بنیعامر بن سعد
مقدمه
این طایفه در شمار قبایل قحطانی[۱] و از شاخههای قبیله بزرگ نخع است که نسب از عامر بن سعد بن مالک بن نخع میبرند[۲]. برخی منابع از مادر او و برادرانش: صهبان، وهبیل، عامر و عبدالله درج، با نام «ریطه بنت وائل بن ناجیة بن جماهر بن اشعر» از قبیله اشعر نام بردهاند[۳]. عامر بن سعد، فرزندانی به نامهای عوف، مالک، حارث و حزن داشت[۴] که نسل او از طریق آنها در زمین ادامه یافت. مسکن و خاستگاه اولیه این یمن بود اما طی فتوحات اسلامی، همراه با قبیله مادریشان – نخع - به شهر کوفه کوچ کردند و در این شهر، رحل اقامت افکندند[۵]. بر پایه گزارش طبری، پس از ساخت شهر کوفه در سال هفدهم هجری، سعد بن ابیوقاص، نخع را همراه با قبایل بنیاسد و کنده در سمت قبله – یعنی ضلع جنوبی کوفه - مستقر کرد و بین هر قبیلهای راهی برای عبور قرار داد[۶]. این در حالی است که برخی منابع، از بخش شرقی مسجد کوفه به عنوان جایگاه مذحج و طوایفش یاد کردهاند[۷]. بنی عامریها در کوفه، مسجدی مختص به خود داشتند[۸]. حضور در فتوحات ایران از جمله نهاوند[۹] و شرکت در جنگ نهروان و همراهی با سپاه علی(ع)[۱۰] از جمله حوادث مهم تاریخ است که در آن نامی از فرزندان عامر بن سعد به ثبت و ضبط رسیده است.
از جمله شخصیتهای بنام این طایفه، نباتة بن یزید است[۱۱]. او همان است که در زمان خلافت عمر بن خطاب، همراه با لشکری از مسلمانان عازم فتوحات اسلامی شد. لکن الاغش در بین راه مرد. پس، وی از دوستان و همراهانش خواست تا او و اسباب اثاثش را با خود ببرند، اما آنان امتناع کردند و رفتند. پس، او برخاست و وضو گرفت و سر به آسمان بلند کرد و ضمن مناجات به درگاه الهی، از خداوند خواست تا الاغش را که مایه بینیازیاش از خلق، در این سفر بود، زنده کند. پس به اذن الهی خر زنده شد و بلند شد و او سوار بر آن، خود را به سپاه رساند[۱۲]. نباتة بن یزید با این خر، در فتح قزوین شرکت کرد و پس از بازگشت از این فتح، آن را در کوفه فروخت[۱۳].[۱۴]
منابع
- حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت
پانویس
- ↑ قلقشندی، نهایة الارب فی معرفه انساب العرب، ج۱، ص۳۲۹؛ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۲، ص۷۰۸.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۸۹ و ۲۹۵؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج۲، ص۳۰۶.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۸۹.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۹۵؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج۵، ص۲۸۵. ابن کلبی در بخش دیگر کتابش، تنها از مالک و حارث و نهار به عنوان فرزندان عامر بن سعد یاد کرده است. (ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۳۲)
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۶۵، ص۱۰۰؛ ابنخلدون، تاریخ، ج۲، ص۲-۳.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۴۸-۱۵۰.
- ↑ باقر شریف قرشی، حیات الامام حسین(ع)، ج۲، ص۴۳۲-۴۳۷. نیز ر.ک: بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۷۰-۲۷۲.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۸۹.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۳۲.
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۳۲.
- ↑ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج۲، ص۳۰۶؛ زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۲۵۱.
- ↑ امینی، الغدیر، ج۱۱، ص۱۰۶. و با اندک اختلاف: ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۳۸۶-۳۸۷. در برخی از منابع، از صاحب این خر، با نام «شیبان» نام بردهاند. (ر.ک: امینی، الغدیر، ج۱۱، ص۱۰۶)
- ↑ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۹۵؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج۵، ص۲۸۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.