۴۳۷.
- ↑ ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۳۴، ۴۳؛ مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۱۷ ـ ۱۱۹.
- ↑ «انّ خلفائی و اوصیائی و حجج اللّه علی الخلق بعدی اثنا عشر اوّلهم اخی و آخرهم ولدی؛ قیل یا رسول اللّه! و من اخوک؟ قال: علیّ بن ابی طالب، قیل، فمن ولدک؟ قال: المهدیS؛ یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما و الّذی بعثنی بالحقّ بشیرا و نذیرا لو لم یبق من الدّنیا الّا یوم واحد لطوّل اللّه ذلک الیوم حتّی یخرج به ولدی المهدیّ فینزل روح اللّه عیسی بن مریم فیصلّی خلقه»؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۰، ج ۲۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج، ۴۷، ص ۷۱.
- ↑ «قال رسول اللّه a: «یخرج من آخر الزمان رجل من ولدی اسمه کاسمی و کنیته ککنیتی یملأ الارض عدلا کما ملئت جورا، فذلک المهدی»؛ تذکرة الخواص الامه، ص ۳۷۷؛ سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۲۰.
- ↑ «انّ علیّا سأل النبیّ: امنّا آل محمد المهدی ام من غیرنا؟ قال رسول اللّه: بل منّا یختم اللّه به کما فتح بنا و بنا ینقذون من الفتنة، کما انقذوا من الشّرک و بنا یؤلّف اللّه بین قلوبکم بعد عداوة الشّرک»؛کنز العمال، ج ۷، ص ۲۶۳.
- ↑ «لیبعثنّ اللّه من عترتی رجلا افرق الثنایا اجلی الجبهة یملک الارض عدلا و یفیض المال فیضا»؛ ینابیع المودّة، ص ۴۲۳؛ اسعاف الراغبین، باب ۳، ص ۱۳۵.
- ↑ ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۳۴، ۴۳.
- ↑ آیندۀ جهان، ص ۱۴۶ـ ۱۵۰ (به نقل از: کنز العمال، ج ۱۴؛ ینابیع المودة؛ العرف الوردی فی الاخبار المهدی؛ المعجم الکبیر؛ البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان؛ فرائد السمطین؛ عقد الدرر؛ المهدی المنتظر؛ الفتن و الملاحم و...)
- ↑ ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۳۴، ۴۳.
- ↑ سپتوی، عبد العلیم، المهدی المنتظر، ج ۱، ص ۶۰.
- ↑ ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۳۴، ۴۳.